پروژه دانشجویی مقاله رابطه نظریه و مشاهده در علوم اجتماعی بر اساس حکمت صدرایی با pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رابطه نظریه و مشاهده در علوم اجتماعی بر اساس حکمت صدرایی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
1 مفهومشناسی بحث
2 مشاهده
3 رابطه نظریه و مشاهده
منابع و ابزار معرفت از دیدگاه فلاسفه اسلامی
دستیابی به نظریههای تجربی
آزمون نظریههای تجربی
الف. ارزیابی مبنایی
ب. ارزیابی روشی
ج. ارزیابی ساختاری
د. آزمون تجربی مرحله سوم
مکانیسم تعمیم
قیاس تجربی
نقش مشاهده موارد خلاف در ابطال نظریه
استنباط
نظریههای عقلی
دستیابی به نظریههای شهودی و نقلی
آزمون نظریههای شهودی و نقلی
دستیابی به نظریههای هنجاری و آزمون آن
دستیابی به یقین در علوم اجتماعی
نفسالامر در اعتباریات
نتیجهگیری
آیا مشاهده منبع نظریه است؟
منابع
باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362
بوعلی سینا، شرح برهان شفا(2-1)، محمدتقی مصباح یزدی، تحقیق و نگارش: محسن غرویان، قم، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1386
پارسانیا، حمید،«روششناسی فلسفه سیاسی و علم سیاست»، علوم سیاسی، ش 22 ، 1382(أ)
ـــــ ، عرفان و سیاست، قم، موسسه بوستان کتاب «مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم»، 1386
پارسانیا، حمید، علم و فلسفه، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه، 1383 (ب)
جوادی آملی، عبدالله، درآمدی بر آزاداندیشی و نظریهپردازی دینی، مجموعه سخنرانی، دانشگاه باقرالعلوم، قم، موسسه بوستان کتاب، 1383
ـــــ ، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، اسرا، 1386 (ج)
ـــــ ، تبیین براهین اثبات خدا، ویراستار حمید پارسانیا، قم، اسراء، چ1، بیتا
ـــــ ، معرفتشناسی در قرآن، تنظیم و ویرایش حمید پارسانیا، چ چهارم، قم، مرکز نشر اسراء، 1386،(أ)
حسینزاده، محمد، پژوهشی تطبیقی در معرفتشناسی معاصر، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
حقی، علی، «روش شناسی علوم تجربی» پژوهشی تطبیقی، تاریخی، انتقادی، تهران، سعاد، 1384
خاکی، غلامرضا، روش تحقیق با رویکردی به پایاننامه نویسی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مرکز تحقیقات علمی کشور، کانون فرهنگی انتشاراتی درایت، 1378
خوانساری، محمد، منطق صوری، تهران، آگه، 1363
دورانت، ویل، تاریخ فلسفه، ترجمه عباس زریاب، چ دوازدهم، بیجا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374
رفیعپور، فرامرز، «کندکاوها و پنداشتهها» مقدمهای بر روشهای شناخت جامعه و تحقیقات اجتماعی، تهران، انتشار، 1360
سروش، عبدالکریم، مبادی مابعد الطبیعی علوم نوین، برت، ادوین آرتور ترجمه عبدالکریم سروش، بیجا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی و موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1369
ـــــ ، «درسهایی در فلسفه علم الاجتماع» روش تفسیر در علوم اجتماعی، تهران، نی، 1376
طباطبایی، سیدمحمدحسین، برهان، ترجمه تصحیح و تعلیق مهدی قوام صفری، چ دوم، قم، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، (ب)، 1387
ـــــ ، اصول فلسفه و روش رئالیسم، بیجا، بینا، بیتا
لیتل، دانیل، تبیین در علوم اجتماعی: درآمدی به فلسفه علم الاجتماع، ترجمه عبدالکریم سروش، تهران، موسسه فرهنگی صراط، 1373
مصباحیزدی، محمدتقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، چ دوم، بیجا، شرکت چاپ و نشر بینالملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1379
ـــــ ، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1378
مطهری، مرتضی، مسئله شناخت، تهران، صدرا، 1368
ـــــ ، شرح مبسوط منظومه، چ چهارم، بیجا، حکمت، 1369
ـــــ ، جامعه و تاریخ، چ هشتم، قم ، صدرا، 1375
ـــــ ، فلسفه تاریخ، چ پانزدهم، قم، صدرا، 1387
ـــــ ، اصول فلسفه و روش رئالیسم، بیجا، بینا، بیتا
هورکهایمر، ماکس، نظریههای سنتی و نظریههای انتقادی، جامعه شناسی انتقادی، ویراستار پل کانرتون، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، اختران، 1385
گلدنر، آلوین، بحران جامعهشناسی غرب، ترجمه فریده ممتاز، بیجا، بینا، 1368
رابطه نظریه و مشاهده موضوعی است که مکاتب مختلف علوم اجتماعی، متناسب با مبانی هستیشناختی و معرفتشناختی خود، پاسخهای متفاوتی به آن دادهاند. با توجه به نگاه متفاوتی که در مورد منابع و ابزار معرفت از یک سو، و سطوح واقعیت و معرفت از سوی دیگر در فلسفه اسلامی وجود دارد، ماهیت نظریه، و مشاهده و به طور طبیعی، رابطه نظریه و مشاهده نیز از این دیدگاه متفاوت خواهد بود. از دیدگاه فلسفه اسلامی، انواع نظریه از جمله نظریههای تجربی، عقلی، شهودی و نقلی قابل تصور است که هر یک ممکن است دارای ابعاد انتقادی و هنجاری نیز باشند. روشناست هر دسته از نظریههای فوق، از منبع متناسب، برخاسته و با نفسالامر ویژه خود ارزیابی میشود. بنابراین، «مشاهده» به تنهایی منبع مناسبی برای هیچ یک از نظریههای فوق نیست. آزمون نیز فقط قادر به ارزیابی برخی از ابعاد نظریههای تجربی، آن هم به ضمیمه قواعد عقلی، میباشد.
کلیدواژهها: نظریه، مشاهده، علوم اجتماعی، نظریهپردازی، نظریهآزمایی، حکمت صدرایی.
رابطه نظریه و مشاهده یکی از مسائل فلسفه علوم اجتماعی است که با دو رویکرد میتوان مورد بررسی قرار داد. در رویکرد اول، به نقش نظریه یا معرفت نظری در مشاهده پرداخته میشود. در این زمینه، پرسشهایی از این قبیل مطرح است: آیا مشاهده ناب و پیراسته از هرگونه نظریه وجود دارد؟ یا همه مشاهدات تحت تاثیر نظریه یا مجموعهای از نظریهها شکل میگیرد؟ در رویکرد دوم، این پرسش مطرح است که آیا مشاهده منبع تولید نظریه است یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا شواهد تجربی، مولد نظریه هستند و این رابطه تولیدی است؟ و یا شواهد صرفا منبه و زمینهساز نظریهها محسوب میشوند و رابطه تنبیهی میان آنها حاکم است؟ آیا نظریه مسبوق به مشاهده است یا سابق بر آن؟ یعنی، آیا در آغاز باید به جمعآوری شواهد پرداخت و سپس، به نظریهپردازی دست زد، یا به عکس؟ در این پژوهش، ما به دنبال پاسخ به سؤالات فوق از دیدگاه علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیتالله جوادی آملی هستیم
اندیشمندان تجربهگرا و مابعد تجربهگرا، در قالب مکاتب گوناگونهمچون اثباتگرایی، تأییدگرایی، ابطالگرایی، انتقادی، ابزارگرایی و رئالیسم انتقادی، درمورد اینکه مشاهده منبع نظریه و ملاک ارزیابی آن است یا نه، دیدگاه مختلفی را مطرح کردهاند. اما هیچیک از مکاتب فوق، از نقدهای جدی مصون نماندهاند تا جایی که برخی، از جمله ابزارگرایان با پاککردن صورت مسئله، به فایدهمندی نظریه به عنوانملاکارزیابی آن روی آوردهاند
اندیشمندان پیش از تجربهگرایی نیز نظریههایی در این خصوص ارائه نمودهاند که آغاز آن را، همچون بسیاری از مسائل دیگر، به یونان باستان باز میگردانند. این دوره توسط سقراط (متوفای399 پ.م.) آغاز، و سپس توسط افلاطون و پس از آن ارسطو ادامه مییابد. در این دوره، فلسفه به عنوان اسم عامی برای همه علوم حقیقی به کار میرفت. پس از مدتی، مرکز علمی از آتن به اسکندریه تغییر یافت که تا قرن چهارم فعّال بود. اما در سال 529 به دستور امپراطور روم شرقی، مدارس علم و فلسفه در آتن و اسکندریه تعطیل شد و فلسفه در این منطقه به خاموشی گرایید.1 چندی بعد، در نقطهای دیگر از جهان فارابی و ابنسینا،که افکار فلسفی آن عصر را آموخته بودند، یک نظام فلسفی ارائه کردند که علاوه بر افکار افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان اسکندریه و عرفای مشرق زمین، متضمن اندیشههای جدیدی نیز بود. هرچند به دلیل سهم زیاد ارسطو، فلسفه ایشان صبغه ارسطویی و مشایی داشت. در این جریان، سهروردی از طریق بازبینی نقادانه غزالی، بغدادی و رازی، مکتب اشراق را به وجود آورد که بیشتر صبغه افلاطونی داشت. سرانجام قرنها بعد، صدرالدین شیرازی که بر دوش مشائیون، اشراقیون، طوسی، دوانی، دشتکی، بهایی و میرداماد ایستاده بود، نظام فلسفیای را ارائه داد که ترکیبی از فلسفه مشاء، اشراقی و مکاشفات عرفانی بود.2 این مکتب، تا عصر حاضر به صورتی زنده و پویا ادامه یافته و فیلسوفانی چون علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیتالله جوادی آملی را میتوان از نظریهپردازان این مکتب به شمار آورد
برخی معتقدند در این مکتب، تبیین پدیدههای طبیعی و اجتماعی بیشتر از طریق قیاس3 انجام میگیرد. به اعتقاد ایشان، علم در این دوره به شدت کلگرا و عاجز از پیشبینی بوده و بیش از آنکه عالم را به تغییر جهان توانا سازد، وی را در تفسیر آن یاری مینمود. بیش از آن که به کشف قوانین و روابط میان پدیدهها شوق نشان دهد، به پردهبرداری از ماهیات متمایل بود.4اینکه در این دوره، به طبیعت پدیده اکتفا و از توجه به بستر و شرایط واقعی آن و همچنین تعامل آن با سایر پدیدهها چشمپوشی میشد
اما شواهد تاریخی، که حاکی از توجه دانشمندان این دوره به استقرا و تجربه است، ادعای فوق را نقض میکند. به عنوان مثال، ارسطو را به دلیل مطالعات تجربیاش بر حیوانات، در زمره طلایهداران علم زیستشناسی میشناسند. همچنین مطالعه تجربی وی بر پوست تخم مرغ در مراحل مختلف رشد جوجه و فعالیتهایی از این قبیل، موجب شده تا او را بنیانگذار علم جنین شناسی بنامند.6 نمونه دیگر مطالعات تجربی بوعلی در مورد طب و خواص داروهای گیاهی است که عظمت آن بر همگان روشن است
بر این اساس، توجه بیشتر به روش برهانی در این مکتب، نه تنها به دلیل غفلت از روش تجربی و استقرا نبوده، بلکه به دلیل درک عمیق دانشمندان این دوره از روش تجربی و اشکالات وارد بر آن و اعتقاد به عدم دستیابی به یقین علمی، بر اساس این روش از سوی عقلگرایان این دوره میباشد. در نهایت، میتوان گفت: از آنجایی که فلاسفه چندین قرن پیش از تجربهگرایان متوجه اشکالات استقرا بودهاند، آن را منبع مناسبی برای نظریه نمیدانستند. از اینرو، روش برهانی را که میتواند از مقدمات تجربی هم بهره ببرد، مناسب میدانستند
مکاتب مختلف، تعاریف متفاوتی از «نظریه» ارائه میکنند: مکاتب رئالیستی که به کاشفیت قائل هستند، بیشتر بر جنبه تبیینی نظریه تأکید دارند. پراگماتیسم، که معتقد به خلق و نه کشف نظریه هستند، بر جنبه کاربردی آن و فایدهمندی آن اصرار دارند و مکاتب انتقادی هم ابعاد انتقادی و رهایی بخشی نظریه را برجسته میسازند
اما فلسفه اسلامی، میتواند همه جنبههای فوق و حتی جنبههای دیگری از نظریه را بدون هیچ تضاد و تناقضی در یک جا جمع نماید. بنابراین، منظور از «نظریه» در این پژوهش، از یک تک گزاره تا یک دستگاه نظری، که در صدد تبیین یا تفسیر واقعیت است، را در بر میگیرد و میتواند بعد انتقادی و هنجاری هم داشته باشد. نظریه در این رویکرد قادر است از تبیین و تفسیر واقعیتهای طبیعی فراتر رفته و به تأویل پدیدههای اجتماعی غیر طبیعی نیز بپردازد
مشاهده عبارت است از: شناسایی، نامگذاری، مقایسه، توصیف و ثبت آنچه در عالم واقع روی میدهد.7 مشاهده همچون نظریه، از جنس گزارهها است؛ یعنی هر چند مشاهدات جزء حوادث و واقعیات هستند که در عالم خارج رخ میدهند، اما در مقام بررسی عالم خارج سنجیده نمیشود، بلکه دریافتها یعنی دادهها با دسته دیگری از دادهها با هم سنجیده میشوند. این دادهها، خود موجود خارجی نیستند، بلکه به ذهن وارد شده و به گزارهها بدل شدهاند. بنابراین، هنگامیکه بحث از اثبات یا ردّ نظریه توسط مشاهده است، ذهن نباید متوجه دنیای خارج شود
با توجه به مبانی هستیشناختی و معرفتشناختی گوناگون، روابط متفاوتی میان نظریه و مشاهده قابل تصور است. در دوره غلبه استقراگرایی با اعتقاد به اینکه علم از مشاهده آغاز میشود، تمام اهتمام دانشمندان به مقام گردآوری بود و عمل داوری خود به خود در ضمن آن انجام میگرفت؛ یعنی نظریه از دادهها برخاسته و در همان فرایند استقرا به اثبات هم میرسید. مکاتب اثباتگرایی و تأییدگرایی را میتوان در این دوره ارزیابی کرد.اما هنگامی که پوپر به پیروی از هانس رایشن باخ، میان دو مرحله گردآوری و داوری تفکیک قائل شد، تأکید بر مقام داوری و حتی انحصار روش علمی در آن غلبه یافت
به عبارت دیگر، به گونه اثباتی و تأییدی میتوان گفت: شخص عالم مشاهدهگر است، تجربیاتی انجام داده و به نظریهای میرسد و آن نظریه به دلیل همان مشاهدهها، تأیید یا اثبات شده است؛ یعنی نقش تجربه و مشاهده پیش از نظریه است.10 مقام گردآوری است که اهمیت دارد، نه مقام داوری. اما به گونه ابطالی باید گفت: برای پدید آمدن نظریه، به بستر تجربی نیازی نیست. از اینرو، دانشمند در اثر تجربه و مشاهده به نظریه خود دست مییابد؛ یعنی نقش تجربه پس از نظریه آشکار میشود.11 مقام داوری است که اهمیت مییابد. این نظریه را مکاتبی به تصویر کشیدهاند که تنها منبع و ملاک ارزیابی نظریه را تجربه شمرده، هر گزاره غیرحسی را غیرعلمی میدانند. اما از دیدگاه فلاسفه اسلامی، منابع و ابزارهای علم به تجربه محدود نمیشوند. بر همین اساس، نظریه انواعی مییابد که هر یک فرایند خاص خود را در تکوین و ارزیابی دارد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی تحقیق مطالبات حقوقی زنان از دیدگاه سه گروه از نخبگان با pdf دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق مطالبات حقوقی زنان از دیدگاه سه گروه از نخبگان با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
طرح مسأ له
روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه
الف- عالمان دینی پیشرو
الف- دیدگاه استاد شهید مطهری در باره زن
دید گاه های حقوقی استاد مطهری
1 - ارث
2 - تعدد زوجات
3 – حق طلاق برای زنان
ب– دیدگاه آیت الله خامنه ای در باره زن
دیدگاههای حقوقی آیت الله خامنه ای
1 – تفاوت دیه زن و مرد
2 – خشونت علیه زن
3 - ازدواج اجباری
4 – حق فتوا دادن
5 - ولایت بر فرزند
6 – حضانت فرزند
7 - اجازه خروج از منزل
ج- دیدگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره زن
دیدگاههای حقوقی آیت الله هاشمی رفسنجانی
1 - استقلال زن در انتخاب همسر
2 – ضرورت ازدواج
3 – اساس ازدواج بر یک مرد و یک زن استوار است .
4 - زن واستقلال مالی
5 – مساوات یا عدالت
6 - حق طلاق
ب- نواندیشان دینی
الف- آیت الله شیخ یوسف صانعی
دیدگاه آیت الله صانعی درباره زن
دیدگاه های حقوقی آیت الله صانعی
1 - برابری قصاص زن و مرد
2 - قیمومت مادر
3 - برابری دیه
4 – برابری شهادت زن و مرد
5 - اجازه خروج از منز ل
6 - تعدد زوجات
7 – حق طلاق
8 - خشونت علیه زن
9 - ولایت بر ازدواج دختر
ب- آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی
دیدگاه آیت الله موسوی بجنوردی در باره ی زن
دیدگاههای حقوقی آیت الله موسوی بجنوردی
1 – اختلاف دیه زن و مرد
2 - تعدد زوجات
3 - شهادت زن
4 - اجازه خروج از منزل
5 – حضانت فرزند
6 - خشونت علیه زن
ج- روشنفکران سکولار
الف- مهر انگیزکار
دیدگاه مهرانگیز کار درباره ی زن
دیدگاه های حقوقی مهرانگیز کار
1 – سن ورود زنان به قلمرو مسئولیت کیفری
2 - دیه
3 - ارزش شهادت زنان
4 – ارث زنان
5 - حق طلاق
6 – خروج از منزل
7 - خشونت علیه زن
ب- شیرین عبادی
دیدگاه شیرین عبادی درباره ی زن
1 – تعدد زوجات
2 – حضانت طفل
3 – نقش مادر در ازدواج فرزندان
5 – ازدواج اجباری دختران
جمع بندی
منابع
ابراهیم زاده ، عبد ا;، 1382، دین شناسی ، معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج ، ص
تشکری ، زهرا ، 1381، زن در نگاه روشنفکران ، کتاب طاها ، ص
خامنه ای ، سید علی ، 7/12/1379، درس خارج فقه واصول ،پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت ایت ا; خامنه ای
خامنه ای ، سید علی ، 1383، رساله اجوبه الاستفتائات ، امیر کبیر ، ص339،340- خامنه ای ،سید علی ، 1380،زن از دیدگاه مقام معظم رهبری، نوادر ، ص50 ، 47،90 ، ،67 ،103 ،
- سرخوش ،سوسن،1383،جزوه درس روشهای کیفی ،ص36،
صانعی ، فخر الدین ، 1385،شهادت زن در اسلام ، میثم تمار،ص61 ،
صانعی، یوسف، 1383، فقه زندگی- برابری قصاص ، میثم تمار، ص11،
صانعی ،یوسف، 1384، فقه زندگی – قیومت مادر، میثم تمار،ص14-
صانعی،یوسف، 1384، فقه زندگی – ارث زن از شوهر، میثم تمار،ص10،17،
صانعی،یوسف، 1384، فقه زندگی- برابری دیه ، میثم تمار،ص19،
طالب ،مهدی،1380،شیوه های علمی مطالعات اجتماعی ،دانشگاه تهران ،ص 19 ،
عبادی ، شیرین ، 1381 ، حقوق زن در قوانین جمهوری اسلامی ایران ، گنج دانش ، ص ،121، ،127،
عبادی ،شیرین ، 2/2/1383، حقوق بشر و زن ایرانی،خرد نامه همشهری،ص
کار ، مهر انگیز ،17/3/85، باران، شماره 10، زن وجنسیت در قوانین کیفری ایران
کار ،مهر انگیز،1377،ماهنامه زنان ،گفتگو
مطهری ، مرتضی،1357 ، نظام حقوق زن در اسلام ، صدرا ، ص 109 ،252،121،
0،322،
،مطهری، مرتضی ، 1364 ، پیرامون جمهوری اسلامی ، صدرا ،ص66،123،19،
موسوی بجنوردی ،سید محمد ،اعتماد ملی ، (روز نامه)27/8/85 ، عدالت اجتماعی وتعدد زوجات
هاشمی رفسنجانی ، علی اکبر ،1380 ،زن وعدالت اجتماعی ، سفیر صبح ، ص ، ،55،61،67، ،106،112،137،140،114،138،
وکیلی ، هادی ،1379، اسلام و فمینیسم ، دفتر نشر معارف ،ص 42،
شناخت و برر سی مطالبات زنان از مهمترین مسائلی است که می تواند برنامه ریزان و کار شناسان اجتماعی – فرهنگی را در محقق ساختن حقوق زنان و ارتقای نقش و جایگاه آنان در جامعه یاری نما ید.عدم آگاهی از مطالبات زنا ن و نیز فقدان شناخت کافی از حقوق واقعی زنان می تواند ابهامات و در نتیجه عدم رضایت آنان را در پی داشته باشد . این امر نه تنها نیمی از جمعیت کشور را دچار بحران می کند بلکه به تبع آن بر جنبه های دیگر حیات اجتماعی تاثیر می گذارد
هدف کلی این مطالعه شناخت حقوق زنان از دیدگاه نخبگان به منظور ارائه راهکار به تصمیم گیران و بر نامه ریزان است تا درهنگام قانونگذاری و برنامه ریزی مورد توجه قرار گیرد . این تحقیق از نوع مطالعات اکتشافی است و در استفاده از اسناد و متون از روش تحلیل محتوا و در تکمیل آن از مصاحبه استفاده گردیده است
این مقاله دیدگاههای سه گروه یعنی عالمان دینی پیشرو ، نواندیشان دینی و برخی از افراد که دیدگاه سکولار دارند را مورد بررسی قرار می دهد وپس از ارزیابی به استنتاج نظریه هر یک از آنان می پردازد
در پایان هر بخش ،نتیجه گیری کلی در قالب جدولی خاص می آید و سپس بررسی تطبیقی هر یک از بخشها با یکدیگر برای بدست آوردن نقاط اشتراک و افتراق انجام می شود . در آخر راه حل هایی برای ایجاد همگرایی بین نخبگان ارائه شده تا راه گشایی برای محقق ساختن مطالبات زنان باشد
کلید وازه ها : حقوق زنان ، مطالبات زنان ، نخبگان ، فمینیسم
در جهان کنونی زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل میدهند که در طول سالهای زندگی خویش مشکلات فراوانی برای دستیابی به خواستها و مطالبات به حق خود دارند. با آنکه زنان هم از حیث فردی وخانوادگی و هم از حیث اجتماعی تأثیرگذارترین افراد جامعه هستند ، اما هیچگاه جوامع مختلف نتوانستهاند بطور کامل، از تمام توانمندی های آنان بهره گیرند. از سوی دیگر به گواهی شواهد و مستندات دینی وتاریخی زنان همواره از یک ستم تاریخی مداوم و مستمر آسیب دیدهاند و در تمام طول سالهای گذشته، نتوانستند به آنچه شایسته و بایسته است دست یابند.آیات قرآن کریم و روایات وارده از معصومین علیهم السلام از وجود فرهنگ جاهلی در خصوص زنان در اعصار مختلف و اقدامات متعدد برای اصلاح آن و رساندن زنان به جایگاه شایسته انسانی دلالت می کند ؛ که در این میان سیره روشن و تاثیرگذارپیامبر اعظم صلی الله علیه و آله جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارد
در طول تاریخ معاصر ایران ، همواره زنان در شکل گیری وقایع و اتفاقات، نقش موثری داشته اند ، آنان در کوران حوادث تاریخی و مبارزات مردمی با حمایت از آزادی خواهان ، ضمن پیشتیبانی از نهضت های مردمی ، به بیان خواست های خویش نیز پرداخته اند
این روند یعنی حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی ، سیاسی در تمام دورانهای سه گانه قاجار ، پهلوی ، جمهوری اسلامی ادامه داشته و دارد . نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است این است که زنان در طول این دوران چه خواست هایی داشته اندو تا چه اندازه به آنها دسترسی پیدا کرده اند؟
بعد از انقلاب اسلامی وایجاد بستر مناسب برای حضور زنان در عرصه های اجتماعی و سیاسی ، زمینه برای بیان مطالبات از طریق ابزارهای قابل دسترسی مثل رسانه های جمعی و اینترنت ایجاد گردیده است و با ارتقای سطح آگاهی زنان و افزایش میزان مشارکت آنان در جامعه ، مطالبات آنان نیز ، متحول گردیده است
تحولات سریع فرهنگی – اجتماعی ، پیشرفت زندگی شهری و گسترش فنآوریهای جدید در حوزه وسایل ارتباط جمعی، از یک سو فرصتهای تازه مشارکت اجتماعی و سیاسی را فراروی زنان گشوده و از سوی دیگر آنها را با چالشها و مطالبات زیادی روبرو ساخته است
ازطرف دیگر ، حضور دین در قالب حکومت و در عرصه مدیریت کلان اجتماعی، انطباق آموزههای دینی را با مسائل روز، بیش از گذشته لازم مینماید. لذا پاسخ به خواستهای بحق زنان، رسالتی است که هم بر دوش نخبگان و هم بر عهده نظام است تا با ایجاد رابطهای سازمان یافته و تعاملی سازنده به سیاستها و برنامههایی دست یابد تا در پرتو آن، زنان به کارآمدی و شکوفایی ظرفیت های خویش در تمام عرصهها و زمینه ها برسند
با مطالعه تاریخ سرزمین عزیزمان ، میتوان اذعان نمود که زنان در حال حاضر در مقایسه با دورههای پیشین از جایگاه شایسته وحقوق بیشتری برخوردار شدهاند. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شرایط لازم برای ارتقای فکری و عملی و حضور زنان در حوزههای مختلف اجتماعی فراهم شده است ، لذا توجه جدی نهادهای سیاستگذار و اجرایی نظام اسلامی،به مسائل زنان اجتناب ناپذیرمی باشد
نگاه ابزاری مجامع حقوق بشر به مطالبات زنان و لزوم اثبات کارآمدی نظام دینی وپاسخگویی اسلام به تمام پرسشهای بشر از جمله مسائل با اهمیتی است که غفلت از آنها میتواند مسائل زنان را به مشکلی پیچیده و چالشی بزرگ تبدیل نماید. بررسی مطالبات و خواست های حقوقی زنان از دیدگاه نخبگان از آنجا دارای اهمیت است که آنان با تیزبینی و مداقه می توانند اولاً نیازهای این قشر از جامعه را بیان نمایند، ثانیاً با ارائه راهکارهای لازم ، زنان را در رسیدن به مطالبات خویش کمک کنند.نخبگان جامعه با تبیین مسائل زنان و همگنسازی آنها با مفاهیم دینی و در نهایت با ارائه راهبرد های منطقی همواره در نهادهای تصمیمگیر و مجری، مؤثر هستند
این مقاله سعی دارد از طریق مراجعه به اسناد، کتابها، مصاحبهها و سخنرانیهای نخبگان مورد نظر ، نظرات و اندیشههای آنان را در باره مطالبات زنان بررسی نماید
تحولات پدید آمده در حیات سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی جوامع در سده های اخیر و تغییر نگرش سریع فرهنگی واجتماعی زنان ، گسترش فن آوریهای نوین در حوزه اطلاع رسانی و ارتباطات و ایجاد فرصت های جدید مشارکت اجتماعی و سیاسی ، عرصه های تازه ای فرا روی زنان نهاده است
حضور زنان در حوزه های گوناگون اجتماعی از جمله اشتغال ،آموزش ،تصدی مناصب مدیریتی،عضویت در مجلس،دولت، قوه قضا ئیه از مصادیق آن است .اما هنوز برخی از دیدگاه ها بر این باورند که زنان به مناصب مهم دولتی دست نیافته اند. اگر چه ارتقا و رشد اجتماعی زنان در وهله نخست حاکی از بلوغ اجتماعی و افزایش سطح اندیشه و تفکر جامعه است، اما از طرف دیگر رشد روز افزون مشارکت زنا ن ،ارتباطا ت نزدیک جوامع با یکدیگر سبب شده است تا مطالبا ت زنا ن افزایش یابد.شناخت این مطالبات در حوزه ی امید ها و انتظارات که بخشی از لایه های رفتاری انسان را شکل می دهد دارای اهمیت است . با پیروزی انقلاب اسلامی و تجلی یافتن اسلام در قالب مدیریت کلان اجتماعی و سیاسی فرصتهای زیادی برای حضور اجتماعی زنا ن بدست آمده است و همین امر سبب گردیده است تا زنا ن در توسعه و تنوع نقشهای اجتماعی خویش تلاش مستمری داشته باشند . شناخت کامل خواست های زنان می تواند افقی نو در جهت عینیت بخشیدن به آنها ایجاد نماید . امروزه پرداختن به مطالبات زنان با توجه به رشد و آگاهی زنان و افزایش سطح انتظارات آنها از نظام اسلامی اجتنا پ نا پذیر است .با تاسیس نظام جمهوری اسلامی و ایجاد انتظار کار آمدی اسلام در حل مشکلات جامعه ، پرداختن به مسئله زنان به عنوان قشری که همواره مورد ستم تاریخی بودند از اهمیت بالایی بر خوردار شده است . غفلت از مطالبات وخواست های واقعی زنان برنامه ریزان را در اداره بهتر جامعه با مشکل روبرو می کند ، از طرف دیگر زمینه را برای تبلیغات سوء علیه نظام اسلامی فراهم می سازد
تبیین مطالبات زنان و آشکار شدن مطالبات واقعی (خواست هایی که در صورت تحقق، ظرفیتهای زنان را متبلور می سازد ودر ضمن با هویت فردی و اجتماعی آنها سازگار است.)توسط نخبگان، صحت اندیشه کسانی را که بدون شناخت کافی از زنان ، هر روز مطالباتی را مطرح می کنند با تردید مواجه می سازد .بیان خواسته های زنان از زبان نخبگان ، منجر به جامعه شناختی ، سامان دهی و تحقق پذیری آن می گردد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله شاخصه های توسعه از منظر اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی (ره) با pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله شاخصه های توسعه از منظر اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی (ره) با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدّمه
نظریات توسعه
الف. نظریات نوسازی5
ب. نظریات جبرگرایانه مارکسیستی8
ج. نظریات توسعه نیافتگی10
مفهوم و هدف پیشرفت و توسعه در اسلام
توسعه پایداری معنوی و مادی تقوا + ایمان
زمینه های فرهنگی توسعه و پیشرفت در اسلام
تقوا
علممحوری
قانونمداری
رفع فقر از جامعه (رفع نیازهای مادی)
عقلگرایی
مردممداری
آزادی
شایستهمداری و تخصص
نظم
عدالت اجتماعی
نتیجهگیری
منابع
نهجالبلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، علمی و فرهنگی، 1378
پژوهشکده امام خمینی(ره)، کوثر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373
ثقفی کوفی اصفهانی، ابواسحاق ابراهیمبن محمد، الغارات، ترجمه محمّدباقر کمرهای، تهران، فرهنگ اسلام، 1356
حسنی، محمّدحسن، نوسازی از دیدگاه امام خمینی، تهران، عروج، 1378
خاتمی، سیدمحمّد، «دین در دنیای معاصر»، فرهنگ توسعه، ش 15، آذر و دی 1373
امام خمینی(ره)، صحیفه نور، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1386
خوانساری، جمالالدین، شرح غررالحکم و دررالحکم، تهران، دانشگاه تهران، 1360
رحیمپور ازغدی، حسین، عقلانیت اسلامی و عقلانیت غربی، در: مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و توسعه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1376
روشه، گی، تغییر اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نی، 1366
ساعی، احمد، مسائل سیاسی اقتصادی جهان سوم، تهران، سمت، 1377
سریعالقلم، محمود، توسعه، جهان سوم و نظام بینالملل، تهران، سفیر، 1375
ـــــ، عقل و توسعهیافتگی، تهران، علمی و فرهنگی، 1376
صادقی گرمارودی، احمد، مفهوم توسعه در قرآن و سنت، در: مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و توسعه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1376
طباطبائی، سیدمحمّدحسین. تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمّدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1386
علیخانی، علیاکبر، توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1379
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قزوینی، عبدالکریمبن محمّدبن یحیی، بقاء و زوال دولت در کلمات سیاسی امیرالمؤمنین، به کوشش رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی، 1371
مطهّری، مرتضی، انسان و ایمان، قم، صدرا، 1361
نبوی، سیدعبّاس، «انسان مطلوب توسعهیافته از دیدگاه اسلام»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و توسعه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1376
هاشمیرفسنجانی، اکبر، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و توسعه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی،
در باب مسئله توسعه، تاکنون نظریات متعددی از جانب اندیشمندان این حوزه مطرح گردیده و مورد بررسی قرار گرفته است. هدف نظریات غربی از توسعه، تنها دستیابی، به رفاه مطلق مادی است. این موضوع از نظر اسلام برای انسان کمال مطلوب نبوده و هدف از آفرینش و خلقت انسان نیز تنها آن نبوده است، بلکه رفاه مادی به صورت ابزاری برای رسیدن به اهداف عالی که دین اسلام تعیین نموده است جلوهگر میشود. این مقاله بر آن است تا ضمن توضیح مفهوم توسعه و هدف توسعه از منظر اسلام، زمینههای فرهنگی توسعه و پیشرفت را از دیدگاه اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی(ره)، بررسی نموده و نیز چارچوبهای کلی الگوی اسلامی فرهنگ توسعه را شناسایی نماید. البته شایان ذکر است که هدف این نوشتار بیش از آنکه ارائه یک نظریه نهایی باشد، روشن ساختن زوایای گوناگونی است که در دستیابی به یک الگوی نهایی از فرهنگ پیشرفت و توسعه در اسلام حایز اهمیت است.
کلید واژهها: مفهوم توسعه در اسلام، نظریات توسعه، نظریه نوسازی، نظریه وابستگی، نظریه مارکسیستی، اسلام و توسعه، شاخصهای توسعه در اسلام، اهداف غیرمادی توسعه.
انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران با ایجاد تحول عظیم معنوی در جهان، جامعیت اسلام را به عنوان مکتبی که پاسخگوی نیازهای امروز جامعه است به منصه ظهور رساند. این نظام به واسطه ماهیتی اسلامی و برخاسته از مکتب الهی، اکنون در حال عرضه الگویی برای سعادت دنیوی و اخروی مسلمانان، بلکه برای بشریت است. بدون شک، سعادتی که با نگاهی به زندگی جاودان در آخرت، دنیایی آباد، سالم و همراه با عدالت اجتماعی را به ارمغان آورد، مبنایی برای تحول در جهان خواهد شد، و سهم حقیقی جهان اسلام را جلوهگر خواهد ساخت. این سهم حقیقی زمانی به تحقق میپیوندد که در قبال اندیشههای مادی مسلط فعلی الگویی متناسب با ابعاد مادی، معنوی و فطری انسانها به جامعه بشری ارائه شود
از سوی دیگر، ارزشهای یک جامعه فراتر از توسعه اقتصادی، جهتگیری و نتایج توسعه را تحتالشعاع قرار داده و شکل میدهند. سرمایههای انباشته شده مادی و انسانی در اختیار ارزشها و اعتقادات جامعه قرار میگیرند. اینکه چگونه یک جامعه توسعه اقتصادی را با ارزشهای خود منطبق کند بستگی به تعریفی دارد که از حیات ارائه میدهد و حدّی که میان مادیت و معنویت قایل میشود. واقعیت امر این است که تاریخ فقط سلطهگری سیاسی و فرهنگی را با توسعه اقتصادی آمیخته است. تلفیق انسان دوستی و معنویت و توجه به زندگی اخروی با توسعه اقتصادی به مراتب کمتر دیده شده است. اما تجربیات انسانی و قضاوتهای او هنوز به پایان نرسیده و امید است که بتواند این دو امر را به صورتی زیبا در هم ادغام کند. در این زمینه، دین مبین اسلام که هم راهنمای دنیوی انسان است و هم راهنمای اخروی، منطقیترین و علمیترین تلفیق را ارائه داده است
این نوشتار، ضمن توضیح مفهوم توسعه و هدف توسعه از منظر اسلام، شاخصهای توسعه از دید اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی(ره)، را بررسی نموده و تا حد ممکن چارچوبهای کلی الگوی اسلامی توسعه را شناسایی مینماید. البته شایان ذکر است که هدف این مقاله، صرف ارائه یک الگو و مدل نهایی نیست؛ زیرا در اساس، زندگی بشر با ارائه الگو و مانند آن، درست نمیشود. یکی از این مدلها، مانیفیست مارکس بود که شاهد نتایج آن بودیم
در این مقاله، روش ما روش اثباتی خواهد بود؛ یعنی مفهومبندی چارچوبههای کلی الگوی اسلامی فرهنگ توسعه در سطح کلان، که از طریق گردآوری دادهها، اسناد و مدارک گوناگون صورت میپذیرد. پیش از ورود به بحث، لازم است برای روشن شدن مطلب، تعاریف و مفهوم متبادر به ذهن خود را از برخی مفاهیم و اصطلاحاتی که در این نوشتار استفاده شده است روشن نماییم
مراد ما از «اسلام» در این نوشته میتواند یکی از منابع زیر باشد
1 «قرآن»، که به عنوان آخرین کتاب آسمانی دربردارنده خطوط اصلی هدایت بشر برای همیشه است و اصلیترین، مهمترین و معتبرترین ابزار شناخت دین به شمار میآید. روشهای فهم قرآن و مستند قرار دادن آن به تفصیل در علوم قرآنی و علم اصول فقه مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، اگر موضوعی در آیات محکم قرآن آمده باشد میتوان به آن به عنوان یک آموزه اسلامی توجه کرد و آن را مبنای عمل قرار داد
2 «نهجالبلاغه»، که مجموعه گفتار هدایتگر امام علی(ع) به پیروانش میباشد
دو منبع دیگری که درحقیقت، یک قرائت نو از اسلام متناسب با جامعه ایران و دوره تاریخی کنونیاند و در واقع، بیشتر جزء منابع اصلی منبعث از اسلام در ایران میباشند، عبارتند از
3 «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» به عنوان سند و میثاق ملی معتبر و برداشتی مورد وفاق از اسلام متناسب با محیط زمانی و مکانی کنونی ایران که توسط جمعی از نخبگان و علما به رشته تدوین درآمد
4 «دیدگاههای امام خمینی(ره)» در امور مختلف که در صحیفه نور متبلور شده است
درباره مراد ما از «توسعه»، شایان ذکر است که اصولاً یکی از علل اصلی ابهامات و نارساییهای تعاریف توسعه، خود ماهیت مقوله توسعه است. مقوله توسعه ماهیتی ارزشی، هنجاری و نسبی دارد. به عبارت دیگر، توسعه مفهومی است که هر فرد و گروه و جامعهای معنا و ارزشهای موردنظر خود را از آن استنباط میکند و روشن است که این معانی و ارزشها بسته به موقعیت و حتی مشغولیت افراد و گروهها کموبیش متفاوتند. مثلاً، اقتصاددانان ارزش را در رشد اقتصادی و افزایش سطح زندگی، جامعهشناسان در نظم و تعادل اجتماعی و آگاهان سیاسی در کارآمدی و مشروعیت نظام سیاسی میدانند. در میان توده مردم هم عدهای ارزش را در رفاه و ثروت، برخی در نظم و امنیت، عدهای در گسترش اخلاق و معنویت و بعضی نیز در گسترش آزادی و عدالت میدانند. از خود این ارزشها نیز افراد، گروهها و جوامع مختلف، تعریف و تفسیرهای بسیار متفاوتی ارائه کردهاند
در ضمن، اگرچه توسعه ذاتاً یک امر مادی است، لکن نتایج آن میتواند در راستای اهداف ارزشی قرار گیرد. به همین دلیل، شاید به خاطر ارزشی بودن مقوله توسعه است که اندیشمندانی مانند گیروشه در تعریف توسعه گفتهاند: «توسعه عبارت است از کلیه کنشهایی که به منظور سوق دادن جامعه به سوی تحقق مجموعه منظمی از شرایط زندگی جمعی و فردی که در ارتباط با بعضی ارزشها مطلوب تشخیص داده شدهاند صورت میگیرد.»
پیش از پرداختن به فرهنگ توسعه و پیشرفت از دیدگاه اسلام، مروری اجمالی بر نظریاتی که تاکنون در باب توسعه طرح شدهاند الزامی به نظر میرسد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله سیر تکاملی ابعاد اجتماعی ولایت فقیه از دوران مغول تا مشروطه با pdf دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سیر تکاملی ابعاد اجتماعی ولایت فقیه از دوران مغول تا مشروطه با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
تشیع و مغول
1 سیر تکاملی رشد فرهنگ تشیع در میان مغولها
2 عوامل تمایل به تشیع در میان ایلخانان
اعلان رسمیت مذهب تشیع
3 تکامل فرهنگ ایرانی نتیجه تشیع مغولها
سیر تکامل اجتماعی ولایت فقها در جامعه
سیر تکامل اجتماعی ولایت فقها در میان عامه مردم
رشد اهل سنت دوازده امامی
رشد شیعه غالی و جنبش خاندان صفوی
سیر جامعه ایران از تصوف به تشیع خالص
سیر تکامل اجتماعی ولایت فقها در سطح نخبگان اجتماع
مرحله اول دوره حاکمیت مغول
خواجه نصیر الدین طوسی
خواجه و گسترش زعامت شیعه
علامه حلی و نظریه ولایت فقیه
سیره عملی علامه حلی در جذب مخالفان
کارهای علامه حلی
شهید اول
مرحله دوم دوره حاکمیت صفوی و قاجار
مهاجرت علمای شیعه به ایران
همکاری با سلاطین شیعه مذهب
بیان حقایق دینی تشیع در مقابل تصوف و تعدیل تصوف
انتقاد از شاهان صفوی
تسلط مکتب اصولی در میان علمای تشیع
فراهم شدن زمینههای اجتماعی حاکمیت فقها و تحقق عملی نظریه ولایت فقیه
تحقق عملی حکومت فقها در عرض حکومت سیاسی قاجار
نتیجهگیری
منابع
ابرو، حافظ، مجمع التواریخ السلطانیه، تحقیق محمد مدرسی زنجانی، تهران، 1362
ابولحسنی (منذر)، علی، سلطنت علم و دولت فقر، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، 1374
احتشام السلطنه، خاطرات احتشامالسلطنه، به کوشش سیدمحمدمهدی موسوی، چ دوم، تهران، زوّار، 1367
اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران؛ سیاست، حکومت و فرهنگ دوره ایلخانان، ترجمه محمود میرآفتاب، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، تهران،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،
افشار، ایرج، اوراق تازه یاب مشروطیت و نقش تقی زاده، تهران، جاویدان، 1359
افندی، میرزا عبد الله، ریاض العلماء، به اهتمام سیداحمد حسینی اشکوری، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، بیتا
اوبن، اوژن، ایران امروز 1907ـ1906، ترجمه علیاصغر سعیدی، تهران، زوّار، 1362
آجودانی، ماشاءالله، مشروطه ایرانی، چ دوم، تهران، اختران، 1383
آژند، یعقوب، قیام شیعی سربداران، تهران، گسترده، 1363
بحران دموکراسی در مجلس اول: خاطرات و نامههای خصوصی میرزا فضلعلی آقا تبریزی، تحقیق از غلامحسین میرزا صالح، تهران، طرح نو،
بحرانی، شیخ یوسف، لؤلؤه البحرین، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، بیتا
بیانی، شیرین، دین و دولت در ایران عهد مغول، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1370
تنکابنی، میرزا محمد، قصص العلماء، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، بیتا
تهران، آغا بزرگ، طبقات اعلام الشیعه، تحقیق علینقی منزوی، تهران، اسماعیلیان، بیتا
تهرانی، آقابزرگ، نقباء البشر، تعلیقات سید عبد العزیز طباطبائی، مشهد، دارالمرتضی، ج 2، 1404ق
جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، چ سوم، قم، انصاریان، 1380
جعفریان، رسول، دین و سیاست در عهد صفوی، قم، انصاریان، 1370
جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ج 2، 1379
حائری، عبدالهادی، نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران، امیرکبیر، 1367
حسینیان، روحالله، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم (مقدمهای بر انقلاب اسلامی ایران)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
الحلبی، ابیالصلاح، الکافی فیالفقه، تحقیق رضا استادی، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیرالمؤمنین علی(ع)،
خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، قم، اسماعیلیان، بیتا
درکرویس، دیرک وان، شاردن و ایران تحلیلی از اوضاع ایران در قرن هفدهم میلادی، ترجمه حمزه اخوان تقوی، چ دوم، تهران، فرزان، 1384
رحمان ستایش محمدکاظم و فروشانی، نعمتالله، حکومت اسلامی در اندیشه فقیهان شیعه، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، 1385
رمضان نرگسی، رضا، «بازنگرى آراى حامد الگار درباره روحانیان شیعه»، آموزه، کتاب چهارم، مؤسسه امام خمینی، 1383، قم
روملو، حسن بیک، احسن التواریخ، تالیف، به تصحیح عبدالحسین نوائی، تهران، بابک،
سبحانی، جعفر، اللجنه العلمیه فی مؤسسه الامام الصادق، قم، موسوعه طبقات الفقهاء، المؤسسهالامام الصادق، 1418ق
شاردن، سفرنامه شاردن «قسمت اصفهان»، ترجمه حسین عریضی، اصفهان، 1330
شاردن، سیاحتنامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، 1345
شمس گیلانی، حسن، تاریخ علماء و شعرای گیلان، تهران، کتاب فروشی و چاپخانه دانش، 1327
شمسالدین محمد بن مکی (شهید اول)، غایه المراد فی شرح نکته الارشاد، تصحیح رضا مختاری و…، قم، مرکز الابحاث و الدراسات الاسلامیه، 1414ق
زینالدینبن علی العاملی الجبعی (شهید ثانی)، مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام، تحقیق و تصحیح حسن محمد آل قبیسی العاملی، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق
شیخمفید، ابیعبدالله محمدبن محمدبن النعمان العکبری البغدادی، المقنعه، تحقیق جامعه مدرسین، قم، مؤسسهالنشر الاسلامی، 1410ق
طباطبایی، عبدالعزیز، مکتبه العلامه الحلی، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1374ش
علامه حلی، الحسنبن یوسفبن المطهر، تذکره الفقها، تحقیق مؤسسه آلالبیت(ع) لاحیاءالتراث، قم، مؤسسه آلالبیت(ع) لاحیاءالتراث، 1414ق
فتحی، نصرهالله، زندگینامه شهید نیکنام ثقهالاسلام تبریزی (1277 – 1330) هجری، و بخشی از تاریخ مستند مشروطیت ایران، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی،
فخرائی، ابراهیم، گیلان در جنبش مشروطیت، چ سوم، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1371
فضلالله، رشیدالدین، جامع التواریخ، تصحیح کریمی، تهران، اقبال، 1362
قاسانی، ابوالقاسم عبدالله بن محمد، تاریخ الجایتو، به کوشش مهین همبلی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348ش
قمی، میرزا ابوالقاسم، جامع الشتات، جامع با تصحیح و اهتمام مرتضی رضوی، تهران، کیهان،
کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء، تحقیق مکتب الاعلام الاسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، 1422ق /
الکتبی، محمدبن شاکربن احمد، فوات الوفیات، بیجا: بینا، بیتا
کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، به کوشش رسول جعفریان، قم، الهادی، 1377
الکرکی، علیبن الحسین، جامعالمقاصد فی شرحالقواعد [حسنبن یوسف علامه حلی]، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، لاحیاءالثرات، 1408ق. ـ1411ق. / 1367 –
کشمیری، محمد علی، نجوم السماء، بیجا، لنکهو، 1303ق
کمپفر، انگلبرت، سفرنامه کمپفر، ترجمه کسکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، 1363
الکهنوی الکشمیری، محمدمهدی، نجوم السماء، قم، مکتبه بصیرتی، 1396ق
الگار، حامد، ایران و انقلاب اسلامى، بیجا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358
الگار، حامد، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت ایران، چ دوم، تهران، ابوالقاسم سری، 1359
لسانالملک سپهر، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ: سلاطین قاجاریه، به کوشش محمدباقر بهبودی، چ دوم، تهران، اسلامیه،
لسانالملک سپهر، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ: سلاطین قاجاریه، به کوشش محمدباقر بهبودی، بیجا، بینا، بیتا
اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم، بیجا، بینا، بیتا
مرتضوی، منوچهر، مسائل عصر ایلخانان، تهران، آگاه، 1370
مسعود میرزا ظل السلطان، تاریخ سرگذشت مسعودی، تهران، بینا، 1325ق
ملک زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، چ چهارم، تهران، علمی، 1373
ملکالمورخین سپهر، عبدالحسین خان، یادداشتهای ملک المورخین و مرآت الوقایع مظفّری، تصحیحات و توضیحات و مقدمههای عبدالحسین نوایی، تهران، زرین، 1368
منهاج سراج، عثمان بن محمد، طبقات ناصری یا تاریخ اسلام و ایران، تصحیح و مقابله و تحشیه عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب،
مهدی مجتهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، بیجا، زرین، 1377
میرزا محمد حسن خان اعتماد السلطنه، تهران، وقایع روزانه دربار، بیتا
النجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تصحیح و تحقیق و تعلیق رضا الاستادی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، بیتا
نجفی، موسی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، بررسی مؤلفههای دین ـ مدنیت و تکوین دولت ـ ملت در گستره هویت ملی ایران، چ دوم، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381
نجفی، موسی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، بررسی مؤلفههای دین ـ مدنیت و تکوین دولت ـ ملت در گستره هویت ملی ایران، چ دوم، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381
نجفی، موسی، تعامل دیانت و سیاست در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1387
نخجوانی، تجارب السلف، تصحیح عباس اقبال، تهران، طهوری، 1357ش
النراقی، احمدبن محمدمهدی، عوائد الایام، حققه مرکز الابحاث والدراسات الاسلامیه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی مرکز النشر،
هالم، هاینس، تشیع، ترجمه محمدتقی اکبری، قم، ادیان، 1384
هدایه العوام، برگ 155، نسخه خطی شماره 1775 کتابخانه آیتالله نجفی یدالله، هنری لطیف پور، فرهنگ سیاسی شیعه و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379
پذیرش مردمی ولایت فقیه یک روند تاریخی داشته است که بیشترین تلاش برای طرح اجتماعی آن از دوره مغول و همزمان با سقوط خلافت توسط علمای بزرگی همچون شهید اول، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی و ; برداشته شد. این عالمان شیعی، ابتدا با نفوذ در حکومت مغول و سپس، با شیعه کردن حاکم مغول، همچنین اعمال ولایت در حکومتهای شیعی صفویه و دخالت مستقیم در جامعه، توانستند جامعه را با ولایت فقیه در عرض ولایت سیاست حکام آشنا سازند.این آشنایی آنگاه همگانی شد که در دوره قاجاریه با پیروزی اصولیون، ولایت سیاسی – مذهبی علما در عرض حکومتِ سیاسی شاهان قاجار تأسیس شد. ولایت فقیه در نهضت تنباکو و مشروطه فراگیر و صورت بینالمللی به خود گرفت. انقلاب اسلامی نمونه کامل ولایتی بود که علمای سابق پایههای اجتماعی آن را استحکا بخشیده بودند.
کلیدواژهها: ولایت فقیه، قاجاریه، صفویه، تشیع، یلخانان مغول، فرهنگ ایرانی،خواجه نصیرالدین، علامه حلی، شهید اول.
مطالعه ولایت فقیه از دو جنبه متصور است
1 «نظری» که مراد از آن مطالعه ولایت فقیه از نگاه فقهی، کلامی، قرآن و حدیثی، حقوقی و سیاسی است که در آن موضوعاتی مثل مشروعیت، حیطههای اقتدار و ; بررسی میشود. درباره جنبه نظری کتابهای زیادی از جمله «ولایت فقیه نوشته آیتالله جوادی آملی»، «قرآن و ولایت فقیه نوشته احمد آذری قمی»، «دموکراسی در نظام ولایت فقه نوشته مصطفی کواکبیان»، «حاکمیت در اسلام از سیدمهدی موسوی خلخالی» و ; نوشته شده است
2 «اجتماعی» که مراد مطالعه ابعاد عینی و اثرات خارجی حکومت ولی فقیه میباشد که در این مقاله سیر مقبولیتِ اجتماعی حکومت فقها مورد بحث قرار گرفته است
اما درباره ابعاد اجتماعی و عینی ولایت فقیه کمتر کتابی نوشته شده است، شاید علت این امر آن باشد که ابعاد عینی و تاریخی معمولاً بعد از وقوع و گذشت یک دوره متنابهی مورد مطالعه قرار میگیرد
در این تحقیق به اجمال، سعی شده مراحل رشد تاریخی ولایت فقیه و مشاهده ابعاد سیاسی و اجتماعی آن، از دوره مغول تا سالهای پیش از مشروطه در جامعه ایران مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا، در مورد چگونگی تشیعِ مغولها و رواج تشیع توسط آنها سخن گفته شده، سپس به صورت خلاصه سیر تاریخی جریان تکاملی ولایت فقها در این هفت قرن از نظر خوانندگان خواهد گذشت
لازم به یادآوری است که ورود علما به دستگاه مغول یا بعدها در صفویه از باب همکاری با حکومت ظلمه یا درباری شدن نبود، بلکه از این جهت که آنان حکومت را حقّ خود میدانستند (تلقی یگانگی سیاست و دیانت) و موقعیتهای پیش آمده را مغتنم میشمردند
حملات مغول با همه خسارتی که به جهان اسلام وارد ساخت، یک فایده هم داشت و آن اینکه به تسلط سیاسی – مذهبی یک فرقه خاص بر ایران پایان داد. تا پیش از آن به علت آنکه اهل سنت حاکم بودند و فقهای حنفی بر اکثر بلاد ایران سلطه داشتند، تعصب مذهبی خاصی بر مراکز علمی سرزمینهای شرق و مرکز اسلامی حکمفرما بود. بطوری که آنان هیچ گاه نظر مخالفان را برنمیتافتند. از اینرو از مدتها پیش از حمله مغول، رشد علمی در مراکز علمی متوقف گشته بود
از سوی دیگر، دین مغولان، آیین شمنی بود؛ نوعی یگانه پرستی آمیخته به شرک که در آن ایزدان گوناگون با مرتبههای پایینتر در نگهداری و نظم کائنات با خدای بزرگ و خالق جهان سهیم شناخته میشدند. بتهای گوناگونی به عنوان مظاهر این ایزدان پرستش میشدند
مغولها در چنین فضای فرهنگی وارد ایران شدند. در ایران پیش از مغول نیز اوضاع فرهنگی ـ مذهبی به گونهای بود که، بزرگترین تهمت و مستمسک تکفیر، تهمت رفض، اعتزال، الحاد و هواخواهی علویان و فاطمیان بود. در دوره مغول، کم کم رنگ تهمت عوض شد، و بازار تعصبات مذهبی از گرمی افتاد و اگر هم تعصبی بود، تعصبی رو به زوال و محروم از حمایت حکومت و بقیه و دنباله خوی اجتماعی گذشته است. آزادی مباحثات و مناظرات مذهبی و مصونیت اصحاب عقاید مختلف و محترم بودن علمای مذاهب شافعی، حنفی و شیعه در دربار ایلخانان، از مظاهر بارز این خرق تعصب به شمار میرود
بنابراین، مغولها در این فضای باز مذهبی و اعتقادی با مقایسه تعالیم بلند اسلامی با تعالیم ابتدایی شمنی، به خرافاتی بودن عقاید خود پی بردند. و بخش زیادی از آنها تصمیم گرفتند مسلمان شوند. امّا از سوی دیگر، ایران منبعی از انواع مذاهب اسلامی بود. در فضای آزادی مذهبی موجود، هر کسی، مذهب خود را تبلیغ میکرد. در حالی که، برخی از این مذاهب مثل اسماعیلیه و اهل سنت مستقیماً با مغولها در حال جنگ بودند، برخی دیگر مثل زیدیه و اثناعشری در مقابل دشمنان مغولها قرار داشتند. از این رو، طبیعی بود که مغولها نسبت به کسانی که به مذهب مخالفان درآیند، به دیده دشمنی بنگرند، بهخصوص که لازمه پذیرفتن مذهب اهل سنت، گردن نهادن به خلافت عباسی ضعیفِ مستقر در مصر بود؛ مصری که مغولها قصد تصرف آنجا را داشتند. از اینرو، میبینیم که سلطان احمد تکودار، فرزند هلاکوخان وقتی به مذهب اهل سنت درآمد، مورد خشم امرا و بزرگان مغول واقع شد.3 در نهایت، فردی مشرک، به نام ارغون، که وزیری یهودی داشت، به جای او نشست؛ زیرا آنچه در این دوره مایه تکفیر، تهمت و موجب عذاب و محنت محسوب میشد، رابطه داشتن با سلاطین مصر و شام و مسلمانان آن دیار است
در همین زمان اسلام صوفیانه با گرایشات شیعهگری که نسبت به اهلبیت پیامبر(ص) اظهار علاقه و مودت میکردند، در کشور ایران در سطح وسیعی خود نمایی میکرد. بخشی از مغولها، که پی به خرافاتی بودن دین اجدادی خود برده و دنبال راهی برای پذیرش اسلام بودند، برای آنان فرصتی پیش آمد که درباره این مذهب بیندیشند. از اینرو، موقعیت نسبتاً خوبی برای مذهب طرفدار اهلبیت(ع) در ایران فراهم آمده بود. غازان خان مغول نیز به این نکته واقف بود و همهجا گرایشات شیعی خود را در محبت به اهلبیت(ع) اظهار میکرد. با این کار اولاً، در عین مسلمان بودن میتوانست با خلیفه بجنگد و در این جنگ، با استمداد از عتبات عالیات و با عنوان جهاد به جنگ رفته و پس از مدتها توانست فتوحات چشمگیری بدست آورد. که شعار وی این بود که میخواهد مسلمانان و ممالک اسلامی را از جور و بیداد ملوک مصر و امرای سرکش شام نجات دهد، کلیه مسلمین را در زیر لوای واحد امپراطوری اسلام گرد آورد. طبیعی است که این امر تنها میتوانست با کمک گرفتن از مذهب تشیع امکانپذیر باشد.4 در عین حال، به دلیل هژمونی مذهب اهل سنت، جرأت نداشت رسماً از مذهب تشیع دفاع کند.. حافظ ابرو در این باره مینویسد: «پادشان غازان را میلی تمام بدان طایفه(شیعه) بود. اما هرگز از غایت کنایت اظهار نکردی و رعایت مصلحت عام فرمودی و کسی را زهره آن که اظهار کند نبودی»
بنابراین، از یک سو، هرچند غازان خان رسماً تشیع را به عنوان مذهب خودش اعلان نکرد، امّا گرایشات شیعی او غیر قابل انکار بود. از آن جمله اسم خلفاء سهگانه را از خطبه نماز جمعه انداخت.6 سادات را محترم میشمرد، دستور دارد تا در تمامی بلاد معتبر چون اصفهان و شیراز و بغداد و … دار السیاده سازند تا سادات در آنجا فرو آیند… و دستور داد تا جهت مشهد امام حسینعلیهالسلام نهری جاری گردانیدند.7 از عتبات عالیات زیارت کرده و برای قبر آقا امام حسینعلیهالسلام پردههای با عظمتی که به جهت آنجا ترتیب داده بود، نصب کردند و به مجاوران و حاضران و زائران قبر آن بزرگوار کمک کردند و برای سادات مقیم آنجا مقرری تعیین کردند8 از سوی دیگر، جلوس سلطان محمود غازان، بی تردید نه تنها حکومت مغول در ایران را تبدیل به سلطنتی مأنوس و ایرانی کرد، بلکه از پرتو تحولات اجتماعی و دینی و خاتمه بخشیدن به تعصبات مذهبی حاد و محروم ساختن پیروان مذهب سنت از حمایت دولت و حکومت زمینه را برای برخورد طبیعی آرا و عقاید مذهبی و ظهور تمایلات نهفته و سرکوفته ایرانیان و رشد آزادانه گرایشهای علمی – شیعی آماده ساخت
از اینرو، مشخصات و رنگ ایرانی، سلطنت غازان از لحاظ اعتقاد به اسلام بدون رنگ و صبغه عربی و انطباق با گرایش مذهبی مستقل جامعه ایران در دوره اسلامی، که توجّه به تشیع صورت برجسته و نهایی آن به شمار میرود، بیش از همه دولتهای سابق، و در طول هفت سده از آغاز دوران اسلامی تا عهد غازان بینظیر و منحصر به فرد بود
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله گاه شمارى دوازده حیوانى و کاربرد آن در آثار تاریخى با pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله گاه شمارى دوازده حیوانى و کاربرد آن در آثار تاریخى با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
الف . تاریخچه پیدایش
تناسب گاه شمارى ها با فرهنگ ها
ب . فلسفه عناوین سال ها و ماه ها در گاه شمارى دوازده حیوانى
ج . تأثیر گاه شمارى دوازده حیوانى برگاه شمارى ایرانى
د . اسامى سال ها در گاه شمارى دوازده حیوانى وانطباق آن با سال هاى دیگر
نام چاغ (سال)هاى دوازده گانه چینى ـ اویغورى
هـ . کار برد گاه شمارى دوازده حیوانى در آثار تاریخى
نتیجه
کتاب نامه
1 استرآبادى، سیدحسن بن مرتضى، تاریخ سلطانى (از شیخ صفى تا شاه صفى)، انتشارات علمى، 1364هـ .ش
2 استرآبادى، میرزا مهدى، سنگلاخ، نشر مرکز، 1374هـ .ش
3 بیرشک، احمد، گاهنامه تطبیقى سه هزار ساله، علمى و فرهنگى، 1376 هـ .ش
4 پل پلیو، تاریخ سرّى مغولان، ترجمه دکتر شیرین بیانى، دانشگاه تهران، 1383 هـ .ش
5 ترکمان، اسکندر بیگ، تاریخ عالم آراى عباسى، زیر نظر ایرج افشار، امیرکبیر، تهران، 1382 هـ .ش
6 دایره المعارف آذربایجان شوروى، باکو، 1976 م
7 راورتولد، و، تاریخ ترکهاى آسیاى میانه، ترجمه دکتر غفارى حسنى، توس، 1374 هـ .ش
8 عبداللهى، دکتر رضا، تاریخ تاریخ در ایران، امیرکبیر، تهران، 1366 هـ .ش
9 عبدى بیک، زین العابدین، تکمله الاخبار، تصحیح عبدالحسینى نوایى، نشر نى، تهران،
1369 هـ .ش
10 عقیلى، سیف الدین حاجى بن نظام، آثار الوزراء، اطلاعات، تهران، 1364 هـ .ش
11 فراهى، ابونصر، نصاب الصبیان، به اهتمام دکتر محمد جواد مشکور، اشرفى، تهران، 1354 هـ . ش
12 فصلنامه، آذرى ائل دیلى و ادبیاتى، سال دوم، شماره 6، زمستان 1383 هـ .ش
13 فضل الله، رشیدالدین، جامع التواریخ، اقبال، 1376 هـ .ش
14 کاشغرى، محمود، دیوان لغات الترک، دارالخلافه العلیه، مطبعه عامره، 1333 هـ .ش
15 مینوى، مجتبوى، تاریخ و فرهنگ، خوارزمى، تهران، 1369 هـ .ش
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و موجود اندیشمند و مبتکر، آن گاه که پا به عرصه وجود نهاد، درصدد دست یافتن ابزارى برآمد تا بدان طریق بتواند با برنامه ریزى هاى صحیح و دقیق، حداکثر بهره مندى را از زمان براى غلبه بر موانع و مشکلات موجود در پیش گیرد و موجبات لازم را براى استمرار حیات خویش بیش از پیش فراهم سازد
در این راستا این موجود متفکر، با تدبّر در آسمان ها و زمین و چگونگى استقرار سیارات و ستارگان و حرکت هماهنگ آن ها و قوانین حاکم بر این امور، به نوآورى جدیدى دست زد که بعدها به تقویم و گاه شمارى شهرت یافت، لکن این ابزار سنجش و تقسیم زمان، در برخورد با فرهنگ ها و نیازهاى اجتماعى در زمان ها و مکان هاى گوناگون در سطح جهان، صورت هاى متفاوتى را پذیرفت و به تبع آن، نام هاى مختلفى به خود گرفت که یکى از آن ها تقویم دوازده حیوانى است. خود این گاه شمارى نیز با عناوینى همچون تقویم هاى مغولى، خطایى، او یغورى، قیچاقى و ترکى، در برخى از مقاطع تاریخى، بهویژه دوره سلطه مغولان و عصر صفوى و حتى به طور نسبى تا سال 1304ق . در میان ساکنان بخش هایى از جهان، از جمله چین، ترکستان شرقى و ایران به کار گرفته شد
براین اساس، مقاله حاضر در صدد آن است که به سبب کاربرد نسبى آن در برخى از آثار مکتوب تاریخى به پاره اى از موضوعات درباره این گاه شمارى، همچون منشأ پیدایش، دلیل نام گذارى، فلسفه نام سال ها و میزان و چگونگى به کارگیرى آن در نوشته هاى تاریخى بپردازد
کلیدواژگان: گاه شمارى دوازده حیوانى، تقویم. محمود کاشغرى، اسامى سالهاى ترکى، آثار مکتوب تاریخى
انسان به عنوان گل سر سبد مخلوقات و موجود اندیشمند، در میان سایر موجودات از ابتداى آفرینش، جهت تأمین بخشى از نیازهاى ضرورى در حیات خویش، تدبّر در آسمان ها و زمین را راهکارى مناسب براى ایجاد تسهیلات در ادامه زندگى خویش تشخیص داد; بنابراین، آدمى مجموعه هایى از ستاره ها را که به یکدیگر نزدیک بودند و بر روى هم جانورى یا چیزى را که او مى شناخت تداعى مى کردند، به همان نام ها نامید و بدین سان، صورت هاى فلکى در فرهنگ نوظهور آدمى جایى براى خود یافتند و واژه هایى همچون خرس بزرگ، خرس کوچک، اژدها، اسب و ; در قلمرو فکرى و فرهنگى انسان ها قرار گرفتند. و از آن میان، دوازده صورت که در نوار باریکى از آسمان در دو طرف راهى که خورشید مى پیمود، واقع شده و فاصله هاى زمانى که خورشید در مقابل هر یک از آن ها از صورت هاى دیگر قرار داشتند، نام برج بر آن ها نهاد و نوار باریک آسمان به عرض نزدیک به 16 درجه را که جایگاه آن ها بود، منطقه البروج خواند و مسیر خورشید را دایره البروج نامید و بر ستاره هایى که از نظرش برجستگى خاصى یافتند، نام هایى گذاشت. و عاقبت، خورشید، ماه، برج ها و ستاره هایى چند در تقسیم زمان مشکل گشاى آدمى شدند و با توجه به شناخت حرکات آن ها بود که زمان تقسیم بندى شد، گاه شمارى آغاز گشت و تاریخ پیش رفت. قرآن کریم هم به این موضوع، یعنى نقش خورشید و ماه در نگاه داشتن حساب زمان، اشاره کرده است;2 مانند آیه 189 سوره بقره3 و آیه 96 سوره انعام
بر همین اساس، گاه شمارى یا تقویم مجموعه قاعده ها و نیز جدول هایى است که براى تقسیم زمان و گروه بندى روزها و واحدهاى کوچک تر یا بزرگ تر از روز، به شیوه هاى مناسب
و تنظیم کارهاى دینى و غیردینى و ثبت رویدادها تنظیم شده است. هرقومى که تمدنى پیشرفته داشته، داراى گاه شمارى خاص خود بوده است. از این رو، گاه شمارى هاى آشورى، بابلى، مصرى، چینى، ژاپنى، هندى، مسیحى، ایرانى، عرب و اسلامى، یهودى، ترکى، افغانى و مانند آن ها به وجود آمدند. در این باب، از سه نوع گاه شمارى قمرى، شمسى و شمسى ـ قمرى نیز، باید نام برد; لکن گاه شمارى قمرى کهنسال تر است و این امرى طبیعى است، زیرا گردش ماه با تغییرات مشهود و محسوس براى آدمیانى که در دوره کودکى جهان مى زیسته اند، چشمگیرتر از تغییرهاى خیلى کمتر محسوس خورشید بوده است
در این میان، بدون تردید گاه شمارى ها ـ همان گونه که اشاره شد ـ بر پایه نیازهاى بشرى و برنامه ریزى هاى لازم براى غلبه بر مشکلات در زندگى بهوجود آمده اند; و به همین سبب، مسائل گوناگون اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى انسان ها در زمان ها و مکان هاى مختلف بر چگونگى پیدایش و تنظیم گاه شمارى ها تأثیر مستقیم داشته است و به عبارت دیگر، گاه شمارى ها در میان ملل مختلف بیشتر بر اساس فرهنگ ها و نیازهاى گوناگون جوامع انسانى به وجود آمده اند. گاه شمارى دوازده حیوانى ترکان نیز از این امر مستثنا نبود; زندگى اجتماعى، مهاجرت و کوچ نشینى ترکان موجب شد که گاه شمارى آنان بیشتر بر اقتصاد کشاورزى سنتى استوار گردد و چون وضعیت معیشتى آنان وابسته به خاک بود، از این رو، تقویمى را مورد استفاده قرار دادند که با آداب و رسوم گله دارى و جمع آورى دام ها در چراگاه ها
همخوانى داشته باشد. بنابراین، آنان آغاز این گاه شمارى را فصل بهار قرار دادند و نیز به فصل برداشت محصولات کشاورزى بیش از هر چیز دیگر توجه نمودند و سال ها و ماه ها را با نام هاى ترکى حیوانات نام گذارى کردند
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.