سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجو یار

پروژه دانشجویی مقاله نگاهى به بازى زبانى احساسات با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نگاهى به بازى زبانى احساسات با pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نگاهى به بازى زبانى احساسات با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله نگاهى به بازى زبانى احساسات با pdf

چکیده  
مقدّمه  
معانى خصوصى  
معناى اوّل خصوصى بودن احساس  
نادرستى معناى اوّل  
بى‏معنایى معناى اوّل  
معناى دوم خصوصى بودن احساس  
ویتگنشتاین و دستور زبان احساسات  
نتیجه‏ گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله نگاهى به بازى زبانى احساسات با pdf

ـ پیرس، دیوید، ویتگنشتاین، ترجمه نصراللّه زنگویى، تهران، سروش، 1379

ـ حجت، مینو، بى‏دلیلى باور: تأمّلى در باب یقین ویتگنشتاین، تهران، هرمس، 1387

ـ مک‏گین، مارى، ویتگنشتاین و پژوهش‏هاى فلسفى، ترجمه ایرج قانونى، تهران، نشر نى، 1382

ـ هکر، پیتر، ماهیت بشر از دیدگاه ویتگنشتاین، ترجمه سهراب علوى‏نیا، تهران، هرمس، 1382

ـ ویتگنشتاین، لودویگ، برگه‏ها، ترجمه مالک حسینى، تهران، هرمس، 1384

ـ ـــــ ، پژوهش‏هاى فلسفى، ترجمه فریدون فاطمى، تهران، مرکز، 1380

- Baker, G.P., and P.M.S. Hacker, 1980, Wittgenstein: Understanding and Meaning, Volume 1 of an Analytical Commentary on the Philosophical Investigations, Oxford, Blackwell,

- Glock, Hans-Johann, A Wittgenstein Dictionary, Oxford, Blackwell,

- Hacker, P.M.S, “Ludwig Wittgenstein” in: A Companion to Analytic Philosophy, ed. by A. P Martinich & David Sosa, Oxford, Blackwell,

- _______ , Insight and Illusion: Themes in the Philosophy of Wittgenstein, Oxford, Clarendon Press, 1972, 2nd revised edition,

- Kenny, Anthony, Wittgenstein, Oxford, Blackwell,

- McGinn, Routledge philosophy guidebook to Wittgenstein and the Philosophical investigations, London, Routledge,

- Stern, David. G, Wittgenstein on Mind and Language, New York, Oxford University Press,

- _______ , Wittgenstein’s Philosophical Investigations: an introduction, Cambridge, Cambridge University Press,

- Wittgenstein, Ludwig, Philosophical Investigations, tr. by G. E. M. Anscombe, Oxford, Blackwell,

چکیده

پندار غالب آن است که احساسات خصوصى‏اند؛ امّا ویتگنشتاین با این پندار مخالف است، زیرا اعتقاد دارد: چنین تلقّى‏اى به شکّاکیت و سولیپسیزم منتهى مى‏شود. بنابه برداشت رایج، احساسات در دو معنا خصوصى‏اند: 1 معناى اوّل که با مسئله معرفت سروکار دارد، داراى دو جنبه است: الف) هرکسى تنها خودش مى‏تواند به احساسات خود یقین و شناخت پیدا کند؛ ب) افراد هرگز نمى‏توانند از احساسات خصوصى دیگران آگاهى یابند (ویتگنشتاین نشان مى‏دهد که وجه اوّل بى‏معناست و وجه دوم نادرست.) 2 معناى دوم با «داشتن» مرتبط است؛ برطبق این معنا، هرکسى احساس مخصوص به خود را دارد. و از این‏رو، نمى‏توان دو احساس مانند هم و شبیه به هم داشت (ویتگنشتاین نادرستى این معنا را نیز نشان مى‏دهد.)

مقاله حاضر درصدد است نشان دهد که از نظر ویتگنشتاین، فقط به لحاظ دستور زبانى مى‏توان گفت که احساسِ هرکسى تنها به خود او تعلّق دارد؛ نه اینکه این موضوع حاکى از امر خصوصى باشد. البته احساسات از این جهت که به صورت راز باقى بمانند و هیچ نشانه بیرونى از خود بروز ندهند، مى‏توانند خصوصى باشند

کلیدواژه‏ها: احساسات، خصوصى، معرفت، داشتن، دستور زبان، راز، ویتگنشتاین

 

مقدّمه

یکى از موضوعات برجسته‏اى که ویتگنشتاین1 متأخّر در کتاب تحقیقات فلسفى2 طرحو در باب آن بسیار تأمّل کرده، موضوع «احساسات درونى» است. این موضوع به دلیل تأثیر فراوانى که در مسئله معرفت دارد، هم از جانب ویتگنشتاین متأخّر و هم از سوى مفسّران او، مورد توجه قرار گرفته است. اغلب، تصویر گمراه‏کننده و نادرستى از امر «درونى» و «بیرونى» به دست داده مى‏شود؛ به گونه‏اى که امر درونى را پنهان و خصوصى، و امر بیرونى را آشکار و عمومى تلقّى مى‏کنیم. بنابراین، «احساسات»3امورى خصوصى، و «رفتارها» امورى عمومى جلوه مى‏کنند. امّا همان‏طور که ویتگنشتاین تأکید کرده، باور به خصوصى بودن احساسات منشأ مشکلات فلسفى بسیارى است؛ از قبیل: سولیپسیزم،4 شکّاکیت،5 و ناتوانى از حلّ مسئله اذهان دیگر. ویتگنشتاین، باآگاهى از این دست نتایج ناسازگار و حل‏ناشدنى، به یکى از مخالفان سرسخت خصوصى بودن احساسات به معناى رایج کلمه تبدیل شده است. از نظر او، این خطا (باور به خصوصى بودن احساسات) به فهم نامناسب ما از زبان برمى‏گردد؛ از این‏رو، اگر دستور زبان به شیوه‏اى دقیق و درست فهم شود، مسئله برطرف مى‏شود. ویتگنشتاین، با پژوهش در مورد دستور زبان، مى‏کوشد تا نشان دهد که تصوّر غالب درباره خصوصى بودن احساساتْ نادرست است. با وجود این، او منکر خصوصى بودن احساسات به طور کلّى نیست؛ وى براى خصوصى بودن احساسات معناى خاصّى در نظر مى‏گیرد تا گرفتار شکّاکیت، سولیپسیزم و مانند آن نشود

در مقاله حاضر، تلاش کرده‏ایم تا دیدگاه ویتگنشتاین را در مورد نادرستى تصوّر غالب درباره خصوصى بودن احساسات به دست دهیم و نظرگاهى را که او جایگزین آن تصوّر مى‏کند، به وضوح، بیان کنیم. آن دسته از مطالب این مقاله که دربرگیرنده نظرگاه ویتگنشتاین است، عمدتا، برگرفته از بندهاى 246ـ255 کتاب تحقیقات فلسفى مى‏باشد؛ البته، بندهاى دیگر این کتاب (به همراه سایر آثار ویتگنشتاین و مفسّران وى) نیز مدّنظر قرار خواهد گرفت

 

معانى خصوصى

اغلب دستگاه‏هاى فلسفى «احساسات» را به دو معنا، خصوصى تلقّى مى‏کنند: الف) معناى اوّل خصوصى با «معرفت» سروکار، و از این‏رو، جنبه معرفت‏شناختى دارد؛ ب) معناى دوم با «داشتن»6 سروکار دارد (به عبارت دیگر، معناى اوّل بر «دانستن» تأکید مى‏کند و معناى دوم بر «داشتن».) طبق معناى اوّل، احساسات به این معنا خصوصى‏اند که تنها من مى‏توانم به آنها معرفت پیدا کنم؛ امّا طبق معناى دوم، خصوصى بودن احساس به این معناست که تنها من مى‏توانم آن را داشته باشم. ویتگنشتاین براى توضیح معانى خصوصى، از مثال «درد» بهره مى‏گیرد: برطبق معناى اوّل، دردها خصوصى‏اند؛ زیرا تنها من مى‏توانم بدانم که آیا واقعا دچار درد هستم یا نه، چراکه آن را حس مى‏کنم (پس، اشخاص دیگر فقط بر اساس رفتار من درد مرا حدس مى‏زنند.7) برطبق معناى دوم هم، دردها خصوصى‏اند؛ زیرا افراد دیگر نمى‏توانند درد مرا داشته باشند (آنان حدّاکثر مى‏توانند به دردى شبیه درد من دچار شوند.)8 آنتونى کنى، یکى از مفسّران ویتگنشتاین،براى معناى اوّل از تعبیر «انتقال‏ناپذیر»،9 و براى معناى دوم از تعبیر «غیرقابلواگذارى»10 استفاده مى‏کند.11 این نام‏گذارى ما را به دو مطلب متمایز از یکدیگررهنمون مى‏سازد: 1 احساسات انتقال‏ناپذیرند؛ 2 احساسات غیرقابل واگذارى‏اند

امّا به نظر ویتگنشتاین، ممکن نیست احساسات در هیچ‏یک از این دو معنا خصوصى باشند. در این مقاله، به ترتیب، دو معناى یادشده را شرح،ونقد ویتگنشتاین را بیان مى‏کنیم؛ در نهایت، نظر کلّى ویتگنشتاین را درباره خصوصى بودن احساسات به دست مى‏دهیم

معناى اوّل خصوصى بودن احساس

بنابر آنچه از بند 246 کتاب تحقیقات استفاده مى‏شود، احساسات (مثلاً درد) به معناى اوّل (انتقال‏ناپذیرى) که جنبه معرفت‏شناختى دارد، از دو وجه، خصوصى‏اند: 1 فقط من به احساسات خود یقین و شناخت دارم (براى مثال، فقط من مى‏دانم که دچار دردم)؛ 2 افراد دیگر نمى‏توانند راجع به احساسات من آگاهى و شناخت یقینى کسب کنند؛ تنها مى‏توانند حدس و گمان داشته باشند (مثلاً، دیگران نمى‏توانند بدانند که آیا واقعا من دچار دردم یا نه؛ فقط از طریق رفتار من مى‏توانند درباره «درد داشتن» من حدس بزنند.)

به اعتقاد ویتگنشتاین، وجه اوّل بى‏معناست و وجه دوم نادرست

نادرستى معناى اوّل

ویتگنشتاین بر این باور است که فهم نادرستى وجه دوم مبتنى بر فهم واژه «دانستن» است. اگر از واژه «دانستن» معناى متعارف آن اراده شود، افراد دیگر نیز اغلب مى‏دانند یا مى‏توانند درباره احساسات من آگاهى کسب کنند؛ براى مثال، مى‏توانند بدانند که چه هنگام، من دچار دردم. منظور از معناى متعارفِ «دانستن» این است که بتوان بر اساس مدرک و شاهد، درباره مسئله‏اى که نسبت به آن شکّ و جهل وجود دارد، آگاهى و اطلاع پیدا کرد. بر اساس رفتار دیگران مى‏توان از احساسات درونى آنها آگاهى یافت و شک را به یقین تبدیل کرد. بنابراین، در موارد بسیارى، مى‏توان به درستى درباره احساسات و حالات درونى دیگران قضاوت کرد. «هشیارى، در چهره و رفتار او، به همان وضوحى است که در خود من.»

ممکن است افراد یا جوامعى وجود داشته باشند که احساسات آنها براى ما غامض و مبهم باشد؛ امّامى‏توانیم معمّاى این افراد یا جوامع را با آموختن شرح‏حال‏آنهاحل کنیم

همان‏طور که کنى به درستى تذکّر داده است، این اعتقاد که دیگران نمى‏توانند احساسات درونى مرا بدانند و من نمى‏توانم احساسات درونى دیگران را بدانم، مى‏تواند دو دلیل داشته باشد: 1 امکان تظاهر؛ 2 خلط میان دانستن و داشتن چیزى

1 امکان تظاهر: هیچ‏گاه نمى‏توان مطمئن شد که آیا افراد دیگر واقعا احساسى نظیر «درد» دارند یا اینکه صرفا تظاهر مى‏کنند؛ زیرا ما معیارى جز مشاهده رفتار آنها نداریم. ممکن است رفتار آنان طورى باشد که به نظر برسد دچار درد هستند، در حالى که واقعا چنین احساسى را نداشته باشند و فقط تظاهر به داشتن آن کنند و برعکس؛ یعنى احساس خاصّى را داشته باشند، امّا آن را بروز ندهند. در این صورت، افراد مى‏توانند ما را فریب دهند؛ زیرا ما به احساسات آنها دسترسى نداریم که ببینیم آیا رفتارشان مطابق با احساسات است یا نه؟ نتیجه آنکه هرگز نمى‏توان به طور یقینى چیزى درباره احساسات دیگران دانست

ویتگنشتاین پاسخ مى‏دهد: مواردى وجود دارد که در آنها، فرضِ تظاهر و فریب بى‏معناست؛ مانند کودکان15 و حیوانات.16 براى اینکه بتوانیم تظاهر کنیم یا دروغبگوییم، لازم است مهارت‏هاى خاصّى را خوب یاد بگیریم که کودکان و حیوانات فاقد آنها هستند. این امر نشان مى‏دهد که تظاهر یا دروغ به منزله بازى زبانى است که باید آموخته شود.17 «آیا امکان ندارد که برخورد یا رفتار حاکى از اعتماد در میان گروهى از انسان‏هاکاملاً عمومى باشد، در نتیجه، شک درباره بروز احساسات براى آنها کاملاً بیگانه؟»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ای

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی با pdf دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی با pdf

__ چکیده
__مقدمه
__پیشگفتار
__فصل اول
1 – بررسی پیدایش نقوش در هنر اسلامی             
ماده هنر اسلامی                           
نهضت شمایل شکنی                
هنر زرتشتی – ایرانی                          
ویژگی های هنر اسلامی                     
2 _ خلاصه معماری                    
عناصر تشکیل دهنده تزیین در معماری               
3 _ گذری بر تاریخچه نقوش فرش                   
اصول کلی طرح در قالی ایران                    
__ فصل دوم
1 _ اسلیمی کهن نمادی مقدس و زیبا               
منشاء حرکت دورانی مارپیچ                  
تزیین یا بیان                            
بعد سوم حرکت مارپیچ                   
2 _ سیر تحول تصویر زن در آثار هنری       
__ فصل سوم
1 _ مدرنیسم                     
2 _ سمبولیسم                  
3 _ آرت نوو                      
4 _ مکتب اورینتالیسم                   
نتیجه گیری
فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی با pdf

5 – اردکانی ، محبوبی – آشنایی با مظاهر تمدن غربی در ایران

6 – مددپور ، محمد – حکمت معنوی و ساحت هنر – انتشارات حوزه هنری – تهران

7 – گامبریج ، ارنست – تاریخ هنر

8 – وزیری ، حسنعلی – تاریخ هنرهای مصور – هیرمند ،تهران

9 – تجویدی ، اکبر  – نقاشی ایران از کهن ترین روزگار تا دوره صفویه – فرهنگ و هنر

10 – یوروارد ورهارواردآرناسن – تاریخ هنر نوین – ترجمه محمد تقی فرامرزی

11 – آپهام پوپ ، آرتور – معماری ایران ، پیروزی شکل و رنگ – یساولی

12 – کیانی ، محمد یوسف – تاریخ هنر و معماری ایران در دوره اسلامی – علمی فرهنگی

13 – محمد حسن ، زکی – هنر ایران – ترجمه ابراهیم اقلیدی

14 – هال ، آلستر – نیکولاس باتارد – گلیم ایرانی – کرامت اله افسر – یساولی

15 – گدار ، آندره  – هنر ایران – ترجمه سروش حبیبی – دانشگاه ملی

16 – هینلز ، جان – شناخت اساطیر ایران – ترجمه ژاله آمو – احمد تفضلی – چشمه

17 – علوی ، هرات اله – زن در ایران باستان – هیرمند

18 – ابولن ، شینود – نمادهای اسطوره ای در روانشناسی زنان – ترجمه آذر یوسفی – روشنگران

19 – دورانت ، ویل – تاریخ تمدن – جلد

20 – سخنرانی رویین پاکباز در موزه هنر های معاصر –

21 – احمدی ،بابک- حقیقت و زیبایی- نشر مرکز

 22-  بورکهارت،تیتوس- هنر مقدس – ترجمه جلال ستاری – سروش

23 – خزایی،محمد – the arabesque motif(islimi)

24 – صمدی،مهرانگیز – مادر ایران – علمی فرهنگی

25 – فروغی،محمدعلی – سیر حکمت در اروپا- نشر البرز

26 – فصلنامه هنر- شماره 41- پاییز

27 – گارودی،روژه – مسجد اینه اسلام- هفته نامه ژون افریک ، ترجمه سعید شهر تاش – انتشارات کویر

28 – گاردنر،هلن – هنر در گذر زمان – ترجمه محمد تقی فرامرزی – نگاه و آگاه

29 – گنون،رنه – معانی رمز صلیب – ترجمه بابک علیخانی

30 – گیرشمن،رمان – هنر ایران ،در دوران پارتی و ساسانی- تهران

31 – معین،محمد – فرهنگ فارسی – امیر کبیر،دوره 6 جلدی

32 – منصور بیگی،نازیلا – ریتم در هنرهای تجسمی – فصلنامه هنر – دوره جدید ، ش41 –

33 – هامبی ، لویی – تاریخ هنر ایران3 – هنر مانوی و زرتشتی – ترجمه یعقوب آژند – انتشارات مولی

34 – هالیدی ، دیوید – فیزیک – ترجمه نعمت گلستانیان ، محمد بهار- مرکز نشر دانشگاه

35 – همایون ، غلامعلی – کورش کبیر در آثار هنری اروپا – دانشگاه ملی ایران

36 – هینلز ، جان – شناخت اساطیر ایران – ترجمه ژاله آمو ، احمد تفضلی – نشر چشمه

چکیده

          هنر اسلامی با شروع هنجار شکنی های دینی وارد مرحله تازه ای شد که باعث پدید آمدن تفکرات نوینی در هنرها شد . پس از بررسی هنر اسلامی و کیفیت های بصری آن ، و نقش آن در دیگر هنر ها به بررسی حضور نقش اسلیمی در دو هنر مختلف که زاده ی اصیل این سرزمین هستند پرداخته شده است

          هدف کلی از طرح این مقولات ( معماری و فرش ) بحث در مورد چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی بوده است . بخش دوم پرداختن به خود نقش و چگونگی پیدایش آن است

اینکه هنر در استفاده از تصویر زنانه چگونه عمل کرده و یا باید رفتار کند برای نگارنده اهمیت بسزایی داشته و دارد . زیرا مقوله زنانه بودن برخی از تصاویر در نگاه کلی به موضوع اعتقادی بر میگردد که نگارگر در به تصویر کشیدن آن داشته است

          در برخورد با هنر مدرن ، بسیاری از اعتقادات یا پایمال می شود و یا به سوی نا کجا آباد سیر می کند

          بخش پایانی نگاهی گذرا به دو سبکی است که استفاده از هنر شرقی دست مایه اصلی آثارشان بوده است

 

 

پیشگفتار

زیبایی شناسی ( به یونانی دریافت حس ) یکی ازپنج رشـته کلاسیک فـلسفی است .  زیبایی شـناسی در معـنای وسیع خود نظریه زیبایی درد وجـلوه اش یعـنی زیبایی طبیعی و زیبایی هنری و در معنای محدود آن نظریه هنر است

زیبایی شناسی به عنوان  زیبایی شناسی  ذهن  درباره  شرایط انجام واعتبارداوری های ارزشی و سلیقه ای زیبایی شناسانه ( زیبایی شناسی صـوری ) اثر زیبایی بر ناظر روند آفرینش هنری و همچنین شرایط و اشکال پذیرش هنر از طرف فرد و جامعه کنکاش می کند

          زیبایی شناسی عین مسایل مربوط به موضوع زیبایی را مورد بحث قرار می دهد . این مسائل عبارتند از : ویژگیهای اصلی و کارکرد زیبایی پیوند میان زیبایی طبیعی و زیبـایی هـنری ، تـحلیل سـاختاری کار هنـری ، تـعیین مفهوم کار هـنری و کارکـرد هنـر ( زیبایی شناسی کار هنری )ارتباط متقابل بین شکل و محتوا ، تکنیک هنر و مواد در کار هنری ( زیبایی شناسی فرم و محتوا ) پیوند میان گونه های هنری یعنی میان هنرهای تجسمی ، هنرهای نمایشی ، ادبیات و موسیقی ، رابطه هنر با واقعیت تاریخ و جامعه ، پیوند هنر و زیبایی با حقیقت یا به عبارت دیگر تعیین اعتبار کار هنری

          بر خلاف دانشهای مربوط به گونه های مختلف هنری ، کار هنری منفرد فراتر از جنبه تمثیلی اش موضوع زیبایی شناسی فلسفی نیست . ویژگی عمومی اندیشه های زیبایی شناسانه آن است که صریحاً در چهار چوب زیبایی شناسی توصیفی ، زیبایی شناسی سنجشی یا زیبایی شناسی ارزشی جای نمی گیرد . مسایل زیبایی و هنر در دوران باستان عمدتاً جداگانه مورد بحث قرار می گرفتند . عقاید زیبایی شناسانه افلاطون در پیوند نزدیک با نظریه متافیزیکی – هستی شناسانه او مبتنی بر وجود دو جهان قرار می گیرد . زیبایی که از نظر افلاطون عمدتاً به عنوان زیبایی طبیعی تعبیر می شد به دنیای حواس و پدیـده های گـذرایش تـعلق دارد . زیـبایی خـود را به صـورت تظاهر ایده در ماده نشان می دهد و آثار هنری از طریق تقلید از اشیای طبیعی به وجود می آیند . از آنجایی که اشیای طبیعی خود بازتاب مثل اند ، هنر سومین مرحله دوری از حقیقت است . تحقیر هنر ( هنری که در خدمت عبارت خدا و ستایش قهرمانان نباشد ) به عنوان بازی و ستایش زیبایی طبیعی از جانب افلاطون سهم عمده ای در دریافتهای زیبایی شناسانه فلسفه و کلام مسیحی در سده های میانه دارد . ارسطو بر خلاف افلاطون در اندیشه های زیبایی شناسی سنتی بنیان گذاشت که در آن زیبایی هنری بر زیبایی طبیعی برتری دارد زیرا در این سنت ویژگی تقلیدی آثار هنری همچون امتیازی در نظر گرفته می شود . ارسطو تقلید هنری را به عنوان روند خلاقانه ای در نظر می گیرد که در آن هنرمند از واقعیت کپی برداری نمی کند ، بلکه واقعیت را به گونه ای دیگر می آفریند . او بدین صورت نشان می دهد چه چیزی در تناسب با واقعیت و یا بر حسب ضرورت ممکن است

          زیبایی شناسی ایده الیسم آلمانی که زیبایی هنری را به عنوان ایده ال تقلی می کرد نیزهمین اندیشه هاست . درک هنرمند به عنوان نابغه و خداگونگی او به لحاظ اصالت و خلاقیتش در همین اندیشه های ارسطو ریشه دارد . این برداشت که از دوران رنسانس به بعد حاکم شد در تقابل با درک هنرمند به عنوان افازرمند قرار داشت بنیاد خواست استقلال هنر به هنگام گذاراز جامعه فئودالی به بورژوازی نیز همین اندیشه های ارسطو است . هنر در این زمان با موفقیت به منظور رهایی از قید خدمت به مذهب و جنبه های جلوه بخشی آذین گری و سرگرم کنندگی درباریان می کوشد تا زمینه ای برای اعتبار فردگرایانه – انتقادی خود فراهم کند

           استقلال هنر و چرخش به سوی ذهن به ایجاد رشته فلسفی زیبایی شناسی بوسیله

” بام گارتن ” در کـتاب زیـبـایی شـناسـی یاری رسـاند . منـظور وی از زیـبایی شـناسـی ” علم شناخـت حسی ” بود . ” کانت ” در اصلی ترین اثرش درباره زیبایی شناسی یعنی ” نقد نیروی داوری ” به اندیشـه بنیادی زیبـایی شناسـی انگـیزش ” بام گارتن ” رجوع می کند . بنابر این اندیشه زیبا آن است که کشش در پذیرنده ایجاد کند . ” کانت ” این اندیشه را در تحلیل فرم داوری سلیقه ای به تفصیل شرح می دهد . بنابر تحلیل ” کانت ” داوری سلیقه ای زیبا بر پایه خطی قرار دارد که دارای ویژگیهای زیر است

1-    این حظ باید بی چشم داشت باشد ( یعنی این حظ نباید بواسطه تصورشی مورد نظر ایجاد شود )

2-    حظ یاد شده به مفهوم وابسته نیست یعنی داوری سلیقه ای ، داوری مبتنی بر شناخت نیست

با آنکه بنابر نظر” کانت ” زیبایی نماد هنجارهای نیک است و هنر زیبا روح را به اندیشیدن ترغیب می کند اما زیبایی برای او همچون برای بام گارتن تنها موضوع حس است و نه شناخت . از نظر ” کانت ” زیبایی تعین روحی ندارد و اصلا مفهوم معینی نیست

” هگل ” با اختـصـاص دادن جایـی در یک سیـستم فلـسفی به زیبـایی شـناسی مضمون ایده الیستی آن را به کمال رساند . در این سیستم فلسفی که شیوه ای دیالکتیکی – تاملی ساخته شده اعتدالی روحی به مشابه مرحله های منطقا ضرور فرمهایی است که بصورت تاریخی ظاهر می شوند و عالی ترین آنهاهنر دین و فلسفه است

          پس از دوران اعتلای زیبایی شناسی ایده آلیستی قوی ترین تکانه ها از سوی گونه ای زیبایی شناسی ” ماتریالیستی ” یا به عبارت دیگر زیبایی شناسی اجتماعی – انتقادی سرچشمه می گیرد . آثار هنری همچون سایر دستاوردهای فرهنگی نه به عنوان تظاهر دینامیـک تکامـل متافیزیکی روحـی بلکه به عـنوان پدیده های روبـنایی در نـظر گرفته می شوند که درتناسـب معینـی با زیربنای اجتماعی قرار دارند . به زعم ” مارکس ” در تاریخ ” دوران های شکوفایی هنر ” وجود دارد که به هیچ وجه متناسب با سطح تکامل عمومی جامعه نیست . ” آدورنو ” در کتاب ” نظریه های زیبایی شناسی ” خود که آن نیز گرایش ” ماتریالیستی ” دارد تعریف دیالکیتک از هنر به عنوان ” برنهاد اجتماعی جامعه ” به دست می دهد و محتوای حقیقت اجتماعی – انتقادی هنر را بیش از هر چیز در فرم آن جا می دهد ، فرم به عنوان به هم پیوستگی زیبایی شناسانه همه اجاز در یک اثر هنری رابطه اجتماعی را نمایندگی می کند . بدین جهت فرم آازد شده در نظر نظم موجود گستاخ می نماید

بررسی پیدایش نقوش در هنر اسلامی

طرح تاریخ هنر اسلامی و شرح اوضاع حاکم بر آن مشکل تر از بررسی و مطالعه تاریخ علم یا سیاست اسلامی است که غلبه حضور احوالات و ظهور آن در کلمات و نقوش و الحان اقتضای تعمق و تذکری بیش از مطالعه علم یا سیاست ، که اغلب تفکر حصولی و تدبیر و یا وجود سنت رسمی وحه غالب آن است .(1) اگر فلسفه و دانش یونانی با نهضت ترجمه و با تدابیر بسیار به تمدن اسلامی روی می آورد وجیهه مخالف علوم شرعی را دراین تمدن به وجود می آورد ، هنر یگانه نیز با تأیید خلفای اموی و عباسی و به کمک معماران و نقاشان و شاعران موجی را در تمدن اسلامی ایجاد نمود . با این تفاوت که تعارض آن با عالم اسلام به جهت پذیرش فرهنگ کفر آمیز فرعونی و آخرالزمانی اموی – عباسی کمتر جلوه می کرد و تنها گروهی محدود از متفکران اسلامی مخله ها و صوری از آن را نظراً و گاه عملاً تحریم کردند – از جمله صور و نحله هایی از شعر و موسیقی باطل و نقاشی و پیکرتراشی جاهلی که صریحاً پیامبر ( ص ) آن را طرد کرده بود – اما بیشتر صور هنری ملل و نحل مشترک آن عصر به نحوی با پذیرش صورت اسلامـی در سـاختمـان فرهنـگ سـنـتی اسـلام شـرکـت کـردـند ، و گـاهـی نـیـز اســلام را

1) به بیان بورگهارت در کتاب هنر اسلامی ( ص22 ) و بسیاری از مورخین و مشترقین ، هنر اسلامی با واسطه از قرآن کریم یا احادیث نبوی سرچشمه نگرفته و ظاهراً پایه دینی نداشته ، در حالی که عمیقاً صبغه اسلامی به خود گرفته اند . از نظر وحدت تنها هنر بودایی می تواند با آن رقابت کند . این رقابت علی رغم وجود موضوعات مشخص ( بودا ، نیلوفرآبی ، و ماندالا ) در هنر بودایی است ، در حالی که هنر اسلامی فاقد موضوعات خاص مقدس است

در حکم ماده صورت خویش درآوردند و در حقیقت صورت همان صورت شرک و کفر بود . این آثار بخشی از هنرها و علوم فلسفی و غریبه و فنون و اخلاق و سیاست نظری و علمی بیگانه از جهان اسلام را تشکیل دادند در حالی که ربطی به اصل ذات اسلام نداشتند و با آن متباین بودند

          به هر تقدیر با گسترش دیانت اسلامی در فتو حالی که بیشتر در عصر اموی اتفاق افتاد ، بسیاری از هنرها چون سایر شئون فرهنگی ملل و نحل مختلف در قلمرو و ولایات اسلامی قرار گرفتند و از آنجا که بسیاری از آنها به صورت آثاری مادی و تجربی بودند نظیر معماری ، نقاشی و پیکره ها و صنایع مستظرفه ( تجملی و ضروری ) ، بسیار سریعتر وارد جامعه اسلامی شدند وبه طوری که بسیاری از این آثار در دوره امویان در تمدن اسلامی رواج یافت .(1) پس از فتوحات صدر اسلام ، هنگامی که جامعه دینی آرامش درونی و بیرونی می یافت در محیط شهری به تدریج به جای توجه به سرچشمه فیاض روح اسلامی هنر بیگانه ای که محیطی کما بیش یونانی – رومی داشت که اندکی با نفوذ مسیحیت تغییر صورت داده بود – در حکم ماد ه هنر اسلامی قرار گرفت .(2) ذوق اسلامی در مواجهه با کلیسای عظیم بیزانس که از عنصر روح و تاریکی و ایکونها بهره می گرفت وجهه همتش را مصروف تجربیات جدید هنری با بهره گیری از عناصر معماری بیزانس و ایران نمود و در قلم و شعر ، موسیقی ، نقاشی و صنایع مستظرفه از مواد بیزانسی و ایرانی نیز فراتر رفت و به خاور دور نیز متوجه گردید . بدینسان

1) چنانکه محبوبی اردکانی نویسند کتاب آشنایی با مظاهر تمدن غربی در این می نویسد ” در زمینه هنر و نقاشی نخستین هنرمند ایرانی که صورت فرنگی را در عجم تقلید کرد و شایع ساخت ” مولانا محمد سبزواری ” فرزند شیخ کمال ، نقاش معروف شاه تهماسب و شاه اسماعیل دوم بود . از این رو نقاشی نخستین هنر اروپایی است که در ایران تقلید شده است

2) ماه هنر اسلامی از یکسو به جهان هند و بودایی یا هند و چین و از سویی بر جهان اساطیری ایران و مصر و بین النهرین و از جهتی به تفکر حکمی یونانی – اسکندرانی پیوند می خورد

تفکر و تاریخ هنری جهان قبل از اسلام به مثابه ماده برای صورت نوعی عالم اسلام درآمد

صورت نوعی هنر اسلامی ذیل مظهریت اسم الله اکبر از یکسو از وحی و کلمات قدسی و نگاه معنوی پیامبرانه عالم متاثر می شد و از سوی دیگر از ترکیب ابداعی و حضور تخیلی در ساحت قصص بهره مند می شد .(3)

ماده هنر اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله چگونه معلمی حرفه ای باشیم؟ با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله چگونه معلمی حرفه ای باشیم؟ با pdf دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله چگونه معلمی حرفه ای باشیم؟ با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله چگونه معلمی حرفه ای باشیم؟ با pdf

گردآوری تجربیات معلم در کلاس    
مقدمه    
معلم حرفه ای کیست ؟    
چگونه کلاس جذابی برای دانش آموزان خود فراهم کنیم ؟    
چرا باید برای دانش آموزان ایجاد انگیزه کرد ؟    
فنون ایجاد انگیزه در یادگیرندگان    
معنا دار کردن یادگیری     
یادآوری     
همه ی معلمان به شناخت هایی از این قبیل نیازمند ند     
کمال معلم و معلم کمال  : کمال معلم در این است که     
80 نکته مهم در تدریس موفق معلمان و مربیان مدارس    
توصیه هایی برای داشتن یک تدریس موفق و رضایت بخش    
مدیریت رفتار با دانش آموز درکلاس درس ، معلم مهربان یا خشن؟    
معلمان کارآمد    
تنبیه    
شروع و پایان خوبی داشته باشید    
سرمایه گذاری کنید تا سود ببرید    
اصول مدیریت رفتار با دانش آموز    
برنامه انضباطی ده مرحله ای    
ملاحظات مربوط به اخراج دانش آموز از کلاس    
مدیریت کلاس در مقابل یادگیری فعال    
علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس و شیوه های برخورد با آن    
علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان را می‌توان به پنج دسته تقسیم کرد     
الف – علل مربوط به دانش آموزان    
ب- علل مربوط به معلم    
جوّ مطلوب در کلاس درس    
رهبری و هدایت کلاس    
الف) پیشگیری از رفتار های نامطلوب دانش آموزان در کلاس.    
او سه ویژگی برای اقدامات پیشگیرانه مطلوب  در نظر گرفت    
تنبیه و پیامد های آن    
ب) برقراری ارتباط مؤثر و مثبت با دانش آموزان.    
تأثیر انتظارات معلم    
انتظارات مثبت معلم نتایج ذیل را به دنبال دارد    
ج) استفاده از روش یادگیری مشارکتی در کلاس.    
د) فراهم کردن جوّ مثبت و مطلوب برای یادگیری و آموزش.    
خلاصه مطلب    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله چگونه معلمی حرفه ای باشیم؟ با pdf

- براهنی ، محمد نقی و گروه مترجمان : زمینه روانشناسی ( جلد دوم ) ، تالیف ریتال اتکینسون و ارنست هیلگارد ، انتشارات رشد ، تهران ، چاپ چهاردهم ، 1379

- سیف ، علی اکبر : روانشناسی پرورشی ، انتشارات آگاه ، ویرایش جدید ، تهران ، 1379

- سایت آموزش پرورش کل کشور ( ROSHD )

- گنجی ، حمزه : ارزشیابی شخصیت ، انتشارات ساوالان ، تهران ،

- کاربرد روانشناسی در آموزشگاه تألیف: دکتر مقدم

- زمینه تربیت اثر: دکتر علی قاسمی

گردآوری تجربیات معلم در کلاس

مقدمه

همه می دانیم ، هرگاه افرادی بخواهند در کار خود همچون عنصری حرفه ای مطرح شوند ، باید شرایط و ملزومات آن را هم داشته باشند . اصولاً حرفه ای شدن در هر کاری قواعد خاص خود را دارد .حرفه ی معلمی نیز از این قاعده مستثنی نیست . اغلب به غلط تصور می کنیم که معلمان با تجربه و برخوردار از دانش و اطلاعات سطح بالا معلمان حرفه ای نیز هستند. هر چند موارد ذکر شده برای هر معلم حرفه ای شرط لازم است ، اما کافی نیست . چه بسا معلمانی را سراغ داریم که دررشته ای که تدریس می کنند سوابقی بس طولانی دارند ، اما نتوانسته اند همچون معلمی حرفه ای عمل کنند ؛ به عبارتی در جلب توجه علاقه ی دانش آموزان چه به لحاظ روش تدریس و چه به لحاظ مدیریت کلاس موفق نبوده اند و همچنین با معلمانی مواجه بوده ایم که از لحاظ روش تدریس و مدیریت در وضعیت مطلوبی قرار داشته اند ، اما به هیچ وجه نتوانستند کلاس جذابی را برای فرا گیرندگان فراهم آورند . سوالی که در اینجا مطرح می شود ، این است که چه عواملی سبب شده تا اینگونه افراد نتوانند همچون معلمی حرفه ای عمل کنند . و اصولا به غیر از دانش و سابقه تدریس ، آیا متغییر های دیگری نیز در حرفه ای شدن یک معلم دخالت دارد ؟ این مقاله بر آن است تا روش هایی را به معلمان معرفی کنند تا در امر تدریس به منزله ی فردی حرفه ای عمل کنند

معلم حرفه ای کیست ؟

معلم حرفه ای ، کسی است که دانش و تجربه ی کافی دارد و روش تدریس نیز می داند ؛ یعنی اینکه می داند چه روش ها و فنونی را در کجا و چگونه به کار گیرد تاکلاس کارآمد و اثر بخشی داشته باشد . معلمانی که هر سه ویژگی دانش ، تجربه و روش را توأمان دارا باشند ، معلم حرفه ای قلمداد می شوند وگرنه هر یک از ویژگی های مذکور به تنهایی نمی تواند فردی را به معلمی حرفه ای تبدیل کند . در واقع ،آنچه که معلم حرفه ای را از سایر معلمان متمایز می کند ، استفاده ی مناسب و به جا از روش های مطلوب تدریس است . هرچند نبود هر یک از دو عامل دانش و تجربه ی کافی مشکلاتی برای معلم به وجود می آورد ، نداشتن روش مناسب ، سبب از بین رفتن دو متغییر دیگر می شود . برای تبیین مطلب ، مثالی ذکر می کنیم . معلمی را تصور کنید که دانش و تجربه ی کافی در رشته ی مورد تدریس خود دارد و می داند دانش آموزان پس از پایان تدریس باید چه چیزهایی دست یابند ، چه مهارت هایی را کسب کنند و به چه نگرش هایی برسند ، به طور کلی ، اگر اهداف درس را به خوبی بشناسند ، اما روش های رسیدن به آن را نداند ، آیا امکان حصول به آن اهداف مسیر است ؟

آیا او می تواند دانش آموزان را راضی از کلاس بیرون بفرستد ؟ در این جاست که تفاوت یک فرد حرفه ای یا غیر حرفه ای کاملاً آشکار می شود . معلم حرفه ای می داند که چگونه و با چه روش هایی تدریس خود را آغاز کرده ، ادامه دهد و آن را به اتمام رساند ، و مطالب را کی و چگونه عرضه کند ، تا دانش آموزان را به حداکثر فعالیت وا دارد و آن ها را قدم به قدم به اهداف تدریس نزدیک کند

منظور از روش ، در اینجا ، تنها دانستن انواع روش های مرسوم تدریس که اغلب معلمان ، کم و بیش از آن ها استفاده می کنند ، نیست ؛ بلکه فراتر از آن مدنظر نگارنده است . هر چند استفاده ی به موقع و مناسب از آن روش ها هم مورد تأکید است ، اما در اینجا روش ها و فنونی ذکر خواهد شد که بتواند همه ی معلمان را به سوی حرفه ای شدن رهنمون سازد . دیدگاهی که این مقاله به دنبال آن است ، کاملاً متفاوت با دیدگاه ها و برداشت هایی است که احیاناً معلمان در گذشته آن ها را یاد گرفته ، و به کارگرفته اند . دیدگاهی است که برای همه ی معلمان و در تمام سطوح کاملاً جنبه ی کاربردی دارد ، تا از این طریق همگان بتوانند با استفاده از آن ، کلاس جذاب و پرکششی را برای خود و فراگیرندگان فراهم آورد

انتظار می رود افرادی که علاقه مند هستند به منزله ی معلمی حرفه ای عمل کنند ، روش های ارائه شده را به دقت مطالعه و آن ها را در کلاس های خود اجرا کنند . به خوانندگان توصیه می شود در مطالعه ی روش ها ، تقدم و تأخر مطالب را رعایت کنند تا بتواند قدم به قدم به مرز حرفه ای شدن نزدیک شوند

چگونه کلاس جذابی برای دانش آموزان خود فراهم کنیم ؟

فرض کنید وارد کلاس شده اید . اولین قدم تدریس شما پس از ورود به کلاس چیست ؟ به عبارت دیگر ، چه کارهایی را باید انجام دهید ؟ و از انجام چه کارهایی باید بپرهیزید ؟ اگر کلاس شلوغ بود چه باید کرد ؟ و ;

فرآیندی را که را که در پی می آید ، مرحله به مرحله طی کنید ، و مطمئن باشید که کلاس جذابی خواهید داشت

• مکث کنید ، منتظر بمانید تا همه ی کلاس آماده شود . تک تک دانش آموزان را از نظر بگذرانید ، قبل از آن که همه ی کلاس آماده شود ، تدریس خود را شروع نکنید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه با p

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه با pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه با pdf

چکیده  
مقدّمه  
رویکردهاى مختلف ملّاصدرا  
1 رویکرد فلسفى  
2 رویکرد کلامى  
3 رویکرد عرفانى  
توصیف دیدگاه ملّاصدرا  
الف) هستى‏ شناسى  
ب) انسان‏شناسى  
ج) معرفت‏ شناسى  
نقد و بررسى  
نتیجه ‏گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه با pdf

ـ آملى، سیدحیدر، جامع‏الاسرار و منبع‏الانوار، تهران، علمى و فرهنگى، بى‏تا

- ابن‏سینا، رسائل، قم، بیدار، 1400 ق

ـ ـــــ ، مبدأ و معاد، ترجمه محمود شهابى، تهران، دانشگاه تهران، 1332

ـ باقرى‏اصل، حیدر، نقد و بررسى نظریه‏هاى وحى، تبریز، یاس‏نبى، 1384

ـ حلّى، حسن‏بن یوسف، کشف‏المراد، ترجمه على شیروانى، قم، دارالعلم، 1383

ـ رشیدرضا، محمّد، کتاب‏الوحى المحمّدى، مصر، المنار، 1352ق

ـ سعیدى‏روشن، محمّدباقر، تحلیل وحى از دیدگاه اسلام و مسیحیت، تهران، اندیشه، 1375

ـ سهروردى، شهاب‏الدین، مجموعه مصنّفات، تصحیح هنرى کربن، تهران، انجمن ایران، 1396

ـ صالح، صبحى، پژوهش‏هایى در قرآن و وحى، ترجمه محمّد مجتهد شبسترى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362

ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، وحى یا شعور مرموز، قم، دارالفکر، بى‏تا

ـ غزالى، محمّد، احیاء علوم‏الدین، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1406ق

ـ ـــــ ، الاقتصاد فى‏الاعتقاد، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1409ق

ـ ـــــ ، مجموعه رسائل، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق

ـ فارابى، ابونصر، السیاسه المدنیه، تعلیق و تصحیح فوزى مترى نجار، تهران، الزهرا، 1346

ـ کاشانى، عبدالرزاق، شرح منازل‏السائرین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، 1372

ـ محمّدى رى‏شهرى، محمّد، فلسفه وحى و نبوّت، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1359

ـ مفید، محمّدبن نعمان، اوائل‏المقالات، بیروت، دارالکتب الاسلامى، 1403ق

ـ ـــــ ، تصحیح‏الاعتقاد، تعلیق هبه‏الدین شهرستانى، بیروت، دارالکتب الاسلامى، 1403ق

ـ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر پیام قرآن، چ سوم، قم، مدرسه امام على‏بن ابیطالب، 1375

ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الشواهدالربوبیه، تهران، مطبوعات دینى، 1382

ـ ـــــ ، اسرارالآیات، ترجمه محمّد خواجوى، تهران، مولى، 1380

ـ ـــــ ، الحکمه‏المتعالیه فى الاسفار العقلیه‏الاربعه، چ سوم، بیروت، داراحیاء التراث‏العربى، 1981ق

ـ ـــــ ، تفسیر القرآن‏الکریم، تصحیح محمّد شمس‏الدین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1419ق

ـ ـــــ ، تفسیر سوره جمعه، ترجمه و تصحیح محمد خواجوى، تهران، مولى، بى‏تا

ـ ـــــ ، مفاتیح‏الغیب، تعلیق محمّد خواجوى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1363

ـ نعمانى، شبلى، سوانح مولوى رومى، ترجمه محمّدتقى فخر داعى گیلانى، تهران، بى‏نا، 1332

چکیده

ملّاصدرا به عنوان متفکرى جامع‏نگر، رویکردهاى فلسفى، عرفانى، و کلامى گوناگونى را در باب چیستى وحى بررسى کرده و کوشیده است تا عناصر مختلف اندیشه متفکّران پیش از خود را در نگاه معرفتى‏اش هضم کند. از این‏رو، در آثار گوناگون صدرالمتألّهین، سه رویکرد قابل مشاهده است که وى براى وحدت‏بخشى و جامعیت، به سمت حلّ تعارضات این رویکردها حرکت مى‏کند

نویسندگان در این مقاله تلاش مى‏کنند نشان دهند که ملّاصدرا رویکردهاى مختلف و مبانى متنوّع را در هندسه حکمت متعالیه به یکدیگر مى‏پیوند تا مشخّص شود که رابطه وحیانى و حقیقت وحى، به جاى آنکه حقیقتى ماهوى باشد، حقیقتى وجودى است. و به تبع، وجودى بودن است که در مراتب مختلف هستى قابل تشکیک است و در بستر مراتب هستى، از قرآن امرى تا فرقان خلقى، سیّالیت و تدرّج دارد. این وحى‏شناسىْ قرآن‏شناسى خاصّى را براى ملّاصدرا به ارمغان مى‏آورد که رنگ‏وبوى وجودى دارد. توجه به مراتب و ابعاد مختلف حقیقت وحى، نظرگاه او را از فروکاهش‏گرایى به یکى از ساحت‏هاى معرفتى وحى نظیر کلام لفظى، معرفت عقلانى، و; مصون مى‏دارد

کلیدواژه‏ها: حکمت متعالیه، وحى، حقیقت وحى، ملّاصدرا، وجود تشکیکى وحى، قرآن‏شناسى

 

مقدّمه

مسئله وحى یکى از مهم‏ترین مشترکات میان ادیان آسمانى است. وحى همچنین جزء کانونى‏ترین مسائلى است که سایر امور دینى حول محور آن و در شعاع آن قرار مى‏گیرند. در طول تاریخ حیات تفکر اسلامى، اندیشمندان بسیارى به استقبال شناخت این مسئله رفتند؛ چراکه از سویى لازم بود مسئله وحى مانند همه پدیده‏هاى دیگر در بوته بررسى و شناخت قرار گیرد و از دیگر سو ماهیت اسرارآمیز این پدیده کنجکاوى علمى انسان‏ها را برمى‏انگیخت. از این‏رو، هرکس با هر میزان دانشْ به کنکاش سرشت وحى پرداخت. تنوّع نظرگاه‏هاى مختلف شاهد این مدّعاست. همراه با سیر کاروان معرفتى بشر و پیدایش نظام‏هاى کلامى مختلف و نظام‏هاى عرفانى و فلسفى، تبیین‏هاى متفاوتى از این موضوع ارائه شد. فارابى در جایگاه یک فیلسوف، به طرح مسئله وحى پرداخت و با آن برخوردى فلسفى داشت؛ او بر اساس مبانى فلسفى مشّاء، طرحى نو درانداخت که پارادایم و چارچوب کلّى آن مورد پذیرش فیلسوفان پس از خودش قرار گرفت. دغدغه فارابى جان ابن‏سینا را برآشفت و او نیز با این مسئله درگیر شد؛ اهمیت و نقش کانونى وحى او را بر آن داشت تا به عنوان وارث اندیشه‏هاى فارابى، این نحوه از مواجهه با مسئله وحى را بپذیرد. اهمیت این نحوه از مواجهه هنگامى روشن‏تر مى‏شود که بدانیم برخى از فلاسفه نظیر ابن‏رشد در زاویه‏اى کاملاً معکوس به طرح فلسفه و برهان در دامن وحى پرداختند و کوشیدند تا ضرورت و جایگاه معرفت فلسفى را از دیدگاه وحى به بررسى بنشینند. غزالى با رویکرد عرفانى این مسیر را ادامه مى‏دهد تا به شیخ اشراق مى‏رسد. امّا هرکدام از این مکاتب با نگاه معرفتى خود به بررسى سرشت وحى پرداختند. بدین سبب، آنها مجبور به فروکاهش حقیقت چندساحتى و چندبعدى وحى به یکى از ساحت‏هاى معرفتى عقل، قلب، کلام و; شدند. در درمان این فروکاهش‏گرایى، برخى اندیشمندان به اخذ رویکرد جامع‏نگر و برقرارى دیالوگ میان ساحت‏هاى معرفتى مختلف پرداختند. ملّاصدرا به عنوان وارث اندیشه اندیشمندان پیش از خود، با نگاه جامع‏نگر حکمت متعالیه، به تحقیق در این باب مى‏پردازد. او رویکردهاى مختلف در باب چیستى وحى را مورد بررسى قرار مى‏دهد و مى‏کوشد تا ابعاد و مراتب مختلف حقیقت وحى را از نظر دور ندارد. روشمندى و جامع‏نگرى وى و هندسه معرفتى حکمت متعالیه این اجازه را به او مى‏دهد. از این‏رو، بررسى نظرگاه وى اهمیت خاصّى دارد

در این جستار، ما ابتدا به رویکردهاى متنوّع ملّاصدرا در کتب مختلفش مى‏پردازیم و پس از آن توصیف نهایى دیدگاه او را جست‏وجو مى‏نماییم تا رویکردهاى مختلف او به همگرایى برسند. در آخر نیز حقیقت وحى را از نظر او مشخّص مى‏نماییم

رویکردهاى مختلف ملّاصدرا

اگرچه ملّاصدرا با هندسه معرفتى حکمت متعالیه درصدد بررسى چندجانبه و چندساحتى موضوع برمى‏آید، تا زوایاى مختلف موضوع تبیین بهترى بیابند، ما شاهد رویکردهاى مختلف و بعضا متفاوتى در آثار گوناگون وى هستیم که رو به همرسانى‏ها دارند و در جهت وحدت معرفتى حرکت مى‏کنند. این رویکردها عبارت‏اند از

1 رویکرد فلسفى

در رویکرد فلسفى، نخست این پرسش مطرح مى‏شود: ما هو الوحى؟ سپس، در پاسخ به آن، مبانى سه‏گانه نظام فلسفى به یکدیگر مى‏پیوندند تا وحى را تبیین نمایند؛ چنان‏که فارابى به عنوان یک فیلسوف مشّایى مبدع و طرّاح نظریه فلسفى و عقلانى وحى است. او از یک‏سو، مراتب عقل انسانى را از عقل هیولانى و عقل بالفعل تا عقل مستفاد مطرح مى‏کند؛ از دیگر سو، مراتب قوس نزولى وجود را از عقل اوّل که صادر اوّل است تا عقل دهم به تصویر مى‏کشد. پس از آن، عقل دهم و عقل فعّال را همان روح‏القدس و جبرییل مى‏داند و در یک همسان‏سازى، سنگ‏بناى این اصطلاح را پایه‏گذارى مى‏کند. او مى‏گوید: «و عقل فعّال همان است که شایسته است روح‏الامین و روح‏القدس و اسمایى مشابه این دو اسم نامیده شود و رتبه آن ملکوت و اسمایى مشابه آن نامیده مى‏شود

تعامل عقل فعّال و عقل منفعل رابطه وحیانى را شکل مى‏دهد. «پس این افاضه از عقل فعّال به سوى عقل منفعل به اینکه بین آن دو عقل مستفاد واسطه باشد، همان وحى است.»

فارابى نه تنها از ارتباط، بلکه از اتّحاد و حتى حلول عقل فعّال در عقل منفعل سخن مى‏گوید؛ چیزى که بعدها ابن‏سینا آن را برنمى‏تابد. در همین راستا، چون ارتباط عقلانى در گستره و حوزه کلّیات مطرح است، گزاره‏ها و مطالب جزئى قابل مشاهده در ادیان را قوّه متخیّله نبى تبیین مى‏کند. ابن‏سینا به تداوم راه فارابى مى‏اندیشد و با پذیرش چارچوب کلّى بحث فارابى، به پردازش تکاملى آن مى‏پردازد. طرح جامع ابن‏سینا در رساله فیض الهى از مجموعه رسایلش قابل مشاهده است. او رابطه وحیانى را در قالب فعل و انفعال مطرح مى‏کند؛ فعل و انفعالى که میان ابعاد وجودى نبى و مراتب برتر هستى اتّفاق مى‏افتد

الف) میان فاعل و منفعل نفسانى که در یک طرف فعل واجب‏الوجود و یا عقول مفارقه قرار داشته باشد و در طرف دیگر نفس انسانى که صاحب عقل قدسى است

ب) میان فاعل و منفعل نفسانى که در یک طرف نفوس سماوى قرار داشته باشد و در طرف دیگر قوّه متخیّله که ذیل عقل عملى مى‏باشد و این به خاطر تکامل روح نبى است

ج) میان فاعل نفسانى و منفعل جسمانى که در یک طرف نفس انسانى قرار داشته باشد و در طرف دیگر عالم طبیعت؛ و نفس نبى چنان تکامل مى‏یابد که مى‏تواند مانند فاعل بالعنایه، گذشته از تأثیر بر بدن خود، بر جهان پیرامون نیز تأثیر بگذارد. این رابطه منجر به پیدایش معجزه از جانب انبیاى الهى مى‏گردد

پیامبر پس از دریافت معقولات آنها را تنزّل مى‏دهد و به قوّه متخیّله مى‏سپارد؛ قوّه متخیّله نیز که به قدر کمال در نبى موجود است در بیدارى و خواب کار مى‏کند و این حقایق بسیط و مجمل عقلانى را که در نطق، به دست پیامبر رسیده است به جزئیات و نظم و ترتیب تفصیلى تنزّل مى‏دهد. قوّه واهمه نیز در این کار قوّه متخیّله را همراهى مى‏کند. پس از آن، حقایق وحیانىِ دریافتى به حسّ مشترک منتقل مى‏شوند و از حسّ مشترک به حواسّ ظاهرى انتقال مى‏یابند. حسّ باصره ملکى را مى‏بیند و حسّ سامعه نیز اصواتى را مى‏شنود. لذا فرشته وحى در هنگام القا و خواندن آیات الهى و پیام وى دیده و شنیده مى‏شود

مراتب عقول انسانى نیز از نظر ابن‏سینا به گونه‏اى است که سه رتبه را دارا مى‏باشد و عقل بالفعل و عقل بالمستفاد به اعتبار مختلف مى‏شوند؛ وگرنه در حقیقت یکى هستند. لذا برخلاف اندیشه فارابى، در اینجا، عقل مستفاد کم‏رنگ مى‏شود؛ امّا این امر به پررنگى عقل بالفعل منجر نمى‏شود؛ چراکه ابن‏سینا مى‏کوشد تا دفعى بودن و موهبتى بودن وحى را نشان دهد، در حالى که در اندیشه فارابى دست‏یابى به وحى و اتّحاد با عقل فعّال به تدریج در سیر کمالى از عقل هیولانى تا عقل بالمستفاد ادامه مى‏یافت و پذیرش وحى منوط به طى این سیر تدریجى بود. ناگفته نماند، ابن‏سینا سعى در حذف این تدریج دارد تا اکتسابى بودن وحى را بى‏رنگ نماید. این مهم با طرح عقل قدسى نبى و قوّه حدس انجام مى‏شود

شیخ اشراق در مبانى هستى‏شناختى دیدگاه عقلانى وحى، با کشف عالم مثال، باب تازه‏اى در بحث نبوّت و موضوع وحى مى‏گشاید. او همچنین سه ویژگى مذکور را براى نبى کافى نمى‏داند، چراکه این سه خصوصیت را به جز انبیا در دیگر اخوان تجرید نیز قابل اجتماع مى‏داند؛ از این‏رو، در کتاب تلویحات، شرط دیگرى را نیز اضافه مى‏کند: «بدان، شرط اوّل در نبوّت، آن است که از آسمان براى اصلاح نوع انسان مأمور باشد.»

سخنان صدرالمتألّهین در برخى از آثارش کاملاً گرایش فلسفى دارد که به عقلى بودن سنخ وحى منجر مى‏شود. او در این رویکرد، پارادایم معرفتى فارابى را مى‏پذیرد، از فعل و انفعال نفس نبى از طریق قواى سه‏گانه خود یعنى عاقله، متخیّله و عامله با عوالم غیبى سخن مى‏گوید، و خصایص نبى را در کمال این سه قوّه بررسى مى‏کند.5 وى یکسان‏سازى عقل فعّال با جبرییل را از فارابى اخذ مى‏کند6 و در باب علم‏النفس فلسفى نیز همچون ابن‏سینا تمایز عقل بالفعل از عقل بالمستفاد را به اعتبار مى‏داند؛ از این گذشته، نقش قوّه حدس و عقل قدسى نبى را نیز برجسته مى‏نماید7 تا از این رهگذر بر موهبتى و یقینى بودن وحى نبوى تأکید کرده باشد. البته، در بحث عوالم ثلاثه، به جاى نفوس فلکى ابن‏سینا، عالم مثال منفصل شیخ اشراق را قرار مى‏دهد و عدم اتّحاد عاقل و معقول را برنمى‏تابد و با توضیح اتّحاد وجودى عقل انسانى با نور عقل فعّال، از ابن‏سینا جدا مى‏شود

2 رویکرد کلامى

در کتب کلامى، به مسئله وحى به طور مستقل پرداخته نشده است و متکلّمان برخلاف فلاسفه، دغدغه چیستى و بررسى ماهوى وحى را نداشته‏اند؛ آنچه اغلب به عنوان اصلى روش‏شناختى مدّنظر آنان قرار داشته اثبات مسائل و موضوعات دینى بوده است. از این‏رو، در دو موضع، به مسئله وحى پرداخته‏اند؛ یکى در ذیل بحث از صفات ثبوتیه خداوند در باب کلام الهى به تبیین بحث پرداخته‏اند که به دنبال تکلّم الهى با بندگان، بحث وحى مطرح مى‏شود. این است که متکلّم در کاوش و جست‏وجوى این مطلب است که خداوند چگونه با بندگان خود سخن مى‏گوید؟ و این در حالى است که برخى دیدگاه‏ها مانند دیدگاه فلسفى بیشتر به دنبال این پرسش هستند که انسان‏ها چگونه کلام الهى را مى‏شنوند و پیام الهى را دریافت مى‏کنند؟ از این‏رو، متکلّمان معتزلى در باب کیفیت تکلّم الهى به این معنا رسیدند که چون خداوند قادر است و داراى قدرت عام مى‏باشد، مى‏تواند اصوات و حروف را در اشیا ایجاد کند؛ این اصوات را مخاطب کلام الهى با همین گوش ظاهرى مى‏شنود. «نزد معتزله، تکلّم خداوند آن است که خداى متعال حرف‏ها و صوت‏هایى را در اجسام بى‏جان ایجاد کرده است که بر مراد و مقصود او دلالت دارد.»

متکلّمان امامیه نیز همین نظر را پذیرفته‏اند. در مقابل، اشعریان بیان مى‏کنند

خداوند متکلّم است؛ بدین معنا که معنایى سواى علم، اراده و دیگر صفات، قائم به اوست که عبارت‏ها بر آن دلالت دارند و این همان کلام نفسانى است. کلام نفسانى نزد اشاعره معناى واحدى است که نه امر است و نه نهى، یا خبر و یا دیگر شیوه‏هاى سخن

در واقع، کلام نفسى مانند همان صور ذهنى است که در اذهان انسان‏ها قبل از تنزّل به عالم الفاظ و حروف مى‏باشد؛ امّا جاى این اشکال براى اشاعره مى‏ماند که: تفاوت دقیق این صفت با صفات علم و اراده الهى چیست؟

اشکال دیگر آنکه اگر حقیقت کلام الهى عبارت از همان کلام نفسانى باشد، مخاطب کلام الهى چگونه کلام الهى را مى‏شنود؟ برخى از اشاعره مانند غزالى به این اشکال توجه دارند. غزالى در پاسخ بیان مى‏کند که کیفیت این استماع توسط نبى براى ما مشخص نیست؛ در اینجاست که او به نظریه وحى، به عنوان شعور مرموز و ویژه، نزدیک مى‏شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی تجربیات مدون حجاب و نهادینه سازی آن در مدارس با p

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تجربیات مدون حجاب و نهادینه سازی آن در مدارس با pdf دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تجربیات مدون حجاب و نهادینه سازی آن در مدارس با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تجربیات مدون حجاب و نهادینه سازی آن در مدارس با pdf

مقدمه    
نقش آموزش و پرورش در نهادینه‌سازی فرهنگ حجاب    
نقش سیاست‌های تشویقی ترویج حجاب در نظام آموزشی    
پیشینه و تاریخچه حجاب    
پوشش    
چارچوب پوشش    
پوشش های ممنوع برای مرد    
پوشش زنان    
حجاب برتر    
در این روایات چند نکته نهفته است    
عفت و حجاب    
روش های ترویج حجاب    
پایه های حجاب    
نقش آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ حجاب    
پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع    
تاثیرحجاب و عفاف    
نتیجه    
پیشنهادات    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تجربیات مدون حجاب و نهادینه سازی آن در مدارس با pdf

حریم عفاف / رشیدی ( حسین )
سیمای فاطم زهرا ( علیهاالسلام )  /    اکبری ( محمدرضا )
حجاب از دیدگاه آیات و روایات  / رشیدی ( حسین )
مسئل حجاب  /  متفکر شهید استاد مطهری ( مرتضی )

مقدمه

اصلاح عمیق و ریشه‌ای مسئله‌ی حجاب قطعاً در سطح مدارس و محیط‌های آموزشی ممکن است و جای اصلاح این مسئله قطعا در کف خیابان نبوده و نمیتوان از طریق برخورد قهری در خیابان این امر را اصلاح نمود . از طرفی اینکه فقط از آموزش و پرورش انتظار داشته باشیم در این زمینه کار کند هم انتظار درستی نیست. با توجه به اینکه آموزش و پرورش جمعیت بالایی از فرزندان این سرزمین را در خود جای داده نقش مهمی در ترویج و توسعه‏ی فرهنگ حجاب و عفاف دارد. در حقیقت اساسی ‏ترین و ماندگارترین راهکار برای تقویت فرهنگ حجاب و عفاف اقدام در دوره ‏ی تحصیلی دانش آموزان است

 البته در این خصوص کارهای بسیاری صورت گرفته اما نتیجه‏ ای که ما در سطح جامعه میبینیم نشان می‏دهد که این اقدامات کافی نیست و باید برای انتقال ارزش‏ها به دانش آموزان به دنبال راهکارهای ظریف تری بود. در این زمینه برخی معتقدند که عفاف به تنهایی کافی است و پوشش ظاهری مد نظر اسلام نیست که در جواب باید گفت این اعتقاد قطعاً درست نیست. به خاطر اینکه حجاب به عنوان یکی از مباحث رفتاری در عرصه‌ی احکام عملی پیشینه‌ی عمیقی دارد و در فقه اسلامی و همه‌ی مذاهب اسلامی به آن اشاره شده است. ممکن است در مورد حدود و شرایط حجاب تفاوت نظرهای اندکی وجود داشته باشد، ولی در اصلِ اینکه حجاب جزء واجبات اسلام است تردیدی نیست

ریشه‌ی حجاب عفاف است. هر چقدر عفاف و روحیه‌ی عدم تبرج و عدم تظاهر زیبایی‌ها پررنگ‌تر شود حجاب تقویت خواهد شد. ریشه‌ی عفاف هم به مسئله‌ی حیا برمی‌گردد که در منظومه‌ی فرهنگ اسلام و در اخلاق دینی ما جایگاه بسیار عمیقی دارد و متأسفانه در سده‌های گذشته بر اثر هجوم فرهنگی عمیقی که به جوامع اسلامی شده، تا حدودی کم‌رنگ شده است. در اسلام خیلی روی بحث حیا تأکید می‌شود، به اندازه‌ای که حیا را هم‌وزن مجموعه‌ی دین و عقلانیت انسان می‌دانند. در بعضی از روایات بین 3 مقوله‌ی عقل، دین و حیا یک نوع هم‌عرضی و همسانی دیده می‌شود و این موضوع اهمیت حیا را نشان می‌دهد

حیا یعنی اینکه فرد به نگرشی عمیق نسبت به خودش و انسان‌های دیگر برسد، در مواجهه‌ی با دیگران خویشتن‌دار باشد و اساساً انجام بعضی از اعمال و رفتارها را در حضور دیگران برای خودش موجب وهن و انحطاط ببیند. بنابراین می‌توان گفت ریشه‌ی حجاب را در عفاف و ریشه‌ی عفاف را در ظرف حیا باید جست‌وجو کرد. اگر آن ریشه وجود داشته باشد، قطعاً میوه و ثمره هم به وجود می‌‌آید. کسی نمی‌تواند ادعا کند که دارای حیا و عفاف است، ولی به حجاب بی‌اعتنا باشد. از جهت دیگر، در احکام شریعت اسلام و همه‌ی شریعت‌های آسمانی حجاب جایگاه ویژه‌ای دارد و بزرگان زیادی از جمله مرحوم مطهری به آن پرداخته‌اند. بنابراین نمی‌توان انکار کرد که حجاب جزء احکام اسلام است

 سوال اصلی شاید این باشد که چه عواملی سبب می‌شود که حجاب در بین زنان ما کم‌رنگ جلوه کند و یا ایراد کار در کجاست ؟ در پاسخ به این سوال باید برگشتی به تاریخ داشته باشیم و جواب را در آنجا جستجو کنیم

 بزرگ‌ترین خیانتی که از دوره‌ی پهلوی به فرهنگ ایرانی و اسلامی ما شد تضعیف بُعد حیا در جامعه و از بین بردن ریشه‌های حجاب، یعنی عفاف و حیا، بود. نگرش غرب‌مدارانه و سکولاریستی دروه‌ی رضاخان سعی می‌کرد که جامعه‌ی ایران اسلامی را از درون دچار پوسیدگی کند. در همین راستا بحث کشف حجاب مطرح شد. در واقع بزرگ‌ترین خیانت رضاخان از نظر فرهنگی اجباری کردن بی‌حجابی و کشف حجاب بود که متأسفانه در طول دو سه نسل موجب شد ریشه‌های حیا و عفاف در جامعه‌ی ما تضعیف شود

 البته این ریشه‌ها تضعیف شد، اما هیچ گاه نخشکید. به همین خاطر، امروز هم در جامعه‌ی ما ریشه‌ی حیا و عفاف وجود دارد، حتی افرادی که غافل‌اند یا تحت تأثیر فضای فرهنگی خانواده و فشار روانی و فرهنگی رسانه‌های بیگانه قرار دارند نیز ریشه‌های حیا و عفاف در درونشان کاملاً نخشکیده است و بارقه‌های امید وجود دارد

 عامل مهم دیگر در این زمینه فضای حاکم بر رسانه‌های جمعی جهانی و فرهنگ سکولاری است که امروز بر جهان تحمیل می‌شود و در 2 دهه‌ی اخیر شدت گرفته است. از طرف دیگر، ما نیز در عرصه‌ی تبیین، توزیع و اشاعه‌ی مبانی فکری و نظری حجاب و عفاف کم‌کاری کرده‌ایم و گاهی تحلیل‌ها و برخوردهای غلطی در این زمینه وجود داشته است

 همچنین کتاب‌های مناسب برای مخاطب نوجوان، جوان و کودک در این زمینه تعداد زیادی نیست. البته اگرچه در دو سه سال اخیر حرکت‌هایی شروع شده است، ولی در 3 دهه‌ی گذشته، یعنی بعد از انقلاب، کم‌کاری زیادی در این زمینه داشته‌ایم. تبیین‌های رسانه‌ها به شدت انفعالی، موسمی و سطحی بوده است. در واقع ما یک اتاق فکر ویژه‌ در سطح ملی برای مواجهه‌ی فرهنگی و علمی عمیق با زشتی‌های عرصه‌ی پوشش نداشته‌ایم و متأسفانه هنوز هم چنین هسته‌ای شکل نگرفته است

 دستگاه‌های مختلف فکری و فرهنگی، حوزوه و نظام تعلیم و تربیت ما همسو و هماهنگ نبوده‌اند و یک طرح یا سناریوی مشخص برای برخورد با این مسئله نداشته‌اند. در بُعد تربیت خانوادگی هم هشیارسازی و ارتقای توانمندی‌ها و مهارت‌های آن‌ها برای مواجهه‌ی درست و منطقی با این مسئله بسیار مهم است که متأسفانه ما در این زمینه بسیار کمبود داشته ایم

 بنابراین می‌توان گفت که واقعاً جامعه‌ی ما در زمینه‌ی برخورداری از یک فکر عمیق و طراحی جامع در مسئله‌ی عفاف و حجاب واقعاً دچار کاستی بوده‌ایم. آنچه ما در جامعه مشاهده می‌کنیم در واقع نتیجه‌ی عوامل بیرونی در جهت گسترش پلشتی و ناهنجاری در عرصه‌ی پوشش و همچنین نبود انسجام، هماهنگی برنامه‌ریزی داخلی است

 با توجه به این شرایط، به نظر می‌رسد که وضعیت پوشش در جامعه‌ی ما تا حد زیادی حفظ شده است؛ یعنی بر خلاف اینکه بعضی‌ها وضعیت موجود را بحرانی و منفی تلقی می‌کنند، هرچند وضعیت مثبت نیست، ولی نسبت به اینکه ما تلاشی نکرده‌ایم و بیگانگان به شدت در این زمینه فعال بوده‌اند، باز هم می‌توان گفت مقاومت درونی جامعه‌ی ما و روحیه‌ی دینی و انقلابی مردم تا حد زیادی توانسته است خودش را در مقابل این پدیده حفظ کند. اگر ما واقعاً یک برنامه‌ریزی میان‌مدت 5 تا 7 ساله را به طور عمیق و با شیوه‌ای کاملاً علمی و با لحاظ رویکردهای عمیق دینی ساماندهی کنیم، خیلی زود می‌توانیم پاسخ بگیریم و حتماً وضعیت پوشش در جامعه‌ی ما بهبود پیدا می‌کند

نقش آموزش و پرورش در نهادینه‌سازی فرهنگ حجاب

 بعضی از لایه‌های جامعه‌ی ما، از جمله عرصه‌ی تعلیم و تربیت، اساساً ممکن است به این مسئله معتقد نباشند. کسانی که اعتقادی ندارند یا اینکه اعتقادشان سطحی است و از پشتوانه‌ی عمیق علمی و نظری برخوردار نیست، اگر هم بخواهند خدمت کنند، گاهی در عمل خدمتشان نتیجه‏ی عکس می‏دهد. مواجهه‌ی با این مسئله به ژرف‌نگری، باور عمیق دینی و یک نگاه علمی و فرهنگی و بدون انفعال در برابر 2 موج موجود نیاز دارد

 منظور از این 2 موج یکی تخریب مبانی فرهنگی جامعه و اشاعه‌دهنده‌ی بدحجابی و بدپوششی و دیگری فشارهای غیرمنطقی موسمی و فصلی است که برخی انتظار کارهای عجولانه و شتاب‌زده را دارند. کسانی که می‌خواهند با واقعاً در این مورد کار کنند باید در مقابل هر دو موج بایستند و به گونه‌ای معقول، با طراحی اثرگذار و ادبیاتی درست به این مسئله بپردازند

 در آموزش و پرورش قطعاً این جهت‌گیری می‌تواند بسیار مؤثر باشد، کمااینکه تا امروز هم می‌توان گفت تا حد زیادی فضاهای آموزش و پرورش، نیروهای متدین، مربیان تربیتی و مدیران متعهد بسیار کمک کردند به اینکه جامعه در برابر موج پلشتی در پوشش و حجاب بتواند مقاومت کند. در واقع آن‌ها بنیه‌های مقاومتی جامعه‌ی ما را تقویت کرده‌اند، ولی این‌ها کافی نیست

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ