دانشجو یار

پروژه دانشجویی مقاله در مورد تحولات سیاسی با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد تحولات سیاسی با pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد تحولات سیاسی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد تحولات سیاسی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد تحولات سیاسی با pdf :

تحولات سیاسی

مقدمه
یکی از نیازهای نسل کنونی، به خصوص جوانان و بسیجیان که امید آینده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند این است که درک و دریافت درستی از تحولات سیاسی- اجتماعی صد ساله اخیر ایران و جهان داشته باشند. این مقصود براورده نمی شود مگر اینکه منابع اطلاعات و تحلیل درست، صادقانه و علمی در مورد ایران و جهان در اختیار آنها قرار گیرد.

جریان های سیاسی از پدیده های مهم تحولات سیاسی- اجتماعی ایران بعد از نهضت مشروطه تاکنون می باشند. از این رو شناخت این جریان هاو مواضع فکری سیاسی و فرهنگی آنها باعث برخورد آگاهانه، هوشیارانه و سنجیده تر بسیجیان، در حال و آینده خواهد شد و به آنها کمک خواهد کرد کهدر دفاع از انقلاب نظام جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای آن راه درست را انتخاب کنند.

علاوه بر این شناخت ماهیت واقعی استعمار غرب و به ویژه آمریکا و جامعه آن کشور که در حال حاضر دچار بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی است، برای بسیجیان لازم و ضروری است. کتاب حاضر به این منظور برای بسیجیان شرکت کننده در طرح معرفت در نظر گرفته شده است.

در پایان از تمام بسیجیان، مربیان و مسؤولان محترم آموزشی و برگزار کنندگان این طرح درخواست می شود که کاستی های کتاب را به صورت کتبی در اختیار پژوهشکده تحقیقات اسلامی قرار دهند تا در چاپ‌های بعد مورد استفاده قرار گیرد.

تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و مواضع آن
پس از پایان جنگ و در سال 1370 هـ.ش اعضای مستعفی سازمان قبلی، شامل بهزاد نبوی، محمدتقی سلامتی، محسن آرمین، سید مصطفی تاج زاده، هاشم آغاجری اقدام به تجدید حیات سازمان نبوده و این بار به عنوان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران» (با اضافه کردن نام ایران به آخر نام قبلی سازمان)، به طور رسمی از وزارت کشور اجازه فعالیت گرفتند. دبیرکل این سازمان، محمد سلامتی است و از آن تاریخ تاکنون این سازمان با حکامیت کامل چپ و استراتژی جدید به کار خود ادامه می دهد.

این سازمان تاکنون با وجود اخذ مجوز رسمی فعالیت از وزارت کشور عضوگیری عام در تهران و سطح کشور انجام نداده است. البته از 1373 تا اوایل 1381 هـ.ش هفته نامه سیاسی اجتماعی «عصر ما» که ارگان رسمی این سازمان است به طور مرتب منتشر می شد تا این که در اوای سال 1381 به علت تحریف سخنان جانشین فرمانده کل سپاه به شش ماه محرومیت از چاپ

 

محکوم شد. گفتنی است تا پیش از این سال 13765 استقبالی از سوی مردم از این سازمان نمی شد تا این که در پی حمایت این سازمان از نامزدی آقای خاتمی، پایگاه اجتماعی این گروه افزایش یافت. به طور یکه در انتخابات مجلس ششم دو نفر از کاندیداهای این سازمان از تهران به مجلس راه یافتند.
مواضع این گروه پس از تجدید حیات در سال 1370 بیشتر انتقاد از برخی از عملکردهای دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی و جناح رسات بود. در آستانه انتخابات هفتمین دوه ریاست جمهوری این سازمان به طور صریح از آقای خاتمی حمایت کرد. به طوری که یکی از گروه های تشکیل دهنده ائتلاف گروه های خط امام (ره) بود.
پس از دوم خرداد 1376 این سازمان به عنوان بخشی از جبهه دوم خرداد از شعارهای جامعه مدنی، مردم سالاری دینی (البته مردم سالاری دینی از طرف رهبر معظم انقلاب بیان شده است و جناح های تندرو جبهه دوم خرداد از جمله سازمان مجاهدین آن را قبول ندارند و روی مردم سالاری منهای دین تاکید دارند) توسعه سیاسی و فرهنگی، رقایت سیاسی احزاب و گروه ها حمایت کرد، ولی به ظاهر مخالف خصوصی سازی، ادغام در بازار جهانی و دولت حداقل بود.

علاوه بر این با تعطیلی نشریات زنجیره ای و وابسته به گروه های روشنفکر لائیک و ملی- مذهبی های برانداز به شدت مخالفت کرد و آن را غیرغانونی دانست.
این سازمان همچنین پس از انحلال نهضت آزادی و محکومیت 21 نفر از اعضای آن رای دادگاه را محکوم کرد. از آخرین مواضع این گروه سخنان اهانت آمیز هاشم آغاجری، نظریه پرداز و عضو فعال این گروه و حمایت همه جانبه این سازمان از او است. وی در تاریخ 29/3/81 در خانه معلمان

همدان، طی سخنانی تصریح دارد که در اسلام چیزی به عنوان روحانی وجود ندارد. سلسله مراتب و تشکیلات روحانیت تحت تاثیر کلیسای کاتولیک شکل گرفته است و از مقلدین، تعبیر به میمون کرده است. علاوه بر این وی معتقد است تا دین اصلاح نشود و تغییر نکند، هیچ تغییر و اصلاحی در جامعه صورت نخواهد گرفت.
حزب جمهوری اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیم آن می رفت که ضعف در امور تشکیلاتی و سازمانی ضربه ای به انقلاب اسلامی و نظام نوپای آن وارد کند. وجود این نگرانی از یک سو و اعتقاد امام خمینی (ره) مبنی بر لزوم وحدت امت اسلامی و سازماندهی نیروهای مسلمان و وفادار به انقلاب و از سوی دیگر موجب بروز اندیشه تشکیل حزب مستقلی شد. از این رو افرادی مانند شهید بهشتی

مقام معظم رهبری، آیت الله مسوی اردبیلی، آیت الله هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر در سال 1358 حزب جمهوری اسلامی را به دبیر کلی شهید بهشتی تاسیس کردند.
حزب جمهوری اسلامی دارای ساختاری علنی بود و ارکان تشکیلاتی آن عبارت بودند از‍: عضو، حوزه شورا (بخش ناحیه، شهرستان و استان) شورای داوری، شورای فقها، هیأت اجرایی و شورای مرکزی. این حزب در کوتاه مدت فعالیتش در مقایسه با سایر احزاب و گروه های سیاسی، مسؤولان ارشد نظام در این حزب، در استقبال و جذب افکار عمومی نقش عمده ای ایفا کرد و به همین جهت این حزب به سرعت گسترش پیدا کرد.
الف) عملکرد حزب

عملکرد و نقش حزب در به صحنه درآوردن در عرصه های مختلف سیاسی انقلاب، در مدت شش سال فعالیت آن بسیار مثبت بود. چرا که نامزدهای حزب جمهوری اسلامی توانستند در سه دوره از چهار دوره ریاست جمهوری، پیروز شوند. علاوه بر این، این حزب در انتخابات دو دوره مجلس شورای اسلامی، یک دوره انتخابات خبرگان رهبری به طور گسترده و فعال مشارکت داشت. همچنین حزب جمهوری اسلامی، در تثبیت نظام در سال های بحران و خنثی کردن توطئه ها و حل چالش های انقلاب نقش موثر و اساسی ایفا نمود.
ب) علل انحلال
حزب جمهوری اسلامی از همان ابتدا به دلایل مختلف، آماج حمله مخالفان نظام قرار گرفت. عده ای آن را منتسب به گروه خاص (روحانیون) و عده ای دیگر هم آن را حزب رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس مجلس را می دانستند. این مسائل سبب شد که ذهنیت منفی علیه حزب در جامعه ایجاد شود در هر صورت علل توقف فعالیت و انحلال حزب به دو دسته درون حزبی و برون حزبی تقسیم می شوند.

علل درون حزبی: این علل عبارتند از:
1- عدم سازماندهی و آموزش منظم ایدئولوژی و سیاسی به دلیل گستردگی بی رویه دفاتر و افزایش نیروها.
2- عدم فرصت کافی و حجم زیاد کارها و مسئولیت های رهبران آن.
3- عدم دقت در عضوگیری، ثبت نام و هزینه های زیاد.
علل برون حزبی: مهمترین علت برون حزبی، نارضایتی امام خمینی (ره) از رویه حزب بود. زیرا ایشان افزون بر اینکه مخالفت گسترش تشکیلات حزب در سراسر کشور و حزبی شدن ائمه جمعه و جماعات بودند، از بعضی رفتارهای حزب که سبب تفرقه بین نیروهای معتقد به اسلامی فقاهتی می شد، ناخشنود بودند و بر اتحاد حزب با همه نیروهای مسلمانان تاکید می کردند.سه دیدگاه چپ و راست و میانه شکل بگیرد. این مسئله نیز به انسجام حزبی لطمه می زد و در نتیجه در تاریخ یازده خرداد مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی طی نامه ای خطاب به امام امت ضمن اشاره به رون فعالیت حزب، خواستار توقف فعالیت آن شدند. ایشان نیز با این درخواست موافقت نموده و بدین ترتیب، حزب جمهوری اسلامی منحل شد و اعضای آن به گرو های دیگر مثل جمعیت موتلفه اسلامی پیوستند. یا گروه جدیدی چون «جامعه اسلامی مهندسین» را تشکیل دادند.
شکل گیری جناح های چپ، راست و میانه
اولین جناحی که در داخل نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت، جناح موسوم به لیبرال به رهبری مهندس بازرگان در دولت موقت بود. در مقابل این جناح جناح «حزب الله» شکل گرفت که شامل نیروهای انقلابی بود. قدرت جناح لیبرال پس از استعفای بازرگان از نخست وزیری رو به ضعف نهاد اما پس از انتخاب ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری دوباره تقویت گشت. عزل بنی صدر از فرماندهان کل قوا و ریاست جمهوری، باعث تضعیف دوباره این جناح و سرانجام حذب آن در آن مقطع از صحنه سیاسی کشور شد.
با انتخاب شهید محمدعلی رجائی به ریاست جمهوری و تشکیل دولت وی توسط دکتر محمد جواد باهنر، جناح حزب الله تمام ارکان قدرت، یعنی قوای مجریه، مقننه و قضائیه را در دست گرفت. و به حل فصل مسائل کشور همت گماشت، ولی هرچه زمان می گذشت، دیدگاه های مختلفی در مورد اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگ، دخالت دولت در مسائل اقتصادی و غیره در میان اعضای

این جناح به وجود می آمد. اختلاف دیدگاه های کم کم به شکل جدی تری بروز کرد و ابتدا در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب جمهوری و سپس در مجلس، هیئت دولت و شورای عالی قضایی، سه جناح موسوم به راست و میانه شکل گرفت.
اختلاف دیدگاه مذکور به تدریج در میان اعضای تشکل روحانی «جامعه روحانیت مبارز» نیز به شکل آشکارتری بروز کرد تا این که سرانجام در اواخر سال 1366 در آستانه انتخابات سومین دوره مج

لس شورای اسلامی، سه تن از اعضای شورای مرکزی این جامعه یعنی حجج اسلامی، مهدی کروبی، محمود دعایی و جلایی خمینی از آن جدا شده و با شرکت افراد دیگری چون محمد

خاتمی، محمدحسن رحیمیان، سیدمحمد موسوی خوئینی ها، محمدرضا توسلی، سید علی اکبر محتشمی پور، سید هادی خامنه ای، رسول منتخب نیا، سیدمهدی امام جمارانی، اسدالله بیات، محمدعلی انصاری، عبدالواح موسوی لاری، هادی غفاری، صادق خلخالی و غیره، «مجمع روحانیون مبارز» را تشکیل دادند.
در فرودین 1367 اعضای شورای مرکزی مجمع، برای کسب اطلاع از نظر رسمی امام خمینی (ره) طی نامه ای از محضر ایشان کسب تکلیف نمودند. امام خمینی (ره) در جواب نامه، موافقت ضمنی خود را د رمورد تشکیل این گروه جدید اعلام کرد و بدین شکل، روحانیت به دو گروه «جامعه روحانیت مبارز» و «مجمع روحانیون مبارز» تقسیم شد. به عبارت دیگر در میان روحانیت نیز دو جناح راست و چپ شکل گرفت و بقیه گروه ها، هر کدام در کنار یکی از آنها قرار گرفتند.
باند سید مهدی هاشمی و عزل آقای منتظری

سید مهدی هاشمی و چند تن از طرفدارانش قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به اتهام قتل مرحوم شمس آبادی، امام جماعت مسجد سید اصفهان و چند نفر دیگر، دستگیر و در دادگاه جنایی اصفهان در سال 1355محاکمه و زندانی شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد و تحت عنوان کمک به سازمان های آزادیبخش، مسئولیت هایی را به دست گرفت که مهم ترین آنها، مسئولیت واحد نهضت های آزادیبخش در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
پس از انحلال این واحد در سپاه، سید مهدی هاشمی با استفاده از موقعیت برادرش س

یدهادی هاشمی که داماد و رئیس دفتر آقای منتظری بود در بیت وی نفوذ کرد. او با سوء استفاده از موقعیت خود گروهی تشکیل داد و با نفوذ در سازمان ها و نهادهای سیاسی، فرهنگی و نظامی کشور، دست به اعمال خلاف شرع و قانون زد. پس از آگاهی وزارت اطلاعات از اعمال خلاف وی، حجت الاسلام محمدی ری شهری، وزیر وقت اطلاعات، موضوع را به امام خمینی (ره) گزارش داد. رهبر انقلاب طی حکمی به آقای ری شهری، لزوم برخورد قاطع با افراد ضد انقلاب و منحرف وابسته به مهدی هاشمی را مورد تاکید قرار داد. به دنبال این دستور، سید مهدی هاشمی و گروهش دستگیر، زندانی و بازجویی شدند.
سرانجام در سال 1365 سید مهدی هاشمی به اتهاماتی از قبیل قتل چنت چهره مذهبی، رابطه با ساواک بیرون بردن غیرقانونی مقدار فراوانی اسلحه و مهمات از سپاه پاسداران، افشاگری علیه کشور، ایجاد جو نزاع و اختلاف بین مسئولان، شایعه پراکنی و غیره اعتراف کرد و محکوم به اعدام شد. حکم اعدام و همدستش، فتح الله امید نجف آبادی، در ششم مهر 1366 به اجرا درآمد.
دستگیری، بازداشت و محاکمه سیدمهدی هاشمی، از همان ابتدا با مخالفت و مقاومت آقای منتظری روبه رو شد. امام امت (ره) که اجرای حق و عدالت و مقابله با توطئه های دشمنان وحفظ نظام را از اهم واجبات می دانست، درباره‌ مسأله سید مهدی هاشمی نیز معتقد بود که متهمان در هر مقام و منصبی که باشند باید عادلانه محاکمه شده و به سزای اعمالشان برسند. به همین دلیل در تاریخ 12/7/65 طی نامه ای خطاب به آقای منتظری، ضمن ابراز علاقه به وی، او را به عدم حمایت از سید مهدی هاشمی و هوشیاری در برابر دسیسه های منافقین دعوت کرد.

متاسفانه به غرم تذکرات مکرر امام خمینی و دلسوزان نظام، به دلیل نفوذ مهدی و هادی هاشمی در آقای منتظری، وی همچنان از آنان حمایت و با سخنرانی و صدور بیانیه موضع گیری می کرد. به همین دلیل رهبر کبیر انقلاب در اواخر عمر شریف خویش، یعنی در تاریخ 6/1/68 طی نامه ای، آقای منتظری را از قائم مقام رهبری عزل نمود. وی هم ضمن اطاعت از ایشان، عدم آمادگی خود را برای انجام مسئولیت قائم مقامی رهبری اعلام کرد. اما برخلاف سخن خود، هر از چندگاهی علیه نظام، رهبری امام (ره)، جنگ و غیره موضع گیری می کند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله مطالعات حفظ و مرمت پوستنوشتهای قرآنی متعلق

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مطالعات حفظ و مرمت پوستنوشتهای قرآنی متعلق به سدههای سوم و چهارم ه.ق. با pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مطالعات حفظ و مرمت پوستنوشتهای قرآنی متعلق به سدههای سوم و چهارم ه.ق. با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مطالعات حفظ و مرمت پوستنوشتهای قرآنی متعلق به سدههای سوم و چهارم ه.ق. با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مطالعات حفظ و مرمت پوستنوشتهای قرآنی متعلق به سدههای سوم و چهارم ه.ق. با pdf :

مقدمه

پارشمن1 یا پوست حیوانات از جمله بسترهای مورد استفاده برای نوشتن بهویژه کتابت قرآن بوده که در ادوار مختلف تاریخی بهکار برده شدهاست. این نوع کاغذ پوستی، بیشتر از پوست آهو ساخته میشده )مایل هروی،254 1:1380(؛ اما مواردی از نوشتن قرآن نیز هست که روی پوست گاو یا گوساله انجام شدهاست .)Dreibholz, 2007: 22( مقاله حاضر، در واقع پژوهشی است که روی نمونهای از پوست حیوانات که برای کتابت قرآن استفاده میشود، صورت پذیرفته و به بررسی بستر، مرکب، رنگدانههای موجود و همچنین بررسی عوامل آسیبرسان و شیوه حفظ، مرمت

و نگهداری قطعات پوستنوشت قرآنی متعلق به مجموعه خصوصی آقای ابویی مهریزی پرداخته شدهاست.

ازآنجا که انجام مطالعات دقیق نسخهشناسی و استخراج اطالعات این حوزه، افزونبر مهیا نمودن امکان بررسی علمی اسناد و نسخ ارزشمند در انتخاب شیوههای حفاظت، مرمت

و نگهداری این آثار نیز نقش چشمگیری خواهدداشت، امروزه با استفاده از روشهای آزمایشگاهی متعدد اسناد و نسخ خطی مطالعه و بررسی دقیق میگردند. تعیین اصالت، سالیابی، نوع مرکب، شناسایی الیاف کاغذ و نوع پوست، تجزیه کمّی و کیفی مرکب و رنگدانههای مورد استفاده در تذهیب و تزئینات نسخ، از اطالعاتی است که میتوان از آنها برای تکمیل مطالعات نسخه شناسی و کمک به کارشناسان این حوزه یاریجست.2 بااینکه انجام این دست مطالعات، حوزهای به نسبت جدید است لیکن در چند دهه اخیر با پیشرفت دستگاههای مشاهده و تجزیه عنصری و ترکیبی و ابداع روشهایی که به مقدار کمّی نمونه نیازدارد یا بدون نمونهبرداری امکان انجام آزمایشات را روی آثار فراهم میکند، میتوان در سطحی گسترده به بررسی علمی اسناد و نسخ باارزش پرداخت.

پیشینه پژوهش

مطالعه شیوههای شناسایی بسترهای پارشمنی و مواد به کار رفته روی آنها بهویژه روشهای حفاظت و مرمت اینگونه آثار، موضوعاتی است که پژوهشگران و مرمتگران این حوزه در ایران به صورت گسترده و کامل بررسی نکردهاند. بااین همه میتوان به پژوهشهایی همچون “فنشناسی و آسیبشناسی صفحات قرآن نفیس به خط کوفی روی پوست” تألیف سلطانی و همکاران ) 1385( و “فراهمآوری ورق پوست )پارشمن( از حسینیان )1386(، اشارهنمود. البته شایان یادآوری است که مطالعه روی

حفاظت و مرمت پوست و پارشمن در سطح جهان به صورت گسترده انجامشده و کتابها و مقاالت متعددی نیز در این زمینه نگاشته شدهاست Vest, 1999; Larsen,(

.)2002; Walter, 1994

روش پژوهش

در پژوهش حاضر با بهرهگیری از مطالعات کتابخانهای و آزمایشگاهی، بررسیهای میکروسکوپی و کار روی نمونههای موجود قطعات پوستنوشت قرآنی، صورت گرفتهاست. درنهایت، با توجه به نتایج به دست آمده مراحل حفاظت، مرمت و نگهداری این آثار انجام شدهاست. مطالعات صورت گرفته روی پوستنوشتهها، شامل تجزیه عنصری مرکبهای سیاه، قرمز، سبز و آنالیز ترکیبی بستر تعدادی از آنهاست. همچنین در این آزمایشات، اصالت پوستنوشتهها نیز بررسی شدهاست.

برای اطمینان از اینکه نوشتهها روی بستری قدیمی و برای نمونه پس از محوکردن نوشتههای اولیه جعل نشدهباشند، از روش مشاهده در زیر نور فرابنفش استفادهشد. ضمناً به دلیل وجود اثرات فتوشیمیایی و خواص فلورسانس و نورافشانی برخی مواد و عناصر در زیر این نور، این شیوه برای بررسی سطوح اسناد به کار گرفتهشد 1381: 521-1526(، بحرالعلومی .)Mairinger, 2000: 56-75; برای انجام این مطالعات از منبع نور فرابنفش3 با پوشش آبی تیره با طول موج 350-395 نانومتر که نوعی المپ بخار جیوه با فشار کم است، استفادهشد. اما به دلیل اثرات مخرب این نور برای کاغذ و پوست، مدت زمان قرارگیری نمونهها تا حد ممکن کوتاه درنظر گرفتهشد.

برای شناسایی نوع بستر دست نوشتهها، از روش طیف سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه 4)FTIR( که برای شناسایی مواد آلی و تعدادی از مواد معدنی به کار میرود، استفادهگردید. طیف سنج مورد استفاده در این پژوهش، Nicolet 510P بود. همچنین، به منظور تجزیه عنصری کمّی نمونهها روش میکروسکوپ الکترونی پیمایشی با تجزیه شیمیایی پاشندگی انرژی پرتوایکس 5)SEM-EDX( که یکی از ابزارهای قوی برای بزرگنمایی سطح اجسام، مطالعه ساختار و ریختشناسی و همچنین ابزاری برای تجزیه عنصری سطح محدودی از نمونه )آنالیز نقطهای( است، به کار گرفتهشد. دستگاه مورد استفاده در این آنالیزها، میکروسکوپ الکترونی روبشی6 مدل VEGA بود.

معرفی پوستنوشتههای قرآنی

دست نوشتههای مورد بررسی در این پژوهش، شامل نه برگ قطعات مجزا و یک جزو شش برگی است که تمامی

صفحات آن دارای نوشته و بدون هرگونه تزئین است. در یکی از قطعات تنها از مرکب سیاه، در هشت قطعه از مرکب سیاه و قرمز و در نوشتههای شش برگ جزو، از مرکبهای سیاه، قرمز و سبز استفاده شدهاست. این پوست نوشتهای قرآنی متعلق به مجموعه خصوصی آقای ابویی مهریزی است که بررسی نوع کتابت آنها قدمت احتمالی این مجموعه را به سدههای سوم و چهارم ه.ق. میرساند.7 با توجه به نوع خط و بستر نوشتهها به نظر میرسد که این دست نوشتهها مربوط به چند کاتب و شاید زمان کتابت آنها نیز متفاوتباشد. قطعات این مجموعه در ابعاد، رنگ و ضخامت، متفاوت است.

مطالعات آزمایشگاهی شناخت فنآوری تولید اثر8

– مطالعات آزمایشگاهی بررسی اصالت دستنوشتهها

برای اطمینان از اینکه نوشتهها روی متنی که پیش از این پاکشده، نگاشتهنشده و همچنین بررسی بین سطرها و یافتن نوشتههای احتمالی، کلیه دست نوشتهها زیر نور فرابنفش مطالعه گردیدند. نتایج نشانداد که خطوط پاکشده یا افزوده شدهای در این اسناد، مشاهده نمیشود. تنها در برگ اول جزو، اعداد و نوشتهای دیده میشود که منشاء آنها نامعلوم بوده و شاید زمانی به عنوان شمارهگذاری روی صفحات اضافه شدهباشد )تصویرهای1و.)2

بررسی نوع بستر دستنوشتهها

نوع بستر در مشاهدات اولیه، پوست تشخیص دادهشد. اما برای تأیید قطعی نوع بستر، از روش طیفسنجی FTIR که روش شناخته شدهای برای شناسایی مواد آلی است، استفاده گردید. در طیف FTIR، بستر این دست نوشتهها نوارهای جذبی ناحیه 1487 cm-1، 1554، 1666، 3300، وجود پروتئین را ثابت میکند )تصویر.)3 بنابراین، بستر این دست نوشتهها از نوع پوست9 بوده و میتوان آنها را پوستنوشته یا پارشمن خواند.

تصویر پوست نیز با استفاده از میکروسکوپ الکترونی تهیه گردید )تصویر.)4 نتایج آنالیز عنصری از پوست، نشاندهنده وجود عناصری مانند کربن و اکسیژن به مقدار زیاد است که شاهدی بر منشاء آلی آنهاست. وجود عناصری مانند

تصویر.1 جزئیات نوشتههای برگ اول جزو، زیر نور فرابنفش )نگارندگان(.

تصویر.2 جزئیات نوشتههای برگ اول جزو، زیر نور معمولی )نگارندگان(.

%T
BZ TV=CNR
75
500 750 1000 1250 1500 1750 2000 2250 2500 2750 3000 3250 3500 3750 4000
1/cm
140
%T
BZ TV=CNR 120

100
661797
91435 00596 66713 011219 531909 043115393078 203300 80

37667
60
25806 25833 04866 12972 501097061055 151188071136 731253 171350 681444 901465 911546 491612 40
45746 97894 241294 531367
031327 701579 20

500 750 1000 1250 1500 1750 2000 2250 2500 2750 3000 3250 3500 3750 4000
1/cm 1تصویر.3 طیف ftir.smf
FTIR نمونه بستر که نشاندهنده وجود مواد پروتئینی است

)نگارندگان(.

ایران معماری و مرمت پژوهشی -علمی دوفصلنامه 1393 تابستان و بهار هفتم، شماره چهارم، سال

19

تصویر-4 الف. تجزیه عنصری پوست به روش EDX )نگارندگان(. تصویر-4 ب. پوست بدون مرکب، با بزرگنمایی 470برابر )نگارندگان(.

به متعلق مطالعات
سوم سدههای مرمت و حفظ
.ق.ه چهارم و پوستنوشتهای
قرآنی

20

گوگرد، کلسیم، پتاسیم، سدیم و کلر نیز نشاندهنده استفاده از این مواد در فرایند دباغی و آمادهسازی پوست است. در این فرایند از موادی مانند کلریدپتاسیم، کلریدسدیم، آمونیوم کلراید یا سولفاتها یا آهک برای کاهش اسیدی بودن محیط، استفاده میشود .)Stuart, 2007:31( این مواد، بهخصوص نمک طعام باعث حفاظت پوست از اثرات مخرب محیطی در درازمدت میشود. وجود این مواد در همه نمونهها به اثبات رسیده و میتواند یکی از دالیلی باشد که این نمونهها با وجود قدمت زیاد، هنوز هم تااندازه بسیاری سالم باقی ماندهاند.

بررسی مرکب و رنگدانهها

ازآنجا که در بیشتر منابع، ترکیب همه مرکبهای قرمز را شنگرف10 بیان کردهاند، شش نمونه از قطعات پوستنوشت که امکان نمونهبرداری از آنها برای بررسی مرکب قرمز وجود داشت، بررسی شدند )تصویرهای 5 و.)6

نتایج تجزیه عنصری مرکب قرمز شش نمونه دست نوشته نیز، در جدول1 ارائه شدهاست که سه نمونه، دربردارنده جیوه هستند. بنابراین مرکب قرمز آن از ترکیبات شنگرف به دست آمدهاست. در سه نمونه دیگر، وجود مقادیر باالی

اکسیژن و کربن میتواند نشاندهنده استفاده از رنگدانههای آلی برای تهیه رنگ قرمز باشد.11 افزونبر اینها به دلیل وجود آهن، جوهر قرمز میتواند اخرا باشد. مرکب سبز در نمونه شماره 1 و مرکب سیاه در نمونههای 1، 2، 4، 5 و 6 نیز با استفاده از آنالیز EDX بررسیشدند )جدول.)2

همانگونه که در جدول2 دیده میشود، در مرکب سبز مقدار قابل توجهی مس وجوددارد که شاهدی بر استفاده از ترکیباتی مانند زنگار برای تهیه رنگ سبز است. البته برای اظهار نظر قطعی نیاز به نمونه بیشتری بود که امکان دسترسی به آن وجودنداشت. درباره مواد تشکیلدهنده مرکب سیاه نمیتوان بطور قطعی نظری ابرازنمود. اما وجود ترکیبات کربن، نشاندهنده استفاده از دوده در تهیه مرکب سیاه است. در نمونه 2 نیز، مقدار قابل توجه آهن نشان میدهد که در ساخت این مرکب از ترکیبات آهن استفاده شدهاست.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله ایران در عصر عباسیان با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ایران در عصر عباسیان با pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ایران در عصر عباسیان با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ایران در عصر عباسیان با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ایران در عصر عباسیان با pdf :

ایران در عصر عباسیان

1 وضعیت ایران پس از روی کار آمدن خاندان عباسی
2 نقش ایرانیان در وزارت
3 برآمدن خاندانهای حکومتگر ایرانی

4 بررسی نهاد خلافت و تغییراتی که در عصر عباسیان پیدا کرد به عنوان یک مرکز مشروعیت دهنده با تکیه بر اندیشه ایرانشهری.
شعارهایی که عباسیان را به قدرت رسانید توانست یک چند گروههای مخالف آنان را نظیر علویان، خوارج و قبایل عرب مخالف خلافت بنی امیه که باهم مرتب درگیری داشتند را به خود جلب کند و آنان را بر علیه دشمن مشترکشان یعنی امویان متحد کند. نزاعهای داخلی و درگیریهایی که پس از به خلافت رسیدن عباسیان میان آنان و گروههای رقیبشان رخ داد، نشان از آن داشت که عباسیان تنها نبودند که توانستند این انقلاب را به ثمر برسانند بلکه مشارکت گسترده گروههای مختلف که تحت عنوان شعار کلی مبنی بر بازگشت به سنتهای پیش از

امویان که آنان را به دور هم جمع کرده بود توانست خلافت امویان را از بین ببرد. خطبه ای را که ابوالعباس سفاح در روز نخست خلافت ادا کرد و عمش آن را ادامه داد حاکی از آن بود که نخست عباسیان مدعی بودند که شناختن حق آنها به خلافت الزامی است و آنان به تفضیل اصلی خلافت را بدست گرفته اند با موافقت خلق همچنین برای گروههای رقیب خود نیز این مسئله را مسجل کردند که امر خلافت از آغاز به آنها راست شده و آنان نباید در این مهم با عباسیان درگیر شوند.

اکنون زمان آن فرارسیده بود تا شعارهایی که در هاله ای از ابهام پیچیده شده بود و عباسیان به کمک آن توانستند سایر گروههای مخالف خلافت امویان از جمله علویان را با خود متحد کنند صورت مشخص تر و دقیقتری به خود بگیرد. این مشخص بود که از آغاز عباسیان خلافت را تنها و بی رقیب می خواستند اما گروههای مختلفی که در سقوط امویان و همراهی عباسیان نقش داشتند حال هر کدام به تنهایی مدعی تخت خلافت بودند. مهمترین این گروهها علویان بودند که عباسیان با شعارهای آنان توانستند حامیان آنان را در حمایت از خود بسیج کنند اما حال که عباسیان خلافت را تصاحب کردند علویان ، آنان را غاصب

می دانستند و خلافت آنان را فاقد مشروعیت لازم می دانستند به همین جهت عباسیان برای آنکه حقانیت خود را در امر خلافت نسبت به علویان برجسته نشان دهند شعارشان را که تا آن زمان انتقال خلافت از طریق وجاهت و سفارش از ابوهاشم به جدشان محمد بن علی صورت گرفته بود ، تغییر دادند و در عوض مدعی شدند که امامت از زمان وفات پیغمبر بدون فترت به آنها تعلق داشت و در تقویت دعوی عباسیان و رد ادعای برخی اعقاب علی که امامت را حق خود می دانستند نسبی خاصی پیش کشانده شد. عباسیان می گفتند که از پشت جدشان عباس بودن ، اهمیتی بیشتر از نسل فاطمه دختر کوچک پیامبر و زوجه علی دارد. از آن جهت که فاطمه زن بود و ابوطالب پدر علی و عم پیامبر که هرگز آشکارا قبول

اسلام نکرده بود در صورتی که عباس عم پیغمبر اسلام پذیرفته بود. بهمین جهت عباسیان در امر خلافت خود را محق تر از علویان نشان دادند اما در آن سو علویان ضمن رد کردن ادعای عباسیان در امر خلافت دست به قیامهایی گسترده بر علیه عباسیان زدند و بدین ترتیب مخالفت خود با آنان را عملا نشان دادند. قیام محمد و ابراهیم ملقب به النفس الزکیه در منطقه حجاز و تعرض سخت منصور خلیفه عباسی به آنان یادآور خاطره قیام زید و پسرش یحیی بر علیه امویان بود در نظر علویان همچنین بعدها قیام حسین بن علی بن حسن و یارانش در زمان هادی که به شهدای فتح مشهور شدند، حکایت از آن داشت که علویان هزگز ادعای عباسیان را در امر خلافت به رسمیت نشناختند و آنان را بسان امویان غاصب تلقی

می کردند. اما خطر دیگری که خلافت نو پای عباسیان را از هر سو تهدید می کرد ابومسلم خراسانی بود. عباسیان اگرچه با شعار « الرّضا من آل محمد » توانستند ناراضیان را در پشت سر خود جمع کنند اما کسی که در نهایت بیرق خلافت را در دستان آنان نهاد ، ابومسلم بود به همین جهت عباسیان سخت ( در روزهای نخست خلافت خود) به ابومسلم و سپاهیانش محتاج بودند. ابوالعباس سفاح خلیفه نخست عباسی فرصت آن را نیافت تا کار ابومسلم را یکسره کند و این مهم ، به عمش ابوجعفرالمنصور که پس از وی به خلافت رسید، سپرده شد. منصور نخست به وسیله ابومسلم دیگر مدعیان خلافت و کسانی راکه

می توانستند حیات نوپای خلافت عباسی را بخطر اندازند را از میان برد. کسانی چون معبد الله بن علی عموی منصور یا بهافرید و یا لشگری از چینیان را که مرزهای شرقی جهان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند و یا قیامی که به طرفداری از علویان در بخارا به پا شده بود.
در نهایت پس از آنکه منصور خلیفه عباسی توانست بوسیله ابومسلم آرامش و امنیت خلافت عباسی را تضمین کند اقدام به حذف او کرد. البته از میان بردن ابومسلم چندان به آسانی صورت نگرفت چرا که اهمیت ابومسلم به عنوان حلقه اتصال زنده میان حکومت مرکزی ای که در شرف پیدایی بود و ولایتی که قدرت مرکزی نفرات نظامی و پر شورترین طرفدارانش را از آنجا گرد آورده بود، هنگامی آشکار گردید که خراسان بدنبال قتل وی دستخوش شورشهای پی در پی شد. نخستین این شورشها، خروج سنباد بود که قیام وی هفتاد روز بطول انجامید. همچنین جنبش سنباد به تشکیل یک سازمان مخفی به نام بومسلیمه منجر شد که سالها به پرورش احساسات ضد عباسیان می پرداخت.

خروج استاذسیس و المقنع در نواحی کش و نسف پس از سنباد سخت از حمایت محلی برخوردار بود همچنین بعدها خروج اسحق ترک که همگی نشان از محبوبیت بالایی بود که ابومسلم در میان ایرانیان داشت. بهر ترتیب عباسیان توانستند از میان این انقلابها و بحرانهایی که در دهه های نخستین خلافت آنان را فراگرفته بود، جان به در برند و پایه های خلافت خود را پس از آن محکم کنند، اما آنچه که در این میان مهم بود میراثی بود که عباسیان در جهت تثبیت و استقرار خلافت خویش از اسلاف خود به ارث بردند. این میراث که ارزش آن به مراتب بالاتر از بهایی بود که عباسیان در جهت تثبیت خلافت خویش پرداختند، توانست حیات خلافت خاندان عباسی را برای قرنهای پس از آن تضمین کند. نیک می دانیم معاویه

نخستین کسی بود که پس از تثبیت خلافت سفیانیان تمام سعی خود را به کار برد تا یزید پسرش را ولیعهد خود قرار دهد.برغم مخالفتهای پراکنده ای که توسط کسانی چون حسین بن علی ، عبدالله بن عمر و ; صورت گرفت ، یزید بن معاویه خلیفه شد و این نخستین بدعتی بود که پس از وفات پیغمبر در امر خلافت صورت گرفت و در حقیقت عمل وی مستلزم الغای نظام انتخابی شد که پیش از آن برقرار بود و به جای آن نظام جانشینی میراثی برقرار شد. همه خلفایی که پس از معاویه بر سر کار آمدند از بدعت وی پیروی کردند و همین مهم به عنوان میراثی اصیل از امویان به عباسیان رسید که باعث شد بتوانند پنج قرن قدرت را در دست داشته باشند. البته گفتنی است که امویان به ابتکار خود این عمل را انجام ندادند بلکه در برخورد با تمدنهایی چون ایران و بیزانس آنان نیز با شیوه وراثتی سلطنت آشنا شدند و بعدها مستقیما آن را به کار گرفتند.

همچنین در آن هنگام که حضرت محمد به عنوان فرستاده خدا کلام او را به مردمان ابلاغ می کرد یک نظام خداسالاری استقرار یافت و آن حضرت در واقع همچون نایب خدا بر روی زمین قرار داشت. پس از رحلت پیغمبر گونه ای از خداسالاری دوم روی کار آمد چه خلفای راشدین خود را ناگزیر از آن
می دانستند که دستورهای قرآن را ملاک اعمال خود قرار دهند و در کارهای خود پا به جای پای پیغمبر نهند. از بیم اشتباه هرجا که در گرفتن تصمیم دچار شک می شدند از هرکس که سخنان پیغمبر را شنیده و با او نزدیکتر زیسته بود می پرسیدند تا چنان نباشد که عملشان مخالف عمل پیغمبر نشود اگر می خواستند به ابتکار خود عمل کنند عامه مسلمانان هرچه زودتر وظایف ایشان را گوشزد می کردند. هنگامیکه پس از مرگ علی و بسیاری از اصحاب دیگر آن دسته از مردم از بین رفتند که می توانستند بخاطر نزدیکی خود با پیغمبر به اعمال

خلفا اعتراض می کردند دیگر خلیفه مانعی برای انجام دادن خود می خواسته در برابر نداشت. (ح) بهمین جهت امویان با به کار بردن واژه خلیفه اللهی به جای فره ایزدی یا حق اصلی سلطنت ایرانیان برای خود مشروعیتی فوق مردمی قائل شدند عباسیان نیز که پس از امویان بر سر کار آمدند از همین روش برای خلافت کردنن سود جستند و مستقیما مشروعیت خلافت خود را بعدها از جانب خداوند دانستند. به کار بردن وازه خلیفه اللهی در زمان عباسیان آن هنگام که سستی و فتور راه یافته در ارکان و عناصر قدرتشان باعث پیدایش قدرتهای سیاسی مستقل و نیمه مستقل یا خاندانهای خود مختار شد تمهیدی شد تا عباسیان با کار برد این واژه در برتری خود نسبت به گروههای رقیب به عنوان یک مرکز مشروعیت دهند

عمل کنند. همچنین خلفا در رقابت با علمایی که دعوی آشنایی با دین خداوند و احکام حلال و حرام را داشتند باید بر مذهب اصلی خود تاکید می ورزیدند تا جا را در کشاکشهای منزلت جویی به موضعی فروتر در غلتیدند.
از دیگر مواردی که امویان برای اخلاف خود باقی گذاشتند نظام دیوانسالاری بود که بعدها عباسیان برای اداره قلمرو پهناور خویش آن را بسط و گسترش دادند. نظام دیوان سالاریکه امویان بنا نهادند چندان گسترده نبود اما توان یاری رساندن به آنان را جهت اداره قلمرو خویش داشت عباسیان با به کارگیری عناصر غیر عرب در ساختار امپراتوری خویش بوروکراسی گسترده ای را ایجاد کردند که به آنان امکان

می داد تا با آرامش و امنیت بیشتری به اداره سرزمین پهناور خویش بپردازند. کاری که امویان غافل شدند یا حداقل مجال آن را نیافتند تا به بسط و گسترش آن دست بزنند در ارکان مختلف حکومت نو پای عباسیان بود. در نتیجه استیلای عباسیان که تحت حمایت خراسانیان برقرار گردید اوضاع ایران نیز رنگ تازه ای بخود گرفت و این بدان علت بود که ایرانیت در پیروزی این سلسه جدید و در پیگیری نظم

تازه ایی که جانشین سازمان عربی اموی شده بود سهم قاطعی داشت.
با چنین اوضاع و احوالی دیگر جای هیچگونه تردیدی نبود که از این پس باید ایرانیان به عنوان شرکای متساوی الحقوق دولت جدید شناخته شوند. حضور ایرانیان در صحنه های مختلف خلافت عباسیان این نکته را به آنان خاطر نشان ساخت که به تنهایی و بدون حضور ایرانیان قادر نخواهند بود که خلافت خویش را تثبیت و آن را به سرزمین پهناور اسلامی ادامه دهند. انتقال مرکز ثقل خلافت به سوی شرق پس از انقلاب عباسی فزونی وزیران، ندیمان، دبیران و کارشناسان مالی ایرانی در اوائل حکومت عباسیان و فراوانی نویسندگان، شاعران و نوازندگان ایرانی در زندگی فرهنگی روزمره قابل انکار نیست. نخستین تاثیر حضور ایرانیان در خلافت عباسیان پیاده کردن آیین و راه و روشی بود که در ایران عصر ساسانی در زمینه

مللداری و طرز اداره سرزمین وجود داشت بوسیله ترجمه هایی از آثار آن دوره بدست برخی از اندیشمندان ایرانی. نفوذ آثار تمدنی ساسانیای در زمینه های حکومت و اداره امور که در حوالی پایان دوره اموی آشکار شده بود بواسطه انتقال این آثار در ترجمه آنها به زبان عربی قوی تر گشت و اندیشه هزاره ای امپراتوری جهانی در میان مسلمانان پدیدار شد.
بعلاوه بسیاری از ادبیات حکیمانه ایران میانه که بر پایه مجموعه های مواعظ و یا اندرزهای اخلاقی استوار بود جذب ادبیات اسلامی شد. در رساله سیاسی « عهد اردشیر» و « نامه تند» با ترجمه عربی ابن مقفع در دنیای اسلامی شناخته شد. همچنین با ترجمه خداینامه، عباسیان بیش از پیش با فنون کشور داری در ایرانن باستان آشنا شدند و آن را مستقیم در خلافت خویش به کار گرفتند.

در حقیقت ترجمه آثار یاد شده، جدایی ناپذیری پادشاهی و مذهب را رسم می کند و این گفته را به اردشید پادشاه ساسانی نسبت می دهد که : مذهب و پادشاهی دوبرادرند که ( هیچکدام نمی توانند بی نیاز از هم باشند; ) و بعدها این مساله به صورت رکن اساسی تئوری سیاسی اسلام در آمد. به واقع تاکید عباسیان بعدها بر ماهیت اصلی خلافتشان در مقابل مدعیان این امر ریشه در آشنایی آنان با سنتهای عصر ساسانی داشت.

حضور ایرانیان در ساختار خلافت عباسیان و تبدیل کردن آن به یک مرکز توانمند و مشروعیت بخش در جهان اسلام، سرزمین پهناوری را که در انتهای عصر امویان می رفت تا تجزیه شده و به بخشهای مستقلی تبدیل شود را دوباره تحت لوای خلافتی جدید متحد کرد. در این دولت مرکز توجه تنها به نقش عنصر عرب در ساختار و تشکیلات دربار خلافت نبود بلکه به حضور موالی بخصوص ایرانیان در شکل دهی صورتبندی اجتماعی جدید توجهی خاص شده بود. خلفای نخست عباسی تحت تاثیر آثار ترجمه شده عصر ساسانی در زمینه سیاسی و تشکیلات دیوانی و اداری بر تمرکز و اداره دقیق دولت پرداختند. منصور حکومت را از قضاوت جدا کرد و کارکنان و وظایف آنها را مجزا نمود همچنین با تاسیس دیوان زمام نظارت خود را به کارکنان دستگاههای اجرائیش بیشتر کرد اما مهمترین تحولی که در تشکیلات اداری عباسیان پدیدار شد به کارگیری نهاد وزارت بعنوان مسئول دستگاههای دیوانی، مالی و اداری بود.

در حقیقت ایجاد نهاد وزارت در عصر عباسیان که تحت نفوذ سیستم اداری ساسانی بود، هم وسیله ای برای رواج الگوهای ایرانی و هم ابزاری برای تحکیم نفوذ به شمار می رفت.
پیشتر عنوان شد که دیوان سالاری در دوران امویان کارکرد محدودی بود و این به دلیل ماهیت قدرت مطلق خلفا در این دوره و عدم پذیرش عنصر غیر عرب در ساختار و تشکیلات دیوانی بود که باعث شد دیوانهای عصر اموی نتوانند به طور مشخص به ایفای نقش بپردازند. کسانی هم که در رأس امور دیوانی قرار می گرفتند بیشتر عنوان کاتب و منشی داشتند و نقشی در اداره امور نداشتند.

دیوانهایی که در عصر امویان وجود داشت، مثل دیوان خاتم یا دیوان برید ;. بدان علت که اولا: تعدادشان اندک بود . ثانیا : بعلت عدم آشنایی کافی خلفای اموی با سیستم اداری و تشکیلاتی امپراتوریهای ایران و بیزانس که معمولا یا از راه ترجمه آثار و یا به کارگیری عناصر دیوان سالار موجود در امپراتوریهای پیشین صورت می گرفت نمی توانستند خلفا را در اداره قلمروشان یاری دهند. از اینرو تشکیلات دیوانی امویان فاقد کارآیی لازم بود.

اما در عصر عباسیان با ایجاد شبکه های پیچیده اداری و مالی که معمولی توسط موالی و به طور دقیقتر ایرانیان اداره می شد. خلفای عباسی برای خود جایگاهی رفیعتر نسبت به رقبای پیشین قایل شدند همچنین با به کارگیری عناصر غیر عرب در ساختار دولت خویش هم به جلب گروههای رقیب پرداختند و هم دوام و بقای خلافتشان را بدین وسیله تضمین کردند.

نظریه های موجود درباره وزیر و نقش آن در تشکیلات اداری به دو گونه است که هر یک کاملا متفاوت از دیگری است. دسته ای از محققین و پژوهشگرانی چون: و.و. بارتولد. ام اسپرنگلینگ. اس. دی. گوتیاین و دی. سوردل معتقدند که وزارت تحول سنت اداری عرب است در طول تاریخ خلافت و واژه وزیر که به معنای یار و دستیار می باشد در قرآن نیز به کار رفته. این محققین با استناد به رفتار و سلوک پیامبر در آگاه شدن از رأی اصحابش در تصمیم گیریهای مهم دوران زندگیش و خلیفه بعد از او ابوبکر که در تنظیم امور مهم خود را از مشورت با صحابه محروم نمی کرد.

چنین استنباط می کنند که وزیر و نهاد وزارت در حقیقت در بطن سنتهای عرب به صورت ابتدایی وجود داشته و پس از گسترش قلمرو اسلام این مقام نیز مفهوم دقیقتری به خود گرفته. درست در نقطه مقابل این نظریه برخی دیگر از محققین قرار دارند که واژه وزیر و تحول آن را کاملا مرتبط با سنتهای ایران بخصوص ایران پیش از اسلام می دادند. کریستین سن محقق ایران شناس پیشینه وزیر را در وجود صدر اعظم ساسانیان یعنی بزرگ فرما تار ( فرمانده / حاکم/ امر) می جوید همچنین دار مستقر معتقد است واژه وزیر از لغت پهلوی و میچرا مشتق است که به صورت وچید استعمال می شده و به معنای تصمیم گرفتن بوده. ابن طقطقی صاحب کتاب الفخری می نویسد: لغویون چنین گویند که لفظ وًزًر به معنای ملجاء و پناهگاه است و وِزْر به معنای بار است. پس وزیر یا از وِزر اشتقاق یافته است که در آن صورت مفهوم آن کسی است که تحمل بار گران کند و یا از وزر که در آن صورت وزیر شخصی است که خلیفه به اندیشه و رأی او پناه برد و به تدبیر او توسل جوید:

با توجه به نظرات یاد شده حتی اگر واژه وزیر و نقش آن راهم جدای از سنتهای ایران پیش از اسلام در عرصه عباسیان نهاد وزارت و عملکرد آن تا حد زیادی به الگوی قدیمی تر آن در عصر ساسانیان شباهت داشت بخصوص که حضور ایرانیان در رأس این نهاد و تداوم آن تا چند نسل پی در پی میان آنان و اخذ بسیاری از شیوه های اداری تشریفات درباری، لباس ها و سردستارها کاملا تحت تاثیر این سنتها قرار داشت نظر بارتولد درباره وزاری عباسی نیز به همین نکته اشاره دارد: سامانه اداری کاملا متعادل ساسانی که عربها آن را بالاترین نمونه حکمرانی خردمندانه می دانستند سرمشق آنان قرار گرفت وزاری آنها که( این مقام نیز با درک دیوانسالار اندامش به وسیله عباسیان به وجود آمد ) که از زمان منصور به خاندان سرشناس ایرانی به قلیان تعلق داشتند خود را جانشینان مستقیم بزرگمهر و دولتمردان نیمه اسطوره ای دوران ساسانی تلقی می کردند.)

عباسیان با علم به اینکه تصرف تخت خلافت یک مطلب است و تداوم آن بصورت آرام و بی دردسر مطلبی دیگر. با سپردن نهاد وزارت به مردان اهل قلم یعنی ایرانیان دیوان سالار هم برای خود حامیانی نیرومند ایجاد کردند و هم بدین وسیله تداوم خلافتشات را برای مدتی طولانی فراهم کردند. البته ناگفته نماند به دلیل ماهیت قدرت در تاریخ میانه ایران عنصر و ماهیت خدمت شخصی منصب وزارت باعث شد که این منصب با صراحت و روشنی تمام تعریف نشود و طبق سلایق شخصیتهای درگیر آن و نیز مقتضیات موجود گسترش یافته و یا محدود گردد. در حقیقت وزیر پیش از آنکه به تنظیم امور دیوانی و نظارت بر کار آنان بپردازد، در مقام خدمتگزار شخصی خلیفه روابط بین او و سایر حکام و سلاطین را هدایت می کرد.

نخستین وزیر عباسیان ابوسلمه خلال بود وزیر سفاح که وزیر آل محمد لقب داشت و از موالی ایرانی بود. نیز ابوایوب موریانی وزیر منصور عباسی ایرانی و از مردم موریان از قرای اهواز بود یعقوب بن داوود وزیر مهدی و یحیی بن خالد برمکی وزیر هارون نیز ایرانی بودند. مأمون نیز خاندان سهل را به وزارت منصوب کرد که دست پرورده خاندان برمکی بودند. نهاد وزارت از نخستین وزیر ایرانی عباسیان تا زمان هارون و بعد از او پیوسته گسترش یافت و وظایف وزیر هم در ارتباط با خلیفه و هم جامعه از حساسیت و ظرافت بالایی برخوردار شد. پیدایی نهاد وزارت در عصر عباسیان باعث شد تا اموری را که خلفا می بایست انجام دهند از آن پس بعهده وزیر گذاشته شود در نتیجه خلفا از دسترس عموم جامعه و حتی درباریان نیز به دور

ماندند و این باعث شد که خلفا بعدها برای خویش شأنی الهی و فوق مردمی قائل شوند. بواقع وزیر بجای خلیقه بر تمامی امور نظارت داشت ولی بعنوان رئیس دیوان اعلی بر کار چهار دیوان انشا،زمام ، اشراف الممالک و عرض نظارت می کرد علاوه بر آن اغلب اوقات در دیوان مظالم هم حضور می یافت. که محکمه ای برای رفع ظلم و ستم از رعایا بود. از وزیر انتظار می رفت که از علما ودانشمندان حمایت کند و ابواب خیر راه بیندازد. با اینکه وزیر به اهل قلم نه اهل شمشیر تعلق داشت ولی برخی از وزرای عباسیان مانند فضل بن سهل با نظارت داشتن بر امور نظامی هم بر مردان قلم و هم بر شمشیر حکم می راند از این جهت او را ذوالریاستین نیز می خواندند. اگر چه مقام وزارت دارای قدرت بود و وزیر از نفوذ و قدرت فراوانی برخوردار بود ولی در عین حال امنیت ماندن بر سر مقامش بسته به میل خلیفه بود.

در دوران نخست خلافت عباسیان که خلفا از قدرت بالایی بهره می بردند نهاد وزارت و شخص مسئول آن کاملا تحت تاثیر و نفوذ قدرت خلیفه قرار داشت بواقع قدرت وزیر به مرحمت خلیفه واگذار شده بود و او نه خدمتگذار دولت بلکه شخص خلیفه بود از این رو حفظ اعتماد خلیفه از مهمترین کارهای او محسوب می شد و این کار ساده ای نبود چون به واسطه قدرت خلیفه ، قدرت وزیر تحت تاثیر قرار می گرفت و همواره وزیر در معرض حسادت خلفا و یا درباریان و مهمتر از همه ولیعهد قرار میگرفت.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله آسیبهای اجتماعی با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله آسیبهای اجتماعی با pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله آسیبهای اجتماعی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله آسیبهای اجتماعی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله آسیبهای اجتماعی با pdf :

آسیبهای اجتماعی

بیایید دنیا را بسازیم نه با دنیا بسازیم بیاییم از شعار بگذریم و به شعور برسیم
فقر , مرگ بزرگی که همه جا هست
یکی از مهمترین دلایل ظهور و رشد معضل فقر، توزیع ناعادلانه درآمدها و پرداخت غیر منصفانه حقوق( حق الزحمه ها) است. یکی از مهمترین دلایل بعثت پیامبران الهی اجرای «قسط» در جامعه است آیا به راستی این قانون مسلم و موثر در سیستم های سیاسی و اقتصادی ایران و حتی سایر کشورهای جهان به اجرا درآمده است؟

جدیدترین اخبار و آمار حاکی از این است که 37 میلیون از مردم آمریکایی یا 6/ 12 درصد از جمعیت این کشور بر اساس اعلام رئیس سازمان‌های خیریه کاتولیک ایالات متحده آمریکا زیر خط فقر زندگی می‌کنند و یک سوم کودکانی که در واشنگتن هستند در فقر بسر می برند.

هر هفته 200 هزار کودک در کشور های فقیر می میرند؛ به عبارتی هر روز 28572 کودک و هر سال 10 میلیون و 428 هزار و 780 کودک در اثر نداری و بی چیزی جان خود را از دست می دهند. در حال حاضر 20 درصد از کل جمعیت جهان در فقر مطلق زندگی می ‌کنند و در آمد سرانه آن‌ها از یک دلار در روز کمتر است.

طبق آمار یونسکو 7 درصد از مردم ایران با در آمد کمتر از 2 دلار در روز ، در فقر مطلق زندگی می کنند. به این ترتیب اگر جمعیت ایران را در حال حاضر 70 میلیون نفر بر آورد کنیم، بیش از 5 میلیون ایرانی در فقر مطلق به سر می برند. آمار و داده های موجود در مجلس شورای اسلامی بیانگر این مهم است که که در سال 1383 تعداد 2359000 خانوار فقیر در کشور وجود داشته‌اند که 12409860 نفر را شامل می شده است.

کشورهای فقیر بالاترین درصد جمعیت جوان را دارند که در این میان بیش از 500 میلیون نفر از آنها با روزی کمتر از 2 دلار زندگی می‌کنند. گزارش سال 2002 اُنکتاد، کنفرانس تجارت وتوسعه سازمان ملل متحد درباره کشورهای کمتر توسعه یافته جهان پیش بینی کرده است که اگر روند اقتصادی جاری همچنان ادامه یابد ، تا سال 2015 بالغ بر 113 میلیون نفر از مردم جهان به کسانی اضافه خواهند شد که هم اکنون در زیر بدترین خط فقر به سر می برند. در این گزارش، برمبنای آمار سرانه ملی تنظیم شده، بد ترین خط فقر، شرایطی توصیف شده است که مردم طی آن با مبلغی کمتراز یک دلار در روز امرار معاش می کنند.

همچنین در این گزارش، فقر به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته آفریقا را فلج کرده است. ازمیان 49 کشور کمتر توسعه یافته جهان 34 کشور آن در آفریقا واقع شده اند.
با مشاهده آمار و اخبار فوق، کاملا آشکار می شود که فقر یک موضوع جهانی و یک پدیده همه جایی است. هر چند آفریقا نمونه ترین شاخص فقر است اما این معضل بزرگ همه جا به چشم می خورد. فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای پیشبرد زندگی در سطح نازل آن است. فقر و بدبختی به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز می‌‌کند که بعد از دوران اولیه انسان‌های بدوی که سال‌ها پیش زندگی می‌‌کردند

به بار آمده است و نتیجه آن تفاوت‌های اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است تا زمانی که این شرایط حاکم باشد جامعه به دو شاخه فقیر و غنی تقسیم بندی است و یکی دیگر از دلایل فقر به طرز تفکر اشخاص فقیر برمی گردد انسان هایی که سواد مالی ندارند و قادر به تحلیل مسائل مالی خود نیستند و حتی به دنبال بهبود وضعیت موجود نیستند.

بررسی دلایل فقر و نتایج اقتصادی و اجتماعی این معضل جهانی همواره یکی از موضوعات مورد علاقه محققان و اقتصادانان بوده است. این علاقه و انگیزه در سال‌های اخیر به دلیل گسترش فقر و ناتوانی دولت ها در حل و یا تعدیل این معضل بیشتر شده است. بعضی برآنند که وظیفه دولت است تا با اجرای برنامه‌های ضد فقر به تنگدستان و نیازمندان به طور مستقیم و یا غیرمستقیم کمک کند. این نظریه که از دین اسلام و نیز فرهنگ ایرانی سرچشمه می گیرد بر این باور است که افراد باید به صورت فردی و یا گروهی از طریق دولت منتخب خود، در متوازن کردن توزیع درآمد بکوشند تا بتوانند حداقل های یک زندگی را برای شهروندان فراهم آورند.

چرا فقر متولد می‌شود و رشد می‌کند؟
دلایل و عوامل گوناگونی را می توان برای بروز و ظهور پدیده فقر برشمرد اما در این میان برخی عوامل در تولد فقر بسیار موثرند که مهمترین آن ها را با هم مرور می کنیم:

* شرایط و موقعیت های اقتصادی نامطلوب؛ یکی ازمهمترین دلایل فقر عدم موقعیت های اقتصادی بهنجار و یا شرایط نامطلوب اقتصادی است که نه تنها سبب بروز فقر می شود بلکه فضای اقتصادی و سیاسی جامعه را نیز به سمت تورم و بی اعتمادی مردم به دولت و رویگردانی آنان از شرکت در مناسبات سیاسی و انتخاباتی پیش می برد چرا که وجود فقر در یک جامعه سبب ایجاد یاس فلسفی و تقویت بی هویتی اندیشه ای و رفتاری می شود و میزان امید به زندگی را کاهش می دهد و زمانی که افراد یک جامعه دچار یاس و بی اعتمادی شوند تصویر روشنی از آینده خود نخواهند داشت.

* بیکاری؛ « مصدر تمام مفاسد، بیکاری است» و یکی از این مفاسدی که از بیکاری ناشی می شود فقر و نیازمندی است. هرچه نرخ بیکاری در جامعه بیشتر باشد، درجه فقر آن جامعه نیز بیشتر خواهد بود. بیکاری وقتی اتفاق می ‌افتد که تعداد افرادی که در جستجوی کار هستند از کارهای عرضه شده توسط کارفرمایان بیشتر باشد. نکته قابل ذکر این است که نباید بیکاری را یک پدیده انتخابی و اختیاری دانست چرا که بیکاری امری اجباری است که از کم توجهی به سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی، عدم برنامه ریزی کارشناسانه در آموزش و پرورش، پایین و یا سطحی بودن تحصیلات و تجربه و یا پایین بودن رشد اقتصادی ناشی می شود.

* توزیع ناعادلانه درآمدها و پرداخت حقوق؛ یکی از مهمترین دلایل ظهور و رشد معضل فقر، توزیع ناعادلانه درآمدها و پرداخت غیر منصفانه حقوق( حق الزحمه ها) است. یکی از مهمترین دلایل بعثت پیامبران الهی اجرای «قسط» در جامعه است و قسط عبارت است

از « برابری میزان سهم حقیقی هر کس با میزان کاری که انجام می دهد». آیا به راستی این قانون مسلم و موثر که نقش غیر قابل انکاری در ریشه کنی فقر دارد در سیستم های سیاسی و اقتصادی ایران و حتی سایر کشورهای جهان به اجرا درآمده است؟ اگر به اجرا در آمده و به آن عمل شده است پس این آمار تکان دهنده فقر و میزان فقیران چیست؟
چه باید کرد؟

برخی نهادهای بین المللی که در راستای مبارزه با فقر فعالیت می کنند برای از بین بردن فقر شدید و گرسنگی 6 راهکار را ارائه داده اند:
نخست ، گسترش نظام تامین اجتماعی ؛ دوم ،اعمال سیاست‌های مالیاتی با هدف دستیابی به توزیع عادلانه درآمدها ؛ سوم ، برآوردسالانه خطوط فقر مطلق و نسبی ؛ چهارم ، ایجاد شغل برای فقرا و ارایه آموزش‌های شغل به آنها ؛ پنجم ،بهبود و مشارکت سازمانهای غیر دولتی و نهادهای خیریه در برنامه‌های فقرزدایی و در نهایت حصول اطمینان از دست‌یابی به امنیت غذایی.راهکارهای دیگری همچون پرداخت منظم مالیات و تلاش در راستای نهادینه کردن فرهنگ پرداخت مالیات و نیز، گسترش تعاونی ها و سیستم های اقتصادی غیردولتی می تواند در ریشه کنی فقر بسیار موثر باشد.

فرار دختران به دلیل فقر مالی و اقتصادی خانواده

کانون زنان ایرانی: دختران خانواده های پر جمعیت بیشتر از سایرین اقدام به فرار می کنند.

طبق نتایج یک پژوهش که توسط مریم فتحی بر 50 دختر فراری یکی از خوابگاههای نگهداری از این دختران در شهر تهران انجام شده دخترانی که در خانواده های پرجمعیت زندگی می کنند به دلیل فقر مالی و اقتصادی و عدم پاسخگویی والدین به نیازهایشان بیشتر از خانه متواری می شوند.

همچنین این دختران علل اصلی فرارشان از منزل را در مرتبه اول محدودیت بیش از حد والدین، آزار و اذیت آنان، ازدواج اجباری، اختلاف خانوادگی، فقر مالی، ممانعت از ادامه تحصیل و اعتیاد پدر و یا مادر عنوان کرده اند.

در این پژوهش همچنین 5/55 درصد از آزمودنی ها متعلق به خانواده هایی بوده اند که والدینشان دچار اختلاف های خانوادگی بوده و نسبت به یکدیگر رفتار تند و خشن داشته اند.

88درصد نیز متعلق به خانواده از هم گسیخته و 31درصد هم تجربه جدایی پدر و مادر را در ذهن داشته اند.
در بین افراد مورد آزمون5/42درصد آنها پدر معتاد، 20درصد مادر معتاد و 35درصد پدر و مادر معتاد و 21درصد نیز خودشان معتاد بوده اند.

نتایج این پژوهش حاکی از آن است که :5/67درصد از این آزمودنی ها با رفتار بد، ضرب و شتم پدر و مادر یا اعضای خانواده روبرو بوده که این خشونت بیشتر از جانب پدر و یا برادران اعمال شده است.

این پژوهش یکی دیگر از عوامل موثر در فرار دختران را سابقه محکومیت آنها قلمداد می کند و نتیجه می گیرد 5/20درصد از آزمودنیهای این پژوهش سابقه محکومیت داشته که این افراد بعد از گذراندن دوران محکومیت و بازگشت به خانه مجدداً اقدام به فرار کرده اند. همچنین 5/50درصد از افراد مورد پژوهش نیز از وضعیت تحصیلی پایینی برخوردار بوده اند.

در بین افراد این پژوهش دخترانی وجود داشته اند که سابقه چند بار فرار از منزل را داشته اند که آنها در مصاحبه عمقی با پژوهشگر اعلام کرده اند که هرگز حاضر به بازگشت به خانه نیستند که این امر در بین افرادی که اولین سابقه فرار را داشته اند مشاهده نشده است در مواردی هم که این دختران به خانه تحویل داده شده اند مجدداً از منزل متواری شده و در این تعدد فرار دچار آسیب های جنسی و جسمی بیشتر شده و نهایتاً به اعتیاد و فحشا روی آورده اند.

بنابراین پژوهشگر تحویل این دختران به منزل را بدون اندیشیدن تمهیدات ویژه به صلاح آنها ندانسته و نتیجه این بازگشت را مثبت ارزیابی نکرده است.

دلیل فرار مجدد این دختران بعد از تحویل نیز از سوی برخی از آنان اینگونه عنوان شده است: خانواده واطرافیان بر ما بر چسب دختر فراری گذاشته و به عنوان مجرم با ما نگریسته اند که این رفتارها و آزار و اذیت های کلامی زمینه ادامه فرارمان را فراهم کرده، همچنین ترس از تنبیه و ضرب و شتم جسمی مانند گذشته علت فرار مجدد این دختران است.

در این پژوهش 3/65درصد از دخترانی که بیش از سه بار فرار کرده اند و 6/31درصد از دخترانی که 1 تا 3 بار فرار کرده اند حاضر به بازگشت به خانه نبوده اند. ترس از آسیب دیدگی مجدد، تکرار آسیب های قبلی نیز از دیگر علل ترس این افراد در بازگشت به منازلشان عنوان شده است.

این پژوهش که در سال 83 انجام شده اعلام می کند که آمار فرار دختران طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری یافته تا جایی که در سال 1380صد و بیست و دو نفر اقدام به فرار کرده (آمار ثبت شده توسط بهزیستی و نیروی انتظامی) اما این تعداد در سال 83 به 300نفر رسیده است. که این مساله لزوم بازنگری در قوانین حمایتی از این دختران را ضروری می سازد.

چنین افزایش آماری البته در سطح جهانی نیز مشاهده شده و بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از یک میلیون نوجوان 13الی 19ساله از خانه متواری می شوند.

این پژوهشگر تغییر روش اجرای طرح مداخله در بحران و عملکرد آن، ارائه خدمات مشاوره ای سازمان بهزیستی به خانواده قبل از ترخیص دختران فراری و بعد از آن را, اصلاح قوانین، ایجاد قوانین حمایتی از دختران فراری به ویژه آنان که مورد آزار جنسی والدین قرار گرفته اند را از مهم ترین کمک های حمایتی و قانونی نسبت به این دختران آسیب دیده اجتماعی دانسته است.

فقر با تن فروشی چه رابطه ای دارد؟
اگر کتابهائی که در مورد تاریخ ایران نوشته شده اند را خوانده باشید حتما دیده اید که معمولا ایرانیها برای توصیف دوره های رکود اقتصادی از دو واژه فقر و فحشا استفاده می کنند. مثلا هنگامی که می خواهند بگویند در دوران فلان پادشاه اوضاع اقتصادی خیلی خراب بوده می گویند در دوران او مملکت را فقر و فحشا برداشته بود. آیا حقیقتا این گونه است یعنی در ایران با افزایش فقر آمار تن فروشی (من این واژه را به فحشا ترجیح می دهم) افزایش یافته است؟ معمولا در دوران رکود اقتصادی درآمد سرانه کاهش می یابد که می توان آن را نشانه افزایش فقر دانست.

طبعا در چنین شرایطی به دلیل اینکه مردم پول کمتری خرج می کنند انتظار می رود که همه کسب و کارها دچار رکود شوند اما چرا تن فروشی این گونه نیست؟ می توان استدلال کرد که در این شرایط زنان ناچار به تن فروشی برای افزایش درآمد می شوند اما وقتی تعداد زنان تن فروش افزایش یابد به دلیل آنکه بر تعداد مردان متقاضی افزوده نشده منطقا باید قیمت زنان تن فروش کاهش یابد به ویژه از آن جهت که اغلب این تن فروشان جدید به دلیل فقر و سو تغذیه،

تن فروشان ارزان قیمتی خواهند بود. علاوه بر این در دوران رکود اقتصادی مردان هم درآمد کمی دارند و طبعا یکی از اولین هزینه هائی که از سبد مصرفشان حذف می شود هزینه س.ک.س است. این یعنی که بخش عرضه با آهنگ بالائی افزایش می یابد و بخش تقاضا هم با همان آهنگ کاهش می یابد پس بازار تن فروشی هم باید مثل همه بازارهای دیگر گرفتار رکود شود. پس چرا در متون فارسی تا این حد از فقر و فحشا همزمان با هم سخن گفته شده است؟ آیا در خارج از ایران هم این گونه است یعنی با افزایش سطح درآمد تن فروشی کاهش می یابد؟

فقر عمومی در جامعه

بررسی دلایل فقر عمومی و نتایج اقتصادی و اجتماعی آن همواره یکی از موضوعات مورد علاقه محققان و اقتصادانان بوده است. این علاقه در سال‌های اخیر بیشتر شده است. بعضی برآنند که وظیفه دولت است تا با اجرای برنامه‌های ضدفقر به تنگدستان و مستمندان به طور مستقیم و یا غیرمستقیم کمک کند. این نظر در فرهنگ ایرانی و دین مبین اسلام همواره تشویق شده است که افراد به صورت انفرادی و یا گروهی از طریق دولت منتخب خود,

در متوازن کردن توزیع درآمد کوشیده و حداقل زندگی را برای شهروندان فراهم آورند. نبود فقر در جامعه در واقع یک نوع کالای عمومی است. کالاهای عمومی دارای دو خصیصه متمایز از کالاهای خصوصی هستند: اول این که مشکل و یا غیرممکن است که افراد را از مصرف و تمتع از کالاهای عمومی تولید شده بازداشت, حتی اگر برای مصرف خود هیچ وجهی نپرداخته باشند. دومین خصیصه کالاهای عمومی آن است که همه مصرف‌کنندگان می‌توانند آن را به طور کامل مورد استفاده قرار دهند, بدان معنا که مصرف یک مصرف‌کننده

از مصرف دیگران نمی‌کاهد. در مورد نبود فقر در جامعه باعث خشنودی همه می‌شود ولی چون نمی‌توان مصرف‌کنندگان را که هیچ کمکی در این کاهش فقر نداشته‌اند از این لذت بازداشت، اکثر افراد از پرداخت کمک به طور داوطلبانه به اندازه کافی طفره می‌روند و انتظار دارند که دیگران برای آن هزینه پرداخته و آنها به طور رایگان (free Rider) از آن بهره ببرند.

چون این امر کمک داوطلبانه چندانی برای کم کردن فقر در جامعه در پی ندارد اقتصاددانان و دانشمندان علوم رفتاری, دولت و یا موسسات خیریه‌ای را که توسط دولت حمایت مالی شده باشد, موظف به توزیع عادلانه‌تر درآمد می‌دانند.

در دو دهه اخیر در کشورهای غربی, به خصوص آمریکا بحث شدیدی بین دو گروه لیبرال و محافظه‌کار در مورد نقش دولت در توزیع عادلانه‌تر درآمد و کمک به فقرا در گرفته است. گروه لیبرال به دلایل فوق و همچنین موارد انسان‌دوستانه, کمک دولت را به مستمندان لازم دانسته و افزایش آن را تشویق می‌کنند، اما گروه محافظه‌کار که از لحاظ اجتماعی و سیاسی در سال‌های اخیر بیش از پیش مورد قبول عامه قرار گرفته است, معتقد است که توزیع درآمد براساس نیروهای بازار عادلانه‌تر است, بدان‌معنا که افرادی که دانش و توانایی و یا خلاقیت بیشتری دارند و به دلیل کارآیی بیشتر خود در تولید کالاها, سهمی بیشتر دارند

از دستمزد و درآمد بالاتری برخوردار می‌شوند. محافظه‌کاران به بیکاری و کم بودن درآمد گروهی از افراد جامعه وقع چندان نداده, آن را داوطلبانه فرض می‌کنند و کمک به آنها را تنها وظیفه بستگان آنان می‌دانند بدون اینکه وظیفه‌ای قانونی و اخلاقی برای دیگران و یا دولت در کمک به مستمندان قائل باشند. محافظه‌کاران معتقدند که دولت‌ها و یا موسسات خیریه در حال حاضر کمک‌های زیادی به مستمندان کرده و آنها را به نداشتن انگیزه در پیدا کردن و یا حفظ کار متهم می‌کنند که بیکاری و کم کاری را در جامعه رواج می‌دهد. در این جا دلایل فقر را به طور اجمال بررسی می‌کنیم, باشد که دانش در علل فقر جامعه زمینه‌ای در اتخاذ سیاست‌های مناسب برای کم کردن آن فراهم آورد

.
بدیهی است عمده‌ترین دلیل فقر در جامعه, وجودنداشتن موقعیت‌های اقتصادی است. هرچه نرخ بیکاری در جامعه بیشتر باشد, درجه فقر آن جامعه نیز بیشتر خواهد بود. بیکاری وقتی اتفاق می‌افتد که تعداد افرادی که در طلب پیدا کردن کار هستند از کارهای عرضه شده توسط کارفرمایان بیشتر باشد. بنابراین بیکاری را نباید یک امر انتخابی به وسیله افراد دانست بلکه نتیجه کمی سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی, از جمله کمی تحصیلات و تجربه و یا پایین بودن رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی نه تنها به نفع طبقه مرفه و سرمایه‌دار است

بلکه اثرات مفید آن از طریق سرمایه‌گذاری و ایجاد کار به طبقات پایین‌تر نیز سرایت کرده و ممکن است افراد و خانواده‌ها را از زیر خط فقر بالا بکشد. رشد اقتصادی را با چه متغیری باید اندازه گرفت؟ بحث‌های متعددی در مورد مناسب بودن درآمد سرانه و میانه درآمد خانوار برای اندازه‌گیری رشد اقتصادی وجود دارد. درخصوص کاهش دادن نرخ فقر در جامعه, میانه درآمد به نظر مناسب‌تر می‌آید چون میانه درآمد تا حدی نمایانگر توزیع نسبی درآمد جامعه است.

در سال‌های اخیر تغییراتی در ترکیب خانواده در جامعه رخ داده است, به این معنا که خانوارهای یک نفره یعنی افرادی که هیچ گاه ازدواج نکرده و یا از همسران سابق خود طلاق گرفته‌اند و تنها زندگی می‌کنند, روبه افزایش است. هرچند درصد این خانوارها هنوز در جامعه کم است و مطالعات تحقیقی بر روی اثرات این تغییر در ترکیب خانواده‌ها انجام نشده است اگر تجربه کشورهای دیگر در این زمینه در جامعه سنتی ایران نیز صادق باشد, این تغییر ممکن است در افزایش نرخ فقر موثر باشد. این امر به ویژه در مورد افراد طلاق گرفته و یا آنها که شوهرانشان را به دلیل جنگ و یا سایر دلایل از دست داده‌اند, بیشتر صادق است؛

هرچند نهادهایی در جامعه وجود دارد که به این خانوارها کمک کند. نقش دولت در کمک مستقیم به مستمندان که در بسیاری از کشورهای پیشرفته متداول است، در کشور ما هنوز ناچیز است, هرچند برنامه‌هایی از قبیل تامین اجتماعی افراد از کار افتاده یا کشاورزان مسن و یا حمایت از برگزاری جشن نیکوکاری در کاهش فقر عمومی موثر است, ولی موسسات خیریه و کمک افراد خیر به طرق مختلف در مساعدت به مستمندان موثر است. نظریه سنتی, نقش این کمک‌های انتقالی را کاهش نرخ فقر می‌داند ولی بر طبق نظریه جدید محافظه‌کاران, اثرات این کمک‌ها در کاهش فقر عمومی ممکن است منفی باشد چون کمک‌های سخاوتمندانه می‌تواند افراد فقیر را به دام بیکاری و کم‌کاری تشویق کند چون آن‌ها حتی بدون کار می‌توانند از این کمک‌ها برخوردار باشند.

مطالعات آماری اخیر حاکی از آن است که نرخ فقر با متغیرهای اقتصادی چون میانه درآمد خانوار و نرخ بیکاری رابطه نزدیک داشته و وضعیت اقتصادی از عوامل اصلی تعیین کننده فقر جامعه به حساب می‌آید؛ در حالی که نقش کمک‌های خیریه در تغییر فقر مبهم است و این خود ممکن است دلیلی دیگر برای مخالفت با کمک‌های انتقالی به فقرا باشد.

فقر مطلق چیست ؟

فقر مطلق عبارت است از عدم برخورداری انسان از مبرم ترین و اساسی ترین نیاز ها مانند غذا پوشاک و سر پناه ساده. کسانی که در زیرخط فقر مطلق زندگی می کنند دارای محرومیت ها ی جدی و آزار دهنده ای مانند گرسنگی و سوء سکونت هستند و از حیث جسمی و روحی نیز رو به تباهی و نیستی با سرعتی شتابان و غیر معمول حرکت می کنند.اما فقر نسبی بیان کننده استانداردهای بالاتری نسبت به فقر مطلق است در این مقوله از فقر گر چه خانواده ها در محرومیت و ناکامی بسر می برند اما این ناکامی در مقایسه با متوسط سطح زندگی و در آمد اقشار بالاتر جامعه مشخص می شود بنابر این نسبی است.

هر دو نوع فقر علل مشخص و آثار و پیامد های اجتماعی جدی در پی دارد. فقر یکی از مشکلات اجتماعی است که ریشه غالب مشکلات اجتماعی دیگر است (انحرافات /افزایش جرم و جنایت که با شدت فقر اشکالی جدید و غیر معمول به خود می گیرد/ بزهکاری/ طلاق کودکان خیابانی /روسپیگری/و;;)طبق ارزیابی بسیاری از کار شناسان برجسته اقتصادی و اجتماعی در ایران مهم ترین و اصلی ترین مشکل اجتماعی فقر است که نابسامانی های دیگر را در پی دارد .

آن چه مسلم است دو مقوله فقر در ایران به خصوص در 3ساله اخیر افزایش غیر قابل انکاری داشته ضمن اینکه در این 3 سال شاهد چند برابر شدن در آمد ارزی حاصل از فروش نفت و خالی شدن صندوق ذخیره ارزی نیز بودیم .با این اوصاف نه تنها بهبودی در اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم حاصل نشده و پول نفت بر سر سفر ه های مردم نیامد

بلکه به نظر می آید جمعیت قابل توجهی که در سال های اخیر در گروه فقر مطلق قرار نداشتند به ویژه جمعیت زیر خط فقر مطلق با روندی شتابان در حال افزایش می با شند .این در حالی است که به همه اعتراض های صنفی گار گران فرهنگیان و صنوف دیگر نیز نه تنها پاسخ قانع کننده ای داده نمی شود بلکه برخورد غالب دولت نیز سرکوب و ارعاب است .

این توجیه که قیمت جهانی غذا و افزایش یافته نمی تواند دلیل متقنی برای افزایش جمعیت فقیر ایران باشد چرا که این افزایش بها به هیچ عنوان نه تنها با افزایش چند برابر در امد حاصل از فروش نفت ایران برابری نمی کندبلکه این افزایش فقط غذا را در بر می گیرد و شامل کالاهای دیگر نمی شود .آن چه غیر قابل انکار به نظر می رسد این است

که توزیع ناعادلانه در آمد ها موجب افزایش فقر نسبی و در نهایت فقر مطلق در کشور شده است و عدم بهره وری و کاهش رشد اقتصادی و تورم لجام گسیخته در کنار عوامل متعدد دیگر گروههای فقیر را منزوی نموده است .در واقع سیاست ها و روش های نادرست اقتصادی دولت نهم نه تنها فقر زدایی ننموده بلکه تاکید بر روش های صدقه ای زمینه افزایش آن را نیز فراهم آورده است.

اما آن چه مسلم است تداوم این سیاست ها موجب بحرانی شدن فقر در کشور خواهد شد و همین مسئله نیز منجر به بحرا ن های سیاسی و اجتماعی و شورش های نامتعارف شهری خواهد گردید .به بیان دیگر با بحرانی شدن فقر آن چه وقوع آن محتمل تر به نظر می آید بروز انواع بحران ها ی اجتماعی انحرافات و آسیب های اجتماعی سابقه دار و جدید است

که در انتظار جامعه ما خواهد بود.(روند رو به تزاید مشکلات اجتماعی)اتفاقی که امنیت مورد اشاره آقای حداد عادل را به طور جدی زیر سوال می برد .وقتی توزیع در آمد ها نابسامان تر می شود وقتی میزان نقدینگی بدون برنامه در کشور افزایش می یابد شرایط نیز برای بی مصرف ماندن منابع مالی و در نتیجه فعالیت های تورم زا (مانند مسکن)افراهم شده و زمینه نیز برای افزایش غیر قابل کنترل تورم و رکود تورمی مهیا تر می شود .بدون تردید تشدید این

وضعیت موجبات شورش های شهری بی مقدمه را فراهم می که نمونه این شورش ها را بارها در مناطق محروم کشور شاهد بودیم .تجربه چندین ساله چه در کشور ما و چه در جوامع دیگر ثابت نموده که هیچ فقری امنیت نمی آورد و اولین پیامد تداوم و تشدید فقر گسترش نا امنی و فقدان امنیت خواهد بود. راه کاهش فقر نیزوعده آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم نیست همان طور که گسترش سهام عدالت نیز دردی از مسکینان در مان نکرده است.

تنها ران علاج اساسی فقر و بهبود امنیت همه جانبه در کشور تاکید و پذیرش ضرورت اصلاحات دموکراتیک با رعایت لوازم ان است اصلاحاتی که بر 4راهبرد بلند مدت/ میان مدت / و سیاستهای مداوم پیشگیری از فقر است که مورد تاکید و توجه قرار می گیرد.دستاورد چشمگیر دولت و مجلس اصلاحات در زمینه مبارزه با فقر ایجاد و گسترش نظام جامع رفاه اجتماعی بود که می توان گفت در دولت نهم تقریبا چیزی از آن باقی نمانده است.

باید همه بپذیریم آرامش آسایش و رفاه و امنیت مردم ایران با تداوم اصلاحات گره خورده است و هر نوع مقابله با این تداوم نتایج عکس و غیر قابل جبران به همراه خواهد داشت.

فقر؛ بزهکار و بزه زده می آفریند

وقتی صفحات حوادث را ورق می زنیم هر روز با پدیده های تلخ اجتماعی مثل قتل و خودکشی ، سرقت و; روبرو می شویم . متاسفانه این نشان دهنده فقر اجتماعی ، فرهنگی و در نهایت فقر اقتصادی است . در جامعه ما بخاطر فاصله طبقاتی زیاد روزبه روز بر تعداد فقرا افزوده می شود و بررسی های اجمالی نشان می دهد 90 درصد ثروت در دست 10 درصد از مردم قرار دارد.

هرچند دولتمردان در تلاشند که با سیاست های خاصی این مشکل را حل کنند اما موانع و معضلات اقتصادی به حدی است که این سیاست ها با شکست مواجه شده ، یکی از این سیاست ها تخصیا یارانه بدون توجه به بافت شهرها و شرایط جغرافیایی آنهاست . این روش تاکنون نتوانسته چندان در حل معضلات اجتماعی چاره ساز باشد.

مطابق نظریات جامعه شناسان عدالت به دو نوع عدالت اجتماعی و عدالت جغرافیایی تقسیم می شود. عدالت اجتماعی به معنای کم کردن فاصله طبقاتی و عدالت جغرافیایی به معنای تقسیم امکانات با توجه به شرایط جغرافیایی استانها است اما در کشور ما عدالت جغرافیایی رعایت نشده و امکانات در جامعه فقط بین چند استان تقسیم شده و همین مساله به بروز جرم و آسیب های اجتماعی دامن زده است .

نکته قابل توجه دیگر در زمینه ناهنجاری های اجتماعی و بروز جرایم این است که بعضی معضلات اجتماعی از نگاه قانون جرم محسوب می شود و مجازات دارد به عنوان مثال مطابق ماده 712 قانون مجازات اسلامی فرد تکدی گر از یک تا 3 ماه به حبس محکوم می شود در حالی که در تحلیل جرم شناسی چنین کاری و جرم انگاشتن برخی معضلات صحیح نیست . جرم شناسان معتقدند باید به جای معلول با علت ها برخورد کرد.

نباید فراموش کنیم فقر شمشیر دولبه است یعنی از مساله فقر هم بزهکار به وجود می آید و هم بزه زدگی ، بزهکار فردی است که به جهت نیاز اقتصادی و نداشتن شغل دست به جرم می زند و بزه دیده فردی است که به دلیل فقر توان اداره زندگی اش را ندارد.

در مجموع تحلیل محتوای صفحه حوادث مطبوعات که گویای رویدادهای تلخ جامعه است نشان می دهد معضل فقر ام الفساد جامعه است و باید بطور جدی این معضل پیگیری و حل شود تا شاهد گسترش جرایم نباشیم

وقتی فقر بر چهره تنهای یک مادر پنجه می اندازد

به دستان چروک خورده اش نگاه می کند، نگاه خیسش آرام روی چین و چروک دستهایش می لغزد، نمی داند اگر خدا این دستها را به اونمی داد چطور می توانست به جنگ مشکلا ت زندگی برود.
بانوی تنهای شهری که سالهاست سایه سر فرزندانش شد. خوب می داند که اگر بازندگی نجنگد، زندگی او را به زمین خواهد زد.
شانه هایش زیر بار مشکلا ت خم شده اند اما هنوز ایستاده است. ایستاده است تا قامت فرزندانش در مقابل تندبادهای زندگی خم نشود.

به گفته کارشناسان مسائل اجتماعی زنان سرپرست خانوار آسیب پذیرترین قشر جامعه محسوب می شوند که به علل مختلف مانند طلاق، اعتیاد، فوت همسر، زندانی بودن همسر و عوامل دیگر به تامین زندگی خود و افراد تحت تکفل می پردازند. براساس اعلام مراجع رسمی، حدود 9 درصد خانوارهای کشور را زنان سرپرستی می کنند که نسبت به سایر زنان استرس بیشتری را تجربه می کنند و در مقابل کیفیت زندگی پایین تری دارند.

هم اکنون زنان سرپرست خانوار دو وظیفه عمده را انجام می دهند و افزون بر نقش های متعدد و متنوع نقش پدری را هم ایفا می کنند، طبیعی است که در این راستا باید مسائل و مشکلات مختلفی را تحمل کنند. هر فرد نیازمند دارای شخصیت و اعتبار انسانی است.

بر همین اساس باید زنان سرپرست خانوار در مقطع زمانی مناسبی آموزش ببینند، به طوری که هم عزت نفس آنها خدشه نبیند و هم با توجه به نرخ تورم و مستمری دریافتی زیر خط فقر قرار نگیرند.
به گفته اغلب کارشناسان مسائل اقتصادی ایران طی سالهای اخیر خط فقر در کشور دامنه وسیعی یافته و شمار بزرگی از شهروندان به زیر خط فقر نسبی پرتاب شده اند.در این میان، برآسیب پذیری برخی اقشار اجتماعی مانند زنان سرپرست خانوار که در غیاب همسران خود،

ناگزیر به کشیدن بار زندگی هستند، افزوده شده است. این مساله جدا از ابعاد مختلف آن در پایتخت، در استان های محروم کشور که با تعدد فرزندان نیز رو به رو هستند ابعاد تازه ای به خود گرفته است.

نتایج تحقیقات نشان می دهد که زنان سرپرست خانوار برخلاف مردان تمامی درآمدشان را صرف بهبود وضع خانواده وارتقای سطح تغذیه، رفاه وتحصیل فرزندان تحت تکفل خود می کنند .

محروم ترین گروه در بین زنان

به گفته اکثر جامعه شناسان محروم ترین گروه در بین زنان را زنان سرپرست خانوار در کشور تشکیل می دهند. این در حالی است که از این گروه زنان در جامعه آمار دقیقی وجود ندارد. چرا که بسیاری از زنان سرپرست خانوار که به دلایل متعددی مثل مهاجرت شوهر، زندانی شدن یا از کار افتادگی او و حتی طلاق سرپرستی خانواده خود را برعهده گرفته اند، ممکن است خود را سرپرست خانوار معرفی نکنند، به عبارت دیگر مسائل فرهنگی و سنن اجتماعی باعث می شود زنان، با وجود اداره خانواده، خود را سرپرست خانوار معرفی نکنند. از این رو نمی توان به آمارهای ارائه شده اعتمادکرد.

دکتر ناهید مطیع، جامعه شناس به مفهوم زنانه شدن فقر اشاره می کند و می گوید: این مفهوم در دهه 80 در کشورهای صنعتی به وجود آمدو بیشتر زنان کشورهای صنعتی به دلیل طلاق سرپرست خانوار شدند. این در حالی است

که این مساله در کشورهای جهان سوم، به دلیل مرگ همسر، طلاق، اعتیاد و بیماری، برای زنان به وجود آمد. همچنین فرصت های اجتماعی کافی برای کسب درآمد زنان در اختیار نبود در نتیجه مفهوم زنانه شدن فقر مطرح شد. آمارها در دهه نود نشان می دهد 70 تا 90درصد فقرای کشورهای صنعتی را زنان تشکیل می دهند.

وی می گوید: در کشورهای صنعتی زنانه شدن فقر به دلیل طلاق است. این امر در کشورهای جهان سوم بیشتر به دلیل مهاجرت مردان از محل زندگی و نبودشان در خانواده، بیکاری و بحرانهای اقتصادی که در این کشورها وجود دارد، است.

دکتر مطیع رشد زنانه شدن فقر را در ایران ناشی از بحرانهای اقتصادی می داند و می گوید: آمار زنان سرپرست خانوار به دلیل معضلات اقتصادی روز به روز در حال افزایش است. طبق آمار رسمی بین 8 تا 10 درصد از خانواده ها دارای زن سرپرست خانوار بوده و فقر روز به روز در بین زنان سرپرست خانوار بیشتر می شود.

دکتر مطیع با اشاره به علل فقر در میان زنان سرپرست خانوار ایرانی می گوید: یکی از عمده دلایل فقر زنان در ایران فقدان تامین اجتماعی فراگیر و کافی برای زنان سرپرست خانوار و دیگری فرصت های اجتماعی است که مردان در اختیار دارند. متاسفانه در جامعه ایران زنان کمتر به برخی از فرصت های شغلی می رسند. زیرا بازار کار ایران ترجیح می دهد مرد را وارد سیستم کاری کند و اشتغال برای زنان ایرانی محدود است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله دپارتمان های رادیولوژی با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دپارتمان های رادیولوژی با pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دپارتمان های رادیولوژی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله دپارتمان های رادیولوژی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله دپارتمان های رادیولوژی با pdf :

دپارتمان های رادیولوژی
دپارتمان یا بخش رادیولوژی دارای 3 زیرقسمت اصلی می باشد :(1) زیرقسمت تشخیص ، که ممکن است شامل التراسونیک ، فلوروسکوپی و غیره باشد ؛ (2) زیر قسمت تشعشعات ؛ (3) زیر قسمت طب هسته ای . این زیر قسمتها بر حسب الگوی مدیریت خود و یا رابطه فیزیکی / فونکسیونلی ، با دیگر بخش ها ، ممکن است به طور پیوسته و یا جدا از یکدیگر ساخته شوند .

رادیولوژی تشخیص
در این قسمت تصاویری از داخل بدن بیمار بر روی فیلم (رادیوگرافی) و یا بر روی لامپ اشعه کاتدیک (فلوروسکوپی - CRT) تهیه می شود .
هم برای بیماران سرپایی و هم برای بستری ها و همچنین برای هر دو معینات روتین و اضطراری باید مناسب باشد . بنابراین ، دپارتمان موردنظر در ارتباط ODP ، واحدهای طبابتی ، مراقبت شدید و جراحی خواهد بود .
مدت جدا کردن بیماران قابل بستری ، معمولاً در روی چرخدستی ، ویلچر یا استریچر ، از بیماران سرپایی در لباس خیابان و غالباً خونین ، باید حتی الامکان تطویل شود ، به ویژه در قسمتهای ورودی ، پذیرش و اتاق انتظار : در صورت بزرگ بودن دپارتمان این کار باید در قسمتهای رادیوگرافی و خروجی نیز انجام می شود .
اتاق کار با اشعه X را در محلی انتخاب کنید که مسیر حرکت بیمار با مسیر حرکت تکنسین رادیولوژی تداخل نکند تا اینکه در اتاق کار با اشعه X به هم برسند . دسترسی راحت به میز اشعه X توسط چرخدستی / استریچر ضروری است . دپارتمان را طوری طراحی کنید که زمان حرکت تکنسین ، خصوصاً موقع رفتناز اتاف خود به اتاق فیلم برداری ، حداقل باشد .
تعیین محل شکستگی ها و موقعیت مانتر توسط اشعه ساده ، کمتر از 10دقیقه طول می کشد ؛ اعمال بسیار پیچیده و متناوب شامل بلع باریم یا تزریقات رادیواپک ممکن است تا 3 ساعت به طول بیانجامد . در این مدت بیمار ممکن است در درون یا نزدیک دپارتمان منتظر بماند . در طراحی قسمت رادیولوژی تشخیصی رعایت موارد زیر ضروری است : طرح اتاق مجزا برای آلتراسونوگرامی و ترموگرافی با وجود نیمکت مجهز به شیر آب آشامیدنی ، طرح ظرفشویی با صافی جهت جلوگیری از عبور بطریها به لوله تخلیه و کمد انباری در بالای ظرفشویی که منحصراً برای تهیه باریم بکار می‌رود ، ساخت WC برای بیمارانی که با باریم تنقیه شده اند و هر دوی اینها باید در مجاورت 2 اتاق مربوط به کار با اشعه X قرار داشته باشند ؛ تامین اتاق یا محلی برای بررسی و نظارت بر دقت فیلم ها (معمولاً ظرف 15 دققه بعد از عکس برداری کامل می شود) . پروسسورهای اتوماتیک لوله کشی شده نیاز به زهکشی ویژه ای دارند ؛ محوطه انتظار بر اساس برای هر بیمار بعلاوه جهت خویشاوند یا همراه بیمار طراحی می شود ؛ فضای جداگانه برای چرخدستی دو بیمار با 2 توالت مناسب برای 2 بیمار ویلچردار در نظر گرفته می شود .
هر کدام از اتاقهای اشعه X باید توسط گچ باریم دار و یا ورق های سربی از بقیه قسمتهای ساختمان جدا شود ، هر دو ماده مذکور بسیار سنگین است . تمامی شیشه ها باید از جنس شیشه سرب دار باشد . تجهیزات اشعه X سنگین بوده و احتیاج به سقفی به ارتفاع تا دارد . تیرهای سازه ای متحرک و اضافی آویزان از سقف مورد نیاز است . کف و سقف طبقات ساختمان را برای تحمل بارهای اضافی طراحی کنید . عرض دربهای ورود به اتاق اشعه X باید (هر دو لنگه) و دارای دولنگه باشد ، عرض یکی از لنگه ها 900 و دیگری باشد .
علاوه بر محل های فوق الذکر ، نواحی دیگری برای سورت کردن فیلمها ، خواندن فیلمها بواسطه رادیولوژیست ها و بایگانی ضروری است . همچنین محلهایی برای نوشتن گزارشات ، انبار وسایل و تجهیزات ، اتاق مدیریت و اتاق کنفرانس لازم است .
اشعه X برای سلول های زنده مضر است : حفاظ بندی یا شیلد کردن همه اتاق های کار با اشعه X ضرورت دارد . این اتاقها باید توسط متخصصین تشعشعات ، طراحی و نظارت شود . در UK باید مطابق کدهای عملی مربوط به اداره حفاظت افراد در معرض اشعه یونیزه کننده ، طراحی گردد .

سالن های عمل جراحی
سالن های جراحی و زایمان به طور افزاینده به عنوان مراکزی به حساب می آیند که جهت انجام اعمال بسیار پیچیده بر روی بیماران خدمات می دهند . به طوری که انجام این اعمال در مطب‌های پزشکان و درمانگاهها بسیار مشکل است . برخلاف سویت های سنتی که دارای اتاق های مختلف برای خدمات مختلف بودند (مانند گوش و حلق و بینی و بخش ارتوپدی) ، اکنون سویت ها از اتاقهای چندمنظوره تشکیل می یابند . عملیات کوتاهع (3-1 ساعت) غالباً از اعمال با مدت متوسط (4-2 ساعت) و اعمال درازمدت (8-6 ساعت) جدا است . سویت زایمان در گذشته کاملاً جدا از سویت جراحی بود ، اما امروزه یا به صورت یکپارچه هستند و یا در کنار یکدیگر قرار دارند .

عناصر طراحی
مسیر حرکت بیمار را باید در نظر گرفت : بیمار ممکن است در ورودی ، اتاق کنترل ، اتاق قبل از بیهوشی ، اتاق عمل و اتاق بهبود توقف نماید . کارکنان را در نظر بگیرید : که به دو گونه کنترل کننده و تمیزکننده هستند . تجهیزات ، به ویژه وسایل و کالاهایی را که باید در فاصله میان دو کاربرد استریلیزه شوند ، در نظر بگیرید : آیا کار موردنظر باید به طور موضعی (در داخل سویت) انجام بگیرد یا به طور مرکزی (برای درمانگاه) اجازه بدهید که حجم آنها شما را راهنمایی کند . به مسئله اشتراک توجه کنید : اتاق هائی که برای اعمال مشابهی اختصاص دارند می توانند از وسایل و امکانات مشترکی استفاده کنند . آزمایش ها را در نظر بگیرید : آزمایشات سریع آزمایشگاهی و تست اشعه X را در نظر بگیرید :
این آزمایشات چگونه باید انجام بگیرند ؟

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ