پروژه دانشجویی مقاله درآمدی بر نقش فرهنگی دولت دینی با pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله درآمدی بر نقش فرهنگی دولت دینی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
1 نقش دولت در فرهنگ
مارکسیسم و نقش افراطی دولت در فرهنگ
لیبرالیسم نظری و عدم دخالت دولت در فرهنگ
لیبرالیسم در عمل و دخالت مخفی در فرهنگ
روشنفکران و مخالفت با نقش فرهنگی دولت
اسلام و نقش دولت دینی در فرهنگ
بررسی یک آیه
بررسی یک روایت
بررسی سیره معصوم(ع)
احیای تدوین حدیث
مقابله با آداب و مظاهر فرهنگی نادرست
مبارزه با تبعیض
مبارزه با انحرافها
ملاحظه
درنگی در پیشنیاز نقشآفرینی دولت دینی در فرهنگ
دستاوردهای پژوهشی نگاه مذکور
نتیجهگیری
منابع
ـ ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیجا، داراحیاء الکتب العربیه، ج 11، 1961
ـ ابوالقاسمی، محمدجواد، شناخت فرهنگ، تهران، مرکز پژوهشی توسعه فرهنگ دینی جهان معاصر، 1385
ـ استریناتی، دومینیک، مقدمهای بر نظریههای فرهنگ عامه، ثریا پاکنظر، تهران، گام نو، 1380
پژوهنده، محمدحسین، «نظامشهر در قلمرو اندیشه بشری، اندیشه» حوزه، ش 14، پاییز، 1377
ـ جونز، ویلیام تامس، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیرکبیر، جلد2، 1383
ـ حر عاملی، محمدبنالحسن، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، مکتبه الاسلامیه، ج 18، 1403 ق
ـ خامنهای، سیدعلی، (مقام معظم رهبری)، بیانات در خطاب با شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 19 آذر 1379 و 23 دی 1382
ـ سجادی، سیدعبدالقیوم، «جهانی شدن و مهدویت، دو نگاه به آینده»، قبسات، ش 33، پاییز، 1383
ـ راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیجا، کتابفروشی مرتضوی، چاپ دوم، 1362
ـ صدر، سیدحسن، نهایه الدرایه، تحقیق ماجد غرباوی، نشر المشعر، بیتا
ـ عباسی حسینی، ابراهیم، «نقش دولت در فرهنگ»، مشکوه، ش 35، تابستان، 1371
ـ عسگری، علامه سیدمرتضی، «جایگاه سنت از دیدگاه شیعه، ترجمه عباس جلالی، مجله علوم حدیث، ش 1، پاییز، 1375
ـ غلامپور آهنگر، ابراهیم، «جایگاه دولت در عرصه فرهنگ، مروری بر تئوریها و دیدگاهها»، مجموعه مقالات اولین همایش ملی مهندسی فرهنگی، تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، ج 1، 1386
ـ قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، نجف، چاپخانه علمی، ج 2، 1352
ـ کاشفی، محمدرضا، «تأثیر امام علی(ع) بر فرهنگ و تمدن اسلامی»، دانشنامه امام علی(ع)، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ج 11، 1380
ـ کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ سوم، ج 1، 1388
ـ گالستون، ویلیام، «دین و اخلاق در دولت لیبرال»، بازتاب اندیشه در مطبوعات روز ایران، ش 23، بهمن، 1380
ـ لاریجانی، صادق، کاوشهای نظری در سیاست خارجی، تهران، علمی و فرهنگی، 1374
ـ لاریجانی، محمدجواد، نقد دینداری و مدرنیسم، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1376
ـ مدیر شانهچی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، سمت، 1377
ـ مسلم بن حجاج، ابوحسین، صحیح مسلم، تصحیح محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج1، بیتا
ـ مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، صدرا، چ دوازدهم، 1362
ـ مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا، چ ششم، 1368
ـ مهدویکنی، محمدرضا، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، تهران، دفتر نشر معارف اسلامی، چ دوازدهم، 1382
ـ وارد، هاریت، قدرتهای جهانی در قرن بیستم، ترجمه جلال رضاییراد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360
در این مقاله، با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف بیان نقش فرهنگی دولت دینی، با اشاره به دو دیدگاه مارکسیسم و لیبرالیسم در باب دخالت فرهنگی دولت، و همچنین نگاه مخالفانِ دخالتِ دولت دینی در عرصه فرهنگ و نقد آن، به تقریر دیدگاه اسلام درباره نقش دولت دینی در فرهنگ پرداخته شده است. در این راستا، یک آیه از قرآن کریم، و یک روایت و یک سیره مورد اشاره و بررسی قرار گرفته است. پیشنیازی نقشآفرینی دولت دینی در فرهنگ و ارائه پیشنهاداتی به متولیان امور فرهنگی و نیز بیان بایستههای پژوهشی خاصی به ایشان حاصل مقاله پیشروی شماست.
کلید واژهها: دولت، دولت دینی، فرهنگ، مارکسیسم، لیبرالیسم، اسلام
.
زندگی جمعی انسانها در طول تاریخ همواره با تشکیل نوعی حکومت خود را نشان داده، و به باور ما به نحو اجتنابناپذیر، فعالیت هر حکومت و دولتی، با نوعی نقشآفرینی در عرصه فرهنگ همراه بوده است. ابعاد نظری این موضوع در نظریهپردازیهای اولیه در باب حکومت و دولت همانند آثار افلاطون و ارسطو و فارابی قابل مشاهده است(پژوهنده، ص 137-196) اما میتوان توجه جدی به این موضوع و کم و کیف آن را متعلق به دورانی پس از نگاههای انتقادی تفکر لیبرالیسم و مدعای آن درباب ممنوعیت ایفای نقش دولت در عرصهی فرهنگ دانست که در ادامه اشاراتی در این زمینه خواهیم داشت
در این مقاله پس از اشاره به برخی نگاههای افراطی و تفریطی و همچنین برخی شبهات و تردیدها درباب نقش فرهنگی دولت، درصددیم به این پرسش پاسخ دهیم که از نظر اسلام، دولت دینی در فرهنگ چه نقشی دارد یا باید داشته باشد؟ شاخص پاسخگویی به پرسش فوق، مراجعهی مستقیم به متون اسلامی است. در ادامه سعی خواهیم کرد با مفرض گرفتن اصل نقشآفرینی دولت دینی، برای آن چهارچوب و افقی پژوهشی ترسیم نماییم
درباره فرهنگ صدها تعریف ارائه شده است.[0] که در اینجا، در صدد بررسی و حتی انتخاب یکی از این تعاریف نیستیم و صرفاً تعریف موردنظر خویش را از فرهنگ بیان میکنیم. بر این اساس، فرهنگ عبارت است از، سبک زندگی، یعنی ابعاد مختلف از زندگی در حیات جمعی انسانها که میتواند یک محله، یک شهر، یک کشور و یا کل جهان در یک زمان باشد و این ابعاد به گونهای رواج یافته باشد که وجود آن عادی و خلاف آن برای مجموعه موردنظر غیرعادی باشد. طبق این تعریف، فرهنگ مشتمل بر رفتارهای متداول، گرایشهای مشترک، باورهای اصلی و اطلاعات عمومی مردم است
بر این مبنا، سیاستگذاری فرهنگی نیز عبارت است از هرگونه برنامهریزی برای تأثیرگذاری و نقشآفرینی در عرصه فرهنگ
مهمترین نهاد در سیاستگذاری فرهنگی، دولت است. نظریات مختلفی پیرامون میزان و چگونگی دخالت دولت در فرهنگ ارائه و اجرا شده است. هرچند ما در این مقاله درصدد اشاره به این نظریات نیستیم،[1] اما شایسته است با چند دیدگاه افراطی و تفریطی در این زمینه آشنا شویم. این امر میتواند مقدمهای برای اشاره به بحث نقش دولت دینی در فرهنگ باشد
مارکسیسم با صراحت نگاه حداکثری در باب دخالت فرهنگی دولت مطرح میکند و سالیان طولانی این دیدگاه را در کشورهای بلوک شرق اجرا نمود
مارکس در کتاب ایدئولوژی آلمانی مینویسد
نظرات طبقه حاکم در همه عصرها نظرات حاکماند، یعنی این طبقه اجتماعی که ابزار و تولید مادی را در دست دارد، در عین حال به ابزار تولید تفکر هم تسلط دارد و در نتیجه، نظرات کسانی که ابزار تولید تفکر را ندارند به طور کلی تابع آن است
افرادی که طبقه حاکم را تشکیل میدهند، به عنوان متفکران یا تولیدکنندگان عقاید، بر جامعه حاکماند و بر تولید و توزیع نظرات عصر خود نظارت دارند.[2]
دیدگاههای دخالت فرهنگی دولت در نظام سوسیالیسم را پیش از همه از مارکس و انگلس و لنین و بویژه استالین شاهد هستیم. استالین سلطه حزب کارگر را بر تمام شئوون فرهنگی جامع حاکم کرد. از زمان وی شدیدترین نظارتها بر فعالیتهای فرهنگی، مطبوعات، انتشارات و… اعمال گردید. این سیاستهای سختگیرانه دولت در امر نظارت و دخالت نسبت به امور فرهنگی تا زمان فروپاشی شوروی ادامه یافت.[3]
در لیبرالیسم نظری فیلسوفان این مکتب میگویند: جوهر لیبرالیسم، بیطرفی عمومی نسبت به طیف گستردهای از مسائل اخلاقی و دینی است. دفاع از نظریه بیطرفانه، نه فقط بیان اعتقادات مذهبی، بلکه بیان مذهب و لامذهبی بود
نمونه روشن این دیدگاه را میتوان در آثار جان لاک و مثلاً در نامهای با عنوان «درباره مدارا» یافت. لاک معتقد است حتی اگر مداخله در اعمال دینی شهروندان برای مسئولان عملی و در خور باشد، انجام آن خردمندانه نیست.[4]
لاک در مقالهای با نام «بیطرفی احتیاطی»، میگوید: در شرایط اختلاف عمیق، تلاش برای تحمیل وحدت و یکرنگی در مقایسه با پذیرش وجود دیدگاههای مجادلهبرانگیز، حتی دیدگاههای کاملاً ناموجه، پیامدهای بدتری به همراه دارد. تاریخ نشان داده است که جبر و اکراه دینی، نه وفاق و وحدت مدنی، بلکه بیشتر نزاع، تباهی و جنگ به بار آورده است.[5] نظریه لاک را میتوان در سه گزاره زیر خلاصه کرد
1 حقیقت دینی را نمیتوان با تعیین و قطعیت شناخت. پس کوشش برای تحمیل حقیقت از طریق زور، فاقد بنیاد عقلانی است
2 حتی اگر حقیقت دینی را بتوان تثبیت کرد، ایمان قلبی را نمیتوان از طریق زور بیرونی تحمیل نمود
3حتی اگر کاربرد زور موفقیتآمیز باشد،به کاربستن آن نادرست خواهد بود.[6]
در باب این نگاه حداقلی و بلکه دیدگاه در باب عدم دخالت دولت در فرهنگ، میتوان به سخنان تامس جفرسون در اعلامیه استقلال امریکا (1776) اشاره کرد. وی میگوید: ما جملگی بر این عقیدهایم که همه افراد در خلقت با یکدیگر برابرند و از حقوق غیرقابل انکاری، که آفریدگار به آنها ارزانی داشته، برخوردار میباشند. از جمله این حقوق حق زندگی، حق آزادی و حق تلاش در جستوجوی سعادت است. برای تأمین این حقوق، دولتهایی از بین افراد مردم برگزیده شدهاند که قدرت آنها ناشی از رضایت عامه مردم است. بنابراین، هرگاه هر نوع دولت مخرب باشد و یا مانع حصول این حقوق و آرمانها گردد، مردم حق خواهند داشت چنین دولتی را تغییر داده و یا به موجودیت او خاتمه دهند. مطابق با دیدگاه، جفرسون با توجه به اصالت حقوق شهروندان و آزادی ایشان در راه نیل به آن حقوق، بهترین دولت، ضعیفترین دولت است.[7]
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه مقام معظم رهبری در باب بیداری اسلامی با pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه مقام معظم رهبری در باب بیداری اسلامی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
تبیین مفاهیم کلیدی نظریه خیزش تمدنی اسلام
1 بیداری اسلامی
2 خیزش تمدنی
روند شناسی جریان بیداری اسلامی
مرحله اول: فریاد و مبارزه
مرحله دوم: تجربه و عملکرد
مرحله سوم: خیزش تمدنی
انقلاب اسلامی و غلبه بر گفتمان یأس و ناامیدی
انقلاب اسلامی حلقه اتصال گذشته و آینده تمدنی اسلام
بسیاری از کشورها، که پس از انقلاب اسلامی:
متفکران جهان اسلام:
انقلاب اسلامی، افق گشایی و احیای ظرفیت های تمدنی
نتیجه گیری
منابع
جمعی از نویسندگان، 1377، چیستی گفتگوی تمدن ها ( مجموعه مقالات)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
جمعی از نویسندگان، 1391، مقالات برگزیده همایش نظریه بیداری اسلامی در اندیشه حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ره و حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، تهران، انقلاب اسلامی
حاجتی، میراحمدرضا، 1381، عصر امام خمینی ره، چ پنجم، قم، بوستان کتاب
حسین عارف، علیرضا، 1390، بهار عربی: در پرتو بیداری اسلامی، قم، سنابل
حسین عارف، علیرضا، 1390، بهار عربی: در پرتو بیداری اسلامی، قم، سنابل
خامنه ای، سیدعلی، حدیث ولایت، تهران، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای
داوری اردکانی، رضا، 1379، اوتوپی و عصر تجدد، تهران، ساقی
ـــــ ، 1382، تقابل سنت و تجدد چه وجهی دارد؟، نامه فرهنگ، ش49، ص 4
دوانی، علی، 1340، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع علامه عالیقدر آیت الله بروجردی، قم، حکمت
روحانی، سیدحمید، 1376، نهضت امام خمینی ره، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
طاهرزاده، اصغر، 1388، انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی، اصفهان، لب المیزان
مجیب الرحمان شامی ـ روزنامه نگار، مجله حضور، ش 34
مظاهری، ابوذر، 1391، منطق فراز و فرود فلسفه سیاسی در اسلام و غرب، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
ـــــ ، 1393، افق تمدنی آینده انقلاب اسلامی، اصفهان، آرما
موسوی خمینی، سیدروح الله، بی تا، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
ـــــ ، 1373، کوثر (پیام ها و سخنرانی ها)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
نبوی، سیدعبدالامیر، 1389، بهار دموکراتیک عربی؛ بررسی ویژگی های موج چهارم دموکراسی در خاورمیانه عربی، مهرنامه، ش9، بخش علم سیاست، پرونده جهان عرب
نجفی، موسی، نظریه بیداری اسلامی براساس اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، س 9، ش28، 1391
بی نام، 1380، نگاه شرق شناسی به فلسفه اسلامی، ترجمه علی مرادخانی، نامه فرهنگ، ش41، ص 105
هانتینگتون، ساموئل، 1378، برخورد تمدن ها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمد علی حمید رفیعی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی
براساس نظریه «خیزش تمدنی»، بیداری اسلامی نهضتی است احیاگر و هویتبخش که به صورت مستمر از یکونیم قرن پیش در جهان اسلام به راه افتاده است و مراحل متعدی را طی کرده است. منشأ این بیداری اراده خداوند، تعالیم دین اسلام و مجاهدت علما و مصلحان اسلامی است و عمق آن تا بعد تمدنی اسلام پیش رفته است. این حرکت مستمر، از فریاد و مبارزه در مقابل استبداد و استعمار گرفته تا دوران تجربه و عملکرد و تا خیزش تمدنی اخیر، دورانی از بیداری، استقلالخواهی و هویتجویی را شکل داده است. انقلاب اسلامی در میانه این دوران و با بیش از سیسال تجربه و عملکرد موفق خود، توانست این حرکت را از سطح مبارزه و قیام و انقلاب، به سطح نظامسازی و حرکت در مسیر تکامل با افق تمدن اسلامی ارتقا دهد. بر این اساس، جنبشهای اخیر نوپای جهان اسلام، با نظر به انقلاب اسلامی در یک منازعه تمدنی به وقوع میپیوندند؛ منازعهای که میان تمدن غربی و بزرگترین نامزد تمدن آینده یعنی اسلام به نمایندگی انقلاب اسلامی در جریان است
کلیدواژهها: بیداری اسلامی، خیزش تمدنی اسلام، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی، بینالملل اسلامی، هویت اسلامی
بیداری اسلامی، بیداری انسانی[1]، انقلاب آزادی[2]، بهار عربی[3] و موج دموکراسی خواهی[4]، مفاهیمی هستند که یک واقعه بزرگ خیزش های اخیر مردمی در کشورهای اسلامی را توصیف می کنند. اما به راستی کدام یک از این مفاهیم و نظریه ها می تواند بیانگر ماهیت واقعی این خیزش ها باشد؟ اساساً این منازعه در چه سطحی صورت گرفته است؟ آیا صرفاً یک منازعه سیاسی و ملی است؟ اگر این یک حرکت اسلام خواهانه باشد آیا سطح این مطالبه سیاسی و ملی است؟ این پرسش ها، حول محور دو مسئله مطرح شده اند؛ یکی، ماهیت این خیزش ها و دیگری، سطح و میزان عمق آنهاست. این نوشته تلاش می کند پاسخ این مسائل را براساس دیدگاه های مقام معظم رهبری، درخصوص بیداری اسلامی بیابد. دیدگاه های ایشان را می توان در قالب یک نظریه و یا چارچوب تحلیلی ارائه کرد[5] و براساس آن، پاسخ مناسبی به این مسائل ارائه کرد
عنوان نظریه خیزش تمدنی اسلام است. در این چارچوب، اجمالاً سخن در این است در عصری که سخن از برخورد و جنگ تمدن ها (هانتینگتون، 1378) است و یا به تعبیر بهتر، عصر صف آرایی و منازعه الگوهای کلی است، نباید حرکت هایی مانند بیدرای اخیر کشورهای اسلامی را تنها در چارچوب ملی و قومی و نیز در سطح اجمالی و روبنایی تعریف و تحلیل کرد. شاید بتوان گفت: در دوران کنونی کشمکشی مشابه کشمکش های دوران جنگ سرد برقرار شده است. کشمکش و جنگ سردی میان دو الگوی بزرگ تمدنی، یعنی اسلام و غرب. درواقع، می توان گفت: خیزش های اخیر، جلوه گسترده تر و دور جدیدی از رویارویی اسلام و غرب هستند (خامنه ای، 25/04/1369). این سطح از رویارویی، از نظر این دیدگاه محصول عبور جریان بیداری اسلامی از مرحله ای است که دوران تجربه و عملکرد نام دارد؛ دورانی که انقلاب اسلامی آن را رقم زده و بر اثر آن، نوعی بیداری تمدنی را که اسلام در مرکز آن قرار دارد، ایجاد کرده است
این نظریه بر یک دوره بندی مفهومی، از جریان بیداری اسلامی از صد و پنجاه سال پیش تاکنون مبتنی است. جریان بیداری اسلامی در این نظریه، حرکت یک پارچه و مستمری تصور شده است که با گذشتن از مراحل فریاد و مبارزه و بعد تجربه و عملکرد، به مرحله خیزش تمدنی رسیده است
در میان این مراحل، مرحله دوم، که بر سه دهه تجربه و عملکرد انقلاب اسلامی مبتنی است، مانند یک خط فارق، حرکت بیداری اسلامی پیش و پس از انقلاب اسلامی را از یکدیگر تفکیک می کند. وقوع انقلاب اسلامی و استمرار و پیشرفت آن، یک نمونه عینی و زنده ای پیش روی جریان بیداری اسلامی خلق کرده که این جریان را از آرمان دست نیافتنی تأسیس حکومت اسلامی و پایداری آن، در دنیایی سرشار از سلطه کفر و الحاد عبور داده و افق و آرمان جدیدی در سطح تمدنی برای آن ایجاد کرده است. به عبارت دیگر، جریان بیداری اسلامی را به تفصیل رسانده و الگویی زنده و متفاوت از یک مدنیت و تمدن جدید، به جهان اسلام ارائه کرده است
شرایط و وضعیت جنبش های کنونی، بسیار متفاوت از شرایطی است که انقلاب اسلامی در آن به وقوع پیوست. انقلاب اسلامی و جنبش های دو قرن گذشته در جهان اسلام، زمانی واقع شدند که هیچ الگوی متفاوتی از مدنیت، جز آنچه تمدن غربی ارائه کرده، وجود نداشت. جریان بیداری اسلامی تا انقلاب اسلامی، بیشتر در نفی خلاصه می شد. اگرچه برخی مباحث اثباتی در مقام نظر تولید شده بود، اما حرکتی که بتواند خود را در مقام عمل اثبات کند، وجود نداشت. به تعبیر یکی از روشنفکران جهان عرب، ما قبل از انقلاب اسلامی می دانستیم که چه نمی خواهیم، اما این امام خمینی ره بود که به ما یاد داد که چه بخواهیم و چگونه بخواهیم (حسین شریعتمداری به نقل از فهمی هویدی، ر.ک: مصاحبه با دکتر بی ریا، نقش مؤسسه امام خمینی ره در بیداری اسلامی، فرهنگ پویا، ش 21، ویژه بیداری اسلامی). انقلاب اسلامی با وقوع خود و نیز اثبات و تثبیت خود، بیداری اسلامی را نیز از نفی به اثبات و از اثبات به تثبیت کشاند و تداوم و استمرار انقلاب اسلامی، تداوم و استمرار بیداری را تا تمدن سازی اسلامی به دنبال خواهد داشت
در چارچوب این نظریه، بیداری اسلامی به رستاخیزی اسلامی (خامنه ای، 10/03/1369) و یک حالت برانگیختگى و آگاهى اى در امت اسلامى (همان، 26/6/1390) گفته می شود که احساس هویت و شخصیت را در [ملت های مسلمان] باز آفریده است (همان، 07/04/1369 و 01/12/1380)، به گونه ای که احساس مى کنند که مى توانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. وقتى این احساس در ملت ها به یک نقطه معینى برسد، تبلور و تجسم خواهد یافت و تبدیل به واقعیت ها خواهد شد (همان، 27/12/1380). و می توانند در پرتو آن، ابتدا خود را از خمودگی و سستی و خواب آلودگی برهانند و سپس، حصارهاى استبداد و استکبار را ویران سازند (همان، 26/06/1390) و محدودیت های فرهنگی، دینی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که توسط عوامل داخلی یا خارجی بر آنها اعمال شده، از بین ببرند
خودآگاهی این ملت ها، نسبت به هویت اسلامی خود، اسلام را در دل آنها زنده می کند و اسلام برانگیزاننده و احیاکننده (همان، 18/03/1368) نیز حیات مجدد به آنها می دهد. اسلام هم در گذشته با ظهور خود مرده هاى اجتماعى و سیاسى را زنده کرد: اذا دعاکم لما یحییکم (انفال: 24)؛ اسلام ملت هایى را که خاک مرگ بر روى آنها پاشیده شده بود و چیزى از حیات حقیقى و سرافرازانه مجتمع انسانى نمى دانستند، حیات و آقایى بخشید و پرچم انسانیت و دفاع از انسان ها را به آنها داد (همان، 09/11/1376). و نیز امروزه توانایی این را دارد که به ملت های مسلمان زندگی و حیات مجدد ببخشد. نمونه اش ایران کنونی است که
قرن های متمادی در زیر فشار استبداد ; هویت و قدرت تصمیم و قدرت عمل خودش را از دست داده بود. در این صد سال اخیر هم در زیر فشارهاى مضاعف استعمار و استکبار و دخالت خارجى، اعتماد به نفس خود را به کلى از دست داده بود. اسلام این ملت را به یک ملت پیشرو، مقدم در میدان علم، در میدان عمل، در میدان سیاست، در میدان تفکر، در میدان تعقل و تأمل و در ابتکارات زندگى تبدیل کرد (همان)
روشن است که این توانایی از داشته های یک اسلام واقعی و ناب است و اسلامى که نتواند آرزوهاى خفته و فروکشته قشرهاى مظلوم را در سطح دنیا، نه فقط در سطح کشور خودمان، زنده و احیا کند، شک کنید در اینکه این دین، اسلام [واقعی] باشد (همان،10/12/1368)
در این نظریه، حرکت بیداری اسلامی اخیر، نه بریده و بی ارتباط با حرکت های قبلی است و نه چیزی است که در صورت کنونی متوقف شده و به نتایج فعلی بسنده کند. حرکت بیداری اسلامی یک جریان به هم پیوسته است که از حدود صد و پنجاه سال پیش آغاز، و پس از طی مراحلی، به مرحله کنونی که یک نوع خیزش تمدنی است، رسیده است. باز شدن افق تمدنی اسلام پیش روی این حرکت ها و نیز بسته شدن چشم انداز تمدن مادی غرب، موجب شده که این حرکت ها از یک جریان مستمر درونی برخوردار شوند که تا دستیابی به تمدن اسلامی خاموش نمی شود
همچنین، براساس فلسفه الهی تاریخ، که از پیش فرض های این نظریه به شمار می آید، بیداری اسلامی و استمرار آن اقتضای تاریخ است (مظاهری، 1393). ازاین رو، با اطمینان کامل می توان گفت: این حرکت تداوم خواهد یافت و تحقق کامل وعده الهى، یعنى پیروزى حق بر باطل و بازسازى امت قرآن و تمدن نوین اسلامى در راه است (همان، 17/09/1387)
نشانه این وعده تخلفناپذیر هم در مرحله اول پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و بناى بلندآوازه نظام اسلامى بود که ایران را به پایگاه مستحکمى براى اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامى تبدیل کرد. سربرآوردن این پدیده معجزه آسا ; آنگاه مقاومت و استحکام آن در برابر ضربات سیاسى و نظامى و اقتصادى و تبلیغاتى که از همه سو نواخته مىشد، در دنیاى اسلام امیدى تازه برانگیخت و شورى در دل ها پدید آورد. هرچه زمان گذشته، این استحکام، به حول و قوه الهى، بیشتر و آن امید ریشهدارتر شده است. در طول سه دههاى که بر این ماجرا مىگذرد، خاورمیانه و کشورهاى مسلمان آسیا و آفریقا، صحنه این هماوردى پیروزمندانه است (همان، 17/09/1387)
خیزش تمدنی یک برانگیختگی تمدنی است؛ یعنی آنچه موجب تحرک و انگیزه خیزش ملت های اسلامی در این دوره تاریخی شده است، چشم اندازی از تمدن نوین اسلامی است. نه یک چشم انداز تفصیلی و همراه با در اختیار داشتن کلیه لوازم تمدن سازی، بلکه به نحو اجمالی. این مسئله اساساً درباره اسلامی نامیدن این حرکت ها نیز صادق است؛ یعنی اسلامی خواندن آنها به معنى این نیست که همه ملت ها و همه آحادى که در این بیدارى سهیم اند، به صورت منطقى و استدلالى مبانى فکرى یک نظام اسلامى را شناخته اند، بلکه به این معناست که احساس هویت اسلامى در میان توده هاى مسلمان، در همه جا، به وجود آمده است (همان، 07/04/1369) و مسلمانان به آینده اسلام امیدوار شده اند (همان، 22/06/1368)
پرسشی که مطرح می شود، اینکه چگونه می شود ملت هایی که هنوز به یک نظام سیاسی اسلامی نرسیده اند، با چشم انداز تمدنی به حرکت در بیایند. اینجاست که مسئله الگوی خیزش مطرح می شود. انسان با داشتن الگوی کامل می تواند افق خواسته های خود را ارتقا ببخشد. هرچند که با آن افق فاصله زیادی داشته باشد. انقلاب اسلامی هنوز به یک الگوی کامل تمدنی تبدیل نشده است. به تعبیر رهبری، ما زمانی می توانیم الگوی تمدنی جهان اسلام باشیم که مرحله کشور اسلامی را پشت سر بگذاریم و الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود می آید (همان، 12/09/1379)، بلکه الگوی خیزش انقلاب اسلامی، تمدنی است؛ چراکه حرکت انقلاب و خیز انقلاب اسلامی ماهیتاً تمدنی است
ما در حال پیشرفت و سازندگى و در حال بناى یک تمدن هستیم. ; ملت ایران، همچنان که شأن اوست، در حال پدید آوردن یک تمدن است. ; ما در این صراط و در این جهت هستیم. نه اینکه ما تصمیم بگیریم این کار را بکنیم، بلکه حرکت تاریخى ملت ایران در حال به وجود آوردن آن است (همان، 01/01/1373)
به عبارت دیگر، ما در بیداری اسلامی اخیر با یک نوع خودآگاهی تمدنی روبه روایم؛ یعنی آنچه این ملت ها را به حرکت در آورده است، اسلام تمدن سازی است که در روند انقلاب اسلامی در حال آشکار شدن است
از سوی دیگر، جنبش های اسلامی اخیر در یک منازعه تمدنی، که میان تمدن غربی و نامزد های تمدن آینده که بزرگ ترین آنها اسلام است[6] ایجاد شده اند (ر.ک: جمعی از نویسندگان، چیستی گفتگوی تمدن ها، ص 3). در این منازعه لازم نیست، همه نیروها در یک سطح باشند. در جهان اسلام، انقلاب اسلامی پرچمدار این منازعه است. سایر کشورهای اسلامی عمدتاً با توجه به ملت ها و نه دولت هایشان در اردوگاه انقلاب اسلامی قرار دارند
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی تحقیق روشهای تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان با pdf دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق روشهای تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه
تعریف رشد
مفاهیم اخلاقی
دیدگاههای مختلف
پرورش اخلاقی دانش آموزان
تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان
نقش آموزش و پرورش در تقویت ارزشهای اخلاقی دانش آموزان
روشهای رشد ارزشهای اخلاقی از راه پرورش اجتماعی
آموزش ارزشهای اخلاقی در دانش آموز و معرفی «میزان »به او
معلمان و نقش آنها در تربیت
روابط انسانی در مدارس
جدیدترین تکنیک برای رشد ارزش های اخلاقی دانش آموزان
پیشبرد رشد اخلاقی در دانش آموزان
مدرسه و ارتقای سلامت روان
طرح حجاب در آموزش و پرورش
منابع
1 ـ اسمایلز ،سموئیل ـ اخلاق ـ مترجم ، محمد سعیدی ،انتشارات صفیعلی شاه ، 1342
2 ـ اسمایلز ،سموئیل ـ وظیفه .مترجم ، مهرداد مهرین. ناشر ، کانون معرفت
3 ـ افجه ای ، علی اکبر ـ اهمیت گروه در تأمین نیازهای فردی ، فصلنامه مدیریت ، شماره ی 17 ،
4 ـ الوانی ، مهدی ، خویشتن شناسی مدیران ، تهران :نشرنی ، 1373 ،
5 ـ بازرگان ، زهرا .1376 .یازده قدم در رشد اخلاقی کودکان .پیوند . شماره
6 ـ باهنر ، ناصر . 1378 .آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد . تهران :سازمان چاپ و نشر بین الملل
7 ـ بلاسی ، 1983 ، به نقل از کدیور ،
8 ـ پارسا ، محمد . 1375 .روانشناسی رشد . چاپ دهم ، تهران : انتشارات بعثت
9 ـ جریس ، بروس .1373 .الگوهای تدریس ،ترجمه محمدرضا بهرنگی
10 ـ طوسی ، محمد علی ، مفهوم تازه ای از آموزش و پرورش در روزگار کنونی .فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش ، شماره ی 14 ، 1375 ،
11 ـ علی اشرف جودت ، تقی ، 1370 .نقش عادت در تربیت ، ماهنامه ی تربیت
ارزشهای اخلاقی و اخلاقیات با ملاکها و مقیاسهای مادی قابل سنجش و اندازهگیری نیستند.ارزشها اخلاقی مانند: مسئولیتپذیری،احترام به حقوق دیگران،همکاری،صداقت، شجاعت،مهارتهای ارتباطی و باید در خانه و مدرسه برنامهریزی شده و بهطور مستقیم آموزش داده شوند.ارزشهای اخلاقی ذاتی نیستند و در طی فرایند رشد به تدریج در خانه و سپس در مدرسه آموخته شده و درونی میشوند.اهمیت ارزشهای اخلاقی سبب شده که آموزش آن در برنامههای مدرسه و برنامههای خارج از مدرسه دنبال گردد و به محیط خانه و اجتماع متصل شود.معرفت دینی و اخلاقی دانشآموزان آنان را در تقویت و تحکیم ارزشهای اخلاقی یاری مینماید.بر این اساس،در این مقاله با توجه به اهمیت خانواده در تبیین ارزشهای اخلاقی دانشآموزان،به نقش خانواده در تبیین این ارزشها پرداخته شده است و سعی بر آن است تا رویکرد جامعاندیشی و قابلیت یادگیری ارزشهای اخلاقی در موقعیتهای متعدد زندگی خانوادگی ارائه گردد
دانشمندان ،تغییروتداوم درزندگی را رشد می نامند .به نظر آنها ،رشد یعنی تغییراتی که به طور مستمردرطول زندگی ارگانیسم،از لحظه ی انعقاد نطفه تا لحظه ی مرگ به وجود می آید
از این دیدگاه تعریف رشد عبارت است از تغییر درساخت بدنی ،عصبی ، رفتار و نشانه های ویژه ی شخص که همه به ترتیب بروز می کنند و در حد معقولی باثباتند
به طور کلی رشد بر دو گونه است :یکی رشد طبیعی و دیگری رشد محیطی
چند گونگی رشد از جهتی مربوط به وحدت شخصیت است
کودک به عنوان یک کل یا واحدی که جنبه های گوناگون دارد ،درمعرض رشد و دگرگونی تدریجی واقع می شود .بنابراین ارتباط هرجنبه از شخصیت کودک را باید با کل شخصیت و جنبه های دیگر او در نظر گرفت
رشد طبیعی به غدد جسمی و عصبی کودک سر و کار دارد
رشد محیطی به نوبه ی خود دارای جنبه های گوناگون است و به صورت رشد عقلی ، هیجانی یا عاطفی ،اخلاقی ،اجتماعی ، دینی و هنری نمایان است
در این پروژه بیشتر مبحث رشد اخلاقی مورد نظر می باشد
رشد اخلاقی ،تحت تاثیر میزان علاقه ی کودک به معیارها و ارزشهای معمول ، ارتباط بسیاری با رشد و تکامل اجتماعی دارد
از سوی دیگر به رشد دینی و میزان علاقه وی به آداب و رسوم و واکنشهای او در مقابل خیرو شر وابسته است
مفهوم اخلاق در روانشناسی به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی می باشد .این مفهوم به یک سلسله ارزشها و باورهای درونی اطلاق می شود که به عنوان یکی از عوامل مهار کننده عمل می کند .به این ترتیب وجدان از یک قضاوت ساده نسبت به درست و نادرست فراتر می رود و به مقام تشخیص و به کار بستن اصول ، تکالیف و قوانین اخلاقی می رسد
مفاهیم اخلاقی در جوامع و محیط های مختلف ارزشهای متفاوت دارد و حتی در یک اجتماع نیز مفاهیم اخلاقی در بین طبقات مختلف ارزشهای متفاوتی دارد. جنسیت نیزدراین مورد مؤثراست ،به طوری که ارزشهای اخلاقی میان دو جنس زن و مرد متفاوت است
کودک در آغاز ارزشهای اخلاقی را در خانواده می آموزد و پس از ورود به اجتماع و قرار گرفتن در گروههای مختلف با ارزشهای گوناگون مواجه می شود و همین امر اغلب او را دچار تضاد و دو دلی می کند .درنتیجه گاهی اوقات ارزشهای اخلاقی قبلی را تغییر می دهد .مثلاً مفهومی را کودک در خانواده آموخته است و آن را خوب می داند ،درحالی که همین مفهوم در گروه همسالان و در محیط آموزشگاه ارزش دیگری دارد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی تحقیق مطالعة رابطه بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی در بین دانشجویان با pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق مطالعة رابطه بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی در بین دانشجویان با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
روش پژوهش
پرسشنامه سلامت عمومی26 (GHQ)
پرسشنامه انجام فریضه نماز
یافتهها
بحث و نتیجهگیری
پیشنهادها
منابع
کارنگی، دیل، آیین زندگی، ترجمه: جهانگیر افخمی، تهران، ارمغان، 1376
اسلامی، احمد و همکاران، «بررسی میزان افسردگی و رابطه آن با نگرش فرد نسبت به مذهبی بودن در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گرگان»،مجله طب و تزکیه، ش43،1376، ص45-39
اکبرزاده، رؤیا و صادقی، هما، «افسردگی و نیایش»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز ، 1388
بناکار، بختیار و همکاران، «نگرش دانشجویان دانشکده علوم پزشکی فسا نسبت به اثر بخشی نماز»، مجله طب و تزکیه، ش43 ،1380، ص84-88
ـــــ، «بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا نسبت به تاثیر نماز بر بهداشت روانی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز ، 1387
خزائی، علیرضا، «نقش معلمان در توسعه باورهای دینی و رشد اخلاقی جامعه»، مجموعه مقالات برگزیدهء همایش معلم،فرهنگ و توسعه، اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان، 1380، ص 138-128
شرفی، محمد رضا، «مبانی و آثار روانشناسی نماز»، ماهنامه تربیت، وزارت آموزش و پرورش، شماره دی، 1379، ص
فضل الهی، پورپاک و زاهدی فر، «بررسی تأثیر نماز و معنویت بر عملکرد سیستم ایمنی در تحقیقات پزشکی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز ، 1388
مطهری، جمشید، «به سوی سلامت روان»، معرفت، ش46، 1380، ص20 ـ
نوربالا، احمدعلی، باقر ییزدی، سیدعباس، محمد، کاظم، «اعتباریابی پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی به عنوان ابزار غربالگری اختلالات روانپزشکی در شهر تهران ـ 1380»، مجله پژوهشی حکیم، ش4، زمستان 1387، دوره یازدهم، ص47 ـ
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی دانشجویان است. در این پژوهش «سلامت کلی جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی» به عنوان ملاکهای سلامت عمومی، بررسیشده، و متغیرهای رفتاری، شناختی و عاطفی (نگرش و احساس) دانشجویان نسبت به انجام فریضه نماز به عنوان متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه، شامل230 نفر از دانشجویان دانشگاههای شهر کرمان میباشد. این دانشجویان پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ ) و پرسشنامه محقق ساخته نماز را تکمیل کردهاند. یافتههای حاصل از این مطالعه نشان میدهد که بین نمرات دانشجویانی که مقید به انجام فریضه نماز هستند و دانشجویانی که مقید نیستند در مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی (به جز اختلال در عملکرد اجتماعی) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافتههای این مطالعه، نشان میدهد که بین علایم جسمانی و اضطراب و بیخوابی از یک طرف و بُعد رفتاری انجام فریضه نماز، همبستگی معناداری وجود دارد. همین طور نتایج این تحقیق حاکی از همبستگی معناداری بین افسردگی و ابعاد شناختی، احساسی و رفتاری فریضه نماز است. p< 0.01)). همچنین بین دانشجویان پسر و دختر در مقیاس افسردگی و نیز در ابعاد سهگانه فریضه نماز، تفاوت معناداری مشاهده میشود.
کلید واژهها: فریضه نماز، سلامت روانی دانشجویان و سلامت جسمانی دانشجویان.
چاهن (1991م) سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روانشناختی تعبیر میکند که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران میشود.1 انجمن کانادایی بهداشت روانی، «سلامت روانی» را در سه بخش تعریف کرده است: بخش اول، بازخوردهای مربوط به خود (تسلط بر هیجانهای خود، آگاهی از ضعفهای خود و رضایت از خوشیهای خود)؛ بخش دوم، بازخوردهای مربوط به دیگران (علاقه به دوستیهای طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی؛ بخش سوم، بازخوردهای مربوط به زندگی (پذیرش مسئولیتها، ذوق توسعه امکانات و علایق خود، توانایی گرفتن تصمیمهای شخصی و ذوق خوب کار کردن)
چاهن به پنج الگوی رفتاری درباره سلامت روان، اشاره کرده و مینویسد: 1 حسّ مسئولیتپذیری، 2 حسّ اعتماد به خود، 3 هدفمداری، 4 ارزشهای شخصی (از فلسفهای خاص، مبتنی بر اعتقادات، باورها و اهدافی بهرهمند است که به سعادت و شادکامی خود یا اطرافیانش میانجامد و خواهان افزایش مشارکت اجتماعی است)، 5 فردیت و یگانگی (وی خود را جدا و متمایز از دیگران میشناسد و میکوشد الگوهای رفتاری خود را توسعه دهد، به گونهای که نه همنوایی ناهشیارانه با خواستههای دیگران دارد و نه توسط دیگران طرد میشود)
در روانشناسیاسلامی، سلامت معنوی انسان از طریق اعتقاد به نیرویی برتر که در زندگی از او حمایت میکند، تأمین میشود. برقراری ارتباط با سرچشمه هستی و استمداد از او به تقویت قوای روحی و جسمی انسان کمک میکند. دیدگاههای معنوی علاوه بر تأثیر بر نگرش و رفتار، روی فیزیولوژی و سلامت تن نیز اثر میگذارند و این تأثیر را «تندرستی معنوی» مینامند. به طور کلی دستیابی به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی نیاز اصلی هر انسان است و نماز از جمله راههای ذکر خدا و بهترین راه ارتباط با منشأ هستی است. امروزه برای کاهش تنش و اضطراب و حتی درمان بیماریها از روشهای مختلفی، مثل آرامسازی4 و مراقبه5 استفاده میشود که همگی آنها در نماز وجود داشته و به بهترین وجه میتوان به آنها دست یافت
نکته اساسی این است که از نگاه قرآن کریم و اندیشه پیشوایان معصوم‰ سخن گفتن از بهداشت روان و به کارگیری آن در مسیر سعادت خود و جامعه، بدون باور به مبدأ و معاد (خدا و معاد) و ارتباط مستمر با خداوند امکان پذیر نیست، زیرا آفرینش آدمی بهگونهای است که بدون باور به خدا نمیتوان شادکامی و رضایت از زندگی را تجربه کرد و نمیتوان با دیگران، انسانی و اخلاقی برخورد کرد. کسی که خود را گم کرده و به جز خدا در پی همه چیز است و برای ارضای نیازهای جسمانی، شهرتطلبی، دنیاخواهی و زیباسازی و لوکس کردن چهره و خانه، از هیچ اقدامی دریغ نمیورزد و معتقد است که هیچ چیز (حتی دین و اخلاق) نباید مانع لذتخواهی و خواستههای فردی شوند، او نمیتواند از مدیریت و کنترل روابط مؤثر میان فردی سخن بگوید. او نمیتواند زندگی را زیبا ببیند و در فشارها و سختیهای زندگی آرامشش را حفظ کند و به یأس و ناامیدی گرفتار نشود. خداوند در سوره معارج میفرماید: «تنها کسانی که نماز را برپا میدارند میتوانند نیروهای درونی (حرص، جزع و بخل) را مدیریت و کنترل کنند».6 در حقیقت، دنیای آدمهای بیخبر از خدا و معنویت، دنیایی است سراسر رنج و بیهویتی، از اینرو خداوند متعال در قرآن میفرماید: «هر کس از هدایت من [که سبب یاد نمودن از من در همه امور است] روی بگرداند، برای او زندگی تنگ [و سختی] خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.»(طه: 124(
اما اهل ایمان چون زندگی را معنادار و هدفمند میبینند، هیچگاه مأیوس نمیشوند و یأس تنها از آنِ کافران و پیروان مکتب مادی است: «از رحمت خدا مأیوس نباشید زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمیشوند.»(یوسف: 87(
بر اساس اندیشه اسلامی، تمامی مخلوقات خداوند به گونهای ذی شعور و در حال عبادت پروردگارند، اما خداوند انسان را که از نعمت عقل و زبان بهرهمند فرموده و او را خلیفه و جانشین خود قرار داده، او را برای درک کمال مطلوب انسانی به عبادت فرمان داده است: «جن و انسان را نیافریدیم مگر برای عبادت».(ذاریات: 56) خداوند در قرآن کریم در بیش از 120 آیه در سورههای مختلف درباره نماز، آداب، و فضایل آن، سخن گفته و آثار آن را یادآور شده و در پانزده مورد به آن امر نموده است.7 خداوند میفرماید: «نماز را برای یاد من به پا دارید.»(طه: 14) ثمره نماز، صبوری است. همچنین میفرماید: «(متواضعان و مطیعان) کسانی هستند که دلشان بیاد خدا هراسان میگردد و بر مصیبتها و ناملایمات زندگی، صبور و شکیبا هستند و نماز برپا میدارند و از آنچه روزیشان دادیم (به مستمندان) انفاق میکنند
نماز در اصلاح رفتار، نقش بینظیری دارد: «نماز را برپادار، زیرا نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد.»(عنکبوت: 45) تمام سودمندیهای نماز به خود نمازگزاران بر میگردد، زیرا فرمود: «ای مردم! شمایید نیازمندان به خدا، و فقط خدا بینیاز و ستوده است.»(فاطر: 15) و نماز، راه رستگاری است: «مسلماً رستگار میشود کسی که خود را تزکیه کند و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند».9 بنابراین، تمامی رفتارهای مذهبی، به خصوص نماز، علاوه بر اجر اخروی و معنوی، سلامت جسمی، روانی، رفتاری و اجتماعی را که لازمه رشد و شکوفایی است، در پی دارد
در همین راستا میتوان به پژوهشهایی اشاره نمود که بر اساس نتایج آن، جامعه دانشجویی به گونهای با مسائل روانشناختی در حد قابل توجهی دست به گریبان است. احمدی و ترکان در مطالعات خود که روی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز و زاهدان در سالهای 74 و 84 انجام دادهاند، میزان افسردگی در بین دانشجویان را 54/1% ـ 9/26% اعلام نمودهاند.10 فروتن (1384) در مقاله خود به شیوع افسردگی بین دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی (دانشگاه علوم پزشکی همدان 5/43%، لرستان31%، سبزوار 3/29%، و کاشان 4/28%) اذعان کرده است.11 پژوهشی که در سال 1381 با استفاده از آزمون روانشناختی (ام. ام .پی. آی2) روی دانشجویان مراجعه کننده به اداره مشاوره صورت گرفته، مبین آن است که 59% از نمونههای مورد مطالعه، درجههایی از مسائل روانشناختی، از جمله افسردگی، افکار وسواسی، عدم اعتماد به نفس، سوء ظن و حالت مانیا داشتهاند.12 با این اوصاف با صراحت میتوان اذعان نمود که نماز، اذکار و تمامی رفتارهای مذهبی، از جمله موهبتهای الهی هستند که برای حفظ ثبات روانی و سلامت جسم به انسان عطا و مرحمت شده است. ویلیام جیمز مینویسد
انسان در تعاملات اجتماعی خود، ذخیره انرژی روانی خود را از دست میدهد و تنها منبعی که میتواند آن انرژی را جبران نماید اتصال به قدرت لایزال الهی است و آن اتصال حاصل نمیگردد، مگر با نماز و نیایش
در سالهای اخیر در حوزههای مختلف دینی (اسلامی، مسیحی و یهودی) شواهد بسیاری در مورد تأثیر نماز و نیایش در تأمین سلامتی ارائه شده است.14همچنین برای مطالعه آثار نماز و نیایش بر درمان و بهبود بیماریهای مزمن، از جمله سرطان، بیماریهای روانی، بیماریهای قلبی ـ عروقی، دیابت و ایدز، چشم پزشکی، التهاب و روماتیسم، گرایش چشمگیری وجود دارد. دیل کارنگی مینویسد
«اگر مردم از تسکین خاطر و آرامشی که دین و عبادت به آدمی میبخشد نصیبی داشتند، ممکن بود از اغلب این خودکشیها و بسیاری از دیوانگیها جلوگیری کرد.»
دورکیم نیز معتقد است
«مؤمنی که با خدا راز و نیاز میکند، نه تنها انسانی است که با حقایق جدیدی دست مییابد، بلکه انسانی است که خود را قدرتمند احساس میکند. او در درون خود نیروی بیشتری احساس میکند و توانایی بیشتری در غلبه بر سختیها و مشکلات دارد. به نظر او عملکرد تسکینی دین، بهویژه در ایام نومیدی، دارای اهمیت بسیار است. به همین خاطر، در بین افراد دیندار، کمتر جرم و جنایت، خودکشی، بزهکاری و ; مشاهده میشود.»
ویلیام جیمز چنین میگوید: «اگر نیرویی برای تحمل پیشامدها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست میآید».17 پروپست18 و همکاران وی در سال1992م در مطالعهای با عنوان «بررسی مقایسهای درمانهای رفتاری ـ شناختی غیر مذهبی و مذهبی، در درمان افسرگی بالینی در 59 بیمار مذهبی افسرده»، دریافتند که درمان مذهبی، به تسریع قابل ملاحظه بهبودی در مقایسه با درمان استاندارد رفتاریشناختی غیر مذهبی منجر میشود.19 نتایج تحقیق دیگری که توسط پرسمن20 و همکاران وی در سال 1990م روی 33 زن سالمند که به علت «شکستگی هیپ» در بیمارستان بستری شده بودند، صورت گرفته است نشان میدهد افرادی که اعتقادات مذهبی قویتری داشتهاند کمتر دچار افسردگی شده و پس از ترخیص، توانایی پیادهروی در مسافت طولانیتری داشتهاند. تحقیق دیگری که توسط کریستیان21 و همکارانش در سال 2001م با عنوان «مذهب و معنویت و افسردگی» روی162 بیمار که در مراحل انتهایی بیماری بوده و درمان تسکینی دریافت مینمودند، صورت گرفته است، نشان میدهد که ارتباط منفی قوی بین معنویت با میزان افسردگی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهشی که در سال 2002م در دانشگاه لافبرو انگلیس22 روی افرادی که داغدار یا عزادار بودهاند صورت گرفته است، نشان میدهد کسانی که اعتقادات مذهبی قویتری داشتهاند از سلامت روانی بالاتری بهرهمند بوده و کمتر از دیگران علائم افسردگی داشتهاند.23 در ایران نیز تحقیقاتی در این زمینه، صورت گرفته است که برخی از آنها به شرح زیر است
احمدِعلی نور بالا در پژوهشی درباره «رابطه میان وابستگی مذهبی و افسردگی روی دانشآموزان دبیرستانی در شهرهای تهران، کرج، یزد و اردکان» نشان میدهد دانشآموزانی که مذهبیتر بودهاند (چه دختر وچه پسر)، کمتر دچار افسردگی شدهاند. به عقیده وی، از این پژوهش میتوان چنین نتیجه گرفت که باور مذهبی و داشتن رفتارهای مذهبی متعادل، به خصوص پایبندی به قضاوتهای اخلاقی ـ دینی، نقش اساسی در کاهش شیوع افسردگی ایفا میکند.24 با توجه به مبانی تئوریک یاد شده و تحقیقات انجام شده در خصوص تأثیر نقش نماز و نیایش در سلامت روانی و جسمانی، پژوهش حاضر در پی این هدف است که مؤلفههای شناختی، احساسی و رفتاری نماز خواندن به طور همزمان بررسی شده، نقش نماز خواندن بر سلامت جسمانی و روانی مطالعه و نشان داده شود
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله وظایف و نقش های انجمن اولیا و مربیان پیرامون تعلیم و تربیت دانش آموزان با pdf دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله وظایف و نقش های انجمن اولیا و مربیان پیرامون تعلیم و تربیت دانش آموزان با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه
وظایف انجمن اولیا و مربیان
نقش مشارکت اولیا در امور مدرسه
اهمیت و ضرورت تعامل بین خانه و مدرسه
آشنایی اولیای خانه و مدرسه با نقش ها و مسئولیت ها
رشد و تقویت جامعه پذیری
جلوگیری از افت تحصیلی
کارکردهای خانواده
ویژگیهای خانواده موفق
همسویی والدین دانش آموزان و اولیای آموزشی
آثارتربیتی ارتباط خانه و مدرسه
اثرات آموزشی – تربیتی تعامل خانه و مدرسه
رابطه بین والدین و محیط آموزشی
مسئولیت اولیاء در امور مدرسه
اصول برقراری رابطه با اولیا دانش آموزان
شیوه های جذب اولیای دانشآموزان
پیشنهادهایی برای خانوادهها
پیشنهادهایی برای مدرسه ووالدین
راهکارهای ایجاد ارتباط بین خانه و مدرسه
تاریخچه انجمن در ایران و جهان
وظایف خانواده ها دروضعیت تحصیلی فرزندان
برنامهریزى براى امور آموزشى فرزندان در منزل
فراهمکردن شرایط مناسب و فضاى امن خانوادگى
نتیجه گیری
منابع
1- بیابانگرد، اسماعیل(1386) راهنمای والدین و معلمان در تربیت و آموزش کودکان، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی
2- کریمی ، عبدالعظیم (1385) اثرات پنهان ترییت آسیب زا، تهران :انتشارات رشد
3- باهنر،محمد جواد(1373) گفتارهای تربیتی،تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی
4- میرکمالی، سید محمد(1379) روابط انسانی درآموزشگاه،تهران : نشر یسطرون
5- ا فروز، غلامعلی (1383) روان شناسی رابطه ها ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران
6- تاجیک اسماعیلی، عزیزاله(1383) نگاهی به نقش های تربیتی خانه و مدرسه ، تهران : انتشارات انجمن اولیا و مربیان
7- صافی ، احمد(1376) خانواده متعادل، تهران : انتشارات انجمن اولیا و مربیان
8- ملکی ، حسن (1389)ارتباط خانه ومدرسه در دوره ابتدائی ، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان
انجمن اولیا و مربیان، در هر مدرسه هیأت منتخبی است از اولیای دانشآموزان و مربیان همان مدرسه که با تفاهم و صمیمیت به منظور تقویت همکاری و مشارکت اولیای دانشآموزان بهمنظور کمک به ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش، و گسترش ارتباط خانه و مدرسه، بر پایه مقررات و ضوابط انجام وظیفه مینماید
جلسات اولیا و مربیان، کنفرانس کوتاهی میان اولیا و مربیان است که یکبار در هر ترم صورت میگیرد. این جلسات، فرصتی برای پدرمادرهاست تا با آموزگاران فرزندانشان دیدار کنند و موضوعات مرتبط با عملکرد دانشآموزان را بررسی کنند. دیدارها معمولاً از پنج تا پانزده دقیقه طول میکشند. این نوع جلسات در کشورهای غربی مانند استرالیا، انگلستان، کانادا و آمریکا رواج دارد
پس از انقلاب فرانسه در حالی که کارگاهها و کارخانهها زیادتر میشدند، رفتهرفته مدرسهها و مکتبخانهها از رونق بیشتری برخوردار شدند. به دلیل اشتغال فوقالعاده و همینطور اشتغال مادران به کار در بیرون از خانه، و در نهایت دور ماندن فرزندان از والدین، زمینه آلودگی و بزهکاری و خلاف در بعضی دانشآموزان به وجود آمد. بنابراین اندیشمندان وقت پیشنهاد تشکیل انجمن اولیا و مربیان را برای نخستین بار در فرانسه دادند که به عنوان یکی از شروط ثبتنام دانشآموز، شرکت حداقل دوساعت در هفته توسط اولیای دانشآموز در آن الزامی بود. اولیا در این جلسات، چگونگی نظارت و کنترل در تربیت فرزندان را میآموختند که این طرح نتیجه موفقی هم داشت
در ایران
با گذشت پنجاه سال از تاسیس انجمن اولیا و مربیان در فرانسه و با الگوگیری از آن، انجمن خانه و مدرسه در سال 1326 خورشیدی در ایران به وجود آمد. بعدها در مهرماه 1346 انجمن خانه و مدرسه به نام «انجمن ملی اولیا و مربیان» تغییر نام پیدا کرد و امروزه عنوان «انجمن اولیا و مربیان» را به خود گرفتهاست. پس از پیروزی انقلاب 1357 و در سال 1358 با تصویب یک ماده واحده توسط شورای انقلاب (که در آن زمان جایگزین مجلس شورای اسلامی بود)، کارکنان انجمن ملی اولیا و مربیان مشمول قانون استخدام کشوری شدند و سازمان انجمن اولیا و مربیان به طور مستقل و به سرپرستی قائم مقام وزیر آموزش و پرورش پایهریزی شد. اساسنامه انجمن در سال 1367 مورد تصویب شورای عالی آموزشوپرورش قرار گرفت. در همین راستا هفته پیوند اولیا و مربیان هر ساله در ایران از تاریخ 24 تا 30 مهرماه برگزار میشود که هیئتی منتخب از پدران و مادران، دانشآموزان و مربیان، با هدف همکاری در راه پیشبرد امور آموزش و پرورش دانشآموزان گرد هم میآیند
وظایف انجمن اولیا و مربیان
بیتردید انجمن های اولیا و مربیان به عنوان قدیمی ترین و مردمی ترین نهاد مشارکتی در آموزش و پرورش میباشند که «به منظور تقویت همکاری و مشارکت اولیای دانشآموزان برای کمک به ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزشی و پرورشی و گسترش ارتباط در کانون مقدس خانه و مدرسه، تلاش می نماید»؛ وانگهی تعلیم و تربیت در نظام جمهوری اسلامی از جمله مهم ترین و اساسی ترین نهادهای کشور است که جایگاه اعتقادی و آرمانی آن، اهمیت آن را مضاعف می سازد. و برای تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت، علاوه بر دستگاه آموزش و پرورش، پدران و مادران ( اولیا ) نیز مسوولیت مشترک دارند
سازمان یونسکو توصیه می کند : «باید راهبردهایی به وجود آید که بتوان خانوادهها را در امر آموزش فرزندان خود مشارکت داد». و در فصل سوم قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش، ذیل عنوان اصول و مبانی و خط مشی کلی آموزش و پرورش ماده هفتم آمده است که «به منظور تعمیم و توسعه آموزش و پرورش در کشور، زمینههای جلب مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش از هر طریق ممکن فراهم آید». به این تربیت، زمینههای لازم و مناسب برای همکاری هر چه بیشتر بین اولیا و آموزش و پرورش مهیا گردیده است، و حتی با توجه به اهمیت و حساسیت فوقالعاده موضوع، یکی از وظایف آموزش و پرورش استمداد از اولیا در تعلیم و تربیت تعیین گردیده است، به نحوی که در ماده 26 قانون فوق به این امر مهم عنایت شده است
«ارتباط مستمر با اولیای دانشآموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت با توجه به نقش عظیم خانواده در این امر خطیر». اما از آنجا که برابر مقررات مدیران مدارس موظف به تشکیل انجمن اولیا و مربیان میباشند و در این راستا میتوانند نقش کلیدی را ایفا نمایند لذا تقریر اهم وظایف مدیران نسبت به انجمن اولیا و مربیان در ذیل جهت تنویر اذهان اولیا و نیز تاکید این مهم برای مسوولین آموزشگاهها حایز اهمیت است
1-برگزاری انتخابات انجمن حداکثر تا پایان مهرماه هر سال (در موارد استثنایی آخرین مهلت 15 آبان ماه است)
2-هر دو هفته و یا حداقل ماهی یکبار از اعضای انجمن برای تشکیل جلسه دعوت به عمل آید
3-دعوت برای جلسات عادی و فوقالعاده به عهده مدیر مدرسه است و در صورت ضرورت، رییس انجمن نیز میتواند از اعضا برای شرکت در جلسات دعوت کند
4-مدیر مدرسه موظف است اطلاعیه ها، بخش نامه ها و دستورالعمل های سازمان مرکزی، اداره کل استان، منطقه یا شهرستان را که به منظور اطلاع و یا اقدام برای انجمن مدرسه ارسال می شود، پس از دریافت در اولین جلسه به اطلاع اعضای انجمن برساند و مراتب را در صورت جلسه ثبت کند
5-مدیر مدرسه موظف است انجمن اولیا و مربیان، شورای مدرسه، شورای معلمان و شورای دانشآموزان را در مدرسه تشکیل دهد و بر چگونگی ثبت و نگهداری سوابق و صورت جلسات مربوط نظارت کند
6-مدیر مدرسه موظف است ظرف مدت 5 روز پس از انجام هر یک از مراحل زیر یک نسخه از صورت جلسه مربوط را به اداره آموزش و پرورش منطقه ارسال کند
الف- انجام انتخابات انجمن در ابتدای هر سال تحصیلی
ب- تشکیل اولین جلسه انجمن و انتخاب هیأت رئیسه فهرست اسامی و مشخصات کامل اعضای اصلی و علی البدل با نشانی منزل و محل کار، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، نوع شغل و شماره تلفن آنان در صورت جلسه قید گردد
ج- انجام هر گونه تغییرات مربوط به اعضای اصلی و جایگزینی اعضای علی البدل
د- ارایه گزارش عملکرد و بیان و گزارش فعالیت انجمن
7- همکاری با انجمن مدرسه به منظور دریافت اطلاعات از تخصصها و مهارتهای اولیا و استفاده بهینه از مشارکت اولیا
8- همکاری با انجمن مدرسه برای معرفی اولیا به مراکز مشاوره خانواده
9- همکاری با انجمن مدرسه در جهت برقراری ارتباط دو جانبه با مراکز فرهنگی و دینی و انجمن های مدارس هم جوار
10-همکاری با انجمن مدرسه در جهت تامین امکانات تحصیلی دانش آموزان بی بضاعت
11- هم اندیشی و همکاری با انجمن مدرسه به منظور اجرا برنامههای آموزش خانواده
12- همکاری و هماهنگی با انجمن مدرسه در برنامهریزی و برگزاری گردهمایی اولیا و مربیان به مناسبت اعیاد و تشویق اولیاو مربیان فعال و دانش آموزان کوشا
13- فراهم آوردن امکانات لازم برای تشکیل کلاسهای جبرانی، تقویتی، فرهنگی و ورزشی بهویژه غنیسازی اوقات فراغت دانشآموزان در ایام تابستان با همکاری انجمن اولیا و مربیان
14- فراهم آوردن امکانات لازم برای گردشهای علمی، تربیتی، تفریحی، و زیارتی دانشآموزان
15- نظر به این که در مدرسه باید حداقل دوبار در سال از دانشآموزان معاینه پزشکی به عمل آید، مدیران مدارس باید با کمک انجمن اولیا و مربیان نهایت همکاری را با مسوولان و سازمانهای بهداشتی برای تامین و سلامت دانشآموزان داشته باشند
16- در مناطقی که مربی بهداشت یا مرکز بهداشتی درمانی برای اجرای برنامههای بهداشتی وجود نداشته باشد و انجمن اولیا و مربیان نیز قادر به تامین آن نباشد مدیر مدرسه باید در اسرع وقت با تهیه گزارش لازم مراتب را به اطلاع اداره آموزش و پرورش محل برساند تا اقدامات لازم برای اجرای برنامههای مربوط به مراقبتهای بهداشتی و خدماتی ایمنی صورت گیرد
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.