دانشجو یار

پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در م

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی با pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی با pdf

چکیده  
مقدمه  
مفهوم شناسی پژوهش  
اسراف از منظر اسلام  
آثار و پیامد‌های اسراف  
مدیریت انرژی  
عوامل مؤثر بر مصرف  
نقش آموزش در اصلاح الگوی مصرف  
راهکارهای اصلاح الگوی مصرف  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی با pdf

سبحانی نژاد، مهدی و افشار، عبداله، تبیین جایگاه، نحوه و چگونگی اصلاح الگوی مصرف اوقات فراغت خانواده‌های ایرانی به منظور ارائه راهکارهای عملیاتی بهره مندی جامع با عنایت به تعالیم دینی اسلام، مقاله رتبه اول گروه فرهنگی همایش: همایش سراسری نقش خانواده در اصلاح الگوی مصرف، پذیرفته شده برای چاپ در مجموعه مقالات همایش، دانشگاه جامع امام حسین(ع)، 1388

فصیحی هرندی، فریبا، بررسی عملکرد مدیریت مصرف انرژی الکتریکی در ایران و سایر کشورها و اولویت بندی آن از دیدگاه مدیران عالی صنعت برق ایران، پایان نامه کـارشـناسی ارشـد مـدیـریت اجـرایی، موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت، 1382

محمدمحمدی ری‌شهری، میزان الحکمه ی، ترجمه ی حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، بی‌تا

معین، محمد، فرهنگ فارسی، به اهتمام، عزیزالله علی‌زاده، ج1 (6 جلدی)، تهران، ثامن، 1385

Badran A,  Towards the sustainable use of energy.  Proc. 1st World Renewable Energy Congress, 23-28 September 1990, Reading, UK

Belk, R. W, &Pollay, R. W, Image of ourselves: The good life in twentieth century advertising. Journal of Consumer Research, 1985, 11: 887-

Borna, H., Dyhr-Mikkelsen, K., Evaluating energy efficiency campaigns targeted at children: towards a best practices methodology. ECEEE, Summer Study, 2003, 1191-

Borgmann, A, The moral complexion of consumption. Journal of Consumer Research, 2000, 26, 4: (418-422)

Dias, R. A, Mattos, C.R, Balestieri, J.A.P., Energy education: breaking up the rational energy use barriers, Energy Policy 31, 2004, 1339-

Firat, A.F &Venkatesh, A, Liberatory postmodernism and the reenchantment of consumption, Journal of Consumer Research, 22, v3, 2001, 239-

Garg HP, Kandpal TC. Post-graduate level teaching programme in energy engineering: Experiments for the laboratory component. Report submitted to UNESCO/ROSTSCA, New Delhi,

Garg HP, Renewable energy-education in India. Proc. regional follow up seminar on education and simulation in the®eld of renewable energy in South and South East Asia, 18±22 March 1996, New Delhi, India. p.15±35 T.C. Kandpal, H.P. Garg/Applied Energy 64,

Jennings, P, Lund, C, Renewable energy education for sustainable development. Renewable Energy 22, 2001, pp:113-

McVeigh LC, Training in solar energy curriculum development, Report submitted to UNESCO, Paris

Schmuk, P, Kasser, T, & Ryan, M, Intrinsic and extrinsic goals:  Their structure and relationship to well-being in German and U.S. college students. Social Indicators Research, 50, 2, 2000, pp: 225-

UNCED, United Nations Commission on Environment Development, The global partnership for environment and development: a guide to Agenda 21, Geneva. In: Jennings, P., Lund, C(2001), Renewable energy education for sustainable development,  Renewable Energy 22, 1992, pp: 113-

Zinkhan, G.M., &Prenshaw, P.J, Good life images and brand name associations. Advances in Consumer Research, 21, 1994, p

Zografakis, N., Dasenakis, D, Katantonaki, M, Kalitsounakis, K, Paraskaki, I., 2007, Strengthening of energy education in Crete. In: Proceedings of SECOTOX Conference and the International Conference on Environmental Management, Engineering, Planning and Economics, Skiathos, 24-28 June, pp: 2933-

چکیده

اصلاح الگوی مصرف و تصحیح رفتار اسراف گرایانه دغدغه حدود دو دهه مقام معظم رهبری است که بارها نسبت به این موضوع هشدار داده و سرانجام سال 1388 را به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف مطرح کردند. اینک در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامی، که به شعار پیشرفت و عدالت مزین گشته، بیش از پیش نیازمند اصلاح الگوی مصرف جهت نیل به ایجاد عدالت و پیشرفت هستیم؛ اصلاحی که می‌تواند نقش اساسی در ایجاد عدالت و پیشرفت در کشور داشته باشد.

این پژوهش نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی کشور را به عنوان یکی از مؤلفه‌های تحقق بخش اصلاح الگوی مصرف در کنار مؤلفه‌های آگاهسازی و اطلاع رسانی از وضعیت میزان تولید مصرف انرژی در کشور، فرهنگ‌سازی، طراحی برنامه‌های آموزشی مصرف انرژی در مقاطع گوناگون آموزشی، مدیریت مصرف، پرهیز از تجمل‌گرایی و مصرف‌زدگی را مورد بحث قرار داده است.

کلید واژه‌ها: آموزش، مدیریت مصرف، انرژی، اصلاح الگوی مصرف.

 

مقدمه

سالانه بخش زیادی از منابع انرژی کشور به دلایلی چون مناسب نبودن فناوری، ارزان بودن انرژی، عدم دقت در مصرف از بین می‌رود. این امر موجب شده که علاوه بر کاهش منابع خدادادی انرژی کشور، موجب افزایش آلودگی و صرف هزینه‌های سنگین به منظور استحصال، تولید، انتقال و توزیع انرژی گردد، نتیجه آن، عدم امکان دستیابی به اهداف تعیین شده در چشم انداز 20 ساله توسعه کشور خواهد بود. بر اساس سند چشم انداز 20 ساله، آینده کشور تا سال 1404، به گونه ای ترسیم شده که «ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اوّل: اقتصادی، علمی و فن‌آوری، در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین‌الملل»1 یکی از چالش‌های کنونی در دستیابی به اهداف این سند، تأمین انرژی مطمئن برای رشد اقتصادی پرشتاب است. این مشکل نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته هم سوی است. از این‌رو، تلاش می‌شود با تدوین استاندارد و نظارت کافی بر مصرف انرژی و با اعمال روش‌های گوناگون از قبیل اطلاع رسانی از میزان مصرف انرژی، راهنمایی در زمینه مصرف صحیح انرژی و تعدیل قیمت حامل‌های انرژی، مصرف انرژی را در کشور کنترل کرده و نیازهای زیست محیطی و توسعه زیربنایی را فراهم نمایند

آموزش مدیریت مصرف، آگاهسازی مردم از فرایند تولید انواع انرژی، میزان مصرف سرانه مردم کشور ما نسبت به سایر کشورها ـ حتی کشورهایی که جمعیتی به مراتب بیشتر از ما دارند و برابری میزان مصرف کشور ما نسبت به این کشورها در برخی از اقلام مصرف انرژی ـ و;، جملگی از مواردی است که ضرورت اطلاع رسانی به مردم و آموزش استفاده صحیح و بهینه از انرژی را بیان می‌کند

آنچه در این مقاله بررسی می‌شود. آموزش مدیریت مصرف و یا اطلاع رسانی و آگاهسازی جهت کاهش مصرف نیست؛ چرا که یکی از شاخص‌های اصلی رشد هر جامعه‌ای میزان مصرف مردم آن کشور است، بلکه هدف این است که از طریق آموزش روش‌های صحیح مصرف، مردم را نسبت به اهمیت استفاده صحیح و بهینه از انرژی آگاه نماید

 

مفهوم شناسی پژوهش

«اصلاح الگوی مصرف» عبارت است از: نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور به گونه‌ای که موجب ارتقای شاخص‌‌های زندگی مردم و کاهش هزینه‌‌ها شده و زمینه‌ای برای گسترش عدالت عمومی شود. «اصلاح مصرف» با «اصلاح الگوی مصرف» با یکدیگر تفاوت دارند، نباید آن دو را با هم خلط نمود.2 از سوی دیگر، «اسراف» در معانی گزاف کاری کردن، در گذشتن از حد میانه و نیز تلف کردن مال، ولخرجی کردن، افراط و تبذیر  به کار رفته است. «صرفه جویی» را نیز اندازه نگاه داشتن در خرج، پس انداز کردن و اقتصاد تعریف شده است

«مصرف کردن» یعنی استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی برای زنده ماندن و زندگی کردن.  مصرف بیش از حد، دارای بار منفی در جامعه بوده و آثار مهمی بر زندگی سازگار با محیط‎زیست جوامع باقی می‎گذارد4 شواهد امید بخشی وجود دارد مبنی بر اینکه سبک زندگی ساده، افراط‌گرایی اقتصاد نوین را رّد کرده و مصرف کنندگان را درگیر زندگی سازگار با محیط زیست می‎کند

پدیده مصرف گرایی و اسراف، که در نقطه مقابل مصرف بهینه قرار دارد، یکی از بزرگترین آفات‌ها و آسیب‌های فردی و اجتماعی و از گناهانی است که مورد نهی شدید خدای متعال واقع شده است و مقابل اعتدال و میانه روی در مصرف قرار گرفته است. به طور کلی اسراف هرگونه زیاده روی در کمیت و اتلاف منابع را دربرمی‌گیرد. یکی از علل اصلی آسیب‌‎های محیط زیستی و اجتماعی، مصرف‎گرایی است. مصرف‎گرایی، اصطلاحی است که برای توصیف آثار و پیامدهای جمع آوری اموال و خرید مواد برای افزایش خوشبختی و موقعیت اجتماعی به کار می‎رود.6 مصرف گرایی عامل تخریب رشد، توسعه و از بین رفتن منابع ملی است؛ زیرا میل به مصرف بی‌رویه نیازی کاذب است که گاه به تقلید از دیگران، تبلیغات، شرایط مادی یا تغییرات ساختار جامعه ایجاد می‌‌شود

اسراف از منظر اسلام

دین مبین اسلام بهره‏ بردارى مشروع از نعمت‌هاى الهى و امکانات زندگى را مباح، روا و اسراف و زیاده ‏روى را حرام و ناروا مى‏داند. این به این دلیل است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد. در این صورت، فرد اسراف کار به اجبار از اجراى مسئولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمى‏ماند و از این رهگذر، بر پیکر جامعه ضربه مى‏زند. دین اسلام، دین اعتدال، میانه روی و دوری از افراط و تفریط است

از منظر تعالیم دین اسلام، نه تنها مصرف کردن امری مذموم و ناپسند نیست، بلکه مورد تشویق هم واقع می‌شود. البته با رعایت شرایط خاصی همانند

1 اطعام مستمندان: «پس بخورید از آن و به مستمندان و فقیران طعام دهید»(انعام:144)

2 عدم اسراف: «و بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید».(اعراف:30)

3 میانه روی: امام علی(ع) می‌فرمایند: «هر کس در زندگی میانه رو باشد، پیوسته بی نیاز خواهد بود و میانه ‌روی کمبودهایش را جبران می‌کند»

4 عدم تبذیر: امام عسکری (ع) می‌فرمایند:میانه روی ‌اندازه‌ای دارد. اگر از آن مقدار بگذرد، خسیسی و بخیلی است

در قرآن کریم واژه ی «اسراف‏» و مشتقات آن بارها به کار رفته است، در بیست و سه مورد لفظ «اسراف‏» استعمال شده که در هر مورد، این واژه مفهومى ویژه دارد. در غالب موارد، مقصود از «اسراف»، جنبه‌‏هاى اخلاقى، عقیدتى و تجاوز از حدود الهى است، تنها در چهار مورد، اسراف جنبه مالى را شامل مى‏شود. قرآن کریم در این زمینه می‌فرمایند: «این‏گونه براى اسرافکاران اعمالشان زینت داده شده است»(یونس:12)؛ «اطاعت فرمان مسرفان نکنید»(شعرا:15) «و به راستى فرعون برترى ‏جویى (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسراف‏کاران بود»(یونس:83)«آنان که در هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه تنگ مى‌گیرند، بلکه بین این دو راه اعتدال را انتخاب مى کنند».(فرقان:67)

«به درستى که خداوند ستمکاران را هدایت نخواهد کرد»(انعام:144)؛ «خداوند مسرفان را دوست ندارد»(اعراف:30)؛ «خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدایت نخواهد کرد»(غافر:28)

خداوند در جایی دیگر مى فرماید: «از رفتار رؤساى مسرف ستمگر پیروى نکنید» (شعرا:151)؛ «پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستى ایمان نیاوردند جز فرزندان قبیله او، آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش که مبادا در صدد فتنه و قتلشان برآیند که فرعون آن روز در زمین بسیار علو و سرکشى داشت. البته او از ستمکاران و سخت متعدى و مسرف بود»(یونس:83)

آثار و پیامد‌های اسراف

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله تزئینات آجری با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تزئینات آجری با pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تزئینات آجری با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تزئینات آجری با pdf

تزئینات آجری  
دوران اول، از قرن دوم تا اوایل قرن پنجم(سامانی، غزنوی، آل زیار و آل بویه):  
دوران دوم ازآغاز قرن پنجم تا نیمه قرن هفتم(سلجوقیان و خوارزمشاهیان):  
دوران سوم از نیمه قرن هفتم تا قرن دهم(ایلخانیان-تیموریان وآل مظفر )  
دوران چهارم، از آغاز قرن دهم تا قرن دوازدهم(صفویه):  
دوران پنجم از قرن دوازدهم تا پایان قرن سیزدهم (زندیه و قاجاریه)  
انواع آجر های تراش ایرانی  
نقوش آجری خفته و راسته  
نقوش جناقی:  
منابع ومأخذ  

منابع ومأخذ

آشنایی با معماری ایران/غلام حسین معماریان

آشنایی با هنر اسلامی/محمد یوسف کیانی

معماری ایران/پروفسور پوپ

معماری اسلامی/پاپادوپولو

فرهنگ معماری ایران/مهندس پرویز ورجاوند

مجله معمار

بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران/دکتر وحید قبادیان

آجر کاری

تزئینات آجری

آجر قدیمی ترین مصالح ساختمانی مورد استفاده بشر پس از سنگ است

تاریخ پیدایش نخستین کوره های پخت خشت، برای تهیه آجر و نیز کوره های پخت ظروف گلی، برای فراهم آوردن آوندهای سفالی، با یکدیگر پیوسته است ;. خشتهای پخته از هزاره چهارم پیش از میلاد به دست بابلیان ساخته می شده است. آجر خود واژه ای است بابلی و خشتهایی که بر آن فرمانها، منشورها و داده ها قوانین را می نوشتند آجر خوانده می شده است

کوره های پیدا شده در شوش قدمت استفاده از آجر به عنوان مصالح ساختمانی در ایران را نشان می دهد. ایرانیان باستان نیز از دیرباز با آجر آشنایی داشته و از آن در قسمتهای مختلف ساختمان، اسکلت، قوسها، پوشش سقفها، نماسازی و پوشش کف استفاده می کردند

بزرگترین و قدیمی ترین اثر معماری آجری پیش از اسلام، معبد چغازنبیل در خوزستان است که به دوران عیلامی تعلق دارد

این زیگورات پنج طبقه که زوایای آن به سوی جهات اربعه است، نقشهای مربع شکل دارد و ارتفاع آن حدود 25 متر است. چغازنبیل تماماً از خشت خام ساخته شده که باروکار آجری به ضخامت دو متر پوشید شده است و به فاصله هر ده آجر، یک رج از آجرها دارای کتیبه است

بناهای عظیم دوران هخامنشی و ساسانی عمدتاً از سنگ بوده ولی در آثار دوره اشکانی استفاده از آجر در کوه خواجه سیستان مشاهده می شود. ستونهای مسجد تاری خانه دامغان (قبل از اسلام) نیز نمونه ای از آثار آجری است

به دلیل کمبود چوب و نیز وجودموریانه در ایران مرکزی که امکان استفاده از چوب را به حداقل می رساند و نیز تبادل حرارتی بالای سنگ، که در اقلیم گرم و سرد چندان قابل استفاده نموده و با توجه به تنوع آب و هوا در ایران، آجر جای خود را به طور وسیع در این سرزمین باز کرد و در سراسر ایران گسترش یافت. پس از اسلام نیز به دلیل تجربه طولانی در استفاده از اجر آثار معماری زیبایی به دست معماران ایرانی و در دورانهای مختلف تاریخ ساخته شد

دکتر پرویز ورجاوند در مقاله جامع« آجر کاری در معماری ایران دوره اسلامی» ضمن توضیح خصوصیات این مصالح ارزان و در دسترس، ترکیب خاک و جنس و نحوه پخت، انواع کوره های آجرپزی شامل تنوره ای، هوفمن و تونلی، شکل و اندازه و نام آجر ها، شامل مربع، قزاقی ، سلاتی ، ختایی، نظامی، تابه و تخت، گونه های مختلف آجر چینی تزئینی شامل آجر واکوب ، آجر آبمال، آجر پیشبر، آجر مهری، آجر تراش، آجر تزئینی قالبی، تراش، آجر آبساب و آجر قواره بری و همچنین شیوه های مختلف آجر چینی شامل رگ چینی، گل اندازی، گره سازی، گره سازی رنگی، خفته و رفته خوون چینی و مهری را معرفی کرده و سپس به آجر کاری در دورانهای مختلف تاریخی پرداخته و شروع آجر کاری با آجر های تزئینی نقشدار(یا مهری) را در دوران ایلخانی و استفاده از آجر های تزئینی و قالبی و تراش را خاص دوران قاجار دانسته است. در همان مقاله آجر کاری را در دورانهای مختلف تاریخی پس از اسلام به پنج دوره تقریبی تقسیم کرده و سپس به توضیح ویژگی های هر دوره پرداخته و اشاره کرده که این ویژگیها به معنای آن نیست که همه بناهای آجری،در آنها مشترک اند. او ضمن پرداختن به نکات مهم تعدادی از آثار معتبر دوران اشاره کرده که در هر دوره شیوه کار دوران قبلی به یکباره و در همه جا تغییر نیافته است

با اشاره کوتاهی به این دوران پنج گانه به معرفی آجرکاری در شهرهای مختلف ایران در دوران قاجار و پهلوی اول می پردازیم

دوران اول، از قرن دوم تا اوایل قرن پنجم(سامانی، غزنوی، آل زیار و آل بویه)

دکتر ورجاوند این دوره را شکل گیری و تکوین نام نهاده است. ویژگی این ودره هماهنگی و وحدت کامل میان تزئینات و کل بنا است. نمونه های مهم این دوره عبارتند از: گنبد قابوس، برجهای لاجیم و رسگت در سواد کوه ، میل رادکان غربی و پیر علمدار دامغان در ایران شرقی (افغانستان)، خراسان بزرگ(بخارا) شمال و مرکز ایران

در این بناها آجر در کل بنا به صورت ساده مورد استفاده قرار گرفته و در میانه یا بالاترین قسمت آن با کتیبه های آجری، گاه با خط کوفی و گاه با خط پهلوی مواجه می شویم که با مهارت و زیبایی زینت یافته است. نحوه آجر چینی در گنبد قابوس، برج لاجیم ومیل رادکان غربی و پیر علمدار به صورت نیمانیم است و بدنه بنا ساده و تقریبا بدون تزئین بوده و از سادگی و وقار خاصی برخوردار است. نقشه اولی ستاره ای و نقشه بقیه دایره است

دوران دوم ازآغاز قرن پنجم تا نیمه قرن هفتم(سلجوقیان و خوارزمشاهیان)

 این دوره گسترش و تکامل هنر آجر کاری در ایران محسوب می شود. برجهای خرقان قزوین، مسجد جامع اصفهان، رباط شرف، مناره های خراسان، اصفهان و گنبد سرخ مراغه نمونه ای از بناهای این دوران اند

دوران سوم از نیمه قرن هفتم تا قرن دهم(ایلخانیان-تیموریان وآل مظفر )

در دوران ایلخانیان تیموریان وآل مظفرحاکمیت مطلق آجر از دست میرود َاید به این دلیل که دیگر امکان افزودن طرح ونقش جدیدی به گنجینه دوران سلجوقی وجود ندارد

بنابر این ترکیب کاشی وآجر ودر برخی موارد  سنگ وآجر جای ان را میگیرد در این دوران پس از ساخته شدن بنا یا سفت کاری سطح خارجی ان با آجر پوشیده »ی شود از آثار برجسته این دوران مسجد ومقبره مولانا زین الدین ابوبکر در تایباد و گنبد خانه  ی مسجد جامع یزد و ناصر الحق و شمس طبرسی در آمل و ددرویش فخرالدین در بابل را میتوان نام برد

ترکیب آجر و کاشی به طراحان ومعماران این امکان را دادکه با استفاده از رنگ نقش های اجری را برجسته تر به نمایش بگذارند و به جای برجسته وفرو نشاندن آجر (خفته ورفته یا پتگین )از رنگ استفاده کنند

تزئینات آجری که در دوره قبل فقط به یک حاشیه نوشتاری محدود بود، در این دوره به اشکال بسیار متنوع و زیبایی گسترش می یابد. اسماء مقدس مانند الله، علی و محمد تکرار و ترکیب می شود و ازحاشیه بالایی ساختمان به بدنه و سقف منتقل می شود. در این دوران آجر کاری به اوج خود می رسد و دوران گسترش و تعاول هنر آجر کاری به شمار می آید

دوران چهارم، از آغاز قرن دهم تا قرن دوازدهم(صفویه)

 تراش دادن و آبساب کردن آجر از ویژگیهای دوران صفویه است. ولی در این دوران به دلیل توجه بیش از حد به کاشی از اهمیت آجر کاسته می شود و نمای بیشتر ساختمانهای عمومی را با کاشی تزئین می کنند. بی توجهی به این مصالح زیبا، قابل انعطاف و ارزان موجب می شود که در دوران بعدی یعنی دوران قاجار هم استفاده از آجر دیگر رونق گذشته را بازنیابد

دوران پنجم، از قرن دوازدهم تا پایان قرن سیزدهم (زندیه و قاجاریه)

 در دوران قاجار بندهای عمودی حذف می شوند و آجر ها از عرض به هم می چسبند و آجر کاری به قاب دور سطوح و کتیبه های کاشی محدود می شود. در نماهای آجری نیز استفاده از آجر های تزئینی قالبی و تراش که آجر در اندازه و شکلهای مختلف هندسی و غیر هندسی است. به اوج خود می رسد. آجر کاری بناهای مسکونی بافتهای تاریخی شهرهای ما اغلب به دوره پنجم تعلق دارند

جالب اینکه آجر کاری در این دوران در سراسر ایران ویژگیهای یکسان ندارد، بلکه در نقاط مختلف بسیار متنوع است و با اینکه به نظر می رسد دوران آجر دیگر سپری شده ، در جنوب ایران با پدیده هایی حیرت انگیز مواجه میشویم

البته با ورود معماری متاثر از مغرب زمین به ایران در دوره قاجار، با وجود تبحر آجر کاران و فرهنگ غنی آجر کاری، با جزئیات آجری مواجه می شویم که همچون نمونه های گذشته، در حد اعلای پختگی، زیبایی، سادگی، وقار و تنوع نیست. در ادامه به نمونه هایی از آجر کاریهای این دوران در تهران و شهرهای دیگر ایران می پردازیم

تهران: آجر کاری در تهران بیشتر در سردر ورودیهای خانه ها و نیز کتیبه بالای پنجره ها دیده می شود که شاید اولین قدم به سمت برونگرایی و توجه به ظاهر ساختمان و نمای آن است. آجر کاریها از نظر تنوع بسیار چشمگیرند و بیشترین تزئینات را با ترکیب آجرهای تزئینی و قالبی و گچ دارند

در کتاب نقوش سر درخانه های تهران قدیم به تعداد قابل توجهی از این نمونه هااشاره شده. در نمونه های بررسی شده در تهران، گل و بوته ها و طرحهای اسلیمی که با اسلیمیهای کاشی و قالی قرابتی ندارند و طرحهای سنتوری و قوسهای ترکیبی مفصل و نقشهای رنگارنگ، فرشته، ملائکه، تاج، فره و هر، فلس ماهی و شیر دیده می شود که نماهای یونانی و رومی را تداعی می کنند. فقط در تعداد اندکی از نمونه ها ردپای آجر کاری و موتیفهای ایرانی مشاهده می شود. دراین نمونه ها تظاهر و خودنمایی جایگزین سادگی و وقار پیشین شده است

دوران پنجم از قرن دوازدهم تا پایان قرن سیزدهم (زندیه و قاجاریه)

در دوران قاجار بندهای عمودی حذف می شوند و اجر کاری به قاب دور سطوح و کتیبه های کاشی محدود می شود  در نماهای اجری نیز استفاده از اجر های تزیینی قالبی و تراش که اجر در اندازهو شکل های مختلف هندسی وغیر هندسی است به اوج خود می رسد اجر کاری بنا های مسکونی بافتهای تاریخی شهر های ما اغلب به دورهی پنجم تعلق دارند

جالب اینکه اجر کاری در این دوران در سراسر ایران ویزگی یکسان ندارند

بلکه در نقاط مختلف بسیار متنوع است و با اینکه به نظر می رسد دوران اجر دیگر سپری شده در جنوب ایران با پدیده هاییی حیرت انگیز مواجه می شویم

البته با ورود معماری متاثر از مغرب زمین به ایران در دوره ی قاجار  با وجود تبحر  اجر کاران و فرهنگ غنی اجر کاری با جزییات اجر کاری با جزییات اجری مواجه می شویم که همچون نمونه های گذشته در حد اعلای پختگی ریبایی سادگی وقار وتنوع نیست در ادامه از اجر کاری های این دوره در تهران و شهر های ذیگر ایران می پردازیم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با pdf

چکیده  
مقدمه  
مفهوم دموکراسی  
الزامات اخلاقی دموکراسی  
اخلاق انسانی و عقلانیت لیبرالی  
پایه های عقلانیت لیبرالی  
1 اومانیسم  
2 فردگرایی  
3 عقل گرایی  
4 سودگرایی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با pdf

احمدی، بابک،‎1377، معمای مدرنیته، تهران، مرکز

افلاطون، 1379، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی

ـــــ ، 1380، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی

انبشتاین، ویلیام و ادوین فاگلمان، 1366، مکاتب سیاسی معاصر، ترجمه حسینعلی نوروزی، تهران، دادگستر

آربلاستر، آنتونی، 1377، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران، مرکز

بشیریه، حسین، 1386، آموزش دانش سیاسی، تهران، نگاه معاصر

بکر، لارنس سی، 1380، فلسفه اخلاق، قم، مؤ سسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

پاتوچکا، یان، 1378، سقراط: آگاهی از جهل، ترجمه محمود عبادیان. تهران، هرمس

پوپر، کارل ریموند، 1364، جامعه باز و دشمنانش، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی

دو کاسه، پیرو، 1367، فلسفه های بزرگ، ترجمه احمد آرام، تهران، کتاب پرواز

دوبنوا، آلن، 1372، دموکراسی از نظر فیلسوفان قدیم و جدید، ترجمه بزرگ نادرزاده، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش 69، 70

راسل، برتراند، ‎1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، پرواز

رندال، هرمن، 1376، سیر تکامل عقل نوین، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی

شومپیتر، جی. ا. ‎1354، کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی، ترجمه حسن منصور، تهران، دانشگاه تهران

شهرام نیا، مسعود، 1385، جهانی شدن و دموکراسی در ایران، تهران، نگاه معاصر

فروند، ژولین،1381، سیاست و اخلاق، در: مجموعه مقالات در باب دموکراسی، تربیت، اخلاق و سیاست، ترجمه بزرگ نادرزاده، تهران، چشمه

کاپلستون، فردریک، 1370(الف)، تاریخ فلسفه (از هابز تا هیوم)، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و سروش

ـــــ ،1370(ب)، تاریخ فلسفه (از بنتام تا راسل)، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، علمی و فرهنگی و سروش

کارلتن کلایمر، رودی و دیگران، 1351، آشنایی با علم سیاست، ترجمه بهرام ملکوتی، تهران، امیرکبیر

کوهن، کارل، 1373، دموکراسی، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی

گلشنی، مهدی، 1377، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

لاک، جان، 1380، جستاری در فهم بشر، ترجمه رضازاده شفق، تهران، شفیعی

لسناف، مایکل ایچ، 1387، فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، کوچک

لنگستر، لین و، 1376، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، علمی و فرهنگی

مجتهد شبستری، محمد، 1379، نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران، طرح نو

میل، جان استوارت، 1369، تأملاتی درباره حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نشر نی

ـــــ ، 1388، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نشر نی

نصر، حسین، 1374، جوان مسلمان و دنیای متجدّد، ترجمه مرتضی اسعدی، چ دوم، تهران، طرح نو

نیچه، فریدریش ویلهلم، 1377، چنین گفت زرتشت، ترجمه مسعود انصاری، تهران، جامی

وحیدی منش، حمزه علی، 1382، مقایسه مبانی مردم سالاری و لیبرال دموکراسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

وینست، اندرو، 1378، ایدئولوژی های سیاسی مدرن، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس

هانتینگتون، سموئل، 1370، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علم

هلد، دیوید، 1369، مد ل های دموکراسی، ترجمه عباس مخبر، تهران، روشنگران

هیوم، دیوید، 1377، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، بی جا، گویا

Barry, Norman, 2000, An in Introduction to Modern Political Philosophy، Fourth Edition, Macmillan Press

Harrison, W, 1948, A Fragment On Government with an Introduction to the Principles of the Morals and Legislation, Oxford

Pennock, Roland, 1979, Democratic Political Theory, Princeton, Princeton University Press

Simon Blackburn, 1994, The Oxford Dictionary of Philosophy, New York, Oxford University Press

Waldron, Jermyn, 1998, “Liberalism”, Edward Craig, ed., Rutledge encyclopedia of Philosophy, v.5, London, Rutledge

چکیده

دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانه «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیه صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّه خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کننده دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانه آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند

مقاله پیش رو مسئله یاد شده را در خصوص لیبرالیسم،  به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجه به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهله اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است

کلیدواژه ها: اخلاق، دموکراسی، عقلانیت لیبرالی و لیبرال دموکراسی

مقدمه

امروزه دموکراسی جاذبه فوق العاده ای پیدا کرده است. عمده مکاتب مطرح دنیا و بسیاری از متفکران و صاحب نظران به نوعی، خود را مجری و مدافع آن می دانند. منزلت دموکراسی چنان فراگیر و عالم گستر شده است که حتی سخت ترین مستبدان از ابراز مخالفت آشکار با آن سر باز می زنند. پیچیدگی مفهوم دموکراسی از یک سو، و مشکل شدن تشخیص مدعیان راستین از مدعیان دروغین دموکراسی از سوی دیگر، محصول چنین وضعیتی است. این پیچیدگی در تقابل میان لیبرال ـ دموکراسی و مردم سالاری دینی به وضوح قابل مشاهده است. درحالی که لیبرالیسم خود را بزرگ منادی و حتی اصل و اساس دموکراسی می خواند، منتقدان لیبرالیسم، از جمله برخی باورمندان به مردم سالاری دینی، چنین ادعایی را نوعی انحصارطلبی و در تضاد با روح دموکراسی تلقی می کنند (ر.ک: وحیدی منش، 1382)

ادعای این نبشتار آن است که دموکراسی برای نشو و نما و ادامه حیات، نیازمندی های زیادی دارد. نیاز به اخلاق از جمله مهم ترین این نیازها به شمار می رود. در واقع، دموکراسی تنها در فضایی امکان ثمردهی می یابد که در آن اخلاق نقش برجسته و تعیین کنند ه ای داشته باشد. در غیاب اخلاق، دموکراسی اگر حیاتی هم بیابد، نمی تواند تداوم داشته باشد؛ به زودی پژمرده و نابود می شود. بدین روی، تلاش شده است این مسئله در نظام فکری لیبرالیسم بررسی گردد. تلاش بر این است که بدانیم آیا لیبرالیسم متناسب با ادعاهای دموکراسی خواهانه اش، عوامل و زمینه های لازم برای حیات، رشد و ثمردهی دموکراسی را به همراه دارد یا خیر؟ برای نیل به این مقصود، لازم است نخست مفهوم نسبتاً روشنی از دموکراسی داشته باشیم و به دنبال آن، از اقتضائات اخلاقی دموکراسی سخن بگوییم و در نهایت، بررسی کنیم که پاسخ لیبرالیسم به نیازهای اخلاقی دموکراسی چیست؟

 

مفهوم دموکراسی

دموکراسی در طول زندگی بس طولانی اش، معانی بسیاری را تجربه کرده است، مکاتب فکری و حتی به صورت فردی، صاحب نظران عرصه سیاست و حکومت به فراخور پیش زمینه های فکری و نوع نگاهشان به هستی، به تفاسیر متفاوتی از آن روی آورده اند. درک بسیار متمایز و متفاوت از دموکراسی در میان نظام‏های اجتماعی و اقتصادی، موجب شده است برای عده ای، همانند الیوت، این سؤال پیش بیاید که آیا دیگر مفهومی برای دموکراسی باقی مانده است؟ (دوبنوا، 1372، ص 24)

تعریف دموکراسی به حکومت مردم بر مردم، در عین شهرت و سادگی، بیشترین ابهام ها را دارد (هلد، 1369، ص 14). شومپیتر تحت تأثیر ماکس وبر، تعریف نخبه گرایانه ای از دموکراسی ارائه داده و با توجه به واقعیاتی که به نام دموکراسی در جوامع غربی در جریان است، انکار می کند که اساساً دموکراسی به معنای حکومت مردم بر مردم باشد. از نظر وی، دموکراسی به این معنا نیست و نمی تواند باشد که بازای هر معنای روشنی که برای اصطلاحات مردم و حکومت کردن قایل شویم، حقیقتاً مردم حکومت می کنند. دموکراسی تنها به این معناست که مردم می توانند کسانی را که بر مقدرات آنان حکومت خواهند کرد، بپذیرند یا رد کنند

(شومپیتر، 1354، ص 359)

او هدف از دموکراسی را به جریان انداختن اراده مردم در حکومت نمی داند، بلکه هدف آن را در این می داند که با سازوکارهایی که دموکراسی در اختیار می نهد، ـ همانند انتخابات، نظارت، مشارکت اجتماعی و تبدیل دوره ای کارگزاران ـ از استبداد جلو گیری شود (هلد، 1369، ص253)

کارل کوهن قریب به این مضمون دموکراسی را حکومت جمعی می دانند که در آن، مردم اجمالاً مشارکت دارند (کوهن، 1373، ص27). برخی برای کاستن از ابهام ها و واقعی کردن معنای دموکراسی، نمایندگی و انتخابات را عناصر اساسی دموکراسی دانسته اند (کارلتن کلایمر، 1351، ص 138). ساموئل هانتینگتون و دیوید هلد بر این باورند که نظام سیاسی زمانی دموکراتیک خواهد بود که در آن، سران حکومت در یک فضای آزاد و رقابتی به صورت دوره ای برگزیده شوند و همه واجدان شرایط حق رأی دادن داشته باشند (هانتینگتون، 1370، ص 7؛ هلد، 1369، ص295). لیپست نیز در کتاب انسان سیاسی به عنصر انتخابات در دموکراسی توجه ویژه نموده و ابراز داشته است

در یک جامعه پیچیده، دموکراسی را می توان به مثابه نظام سیاسی تعریف کرد که فرصت های قانونی منظمی برای تغییر دادن حکومت گران فراهم می آورد و سازوکاری اجتماعی که به گسترده ترین بخش های ممکن جمعیت اجازه می دهد تا با انتخاب مدعیان عرصه سیاست، بر تصمیم گیری های عمده تأثیر بگذارد (آربلاستر، 1377، ص 504)

اگر بخواهیم تعاریف مربوط به دموکراسی را برای سهولت دریافت معنای آن دسته بندی کنیم، باید تعریف های مزبور را از سنخ تعریف های روشی بدانیم. در تمام تعریف های یاد شده، نقش فی الجمله مردم ـ با هر عقیده و مرامی ـ در فرایند مدیریت و هدایت حکومت پذیرفته شده است. در مقابل این معنا، رویکرد دومی وجود دارد که به رویکرد ارزشی و ایدئولوژیک از دموکراسی معروف است. در تلقی نخست، به دموکراسی صرفاً به مثابه روشی برای اداره و سامان بخشی جامعه و تسهیل در مدیریت جامعه نگاه می شود، بدون اینکه در آن محتوای ایدئولوژیک خاصی لحاظ شده باشد، درحالی که در رویکرد دوم، دموکراسی آشکارا ماهیت ایدئولوژیک دارد و محتوای آن با درون مایه های اومانیستی، سکولاریستی، لیبرالیستی، عمل گرایی، نسبی گرایی، خودمختاری فردی، اصالت قرارداد و حاکمیت مردم اشراب شده است (بشیریه، 1386، ص 273ـ274).[1] طبق دیدگاه مزبور می توان گفت

حکومت دموکراتیک از آن نظر که یک حکومت است، هیچ تفسیری از جهان، انسان، عقیده، و آیینی را برتر از دیگری نمی شناسد و هیچ فلسفه ای را مقدم بر فلسفه دیگر نمی دارد (مجتهد شبستری، 1379، ص 110)

به عبارت دیگر

دموکراسی روشی صرف برای اداره جامعه نیست، بلکه مجموعه ای از باورهای هستی شناسانه، انسان شناسانه و نیز مجموعه ای از رویکردها نسبت به ارزش ها، اهداف و آرمان ها را شامل خواهد شد که جملگی پهنه حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه را تحت تأثیر خود قرار می دهد (شهرام نیا، 1385، ص 128)

به نظر می رسد دموکراسی به مثابه ایدئولوژی، نگرشی استبدادی و تحمیلی است و آشکارا با ذات دموکراسی، که ضدیت با استبداد باشد، در تضاد است. به همین سبب، از این رویکرد فاصله می گیریم و تلقی روشی به دموکراسی را بر دموکراسی ایدئولوژیک ترجیح می دهیم. در نگرش منتخب، دموکراسی از هرگونه تعرض به عقاید و باورهای دینی و ایمانی مردم پرهیز می کند و تمام هدفش را معطوف به فراهم ساختن سازوکارهایی می کند که به واسطه آنها، مردم در مدیریت جامعه صاحب نقش باشند و بتوانند به شکل مطمئنی، برای خود در برابر استبداد مصونیت ایجاد کنند. با این نگاه، دموکراسی وضعیت کاملاً انعطاف پذیری پیدا می کند و عملاً می تواند خود را با انواع ایدئولوژی ها و مکاتب دینی و غیر دینی وفق دهد

ماهیت دموکراسی سیاسی به عنوان مجموعه ای از شیوه ها و رویه ها، آن را قادر می سازد که خود را با بسیاری از نهادهای سیاسی و اقتصادی تطبیق دهد. آن گونه که تجربه نشان داده است، نظام دموکراسی با اشکال حکومتی جمهوری، پادشاهی، نظام های دوحزبی و چندحزبی کم و بیش با سرمایه داری، سوسیالیسم و یا دولت رفاه، با انواع مختلف اعتقادات مذهبی و غیرمذهبی و با سطح گوناگون پیشرفت های آموزشی و رفاه اقتصادی سازگار است (انبشتاین، 1366، ص 240)

در رویکرد مورد نظر، مشارکت پذیری، قانون گرایی، و نظارت پذیری عناصر سه گانه دموکراسی محسوب می شوند. بر اساس عنصر نخست، مردم فرصت می یابند در فرایند مدیریت جامعه از طریق انتخاب مستقیم و غیرمستقیم کارگزاران حکومت، نقش ایفا کنند و این خود موجب می شود اولاً، منافع جمعی محور عمل حکومت قرار گیرد. ثانیاً، امکان سوء استفاده از قدرت از سوی صاحبان قدرت کاهش یابد. کارکردی که عنصر دوم دارد این است که بر اساس آن، مشارکت مردمی شکل و چارچوب منطقی به خود می گیرد و در اثر آن، احتمال اینکه حکومت به دام استبداد اکثریت و عوام زدگی بیفتد، کاهش پیدا می کند. اما نقشی که در این بین ضلع سوم ایفا می کند، نقش تکمیلی و حفاظتی است. بر اساس عنصر نظارت، حکومت به صورت مستمر به اشکال گوناگون تحت نظر قرار می گیرد و بدین صورت، احتمال تخطی حکومت از وظایف محول شده اش کاهش پیدا می کند

الزامات اخلاقی دموکراسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله عدالت اجتماعی با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عدالت اجتماعی با pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عدالت اجتماعی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله عدالت اجتماعی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله عدالت اجتماعی با pdf :

عدالت اجتماعی
مقدمه
مسئله عدالت با وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، ولی از نظر مکتب شیعه آنقدر مهم است که در کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد و نمی‌توان عدالت را فقط اختصاص به یک بعد از زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه در کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.

عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع می‌شود، در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجع‌تقلید و قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخوردار نبا

شد، اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست می‌دهد. پس در حقیقت ارکان جامعه به عدالت بستگی دارد. عدالت فراگیر شامل در دو بعد بسیار مهم است. اول عدالت سیاسی و دوم عدالت اقتصادی. در ادبیات ما وقتی صحبت از عدالت اجتماعی می‌شود، عموماً سراغ مقابله با فقر یا سراغ عدالت اقتصادی می‌روند، در حالی که عدالت سیاسی مقدم بر عدالت اقتصادی است. اگر عدالت سیاسی نباشد، عدالت اقتصادی بوجود نمی‌آید و اگر ایجاد شود خود به خود از بین خواهد رفت. اولین انحرافی که در صدر اسلام شروع شده است، انحراف از عدالت اقتصادی نبوده، بلکه انحراف عدالت سیاسی بوده است. خلیفه دوم فردی بسیار زاهد بود. زهد او به حدی بوده که در کتب تشیع هم ذکر شده است. او مشکل عدالت اقتصادی نداشت، مشکل او عدالت سیاسی بوده است. پس اولین انحراف که شروع می‌شود، عدالت سیاسی است و دومین انحراف که در دوران عثمان اتفاق افتاد، عدالت اقتصادی می‌باشد. یعنی عدالت اقتصادی با یک فاصله زمانی از عدالت سیاسی به انحراف کشیده می‌شود.
فهم عدالت سیاسی ساده و شفاف است. عدالت سیاسی یعنی اینکه هر کسی در جای خودش باشد. آنهایی که کوچکند بزرگ نشوند و آنهایی که بزرگند کوچک نشو

ند. اینکه امیرالمومنین فرمود من همه را غربال می‌کنم! آنهایی که پایین رفته‌اند، بالا بیایند و آنهایی که بالا هستند پایین بروند؛ یعنی من از عدالت سیاسی شروع می‌کنم و ایشان از عدالت سیا

سی شروع کردند و بعد به زدودن فقر اقتصادی پرداختند. حضرت امیرالمومنین در سال چهارم حکومت خویش، خطاب به جمع فرمودند؛ آیا فقیری در حکومت من می‌بینید؟ همه اعلام می‌کنند که ما فقیری سراغ نداریم.

اگر کسی توانایی و شایستگی کسب جایگاه مدیریتی را نداشته باشد و بخواهد عدالت اقتصادی را برقرار کند، شدنی نیست. دلیلش این است کـه در اینجا عدالت سیاسی مراعات نشده است. البته اگـر عـدالت سیاسی باشد ولی تلاشی برای استقرار عدالت اقتصادی نشود، این هم به معنای تحقق عدالت نیست.
یکی از ویژگیهای عدالت فراگیر این است که عدالت سیاسی و اقتصادی توأمان در یک جامعه مستقر باشد. هم عدالت سیاسی و هم عدالت اقتصادی باید با هم توأم باشند.
تقدم عدالت سیاسی به معنی کم اهمیت بودن عدالت اقتصادی نیست، عدالت اقتصادی در ادبیات ما بد تفسیر شده است. در کشور ما عدالت اقتصادی را عمدتاً در توزیع می‌دانند. یعنی مقابله کردن با فقر. اگر عدالت اقتصادی صرفاً مقابله با فقر باشد یک گداخانه بزرگی درست می‌شود که این خلاف اسلام است و با روح اسلام سازگاری ندارد.
حضرت امام می‌فرماید؛ شاید یکی از دلایل توجه به قرض‌الحسنه این است که اسلام با گداپروری مخالف است. اگر قرضی می‌گیرید باید آن را برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد تا بتوان قرض را پرداخت. پس عدالت اقتصادی تنها یک جنبه توزیعی ندارد، بلکه در تولید هم است یعنی دادن فرصتهای برابر به همه. امروز کسانی در شهرهای کوچک و روستاها هستند و علی‌رغم استعداد فوق العاده‌ای که دارند و می‌توانند تولید کنند؛ فرصتی برای ظهور و بروز در تولید و سرمایه‌گذاری پیدا نمی‌‌کنند و لذا یک محرومیت تاریخی را در روستاها شاهد هستیم. این وضع حتی در شهرها هم قابل مشاهده است. میزان برخورداری یک شهروند تهرانی از خدمات شهری 200 هزار تومان، یک اصفهانی 50 هزار تومان و کسی که در اراک زندگی می‌کند 20 هزار تومان است. حالا شما می‌توانید شهرها و روستاهای خودتان را محاسبه کنید و این مقایسه را به دست بیاورید. میزان برخورداری شهرها از خدمات باعث مهاجرت از روستا به شهرها می‌ش

ود. یعنی آنجاهایی که رفاه بیشتر است، ولو شغل هم نباشد. افراد در تهران احساس رفاه بیشتری می‌کنند. پس عدالت اقتصادی، هم در عدالت تولیدی است و هم در عدالت توزیعی. عدالت تولیدی یعنی دادن فرصت‌های برابر به کسانی که استعداد تولید دارند و فقر را از آنها دور کنند.
بنابراین ما با یک عدالت فراگیر در اسلام روبرو هستیم. اولاً عدالت سیاسی مقدم بر عدالت اقتصادی است. ثانیاً عدالت اقتصادی تنها مقابله با فقر نیست.
اگر عدالت سیاسی نباشد شایستگان از حکومت حذف و آدمهای ضعیف و ناکارآمد اداره کشور را بدست می‌گیرند. وقتی که افراد ناکارآمد اداره یک کشور را بدست گرفتند، قادر نخواهند بود که عدالت را اجرا کنند.
عدالت در اسلام هم مقابله با فقر است و هم مترادف با کارآمدی است. اما در غرب وقتی می‌گویند عدالت اجتماعی، بیشتر تأمین اجتماعی و فقرزدایی مورد توجه است و بیشتر این جنبه‌ از عدالت را دنبال می‌کنند. اما در اسلام کارآمدی جزئی از عدالت است. مخصوصاً عدالت سیاسی یعنی حکومت شایستگان. اگر حکومت شایستگان نباشد و افراد ناکارآمد بخواهند عدالت اقتصادی را تحقق ببخشند، این باعث می‌شود که همان عدالت اقتصادی هم تحقق پیدا نکند. ثانیاً اگر ما از عدالت اقتصادی عدالت تولیدی را حذف کردیم، پس چه کسی ثروت را تولید بکند؟ باید ثروتی تولید بشود تا فقر از بین برود.
لذا ما در بین عدالتخواهان با سه گروه مواجه هستیم. یک گروه صرفاً به عدالت توزیعی اعتقاد دارند، گروه دیگر به عدالت تولیدی معتقدند و می‌گویند شما فرصت‌های برابر در اختیار همه قرار بدهید، فقر خودش از بین می‌رود، لازم نیست گروهی راه بیفتند و با فقر مقابله کنند. به نظر من گروه سومی هستند که عدالت فراگیر را معتقدند. هم به عدالت سیاسی اعتقاد دارند و هم به عدالت اقتصادی و عدالت اقتصادی را هم عدالت در تولید و هم عدالت در توزیع می‌دانند. ما به چنین تفکری نیاز داریم. اگر چنین رویکردی به عدالت پیدا نشود، توسعه در ایران اتفاق نمی‌افتد. ضروری است که ما هم رویکرد به توسعه و هم رویکرد به عدالت را بازنگری کنیم. عدالت توزیعی ما را به سمت یک جریان سوسیالیستی می‌کشاند. اعتقاد صرف به عدالت توزیعی و بی‌اعتقاد به عدالت تولیدی یک گرایش شبه سوسیالیستی است. آنهایی که صرفاً به عدالت تولیدی تأکید می‌کنند، یک گرایش سرمایه‌دارانه را دنبال می‌کنند. تنها کسانی می‌توانند بگویند دیدگاه ما اسلامی است که عملاً و قولاً به یک عدالت فراگیر معتقد باشند. عدالت فراگیر نه سوسیالیستی است و نه کاپیتالیستی، بلکه عدالت فراگیر همان عدالت اسلامی است. اگر چنین عدالتی آرمان مردم، جوانان و دانشجویان ما بشود، می‌تواند یک ملت را به سعادت برساند. چون لازمه این کار مقابله با تبعیض، ظلم و ناکارآمدی است. مقابله با اشغال پست‌هایی است که توسط افراد ناشایست اشغال شده است، مقابله با فقر و بیکاری است. اینها ابعاد یک مبارزه عدالت‌خواهانه را شکل خواهد داد. امیدواریم همانطوری که انقلاب اسلامی از

ابتدا یکی از شعارهای مهمش عدالت بوده، بتوانیم در ایران اسلامی عدالت اسلامی را به عنوان یک الگوی عملی تحقق ببخشیم و جلوه‌ای از حکومت علوی را در کشورمان پیاده کنیم
در حالی که بسیاری از انسان‌ها ناتوان از تامین مخارج خود و خانواده شان توسط کار خود هستند، یعنی آنچه گاهی در اثر حوادث اجتناب ناپذیر است، آنها را نباید به امید صدقات افراد عادی رها کرد، بلکه زندگی آنها باید توسط قوانین دولت مردمی ت

امین گردد.

.. اما آن کسانی از میانشان که دارای بدن‌های قوی هستند; باید به کار واداشته شوند، و از این بهانه که کاری پیدا نمی‌کنند معاف گردند، باید چنان قوانینی وجود داشته باشد و این مشاغل را مورد تشویق قرار دهد; دریانوردی، زراعت، ماهیگیری

و تمامی شیوه‌های تجارت که نیازمند نیروی کار هستند ». مدیران سیاسی جهت ایجاد شرایطی از « عدالت اجتماعی » به توسط « مهندسی اجتماعی » بود. این شرایط به توسط « ارضاء خواسته‌های افراد تا آنجا که آنها بر خواسته‌های دیگران غلبه نکنند » مشخص می‌شد. پاوند از ناسازگاری « عدالت اجتماعی » با عدالت به معنای واقعی کلمه به خوبی آگاه بود. او اشاره می‌کند که عدالت اجتماعی « مغایر با روح حقوق عرفی (common law) است ». لازمه‌ی آن بازگشت به آن رژیمی است که در جایگاهی قرار داشته باشد که در آن « حقوق به فردی که سن کافی دارد و از ظرفیت طبیعی برخوردار به خاطر پیشه‌ای که در جامعه دارد یا شغلی که در گیرآن است تعلق دارد و وظایف به او پیوسته است; هنگامی معیار برابری در آزادی عمل است، تمامی طبقات; از اندیشه‌ی عدالت بی زاراند. هنگامی که معیار برابری در ارضاء خواسته‌ها است، چنین طبقه بندی و بازگشت نسبی به ایده‌ی رژیمی در جایگاه قانونی ویژه چاره ناپذیر است ». پاوند شاید فوران فعلی در « حقوق ویژه » را برای همه گونه از اقشار، طبقه‌ها و دسته‌ها پیش بینی نمی‌کرد، اما آنقدر‌ها هم از چنین چیزی متعحب نمی‌شد. همانگونه که او نیز به خوبی می‌دانست، عدالت اجتماعی و « حقوقی » که متضمن آن است فرق چندانی با طبقه بندی، گروه بندی و دسته بندی کردن ندارند. هرچند که دیدگاه پاوند را باید صرفاً بازگشتی نسبی به ذهنی گرایی‌ هابز دانست. برای او حقوق عرفی در میان قلمروی عدالت باقی مانده بود. با این وجود، این قلمرو به آنچه پس از تلاش برای یک « اقتصاد برای ارضاء خواسته‌های همه که قابل قبول به لحاظ اجتماعی باشد » باقی می‌ماند کاهش یافته بود. آنجا که آنها به لحاظ قانونی به جا آورده می‌شوند، خواسته‌ها، آرزوها و منافع جای حقوق طبیعی را اشغال می‌کنند ـ که معنای آن این است که آنها ابتدا باید به « حقوقی » تبدیل شوند که جایگاه بالاتری نسبت به حقوق طبیعی داشته باشد. رئالیست‌های حقوقی که جدایی قانون از قانون

گذاری سیاسی را توسط پاوند نمی‌پذیرفتند، نوکیش‌های بسی

ار تندروتری بودند. در دیدگاه آنها قضات می‌بایست مهندسین اجتماعی باشند که تمامی قدرتی که در اختیار دارند را به کار گیرند تا عدالت اجتماعی به اجرا درآورده شود. قضات نباید از « ایدئولوژی مالکیت » یا « عدالت سنتی » ترسی به خود راه دهند. و آنها نباید از مداخله کردن به عنوان قانون گذاران در امور شرکت‌ها، مشاغل، نهادها، انجمن‌ها و خانواده‌ها سرباز زنند. حقوق دان آمریکایی بروکس آدامز (Brooks Adams) در مباحثه خود در باره‌ی واگذاری انحصاری (راه آهن و سایر خدمات رفاهی) اصولی را اعلام کرد که رئالیست‌های حقوقی می‌توانستند آن را نسبت به به تشکیلات مالیکت خصوصی و به تمامی حقوق مالکیت و تعهد نامه‌های وابسته به کار برند: «

هنگامی که قانون به فردی یا طبقه‌ای از انسان‌ها حق انحصاری را نسبت به انتخاب موارد خاص اعطا می‌کند که موردی ضروری است، یا حتی مسئله‌ای که دیگران آرزومند داشتن آن هستند; معنای آن در معرض بندگی قرار دادن کسب کنندگان است ». با این ادعا که حقوق مالکیت و

دارایی حقوقی « انحصاری » هستند رئالیست‌های اقتصادی نتیجه می‌گیرند ـ البته در سبک و سیاقی‌هابزی ـ که حقوق به طور کلی انحصاری است، یعنی آن چیزی است که توسط قدرت سیاسی به انسان‌ها اعطا می‌شود. از نظر آنها چیزی به عنوان « دارایی طبیعی » وجود ندارد. دارایی و مالیکت همیشه آفریده‌ای از قانون گذاری است. رئالیست‌ها همچنین استدلال آدامز را در این مورد که بندگی وضعیتی است از نیاز یا آرزوی ارضاء نشده یا خواسته‌ای عقیم مانده می‌پذیرند. آنها از این استدلال برای معین کردن مالکیت خصوصی به عنوان یگانه ـ و البته بزرگترین ـ تهدید برای « عدالت اجتماعی » استفاده می‌کنند. چرخش جامعه شناختی در علم و فلسفه‌ی حقوق در اواخر قرن نوزدهم آغاز گردید و در میانه‌ی دو جنگ جهانی به اوج خود رسید. این در واقع بازگشتی به بازتعریف ذهنی‌گرای‌ هایز از « حقوق طبیعی » بود. شالوده‌هایی که‌ هابز برای انقلاب اندیشه بشری در باره‌ی حقوق و سیاست پایه ریزی کرده بود، در نهایت به فورانی از عصری از خودکامگی همه جاگیر و دولت بزرگ منتهی گردید. حقیقت آن است که نمی‌توان حقوق بشر UD را بدون مورد توجه قرار دادن این انقلاب درک نمود. همانگونه که به کمک آزمایش فکری که پیشتر به آن اشاره شد دیدیم، این اندیشه که مردم باید در سعی و کوشش جهت ایمن ساختن حق خود در ارضاء خواسته‌هایشان شخصاً ابتکار عمل را در دست گیرند فقط می‌توانست به نتایجی از نوع‌هابزی و از پیش معلوم منتهی شود: یا جنگ همه بر علیه همه و یا تمرکز قدرت سیاسی. منطق این استدلال آشکارا در ساختار UD قابل مشاهده است. در جلوگیری از حقوق انسان برای (راه اندازی) جنگ همه بر علیه همه، باید آنها را به « جامعه پذیر کردن » و به تاملات صرف در باره‌ی وظایف دولت برگرداند. حکومت باید حقوق بشر را در هماهنگی با تشکیلات و امکانات مالی کشور به اجرا در آورد. لازمه‌ی چنین امری سبک و سنگین کردن دائمی منافع و خواسته‌ها و همچنین دستگاه‌های

ی عریض و طویل از سیاستمداران، بوروکرات‌ها و کارگزاران برای جمع آوری داده‌ها و تفسیر آنها است و به مرحله‌ی عمل در آوردن خط و مشی‌هایی است که از پیش گزینش شده‌اند. همه‌ی این‌ها ناگزیر هستند زیرا آنچه حقوق بشر نسبت به آنها « حقوق به » محسوب می‌شود نیز ب

ه طور اجتناب ناپذیری نادر‌اند. برخلاف حقوق طبیعی یک فرد که جایگاه او را به عنوان تولید کننده یا نگهبان منابع نادر بجا می‌آورد، حقوق بشر (این فرد فرضی) ادعاهایی است در باره‌ی هرچه که می‌تواند در خدمت ارضاء « منزلت » او باشد یا به عبارتی در خدمت آزمندی او. در تحلیل نهایی آنها همگی به حقی برای کار و خدمات مولد جمعیت انبوهی از دیگرانی گمنام و نا معلوم برگردانده می‌شوند، کسانی که همگی زیر یک حکومت واحد زندگی می‌کنند. حقوق بشر هر یک فرد انسانی « حقی » است به مالیات و کنترل دیگران ـ حقی که برای جدا کردن خصوصیت مهلکش از آن باید از او گرفته شده و جهت اجرا به یک مرجع مقتدر مرکزی سپرده شود. عدالت اجتماعی ـ به آن مفهوم که حقوق بشر جدی گرفته شود ـ به معنای آمار و مدیریت سیاسی منابع مالی است و متضمن آن است که یک « حق » چیزی بیش از اهمیتی پرازلفاظی نمی‌تواند باشد مگر آن که به امتیازی قانونی توسط سیاستی موثر تبدیل شود. همانگونه که تی. اچ. مارشال در « حق شهروندی و طبقه‌ی اجتماعی » می‌نویسد: « مزایایی در شکل خدمات، دارای این خصوصیات هستند که حقوق شهروندان نمی‌تواند به طور دقیق تعریف و معین شود. عنصر کیفی بیش از حد بزرگ ا

ست. در نتیجه حقوق انفرادی باید تابع برنامه ریزی کشوری و ملی باشد ». این سیاست‌ها هستند که حقوق را جعل می‌کنند. سخنان تی. اچ. مارشال به معنای انتقاد از مفهوم عدالت اجتماعی و حقوق بشر نیست، بلکه منظور وی روشن کردن این واقعیت است که با

چه قاطعیت و صداقتی حامیان آنها قلاب سیاسی را همراه با طعمه‌ی ذهنی گرای فلسفه‌ی هابز از « حق » بلعیده‌اند. سخن پایانی برخلاف کرومباگ، من حقوق بشر را به عنوان « دوست داشتنی اما کودکانه » نمی‌نگرم. برعکس، من آنها را به عنوان طول و تفصیل پیچیده‌ای از دیدگاهی‌ هابزی و غیرعادی می‌دانم که مطابق با آن انسان دیگر « عامل اخلاقی » معین، متناهی و طبیعی نیست، بلکه صرفاً مجموعه‌ای نامعین از خواسته‌ها و آرزوها است که در جستجوی ارضاء (آنها) به توسط تمامی وسیله‌های ممکن است. از این رو حق اساسی یا طبیعی انسان دیگر تمامیت طبیعی وجود واقعی‌اش و کارهایش نیست، بلکه ارضا خواسته‌های او می‌باشد. بدبختانه، چنانچه انسان‌ها در تلاش ارضاء خواسته‌های خود از طریق ابتکار عمل شخصی و با تمامی امکانات موجود باشند

، نتیجه‌ی قطعی آن جنگ و نابودی جهان است. به همین خاطر ـ یعنی آنگونه که نظریه به طور تلویحی بیان می‌کند ـ انتخاب انسان‌ها باید دست کشیدن از کنترل بر زندگانی خود باشد تا به این ترتیب شاید مطابق با اولویت‌ها، سیاست‌ها و « طرح‌های کشوری و ملی »‌ی یک مرجع یگانه، خواسته‌هایشان و آروزهایشان برآورده شود. مطابق با آن نظریه و در چنین راه و رسمی، خواسته‌ها و آرزوهای انسان‌ها به نحو موثرتری به توسط تمامی امکانات موجود برآورده می‌شود. البته چنین تمناهایی که ارضاء می‌شوند دیگر همان تمناهای خود آنها نیستند، بلکه صرفاً تمناهایی که به کمک آمار به اهداف سیاسی مناسب تبدیل شده‌اند. البته هیچ کدام از این‌ها بدون هزینه هم نیست. اگر یک ارتش نظامی، همانگونه که روبرت هین لین (Robert Hein-lein) می‌نویسد، تشکیلاتی دائمی برای نابودی زندگی و دارایی است، پس حکومت

مدرن با تعداد بیشماری نهاد خصوصی و گروه‌هایی با حقوق انحصاری، تشکیلاتی دائمی برای جدایی انسان‌ها از زندگانی و دارایی شخصی خود است. خود انسان‌ها، به آن اندازه که دیگر از اعضای نخبگان اهل سیاست گذاری محسوب نمی‌شوند، باید به عنوان « منابع کشوری و ملی » مورد برخورد قرار گیرند تا حکومت حقوق انسانی آنها را به جا آورد. آنها به معنای دقیق کلمه باید در تلاش برای یکسان سازی ارضاء خواسته‌ها و در هماهنگی

با تشکیلات و منابع مالی حکومتی که مدعی اختیارداری آنها است اداره شوند. این دیدگاهی پیچیده و در شیوه‌ی خودش مسحور ک

ننده از انسان‌ها و حقوق آنها است، اما من هیچ نظر موافقی با آن ندارم. من نمی‌توانم معتقد باشم که آزمندی، و نه طبیعت عقلانی انسان ویژگی متمایز کننده و صفت بارز « منزلت انسان » است. اعتقاد به آن برابر است با پذیرش این که حقوق فرد درست به اندازه‌ی خواسته‌های او نامحدود است و از این رو منابع اصلی نزاع و هرج و مرج است. هیچ کجای سنت کلاسیک قانون و حقوق طبیعی نشانی از چنین اعتقادی نمی‌توان یافت. حقوق بشر میراث نظریه‌های نمونه در سنت مثلاً توماس آکویناس یا جان لاک نیست. حقوق بشر UD با هر دیدگاهی که انسان‌ها را ـ و نه فقط آرزوها و خواسته‌هایشان را ـ جدی بگیرد بیگانه است. عدالت اجتماعی گونه‌ای از عدالت نیست، بلکه همانقدر با عدالت بیگانه است که یکسان سازی ارضاء خواسته‌ها از روابط سامان بخش میان انسانی که در هماهنگی با آزادی قرار دارد دور است

قوه قضائیه و عدالت اجتماعی
امروز یکی از بدترین دشمنی‌‏ها و بی‌‏انصافی‌‏هایی که علیه دولت کریمه (دولت احمدی‌‏نژاد) صورت می‌‏گیرد، این است که دولت جدید با اصلاحات اقتصادی و خصوصی‌‏سازی مخالف است، در حالی که خود آقای احمدی‌‏نژاد در جلسه مجلس خبرگان رهبری اولین حرفش این بود که خصوصی‌‏سازی در کشور به نحو شایسته‌‏ای انجام نگرفته است و باید تقویت شود.
به گزارش”ایلنا”، سیدمحمود هاشمی شاهرودی در دومین روز از همایش سراسری ائمه جمعه سراسر کشور، با بیان اینکه امروز دشمنان به دنبال ناکارآمد جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی در اذهان مردم داخل و خارج از کشور است، تصریح کرد: امروز استفاده از ابزار جنگ، لشکرکشی و شوراندن گروه‌‏های ضد انقلاب و گروهک‌‏های منافق علیه جمهوری اسلامی به بن‌‏بست رسیده است البته دشمن همواره درصدد ضربه زدن به نظام اسلامی ما و به فروپاشی کشاندن آن است.
هاشمی شاهرودی با بیان اینکه به اعتقاد بنده دشمنان انقلاب امروز بر روی دو محور تمرکز کرده‌‏اند، محور اول را بخش اقتصادی و محور دوم را بخش فرهنگی عنوان کرد و گفت: معتقدم بخش اول که اولویت‌‏ اول آنها در فروپاشی نظام ماست، مهم‌‏تر از بخش دیگر است. آنها سعی می‌‏کنند با استفاده از فشارهای سیاسی و بحث‌‏هایی نظیر نقض حقوق بشر در ایران و مسائل هسته‌‏ای و امنیتی کشور، اقتصاد ما را فلج کنند.
وی افزود: دشمن از بعد خارجی سعی می‌‏کند ما را با تحریم‌‏های اقتصادی و مالی مواجه کند و حتی حساب‌‏های مالی ما را در خارج از کشور مسدود کند و نگذارد از تسهیلات پولی بین‌‏المللی استفاده کنیم، در بعد داخلی نیز سعی در ایجاد فساده

ای مختلف به خصوص فسادهای ساختاری دارد. در این بین به دنبال ایجاد ناامنی‌‏های اقتصادی، ضایع کردن حقوق سرمایه‌‏گذاران و تشویق آنان برای سرمایه‌‏گذاری در خارج از کشور و ایجاد تشکیلات قوی مالی و پولی با سرویس‌‏دهی بالا در کشو

رهای همجوار به منظور جذب مغزها و فعالان اقتصادی ماست.
هاشمی شاهرودی با تأکید بر اینکه امروز یکی از بدترین‌‏ سیاه‌‏‌‏ نمایی‌‏هایی که علیه کشور و دولت انجام می‌‏شود، این است که دولت کریمه را ناکارآمد و پوپولیستی معرفی کنند، گفت: دشمن امروز در تبلیغات خود به دنبال سیاه جلوه دادن عملکرد دستگاه‌‏های کشور در مسائل اقتصادی است و به شدت تبلیغ می‌‏کند که دولت جدید می‌‏خواهد فعالیت‌‏های اقتصادی را تعطیل کند و اموال پولداران را بگیرد و به فقرا ببخشد به گونه‌‏ای که امور اقتصادی را تعطیل کند.
رییس قوه قضائیه با اشاره به اینکه رونق اقتصادی یک کشور در گرو سرمایه‌‏گذاری و توسعه بخش خصوصی آن کشور است، تصریح کرد: سرمایه‌‏گذار به شدت حساس است و با کمترین دلهره از فعالیت باز می‌‏ایستد و سرمایه خود را در جای دیگر هزینه می‌‏کند که در ایجاد این فضا تبلیغات و ناکارآمد جلوه دادن نظام اقتصادی کشور خیلی موثر است.
هاشمی شاهرودی با انتقاد از بی‌‏ضابطه بودن طرح مسائل مبارزه با مفاسد اقتصادی و اعلام اسامی مفسدین اقتصادی در کشور، گفت: باید جلوی اطلاع‌‏رسانی‌‏های نسنجیده که آب به آسیاب دشمن می‌‏ریزد، گرفته شود و این رفتارها مورد بازنگری قرار گیرد. کیفیت مطرح کردن یک فساد اقتصادی در یک نهاد بسیار موثر است. متأسفانه برخی اطلاع‌‏رسانی‌‏ها به گونه‌‏ای صورت می‌‏گیرد که گویی همه مسوولان کشور فاسد و متخلفند یا مسوولان نظام با مفاسد اقتصادی برخورد نمی‌‏کنند و از آقازاده‌‏ها نیز حمایت می‌‏کنند.
وی با اشاره به طرح مسأله عدالت اجتماعی، ضمن انتقاد از چگونگی تبیین این شعار، گفت: عده‌‏ای طوری این عدالت اجتماعی را تبیین می‌‏کنند که باید از کسانی که دارای سرمایه‌‏ای هستند پرسیده شود که از کجا این پول را آورده‌‏ای. یا اینکه باید پول‌‏های ثروتمندان را گرفت و به فقرا بخشید. این عدالت اجتماعی نیست که بخواهیم همه افراد را زیر پوشش کمیته امداد ببریم. در اسلام انفاق و تأمین اجتماعی جایگاه خاص و رفیعی دارد. اسلام عدالت اجتماعی را اینگونه می‌‏خواهد که هر فردی در جامعه خود دارای شغل و درآمد آبرومندانه‌‏ای باشد، نه اینکه مواجب‌‏بگیر دولت باشد.
رییس قوه قضاییه با تأکید بر اینکه تبدیل جامعه به یک جامعه مواجب‌‏بگیر دولت، عدالت اجتماعی نیست، خاطرنشان کرد: اینگونه عدالت، همان توزیع فقر است. عدالت اجتماعی یعنی ایجاد زمینه‌‏های پیشرفت برای همه افراد، ایجاد زمینه‌‏های شغلی، رفع بیکاری و اینکه افراد درآمد شرافتمندانه‌‏ای در مقابل عمل و خدمت انجام شده کسب کنند. مشکل ما اینجاست که به دلیل برخی مشکلاتی که در این بخش‌‏ها وجود دارد، دشمن این مشکلات را در بوق و کرنا می‌‏کند و ته دل سرمایه‌‏گذاران خصوصی و دولتی ما را خالی می‌‏کند.
هاشمی شاهرودی با مهم‌‏ برشمردن بحث مب

ارزه با مفاسد اقتصادی، گفت: در این مبارزه فقط بحث قضایی مطرح نیست بلکه این مبارزه نیازمند همکاری همه مردم، مسوولان، مطبوعات و ائمه جماعات سراسر کشور است. فساد اقتصادی این نیست که بگوییم فلان مدیر دولتی با استفاده از برخی رانت‌‏ها و سوءاستفاده‌‏ها مبادرت به اختلاس کرده است، به اعتقاد من این جنبه،‌‏ نوع کوچکی از فساد اقتصادی است که بنده آن را فساد اصغر می‌‏نامم البته در این مورد نیز مبارزه نیاز است و این امر تاکنون انجام گرفته است. این شکل کم‌‏خطری از مفاسد اقتصادی است. بند

ه این فساد را از این جنبه فساد اصغر می‌‏نامم که بالاخره پولی مورد اختلاس قرار گرفته است اما به خارج از کشور که منتقل نشده است، فقط مالکیتش

عوض شده است و در ضمن آثار زیانبار اقتصادی نیز ندارد.
وی خروج سرمایه از کشور و ایجاد دلهره در دل مولدان اقتصادی و سرمایه‌‏گذاران داخلی را بزرگترین مفسده اقتصادی و فساد اکبر عنوان کرد و گفت: در این نوع فساد عده‌‏ای سعی می‌‏کنند به سرمایه‌‏گذاران بقبولانند که دولت می‌‏خواهد سرمایه‌‏هایشان را بگیرد، حتی در استدلال‌‏های خود به نهج‌‏البلاغه حضرت امیر تکیه می‌‏کنند. در کجای نهج‌‏البلاغه گفته شده است که هر کس بیشتر سرمایه داشته باشد، فساد انجام داده است.
وی با تأکید بر لزوم اصلاح و بازنگری در سیستم اقتصادی کشور و اعطای مجوز به بخش خصوصی، گفت: متأسفانه برخی سرمایه‌‏گذاران وقتی می‌‏خواهند مجوزی برای فعالیت خود بگیرند، باید هفت خوان را بگذرانند، در حالی که این امر در خارج از کشور با تشویق و تقدیر از سرمایه‌‏گذار صورت می‌‏گیرد.
رییس قوه قضائیه با اشاره به بحث خروج سرمایه از کشور، گفت: باید با اتخاذ راهکارها و اصلاح شیوه‌‏ها مبادرت به جذب سرمایه‌‏های داخلی کرد. چرا این سرمایه‌‏ها در خارج از کشور منجر به آبادانی آن کشور شود و ما از این نعمت بی‌‏بهره باشیم؟ چرا مالیات این سرمایه‌‏ها در خارج از کشور گرفته شود و ما از آن بی‌‏نصیب باشیم.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله زبان آموزی ورشد گفتار با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زبان آموزی ورشد گفتار با pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زبان آموزی ورشد گفتار با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله زبان آموزی ورشد گفتار با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله زبان آموزی ورشد گفتار با pdf :

زبان آموزی ورشد گفتار

زبان آموزی ورشد گفتار در80 سال گذشته مورد توجه قرار گرفته به ویژه درنیمه دوم قرن بیستم بطور دقیق تر مورد بررسی قرار گرفته است. زبان آموزی کودک به

همراه توصیف وبررسی ساخت زبان وچگونگی کارکرد آن مورد توجه زبان شناسان می باشد. یافته های مربوط به زبان آموزی، مراحل فراگیری زبان، تدوین دستور زبان کودک وارائه ویژگی های همگانی زبان از نتایج مهم این بررسی ها بوده است.
یافته های زبان آموزی همچنین به بررسی چگونگی گسترش مهارت های زبانی نیز وزبان پریشی مورد استفاده بوده است به علاوه یافته های یاد شده درزمینه بررسزایی داشته است. زبان آموزی هم از لحاظ نظریه های یادگیری وهم از لحاظ بررسی مراحل رشد زبانی قابل توجه است. زبان آموزی درزمانی پس از یک سالگی شروع می شود وتا 5 سالگی تقریباً به حالت ثابت نزدیک می شود. دوره زبان آموزی درحدود 5/3 به طول می انجامد.(مشکوه الدینی، 1376،ص 272)
بررسی زبان آموزی به چگونگی رشد مهارت های گفتاری وشنیداری را مشخص می سازد . کودک

تا پیش از سواد آموزی قادر است از زبان بطور مناسب دربرقراری ارتباط زبانی استفاده نماید. بعلاوه هر سخنگوی زبان علاوه برقواعد دستوری ، قواعد کاربردی زبان را نیز به تدریج می آموزد؛ یعنی از طریق تعامل با محیط واطرافیان اصول کاربرد شناختی زبان را نیز فرا می گیرد.زبان آموزی تنها بهتوانایی های آوایی ، واژگانی ، دستوری وسبکی محدود نمی شود؛ بلکه به ویژگی های کاربردی زبان نیزشامل می گردد. البته دانش زبانی کودک ناخودآگاه است بکارگیری وقضاوت ناخود آگاه زبان توسط کودک شم زبانی نامیده می شود.

نتیجه تسلط کودک برمهارت های زبانی کسب توانایی به کارگیری زبان است . درصورتی که کودک توانایی زبان را داشته باشد نه تنها دانش ومهارت های زبانی وارتباطی خود را بکار می برد بلکه خواهد توانست درآینده نیز براین خلاقیت زبانی تکیه کند .
به نظر انسترون وبلیایف زبان آموزی برافزایش وتقویت توانش زبانی، توانش ارتباطی، خلاقیت زبانی، تفکر درباره زبان وهمچنین مهارت های آمادگی خواندن ونوشتن درآینده تأثیر می گذارد (بلیایف ، 1368 ،ص77) .
1-2 نظریه های زبان آموزی
الف: نظریه شناخت گرایی
پیاژه، روانشناس بزرگ سوئیسی، به اصل شناخت دریادگیر ی کودک توجه داشت. از این رو به پدیده زبان آموزی علاقه مند نبود. او زبان را به عنوان منبعی برای داده های لازم جهت بررسی چگونگی رشد شناخت درنظر می گرفت. به نظر او زبان آموزی یک پدیده ثانویه است که دردرون شناخت طبیعی کودک از محیط خود شکل می گیرد. از این رو پیاژه زبان آموزی را وابسته به شناخت می دانست. وقتی زبان را به عنوان مجرایی برای ایجاد ارتباط میان کودک و محیط اجتماعی او در نظر گرفته است . پیاژه معتقد بودکه ذهن کودک برای کسب شناخت، از جهان اطراف همواره ف

عال است واز این لحاط ، اطلاعاتی از راه زبان توسط افراد محیط به او می رسد؛ به گسترش شناخت او چندان کمک نمی کند. او رشد زبان کودک را ناشی از رشد شناختی واجتماعی او می دانست. با این حال ، پیاژه این فرض را که تنها رشد شناختی برای رشد زبان آموزی کافی ب

اشد انکار می کند. به عقیده او میزان مناسبی از رشد شناختی برای رشد زبانی لازم است، با این حال تنها رشد شناختی را برای زبان آموزی کافی نمی داند ، بلکه برخی فرآیندهای دیگر را نیز ضروری می داند.( مشکوه الدینی ، 1376، ص274)
مهمترین نظریه های یادگیری مبتنی بر شناخت گرایی عبارتند از: نظریه یادگیری گشتالت گرایان ، نظریه معنا دار دیوید آزوبل، نظریه پردازش اطلاعات، نظریه شناختی پیاژه ونظریه شناختی بروند.
ب: نظریه شرطی شدگی رفتار زبانی
اسکینر، روان شناس آمریکایی، به اصل شرطی شدگی درباره زبان آموزی کودک اعتقاد داشت. وی اعتقاد داشت که برپایه رفتار گرایی همه جنبه های زبان ورفتار انسان را می توان توضیح داد. او یادگیری انسان را امری اکتسابی می داند . به اعتقاد اسکینر ذهن انسان شبیه لوح سفید یاد صفحه خالی است ووقتی زبان دراین صفحه خالی وارد می شود، یادگیری تحقق می یابد. براساس این دیدگاه ذهن انسان فقط محرکات زبانی بیرونی را پذیرفته وهنگام یادگیری زبان مشاهده منظم رویداد های جهان خارج کودک را وارد به تولید زبان می کند. به عقیده اسکینر انسان از راه آزمایش وخظا به یادگیری زبان می پردازد. وی که آزمایشهای زیادی در خصوص یادگیری حیواناتی مثل موش، کبوتر انجام داده است این نوع یادگیری را شرطی شدن عامل نامیده وآنرا ‹‹ترتیب از راه پاسخ های ارادی ›› می داند.
در نظریه اسکینرتنها شرط لازم برای فهم چگونگی یادگیری زبان این است که بتوانیم متغیرهای حاکم وعوامل بیرونی را مشخص کنیم.
درواقع نظریه یادگیری اسکینر می کوشد یادگیری زبان را با استفاده از یک مدل محرک پاسخ

، تبیین کند. به تعبیراسکینر اگر رفتار زبانی معینی بطور مکرر یک نتیجه مثبت داشته باشد به تقویت مثبت واگر نتیجه منفی داشته باشد به تقویت منفی منجر می شود. درحقیقت تقویت مثبت براثر پاداش رفتار زبانی فرد وتقویت منفی براثر تنبیه رفتار زبانی فرد شکل می گیرد. از سوی دیگر، از دیدگاه رفتار گرایان، کودک دریادگیری زبان تا حد زیادی از عامل تقلید کمک می گیرد. بس

امد استفاده، کاربرد واژه ها وساخت های زبان نیز دریاد گیری از راه تقلید مؤثر است. اگر کودکی درحال یادگیری زبان، پس از کاربرد یک عنصر یا قاعده زبانی احساس کند ارتباط مؤثر زبانی برقرار شده است، فکر می کند رفتار زبانی او مورد تأیید قرارگرفته است. این احساس مثبت باعث تقویت آن رفتار و در نتیجه یادگیری آن عنصر می شود.
به عقیده اسکینر، بر پایه فرآیند شرطی شدگی رفتار مؤثر زبانی که در نتیجه انگیزه ها و پاسخ های ناشی از محیط از جمله پدر و مادر و دیگر افراد محیط برایش پیش می آید، زبان را فرا می گیرد. به این معنی که بر اثر تقویت و شرطی شدگی رفتار زبانی از راه پاداش های مطلوبی که از محیط خود دریافت می نماید، سرانجام عادت های زبانی ویژه مربوط به محیط خود را کسب می کند. بنابراین، به عقیده اسکینر برای توضیح فرآیند زبان آموزی لازم نیست هیچگونه ویژگی ذاتی ذهن خاص و پیچیدگی برای کودک فرض شود، بلکه برای توضیح آنها کافی است که روابط منظم موجود میان رویدادهای جهان بیرون و گفته های کودک که به طور مثبت تقویت

می شود نشان داده شود که به این ترتیب در دوره زمانی مناسب تکرار و استوار می گردد. (مشکوه الدینی، ص276)
در فرآیند شرطی شدگی زبانی در زبان آموزی کودک، در فرضیه اسکینر نارسانی هایی را می توان ملاحظه نمود. در فرضیه اسکینر نارسایی هایی را در فرآیند شرطی شدگی زبانی

در زبان آموزی کودک می توان ملاحظه نمود.
1- تقلید: با وجود اینکه تقلید در امریادگیری زبان وجود دارد ولی می توان به نمونه های فراوانی اشاره کرد که نشان دهنده عملکرد ذهنی انسان هستند. مهمترین این شواهد از انحراف های زبانی نظامند حاصل می شوند. یکی از این انحرافات تصمیم افراطی اس

ت که کودک طی برخی قواعد ساخت های مختلف را بر ساخت های دیگر تعمیم می دهد. مانند صورت های ‹‹سوزیدم›› و ‹‹کاریوم›› بنابراین اگر یادگیری صرفاً از راه تقلید صورت می گرفت، نباید صورت های یادشده که توسط بزرگسالان هیچگاه به کار نمی روند، تولید شود. بنابراین باید به ‹‹قاعده سازی درونی›› معتقد باشیم تا بتوانیم تعمیم های افراطی را به درستی توجیه نماییم .
2- بسامد عناصر: بسامد واژه ها وساخت هایی که در محیط یادگیری زبان به کار می روند تا آن حدی که رفتارگرایان بر آن تأکید می کنند بر یادگیری زبان اثر نمی گذارد.
اگر بسامد عناصر زبانی در یادگیری تأثیر زیادی داشته باشد نباید واژه های پر بسامد که طبیعتاً بیشتر شنیده می شوند دچار تصمیم افراطی شوند. در مقابل، عناصر زبانی وجود دارند که از طرف بزرگسالان به طور فراوان استفاده شده و پر بسامد هستند ولی کودکان در جریان یادگیری زبان سالها طول می کشد تا آنها را یادبگیرند و استفاده نمایند. (زندی 1381،

ص66)
3- تأیید: رفتارگرایان تأثیر والدین و یا اطرافیان را در یادگیری زبان به عنوان مهم ترین نوع تقویت مطرح می کنند. از نظر آنان تأیید یک رفتار زبانی، به قابل قبول بودن آن از لحاظ دستوری وابسته است، اما تحقیقات نشان می دهد که تأیید یا عدم تأثیر اطرافیان با صحت دستوری جملات ارتباط اندکی دارد.
4- نظریه اسکینر فقط در آزمایشگاه قابل کاربرد است. تقسیم کار به تع

دادی مراحل تدریجی و دادن پاداش پس از به انجام رسیدن هر مرحله، ممکن است در آزمایشگاه سیر و قابل هدایت باشد، ولی چنین تقسیمی در محیط زبان آموزی کودک به هیچ وجه روی نمی دهد.
در بالا نیز تأیید والدین این امر را تصدیق می کند. والدین ممکن است در برابر پاسخ غلط کودکان به آنان پاداش بدهند در حالی که مادر یا پدر به درستی به گفته های کودک خود توجه نمی کنند. از طرفی رفتار کودک قابل پیش بینی نیست.
5- زبان از خود نظامی قانون مند دارد. زبان، دارای ساختاری است که زبان آموزی کودک بر اساس مراحل شخصی رخ می دهد و نظامند بودن زبان جزء لاینفک هر زبانی است. اگر کودک از طریق شرطی شدن زبان را بیاموزد و در طی محرک و پاسخ به زبان آموزی بیانجامد که قوانین زبان آموزی هر کودک نسبت به کودک دیگر متفاوت باشد، در حالی که تمام کودکان در دوره خاصی از یادگیری زبان به قسمتی از زبان تسلط می شوند و این دوره از شروع تا تکامل و به پایان رسیدن آن زمان مشخصی را طی می کند.
مهمترین نظریه های یادگیری مبتنی بر رفتارگرایی عبارتند از: نظریه ادوارد ترندایک و نظریه شرطی سازی عامل بی.اف اسکینر.
ج) نظریه ذاتی، ذهنی بودن زبان:
نوام پاسکی به عنوان یک فردگرا و طرفدار یادگیری ذاتی زبان، با انتقاد از ن

ظریه اسکینر، یادگیری زبان را در انسان امری فطری می داند. هر کودک دارای نظامی ذهنی به نام دستگاه فراگیری زبان است که او را قادر می سازد درباره ساخت زبانی که در حال یادگیری است فرضیه هایی بسازد. بدین ترتیب چاسکی نظام قواعد ذهنی خود را از طریق یک فرآیند مبتنی بر تغییرات نظام مند توسعه می دهد. چاسکی معتقدات هر انسانی که زبان

را فرا می گیرد، مجموعه ای از قاعده ها یا اصول را برای تولید ساخت های گفتاری کسب می کند. او این نظام ذهنی را ‹‹توانش دستوری یا توانش زبانی›› می نامد. کودک با ذهنی متولد می شود که به مجموعه ای از ویژگی های همگانی زبان، مجهز است. چاسکی با طرح ذاتی بودن زبان، آن را ابراز زبان آموزی می داند. در مدل ذاتی بودن ذهن، زبان عبارتست از: دانشی که در ذهن قرار دارد. این دستور جهانی در ذهن شکل می گیرد و زبان آموخته شده را کنترل می کندبدین ترتیب یادگیری زبان،مجموعه ای ازپارامتر ها و فراگیری واحدهای واژگانی است.
چاسکی که خود در مکتب ساختگرا پرورش یافته بود در کتاب ساخت های نحوی خود شالوده تفکرات رفتارگرایی را متزلزل کرد. او نشان داد که زبان مادری خود را به آن نحوی که رفتارگرایان بیان می کنند یاد نمی گیرد و جنبه خلاقه یا زایشی بودن زبان را مورد تأکید قرار داد از نظر وی خلاقیت زبان خصیصه ای طبیعی است و استعداد یادگیری زبان ذاتی ذهن بشر است. او بر نامحدود بودن جمله های زبان تأکید کرد.
به عقیده چاسکی، کودک در ذهن خود دستور زبانی را به همراه دارد و به طور ناخودآگاه گفته های اطرافیان خود رادر نظر های گفتاری جستجو می کند.کودک با ذهنی که به مجموعه ای از ویژگی های همگانی زبان مجهز است تولد می شود. و با دارا بودن چنین ذهنی با داده های زبان ذهنی است که بر آن اساس زبان ظاهر را تولید می کند و این دلایلی است که زبان را می توان بر مبنای پدیده های بیرونی توصیف کرد. کودکان درباره زبان چیزهایی می دانند که مواردی را که از طریق محیط شنیده اند نمی توانند درک کنند. کودکان به پایه تجربی، دانش ب

یرونی زبان را درک می کنند. در نظریه ذاتی بودن ذهن، چاسکی دستور همگانی را یک نظریه علمی می داند که بر اساس داده های خاص درباره زبان قابل توجیه است. دانش زبانی ناخودآگاه، از برخورد توانایی زبانی که در ذهن وجود دارد. و داده زبانی که از طریق محیط کسب می شود به وجود می آید. آنچه می توان گفت این است که کودکان درباره زبان چیزهایی را می دانند که آنها را از طریق شنیدن یادگرفته اند. (cook، 1996 P. 39)
چاسکی در نظریه خود ارتباط بین هوش و محیط زبانی را با زبان آموزی کودک رد کرده است و این دو را از یکدیگر مستقل می داند و این عصر را این گونه توجیه می

نماید که از لحاظ زبان آموزی و نیز زمان زبان آموزی بین کودکان با بهره هوشی بالا و کودکان کودن تفاوت ناشی وجود ندارد. (مشکوه الدینی،1373، ص 280)
د) دیگوتسکی و ارتباط اجتماعی
تحلیل بسیار مستدل و جالبی که دیگوتسکی از سرشت تفکر زبانی بر مبنای سنای واژه به عمل آورد: سرآغاز تلاشی است که برای درک فرآیندهای شناختی صورت گرفته است به عقیده دیگوتسکی ریشه زبان، اجتماعی است و مطالعه پیشرفت و رشد شناختی را به عنوان مرکز مراحل فهم می داند. زبان و رشد شناختی به عنوان مراحل جدا از هم بوده. و زبان و تفکر همسان نیستند، بلکه ارتباط نزدیکی با هم دارند. از نظر پیاژه گفتار خود مجوز به عنوان مرحله ای است که در سه سالکی ظاهر شده و در سن 7 سالگی از بین می رود. در حالیکه دیگوتسکی آن را به عنوان گفتاری که از خارج به داخل منتقل شده است می داند. و می گوید که این گفتار منشأ اجتماعی دارد. از نظر او زبان تجارت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی را منعکس و وقتی آنها را منتقل می کند.
دیگوتسکی برای مراحل متوالی رشد ذهنی روش هایی را ابداع نموده است. بحث های نظری وی بر مطالعه و بررسی تشکیل مفهوم بر مبنای روش

ها و پژوهش های زیر استواراست:
1- بررسی زبان خود محور که تصورات پیاژه را به طور بنیادی متحول ساخت.
2- بررسی های تأثیر متقابل رشد ذهنی و آموزش دبستانی
3- بررسی مربوط به مقایسه رشد مفاهیم علمی- که کودک در آموزشگاه فرا می گیرد.
وی در بررسی رشد عقلانی و زبان کودک، موضوع پیام را در تبدیل گفت و شنود به گفتار درونی و تفکر دانسته و موضع خام راستون را که تفکر را با فعالیت عضله یکی می داند، رد کرده وگفتار درونی شده را ارتعاشات عضله هنجره نمی داند، بلکه آن را یک بازنمودن درونی می خواند. به اعتقاد وی، زبان پیش از آن که به عنوان یک ابزار

منطقی و تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد. در غیاب ساخته های مفهومی، نقش های دیگری را نیز ایفا می کند. او در زمینه مفاهیم خود بخودی کودکان پژوهش کرده و هوش را استعداد برخورداری از تعلیم و تربیت می داند. دیگوتسکی در تلاش های خود برای درک فرآیندهای شناختی دیدگاه میانجی گرانه دارد. او برای درک چگونگی رشد تفکر، مسأله را از دیدگاه تاریخی می نگرد.
دیگوتسکی پژوهشهایی را که فرض بر این بوده که تفکر و واژه عناصر مجزا و مستقل بوده و تفکر زبانی حاصل تربیت خارجی آنهاست، فعلاً می پندارد او واحد تفکر زبانی را معنای واژه می داند و معتقد است که معنای واژه تا زمانی که اندیشه قالب زبان تجسم نیافته است، پدیده تفکر به شمار می رود. زمانی معنای واژه پدیده زبان محسوب می شود که زبان با اندیشه درآمیزد. او معنای واژه را حاصل ترکیب واژه و اندیشه می داند. دیگوتسکی بازتاب امور واقع عالم را مشخصه اصلی واژگان می داند و از این رو واژه را کلید فهم ماهیت آگاهی انسان تلقی می کند. (دیگوتسکی1367، ص15و28)

به طور کلی دیگوتسکی عقیده دارد که کودکان در یادگیری زبان افراد فعال هستند. در همان مراحل اولیه که کودک قادر به استفاده از زبان نیست، حرکات کودکان نشان از پیشرفت شناختی به سوی تفکر دارد. دیگوتسکی می داند که حرکات بدنی کودک نوعی از زبان است که کودک آن را بعداً تبدیل به نوشتن می کند. این نوع نوشتن را دیگو تسکی نوشتن در هوا می داند. او اعتقاد دارد که معنی از طریق تعلل با دیگران در محیط به

وجود می آید و این در حالیت که این مبنا از قبل در ذهن کودک بوده است. وقتی کودکان از زبان در موقعیت های اجتماعی استفاده می کنند (مانند بازی)، آنها زبان را وسیله ای برای کشف جهان به کار می گیرند. (فریس،2001،ص 69)
1-3 مهارت های گفتاری
کودکان نیاز دارند تا درباره احتیاجات، احساسات و افکارشان، با یکدیگر بحث کنند. مهارت گفتار در پیشرفت دیگر مهارتهای زبانی از قبیل مهارت تفکر، خواندن، نوشتن و شنیدن تأثیرگذار است. این مهارت در یادگیری واژه گان زبان به مهارت خواندن کمک می کند. هنگامی که کودکان با استفاده از مهارت گفتاری نوشته ها را می خوانند اولین مراحل نوشتار را نیز یاد می گیرند، صحبت کردن کودکان با خودشان در هنگام نوشتن می تواند کمک زیادی به یادگیری مهارت نوشتن کند.در حقیقت با خود صحبت کردن کودکان هنگام نوشتن، تجزیه و تحلیلی است به آنچه که نوشته است و خلاصه این که مهارت گفتار بر مهارت شنیدار تأثیرگذار است، چون همیشه گویندگان تمایل دارند که شنوندگان خوبی باشند. آنها معمولاً به آنچه دیگران می گویند علاقه مند هستند. مهارت گفتار می تواند به وسیله گفتگو با دیگران و برنامه های مختلف تلویزیون و رادیو پیشرفت داده شود، مطالعه بازدید از مکان هایی مثل موزه، کتابخانه ها و;، بحث و گفتگو با اعضای خانواده نیز می تواند در افزایش مهارت گفتار مؤثر باشد.
در کلاس درس، گفتگو نیاز به تشویق دارد. تحقیقات نشان می دهد که کودکان از گفتگو درباره زبان و چگونگی استفاده از آن سود نمی برد، بلکه آنها برای اینکه از زبان و مهارت گفتار سود ببرند باید دانش آموزان فعالی به عنوان استفاده کننده از زبان باشند. بازی های دوران کودکی نیز در جهت ایجاد تجارب جدید برای کودکان تأثیر بسزایی برزبان آنان دارد. همه کودکان نیازدارند تا با معلم وهمسالانشان تعامل داشته باشند . واین نوع ارتباط بین کودکان یا کودکان با معلمشان می تواند در افزایش مهارت گفتار دانش آموزان مؤثر باشد.

مراحل رشد گفتاری کودک
مطالعات نشان می دهد که کودکان بطور عادی نخستین واژه ای زبان مادری خود را تا حدود بین یک ونیم سالگی برزبان می آورد پس مراحل مشخص زبان آموزی را می گذارند وپس از آن درحدود 5 سالگی هسته اصلی زبان درذهن او شکل می گیرد. جملات گوناگون می توان به اصل کاربرد شناختی زبان نیز اشاره کرد واین نکته را متذکر شد ک

 

ه کودکان در تعامل با اطرافیان نیز درباره سبک های زبانی، وپیچیدگی های زبان آشنا می شود.
1-1-3 مرحله اول: پیش زبانی
کودک از زمان تولد تا 12 ماهگی در مرحله پیش زبانی قرار دارد. کودک دراین مرحله بیشتر با گریه وخنده کردن ارتباط خود را با اطرافیان برقرار می کند. این مرحله را مرحله غان ونون نامیده اند. ویا اصطلاحاً آن را (babbling & crying ) می نامیم. مرحله غان ونون کردن تا سن 5 ماهگی ادامه پیدا می نماید. درحدود 6 ماهگی کودک شروع به تولید صداهای نامفهوم می کند. الگوهای آهنگین معمولاً از 9 ماهگی به بعد درکودک ظاهر می شود. درحقیقت کودک از 7 ماهگی به بعد تمایل خود را برای ارتباط با دیگران نشان می دهد. نوع حرکات کودک در

این سن، مثل: خندیدن، حرکات دست ها وپاهای کودک و;. هریک برای بیان نوع خاصی از ارتباط مورد استفاده قرار می گیرد. دراین سن کودک ارتباط اجتماعی خود را با استفاده از یکی از این روش ها برقرار می نماید. همانطو رکه درقبل نیز اشاره شده بود، ویگوستکی این نوع حرکات کودک را که بیشتر با دستان خود انجام می دهد، نوشتن در هوا می داند.
به تدریج صداهایی که کودک به طور تصادفی بر زبان می راند، جای خود را به آواها و سپس کلماتی می دهدکه به اعمال، اشیاء یا رویدادها اطلاق می شود. کودک در حدود 10 تا 11 ماهگی توجه خاص خود را به برخی از امور نشان می دهد. و تا حد زیاد

این مرحله از زبان آموزی کودک تا حد زیاد تحت تأثیر تقلید می باشد.
1-2-3 مرحله دو، گفتار تک واژه ای: (Holophrastic speech)
گفتار تک واژه ای به وسیله بچه ها بین 12 تا 18 ماهگی مورد استفاده قرار می گیرد. مثلاً برای کلمه ‹‹من آب می خواهم››. فقط از واژه ‹‹آب›› استفاده می کنند. استفاده از یک کلمه به منظور اشاره به یک پیام معنی دار ‹‹گفتار تک واژه ای›› (holophrase) نامیده می شود. در مرحله تک واژه ای ممکن است کلمات به صورت عام به کار روند. مثلاً وقتی

کودک کلمه ‹‹سگ›› را استفاده می کند. آن را برای حیوانات چهارپا، بادم و همچنین برای گربه نیز به کار می برد. (فریس2001، ص182)
در مرحله تک واژه ای برای اینکه بتوانیم با کودک بهتر ارتباط برقرار نماییم و منظور کودک را از به زبان آوردن یکواژه خاص در یک بافت و یا موقعیت به خوبی درک نماییم لازم است که موقعیت و بافت سخن را نیز در نظر بگیریم.
2-3-3 مرحله سوم، گفتار دو واژه ای یا تلگرافی
بعد از تولید اولین کلمات، تعداد کلمات کودکان به طور سریعی افزایش پیدا می کند. در این هنگام، کودکان کلمات را در کنار یکدیگر قرار می دهند تا معنای بیشتری را بیان کنند. در این حالت، کودکان انکار خود را بیان می کنند ولی کلمات نقشی از قبیل حروف

تعریف وحروف اضافه را حذف می کنند. این دوره تعداد محدودی از کلمات به کودکان اجازه می دهد تا پیام خود را به طور مختصر به شنونده برساند. کاربرد کلمات تلگرافی از 18 تا 24 ماهگی به طور چشمگیری افزایش می یابد. در پایان مرحله دو واژه ای است که کودک می تواند جملات نحوی بسازد. گفتار تلگرافی نشان می دهد که کودک از لحاظ واژگانی پیشرفت نموده است و از طرفی از لحاظ دستوری نیز توانسته است جمله بسازد.
1-4-3 مرحله چهارم، گفتار پیشرفتی
این مرحله که در ادامه مرحله گفتار دو واژه ای می آید، از حدود 3 سالگی در کودک شروع می شود و تا 4 سالگی ادامه پیدا می کند. همانطور که اشاره شد کودک در 24 ماهگی قادر به تولید جملات دستوری است است و والدین جمله هایی که به وسیله کودک تولید می شود، جملات امری است. در این مرحله حروف ربط اضافه در گفتار کودک ظاهر می شود وکودک جمله های گوناگون و تنوعی را تولید می کند. از لحاظ تلفظی نیز گفتار کودک شبیه به تلفظ بزرگتر ها می شود. از نقطه نظر توانشی نیز تحولات زیادی در زبان کودک رخ داده. علاقه زیادی به گفتگو نشان می دهد. در این زمان کودک از واژه کها ی تصریفی که به نقش های دستوری بر می گردد استفاده نموده و به راحتی جمله های مثبت، منفی، خبری و امری را تولید می کند.
1-5-3 مرحله پنجم: گفتاری تلفظ صحیح صداها (صداها

در گفتار)
مرحله پنجم، مرحله ای است که گستره ای از سن 4 تا 8 سالگی را دربر می گیرد. کودک از 4 تا 5 سالگی هنوز در حال فراگیری جنبه های مختلف زبان مادری خود است. تا حدود سنی 5 سالگی با دارا بودن واژگان فعال، مهمترین بخش فراگیری زبان به اتمام رسانده است. زمانی که کودک وارد مدرسه می شود دارای ویژگی های اساسی آوایی، صرف

ی، نحوی، معنایی وبیشتر ویژگی های کاربرد شناختی زبان مادری است.
دردوران کودکستان ودبستان این ذخیره واژگانی به سرعت افزایش می یابد.
1-4 گفتار ثابت
کودک درحدود 5/4 سالگی واژگان محدود محیط خود وساخت های اصلی زبان را بطور طبیعی فراگیرد وآنهارا بطور ناخودآگاه درتولید ونیز شنیدن ودرک گفتار بکار می برد. می توان آغاز سن 5 سالگی را آغاز گفتار ثابت نامید. با آغاز این مرحله کودک به دوره ای رسیده است که درکنار یادگیری زبان وساخت های زبانی نیاز دارد تا تعاملات اجتماعی واستفاده از زبان را درموقعیت های متفاوت اجتماعی درک نماید. از این سن است که مسئله کاربرد شناختی زبان مطرح می شود. کاربرد شناختی زبان واستفاده از زبان موضوعی بسیار پیچیده است و نیاز به درک و استفاده از جملات در حالتهای خاصی دارد. و گاهی نیاز به آموزش صحیح نیز دارد.
کودک بعد از رفتن به مدرسه، و کذراندن مرحله زبان آموزی، یعنی رسیدن به سن پنج سالگی، برای ارتباط با همسالان، معلمان و دیگرافراد باید بتواند ارتباط اجتماعی بیشتر و گسترده تری برقرار نماید و برای رسیدن به این هدف آگاهانه و ناآگاهانه تلاش می نماید.در واقع نقش پدر و مادر و معلمان در این مرحله می تواند در بکارگیری زبان و گسترش آن بسیارمؤثر باشد. (مشکوه الدینی، 1376،ص 112)
در مرحله گفتار ثابت کودک می تواند از طریق گفت گوی یک طرفه (سخنرانی)، مکالمه دو نفره و گروهی با افراد دیگر ارتباط برقرار کند.
هنگامی که شخص تصمیم به ایجاد ارتباط می گیرد، ابتدا با توجه به هدف گفتگو و موقعیت برون زبانی مکالمه، رابطه همترازی و; با طرف مقابل، با بکارگیری قواعد کاربرد شناختی زبان، گونه های مناسب زبانی را انتخاب می نماید و در این جریان از رفتارهای کلامی و غیر کلامی استفاده می کند. (زندی،1381،ص28)

1-5 مهارت شنیداری
مهارت شنیداری نخستین مهارت زبانی است که کودکان کسب مب کنند. در حقیقت قدرت شنیدن و تشخیص صداها در قبل از تولد توسعه می یابد. در مدت دو هفته قبل از تولد، کودک می تواند صدای مادرش را از دیگر صداهای پیرامونش تشخیص دهد.
مهارت شنیداری، مهارتی است که از مهارت های زبانی دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. و این در حالی است که کودک که بیشتر وقت خود را به شنیدن و الگوهای جمله ای و ساختاری زبان خود را به وجود اورند. در حقیقت مهارت شنیداری باعث پیشرفت در دیگر مهارت های زبانی می شود. عوامل گوناگونی می توانند بر مهارت شنیداری تأثیر بگذارند. این عوامل می تواند عوامل بیرونی و درونی باشد. مثلاً اگر مدرسه ای در نزدیک یک فرودگاه و یا مسیر ریل قطار باشد، این سرو صداها که یک عامل بیرونی است می تواند بر قدرت شنیداری کودک تأثیرگذار باشد. از طرفی، وضعیت اجتماعی، تجربیات قبلی، احساسات و عواطف و مشکلات فیزیکی و روانی نیز می تواند از عوامل درونی باشد که بر مهارت شنیداری کودک تأثیرگذار است.
گس (GOSS)، مهارت شنیداری را به عنوان مرحله ای سازمان دهی می کند که توسط کودک شنیده می شود که آنچه که واحدهای گفتاری را به مصداقی که می تواند دلالت کند ارجاع می دهد. (فریس2001، ص247-246)
مهارت شنیداری خود می تواند شامل مراحلی باشد.
1- دریافت درون داد شنیداری: این مرحله شامل دریافت پیام گفتاری است، دریافت پیام به معنی درک و فهمیدن پیام نیست.
2- توجه به درون داد شنیداری دریافت شده: در این مرحله از مهارت شنیداری، شنونده به آنچه به وسیله گوینده تولید شده است دقت نموده و تمرکز می کند. دریافت پیام گوینده به توجه فیزیکی و ذهنی نیاز دارد.
3- تفسیر و تعامل با درون داد شنیداری دریافت شده: شنونده به سادگی نمی تواند اطلاعات را طبقه بندی و جمع آوری نماید، شنونده باید کدهای اطلاعاتی گوینده را دریافت کرده و آنها را طبقه بندی و مقایسه کند و آنها را به دانش قبلی خود ارتباط دهد. در این مرحله، اگر شنونده به آنچه گوینده می گویدآشنا باشد ویا درباره آن ، دانش قبلی داشته باشد، بهتر می تواند ارتباط برقرار نماید. بعد از اینکه شنونده پیام را دریافت نمود می تواند با تفکر درباره آن پاسخ دهد. ( فریس، 2001،ص247).
توانایی های عادی شنیدن وگفتن همراه ودرکنار هم به کارمی رون

د، کودک پیش از آغاز گفتار، معنی واژه ها را که پیش تر شنیده است می فهمد و نسبت به آنها واکنش نشان می دهد. شنیدن فرآیندی همراه با گفتار است، در واقع افراد ناشنوا به دلیل ناتوانی شنیداری، از فراگیری و تولید گفتار نیز به طور طبیعی محرومند برای شنیدن، درک مؤثر معنی گفتار لازم است. (مشکوه الدینی،1376، ص143)
به طور کلی می توان گفت که کودکان با گوش دادن وارد تعاملات اجتماعی می شوند. گوش دادن فرآیندی ذهنی است، انتخاب، سازماندهی به خاطر سپردن، واکنش های کلامی و غیر کلامی را به همراه دارد. گوش دادن فعال زمانی رخ می دهد که ما رفت

ارهایی انجام دهیم که حاکی از توجه به طرف مقابل باشد. ما در گوش دادن، از یکنوع صافی ادراکی- انتخابی استفاده می کنیم. در مهارت گوش دادن نیز به تقویت رفتار غیر کلامی باید توجه شود.

منابع و مآخذ
1- باطنی، محمد رضا، زبان و تفکر، 137، تهران؛ آبانگاه
2- بلیایف، بوریس، روانشناسی آموزش زبان خارجی، ترجمه امیر فرهمند پور، 1368، تهران؛مرکز نشر دانشگاهی
3- زندی، بهرام، زبان آموزی، 1367
4- مشکوه الدینی، مهدی، سیر زبان شناسی، 1376، انتشارات دانشگاهی فردوسی
5- مشکوه الدینی، مهدی، توصیف و آموزش زبان فارسی، 1373، انتشارات دانشگاه فردوسی
6- دیگوتسکی، لو، سیموینویچ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ