پروژه دانشجویی مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلابها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ایران با pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلابها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ایران با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
1 فراز و نشیب انقلابها در نظریه برینتون
الف. دوران حکومت میانهروها
ب. دوران حکومت تندروها
ج. دوران ترمیدور
2 قابلیت یا عدم قابلیت تعمیم نظریه برینتون به سایر انقلابها
3 بررسی و ارزیابی نظریه چرخشی انقلاب با رویکرد دینی
4 تطبیق نظریه چرخشی انقلاب بر انقلاب اسلامی ایران
نتیجهگیری
منابع
ابن خلدون، عبدالرحمن (1369)، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، بیجا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
اسکاچ پل، تدا (1376)، دولتها و انقلابهای اجتماعی، ترجمه سیدمجید روئین تن، تهران، سروش
آقابخشی، علی و مینو افشاریراد (1383)، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار
برینتون، کرین (1362)، از انقلاب مذهبی کرمول تا انقلاب سرخ لنین، ترجمه محمود عنایت، بیجا، هفته
ـــــ، (1366)، کالبدشکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، چ چهارم، تهران، نو
بشیریه، حسین (1374)، انقلاب و بسیج سیاسی، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران
بعلی، فؤاد (1382)، جامعه، دولت و شهرنشینی؛ تفکر جامعهشناختی ابنخلدون، ترجمه غلامرضا جمشیدیها، دانشگاه تهران
جمعی از نویسندگان (1385)، انقلابی متمایز؛ جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران، تهیه پگاه حوزه، قم، مؤسسه بوستان کتاب
روشه، گی (1368)، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، چ دوم، تهران، نی
شباننیا، قاسم (1390)، آسیبشناسی انقلاب اسلامی (براساس وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره))، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، و تهران، سمت
صدر، سیدمحمدباقر (بیتا)، سنتهای تاریخ در قرآن، ترجمه سیدجمال موسوی، تهران، روزبه
ـــــ، (1421ق)، المدرسه القرآنیه، إعداد و تحقیق لجنه التحقیق التابعه للمؤتمر العالمی للامام الشهید الصدر(ع)، قم، مرکز الابحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر
علیبابایی، غلامرضا (1382)، فرهنگ سیاسی، تهران، آشیان
کارلوت، پیتر (1383)، انقلاب و ضد انقلاب، ترجمه حمید قانعی، تهران، آشیان
کوهن، آلوین استانفورد (1369)، تئوریهای انقلاب، ترجمه علیرضا طیب، تهران، قومس
محمدی، منوچهر (1380)، انقلاب اسلامی؛ زمینهها و پیامدها، تدوین: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، قم، معارف
مصباح یزدی، محمدتقی (1376)، تهاجم فرهنگی، تحقیق و نگارش عبدالجواد ابراهیمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
ـــــ، (1368)، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
مطهری، مرتضی (1398ق)، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، چ پنجم، قم، صدرا،
موسوی خمینی، روحالله (بیتا)، صحیفه انقلاب، وصیتنامه سیاسی ـ الهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بیجا، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه صنعتی شریف (1379)، همایش آسیبشناسی انقلاب اسلامی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات اولین همایش آسیبشناسی انقلاب اسلامی)، تهران
Crane Brinton (1965), The Anatomy of Revolution, New York, VINTAGE BOOKS
هر انقلابی، چه تا قبل از پیروزی آن و چه بعد از تبدیل شدن به یک نظام سیاسی، مراحل مختلفی را طی میکند. دیدگاه اندیشمندان این حوزه مطالعاتی در این مبحث مختلف و متنوع بوده است. از میان این دیدگاهها، نظریه کرین برینتون که از آن به نظریه ترمیدور یا نظریه چرخشی انقلابها یاد میشود، از اهمیت برخوردار است؛ چرا که وی تلاش نموده با تحلیل چهار انقلاب بزرگ دنیا، نتیجهای کمابیش مشابه آنها در سایر انقلابها بگیرد. در این مقاله تلاش شده است تا با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن تبیین و تحلیل این نظریه براساس آثار این اندیشمند، این نظریه به نقد و ارزیابی گذاشته شود وآنگاه با تطبیق این نظریه بر جمهوری اسلامی ایران، نارسایی این نظریه در تحلیل وقایع انقلاب اسلامی ایران، بویژه با توجه به تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داده شود
کلیدواژها: انقلاب، برینتون، نظریه چرخشی، ترمیدور، مطالعه تطبیقی، جمهوری اسلامی ایران
طرح مباحث مرتبط با تحولات، و به طور خاص آسیبشناسی هر انقلاب و نظام سیاسی، مبتنی بر یک مجموعه پیشفرضها است که تا پیش از روشن نشدن آنها، بحث سرانجام مناسبی نمییابد. متفکران اجتماعی تلاش کردهاند در آثار و نوشتههای خود بخشی از این پیشفرضها را مورد توجه قرار دهند. چرخش انقلابها به سمت و سوی معین و فراز و نشیبهای مشخص نظامهای سیاسی، یکی از این پیشفرضها است که کرین برینتون(Crane Brinton)، تأکید فراوانی بر آن نموده است. در این نوشتار، تلاش شده است با محوریت کتاب مهم وی در این زمینه، تبیین صحیحی از نظریه چرخش انقلابها براساس دیدگاه وی صورت پذیرد و پس از بررسی و ارزیابی، این نظریه با انقلاب اسلامی ایران تطبیق داده شود و نقاط ضعف و قوت آن از این طریق، بیش از پیش، مشخص گردد
در خلال کتابها و مقالات، هرچند به مباحث مرتبط با این نظریه پرداخته شده است، اما به شکلی که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته، نوشتهای یافت نشد. پرداختن به مباحث این اندیشمند و بررسی و ارزیابی دیدگاه وی و نیز تطبیق آن بر نظام جمهوری اسلامی، امری است که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است
این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که تا چه حدّ نظریه چرخشی انقلاب و یا ترمیدور برینتون میتواند بهعنوان پیشفرض در بررسی تحولات انقلابها و فراز و نشیبهای آن مورد توجه قرار گیرد؟ به منظور پاسخگویی به این سؤال، لازم است ابتدا روشن شود که این اندیشمند در این نظریه به دنبال طرح چه ایدهای است. سپس مشخص گردد که این نظریه دارای چه نقاط قوت و ضعفی میباشد. آیا میتوان آن را به سایر انقلابها تعمیم داد؟ در نهایت، پاسخ این سؤال را خواهیم داد که آیا میتوان این نظریه را بر انقلاب اسلامی و تحولات تاریخی آن تطبیق داد
لازم به یادآوری است، مراد ما از «نظریه چرخشی انقلابها»، نظریهای است که مسیر هر انقلابی را محتوم و جبری میداند و معتقد است در هر انقلاب، مراحلی طی میشود و پس از فراز و نشیبهایی، در نهایت اصول حاکم بر آن انقلاب به اصول حاکم بر پیش از انقلاب تغییر جهت میدهد. ازاینرو، ارزشهای انقلاب هم دچار تغییر شده، و به ارزشهای پیش از انقلاب، باز میگردد. پس قائلان به این نظریه، یک حالت چرخشی برای انقلاب قائل هستند و معتقدند هر حکومتی در نهایت، بازگشت به همان حکومت سابق خواهد کرد و ارزشهای سابق در جامعه، و بهویژه در میان زمامداران، حکمفرما خواهد گردید
اندیشمندان اجتماعی بسیاری همچون ابنخلدون در مورد ظهور و سقوط تمدنها بحث نمودهاند (ابنخلدون، 1369، ص 334). پلیبیوس، سنت آگوستین، ویکو، تورگو، مارکس اشپینگلر، سوروکین و توین بی از جمله کسانی هستند که میتوان نظریاتی از آنان در ظهور و سقوط دولتها یا تمدنها یافت که دارای اشتراکات و نقاط افتراق اساسی با یکدیگر هستند (بعلی، 1382، ص 90-98). اما نظریه ترمیدور برینتون در مباحث مربوط به تحولات پس از پیروزی انقلابها، از اهمیت خاصی برخوردار است. برای درک نظریه کرین برینتون بایسته است ابتدا در مورد واژه «ترمیدور» توضیح اجمالی داده شود، آنگاه نظریه وی در این زمینه بیان شود
«ترمیدور» (Thermidor) اصطلاحی است که «در تقویم انقلابی فرانسه اصطلاحاً به یازدهمین ماه سال اطلاق میشد که براساس تقویم گریگوری برابر بود با نوزدهم ژوئیه تا هفدهم ماه اوت. این اصطلاح در تاریخ انقلاب کبیر فرانسه به کودتای نهم ترمیدور (27 ژوئیه 1794) گفته میشود که به دوره وحشت ژاکوبنها خاتمه داد و در پی آن، دوره ارتجاع علنی بورژوایی در برابر مفاهیم انقلابی روبسپیر و طبقه کارگر پاریس آغاز شد. تروتسکی انقلابی معروف روسیه این اصطلاح را نخستین بار در سال 1903 به کار برد. وی معتقد است که تحمیل کنترل مرکزی شدید بر حزب دموکرات روسیه از سوی لنین، راه را برای ترمیدورهای فرصتطلبانه سوسیالیستی هموار میکند. یکی از موضوعهای اصلی مبارزه برای تصرف قدرت در دستگاه رهبری روسیه، خطری بود که تروتسکی و متحدان وی آن را خطر یک «ترمیدور» جدید مینامیدند؛ یعنی خیانت دولت جدید و دیوانسالاری حزبی به انقلاب روسیه و طبقه کارگر روسیه» (علی بابایی، 1382، ص 185). به تعبیر کتاب فرهنگ علوم سیاسی، ترمیدور
یازدهمین ماه تقویم انقلاب کبیر فرانسه (1789)، اشاره است به مرحله ارتجاعی و ضد انقلابی و استقرار دیکتاتوری پس از انقلاب. پیروان ترمیدور کسانی بودند که از کودتای 27 ژوئیه (9 ترمیدور) 1794 پشتیبانی کردند و به حاکمیت ژاکوبنها پایان دادند. روبسپیر و یارانش را کشتند و با دستاوردهای انقلاب کبیر فرانسه دشمنی ورزیدند (آقابخشی و افشاریراد، 1383، ص 680)
از نقل عبارات فوق، بهدست میآید که «ترمیدور» در واقع بازگشت به همان دوران پیش از انقلاب در برخی از جهات اساسی است که مبارزه با آن برای انقلابیون حایز اهمیت بوده است. انقلابهایی که نتوانند با آسیبها و چالشهای فراروی خود مقابله نمایند، در نهایت به همان وضعیتی گرفتار خواهند آمد که در درون رژیمهای پیشین حاکم بود، همچون استبداد که برخی از انقلابها برای مقابله با آن شکل گرفت، اما وضعیت آن انقلابها پس از پیروزی بهگونهای رقم خورد که در نهایت همان استبداد بر مردم حاکم گردید
کرین برینتون، مورخ آمریکاییتبار، عمده مباحث در تبیین نظریه خود را در کتاب
The Anatomy of Revolution، که آن را در سال 1938 انتشار داد، انعکاس داده است. این کتاب، که با نام کالبدشکافی چهار انقلاب توسط محسن ثلاثی و با نام از انقلاب مذهبی تا انقلاب سرخ لنین توسط محمود عنایت، به فارسی برگردان شده است، پژوهشی تطبیقی از تاریخ انقلابهای انگلستان، امریکا، فرانسه و روسیه میباشد. برینتون «در این پژوهش مقایسهای بین چهار دوره را مورد تحقیق قرار داده و قویاً معتقد بود که انقلاب روسیه دارای وجوه مشترک زیادی با انقلابات ماقبل خود بوده است. اینکه احتمالاً به موقع وارد مرحله ترمیدوری شود، دور از انتظار نخواهد بود؛ مرحلهای که در آن شور و شوق انقلابی فروکش کند و رو به خاموشی نهد و پس از آن، نظام دولتی نوین کارآمدتری بهوجود آید که دوران آزمایشگری تباهکنندهاش را پشت سر گذارده و به مرحله تثبیت نظام برسد» (کارلوت، 1383، ص 99)
برینتون با محور قرار دادن چهار انقلاب مذکور، مدعی است که هر انقلابی در طی عمر خود دورههایی را طی میکند. از نظر او، پس از پیروزی انقلابیون و آغاز دورهای متمایز از دوران پیشین، شادی و امید را در دلها میتوان دید. این دوران را میتوان دوران «ماه عسل» دانست. در این دوران بحرانی، پشت سر گذاشتن نظام پیشین و جایگزینی تشکیلات و نظامی جدید به جای آن، جبهه پیروز، باید از خود حکومت تشکیل دهد و با یک رشته مسائل تازه روبهرو شود. زمانی که عملاً به کار بر روی این مسائل میپردازد، ماه عسل خیلی زود پایان میپذیرد (برینتون، 1366، ص 106-108). پس از پایان این دوران مراحل ذیل شکل میگیرد
از نظر برینتون، در دوران حاکمیت میانهروها، که در واقع اولین گروه حاکم پس از هر انقلابی هستند، چندین تحول رخ میدهد. به اعتقاد او، در هر چهار انقلاب بررسی شده، در مراحل نخستین آن یک حکومت قانونی از میانهروها شکل میگیرد. اما یک حکومت رقیب و غیررسمی نیز وجود دارد که آن حکومت رسمی را به چالش میکشاند. به تعبیر برینتون، «حکومت قانونی، خود را نهتنها در برابر احزاب و افراد دشمنخوی یافته بود، بلکه خود را با یک حکومت رقیب، که بهتر سازمان یافته بود و کادر بهتری داشت و بهتر از آن فرمانبری میشد، روبهرو میدید. این حادثهای است که شاید بر سر هر حکومتی بیاید. این حکومت رقیب البته غیرقانونی بود، اما همه رهبران و پیروانش از همان آغاز، هدف جانشینی حکومت قانونی را در سر داشتند. آنها غالباً خود را صرفاً مکمل حکومت قانونی میپنداشتند و یا شاید میخواستند آن را در یک مسیر انقلابی نگهدارند. با این همه، این مخالفان حکومت قانونی، صرفاً منتقد یا مخالف نبودند، بلکه به هر روی یک حکومت رقیب بهشمار میآمدند. در یک بحران انقلابی معین، اینان به گونهای طبیعی و آسان جای حکومت شکست خورده را میگیرند. این جریان در واقع در درون رژیمهای پیشین و پیش از برداشته شدن نخستین گامهای انقلاب آغاز میکند» (برینتون، 1366، ص 159)
در مرحله حکومت میانهروها، پس از سپری شدن تحولات فوق، ستیز میانهروها و تندروها، به گونه نبرد میان دو ماشین حکومتی رقیب در میآید. حکومت قانونی میانهروها، بخشی از اعتباری که هنوز از رژیم پیشین بهجای مانده است، بخشی از منابع مالی – بالفعل یا بالقوه – حکومت پیشین، و بیشتر استعدادها و نهادهای آن را به ارث برده است. این حکومت، همین که درصدد برمیآید، این میراث را تا آنجا که میتواند دگرگون سازد، درمییابد که این میراث به گونه آزار دهندهای پابرجای است و از میان برداشتن آن بسیار دشوار است. حکومت قانونی در چشم بسیاری، به این دلیل که یک حکومت آشکار و مسئول است و ازاینرو باید برخی از عدم محبوبیتهای رژیم پیشین را به دوش کشد، نامحبوب است. به هر حال، حکومت غیر قانونی تندروها با چنین دشواریهایی روبهرو نیست و از حیثیتی که رویدادهای اخیر به حمله کنندگان بخشیده، برخوردار است؛ یعنی کسانی که میتوانند مدعی باشند که در پیشاپیش انقلاب بودهاند؛ این حکومت غیر قانونی مسئولیتهای نسبتاً کمی در حکومت قانونی دارد و ناچار نیست حتی بهصورت موقت، از ماشین کهنه و نهادهای رژیم پیشین استفاده کند (همان)
پس از طی این مرحله حکومت دوگانه، میانهروهایی که بر ماشین رسمی حکومت نظارت دارند، با تندروها، و یا ترجیحاً با مخالفانی سنتی و مصمم روبهرو هستند که ماشین طراحی شده برای تبلیغ و فعالیتهای گروههای فشار و حتی شورش را در اختیار دارند؛ ماشینی که اکنون دیگر بیش از پیش به عنوان ماشین حکومت به کار برده میشود. این مرحله، با پیروزی تندروها و تبدیل حاکمیت دوگانه به حاکمیت یگانه پایان میگیرد (برینتون، 1366، ص 162)
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
1 چارچوب نظری: تحلیل انتقادی گفتمان[0]
2 گفتمان عدالت الف. معنا و مفهوم
ب. عناصر و دقایق گفتمانی
مفصلبندی دقایق گفتمان عدالت
1 عدالتخواهی
2 استقلالطلبی
3 دفاع از مسلمانان و حمایت از مستضعفان
4 صلحطلبی مثبت
5 ظلم ستیزی
6 سلطهستیزی و استکبارزدایی
7 تجدیدنظرطلبی و شالودهشکنی
3 مبانی گفتمانی
1 ایدئولوژی اسلامی ـ شیعی
2 گفتمان انقلاب اسلامی
3 ایرانیت
4 جهان سومگرایی
رفتارهای سیاست خارجی
الف. صدور انقلاب اسلامی
ب. مبارزه با آمریکا
ج. مبارزه با صهیونیزم و اسرائیل
د. حمایت از مردم فلسطین
ه . مخالفت و مقابله با نظام تکقطبی
ی. اصلاح سازمانهای بینالمللی
نتیجهگیری
منابع
ـ تاجیک، محمدرضا، «متن، وانموده و تحلیل گفتمان»، گفتمان، ش صفر، 1377
ـ سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع مسئولان وزارت امور خارجه، 30 مرداد 1386، روزنامه ایران، 31 خرداد 1386
ـ آیتالله خامنهای (مقام معظم رهبری)، سخنرانی مقام معظم رهبری، در مواضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به انقلاب و انتفاضه فلسطین، تهران، دبیرخانه کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین، 1380
ـ امام خمینی، صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، وزارت ارشاد اسلامی، چ دوم، 1370
ـ امام خمینی، ولایت فقیه یا حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375
ـ خواجه سروی، غلامرضا، «فراز و فرود گفتمان عدالت در جمهوری اسلامی ایران»، دو فصلنامه دانش سیاسی، ش 2، پاییز و زمستان 1386
ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «الزامات ائتلاف برای صلح»، سیاست خارجی، ش 3، پاییز، 1383
ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مؤسسه ایران، 1384
ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «سیاست خارجی رهاییبخش: نظریه انتقادی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، سیاست خارجی، ش 2، تابستان 1387
ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «سیاست خارجی دولت نهم»، فصلنامه رهیافتهای سیاسی و بینالمللی، ش 13، بهار 1378
ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «گفتمان اصولگرایی عدالتمحور در دولت احمدینژاد»، دو فصلنامه دانش سیاسی، ش 5، بهار و تابستان 1386
ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «هویت و منفعت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، در: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1386
ـ رمضانی، روح الله، صدور انقلاب ایران: سیاست، اهداف و وسایل، در جان اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیرشانهچی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1382
ـ سلطانی، سیدعلی اصغر، قدرت، گفتمان و زبان، ساز کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران، تهران، نی، 1384
ـ لاکلاو، ارنستو، «گفتمان»، ترجمه حسینعلی نوذری، گفتمان، ش صفر، بهار 1377، ص 53 ـ
ـ متکی، منوچهر، سیاست خارجی دولت نهم: یک سال بعد، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، 1385
ـ مجتهدزاده، پیروز، «جایگاه روحیه عدالتخواهی در هویت ملی ایرانیان»، در: (گردآورنده)، گفتارهایی درباره هویت ملی در ایران، تهران، تمدن ایرانی، 1383
ـ مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، صدرا، بیتا
ـ مکدانل، دایان، مقدمهای بر نظریههای تحلیل گفتمان، ترجمه حسینعلی نوذری، تهران، فرهنگ گفتمان، 1380
ـ هالستی، کی.جی، مبانی تحلیل سیاست بینالملل، ترجمه بهرام مستقیمی و مسعود طارمسری، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1373
ـ هوارت، دیوید، «نظریه گفتمان»، در: روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه امیرمحمد حاجی یوسفی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1378
Ahmadinejad, Mahmood,
Bull, Hedley, The Revolt Against the West, in Hedley Bull and Adam Watson, eds., The Expansion of International Society, Oxford, Clarendon Press,
Fairclough, Norman, Discourse and Social Change, Cambridge, polity press,
Fairclough, Norman, Critical Discourse Analysis, London and New York, Longman,
Galtung, Johan, Editorial, Journal of peace Research (1) 1,
Galtung, Johan, “Violence, Peace and Peace Research”, Journal of peace Research, 1964, 3: 167-
Howarth, David, Discourse, Buckingham, Open University Press,
Laclau, Ernesto and Chantal Mouffe, Hegemony and Socialist Strategy. London, verso,
Laclau, Ernesto, ed., The Making of Political Identities, London, verso,
Jorgenson, Marriane and Philips Louise, Discourse Analysis As Theory and Method, London, Sage publication,
Milliken, Jennifer, The Study of Discoourse in Intenational Relations: A Critique of Research and Methods, European Journal of International Relations,5(2), 1999, P.225-
Mills, Sara, Discourse. London, and New york, Routledge,
Schmid, Herman, “Politics and Peace Research”, Journal of peace Research, 1968, 3: 217-
دولت دینی، به ویژه حکومت اسلامی، نظامی عادل و دادگستر است. آموزههای قرآنی و سیره اجتماعی و سیاسی ائمّه اطهار (ع) این ضرورت را به خوبی نشان میدهد. پرسش اساسی این است که، آیا حکومت اسلامی باید سیاست خارجی عدالتخواهانهای داشته باشد؟ این مقاله با تحلیل توصیفی و با هدف واکاوی گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است. هرچند گفتمان عدالت همواره بر سیاست خارجی ایران حاکم بوده است، اما این گفتمان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فراز و فرود داشته است.
حاصل آنکه، گفتمان عدالت بر هفت عنصر گفتمانی زیر استوار است: عدالتخواهی، استقلالطلبی، صلحطلبی مثبت، حمایت از مسلمانان و مستضعفان، ظلمستیزی، استکبارزدایی، سلطهستیزی و تجدیدنظرطلبی. الگوی سیاست خارجی ایران در چارچوب گفتمان عدالت، عبارتاند از: صدور انقلاب، مقابله و مبارزه با امریکا و صهیونیزم، حمایت از مردم و آرمان فلسطین، مخالفت و مقابله با نظام تکقطبی و هژمونی و تلاش برای اصلاح و تغییر سازمانها و نهادهای بینالمللی.
کلید واژهها: گفتمان، عدالت، تجدیدنظرطلبی، سلطهستیزی، جهانسومگرایی، ملتگرایی، نظام دلالت.
عدالت یک ارزش و فضیلت انسانی است که حسن عقلی دارد؛ به گونهای که انسانها به حکم عقل و فطرت الهی خود، عدالت را ارج مینهند و برای افراد عادل احترام قایلاند. یکی از ارزشهای بنیادی دین مبین اسلام نیز قسط و عدل است؛ به گونهای که قرآن کریم یکی از اهداف رسالت انبیا را برقراری عدالت توسط خود مردم معرفی میکند. در تشیع ـ به عنوان اسلام راستین ـ نیز عدل یکی از اصول دین به شمار میرود، از اینرو، طبیعی و بدیهی است که دولت اسلامی باید عادل بوده و پیگیری و تأمین عدالت را در سرلوحه اهداف خود قرار دهد
بنابراین، در مورد لزوم عدالت رهبران و حکام در نظام اسلامی و حکومت دینی و ضرورت پیگیری هدف برقراری عدالت توسط آن، تردیدی نیست؛ به سخن دیگر، یکی از مهمترین کارکردها و وظایف دولت اسلامی، تأمین عدالت در سیاست و جامعه داخلی است، اما آیا یکی از اهداف و آرمانهای سیاست خارجی دولت اسلامی نیز عدالت و دادگستری است؟ مفروض این نوشتار، به عنوان پاسخ به این پرسش، آن است که بر اساس ماهیت دولت اسلامی، عدالت و عدالتطلبی یکی از وظایف و اهداف سیاست خارجی آن میباشد؛ به گونهای که حکومت اسلامی موظف است در سیاست خارجی خود، هم با عدالت با سایر دولتها رفتار نماید و هم در جهت عدالتگستری در سطح بینالمللی اقدام کند
این مقاله درصدد تبیین و توضیح ماهیت، اهمیت و جایگاه عدالت به منزله یک هدف، آرمان و رسالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر، هدفْ واکاوی عدالت به عنوان یک دال متعالی در گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. توضیح اینکه گفتمان عدالت، بهرغم فراز و فرود در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همواره بر آن حاکمیت داشته است، به گونهای که بخشی از اهداف و آماج سیاست خارجی جمهوری اسلامی، در چارچوب گفتمان عدالت تعریف و تعیین شدهاند. با وجود این، گفتمان عدالت از منزلت و مرتبت یکسانی در سیاست خارجی ایران برخوردار نبوده است. همچنین اهداف و مقاصد ناشی از گفتمان عدالت در دورههای گوناگون سیاست خارجی نیز اهمیت و اولویت یکسانی نداشتهاند
بحث و بررسی و تبیین گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در چهار بخش ارائه میگردد؛ نخست، به منظور فراهمساختن تمهیدات نظری و مفهومی لازم برای مباحث، چارچوب نظری توضیح داده میشود؛ قسمت دوم، به بررسی عناصر و دقایق گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی میپردازد. در سومین بخش، مبانی و مبادی گفتمان عدالت واکاوی میشود و سرانجام، الگوهای رفتاری مبتنی بر گفتمان عدالت در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی تبیین میگردد
تجزیه و تحلیل منزلت و جایگاه گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در چارچوب رویکرد نظریای امکانپذیر است که نقش تعیینکننده و مستقل ساختارهای انگارهای و نظام معانی در سیاست خارجی را مورد تأکید قرار دهد؛ از اینرو، تحلیل انتقادی گفتمان به عنوان چارچوب نظری این مقاله به کار میرود. این رویکرد گفتمانی در قالب زبانشناسی[1] انتقادی شکل گرفت. در زبانشناسی انتقادی، گفتمانْ ماهیتی تأسیسی و تکوینی دارد. گفتمان به صورت یک مفهوم کلان تعریف میشود که فرآیندهای اجتماعی را شکل میدهد؛ در نتیجه، نقش اساسی و بنیادی در ایجاد و تأسیس هویتها و باورهای اجتماعی دارد. گفتمان، موجودیتی خودمختار و مستقل است که صرفاً از قدرت اجتماعی نشئت نمیگیرد، بلکه خود نوعی تجلی و نموده قدرت اجتماعی است.[2]
تحلیل انتقادی گفتمان، حاصل تلاشهای فکری و نظری اندیشمندانی چون فوکو، لاکلاو، موفه و فرکلاف میباشد. تحلیل انتقادی گفتمان، از مطالعه و توصیف ساختار، کارکرد رویهها و کردارهای گفتمانی فراتر میرود. این نوع تحلیل برای تبیین پدیدههای زبانی و کردارهای گفتمانی، به بررسی مقولاتی مانند: مناسبات زبان و قدرت، هژمونی و قدرت، پیشفرضهای ایدئولوژیک و فرآیندهای ایدئولوژیک در گفتمان و هژمونی و نابرابری در گفتمان میپردازد و عناصر گفتمانی و غیرگفتمانی را در ارتباط با دانش زمینهای بازیگران سیاسی، مورد مطالعه قرار میدهد.[3] در حقیقت، نظریه گفتمان در سنت انتقادی، به نقش معنادار کردارها و اندیشههای اجتماعی در زندگی سیاسی میپردازد. این رویکرد همچنین شیوههایی را مورد بررسی قرار میدهد که از طریق آن، نظامها و ساختار معانی، نوع خاصی از کنش و عمل را ممکن میسازد
در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان، تعاریف متفاوتی از گفتمان ارائه شده است. بعضی گفتمان را به عنوان ایدئولوژی تعریف کردهاند، اما با این تفاوت که گفتمان برخلاف ایدئولوژی، واجد ویژگیهای تقلیلگرایانه، حقیقتمدارانه، جهانشمولی و هژمونی نبوده و جهانبینی را توجیه نمیکند؛ از اینرو، گفتمانْ فراتر از ایدئولوژی سنتی میباشد، به گونهای که انواع متفاوتی از کردارها و عملهای اجتماعی و سیاسی، نهادها و سازمانها را نیز دربرمیگیرد.[4]
فوکو، گفتمان را عامتر از ایدئولوژی سیاسی میداند؛ زیرا ممکن است سازوکارهای آن، مرزهای چندایدئولوژی را درنوردد. وی توضیح میدهد، گفتمان از سه جهت از ایدئولوژی متمایز میگردد؛ نخست، مفهوم ایدئولوژی بهطور ضمنی و تلویحی، متضمن تفکیک عین از ذهن یا ارزش از واقعیت است؛ دوم، ایدئولوژی لزوماً به سوژه یا فاعل شناسای خودمختار ارجاع میدهد؛ سوم، ایدئولوژی در رابطه با عوامل و عناصر زیربنایی مادی و اقتصادی، ماهیتی روبنایی و ثانویه دارد؛ در حالیکه گفتمان بر این امر دلالت دارد که واقعیت و حقیقت، یک سازه گفتمانی است و فاعلِ شناسا نیز خود یک مواضعه گفتمانی میباشد. همچنین گفتمان، ماهیتی اولیه و پیشینی دارد که همه چیز در آن معنا مییابد.[5]
از آرای فوکو در زمینه گفتمان، سه اصل را میتوان استنباط و استنتاج کرد؛ اول، گفتمانْ امری شامل و فراگیر است که خارج از آن نمیتوان اندیشید و فرار از آن امکانپذیر نیست؛ دوم، گفتمان یک شبکه معنایی بههمپیوستهای است که ذهن جمعی را میسازد؛ سوم، این ذهن جمعی برساخته گفتمان، دائماً در حال تنازع و تحول است؛ از اینرو، افزون بر توضیح استمرار و ثبات امور، مبیّن تغییر و دگرگونیها نیز میباشد
رویکرد لاکلاو[6] به گفتمان، شبیه دیدگاه بنونیسته، استعلایی است؛ یعنی گفتمان پیش از هر چیز وجود دارد که شناخت و کنش انسان را معنا میبخشد و انسان، تنها از طریق گفتمان قادر است جهان را درک و فهم نماید؛ به عبارت دیگر، امکان اندیشه، عمل و درک کامل، به وجود گفتمان بستگی دارد که پیش از هرگونه بیواسطگی عینی[7] حضور دارد، ولی دچار تغییر و تحول میشود. لاکلاو و موفه گفتمان را مجموعهای معنادار از علائم و نشانههای زبانشناختی و فرازبانشناختی که فراتر از گفتار و نوشتار است، تعریف میکنند.[8]
به نظر این دو، همه چیز ماهیتی گفتمانی دارد و یا نوعی سازه گفتمانی است و در رابطه با دیگر اشیا معنا مییابد. بر این اساس، اشیا و کنشها تنها به منزله جزئی از یک نظام معنایی گسترده (گفتمان)، قابل درک و فهم میباشند. در حقیقت، معنای اجتماعی گفتارها، کنشها و نهادها، همگی در ارتباط با بستر و بافت کلیای که بخشی از آن هستند، درک میشوند. از اینرو، موضوعات و مفاهیم برای معنادار بودن، باید بخشی از یک چارچوب گفتمانیِ گستردهتر باشند
این مفهومپردازی از گفتمان، به معنای رابطهای بودن هویت گفتمان است؛ یعنی گفتمان، هویت خود را از طریق رابطهای که بین عناصر گوناگون برقرار میشود، کسب میکند؛ در نتیجه، بر اساس چگونگی ارتباط و پیوند عناصر مجزا، هم هویت فردی آنها شکل میگیرد و هم هویت مجموع آنها به عنوان کلیت واحدی به نام گفتمان. لاکلاو و موفه عمل گرد آوری اجزا و عناصر گوناگون و قرارگرفتن آنها در کنار هم و کسب هویت جدید را «مفصلبندی»[9] مینامند. به نظر آنان، مفصلبندیهر کنش و عملی است که رابطهای میان عناصر گوناگون ایجاد نماید؛ به گونهای که هویت آنها بر اثر این کنشتغییر کند.[10]
فرکلاف، برخلاف لاکلاو و موفه که جهان اجتماعی را تنها ساخته و پرداخته گفتمان تلقی میکنند، زبان را قوامبخش جزئی از جهان اجتماعی میداند. به نظر او، گفتمان یکی از اشکال کنش اجتماعی و شیوههای عمل اجتماعی است؛ به گونهای که افزون بر جهان و امور گفتمانی، امور غیرگفتمانی نیز وجود دارند. همچنین فرکلاف بر اساس تلفیق رویکرد گفتمانی فوکو و هابرماس، عاملیت و فاعلیت بیشتری برای کارگزار انسانی قائل است. فاعل انسانی، سوژهای منفعل و منقاد و فاقد اراده نیست و فرد انسانی و کارگزار اجتماعی، هم محکوم گفتمان و هم حاکم بر آن تصور میشود.[11]
بر اساس آنچه گذشت، گفتمان را میتوان به این صورت تعریف کرد: مجموعهای از احکام و قضایای منطقی بههمپیوسته و مرتبط، مانند مفاهیم، مقولات، طبقهبندیها و قیاسها که جهان اجتماعی را برساخته یا معنادار میسازند؛ به گونهای که بعضی از رفتارها و کردارها، ممکن و مشروع و برخی دیگر، نامشروع و غیرممکن میشوند.[12] بنابراین، سه معنا و کارکرد را برای گفتمان میتوان تصور کرد؛ نخست، گفتمان به عنوان نظام دلالت که واقعیتهای اجتماعی را برساخته و قوام میبخشد. این تلقی از گفتمان، مبتنی بر فهمی سازهانگارانه از معناست؛ به گونهای که اشیا و امور، به خودی خود هیچ معنایی نداشته و جهان مادی نیز هیچگونه معنایی را حمل و منتقل نمیکند، بلکه افراد با استفاده از این نظامِ دلالت یا گفتمان، به اشیا معنا میبخشند؛ دوم، گفتمان، متضمن قدرت مولد بوده و قادر به تولید و بازتولید اشیایی است که در این نظامِ معنایی و دلالت تعریف میشوند؛ از اینرو، گفتمان علاوه بر فراهم ساختن زبانی برای تحلیل و طبقهبندی پدیدهها، راهها و شیوههای بودن و کنش درجهان را قابل فهم و یک «رژیم حقیقت»[13] خاصی را عملیاتی میسازد و سایر اشکال ممکنِ هویت و کنش را، مستثنا و حذف میکند؛ سوم، گفتمان در چارچوب بازی رویهها و کردارها، چگونگی مسلط شدن یک نظام معنایی و ساختدهی به معانی در ارتباط با اِعمال رویهها و فهمپذیر و مشروعسازی آنها را توضیح میدهد.[14]
بنابراین، یکی از موضوعات مهم در نظریه گفتمان، امکان تثبیت، انسداد و هژمونی گفتمانی است. آیا امکان هژمونی یک گفتمان بر ابعاد و بخشهای گوناگون سیاست و جامعه وجود دارد؟ تحلیلگران گفتمان در این مورد دیدگاههای متفاوتی دارند؛ فوکو بر این اعتقاد است که ماهیت تفوقطلب و فراگیر گفتمان موجب میشود، با وجود پادگفتمانهای دیگر، یک گفتمان به منزلت هژمونیک برسد و گفتمانهای دیگر را به حاشیه براند؛ از اینرو، در هر بازه زمانی و حوزه موضوعی[15]، در عین ضدیت و تنازع گفتمانها، یکی
از آنها تفوق و تسلط مییابد و به رفتارها و رویههای گفتمانی شکل و معنا میدهد. در حقیقت، گفتمان بر پایه اصل «انتظام در پراکندگی»[16] حدود هویت، خود را مییابد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن با pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چـکیده
مقدمه
1 نماز یا مکاء و تصدیه؟
معناى مکاء و تصدیه
انگیزه مشرکان از مکاء و تصدیه
2 دُعاى جاهلى
حجّ جاهلى
3 تلبیه جاهلى
4 احرام جاهلى
5 طواف عریان
6 سعى جاهلى
7 پرهیز از خوردن گوشت قربانى
8 . مالیدن خون قربانى به دیوار کعبه
9 وقوف در مزدلفه به جاى عرفات
10 وقوف در منا و تفاخر به آباء
نتیجه
کتاب نامه
1 طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، (م 310 ق) تحقیق صدقى جمیل عطار، بیروت، دارالفکر، 1415 ق
2 شیخ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، (م 460 ق)، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملى، قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1409 ق
3 النحاس، ابوجعفر، معانى القرآن، (م 338 ق)، تحقیق محمد على صابونى، جامعه ام القرى، 1409 ق
4 ابن منظور، لسان العرب، (م 711 ق)، قم، نشر ادب الحوزه، 1405 ق
5 فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، (م 175 ق)، به تحقیق مهدى مخزومى وابراهیم سامرائى، ایران، مؤسسه دارالهجره، 1409 ق
6 سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور، (م 911 ق)، جده، دارالمعرفه، 1365 ق
7 قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمى، (م 329 ق) تصحیح سید طیب جزائرى، قم، مؤسسه دارالکتاب، 1404 ق
8 ابن جوزى، ابوالفرج عبدالرحمان، زاد المسیر فى علم التفسیر، (م 597 ق)، بیروت، دارالفکر، 1407 ق
9 طباطبایى، علامه سید محمد حسین، المیزان، (م 1402ق)، قم، نشر جامعه مدرسین
10 ابن کثیر الدمشقى، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، (م 774 ق)، بیروت، دارالمعرفه، 1412 ق
11 طبرانى، سلیمان بن احمد ،کتاب الدعاء، (م 360 ق)، تحقیق مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1413 ق
12 حمیرى، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، (م 218ق) تحقیق محمد محى الدین عبد الحمید، مصر، مکتبه محمد على صبیح و اولاده
13 طبرسى، فضل بن الحسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن(م 560 ق)، بیروت، مؤسسه الأعلمى، 1415 ق
14 کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، (م 329 ق) به تحقیق على اکبر غفارى، تهران، دارالکتب الاسلامیه. 1388 ق
15 بنت الشاطى، مع المصطفى(صلى الله علیه وآله).(م 1410 ق)، بیروت، دارالکتب العربى، 1392 ق
16 بغدادى، محمد بن حبیب، المحبّر، (م 245 ق)، نسخه خطى در نزم افزار معجم فقهى
17 بغدادى، محمد بن حبیب، المنمقّ فى اخبار قریش،( م 245 ق)، تصحیح خورشید احمد فاروق [بى جا]، عالم الکتاب، 1964 م
18 هندى، علاء الدین على المتقى بن حسام الدین ،کنز العمال (م975 ق)، تحقیق شیخ بکرى حیانى و شیخ صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق
19 طبرانى، سلیمان بن احمد،المعجم الکبیر، ( م 360 ق)، تحقیق حمدى عبد المجید سافى، قاهره، مکتبه ابن تیمیه،[بى تا]
20 ثعالبى، عبدالرحمان بن محمد، تفسیر الثعالبى (الجواهر الحسان)،( م 875ق)، تحقیق عبدالفتاح ابوسنه و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1418 ق
21 شریف مرتضى، على بن الطاهر، ، امالى المرتضى،(م 436 ق)، تحقیق سید محمد بدر الدین نعسانى، قم، مکتبه آیه الله النجفى، 1403 ق
22 فخر رازى، التفسیر الکبیر، تهران، دار الکتب العلمیه، [بى تا]
23 نیشابورى، مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح،(م261 ق)، بیروت، دارالفکر، [بى تا]
24 بخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح البخارى، (م 256 ق)، بیروت، دارالفکر، 1401 ق
25 نسائى،احمد بن شعیب، سنن النسائى، (م 303 ق)، بیروت، دارالفکر، 1348 ق
26 ابن جارود،سلیمان بن داود، مسندابى داود الطیالسى، (م 204 ق)، بیروت، دارالحدیث، [بى تا]
27 حاکم نیسابورى، المستدرک على الصحیحین،(م 405 ق)، تحقیق یوسف مرعشلى، بیروت، دارالمعرفه، 1406 ق
28 انصارى قرطبى، محمد بن احمد ، الجامع لاحکام القرآن، (م 671 ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق)
29 جصاص، احمد بن على رازى، احکام القرآن، (م 370 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415 ق
30 الطریحى، فخر الدین، تفسیر غریب القرآن، (م 1085ق)، تحقیق محمد کاظم طریحى، قم، نشر زاهدى، [بى تا]
31 واحدى نیسابورى، على بن احمد، اسباب نزول الآیات، (م 468 ق)، قاهره، مؤسسه الحلبى، 1388 ق
32 معرفت، محمد هادى، التمهید فى علوم القرآن،، قم، نشر جامعه مدرسین، 1416 ق
33 مجاهدبن جبر مکى مخزومى، التفسیر (م 104 ق)، تحقیق عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتى، اسلام آباد، مجمع البحوث الاسلامیه،[بى تا]
34 عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشى، (م 320 ق)، تحقیق سید هاشم رسولى، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، [بى تا]
35 شریف مرتضى، رسائل المرتضى، (م 436 ق)، تحقیق سید مهدى رجایى، قم، دارالقرآن، 1405 ق
36 ابن ابى عاصم، الآحاد و المثانى، (م 287 ق)، تحقیق فیصل احمد جوابره ریاض، دارالدرایه، 1411ق
37 ابن قتیبه دینورى، عبدالله بن مسلم، غریب الحدیث، (م 276 ق)، تحقیق عبدالله جبورى، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق
38 حمیرى بغدادى، ابوالعباس عبدالله، قرب الاسناد(م 300 ق)، قم، مؤسسه آل البیت، 1413 ق
39 ثابت بن دینار، ابوحمزه، تفسیر القرآن الکریم،(م 148 ق)، تحقیق عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم، نشر الهادى، 1420 ق
40 مسلم، صحیح مسلم بشرح النووى، بیروت، دارالکتاب العربى، 1407 ق
41 طبرانى، سلیمان بن احمد، مسند الشامییّن (م 360 ق) تحقیق حمدى عبدالمجید سلفى، بیروت، مؤسسه الرساله، 1417 ق
42 طبرسى، فضل بن الحسن، تفسیر جوامع الجامع،(قرن 6)، قم، نشر جامعه مدرسین، 1418 ق
43 ابن حجر عسقلانى، شهاب الدین، فتح البارى شرح صحیح البخارى، (م 852ق)، بیروت، دارالمعرفه للطباعه و النشر،[بى تا]
44 یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب بن واضح، تاریخ الیعقوبى، (م 292 ق)، بیروت، دارصادر،[بى تا]
45 زمخشرى، محمود بن عمر، الفائق فى غریب الحدیث، (م 538 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، [بى تا]
46 طبرانى، سلمیان بن احمد ،المعجم الأوسط، (م 360 ق)، تحقیق ابراهیم حسینى، [بى جا]، دارالحرمین، [بى تا]
47 هیثمى، نورالدین ،مجمع الزوائد و منبع الفوائد (م 807 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق
48 طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (م 310 ق)، بیروت، اعلمى، [بى تا]
49 ابن ابى الحدید،، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، (م 656 ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، [بى جا]، داراحیاء الکتب العربیه، 1378ق
50 نسائى، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، (م 303 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، [بى تا]
51 مالک بن انس، کتاب الموطّأ، (م 179 ق)، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1406 ق
52 ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل (م 241 ق)، بیروت دار صادر،[بى تا]
53 راوندى، قطب الدین، فقه القرآن، (م 573 ق)، تحقیق سید احمد حسینى، قم، مکتبه آیه الله النجفى، 1405 ق
جاهلیت از منظر قرآن کریم در ابعاد و محورهاى گوناگونى قابل بحث است. یکى از این محورها که در آیات قرآن انعکاس یافته، چگونگى انجام مراسم دینى و عبادت هاى مردم عصر جاهلى، به ویژه عرب ساکن در جزیره العرب است. از آن جا که بشر به لحاظ نیاز و زمینه فطرى نمى تواند فارغ از عبادت باشد، عرب جاهلى نیز مراسم عبادى خاصى داشتند که به صورت فردى یا جمعى انجام مى شد. هر چند اصل این عبادات، غالباً در تعالیم ادیان آسمانى پیشین، به ویژه دین حنیف ابراهیمى(علیه السلام) ریشه داشت، اما آنان در چگونگى انجام آن دچار کژى ها و تحریفاتى شده بودند که گاه شکل خنده آور و پوچى را براى یک عبادت پدید آورده بود. در این مقال با بهره گیرى از روایات تفسیرى کژى هاى عبادى مردم جاهلى را در حدّى که قرآن کریم گزارش کرده بررسى مى کنیم
واژگان کلیدى: جاهلیت، عبادت جاهلى، تاریخ جاهلیت، قرآن و جاهلیت
عصر جاهلى، یعنى دوره اى که جوامع بشرى بر اثر دور ماندن از عصر انبیا و رسوخ عقاید و عادت هاى غلط و خرافى داراى وضعیتى مى شوند که مناسب ترین عنوان براى آن، واژه “جاهلیت” است. این وضعیت تنها مخصوص عربِ ساکن در جزیره العرب پیش از ظهور اسلام نیست، بلکه شامل جوامع مختلفى مى شود که در برخى ویژگى ها مشترک اند. بنابر بعضى روایات، دوران مابین ظهور انبیا به دوره جاهلیت موسوم است.2 دلیل این امر مى تواند نکته یاد شده در فوق باشد که همان دورىِ تدریجى از تعالیم انبیاى پیشین و کهنه شدن آموزه هاى وحیانى و رسوخ عقاید خرافى است
امروزه براى اطلاع و شناخت درست از وضعیت مشترک جوامع جاهلى، راهى جز وحى و گزارش هاى مرتبط با منابع وحیانى وجود ندارد. قرآن کریم به عنوان تنها کتاب دست ناخورده آسمانى، امروزه مى تواند به بشر در راستاى کشف ویژگى هاى مشترک جوامع جاهلى، یارى فراوانى برساند. ویژگى هاى جامعه جاهلى در قرآن و سنّت عمدتاً درباره سه محور کلى است: 1 دین و اعتقادات، 2 شرایع دینى، 3 اخلاق فردى واجتماعى
در محور اول، قرآن کریم وضعیت اعتقادى و دینى مردم جاهلى را با دقت بررسى کرده است. گزارش قرآن کریم در این باره را مى توان به مقولاتى چون کفر، شرک، گمان باطل و افترا بر خدا، تکذیب رسولان الهى و انکار معاد، ناظر دانست. درمحور دوم، قرآن کریم به رفتارهاى دینىِ ناشى از اعتقادات درونى پرداخته که به شرایع دینى نامبردار است. مردم جاهلى بر اساس برخى عوامل، از جانب خود رفتارهاى دینى را ساخته و پرداخته بودند یا رفتارهاى دینى ناشى از منابع وحیانى را دچار تحریف ها و خرافات کرده و بدان پاى بند بودند. و بالأخره، محور سوّم از ویژگى هاى جاهلى، اخلاقیات و عادت هاى فردى و اجتماعى است
آن چه در این مقال در پى بررسى قرآنى آن هستیم بخشى از محور دوّم، یعنى وضعیت عبادت هاى مردم جاهلى است. نفسِ انجام عبادت ها، امرى فطرى است و ریشه در نهاد انسان ها دارد، اما چگونگى انجام آن ممکن است دچار کژى و تحریف شود. آنچه در پى مى آید نگاهى است به عبادات مردم جاهلى جزیره العرب که به گونه اى در قرآن کریم انعکاس یافته است، هر چند در حدّ اشاره; از این رو در بررسى وضع عبادت هاى جاهلى از روایات تفسیرى و نیز تاریخى بى بهره نبوده ایم
نماز که یکى از مهم ترین جلوه هاى عبادت و زیباترین نمادهاى عبودیت است بر اثر جهل جاهلان، گونه اى تأسف بار و مسخره آمیز یافته بود. قرآن کریم ضمن آیه شریفه 35 سوره انفال، نماز جاهلى را این چنین توصیف کرده است
وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ; (آن ها که مدعى هستند ما هم نماز داریم) نمازشان نزد خانه (خدا) چیزى جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس بچشید عذاب (الهى) را به خاطر کفرتان
مُکاء از مکا یمکو و به معناى سوت کشیدن و صفیر است، لذا در حجاز به پرنده اى که صدایى شبیه صفیر دارد «مَکّاء» مى گفتند. این سوت کشیدن، گاه با نهادن دست بر دهان و گاه بدون آن تحقق مى یافت
تصدیه نیز مصدر از صدّى یصدّى و از ریشه صدى، به معناى صداى منعکس شده از کوه است. و مراد از آن، صداى حاصل از به هم خوردن صفحه دو دست بر روى هم است که از آن به “تصفیق”نیز تعبیر مى شود; یعنى کف زدن3 البته برخى نیز مدعى شده اند تصدیه در اصل، تصدده بوده و دال به یاء تبدیل شده، و از ریشه صدّ و به معناى بازداشتن و منع کردن است و مراد از آن، ممانعت مشرکان از زیارت مسلمانان نسبت به بیت الله الحرام است.4 اما چنین معنایى علاوه بر آن که تکلّف تغییر یک حرف به حرف دیگر را به همراه دارد با ظاهر و سیاق آیه نیز سازگار نیست، چرا که آیه در صدد بیان عملى عبادى توسط مشرکان است که یک جزء آن، سوت کشیدن(مکاء) بوده و طبیعتاً جزء دیگر باید با آن هم سنخ باشد. در حقیقت، آیه در صدد بیان فعل لغو و بیهوده اى است که مشرکان به عنوان نماز در کنار بیت الله الحرام انجام مى داده اند. علاوه بر این در آیه قبل از این آیه به «صدّ عن المسجد الحرام» توسط مشرکان اشاره شده است; لذا ضرورتى در تکرار همین معنا در آیه بعد نیست. برخى نیز تصدیه را به معنى طواف به سمت چپ (الطواف على الشمال) دانسته اند5 که دلیل قابل قبولى این معنا را همراهى نمى کند
بنابر آن چه گذشت، آیه شریفه، در صدد نفى و محکوم کردن رفتار مشرکانى است که مسلمانان را از زیارت بیت الله و انجام مناسک عبادى مربوط به خانه خدا بازداشتند. این جلوگیرى همراه این ادّعا بوده که آنان سزاوارتر به عبادت در کنار بیت الله الحرام هستند، از این رو، خداوند در جمله اى تحقیرآمیز، گونه عبادت آنان را در کنار بیت الله الحرام به چالش کشیده و به طور ضمنى رفتارهاى عبادى مشرکان و مسلمانان را در معرض تطبیق و مقایسه قرار داده است، و قصد آن دارد که عدم صلاحیت مشرکان را ـ با چنان عبادتى ـ در منع مسلمانان از بیت الله الحرام اثبات، و انحراف عبادى آنان را محکوم کند
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله جغرافیاى تاریخى شهر بُست از آغاز تا دوره معاصر با pdf دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جغرافیاى تاریخى شهر بُست از آغاز تا دوره معاصر با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
درآمد
1-واژه بُست
2- موقعیت شهر بُست
3-ساخت و پیشینه تاریخى شهر بُست
-4 بُست در تقسیمات ولایتى
5-بُست و آبادىهاى مهم آن
6-بُست و مرکز سیستان
7-راههاى بازرگانى
8-کشاورزى
-9صنایع و منابع طبیعى
10- نژادها و اقوام ساکن بُست
الف) ساکنان بومى (فارسها(
ب) ترکها
ج) عربها
-11دین و مذهب در بُست
الف) ادیان در بُست قبل از اسلام
ب) ادیان در بُست پس از ورود اسلام
ج) تشیع در بُست
12- -اخلاق و آداب و رسوم مردم بُست
-13 تخریب بُست
14 -لشکرگاه یا شهر جدید بُست
نتیجه گیرى
منابع
ـ ابن بلبان، علاءالدین على بن بلبان الفارسى، (محمد بن حبان بن احمد)، صحیح ابن حبان، به ترتیب ابن بلبان، ج1، چاپ اول: مؤسسه الرساله، 1414 ق
ـ ابن حوقل نصیبى، ابىالقاسم، صوره الارض، قسمت دوم، چاپ دوم: بیروت، دار صادر، طبع لیدن، 1938م
ـ ابن خرداذبه، المسالک والممالک، بیروت، دار صادر، طبع لیدن، 1889م
ـ ابن فقیه، ابىبکر بن احمد بن محمد همذانى، مختصر کتاب البلدان، بیروت، دار صادر، طبع لیدن، 1302ق
ـ اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامى، ج2، ترجمه مریم میراحمدى، چاپ چهارم: تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1379
ـ ـــــــــــــــ، «تجارت سرزمینهاى شرقى در سدههاى نخستین اسلامى»، ترجمه یعقوب آژند، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره اول، سال دوم، بهار1380
ـ اصطخرى، ابواسحاق ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمه قرن 5 و 6، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1368
ـ اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، تطبیق لغات جغرافیاى قدیم و جدید ایران، تصحیح میرهاشم محدث، چاپ اول: تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363
ـ بیهقى دبیر، ابوالفضل، تاریخ بیهقى، ویرایش جعفر مدرس صادقى، چاپ اول: تهران، نشر مرکز، 1377
ـ توفیقى، حسین، آشنایى با ادیان بزرگ، چاپ چهارم: تهران، سمت و قم، مؤسسه طه و مرکز جهانى علوم اسلامى، 1380
ـ جرفادقانى، ابوالشرف ناصح بن ظفر، ترجمه تاریخ یمینى، به اهتمام جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1345
ـ جوزجانى، منهاج سراج، طبقات ناصرى، ج1، تصحیح مقابله و تحشیه عبدالحى حبیبى، تهران، دنیاى کتاب، 1363
ـ حبیبى عبدالحى، تاریخ افغانستان بعد از اسلام، چاپ دوم: تهران، دنیاى کتاب، 1363
ـ ـــــــــــــــ، جغرافیاى تاریخى افغانستان، چاپ دوم: پیشاور، مرکز نشراتى میوند، 1378
ـ حداد عادل، غلامعلى، دانشنامه جهان اسلام، ج3، چاپ دوم: تهران، بنیاد دائرهالمعارف اسلامى، 1378
ـ حموى، یاقوت، معجم البلدان، ج1، بیروت، دار الکتب العلمیه، بىتا
ـ دائرهالمعارف آریانا، ج4، کابل، انجمن دائرهالمعارف افغانستان، مطبعه دولتى، میزان، 1331 ق
ـ رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج1، چاپ سوم: قم، انتشارات انصاریان، 1380
ـ زرینکوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت، چاپ دهم: تهران، انتشارات سخن، 1378
ـ زورقى، ناصر، «هیرمند: رژیم حقوقى و نقش آن در جابجایى تمدنهاى باستان»، اسوه، سال هفتم، ش 8 / پیاپى 83، آبان 83
ـ سمعانى، عبدالکریم بن محمد بن منصور، کتاب الانساب، ج1، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1419 ق
ـ شاملو، ولى قلى بن داود قلى، قصص الخاقانى، پاورقى سیدحسن سادات ناصرى، چاپ اول: تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1376
ـ صدیقى، غلامحسین، جنبشهاى دینى ایرانى (در قرن 2 و 3 ق)، چاپ دوم: تهران، انتشارات پاژنگ، 1375
ـ صفا، ذبیحاللّه، تاریخ ادبیات در ایران، ج1، تهران، انتشارات فردوس، 1363
ـ غلاممحمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ج1، قم، احسانى، بىتا
ـ قلقشندى، احمد بن على، جغرافیاى تاریخى ایران در قرن نهم هجرى، برگرفته از کتاب صبح الاعشى فى صناعه الانشاء، ترجمه محجوب زویرى، چاپ اول: تهران، انتشارات وزارت خارجه، 1380
ـ کلینى، کافى، تحقیق علىاکبر غفارى، ج5، چاپ سوم: تهران، دارلکتب الاسلامیه، 1376
ـ گروهى از پژوهشگران، افغانستان (مجموعه مقالات)، ترجمه سعید ارباب شیرانى، هوشنگ اعلم، تهران، بنیاد دایره اسلامى، 1376
ـ لسترنج، جغرافیاى تاریخى سرزمینهاى خلافت شرقى، ترجمه محمود عرفان، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1364
ـ مارکوارت، یوزف، ایرانشهر بر مبناى جغرافیاى موسى خورنى، ترجمه مریم میراحمدى، چاپ اول: تهران، انتشارات اطلاعات، 1373
ـ محرمى، غلامحسن، تاریخ تشیع، چاپ دوم: قم، انتشارات ناصح، 1382
ـ مقدسى، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فى معرفه الاقالیم، چاپ اول: بیروت، موسه العربیه للدراسات و النشر و ابوظبى، دار السویدى للنشر و التوزیع، 2003 م
ـ منتظرىمقدم، حامد، «هند از نگاه مسعودى»، فصلنامه علمى ـ تخصصى نامه تاریخ پژوهان، سال یکم، ش 2، تابستان 1384
ـ موسوى بجنوردى، کاظم، دائرهالمعارف بزرگ اسلامى، ج12، چاپ اول: تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامى، 1383
ـ میرى، مهدى و حمید حسنعلىپور، پیشینه تجارت در شهر سوخته، چاپ اول: افغانستان، دانشگاه زابل، 1382
ـ ناجى، محمدرضا، تاریخ و تمدن اسلامى در قلمرو سامانیان، تهران، انتشارات مجمع علمى تمدن و فرهنگ سامانیان، 1378
ـ نجاشى، تهذیب المقال فى تنقیم الرجال، ج 2، به اهتمام سیدمحمدعلى الموحد الابطحى، نجف اشرف، 1390 ق
ـ نویسنده نامعلوم، تاریخ سیستان، تصحیح ملکالشعراى بهار، چاپ دوم: تهران، انتشارات پدیده خاور، 1366
ـ نویسنده نامعلوم، حدود العالم من المشرق الى المغرب، ترجمه میرحسین شاه، چاپ اول: تهران، دانشگاه الزهراء علیهاالسلام، 1373
ـ یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، البلدان، چاپ اول: بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422 ق
_ Murray, M.A; Encyclopedia International; New York, 1967, vol
_ Monkhouse, F. J; A Dictionary of Geography; London,
شهر بُست در شرق سیستان و در کناره رود هیرمند، با شهر زرنگ مرکز سیستان در یک عرض جغرافیایى قرار دارد و در منابع جزء کابل، خراسان و سیستان به شمار آمده است. این شهر که قدمت آن به 500 قبل از میلاد مىرسد، مرکز مبادلات بازرگانى بین هند و بلاد اسلامى بوده است. بُست، اول بار توسط غوریان به آتش کشیده شد و پس از آن در دوره صفویان به توپ بسته شد. شهر جدید بُست به نام لشکرگاه، امروزه مرکز ولایت هلمند و یکى از مراکز عمده کشاورزى افغانستان است
واژگان کلیدى: بُست، لشکرگاه، سیستان، هیرمند و جغرافیاى تاریخى.
شهر باستانى بُست در شرق حوزه سیستان، موقعیت استراتژیکى بسیار نیرومندى از نظر اقتصادى، سیاسى و نظامى داشته و نقش بسیار مهمى در تحولات شرق و جنوب شرق خلافت اسلامى ایفا کرده است، همچنانکه دورى از مرکز خلافت، آن را مکان و مرکزى مناسب براى شورشها و قیامهاى خوارج و عیاران قرار داده بود. یکى از اولین دولتهاى مستقل اسلامى در همین سرزمین پاگرفت و غازیان، آنجا را پایگاه مناسبى براى جهاد علیه کفار مىدانستند. با توجه به این ویژگىهاست که در متون قدیمى، به خصوص متون جغرافیایىِ عمده، همچون المسالک والممالک ابن خرداذبه، مسالک و ممالک اصطخرى، صوره الارض ابن حوقل و; مطالبى در مورد بُست وجود دارد. البته نوشتار مستقلى در مورد بُست و تاریخ آن نگاشته نشده و در تاریخهاى عمومىو مدخل بُست در دایرهالمعارفها، مطالب کلى و مختصرى درباره جریانهاى سیاسى و اجتماعى عمده آمده که گاهى حتى در حد آمدن یک اسم بوده است
در این نوشتار به زوایایى از جغرافیاى تاریخى بُست ـ به عنوان زیربناى مطالعاتىِ بُست ـ تحت موضوعاتى، نظیر موقعیت جغرافیایى بُست، پیشینه تاریخى، توابع و آبادىهاى مهم آن، راههاى بازرگانى، محصولات کشاورزى، منابع طبیعى، ویژگىهاى انسانى و تحولات سیاسى این خطه پرداخته شده است. دوره زمانى مورد بحث نیز ـ همانگونه که در عنوان مقاله قید شده است ـ از آغاز تا دوره معاصر است، جز در مورد جغرافیاى سیاسى ـ تاریخى بُست که به سبب گستردگى مباحث آن، تنها تا پایان امویان پىگیرى خواهد شد
درباره ریشه قدیم نام بُست به تحقیق نمىتوان چیزى گفت یا از مطالب متون کهن چیزى به دست آورد. البته اسمها و شهرهاى بسیارى داریم که به نام پهلوانان نامى یا رجال تاریخى هستند، مانند مکانهاى بسیارى که به نام رستم در افغانستان واقع است یا وادى پشین که با نام کىپشین در شاهنامه مشابهت دارد. بر همین اساس، احتمال مىرود که نام شهر قدیم بُستِ کنار رود هلمند (هیرمند)، هم با نام اوستایى بُسته وئیرى، ربطى داشته باشد که پسر زریر، برادرزاده گشتاسب بود.175
به عقیده استاد عبدالحى حبیبى این نام در فروزدین یشت بستورى یا بستور بوده که در شاهنامه، اشتباهاً نستور نوشته شده است.176 به هر صورت اگر بنابر رأى برخى از نویسندگان، بُست از بُستور و بُسته وئیرى گرفته شده باشد، سؤال این است که پسوند بُست (وئیرى) چه معنایى داشته و چرا حذف شده است؟
در مورد نام بُست، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه دیدگاه دیگرى دارد. وى بُست را از آبُست دانسته و مدعى است که در بیشتر منابع تاریخى و جغرافیایى آبُست ضبط شده است.177 البته ایشان نامى از منابع نیاورده و معلوم نیست منظور ایشان، کدام کتاب تاریخ یا جغرافیا است؛ ما در کتابهاى تاریخى و جغرافیایى (متون جدید و قدیم) که در دسترس است چیزى در این مورد نیافتیم
همچنین نویسندهاى عربزبان سبب نامگذارى شهر بُست را آن دانسته که از آن بوى میوهها و باغها برمىخیزد یا بلند است.178
جغرافىدانان مسلمان و سیاحان فرنگى بُست را به صورتهاى بُست، بِست، قلعه بُست، قلعه بِست و کله بُست و مانند آن ذکر کردهاند و جغرافىدانان عصر باستان این منزلگاه را با نامهاى بستیا دزلویتا، بستیگیا دزلنگا، بیسپولیس و بیات مىشناختند.179
هماکنون در ساحل چپ رود هیرمند (هلمند)، و در ملتقاى این رود با رود ارغنداب خرابههاى شهر کهن و تاریخى بُست دیده مىشود که یکى از مراکز مهم مدنیت قدیم این سرزمین بوده است180 و آثار بهجا مانده، از عظمت و شکوه بسیار آن در ادوار گذشته، حکایت مىکند
شهر بُست قدیم در طول جغرافیایى 91 درجه و 38 دقیقه و عرض جغرافیایى 32 درجه و 55 دقیقه181 با شهر باستانى زرنج که هماکنون مرکز ولایت نیمروز افغانستان و در منتهىالیه جنوب غربى آن واقع مىباشد، تقریباً در یک عرض جغرافیایى قرار گرفته و در شرق آن واقع شده است.182 این شهر در مقایسه با تمام توابع شرقى سیستان بزرگ، بزرگترین شهر بوده است و نهر هیرمند که از پشت کوههاى غور خارج شده و از سرزمین رخج و داور عبور مىکند، بر بُست جارى مىشود و سپس به سوى مرکز سیستان مىرود.183
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان یادگیری خودتنظیمی در بین حافظان قرآن و غیر حافظان قرآن با pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان یادگیری خودتنظیمی در بین حافظان قرآن و غیر حافظان قرآن با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
فرضیههای تحقیق
روش
یافتهها
بحث و تفسیر
منابع
سلیمان نژاد، اکبر، شهرآرای، مهرناز، «ارتباط منبع کنترل وخودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی»، مجله روانشناسی وعلوم تربیتی، سال سی ویکم، ش 2، 1380، ص 198-175
سیف، علی اکبر، روانشناسی پرورشی، چ پانزدهم، تهران، انتشارا ت آگاه، 1384
صمدی، معصومه، «بررسی خود تنظیمی یادگیری دانشآموزان و والدین»، مجله روانشناسی وعلوم تربیتی، 1383، ش 1(34)، ص 175-157
طالعپسند، سیاوش، محمدیآریا، علیرضا، بررسی پیشینه تجربی فراشناخت باتوجه به سن و جنس، تهران، طرح پژوهشی مؤسسه پژوهشی برنامه ریزی درسی و نوآوریهای آموزشی، 1383
عباباف، زهره، «مقایسه راهبردهای شناختی وفراشناختی دانشآموزان دوره متوسطهدردروس عمومی وتخصصی»، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، سال هفتم، ش 25، 1378، ص 150-119
کجباف، محمدباقر، «رابطه باورهای انگیزشی وراهبردهای خود تنظیمی با عملکرد تحصیلی»، تازههای علوم شناختی، 1382، ش 1(5)، ، ص 33-27
کدیور، پروین، «بررسی سهم باورهای خود کارامدی، خودگردانی، هوش، وپیشرفت درسی دانشآموزان به منظور الگویی برای یادگیری بهینه»، مجله علوم تربیتی وروانشناسی، سال دهم، ش1و2، 1382، ص 58-45
کرمینوری، رضا، نصرتی، کبری، «بررسی انواع حافظه در دانشآموزان دختر حافظ وغیر حافظ قرآن»، تازههای علوم شناختی، 1381، ش3(4)، ص 26-12
گیج، نیتل، برلاینر، دیوید سی، روانشناسی تربیتی، ترجمه خوی نژاد وهمکاران، مشهد، مؤسسه انتشارات حکیم فردوسی، 1374
Anderson, B. F.,Cognitive Psychology Study of Knowing, Learning and Thinking, New York, Academic Press,
Alexander, P. A., “Psychology in Learning and Instruction (Educational Psychology)”, Prentice Hall, v 13, 1998, p 263–287
Bembenutty, H., “Self-Regulation of Learning and Academic Delay of Gratification: Gender and Ethnic Differences among College Students”, Journal of Advanced Academics, v 18, 2008, p 586-
Chang, C. Y., “A study of the relationship between college studentsacademic performance and cognitive style, metacognition, motivational and self regulated factors”, Educational Psychology, v 24, 1991, p 145-
Christopher, A. et al., “The relation between goal orientation and students motivational beliefs and self –regulated learning”, Learning and Individual Differences, v 8, 2002, p 211-
Schunk, D. H., Pajares, F., The Development of Academic Self-Efficacy.Chapter in A. Wigfield & J.Eccles (Eds.), Development of achievement motivation,
San Diego, Academic Press,
Eysenck, M. W., Keane, M. T., Cognitive Psychology: A Student’s Handbook, Psychology press, New York,
Flavell, J. H., Cognitive Development, Prentice Hall, New Jersey, 2t.Ed,
Hee,Yoon.cho., “self –regulated learning and Instructional Factors in the scientific Inquiry of scientifically Gifted Korean middle School Student”, Gifted Chihd Quarterly, v 53, 2009, p 203-
Isaacson, R. M., Fujita, F., “metacognitive knowledge monitoring and Self –regulated learning”,Journal of the Scholarship of Theaching and Learning, v 6(1), 2006, p 39-
Lemos, S. L., “Students goals and self-regulation in the classroom”, International Journal of Educational Research, v 31, 1999, p 471-
Pentrich, P. R., “Motivation and learning strategies Interaction with Achievement”, Development Review, v 6, 1986, p 121-
Perner, J. et al.,”Children’s Reasoning and the Mind”, Psychology Press, v 3, 2000, p 367-
Perry, N., “Young children’sself-regulated learning and contexts that support it”, Journal of Educational Psychology, v 90, 1998, p 15-
Schoenfeld, A. H., What’s All the Fuss About Metacognition In A. H. Schoenfeld (Ed.) Cognitive Science and Mathematics Education, Hillsdale, Lawrence Erlbaum Associates,
Zimmerman, B. J., Martinez-pons, “Development of a structural Interview for assessing student use of self –Regulation learning strategies”, American Educational Research, v 23, 1986, p 614-
مقاله حاضر به بررسی مهارتهای یادگیری خودتنظیمی1 بین سه گروه (حافظان قرآن مبتدیان و غیر حافظان) میپردازد. در این مطالعه که در چارچوب طرح پیمایشی است، تعداد 120 نفر نمونه (40 نفرحافظان قرآن، 40 نفر مبتدی و40 نفرغیرحافظ قرآن) در سه پایه تحصیلی راهنمایی دبیرستان و دانشگاهی به طور تصادفی انتخاب و مقاسیه شدهاند. از آزمون یادگیری خودتنظیمی بوفارد برای اندازهگیری میزان مهارتهای یادگیری افراد سه گروه استفاده شده و دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس وt مستقل، تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، میزان مهارتهای یادگیری خودتنظیمی در بین حافظان قرآن و غیر حافظان به طور معناداری متفاوت بوده است؛ یعنی حافظان قرآن در مهارتهای یادگیری خودتنظیمی، عملکرد بهتری در مقایسه با غیرحافظان داشتهاند. (05/0p<) ولی بین سن، تحصیلات و جنسیت در نمره یادگیری خودتنظیمی، تفاوت معناداری مشاهده نشده است. همچنین مشخص شده است که مهارت حفظ قرآن، سایر مهارتهای غیر قرآنی را نیز افزایش میدهد.
کلید واژهها: حافظان قرآن، یادگیری، خودتنظیمی.
یادگیری، یک فرایند است. در هر فرایند، عوامل و متغیرهایی در حال تعاملاند. بر خلاف گذشته که تصور میشد توانایی یادگیری هر فرد، تابعی از میزان هوش و استعدادهای اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان روانشناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیینکننده عواملِ ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیرذاتی نیز در این رابطه، مهم قلمداد میشوند. یکی از این موارد «راهبردهای یادگیری» است که روانشناسی تربیتی در کشف این راهبردها، در چند سال اخیر، پیشرفت زیادی داشته است. یادگیری برای انسان و سایر موجودات زنده، اهمیت بنیادینی دارد. در عمل، تمام فعالیتهای روزانه ما (صحبت کردن، فهمیدن، خواندن، ارتباط اجتماعی و;) وابسته به دریافت و ذخیره اطلاعات از محیط پیرامون ما میباشد. حافظه و یادگیری، ما را قادر میسازد تا مهارتهای تازه آموخته و رفتارهای تازه در خود ایجادکنیم. بدون یادگیری احتمالاً هیچگونه حیات انسانی وجود نمیداشت
یکی از مفاهیم مطرح در تعلیم و تربیت معاصر «یادگیری خودتنظیمی»2 است. خودتنظیمی در یادگیری از مقولههایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967م توسط بندورا مطرح شد
زیمرمن(1986م) نیز به عنوان یکی از نظریهپردازان تئوری شناختی ـ اجتماعی، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی را نوعی یادگیری تعریف کرده است که در آن دانشآموزان به جای آنکه برای کسب مهارت و دانش، بر معلمان و والدین یا دیگر عوامل آموزشی تکیه کنند، شخصاً کوششهای خود را شروع و هدایت میکنند
یادگیری خودتنظیمی، «راهبردهای شناختی»4 و «فرا شناختی»5 را در بر میگیرد. راهبردهای شناختی به راهبردهایی که دانشآموزان برای یادگیری به خاطرسپاری، یادآوری و درک مطلب از آنها استفاده میکنند، اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی، و هم برای تکالیف پیچیدهتر که به درک و فهم نیازمندند، کاربرد دارد6 منظور از راهبردهای فراشناختی، مجموعه فرآیندهای برنامهریزی، بازبینی و اصلاح فعالیتهای شناختی است.7 فرایندهای شناختی همان راهبردها یا استراتژیهای یادگیری هستند که با تسهیل فرایند یادگیری، عملکرد تحصیلی فراگیران را بهبود میبخشند. همچنین باورهای فراشناختی به مجموعه فرایندهای برنامهریزی، بازبینی و اصلاح فعالیتهای شناختی اشاره میکنند. منظور از خودتنظیمی این است که دانشآموزان مهارتهایی برای طراحی، کنترل و هدایت یادگیری خود دارند و به یادگیری تمایل دارند تا کل فرایند یادگیری را ارزیابی کرده و به آن بیندیشند.8 سازه خودتنظیمی به آموزش استراتژیهایی اشاره دارد که افراد را قادر میکند جهتگیری هدفهای خود را در فرایند یادگیری رشد دهند. به عبارت دیگر، یادگیری خودتنظیمی فقط یادگیری دانشآموزان را تقویت نمیکند، بلکه فرصتهایی را برای آنها فراهم میکند تا به طور فعال، فرایندهایی مانند تنظیم اهداف خودکنترلی، خودارزشیابی و خودانگیزشی را مدیریت کنند
خودتنظیمی پیامدهای ارزشمندی در فرآیند یادگیری، آموزش و حتی موفقیت زندگی دارد. سازگاری و موفقیت در مدرسه مستلزم آن است که دانشآموزان با توسعه خودتنظیمی یا فرآیندهای مشابه، شناخت، عواطف یا رفتارهای خود را گسترش داده و تقویت کنند تا بدین وسیله بتوانند به اهدافشان برسند.10 در پژوهشی که ارتباط بین جهتگیری هدف و باورهای انگیزشی با یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان، بررسی شده نتایج نشان داده است که جهتگیری درونی هدف و الگوهای انگیزشی مثبت با استفاده بالا از راهبردهای شناختی و خودتنظیمی همراه است.11 در مطالعهای دیگر، نقش دانش فراشناخت و یادگیری خودتنظیمی در موفقیت تحصیلی بررسی شده است. یافتهها نشان داده که دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی بالا، از مهارتهای فراشناخت و خودتنظیمی، بیشتر استفاده میکنند.12 در پژوهشی که روی دانشآموزان تیزهوش کرهای صورت گرفته، معلوم شده است که بین میزان پرسشهای آزاد علمی در کلاس و یادگیری خودتنظیمی، ارتباط معناداری وجود دارد.13 همچنین تحقیقات دیگر نشان میدهند که مهارتهای خودتنظیمی، در یادگیری نقش مؤثری دارند. همچنین بررسیها نشان داده است که بین باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی، ارتباط وجود دارد.14 همچنین بین راهبردهای خودتنظیمی در یادگیری دانشآموزان قوی و متوسط با دانشآموزان ضعیف، تفاوت معناداری مشاهده شده است.15 از بین کنشهای شناختی، حافظه، نزدیکترین رابطه را با یادگیری دارد.16فلاول17 (1985م)، حافظه را نوعی حل مسأله میداند که عمل ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات را به عهده دارد. او معتقد است تحول رفتارهای راهبردی در حافظه به طور ارادی و تدریجی است. یادگیری مستلزم عوامل مختلفی، از جمله بهکارگیری انواع خاصی از راهبردهای شناختی است. یکی از فرایندهای مهمی را که در حافظه صورت میگیرد، فرایند شناختی گویند. این فرایند از مرحله برداشت حسی شروع میشود و تا بازیابی اطلاعات از حافظه دراز مدت ادامه دارد. از آنجا که این فرایندها به دانستن و شناخت مربوط میشوند، به آنها فرایندهای شناختی حافظه میگویند. این فرایندها در سه دسته تکرار18 و مرور، بسط یا گسترش19 و سازماندهی تقسیم میشوند. به این فرایندها، استراتژیها یا راهبردهای شناختی گویند
هندری (1994م)، راهبردهای شناختی را طرحها یا روشهایی برای حل یک مسئله میداند. او معتقد است که راهبردهایشناختی، اکتشافهایی برای پردازش اطلاعات هستند. افراد در فرایند کسب اطلاعات نیازمند نظم دهی به محرکهای خارجی، فعالیت علمی و خلاق هستند و برای این منظور، استفاده از راهبردهای شناختی این نیاز را تأمین میکند. اصطلاح فراشناخت، دانش فرد درباره فرایندهای شناختی خود و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری است. به عبارت دیگر، فراشناخت، دانش یا آگاهی فرد از نظامشناختی خود است
لموس22 (1999م) معتقد است که خودتنظیمی به معنای ظرفیت فرد برای تعدیل رفتار، متناسب با شرایط و تغییرات محیط بیرونی و درونی است. او توضیح میدهد که خودتنظیمی شامل توانایی فرد درساماندهی و خودمدیریتی رفتارهایش برای رسیدن به اهداف گوناگون یادگیری است. دانشآموزان خودنظمده، فراشناختی هستند و از روشهای مطالعه و یادگیری خود، آگاهی دارند. دانشآموزی که بر فرایند یادگیری و عوامل مؤثر و موانع یادگیری خود نظارت میکند، در واقع، از فراشناخت استفاده کرده است. از آنجا که دانشآموزان از لحاظ نظارت شخصی در یک سطح نیستند، معلمان برای فراشناختیتر شدن دانشآموزان لازم است این باور را در دانشآموزان ایجاد کنند، زیرا یادگیری، عملی هشیارانه، هدفمند و مسلتزم تلاش و کوشش فراوان است
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.