پروژه دانشجویی مقاله مقایسه انواع سیستم های حمل و نقل درون شهری با pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مقایسه انواع سیستم های حمل و نقل درون شهری با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
فصل اول
1-1لوکوموتیو
1-3 سهولت در استفاده
1-4 استفاده از نیروی ماکزیمم در قطار
1-5 انعطاف پذیری
1-6 مزیت قطارهای خود گرانشی
1-7 طبقه بندی لوکوموتیوها
1-8 تحویل اولین موتور لوکوموتیو ملی
فصل دوم
2-1 تراموا
2-2 ترامواها در تاخت و تاز
2-3 گام های اول ترامــوای بدون خط بالاسری و دانـش بهره بردار در
چگونگی مواجهه با این نوآوری
2-4 تفاوت کلی بین تراموا و قطار شهری چیست؟
2-5 تراموا، چاره ترافیک تهران است
فصل سوم
3-1آشنایی با مونوریل
3-2مزایا و معایب
3-3 معایب مونوریل
3-3-1نبود صرفه اقتصادی
3-3-2 ایجاد برخی مشکلات شهری
3-4 مونوریل و حمل و نقل شهری
3-5 خطوط مونوریل دردنیا
3-6 نقشه هایی از مونوریل (Skytrain)
فصل چهارم
4-1 اتوبوس شهری
4-2 تعریف اتوبوس های شهری low-floor
4-3 سامانه اتوبوس تندرو (Bus rapid transit)
4-4 یک اتوبوس سه کابینه در آلمان
4-5 خصوصیات اصلی
نتیجه گیری
منابع
در این پروژه موضوع مورد بحث انواع سیستم های حمل و نقل درونشهری میباشد و محاسن و معایب هر یک از سیستم ها و چگونگی اجرای و نقات ضعف آنها مورد بررسی قرار گرفته است
به طور کلی هدف تمامی سیستم های درون شهری جابجایی مسافر از مکانی از شهر به مکانی دیگز میباشد. با توجه به موقعیت شهر و اهمیت آن و تعداد جمعیت آن میتوان از هر یک از سیستمها به طور مجزا و یا با هم استفاده نمود. مثلا در شهر کوچک و کم جمعیتی مثل اردکان در زمان فعلی نیازی به منوریل یا تراموا نمیباشد و همان اتوبوس هم جوابگو میباشد و در شهر بزرگی مثل تهران با انبوه جمعیت نیاز حتمی به سیستمهای جدید حمل و نقل درون شهری میباشد
سه مدل لوکوموتیو که در شرکت پسیفیک نشنال استرالیا کار میکنند
لوکوموتیو ماشینی کشنده یا وسیله نقلیه ریلی است که واگنها یا قطار به آن متصل میشوند و نیروی محرکه برای آنها ایجاد میکند. واژه لوکوموتیو از واژه لاتین لوکو به معنای از جایی به جای دیگر بهعلاوه واژه قرون وسطایی موتیووس به معنای ایجاد کردن حرکت ساخته شدهاست. بنابراین از ترکیب این دو واژه، واژه موتور لوکوموتیو بهوجود آمدهاست. لوکوموتیوها نیروی حرکتی خود را به دو طریق عمده به دست میآورند. یا با سوخت فسیلی (دیزل) یا با جریان برق کار میکنند. لوکوموتیو خودش باری بر دوش ندارد و وظیفه آن کشیدن قطار بر روی ریل است
دلایل زیادی برای استفاده سنتی از لوکوموتیو برای تولید نیروی محرکه قطار به جای استفاده از گونه خودروی خودگرانشی در قطار وجود دارد
اگر لوکوموتیو از کار افتاد به راحتی با لوکوموتیو دیگری جایگزین میشود
قطارها با لوکوموتیو جداگانه از نیروی محرکه آنقدر که مورد نیاز است استفاده میکنند
وقتی نیاز به لوکوموتیو کوچک تر در قطار باشد، لوکوموتیو کوچک تر با بزرگ تر عوض میشود
تعویض لوکوموتیو فرسوده
وقتی لوکوموتیو فرسوده شد بدون احتیاج به تغییر در سایر قسمتهای قطار، تعویض میشود
بازدهی بالا
عدم نیاز به سر و ته کردن قطار(در مسافرت های برگشتی)
اطمینان از باز نایستادن قطار
امنیت
دریچه سیلندر ولسکارتس در یک لوکوموتیو بخار. در این پویانمایی، رنگ قرمز نشاندهنده بخار زنده واردشونده به سیلندر و رنگ آبی نمایانگر بخار استفاده شده و خروجی از سیلندر است
لوکوموتیو بخار
لوکوموتیو دیزل
لوکوموتیو دیزل هیدرولیک
لکوموتیوهای دیزل هیدرولیک به دو نوع کلی هیدرواستاتیک و هیدرودینامیک تقسیم میگردند. نوع متداول که اغلب در کشورهای اروپایی در عملیات مانور استفاده میگردد سیستم هیدرودینامیک است
لوکوموتیو الکتریکی با توربین گاز
لوکوموتیو الکتریکی
لوکوموتیو مغناطیسی
لوکوموتیو هیبرید
لوکوموتیوهایی که هنوز در مرحله آزمایشی هستند
با امضای قرارداد ساخت موتور لوکوموتیو ملی بین راه آهن و وزارت صنایع و معادن مهر 89 اولین لوکوموتیو ملی تحویل می شود.حسن زیاری مدیرعامل راه آهن در این مراسم با بیان اینکه لوکوموتیو یکی از گلوگاه های اصلی راه آهن به شمار می آید، اظهار داشت: «با مشکلاتی که امروز در تاخیر قطارهای مسافربری رو به رو هستیم بسیاری از آنها به کمبود و خرابی لوکوموتیوها در کشور برمی گردد.» وی گفت: «موتور بخش حساس و پیچیده لوکوموتیو است و آنچه هم اکنون استفاده می کنیم، محصول ساخت کشورهای خارجی است.»
زیاری با اشاره به اینکه در حال حاضر قطعات ناچیز لوکوموتیو در داخل کشور ساخته می شود، خاطرنشان کرد: «بیش از90 درصد از قطعات را وارد کشور می کنیم و مسائلی مانند تحریم سبب شده در زمینه خرید قطعات با مشکل برخورد کنیم.»
وی با بیان اینکه در بخش خرید قطعات لوکوموتیو وابستگی های بالایی داریم، گفت: «در حال حاضر حرکت خوبی در تولید قطعات در یک سال گذشته انجام شده اما نیاز به لوکوموتیو و موتور مساله اساسی در کشور به شمار می آید.»
مدیرعامل راه آهن تاکید کرد: «با امضای این قرارداد که با همکاری شرکت دسای وزارت صنایع و معادن انجام می گیرد، شاهد ساخت و طراحی تولید موتور لوکوموتیو خواهیم بود و در زمینه تولید موتور لوکوموتیو دی 87 که از نوع لوکوموتیوهای مانوری هیتاچی است در این زمینه به خودکفایی خواهیم رسید.»
وی تصریح کرد: «تاکنون چهار میلیارد تومان در مطالعات و طراحی اولیه برای ساخت موتور لوکوموتیو ملی هزینه شده و امروز نیز قرارداد خرید 35 دستگاه موتور لوکوموتیو ملی و دی 87 امضا می شود.»
احمد قلعه بانی رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نیز در ادامه این مراسم گفت: «تولید موتور ملی لوکوموتیو مرحله تحقیقاتی خود را پشت سر گذاشته و هم اکنون در مرحله ساخت و تولید قرار گرفته است.»
وی با اشاره به اینکه موتور ملی لوکوموتیو در زمینه های دریایی و نیروگاهی نیز کاربرد دارد، افزود: «تا پایان سال جاری 35 دستگاه از این موتور تحویل شرکت راه آهن کشور می شود.»
وی در واکنش به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه چه ضمانتی وجود دارد شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) در تعهدات خود مبنی بر تحویل موتورهای یادشده درست عمل کند، عنوان کرد: «این پروژه با حمایت های دانشگاهی و دولتی به این مرحله رسیده و امیدواریم با کمک مسوولان شرکت دیزل سنگین ایران و شرکت راه آهن به کلیه تعهدات عمل شود.»
قلعه بانی همچنین درباره فعالیت های سازمان گسترش در زمینه تولید صنعتی ساختمان گفت: «سازمان گسترش با همکاری وزارتخانه های تعاون و مسکن و شهرسازی و در قالب طرح مسکن مهر تاکنون حدود70 تفاهمنامه در زمینه احداث کارخانه های تولید مصالح مدرن ساختمانی با بخش خصوصی امضا کرده که برخی از این شرکت ها در مرحله ثبت قرار دارند.»
به گفته قلعه بانی این کارخانه ها قرار است زنجیره تامین مصالح ساختمانی را در کشور به عهده داشته باشند
رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه چه برنامه ای دارید که تولید موتور ملی لوکوموتیو نیز به وضعیت صنعت کشتی سازی دچار نشود، گفت: «این پروژه یکی از پروژه های مهم وزارت صنایع و معادن است که وزیر صنایع بارها بر آن تاکید کردند: «از چند سال پیش این فعالیت را آغاز کرده ایم و امیدواریم در بخش تولید موتور لوکوموتیو موثر واقع شویم.»
وی گفت: «تاکنون نزدیک به شش میلیارد تومان هزینه شده که با این قراردادی که امروز برای ساخت لوکوموتیو ملی امضا می شود، نتایج این تحقیقات به بار می نشیند.»
مراسم امضای قرارداد خرید 35 دستگاه لوکوموتیو ملی دی 87 امضا شد که موضوع این قرارداد فروش 35 دستگاه موتور 12 سیلندر دی 87 به توان نامی هزار کیلووات در شرایط آی اس او 3046 به منظور نصب و راه اندازی روی لوکوموتیو های مانوری هیتاچی است.»
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله سهروردی و مسئله معرفت با pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سهروردی و مسئله معرفت با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدّمه
حکمت اشراقی
اصول معرفتشناسی سهروردی
علم حضوری
ادراک حسی
ادراک عقلی
منطق
معرفت شهودی اشراقی
عالم اشباح یا اقلیم هشتم
حاصل سخن
پرسشهایی برای تأمل
منابع اصلی
منابع ثانوی
پینوشتها
ـ سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، با تصحیح و مقدمه هنری کربن و سیدحسین نصر، (تهران، انجمن فلسفه ایران، 1396ـ1397 هـ. ق)، ج 1ـ3;
ـ شهرزوری، شمسالدین، محمد بن محمود، نزهه الارواح و روضه الافراح (تاریخ الحکماء)، ترجمه مقصودعلی تبریزی، (تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1365)
ـ ابراهیمی دینانی، غلامحسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، (تهران، حکمت، 1366);
ـ امین رضوی، مهدی، سهروردی و مکتب اشراق، ترجمه مجدالدین کیوانی، (تهران، نشر مکز، 1377);
ـ سجادی، سیدجعفر، سیری در فلسفه اشراق، (تهران، فلسفه، 1363);
ـ فنائیاشکوری، محمّد، معقول ثانی، (قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1375);
ـ نصر، سید حسین، سه حکیم مسلمان، ترجمه احمد آرام، (تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1361);
ـ یزدان پناه، سیدیداللّه، سهروردی و حکمت اشراق، (قم، مخطوط، 1384);
سهروردی با استفاده از سنّتهای کهن عقلی و اشراقی ایرانی و یونانی و میراث فکری و معنوی اسلامی، نظام فلسفی بدیعی تأسیس کرد که «حکمت اشراقی» نام دارد. مفهوم محوری در این نظام بدیع، مفهوم «نور» است. نور، حقیقتی است ذومراتب که از نورالانوار تا نور حسی را شامل میشود. حقیقت «معرفت» نیز نور ذومراتب است. سرچشمه و نقطه آغاز معارف بشری معرفت حضوری است. احساس نیز درک بیواسطه و حضوری است که با اشراق نفس حاصل میشود. سهروردی همچون دیگر حکمای اسلامی، به شناخت عقلی انتزاعی نیز قایل است و معارف بدیهی و منطق را برای این منظور ضروری میداند. اما معرفت حقیقی و عالیترین نوع معرفت نزد او معرفت شهودی اشراقی است که نه صرفاً با تعقّل و بحث علمی، بلکه از راه انقطاع از تعلّقات دنیوی، تهذیب نفس، سلوک باطنی و توجه به حق تعالی حاصل میشود. بدینسان، وی موفق شده است بین دانش حصولی فلسفی از یکسو، و معرفت شهودی عرفانی از سوی دیگر هماهنگی و همسویی ایجاد کند و نظام جامعی از معرفت ارائه دهد
کلید واژهها
سهروردی، حکمت اشراق، حکمت مشّاء، معرفتشناسی، علم حضوری، علم اشراقی، نور
ابوالفتوح شهابالدین یحیی بن حبش امیرک سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، در قریه «سهرورد» زنجان به سال 549 هـ.ق چشم به جهان گشود. پس از تحصیلات ابتدایی، به مراغه رفت و در محضر درس مجدالدین جیلی حضور یافت. گویند: در این دوران، با فخر رازی همدرس بود. آن گاه در اصفهان نزد ظهیرالدین فارسی (قاری) به معرفتاندوزی پرداخت. سهروردی بخش مهمی از عمر کوتاهش را در سفرها گذراند و با صوفیان بسیاری ملاقات نمود و دانش و تجربه بسیاری اندوخت; از جمله، وی به «دیار بکر» و «آناتولی» رفت و چندی در «ماردین» به کسب دانش پرداخت. گویند: شیخ مدتی را در کنار پادشاهان سلاجقه روم گذراند. سرانجام، در حدود سال 579 به دمشق و حلب رفت و مورد استقبال و توجه ملک ظاهر غازی، حاکم حلب، قرار گرفت. تفکر فلسفی او پس از نقد مخرّب غزّالی نسبت به فلسفه، ابداعات و سخنان بیپروای او در کنار نبوغ و قدرت منطق و بیان شیخ، حسّاسیت و حسادت علمای حلب را برانگیخت، تا اینکه حکم تکفیر و قتل او، در ظاهر به دلیل فساد عقیده، اما شاید در واقع به خاطر اغراض سیاسی، صادر گردید. وساطت ملک ظاهر هم نتوانست کمکی به او کند و سرانجام، در سال 587 به دستور صلاحالدین در زندان حلب به نحو نامعلومی به قتل رسید
چنین مینماید که شیخ از آغاز جوانی، هم اهل تفکر فلسفی بوده و هم قدمی راسخ در سیر و سلوک داشته است. در رساله در حال طفولیت، از سلوک معنوی خود و انوار و علومی که دریافته و از هدایت و انفاس قدسی مرشدش سخن میگوید. گویند: او اهل عبادت و اعتکاف و تأمّلات بسیار و ریاضات شاق بوده است.2 قریب پنجاه عنوان اثر به سهروردی نسبت داده شده است. شاهکار فلسفی او کتاب عظیم حکمهالاشراق است. این کتاب دربردارنده آراء فلسفی و مواجید شهودی وی و متن مرجع در حکمت ذوقی اشراقی است. این کتاب، هم حاوی بعد عقلی و بحثی و هم حاوی جنبه ذوقی و شهودی سهروردی است و به گفته او، مشتمل بر اسراری است که به دنبال سیر و سلوک و ریاضت و تجرّد و خلوت یافته است. وی میگوید: این کتاب را روحالقدس ناگهان به او القا کرده و فهم آن نیز منوط به القای نوری از روحالقدس است و بدون مراجعه به خلیفه الله، که دارای علم کتاب است، نمیتوان این کتاب را فهمید. پیش از شروع به این کتاب، باید چهل روز ریاضت کشید و ترک حیوانی نمود و از طعام کاست و در خلوت به تأمّل پرداخت.3 کتاب مشتمل بر منطق و نقد آراء مشّائیان، نورشناسی، فرشتهشناسی، طبیعتشناسی، علم النفس و فرجامشناسی اشراقی است. ابعاد فلسفه سهروردی بیش از آن است که در یک مقاله کوتاه بگنجد. این مقاله نگاهی است اجمالی بر معرفتشناسی سهروردی. اما پیش از آن، ناگزیریم اندکی در باب چیستی «حکمت اشراقی» و منشأ آن سخن بگوییم
پیش از ظهور حکمت اشراقی، فلسفه رایج و حاکم در جهان اسلام، فلسفه مشّائی بود و نمایندگان بارز آن فارابی، ابنسینا و ابن رشد بودند. در این نگره، اساس اندیشه فلسفی «عقل نظری» و روش آن «منطق قیاسی ارسطوئی» است. سیر و سلوک و ذوق و شهود، یا در آن مطرح نیست و یا در حاشیه قرار دارد. عرفا و صوفیان نیز بر سلوک و شهود تکیه داشتند و یا به عقل و منطق بیاعتنا بودند و یا آن را تحقیر و رد میکردند. نمونه بارز مبارزه صوفیان و متکلّمان با تفکر فلسفی، نقد عنیف غزّالی از فلسفه بود که تا حد زیادی در تضعیف و هدم آن در میان اهل تسنّن موفق بود. سهروردی با الهام از تعالیم اسلامی و استفاده از هر دو سنّت فلسفی و عرفانی در جهان اسلام و ردیابی این سنّتها در حکمت ایران باستان و یونان قدیم، به احیا و بازسازی حکمتی پرداخت که به زعم او، همان حکمت خالد و جاوید انبیا و حکمای الهی پیشین است. او احیاگر سنّتی معنوی است که انبیا و حکمای پیشین مانند ابوالحکما هرمس (ادریس) آغاثاذیمون، فیثاغورث، انباذقلس، سقراط و افلاطون از آن برخوردار بودند
از نظر او، این حکمت در میان ملل کهن باستانی همچون هندیان، ایرانیان، بابلیان، مصریان و یونانیان تا زمان افلاطون وجود داشته و در بین صوفیان اسلام، تداوم یافته است. خمیره این حکمت از این طریق به ذوالنون مصری و از او به سهل تستری میرسد. سرچشمه حکمت اشراقی در شرق، زرتشت است. این همان حکمتی است که خردمندان خسروانی ایران همچون کیومرث و فریدون و کیخسرو و جاماسب و بزرگمهر تعلیم میدادند و از آنها به صوفیانی همچون بایزید بسطامی و منصور حلّاج و ابوالحسن خرقانی رسید. سهروردی این میراث حکمی را احیا و با حکمت مشّائی و عرفان اسلامی و تعالیم قرآن و سنّت به هم پیوند داد و حکمت اشراقی را بنا نهاد
سهروردی تفکر عقلی صرف و غلبه فلسفه ارسطویی را نمیپذیرد. از اینرو، بخشی از فلسفه او به نقد فلسفه مشّائی اختصاص دارد، اما او به هیچ وجه، منکر همه دستاوردهای فلسفه مشّائی نیست، بلکه بسیاری از اصول آن را میپذیرد. او خود استاد حکمت مشّائی است و برخی از آثار او به بیان فلسفه مشّائی اختصاص دارد. او در بسیاری از مسائل، مدیون ابنسینا بوده، حتی تا حدّی در روی آوردن به حکمت مشرقی و زبان رمزی، متأثر از وی است. اما بیشک، مؤسس حکمت اشراقی در دنیای اسلام، کسی جز سهروردی نیست و حکمت مشرقی ابنسینا تفاوت بنیادی با فلسفه مشّائی ندارد
حکمت اشراقی یا مشرقی حکمتی است که از مشرق انوار عقلی بر نفوس مستعد میتابد، خواه در شرق جغرافیایی و خواه در غرب. از اینرو، برخی از حکمای یونانی نیز اشراقی هستند، هرچند ریشه این حکمت را باید در شرق جستوجو نمود. فلسفه راستین همان «حکمت یا تألّه» است، نه عقلگرایی محض مشّائی. ضمن اینکه عقل و تفکر منطقی اهمیت دارد، اما کلید معرفت حقیقی تهذیب نفس است. به عبارت دیگر، میتوان گفت: حکمت اشراقی جامع الهیّات طبیعی ـ عقلی، تاریخی ـ وحیانی، و شهودی ـ عرفانی در سنّت اسلامی است که از راه تهذیب، تفکر و افاضه الهی حاصل میشود. این حکمت وقف فرد خاص یا قوم معیّنی نیست، بلکه باب آن به روی همه سالکان این راه گشوده است
در این دیدگاه، حکمت «تشبّه به باری تعالی» است به قدر طاقت بشری که از راه ترک قیود و تعلّقات و تحصیل دانش حاصل میشود. همان گونه که آهن سرد در اثر مجاورت با آتش آتشین میشود، آدمی نیز میتواند در اثر زهد و تصفیه دل و انس با خدا، از نور او روشنایی گیرد و از حکمت حکیم مطلق بهره برد; چنان که رسولخدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَن اَخلَص لِللّهِ اَربعینَ صباحاً فجّراللّه ینابیعَ الحکمهِ مِن قَلبهِ علی لِسانِه.»
محور حکمت اشراقی سهروردی «نور» است و ظلمت را در حاشیه عالم قرار میدهد. او نور و ظلمت مشرکان و دوگانه پرستان مجوسی و مانوی را نفی میکند.6 نور و ظلمتی که او از آن سخن میگوید برگرفته از تعالیم انبیا، به ویژه آیات نوری قرآن و روایات سید البشر(صلی الله علیه وآله) است. در بسیاری از آیات قرآن از نور سخن به میان آمده است. معروفترین آیه همان است که خداوند را به عنوان نور آسمانها و زمین معرفی میکند: (اللّه نُورُ السمواتِ و الارضِ) (نور: 34). آیه دیگر از نورانی شدن زمین بر اثر اشراق نور الهی خبر میدهد: (و اشرَقَتِ الارضُ بِنُورِ رَبِّها)(زمر: 69). در بسیاری از آیات قرآن، از حکمت و معرفت و هدایت و حیات و بصیرت و وحی و روشنایی به «نور» تعبیر شده و در مقابل نور، تاریکی، کوری، سایه، مرگ و گمراهی قرار داده شده است. سهروردی فراوان به آیات قرآنی در این باب استشهاد میکند
سهروردی بحث منسجم و منظّمی از معرفتشناسی ارائه نمیدهد، اما در جای جای آثار وی، مسائل و نکات بسیاری در باب معرفت به صورت پراکنده آمده است که با تنطیم و تحلیل آن، میتوان نظام معرفتشناختی وی را ارائه نمود. گام نخست در معرفتشناسی سهروردی این است که وی شکّاکیت مطلق را رد میکند.7 بر پایه نظر او، شک دکارتی نامعقول است و در صورت عروض چنین شکی، راه برونرفت عقلانی برای آن وجود ندارد. او برای نفی شکّاکیت مطلق، این پرسش را طرح میکند که آیا شکّاک نظر خود را حق میداند یا باطل، و یا در حقیقت و بطلانش شک دارد؟ اگر نظر خود را حق میداند پس به حقی اعتراف کرده و در نتیجه، شکّاک مطلق نیست. اگر آن را باطل میشمارد مدعای خود را نفی کرده است. و در صورت سوم، باید از او پرسید: آیا در شکش شک دارد یا یقین؟ اگر یقین دارد به حقی اعتراف کرده است، و اگر در شکش نیز شک دارد بحث با او بیحاصل است و از راه عملی، باید حقیقت را برای او روشن نمود
لازمه نفی شکّاکیت این است که انسان در هیچ حالی بدون معرفتی یقینی نیست. از اینرو، گام دوم در معرفتشناسی سهروردی، اذعان به وجود معارف بدیهی است; معارفی که صدق آنها ضروری است و تصدیق آنها متوقف بر هیچ امری نیست.9 اگر هر معرفتی مبتنی بر معرفتی دیگر باشد تسلسل لازم میآید. اگر چنین معارف بنیادین و آغازینی نباشد هیچ نوع معرفتی ممکن نخواهد بود. از اینرو، به نظر او، بدیهیات، یقینی و مبدأ علوم هستند
گام سوم در معرفتشناسی سهروردی این است که علم دو قسم است: حصولی و حضوری. در علم حصولی، بین عالم و معلوم فاصله و واسطه هست. عالم به خود معلوم دسترسی ندارد، بلکه آگاهی او به چیزی، از طریق صورتی از آن چیز در ذهن است. اما در علم حضوری بین عالم و معلوم فاصله و واسطهای نیست و معلوم، یا عین عالم است و یا در حیطه وجودی و نوری او. اساس معرفتشناسی اشراقی سهروردی بر نظریه «علم حضوری» او مبتنی است
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله کثرت تشکیکی سازگار با وحدت شخصی با pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله کثرت تشکیکی سازگار با وحدت شخصی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
احکام استنتاجی اصالت وجود
سازگاری کثرت تشکیکی با وحدت شخصی
بررسی شواهد
عدم اتصاف حقیقت وجود به معلولیت و نقد آن
عدم اتصاف حقیقت وجود به امکان و نقد آن
تحلیل در حقیقت لابشرطی وجود
نقد دفاعیهها
انکار مواد ثلاث و نقد آن
انکار وجود ممکن از راه مفاد سالبه و نقد آن
انکار تقسیم وجود به واجب بالذات و غیر واجب بالذات و نقد آن
انکار وجود معلول از طریق معدوم بودن در رتبه علت و نقد آن
منابع
پینوشتها
ـ سلیمانیامیری، عسکری، «اصالت وجود سازگار با کثرت تشکیکی»، معرفت فلسفی 6، (زمستان 1383): 166ـ 147
ـ شیرازی، صدرالدین محمّد، المبدأ و المعاد، تصحیح محمد ذبیحی، (تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1381)، ج 1;
ـ عشّاقی، حسین، «ملازمت اصالت حقیقت لابشرطی وجود با وجوب ذاتی آن»، معرفت فلسفی 9 (پاییز 1384): 80ـ67
ـــــ ، «ملازمت اصالت وجود با وجوب ذاتی آن» معرفت فلسفی 6، (زمستان 1383): 146ـ135
یکی از دغدغههای فلسفی در عرفان و حکمت متعالیه، مسئله «وحدت وجود» است. عرفا قایل به وحدت شخصی وجود هستند، در حالی که در فلسفه و بخصوص در حکمت متعالیه، کثرت وجود بدیهی یا قریب به بدیهی تلقّی شده است. شاهکار صدرالمتألّهین «اصالت وجود» است که از تحلیل آن، تشکیک وجود و عینالربط بودن معلول نسبت به علت فاعلی استنتاج میشود و از این رهگذر، وی گامی به سوی وحدت شخصی وجود برداشته و به مدعای عرفا نزدیک شده، بلکه حتی آن را برهانی کرده است. این مقاله به بررسی این مسئله میپردازد که وحدت شخصی وجود از منظر ملّاصدرا با تشکیک وجود سازگاری دارد و نمیتوان وجود غیر واجب بالذات را نفی کرد و به کلی آن را هیچ و پوچ دانست
کلید واژهها
اصالت وجود، وحدت وجود، تشکیک وجود، وجوب ذاتی، مواد ثلاث، امکان ماهوی، امکان فقری، امتناع
در مقاله «اصالت وجود سازگار با کثرت تشکیکی»1 موارد ذیل به اثبات رسید
1 حقیقت وجود بدون آن که به کثرت یا وحدت آن توجه شود، موجود است; زیرا حقیقت وجود با عدم ناسازگار است و بنابراین، با عدم جمع نمیشود. موجودیت حقیقت وجود مشروط و مقیّد به هیچ شرط و قیدی نیست، برخلاف موجودیت انسان که در اتصاف به وجود، مشروط به شرط وجود است. بنابراین، حقیقت وجود اصالت دارد
2 حقیقت وجود، واجبالوجود است; زیرا ممکن نیست معدوم باشد
3 حقیـقت وجود، بدون اینـکه به وحدت یا کثرت آن توجه شود، واجبالوجود بالذات است، زیرا بر اساس اصالت وجود، ورای حقیقت وجود هیچ و پوچ است. بنابراین، حقیقت وجود ورایی ندارد تا علت حقیقت وجود باشد. پس حقیقت وجود واجبالوجود بالذات است
4 اگر حقیقت وجود واحد باشد و هیچ کثرتی نداشته باشد، حقیقت وجود وحدت شخصی دارد و در این صورت، هیچگونه کثرتی در آن راه ندارد، نه کثرت تباینی و نه کثرت تشکیکی. و اگر حقیقت وجود متکثّر باشد، بیشک همه افراد آن ممکن نیست واجبالوجود بالذات باشند; زیرا واجبالوجود بالذات با کثرت ناسازگار است; چرا که هر یک از واجب بالذاتها دارای کمالی است که دیگری آن را ندارد و نسبت به آن واجب بالذات نیست
5 اگر حقیقت وجود دارای کثرت باشد، همه افراد آن واجب بالذات نیستند و همه افرادش هم ممکن بالذات نخواهند بود; زیرا حقیقت وجود بدون توجه به وحدت و کثرتش واجب بالذات است. پس همه افرادش ممکن الوجود نخواهند بود. بنابراین، اگر حقیقت وجود دارای کثرت افرادی باشد بجز یک فرد بقیه همگی ممکن و تنها آن فرد واجب بالذات است
6 بنابر اصالت حقیقت وجود، واجبالوجود بالذات موجود است. و نیز صرف نظر از اصالت وجود، با خود عنوان «واجبالوجود»، ما میتوانیم وجودش را اثبات کنیم; همچنان که با عنوان «حقیقت وجود» حقیقت وجود اثبات میشود
7 واجبالوجود بالذات از دو واسطه در ثبوت و در عروض مبرّاست
8 اگر علاوه بر واجب بالذات موجود دیگری موجود باشد، به دلیل اصالت وجود، از واسطه در عروض مبرّاست و به دلیل آنکه مستقل از واجب بالذات نیست از واسطه در ثبوت مبرّا نیست
9 اگر بجز واجب بالذات موجودی باشد، آن دو، دو مرتبه تشکیکی حقیقت وجود خواهند بود; زیرا هر دوی آنها موجود و عین وجودند. بنابراین، مابهالاشتراک و مابهالافتراق آن دو جز به وجود نیست; زیرا بنابر اصالت وجود، هر چه غیر وجود باشد هیچ و پوچ است و هیچ و پوچ در حریم هستی و وجود داخل نیست. بنابراین، مابهالاشتراک و مابهالافتراق دو وجود در خود وجود است. پس کثرت وجود ملازم با تشکیک در وجود است
10 اما باید توجه داشت تا کنون اثبات نشده است که بجز واجبالوجود موجود دیگری که معلول او باشد وجود دارد یا خیر. به عبارت دیگر، تاکنون معلوم نشده است که وجود دارای کثرت است یا خیر. ولی معلوم است که اصالت وجود با کثرت تشکیکی وجود سازگار است
بحث حاضر در این است که کثرت تشکیکی وجود با وحدت شخصی وجود سازگار است
پیشتر اشاره گردید که هنوز کثرت اثبات نشده، یعنی هنوز معلوم نشده است که آیا در عالم وجود موجودی که در وجودش وابسته به واجبالوجود باشد، وجود دارد یا خیر. اکنون فرض میگیریم موجودی که به دلیل اصالت وجود واسطه در عروض ندارد، واسطه در ثبوت دارد; یعنی معلول واجب بالذاتی است که وجودش بنابر اصالت حقیقت وجود، اثبات شده است. بنابراین، واجبالوجود قطعاً موجود است و غیر او وجودش صرفاً فرضی است
روشن است که این وجود فرضی ـ که در اصطلاح، به آن «وجود ممکن» گفته میشود ـ معلول واجب بالذات است و از او بیگانه نیست; زیرا اگر از او بیگانه باشد باید خود مستقل و واجبالوجود بالذات باشد، در حالی که واجبالوجود بالذات واحد است
بنابر اصالت وجود، امکان امری زاید بر وجود ممکن نیست; زیرا اگر امکان ممکن غیر از وجود ممکن باشد در این صورت، ممکن از دو امر «وجود» و «امکان» ترکیب شده است و ترکیب وجود با غیر وجود با اصالت وجود، که هر چیزی بجز وجود را هیچ و پوچ میانگارد، ناسازگار است. پس امکان عین وجود ممکن است و ممکن، که بیان وابستگی ممکن به واجب است، عین وجود ممکن است. پس ممکن عین فقر و وابستگی به واجب است و در برابر او هیچ استقلالی ندارد. بنابراین، اگر ممکنی موجود باشد، بالاستقلال هیچ شأنی ندارد و هر چه دارد ـ که جز عین وجود چیزی نیست ـ از واجبالوجود بالذات است و عین ربط به واجبالوجود بالذات است. پس هر چه دارد شأنی از شئون واجب بالذات است. بنابراین، یک وجود مستقل وجود دارد و ما بقی از شئون اویند و از خود هیچ استقلالی ندارند. از اینرو، وحدت تشکیکی وجود ملازم با وحدت شخصی وجود است. پس از این راه نمیتوان بکلی وجود هر ممکنی را نفی کرد. اما همزمان، باید هرگونه استقلالی را از وجودهای امکانی نفی کرد و بدینسان، وحدت شخصی همراه با کثرت تشکیکی اثبات میشود. مجدداً تأکید میشود که در این پژوهش، وجود ممکن فرض گرفته شده است و وجود آن اثبات نشده است. بنابراین، در هر حال، وحدت شخصی وجود ثابت است و وحدت شخصی وجود همراه با کثرت تشکیکی آن به اثبات نرسیده است. اگر کثرت وجود امری بدیهی باشد، در این صورت، وحدت شخصی همراه با کثرت تشکیکی وجود ثابت است. پس وحدت شخصی همراه با کثرت تشکیکی وجود در صورتی اثبات میشود که علاوه بر اصالت وجود، تشکیک در وجود و عین الربط بودن هر وجودی که واجبالوجود بالذات نباشد به اثبات برسد
در مقاله «اصالت وجود سازگار با کثرت تشکیکی»، پس از اثبات مدعا نشان داده شد که ادلّه جناب آقای حسین عشاقی در مقاله «ملازمت اصالت وجود با وجوب ذاتی آن»2 برای اثبات وحدت شخصی تنها از طریق اصالت وجود، ناکافی است. ایشان در دفاع از نظریه خود، در مقاله دوم «ملازمت اصالت حقیقت لابشرطی وجود با وجوب ذاتی آن»،3 دو دلیل دیگر بر مدعای پیشین خود افزوده و نقدهای راقم سطور را ناکافی دانسته است
1 مستدل در مقاله اول، دو شاهد از عبارت صدرالمتألّهین برای تأیید مدعای خود ذکر کرده بود که بر مدعای او دلالت ندارد. چنان که ذکر کردیم، از نظر صدرالمتألّهین، معیار واجب بالذات این است که وجود از واسطه در ثبوت و واسطه در عروض مبرا باشد. عبارت صدرالمتألّهین چنین است: «انّ مناطَ الوجوب الذاتی لیس الاّ کون الشیء فی مرتبه ذاته و حد نفسه حقّاً و حقیقه و قیّوماً و منشأ لانتزاع الموجودیه و مصداقاً لصدق مفهوم الموجود.»
«قیّوم» به موجودی گفته میشود که علت و واسطه در ثبوت ندارد و «مصداق صدق مفهوم موجود» بنابر اصالت وجود، چیزی است که واسطه در عروض ندارد. بنابراین، صدرالمتألهین در وجوب ذاتی، هم واسطه در ثبوت را نفی میکند و هم واسطه در عروض را
اما از نظر مستدل محترم در مقاله دوم، «قیّوم» در عبارت صدرالمتألّهین همان معنایی را دارد که کلمات قبل و بعد از آن دارد و کلمه «قیوم» مانند کلمه «حق» و «حقیقت» تفنّن در عبارت است.5 روشن است که این توجیه خلاف ظاهر عبارت صدرالمتألّهین است
2 مستدل محترم در تأیید مدعای خود، به ذیل عبارت دیگری از صدرالمتألّهین در کتاب مبدأ و معاد روی میآورد که مینویسد: «ثمّ بعد ان سلّمنا بالفرض انّ الوجود امر اعتباری فلانسلّم انّ مصداق حمل الموجودیه علی ماهیه انّما هو نفس الماهیه کما قالوه و ان کان بعد صدورها علی الجاعل حتی یتفرّع علیه استغنائها عن الجاعل. کیف و لو کان الامر کذلک لزم انقلاب الشیء عن الامکان الذاتی الی الوجوب الذاتی؟ فانّ الممکن اذا کان فی ذاته مصداقاً لصدق الموجودیه علیه لکان الوجود ذاتیا له فلم یکن ممکنا بل واجباً.»
اما اولا، ذکر این شواهد از صدرالمتألّهین با آنکه او مدعی تشکیک در وجود است مناسب نیست; زیرا روشن است که او نمیخواهد کثرت تشکیکی وجود را انکار کند
ثانیاً، این عبارت مانند عبارت دیگر صدرالمتألّهین در اسفار، که مدافع محترم در مقاله اول آورده بود، مدعای ایشان را اثبات نمیکند; زیرا صدرالمتألّهین میگوید: هرگاه ممکن ـ یعنی ماهیت ـ اصیل باشد و ذاتاً و بدون هیچ حیثیت تقییدی به وجود، مصداق موجودیت باشد مستلزم آن است که ممکن واجب بالذات باشد. و از این نمیتوان استفاده کرد که طبق اصالت وجود، هرگاه وجودی ذاتاً و بدون حیثیت تقییدی و واسطه در عروض مصداق موجودیت باشد، مستلزم وجوب بالذات است
به باور مستدل، دلیل صدرالمتألّهین این است که «همین که شیء به حسب ذاتش مصداق “موجود” شد، کافی است که واجبالوجود بالذات باشد ; و در نتیجه، ملازم با نفی واسطه در ثبوت است»7، در حالی که این برداشت به هیچ وجه، با مرام صدرالمتألّهین سازگاری ندارد، زیرا او قایل به کثرت تشکیکی وجود است و وجوب ذاتی حقیقت وجود اصیل با کثرت سازگار نیست
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی تجربیات و نکات طلایی برای یک معلم با pdf دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تجربیات و نکات طلایی برای یک معلم با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه
20 نکته در مورد روشهای غلبه بر شکست و ناکامی تحصیلی
20 نکته در مورد تحلیل کارنامه
20 نکته در مورد برنامه ریزی
20 نکته در مورد امتحان دادن
20 نکته در تنظیم وقت
20 نکته در تست زنی
20 نکته در آزمونهای شفاهی
20 نکته در اعتماد به نفس تحصیلی
منابع
*راههای غلبه بر ناکامی / پدیدآورنده: واحد پژوهش انتشارات هنارس / ناشر: هنارس، عطش – 27 اسفند،
*غلبه بر استرس امتحان / پدیدآورنده: مهناز همت خواه / ناشر: عصر کتاب – 30 فروردین،
*روش پیشگیری از اضطراب و فن تست زدن / پدیدآورنده: گیتی (اکرم) حیدری / ناشر: پرشکوه – 22 فروردین،
*اعتماد به نفس / پدیدآورنده: باربارا دی آنجلس، هادی ابراهیمی (مترجم)، زهرا جوادی زاده (ویراستار) / ناشر: نسل نو اندیش – 04 مهر،
*اعتماد به نفس برتر / پدیدآورنده: گیل لیندن فیلد، منصور فهیم (مترجم) / ناشر: رهنما – 07 آذر،
*اسرار اعتماد به نفس / پدیدآورنده: دیویدجوزف شوارتز، الهام السادات رضایی (مترجم) / ناشر: استاندارد – 12 بهمن،
*اعتماد به نفس / پدیدآورنده: سامویل اسمایلز، علی دشتی (مترجم)، مهدی ماحوزی (به اهتمام)
در طول سال های تدریس به نکات مختلفی برخورد کردم که در امر آموزش و تدریس بسیار مهم بود اکنون با گردآوری برخی از این نکات مانند : روشهای غلبه بر شکست و ناکامی تحصیلی – نکته هایی در مورد تحلیل کارنامه- نکته هایی در مورد برنامه ریزی – نکته هایی در مورد امتحان دادن – نکته هایی در تست زنی- نکته هایی در تنظیم وقت – نکته هایی در آزمونهای شفاهی و ; امیدوارم بتوانم کمک کوچکی در انتقال این تجربیات به سایر همکاران داشته باشم
(بیش از آنکه به استعدادت تکیه کنی به تلاشت تکیه کن)
1- بپذیرید که ناکامی بخشی از زندگی است. شکست ها و ناکامی ها ما را قوی تر می سازند به شرط آنکه اهمیت و ارزش آنها را دریابیم. شکست ها و ناکامی ها پلی هستند برای پیروزیها و موفقیت های بعدی به شرط آنکه جرات و شهامت روبرو شدن با آنها را در خود بوجود آورده و بتوانیم آنها را بدون بهانه و بدون هر گونه قید و شرطی بپذیریم
2- ناکام شدن یا شکست تحصیلی خوردن یعنی نمره نگرفتن، یاد نگرفتن یا نتیجه مورد نظر را بدست نیاوردن. این یک مسئله است. ناکامی و شکست تحصیلی یک مصیبت، یک فاجعه، یک ناتوانی یا یک بلا نیست که راه حل نداشته باشد. بلکه مسئله ای است که راه حل های خاص خودش را دارد. لطفاً صورت مسئله را چندین و چندبار مرور کنید تا رابطه میان داده های این مسئله و آنچه که خواسته شده را پیدا کنید
3- ناکامی و شکست تحصیلی برای هر فرد می تواند معنایی متفاوت از دیگری داشته باشد. مثلاً دانش آموزی دست نیافتن به مدال طلای المپیاد ادبی یا شیمی را ناکامی تلقی کرده و دیگری تجدید شدن در درس ادبیات یا شیمی برایش شکست و ناکامی به حساب می آید. یکی شاگرد دوم شدن را ناکامی می داند و دیگری رد شدن در یک پایه تحصیلی را ناکامی می داند. بنابراین با خودتان خلوت کرده و ملاک موفقیت و شکست، ناکامی وکامیابی را معین کنید
4- یادتان باشد که برای ناکامی و شکست هر تعریفی که داشته باشید مهم نیست. مهم آن است که این امر برای همه تلخ و ناخوشایند است. حس بدی را در ما ایجاد می کند. با احساس تان کنار بیایید، آن را بشناسید. آن را بپذیرید و به شکل های دیگر واکنش نسبت به این موضوع بیاندیشید
5- افراد مختلف نسبت به ناکامی و شکست واکنش های مختلفی از خود نشان می دهند. برخی ناراحت و عصبانی می شوند. تعدادی سعی می کنند علت ناکامی و شکست خود را به گردن دیگران بیاندازند مثلاً این که دبیر یا معلم سئوالات سختی داده بود. یا دبیر بد تصحیح کرده یا خصومت شخصی با من دارد. یا اصلاً بلد نیست درس بدهد و; برخی دیگر از افراد در برابر ناکامی های تحصیلی بویژه اگر یک یا دو بار تکرار شود به این
نتیجه می رسند که من استعداد خواندن یا یادگیری ریاضی یا عربی یا شیمی یا مثلاً فیزیک یا تاریخ را ندارم. این هم نوعی واکنش است. واکنشی که هم سلب مسئولیت از خود کرده و هم توجیه مناسبی برای ناکامی های احتمالی بعدی
شیوه های متعدد دیگری در برخورد با ناکامی وجود دارد که در این جا به آن نمی پردازیم اما از خودتان بپرسید که واکنش شما در برابر ناکامی و شکست تحصیلی چیست؟ و آیا می توان راه حل دیگری برای آن پیدا کرد یا نه؟
6- متاسفانه دیده می شود که برخی از دوستان نسبت به این مسئله به مرحله در ماندگی آموخته شده می رسند، درماندگی آموخته شده یعنی اینکه به این نتیجه می رسند که تلاش و کوشش آنها هیچ نقشی در تغییر سرنوشت تحصیلی شان ندارد. آنها فکر می کنند که چه فرق می کند چه من بخوانم یا نخوانم باز هم نمی توانم مثلاً نمره بیست بگیرم یا نمره قبولی بیاورم یا; اگر خدای نکرده شما در این مرحله قرار دارید لازم است بدانید که همکاری یک روانشناس یا مشاور متخصص در این رشته می تواند به شدت به شما کمک کند و مشکل شما را حل کند در غیر این صورت این وضعیت خطرناکی است که تیشه به ریشه انگیزه ها و استعدادهای شما می زند
7- ناکامی و شکست تحصیلی می تواند. درهای موفقیت و سعادت را به روی شما بگشاید اگر ارزش آن را دریابید و به جای برخورد منفعلانه با آن روش های غلبه و پیشگیری از روبرو شدن با چنین پدیدیده ای را بکار ببندید. آن شکستی که گفته می شود پل پیروزی است زاییده چنین شرایطی است
8- برای پرهیز از ناکامی و شکست تحصیلی به افرادی که می توانند ا لگوی موفقی از نظر شما تلقی گردند نگاه کنید به آنها برچسب منفی پُرکار و خر خوان نزنید. نگویید من هم اگر مثل او خرخوانی می کردم از او بهتر می شدم. یادتان باشد این برچسب های منفی برخاسته از نوعی حسادت و ناتوانی و عصبانیت است. به جای این صفات منفی چرا به آنها به چشم افرادی با اراده و با پشتکار و با برنامه و هدفمند نگاه نکنیم
نگاه منفی شما به افراد موفق یکی از عواملی است که باعث می شود شما بارها و بارها طعم تلخ ناکامی و شکست را بچشید. زیرا به راه حل درستی و الگوی صحیحی برای فرار از این موقعیت دست پیدا نمی کنید داشتن یک الگوی موفق همواره می تواند نیروی خوبی را در ما برای کسب موفقیت ها و پیروزی های بعدی ایجاد کند. بخاطر داشته باشید که شکست پایان عمر ورزشی یک ورزشکار حرفه ای نیست این یک آغاز است. شکست تحصیلی نیز می تواند چنین باشد به شرط آنکه ما نیز مثل همان ورزشکار حرفه ای عمل کنیم. یعنی تمرین بهتر و بیشتر
9- برای غلبه بر ناکامی های تحصیلی و یا پیشگیری از روبرو شدن با آن لازم است در عادات خودمان تجدید نظر کنیم. گاهی عادات غلط و بازدارنده مانع رسیدن فرد به پیروزی و موفقیت می شوند. مثلاً ساعتها پای اینترنت نشستن یا ساعت های تماشای تلویزیون و ماهواره و بازی کردن با کامپیوتر و ور رفتن به تلفن همراه و; بدون شک مانعی عمده در راه رسیدن شما به موفقیت است. عادت به نداشتن برنامه، برنامه ریزی نداشتن برای درس خواندن، عادت به خواندن در شب های امتحان، عادت نداشتن به اینکه درسهای هر روز را همان روز بخوانیم. عادت به استفاده و پناه بردن به دیگران برای انجام تمرین ها و تکلیف ها و دهها مورد دیگر و همه و همه نیاز به باز نگری جدی را در ما ایجاد می کنند. زیرا همه ی شما استعداد لازم و کافی را دارید اما عادت غلط مانع بهره وری از استعدادتان می شود
10- یکی دیگر از راهکارهای غلبه بر ناکامی و شکست تحصیلی این است که شجاع باشید. افراد شجاع، افرادی هستند که در موقعیت های خطرناک و ترسناک، بدون واهمه و ترس و فقط بر اساس اعتماد به نفس بالایی که دارند وارد میدان می شوند. یادتان باشد که افراد شجاع همواره مورد تحسین دیگران واقع می شوند. این تحسین اصلاً ربطی به موفقیت و شکست آنها ندارد. بنابراین به این نتیجه ی کار فکر نکنید. بدون هر گونه ترس و واهمه ای از درس ها به آنها حمله کنید. سعی کنید از همین امروز ذره ذره مباحث را بفهمید، تمرین کنید، یاد بگیرید حفظ کنید، خلاصه نویسی کنید، دسته بندی کنید و خلاصه هر طور که می توانید به آن حمله کنید. شجاع باشید و به عقب ماندگی هاتان فکر نکنید. به این فکر کنید که می خواهید موفق باشید به این فکر کنید که دیگر نمی خواهید طعم تلخ ناکامی را بچشید. به این فکر کنید که لیاقت شما این نیست که شکست بخورید. فقط یادتان باشد که همین امروز اولین ضربه را وارد کنید. نترسید فقط شروع کنید. کم کم اما آهسته و پیوسته. کم کم اما خستگی ناپذیر. پیشروی خودتان را متوقف نکنید. ارتش ناکامی ضعیف تر از آن است که می اندیشید. پس پیش به سوی موفقیت. این واقعاً یک جنگ است. جنگ بین لیاقت و شایستگی های شما که بسیار بالا است و درجه دشواری درسها که واقعاً در برابر استعدادهای شما کم می آورد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى با pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
حقیقت وجود و تشکیک خاصّى در آن
نقدهاى وارد بر نظریه تشکیک در حقیقت وجود
اشکالات وارد بر اصل دعواى تشکیک خاصّى وجود
اشکال اوّل: عدم مسانخت مراتب نازله با مرتبه واجبالوجودى
اشکال دوم: متناقض بودن یا مراتب وجود امکانى یا مرتبه وجود واجبى بر مبناى تشکیک
اشکال سوم: ملازمت تشکیک وجود با تعدّد واجبالوجود
اشکال چهارم: ناهمگونى مابهالاشتراک و مابهالامتیاز در مراتب وجودات امکانى
اشکال پنجم: ناهمگونى هر مرتبه با سایر مراتب
اشکال ششم: ناسازگارى تنزّل حقیقت وجود با اصالت آن وجود متنزّل
نتیجهگیرى
••• منابع
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، قم، مکتبه المصطفوى، 1368
ـ ـــــ ، الشواهد الربوبیه، مع التعلیقات ملّاهادى سبزوارى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1360
ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران،
ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه، تهران، ناب، 1369
یکى از پایههاى حکمت متعالیه صدرایى مسئله «تشکیک وجود» است که بنابر آن، «حقیقت وجود» حقیقتى یکگونه و واقعیتى یگانه مىباشد که مراتب متفاوتى دارد؛ به گونهاى که مابهالامتیاز در آنها، عین مابهالاشتراک است. به نظر ما، این دیدگاه گرچه نسبت به دیدگاه مشّاییان از امتیازاتى برخوردار است، امّا هم اصل مدّعا و هم ادلّه آن کاستىهاى فراوانى دارد که پذیرش آن را ناممکن مىسازد. در مقاله حاضر، به شش مورد از کاستىهاى مربوط به اصل مدّعا پرداخته شده است
کلیدواژه ها: تشکیک وجود، حقیقت وجود، مابهالامتیاز، مابهالاشتراک، تشکیک خاصى، حکمت متعالیه، مراتب وجود، شئون وجود، اصالت وجود
برخلاف فیلسوفان مشّایى که وجودات را حقایق گوناگون مىدانستند، در دیدگاه فیلسوفان حکمت متعالیه صدرایى، وجوداتْ تنوّع و گوناگونى ندارند، بلکه «وجود» حقیقى، حقیقت واحدى است که همه انحاى آن از یک سنخاند.1 همچنین، افزون بر وحدت سنخى، حقیقت یکگونه «وجود» داراى وحدت شخصى نیز هست؛2 یعنى در تمام پهنه هستى، بیش از یک واقعیت شخصى واحد تحقّق ندارد، ولى این واحد شخصى ـ به صورت تفاضلى ـ مراتب و شئون متفاوت دارد3 که مرتبه اعلاى آن همان وجود واجب بالذّات است و بقیه، مراتب و شئون تنزّلیافته وجود حق در جلوهها و چهرههاى امکانى مىباشند.4 بنابراین، در دیدگاه فیلسوفان حکمت متعالیه صدرایى، «وجود» یک حقیقت یکگونه و یک واقعیت شخصى یگانه است که در عین این یکگونگى و یگانگى داراى مراتب متعدّد است، و به خاطر همین یکگونگى و یگانگى، مابهالامتیاز این مراتب عین مابهالاشتراک آنهاست. از این نحوه تشکیک (که وجود در عین وحدت، به حسب مراتبى که مابهالامتیازشان عین مابهالاشتراک آنهاست، متکثّر است)، با عنوان تشکیک خاصّى یاد مىگردد.5 البته تشکیک به صورتهاى دیگرى نیز در برخى آرا و انظار فیلسوفان حکمت متعالیه دیده مىشود که در مقالات دیگرى مورد بحث واقع خواهد شد
دیدگاههاى فلاسفه حکمت متعالیه صدرایى در زمینه تشکیک خاصّى «حقیقت وجود»، مواجه با چالشها و اشکالاتى است که التزام به درستى آنها را مشکل، بلکه ناممکن مىسازد. البته این اشکالات از دو جهت وارد مىگردند: یکى بهحسب اصل دعوا با قطعنظر از ادلّه آن، و دیگر بهحسب ناتمام بودن ادلّه این دعوا. ما در این مقاله، فقط به جهت اوّل مىپردازیم و اشکالات وارد بر ادلّه را به فرصت دیگرى موکول مىکنیم
اساسا تشکیک در «حقیقت وجود» محال است؛ زیرا اگر تشکیک در «حقیقت وجود» درست باشد، به خاطر تنزّلى که مراتب تنزّلیافته وجود نسبت به مرتبه واجبالوجودى دارند، باید مرتبه واجبالوجودى از آن مراتب سلب گردد؛ یعنى باید گفت: مراتب تنزّلیافته وجود، به حسب مرتبه، همان مرتبه واجبالوجودى نیستند. از سویى، به خاطر اینکه ارتفاع نقیضین از هر موضوع مفروضى محال است، و در اینجا مرتبه واجبالوجودى بر سایر مراتب صادق نیست، باید نقیض مرتبه واجبالوجودى بر این مراتب صدق کند (وگرنه ارتفاع نقیضین لازم مىآید). روشن است که نقیض مرتبه واجبالوجودى حقیقتى عدمى و از سنخ عدم است، زیرا خود مرتبه واجبالوجودى از سنخ وجود است و نقیضین نمىتوانند هر دو از سنخ وجود باشند؛ پس باید نقیض مرتبه واجبالوجودى از سنخ اَعدام باشد. بر این اساس، مراتب تنزّلیافته مفروض به خاطر اینکه مصداق حقیقى و بالذّات این عدم هستند، باید همه از سنخ عدم باشند و در این صورت، دیگر تشکیک ناممکن خواهد شد؛ زیرا وقتى مراتب تنزّلیافته همه از سنخ عدم بودند و مصداق حقیقى و بالذّات این عدم گشتند، دیگر نمىتوان آنها را از مراتب تشکیکى وجود دانست؛ چون آنها از سنخ وجود نیستند، حال آنکه مراتب حقیقت تشکیکى باید همه از یک سنخ باشند، ولى وجود و عدم از یک سنخ نیستند. پس اساسا تشکیک در «حقیقت وجود» باطل است و نمىتوان «حقیقت وجود» را به صورت تشکیکى، و با مراتب متعدّد، متکثّر دانست
پاسخ به یک اشکال: چه بسا گفته شود که نقیض مرتبه واجبالوجودى از سنخ عدم است، امّا عدم یک شىء مىتواند با وجود شىء دیگرى متّحدالمصداق باشد (چنانچه عدم سفیدى مىتواند با وجود سیاهى متّحدالمصداق باشد)؛ بنابرین، از عدم بودن نقیض مرتبه واجبالوجودى نمىتوان نتیجه گرفت که سایر مراتبْ از سنخ عدم هستند
پاسخ این است که نقیض مرتبه واجبالوجودى هیچ بهرهاى از وجود ندارد، بلکه عدمِ صرف و نیستىِ ناب است؛ زیرا اگر نقیض مرتبه واجبالوجودى بهرهاى از وجود داشته باشد، این نحوه وجود باید معلول واجب باشد (چون همه موجودات در وجودشان به وجود واجب استناد دارند). بنابراین اگر نقیض بالذّات و حقیقى مرتبه واجبالوجودى نحوهاى از وجود باشد، باید معلول واجب باشد، حال آنکه نقیض یک شىء نمىتواند معلول آن شىء باشد؛ زیرا نقیضین اجتماع وجودى ندارند، امّا معلول و علّت باید اجتماع وجودى داشته باشند. بر این اساس، نقیض مرتبه واجبالوجودى نحوهاى از وجود نیست، بلکه عدم صرف و نیستى ناب است، و عدم صرف نمىتواند با یک وجود، متّحدالمصداق باشد؛ وگرنه تناقض لازم مىآید. بنابراین، هرچه مصداق این عدم صرف باشد، باید فاقد شیئیت وجودى و بىبهره از هستى باشد و چنین چیزى نمىتواند از سنخ وجود باشد تا تشکیک امکان وقوع داشته باشد
به بیان دیگر، چون مرتبه واجبالوجودى واجبالوجود بالذّات است، نقیض این مرتبه محال ذاتى و ممتنع بالذّات خواهد شد. توضیح آنکه اگر یکى از دو نقیضْ امکان وقوع داشته باشد، نقیض دیگر ضرورت وجود ندارد؛ زیرا اگر نقیض دیگر ضرورت وجود داشته باشد، لازم مىآید با وقوع نقیض اوّل که ممکنالوقوع است، نقیض دیگر هم که ضرورت وجود دارد وقوع داشته باشد. بنابراین، نقیضین ـ در وقوع ـ با هم اجتماع خواهند داشت که این محال است؛ پس «اگر نقیض اوّل ممکنالوقوع باشد، نقیض دوم ضرورىالوجود نیست.» از اینرو، در اینجا که نقیض دوم ـ یعنى واجبالوجود ـ ضرورىالوجود است، نقیض اوّل ممکنالوقوع نیست، بلکه ممتنع بالذّات است؛ پس نقیض مرتبه واجبالوجود، محال ذاتى و ممتنع بالذّات است. و طبق بیان فوق، همه مراتب تنزّلیافته وجودْ مصداق نقیض مرتبه واجبالوجودند؛ پس همه این مراتب، مصداق «ممتنعالوجود بالذّات» هستند و ممتنعالوجود بالذّات اصلاً وجود ندارد تا مرتبهاى از «حقیقت وجود» باشد. پس، تشکیک در وجود به خاطر عدم تسانخ مرتبه اعلى و سایر مراتبْ منتفى، بلکه محال است
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.