پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم با pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
استثناهای افول عرفیشدن
1- استثناء اروپا(جغرافیایی)
2- استثناء روشنفکران (جامعهشناختی)
عوامل تغییر موضع
1 نقایص نظریه عرفیشدن
تأثیر جهان سوم
2 بیداری دینی در آمریکای شمالی
3 ناتوانی عرفیشدن از تأمین نیازهای اساسی جوامع
صداقت در پذیرش واقعیت
ترکیب معرفتی
تعدیل نظریه
بررسی و نقد
تأمل
نتیجهگیری
منابع
اینلگهارت، رونالد و پیپا نوریس؛ مقدس و عرفی: دین و سیاست در جهان؛ ترجمه مریم وتر؛ تهران: کویر، 1387
برگر، پیتر ال و توماس لاکمن؛ ساخت اجتماعی واقعیت ؛ ترجمه فریبرز مجیدی، نشر مرکز، 1375
ـــــ ، بریجیت برگر و هانسفرید کلنلر ؛ ذهن بی خانمان: نوسازی و آگاهی؛ ترجمه محمد ساوجی؛ تهران: نشر نی، 1381
ـــــ ، افول سکولاریسم؛ ترجمه افشار امیری؛ تهران: پنگان، 1380
ـــــ ، «غیردینی شدن چگونه اتفاق میافتد»، ترجمه لیلی مصطفوی کاشانی؛ فصلنامه نامه فرهنگ س 6، ش24، زمستان
ـــــ ، «به سکولاریسم شک کردهایم»؛ ترجمه ناصرالدین علی تقویان، روزنامه همشهری، 16 مهر، 1384
ـــــ ، «نخبگان با دامن زدن به سکولاریزاسیون تضاد هنجاری میآفرینند»؛ ماهنامه راهبرد، شماره 31، بهار 1383
بروس، استیو، «پارادایم سکولاریزاسیون» فصل اول کتاب خدا مرده است: سکولاریزاسیون در غرب؛ ترجمه امیر غلامی؛ نسخه الکترونیکی
شجاعیزند، علیرضا؛ عرفیشدن در تجربه مسیحی و اسلامی، تهران: مرکز بازشناسی ایران و اسلام، 1381
ـــــ ، «تعریف دین و معضل تعدد»؛ نقد و نظر، ش 19- 20؛ 1378
ـــــ ، «عرفیشدن در مصاف با عرفگرایی»، کتاب ماه علوم اجتماعی، سال چهارم، شماره هفتم و هشتم، مسلسل، 43-44، خرداد 1380، ص 20-21
همیلتون، ملکم، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر مؤسسه فرهنگی انتشاراتیتبیان، 1377
Berger Peter. L, The Noise of Solemn Assemblies: Christian Commitment and the Religious Establishment، Garden City، NY: Doubleday,
ـــــ , ” A Sociological View of the Secularization of Theology “، Journal for the Scientific Study of Religion، Vol. 6، No. 1.(Spring،) p.3-16,
ـــــ , The Social Reality of Religion، London: Faber and Faber,
ـــــ , ” Some Second Thoughts on Substantive versus Functional Definitions of Religion “. Journal for the Scientific Study of Religion، Vol. 13، No. 2. (Jun, 1974)، pp. 125-
ـــــ , Pyramids of Sacrifice: Political Ethics and Social Change، New York: Basic Books, 1974a
ـــــ , Religion in a Revolutionary Society، Washington DC: American Enterprise Institute for Public Policy Research, 1974b
ـــــ , The Heretical Imperative، Contemporary Possibilities of Religious affirmation. Garden City، NY: Anchor/Doubleday,
ـــــ , Facing up to Modernity، Harmondsworth: Penguin Books, 1979b
ـــــ , ” From Secularity to World Religions “، The Christian Century، 97, 1980 P.44-
ـــــ , The Pluralistic Situation and the Coming Dialogue between the World Religions. Buddhist-Christian Studies, 1981, Vol. 1.p.31-
ـــــ , The Sacred Canopy: Elements of a Sociological Theory of Religion، London: Faber and Faber,
ـــــ , A Rumor of Angels: Modern Society and the Rediscovery of the Supernatural، Garden City، NY: Doubleday, 1990b
ـــــ , ” God in a World of Gods”، First Things 35 (August/September 1993): 25-
ـــــ ,” The Gross National Product and the Gods “. The McKinsey Quarterly. Issue: 1, 1994, P.97+
ـــــ , ” Secularism in Retreat”. The National Interest. Issue: 46, 1996, p.3+
ـــــ , ” Epistemological Modesty”، An Interview with Peter Berger. The Christian Century. Volume: 114. Issue: 30. October 29, 1997, p.972+
ـــــ , ” Protestantism and the Quest for Certainty “. The Christian Century. Volume: 115. Issue: 23. August 26، p.782+,
ـــــ , ” Going to extremes: between relativism and fundamentalism “،,
ـــــ , ” Reflections of an Ecclesiastical Expatriate “، The Christian Century October 24, 2000, p.964-
ـــــ , ” Reflections on the Sociology of Religion Today “، Sociology of Religion، Vol. 62، No. 4، Special Issue: Religion and Globalization at the Turn of the Millennium, 2001, P.443-
ـــــ , ” Whatever Happened to Sociology. First Things “، A Monthly Journal of Religion and Public Life. October 2002, Page Number: 27+
ـــــ , Religions and Globalisation. European Judaism. Volume: 36. Issue: 1. 2003. Page Number: 4+
ـــــ , Religious Pluralism for a Pluralist “، Project Syndicate, 2005a
ـــــ , ” Orthodoxy and Global Pluralism “، This article was delivered as the keynote address at the Conference “The Spirit of the Orthodoxy and the Ethic of Capitalism”، held March 7-9, 2005b, at the Institute for Human Sciences، Vienna، Austria
ـــــ , “Religion and Development “،(speech). Society for international development, 2005c
ـــــ , “Religion and the West “، The National Interest, 2005d
ـــــ , ” Religion in a Globalizing World “، Monday، December 4، Key West، Florida,
ـــــ , “Max Weber is Alive and Well، and Living in Guatemala: The Protestant Ethic Today”
ـــــ , & Thomas Luckmann, (1963), Sociology of Religion and Sociology of Knowledge, Sociology and Social Research، vol. 47، pp. 417-27. Reprinted in: R. Robertson (ed)،Sociology of Religion، Harmondsworth، Penguin، 1969، p
ـــــ , & Stanley Pullberg، ” Reification and the Sociological Critique of Consciousness “، History and Theory, 1965, Vol. 4، No. 2.p.96-
ـــــ , & Stan D. Gaede; Howard L. Harrod; Donald E. Miller; Wade Clark Roof. (1981)، Review Symposium: Peter L. Berger’s “The Heretical Imperative”. Journal for the Scientific Study of Religion، Vol. 20، No. 2. pp. 181-
puce، Steve، Religion in the Modern World: from cathedrals to cults. Oxford. New York,
ـــــ , Choice and Religion: A Critique of Rational Choice Theory; Oxford University Press. Oxford,
ـــــ , “The curious case of the unnecessary recantation: Berger and secularization “، in: Woodhead. Linda. &Heelas. Paul، David Martin and, (ed)،Peter Berger and the Study of Religion، Routledge: London,
ـــــ , Fundamentalism; Oxford: Polity Press, 2001b
Davie. Grace; ” Creating an Agenda in the Sociology of Religion: Common Sources/Different Pathways “. Sociology of Religion، Vol. 65، No. 4، Special Issue: [Culture and Constraint in the Sociology of Religion]. (Winter، 2004)، pp. 323-
Woodhead. Linda. &Heelas. Paul، David Martin and, (ed)،Peter Berger and the Study of Religion، Routledge: London,
تحقیق حاضر با بهرهگیری از روش اسنادی، به بررسی تحول نظریههای پیتربرگر درباره دین و عرفی شدن میپردازد. پیتر برگر جامعهشناسی است که یک دهه از مدافعان سرسخت نظریه عرفی شدن بوده و آثار زیادی را از خود بر جای گذاشته است. رویکرد برگر به تحولات جهانی در زمینه دین و عرفیشدن، عمدتاً تحت تأثیر فضای حاکم بر جوامع علمی اروپایی و آمریکایی شکل گرفته است. تجربههای بعدی وی از سایر نقاط جهان، موجب تغییر نظریه وی شد. از جمله عواملی که در تحول نظر پیتر برگر مؤثر بوده، میتوان به سرزنده بودن دین و جریانهایی در جهان غیرغربی، ناتوانی نظریههای عرفی ازپاسخگویی به پرسشهای بنیادین بشر درباره هستی، صداقت در پذیرش واقعیتهای موجود،ترکیب معرفتی وتأملات نظری برگر اشاره کرد
کلید واژهها: پیتر برگر، سکولاریسم، عرفیشدن، دین
پیتر برگر پس از یک دهه دفاع سرسختانه از نظریه عرفیشدن، از این نظریه خویش عدول کرده و موضع مخالف اتخاذ کرد. در دوران معاصر، پیتر برگر بیش از جامعهشناسان دیگر در سطح «فرانظریه» به مطالعه دین کمک کرده است. عناصر کلیدی چارچوب نظری برگر در کتابی، که با همکاری توماس لاکمن نوشتهاند، یعنی ساخت اجتماعی واقعیت (1966)طرح شده است. این متن بنیادی، که در جامعهشناسی شناخت نوشته شده است، پیوندهای میان عقیده، التزام و واقعیت اجتماعی را کشف و ظاهر نمود. قوت این چارچوب نظری اولیه آنجایی است که برگر این چارچوب را در همه آثار بعدی خود به کار گرفته است: در ذهن بیخانمان (1973)، در مواجهه با مدرنیته (1979)، در ستیز بر سر خانواده (1983)، در انقلاب سرمایه داری (1987). اما کاربرد این چارچوب در دین جالبتر و آشکارتر است
برگر استدالالهای این کتاب را در سایبان مقدس (1967) بهکار گرفت. دیدگاه منحصر به فرد برگر، دیدگاهی که برگر امروزه به عنوان دیدگاه اولیهاش از آن تعبیر میکند، آن بود که پلورالیسم، باورهای باثبات را به تحلیل میبرد. تحت فشار عوامل متکثرکننده مدرنیته، «سایبان مقدس» به «بینش متزلزل» تبدیل میشود. نتیجه محوری آن بود که پلورالیسم بهطور اجتنابناپذیری به عرفیشدن منجر میشود. نسخه برگر از نظریه عرفیشدن این دیدگاه را تایید میکرد که میان نوسازی و عرفیشدن ارتباط ذاتی وجود دارد. اما برگر در پلورالیسم حلقه مفقودهای را یافت که این پیوند را روشنتر ساخت
علاقه برگر به دین در سراسر زندگیاش ادامه یافت. تأکید محوری وی بر سرنوشت دین، به ویژه مسیحیت در آمریکا و اروپا بود. اما به سرعت توسعه دینی در سطح جهانی، نه فقط اسلام و مسحیت را در برگرفت. گسترش دایره مطالعات برگر، وی را با شواهد جدیدی مواجه ساخت و استقبال از این شواهد تجربی وی را به تجدید نظر در نظریه عرفیشدن دین وادار ساخت که در کتاب افول سکولاریسم (1999) به صراحت آن را بیان کرده است. وی تا سال 1970 در دفاع از نظریه عرفیشدن بسیار جدی بود و سخن از وارونه شدن آن برایش مسخرهآمیز مینمود. وی در این زمینه میگوید
در سال 1969 در کنار برگزاری کنفرانسی برای بی ایمانان در رم، در یک مهمانی، یکی از سیاست مداران برجسته دموکرات مسیحی در حالی که بسیار متعجب بود، عالی جنابی از دبیرخانه کنفرانس را مورد خطاب قرار داد و پرسید: این کنفرانس اصولاً درباره چه بود؟ پاسخ شنید: سکولاریزاسیون. او پرسید سکولاریزاسیون چیست؟ عالی جناب نیز شجاعانه برخاست و خلاصهای نسبتاً کافی و رسا از ماهیت سکولاریزاسیون ارائه داد. پیرمرد بدعنق حزب دموکرات مسیحی به دقت گوش داد، سپس دستش را بلند کرد و با لحنی قاطع گفت: «ما به آن اجازه نخواهیم داد». در آن زمان، این حرف مرا به خنده انداخت. چند هفته بعد به دعوت ایوان ایلیچ به مکزیک رفتم؛ سفری که در تمرکز من بر موضوع جهان سوم بسیار تعیین کننده بود. به یاد میآورم که این داستان را برای ایلیچ تعریف کردم او نیز خندید. ولی به اندازه من آن را خندهدار نمیدانست. وی ایده مقابله با عرفیشدن را به اندازه من نامعقول ندانست و در این نظر برحق بود»
برگر یکی از پیشگامان بسط نظریه عرفیشدن و شاید موثرترین آنها بود و جامعهشناسان فراوانی را با خود همراه کرد. اما امروزه دقیقاً بر نقطه مقابل آن تاکید میکند
من وقتی به جهان مینگرم میبینم که به جز در مواردی، مثل گذشته مذهبی و در برخی جاها مذهبیتر از گذشته است. اما این سخن به این معنا نیست که چیزی به نام عرفیشدن وجود ندارد. عرفیشدن وجود دارد اما به هیچوجه نتیجه اجتناب ناپذیر مدرنیته نیست
مرکز ثقل تحول اندیشه برگر در این دو نقطه نهفته است
1 مدرنیته ضرورتاً به عرفیشدن نمیانجامد. در دنیای مدرن آنچه تغییر میکند عبارت است از، شیوه دینداری، یعنی این که باورهای دینی بر قطعیت و جزم سابق استوار نیستند. اما به هر حال، دینداری از میان مردم برچیده نمیشود؛
2 پدیده عرفیشدن، پدیدهای جهانشمول نیست. عرفیشدن، بیشتر یک پدیده غربی است و سرنوشت دین در غرب را نمیتوان به کل جهان تعمیم داد
حاصل سخن این که عرفیشدن، دارای سابقهای دستکم پانصد ساله است و امروزه سخن گفتن از عرفیشدن و نظریههای مربوط به آن، چندان تازگی ندارد. بهتعبیر دیگر،
آنچه جدید و نوظهور مینماید و اندیشمندان در حوزههای مختلف را وادار کرده تا با نگاهی نقادانه و عمیق به ریشهها، مبانی و احکامش از نو نظر کنند و روند تاریخی آن را مورد بازبینی مجدد قرار دهند، همانا بروز واژگونی در جهت مقدر این فرایند و ظاهر شدن مسیرها و احتمالات مختلف در سیر خطی و یکسویه آن است. بهتعبیری دیگر، آنچه جدید مینماید، اصل نظریه عرفیشدن نیست، بلکه واردشدن تشکیک و تردید در تامیت و شمولیت آن و وارد شدن قائلین به قبول تعدیلهای مهم در اساس آن است
پیتر برگر پس از اظهار نظر درباره افول عرفیشدن، با این چالش مواجه شده است که برخی جوامع، که از نظر صنعتی در مقایسه با دیگر جوامع در سطح پیشرفتهتری قرار دارند، از نظر افول دین و سازمانهای دینی جلوتر از بقیه جوامع هستند و چنین مینماید که نظریه عرفیشدن همچنان اعتبار خود را حفظ کرده است. دینداری سایر جوامع را اینگونه میتوان توجیه کرد. چنانچه آنها نیز از نظر صنعتی و نوسازی به سطح جوامع پیشرفته اروپایی برسند، باورها و سازمانهای دینی در آنها نیز به تحلیل خواهد رفت. بهعبارت دیگر، هنوز برای قضاوت کردن درباره دینداری جوامعی که در سطح صنعتی بهپای کشورهای پیشرفته نرسیدهاند، زود است و در مورد دینداری آمریکاییها نیز میتوان گفت که دینداری نسلهای اخیر در مقایسه با نسلهای گذشته، بسیار سست شده است. از اینرو، برگر با رویکرد استثناگرایی به تبیین این چالش پرداخته و معتقد است، دو استثنا برای افول عرفی شدن وجود دارد: استثنای اروپا و استثنای روشنفکران
برگر میگوید آنچه وی و بیشتر جامعهشناسان امور مذهبی در دهه 1960 در مورد عرفیشدن نوشتهاند، تنها یک اشتباه بود. بحث اساسی و اصلی آنها این بود که عرفیشدن و مدرنیته پا به پای هم پیش میروند. مدرنیته بیشتر، عرفیشدن بیشتر را به دنبال دارد
«این یک تئوری احمقانه بود. مدارکی برای آن وجود داشت. اما من فکر میکنم که این نظریه اساساً اشتباه بود. امروزه بخش معظمی از جهان بهصورت کاملاً مادیگرا و جدا از روحانیت نیست و بسیار مذهبی است. ایالات متحده نیز همین طور است. تنها استثنا برای این نظریه، اروپای غربی است. در حال حاضر، جالبترین سؤال در رابطه با جامعهشناسی این مطلب نیست که چگونه بنیادگرایی در ایران را توضیح میدهید؟ مردمی که با جامعهشناسی دین سر و کار داشته باشند، لاجرم با آخوندهای ایران نیز سروکار خواهند داشت. آخوندهای ایران مدتهاست فعالیت میکنند، ما میدانیم که آنها چگونه و چرا تلاش میکنند؟ اما مسئله جالب از منظر جامعهشناسی، نه آخوندهای ایران، بلکه رانندههای تاکسی در استکهلم و اساتید جامعهشناسی در پاریساند. همزمان با رشد نوگرایی، شاهد رشد شاخصهای عمده سکولاریسم در اروپای غربی بودهایم. اروپای غربی و مرکزی در واقع زوال چشمگیری در دین را تجربه کرده و میکند؛ یعنی در واقع آن چیزی که به بخش مهمی از هویت فرهنگی اروپا تبدیل شده است. در سالهای اخیر، برگر با همکاری یک انگلیسی تحقیقات تازهای را درباره عرفیت اروپا انجام داده و به دلایل جدیدی دست یافتهاند. اما نتایج آن هنوز منتشر نشده است
پرسشی که در پیشروی برگر مطرح میشود این است که، آیا اروپا از نظر دینی متفاوت است و اگر متفاوت است، چرا؟ طرفداران نظریه عرفیشدن مدعیاند که در مقابل استثناگرایی اروپا، استثناگرایی آمریکا نیز مطرح است. بدینصورت، به نظر آنان دینداری آمریکا میتواند استثنا باشد. پاسخ برگر این است که «مورد دیگر جالب عبارت است از این که، این منظومه فرهنگی در اروپای شمالی (هم در مناطق پروتستانها و هم کاتولیکها) متعاقباً به سرعت و تودهای در اروپای جنوبی، به ویژه در اسپانیا ـ به خصوص پس از سقوط رژیم فرانکوـ ، ایتالیا و پرتقال گسترش مییابد. در این که عرفیت در اروپا وجود دارد، مناقشهای وجود ندارد. تنها تفاسیر در این مورد متفاوت است
در این نظر، یورگن هابرماس نیز با برگر هم نظر است. وی در یک سخنزانی در موضوع «دین در عرصه عمومی» میگوید: اروپا بایستی به تنهایی رسالت عرفیشدن را به دوش بکشد. آنچه در این زمینه بیش از پیش تعجب برانگیز است، احیای نقش سیاسی دین در قلب جامعه غرب است. در ایالات متحده آمریکا دادههای موجود حاکی از آن است که بخش عظیمی از جمعیت کشور را شهروندان با ایمان و فعال دینی تشکیل میدهند. گریس دیوی معتقد است: «تکثرگرایی در آمریکا به فرسایش دین منجر نشد»
استیو بروس معتقد است: در آغاز قرن بیستم، حدود 25 درصد از جمعیت بزرگسال بریتانیا عضو کلیساهای بزرگ بودند. که این رقم امروزه به 10 درصد کاهش یافتهاست. به عبارت دیگر، 36 میلیون نفر از جمعیت بریتانیا به کلیسا تعلق ندارند و طی دهه 1980 از عضویت در کلیسا منصرف شدهاند، اما عضویت در جنبشهای دینی جدید 5 الی 6 هزار نفر بود؛ یعنی از هر 6 هزار نفر، یک فرد به عضویت این جنبشها در آمده است. در حالی که در ایالات متحده آمریکا کلیساها به این حد کاهش نیافته است. یکی از دلایلی که برگر برای استثا بودن اروپا بیان میکند این است که دولتها در اروپای کمونیستی به دلایل عقیدتی، اعم از لحاظ نظری و عملی، حالتی خصمانه نسبت به دین داشتهاند
استیو بروس، یکی از منتقدان اصلی برگر در زمینه افول عرفیشدن، معتقد است: آنچه باید استثنا تلقی شود، آمریکاست نه اروپا. آنچه مهم است درک وضعیت متفاوت آمریکا و توجه به ابعاد ویژه جامعه آمریکاست که میتواند همزمانپذیرای دینگرایی و نوگرایی باشد؛ زیرا به رغم وجود برخی انحرافات، نظریه عرفیشدن همچنان اعتبار خود را حفظ کرده است. بیشک استثناگرایی وجود دارد، اما بیش از اروپا این ایالات متحده است که یک استثنا تلقی میگردد». بروس در کتاب خود تحت عنوان دین در دنیای معاصر به سخنان خوزه کازاناوا اشاره کرده، مینویسد: کازاناوا معتقد است گرچه شور دینی در بسیاری از نقاط اروپا رو به افول گذاشته است، اما این افول، بیش از آن که از نوگرایی نشأت گرفته باشد، ناشی از وضعیت کلیسا و دولت در کشورهای مختلف این قاره در طی قرون متمادی است. یکی از دلایلی که برگر بر بیداری دینی در آمریکا بیان میکند، افزایش تعداد کلیساها در این کشور است. اما استیو بروس در ردّ دلیل مینویسد: «افزایش کلیساها در ایالات متحده را نه در شهرت کلیساها بلکه باید در طول عمر جمعیت جست. از اینرو دلیل برگر بر بیداری دینی در قلب دنیای مدرن مرا متقاعد نمیکند». ویل هربرگ (1983) هم از زاویه دیگر این موضوع را تبیین میکند: از یکسو، آمریکاییان مجذوب کلیساها هستند؛ و از سوی دیگر، اغلب مذاهب آمریکایی چندان مذهبی نمینمایند. دلیل این امر در کارکرد اجتماعی دین برای مهاجران به ایالات متحده نهفته است: مؤسسات مذهبی موجب جذب مهاجران به جامعه آمریکا شدند. گروههای مذهبی قومی ساز وکاری، برای تسهیل گذار از هویت سرزمین اجدادی، به هویت جدید بودند. کلیسا حامی کسانی بود که به زبان فرد سخن میگفت، در مفروضات و ارزشهای شخص شریک بود، اما همچنین تجربه تماس با جامعه و محیط جدید را نیز فراهم میآورد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوتپرستی» در مشاوره اسلامی و نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) با pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوتپرستی» در مشاوره اسلامی و نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
1 رازداری
الف. رازداری در مشاوره اسلامی
ب. رازداری در ACA
2 تقوا
الف. تقوا در مشاوره اسلامی
ب) تقوا در ACA
3 رعایت حیا و عفاف و پرهیز از رابطه جنسی با مُراجع
الف. رعایت حیا و عفاف و دوری از شهوتپرستی و رابطه جنسی نامشروع با مُراجع در اسلام
ب. پرهیز از رابطه جنسی با مُراجع در ACA
نتیجهگیری
1 مقایسه رازداری در اسلام و ACA
2 مقایسه تقوا در اسلام و ACA
3 مقایسه رعایت عفاف و دوری از شهوتپرستی و رابطه جنسی با مراجع در اسلام و ACA
منابع
نهجالبلاغه، نسخه صبحیصالح، قم، دارالهجره، 1414
پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، 1382
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت‰، 1409
حسینیان، سیمین، اخلاق در مشاوره و روانشناسی، تهران، نشر کمال تربیت، 1387
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالشامیه، 1416
صابری یزدی، علیرضا و انصارى محلاتی، محمدرضا، الحکم الزاهره، قم، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1375
طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، تهران، مرتضوی، 1362
عبدخدائی، محمدهادی، اخلاق پزشکی، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371
عطائی، محمدرضا، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، مشهد، آستان قدس رضوی، 1369
فراهیدی، خلیل ابن احمد، کتاب العین، قم، هجرت، 1410 ق
فلسفی، محمدتقی، الحدیث – روایات تربیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379
کوری، جرالد و کوری، نظریه و کاربست مشاوره و رواندرمانی، ترجمه یحیی سیدمحمّدی، تهران، ارسباران، 1387
گلدارد، دیوید، مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره، ترجمه سیمین حسینیان، تهران، کمال تربیت، 1378
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، لبنان، بیروت، مؤسسهالوفاه، 1404
نوابینژاد، شکوه، راهنمایی و مشاوره گروهی، تهران، جهاد دانشگاهی تربیت معلم، 1370
نوری، حسین، مستدرکالوسائل، قم، مؤسسه آلالبیت‰، 1408ق
American Counseling Association (ACA) Code of Ethics; 2005, www.counseling.org
Barke, C. A., “until death do we part: An exploration in to confidentiality following the death of client”, Professional Psychology: Research and Practice, v26, 1995, p 278-
Kagle J.D., Kopls, S.,”Confidentiality after Tarasoff”, Health and Social Work in Education, v19(3), 1994, p 217-
Kitchener, K.S., “Intuition, Critical evaluation and ethical principles: The foundation for ethical decisions in counseling psychology”, The Counseling Psychologist, v 12, 1984, p 43-
Welfel, E. R., Psychologists as ethics educator: success, Failures, and unanswered questions”, Professional psychology: Research and practice, v 23, 1992, p 182-
مشاوره اسلامی و نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA)1 بهرغم وجوه اشتراکهایی در سه مسئله مهم «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوتپرستی»، تفاوتهای قابل ملاحظهای دارند که مقاله حاضر در صدد تبیین آنهاست. «رازداری» از اموری است که در هر دو نظام اهمیت زیادی دارد؛ اما «موارد نقض رازداری» که در ACA بدانها اشاره شده است، از نظر اسلام کمتر، و با قیود بیشتری جایز است. «تقوا» و خدامحوری مهمترین اصل در مشاوره اسلامی است. در حالیکه در نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا، بهجای خدامحوری، قانونمحوری مورد توجه میباشد. در نوع رابطه جنسی با مُراجع و یا رعایت عفاف و دوری از شهوتپرستی نیز، این دو نظام تفاوتهای قابلملاحظهای دارند. افزون بر آن، نظر اسلام در سه حیطه ذکرشده ACA، حرمت دوچندان آزار جنسی مُراجع و عدم جواز رابطه جنسی در صورت آسیبرسانی به مُراجع یا فرایند درمان است
در مجموع، اسلام و ACA به «رازداری» بهعنوان یکی از مهمترین ارکان مشاوره مینگرند و «آزار جنسی» مراجع را جایز نمیشمارند. اسلام شرط مهم مشاور را «تقوا» برمیشمارد که در ACA بدان توجه نشده است
کلید واژهها: مشاوره اسلامی، اخلاق، رازداری، تقوا و رابطه جنسی
مشاور نقش اساسی در مشاوره دارد و مهمترین نقش وی، به ارزش، اخلاق و نوع رفتارش مربوط میشود. رعایت مسائل اخلاقی در مشاوره آنقدر مهم است که امام صادق(ع) میفرماید: «مشورت شایسته نیست؛ مگر با شرایط آن و هر که آنها را بداند، خوب است، وگرنه زیانش بر مشورتخواه بیش از سودش باشد».2 با وجود تأکید فراوان بر مشاوره و اهمیت آن در متون اسلامی، امام صادق(ع) در صورت عدم رعایت حدود مشاوره، نبود آن را بهتر از بودنش برمیشمارد و زیان آن مشاوره را بر مراجع، بیشتر از خیر آن میداند. از این روی، امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «با وجود غفلت در خود راهنما، چگونه گمراه هدایت میشود؟!».3 همچنین در جای دیگر میفرمایند: «هر که راهنمایى را از غیر أهل آن طلب میکند، گمراه مىشود»4 و یا «هرکه از گمراه راهنمایى جوید، از راه واضح کور گردد»
بدین منظور، تأثیر ارزشهای مشاور در فرآیند مشاوره، از مسائل مهم اخلاقی در این حوزه بهشمار میآید. به عقیده کوری و کوری6 مداخلههای درمانی متکی بر ارزشهای اساسی است و مسئله تأثیر ارزشهای مشاور بر درمانجو، اشارات اخلاقی دارد. هدفها و روشهای درمان، جلوههایی از زندگی مشاور است و مشاوران ارزشهای خود را به وسیله اهداف درمان که نسبت بدانها متعهّدند، انتقال میدهند.7 از اینروی، ضرورت رعایت مسائل اخلاقی در مشاوره از یکسو و تأثیر ارزشهای جوامع بر قوانین از سوی دیگر، متخصصان این عرصه را به تدوین نظامنامههای اخلاقی در حیطه مشاوره و روانشناسی، با توجه به ارزشهای جوامع کشاند
تاریخچه شکلگیری اصول اخلاق حرفهای و کمیتههای اخلاقی در زمینه مشاوره در غرب، به سال 1961 میلادی برمیگردد. انجمن روانشناسی امریکا (APA)8 اصول اخلاقی را در سال 1953 ارائه کرد و اصلاحات بعدی در سالهای 1959، 1981، 1992، 2002 و سرانجام در سال 2005 صورت گرفت. سپس نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) که شباهت زیادی در موضوعهای اخلاقی با نظامنامه روانشناسی این کشور دارد، تدوین شد. پس از آن، این نظامنامهها در کشورهایی مثل کانادا، بریتانیا، ایرلند، نیوزلند، ژاپن و ایتالیا مورد توجّه قرار گرفت. در ایران نیز «نظامنامه اخلاقی انجمن روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران» در سال 1385 توسّط کمیسیون تخصصی شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره تدوین شد
با نگاه به این نظامنامهها، درمییابیم که مسائل مشترک آنها بیشتر از تفاوتهایشان است؛ موضوعهایی چون: احترام به حقوق مُراجع، رازداری، پرهیز از روابط شخصی و دوگانه، صلاحیت حرفهای و غیره، از جمله مسائلی است که با تعبیرها و توضیحهای نهچندان متفاوتی در همه آییننامهها دیده میشود؛ اما از جمله تفاوتهای مهم مسائل اخلاقی در مشاوره اسلامی و نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا، که در اسلام و ACA مورد توجه، و همچنین مورد ابتلای بیشتر مشاوران است، در سه حیطه «رازداری»، «تقوا» و «نوع رابطه جنسی با مُراجع» نمایان میشود. این مقاله در صدد مقایسه این سه موضوع در دو نظام یادشده است
برای تشخیص بهینه مشکلات مُراجع و تأثیر حداکثری درمان، مُراجع باید به رازداری مشاور اطمینان داشته باشد. طبیعی است که نقض رازداری از طرف مشاور، احساس عدم اعتماد در مُراجع را تقویت میکند. این امر در اسلام و نظامنامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا مورد توجه است
در اسلام، «رازداری»، بهمنزله یکی از ارکان اساسی مشاوره و یکى از اصول اخلاقى و تربیتى بهشمار میآید. این امر در متون دینی به سه صورت 1 لزوم رازداری؛ 2 پیامدهای منفی رازدارنبودن؛ 3 موارد نقض رازداری بیان شده است
لزوم رازداری
در متون اسلامی بهمنظور پراهمیت جلوهدادن «رازداری»، به شکلهای زیر بر این امر تأکید شده است
رازداری شرط اساسی مشاور
امام صادق(ع) یکی از شرایط چهارگانه مشاور را «رازداری» برشمردهاند: «چهارمین شرط انتخاب مشاور این است که اگر رازت را به او بگویى، مثل خودت آن را دانسته و نهان دارد».10 از امیرالمؤمنین(ع) نیز روایت شده است: «کسیکه مورد مشورت قرار گرفته است، امانتدار است».11 این حدیث شریف با جمله اسمیه بیان شده و نشاندهنده تأکید بیشتر در لزوم امانتداری در مشاوره است. مهمترین مصداق این امانتداری در مشاوره، امانتداری رازهای مُراجع است
رازداری وظیفه شرعی
امیر المؤمنین(ع) ضمن توصیههاى اخلاقى و حکومتى به مالک اشتر، تأکید مىکنند که تو بهعنوان والی، بیش از هر کس سزاوار حفظ اسرار مردم هستى: «مردم عیوبى دارند که رهبر امّت در پنهانداشتن آن از همه سزاوارتر است.»12 امام در ادامه با اشاره دوباره به لزوم پوشش رازهای مردم چنین میفرماید: «پس هر مقدار که مىتوانى زشتىها را بپوشان، تا خداوند نیز آنچه را که دوست دارى بر مردم پوشیده ماند، بپوشاند».13 این حدیث شریف بیانگر تکلیف دوچندان رازداری از سوی کسانی است که خاصی دارند
رازداری و کمال دین
«رازداری» آنقدر مورد اهتمام دین است که امام رضا(ع) آن را سنّت خداوند برشمردهاند و رازدارنبودن را نشانه بیایمانی میدانند: «شخص، مؤمن نیست مگر اینکه در او سه روش باشد؛ یکى را از خدا فراگیرد و یکى را از پیامبر و سومى را از امام؛ اما روشى را که از خدا مىآموزد این است که سر نگهدار باشد(زمر: 46)».14 با توجه به این حدیث شریف، مؤمن باید در کتمان سرّ خود و مردم به صفت خداوند تمسّک جوید؛ همانطور که خداوند تعالی به تمام عالم علم دارد و با این وسعت، کتمان میکند، مؤمن نیز باید آنقدر سعه صدر داشته باشد که سّر خود و دیگران را آشکار نسازد و امانتداری را در این زمینه رعایت کند
رازداری در مشاوره و اجتماعات گروهی
باید بدین امر توجه داشت که «رازداری»، تنها از شرایط مشاوره فردی نیست؛ بلکه باید در مشاوره گروهی و جمع خانوادگی و دوستان وهمکاران نیز مورد توجه باشد. در توصیههای رسول خدا(ص) به ابوذر آمده است: «ای اباذر! آنچه در مجالس مىگذرد امانت است و علنى کردن سّر مسلمان خیانت مىباشد»
پیامدهای عدم رعایت رازداری
از دیدگاه اسلامی، نقض رازداری در مشاوره آثار نامطلوب فراوانی دارد که برخی از آنها عبارتاند از
تباهی کارها و نرسیدن به نتیجه مطلوب
در حدیث شریفی رازدار نبودن موجب تباهی کار و از بین رفتن نتیجه مطلوب معرفی شده است: «هر کس سّر تو را آشکار ساخت، کار تو را ضایع کرده است».16 در واقع، فاشکردن سّر، مانع رسیدن به نتیجه مطلوب و کامل کارها میشود
. از بین رفتن اعتماد در اثر خیانت
فاشکردن سرّ مردم نوعی خیانت در امانت است و این امر موجب از بین رفتن اعتماد میشود. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: «ای اباذر! آنچه در مجالس مىگذرد امانت است و علنى کردن سّر مسلمان خیانت مىباشد».17 این نوع خیانت (نقض رازداری)، آشکارترین و مهمترین خیانت در مشاوره به شمار میآید. در حدیث دیگر امام صادق(ع) خیانت را در مقابل «امین بودن» قرار میدهد: «سزاوار نیست کسى را که امین دانستهاى متّهم سازى و خائنى را که آزمودهاى، امین بدانی»؛18 از اینروی، نقض رازداری نوعی خیانت است که از تبعات آن، دوری از امانت و از بین رفتن اعتماد مراجع میباشد
ریختن آبروی مُراجع
از امام صادق(ع) در حرامبودن افشای سّر مؤمن چنین روایت شده است: «به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود: آرى؛ عرض کردم: یعنى شرمگاهش؟ فرمود: آنگونه که فکر مىکنى نیست؛ بلکه مراد از عورت، افشاى سرّ مؤمن است»
موارد نقض رازداری از دیدگاه اسلام
با توجه به توجه شدید اسلام به رازداری، میتوان دریافت مهمترین اصل، رعایت این امر در مشاوره است و بهجز موارد بسیار ضروری، نمیتوان به نقض رازداری اقدام کرد. برخی از موارد ضروری به شرح ذیل است
امنیت جانی یا عرضی فرد دیگر
از مجموعه متون اسلامی میتوان دریافت که حفظ جان افراد، از مهمترین امور است؛ تا جاییکه خداوند متعال قتل ناحق یک شخص را همانند قتل تمام انسانها برمیشمارد: «هر کس کس دیگر را نه به قصاص قتل کسى یا ارتکاب فسادى بر روى زمین بکشد، چنان است که همه مردم را کشته باشد»(مائده: 32). بنابراین، حفظ جان افراد بر همه چیز مقدم است. همچنین رسول خدا(ص) در زمینه اهتمام به حفظ عرض و ناموس برادران دینی میفرماید: «کسى که آبروى مؤمنى را نگه دارد، بر خداست که او را از آتش آزاد کند»
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله طراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت و آسیب های فراروی آن در سورة «ص» با pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله طراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت و آسیب های فراروی آن در سورة «ص» با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
طرح مسائل سیاسی در قرآن مکی
دیدگاه مفسران درباره اهداف و اغراض سوره ص
سبب و فضای نزول سوره ص
مضمون سوره ص: استقرار و تثبیت حکومت دینی
مؤلفه های قدرت و حکومت دینی در این بخش از قصه عبارتند از:
آسیب های فراروی حکومت دینی در سوره ص
1 شتاب در داوری
2 غرور قدرت
3 لغزش همه قدرتمندان جز بندگان مخلَص
4 شایستگان قدرت و حکومت
نتیجه گیری
منابع
آلوسى، سیدمحمود، 1415ق، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیه
ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو، 1419ق، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیه
بحرانی، سیدهاشم، 1416ق، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت
بنت شاطی، عایشه، 1376، اعجاز بیانی قرآن، ترجمه حسینی صابری، تهران، علمی و فرهنگی
تیجانی، عبدالقادر حامد، 1389، مبانی اندیشه سیاسی در آیات مکی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
حسینی استرابادی، سیدشرف الدین علی، 1409ق، تأویل الایات الظاهره، قم، دفتر انتشارات اسلامی
حویزی، عبدعلی بن جمعه، 1415ق، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان
خالدی، صلاح عبدالفتاح، 1418ق، التفسیر الموضوعی، چ دوم، اردن، دار النفائس
خامه گر، محمد، 1386، ساختار هندسی سوره های قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
دراز، محمد عبدالله، 1404ق، مدخل الی القرآن الکریم، کویت، دار القلم
دروزه، محمدعزت، 1383ق، التقسیر الحدیث، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه
زمخشرى، محمودبن عمر، 1407ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، چ سوم، بیروت، دار الکتاب العربی
سخاوی، علی بن محمد، 1419ق، جمال القراء و کمال الاقراء، بیروت، مؤسس الکتب الثقافیه
سید قطب، 1412ق، فی ظلال القرآن، چ هفدهم، بیروت، دار الشروق
طباطبائی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، چ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی
طبرسى، فضل بن حسن، 1372، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو
طبرى، محمد بن جریر، 1412ق، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه
فضل الله، سیدمحمدحسین، 1419ق، تفسیر من وحی القرآن، چ دوم، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر
فیض کاشانى، ملامحسن، 1415ق، الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، صدر
قرشی، سیدعلی اکبر، 1377، تفسیر احسن الحدیث، چ سوم، تهران، بنیاد بعثت
قرطبی، محمدبن احمد، 1364، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو
قمی، علی بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، چ چهارم، قم، دار الکتاب
کلینی، محمدبن یعقوب، 1407ق، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه
لک زایی، نجف، 1386، مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی ره، قم، بوستان کتاب
معرفت، محمدهادی، 1379، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید
مکارم شیرازی، ناصر، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه
واعظی، احمد، 1385، حکومت اسلامی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
قرآن مجید به عنوان کتاب دین خاتم و جاودان الهی، از اندیشه ای منسجم درباره ابعاد زندگی سیاسی و دینی برخوردار است. شمار قابل توجهی از مستشرقان به پیوند تاریخی و نه ذاتی قرآن و سیاست اعتقاد دارند و بر همین اساس نیز توجه قرآن به سیاست را صرفاً مختص آیات مدنی می دانند؛ رویکردی که با دیدگاه مقاله حاضر در تضاد است. درواقع، در آیات مکی قرآن نیز به سیاست و حکومت توجه جدی شده و این موضوع به نوبه خود، نشان دهنده پیوند ذاتی قرآن و فراتر از آن، اسلام و سیاست است. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی موضوع حکومت پیامبر صل الله علیه و آله در سوره ص می پردازد. طرح مسائل سیاسی در این سوره، که جزو سور مکی قرآن است، نشان دهنده امتزاج بنیادین اسلام سیاسی نه تنها در شرایط وجود دولت آنگاه که در اختیار پیامبر صل الله علیه و آله قرار دارد، بلکه در شرایطی است که اسلام به لحاظ اجتماعی در اقلّیت قرار دارد و پیامبر صل الله علیه و آله هنوز موفق نشده اند دولت تشکیل دهند. مقاله حاضر درصدد بررسی سوره ص به عنوان سوره ای مکی، که در سال های میانی بعثت پیامبر صل الله علیه و آله ـ یعنی قریب سال ششم تا نهم بعثت ـ نازل شده، اثبات کند موضوع اصلی و محوری این سوره تأکید بر استقرار و ثبات قدرت سیاسی پیامبر صل الله علیه و آله و تثبیت حکومت دینی آن حضرت و معرفی دو چالش عمده فراروی آن است. همچنین از این سوره استفاده می شود که همواره در جامعه اسلامی، افرادی شایسته برای اداره حکومت دینی وجود دارند؛ کسانی که شیطان هیچ راه نفوذی به اندیشه و روحشان ندارد
کلیدواژه ها: سوره ص، حکومت، دین، چالش، سیاست، آیات مکی، آیات مدنی
یکی از مباحث مهم در زمینه مطالعات قرآنی، بحث سیاست و حکومت در قرآن است. بحث حکومت در قرآن، از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که زیربنای بسیاری از نگرش ها و آموزها در زمینه رویکرد اسلام به سیاست است. درواقع، اگر معتقد باشیم قرآن کریم توجه چندانی به مسائل مربوط به سیاست و حکومت نداشته است، اقدامات سیاسی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در زمینه تشکیل حکومت را فعالیت هایی به شمار خواهیم آورد که جدای از رسالت ایشان بوده و شرایط تاریخی و اجتماعی، ایشان را به سمت دخالت در سیاست و تشکیل دولت کشانده است. در نتیجه چنین رویکردی، پیوند میان دین و سیاست یک پیوند تاریخی و بشری در نظر گرفته می شود که خارج از ذات اسلام قرار دارد. اما اگر در مقابل، معتقد باشیم قرآن کریم در کنار بسیاری از مسائلی که به آنها توجه کرده، در زمینه سیاست و حکومت نیز آموزه های بنیادینی را مطرح نموده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر اساس رسالت الهی خویش موظف بوده اند قدرت سیاسی را در اختیار گیرند و در زمینه تأسیس حکومت اقدام کنند، رویکرد ما نسبت به جایگاه سیاست در اسلام و پیوند میان این دو کاملاً متفاوت خواهد بود. بر اساس رویکرد دوم، ارتباط میان دین و سیاست ارتباطی ذاتی و نه صرفاً تاریخی و بشری در نظر گرفته می شود (واعظی، 1385، ص80)؛ به این معنا که سیاست و امور مربوط به آن، جزئی غیر قابل انفکاک از دین است و شرایط تاریخی نقشی در این ارتباط و پیوند ندارد
اهمیت این موضوع آنگاه برجسته تر می شود که بدانیم نگرش صرفاً تاریخی به ارتباط سیاست و دین در میان مستشرقان، طرف داران قابل توجهی دارد. بر اساس این دیدگاه، طرح مسائل سیاسی در قرآن، عمدتاً در سوره های مدنی صورت گرفته است و علت آن هم تغییر شرایط تاریخی مسلمانان بوده است. طبق این دیدگاه، آیات مکی نه تنها به مسائل اجتماعی و سیاسی توجهی نداشته، بلکه اساساً نسبت به زندگی اجتماعی به عنوان زیربنای طرح مقوله سیاست بدبین است. اندیشه سیاسی نیز به تبع آن، در اواخر دوران حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه به تدریج، مطرح شده و در نتیجه هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله
(یا همان تغییر در اوضاع و شرایط تاریخی مسلمانان بوده) که قرآن به مسائل سیاسی توجه کرده است (تیجانی، 1389، ص29)
رویکرد مقاله حاضر در تضاد با دیدگاه این دسته از مستشرقان است که معتقد به پیوند تاریخی و غیرذاتی اسلام و سیاست هستند. فرضیه ای که نوشتار حاضر در پی اثبات آن است عبارت است از اینکه در آیات مکی قرآن نیز به سیاست و حکومت توجه جدی شده و این موضوع به نوبه خود، نشان دهنده پیوند ذاتی قرآن و فراتر از آن، اسلام و سیاست است. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی موضوع حکومت پیامبر صلی الله علیه و آله در سوره ص می پردازد که بر اساس نظر بیشتر محققان، جزو سوره های مکی قرآن است. طرح مسائل سیاسی در این سوره، نشان دهنده امتزاج بنیادین اسلام سیاسی نه تنها در شرایط وجود دولت آنگاه که در اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله قرار دارد، بلکه در شرایطی است که اسلام به لحاظ اجتماعی، در اقلّیت قرار دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله هنوز موفق نشده اند دولت تشکیل دهند
رویکرد پژوهش حاضر در بررسی سوره ص پی روی از نظریه وحدت موضوعی سوره ها است. در این نظریه، موضوع بحث این است که هر سوره از قرآن دارای هدف و غرض خاصی است که همه آیات آن سوره بر محور آن غرض شکل گرفته است. غرض هر سوره درواقع، موضوع اصلی آن سوره را تشکیل می دهد. امروزه این نظریه طرف داران بسیاری دارد و از آن به وحده سور القرآن یا وحدت موضوعی سوره ها تعبیر می شود (دراز، 1404ق، ص118). از همین موضوع، در تفسیر موضوعی قرآن نیز به عنوان تفسیر موضوعی سوره ای قرآن یاد می شود (خالدی، 1418ق، ص239)
وحدت موضوعى سورههاى قرآن به این معناست که باید پیام سورهها را اساس فهم آیات آن تلقّى کرد، و از این رو، لازم است موضوع سوره به عنوان محور و مدار فهم آیاتى مدّ نظر باشد که آن آیات حول همان موضوع نازل شده است (معرفت، 1379، ج2، ص499؛ خامه گر، 1386، ص20)
پژوهش حاضر می کوشد از طریق تأمّل در سیاق آیات سوره، به علاوه بهره گیری از روایات، سبب نزول موضوع اصلی و محوری این سوره را کشف کند و رابطه بخش های این سوره را با آن موضوع واحد و غرض اصلی تحلیل نماید
قرآن مجید ـ به اعتراف غالب پژوهشگران در عرصه قرآن پژوهی ـ دربر گیرنده عناصر و مفاهیمی است که کنار هم قرار دادن آنها، می تواند اندیشه ای منسجم درباره سیاست و زندگی سیاسی مؤمنانه ارائه دهد. در زمینه جایگاه سیاست در قرآن، پرسش های گوناگونی را می توان مطرح کرد؛ پرسش هایی از این قبیل: آیا به مسائل مربوط به زندگی سیاسی در قرآن توجه شده است؟ مباحثی از قبیل دولت، قدرت، حاکمیت، سلطه، آزادی، عدالت، مشروعیت، مشارکت، بیعت، نظارت بر قدرت، تمرکز یا توزیع قدرت و روابط میان دولت ها و ملت ها از چه جایگاهی در قرآن برخوردار است؟ (لک زایی، 1386، ص15)
یکی از مباحثی که به میزان قابل توجهی در زمینه جایگاه سیاست در قرآن اهمیت دارد بحث پرداختن به امر سیاست و حکومت در آیات مکی و مدنی است؛ به این معنا که در کدام دسته از سوره های قرآن به سیاست توجه جدی تری صورت گرفته است؟ البته طرح چنین پرسشی به علت رویکردهای خاصی است که برخی مستشرقان مطرح کرده اند؛ به این معنا که برخی محققان غربی معتقدند در سوره های مکی، اندیشه سیاسی وجود ندارد و اساساً طرح اندیشه سیاسی در قرآن، مربوط به سوره های مدنی است. علت این امر را نیز باید در مسائل و موضوعاتی خارج از متن قرآن، یعنی در تغییرات و تحولات تاریخی و اجتماعی جست وجو کرد. این دسته از محققان غربی تأکید دارند بر اینکه قرآن در آیات مکی، رویکردی منفی به سیاست و اجتماع داشته است و اساساً اندیشه سیاسی در اواخر دوره مکی پیدا شد و نتیجه تحوّلات تاریخی بود که پس از مهاجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه رخ داد (تیجانی، 1389، ص29)
چنین رویکردی موجب شده است برخی از مستشرقان برخلاف دیدگاه عمومی مسلمانان، که هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله را گسترش و ادامه روند دعوت مکی می دانند، معتقد شوند هجرت تغییری ماهوی در رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و محتوای دعوت ایشان ایجاد کرد. پرچمدار این عقیده شرق شناسی به نام گلدزیهر (1850- 1920م) است. او به ویژه، در کتابش با عنوان عقیده و شریعت در اسلام؛ تاریخ تکامل عقیده و شریعت در دین اسلام، این نظر را مطرح می کند. البته مستشرقانی مانند بوهل، اندره و مونتگمری وات نیز بر همین نظر تکیه کرده و در بررسی های خود، چنین رویکردی را نسبت قرآن و فراتر از آن، نسبت به دین اتخاذ نموده اند (تیجانی، 1389، ص31-32)
بر خلاف چنین رویکردی، تأمل در سور و آیات مکی قرآن نشان می دهد که سیاست در این دسته سور و آیات نیز همچون سور و آیات مکی از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده و چنین نیست که قرآن در سور مکی به مسائل مربوط به اجتماع و سیاست بی توجهی کرده باشد. بر این اساس، می توان گفت: آیات و سور مکی قرآن از ظرفیت مناسبی برای فهم بنیان های نظری اندیشه سیاسی اسلام برخوردار است (تیجانی، 1389، ص11). بدین روی، بررسی پژوهش حاضر بر سوره ص متمرکز است. تأمل در آیات سوره ص به صورت یکپارچه و با در نظر گرفتن تناسب میان آیات آن، نشان می دهد که موضوع اصلی این سوره تأکید بر تثبیت دین اسلام در زمین و تشکیل حکومتی عادلانه و مقتدر در سایه این دین الهی در آینده است. علاوه بر آن، بعضی از آسیب ها و تهدیدهایی را، که فراروی حاکمان اسلامی است، گوشزد می کند
سوره ص در ترتیب مصحف، سی و هشتمین سوره قرآن است که پس از سوره صافّات و قبل از سوره زمر قرار گرفته است. در ترتیب نزول نیز مطابق روایت مشهور عطای خراسانی از ابن عباس، که موثق ترین روایت در این باره معرفی شده و طبرسی در مجمع البیان (طبرسی، 1372، ج10، ص613) آن را نقل کرده است، این سوره در همین رتبه قرار دارد و پس از سوره قمر و پیش از سوره اعراف نازل شده است. البته دیدگاهی نیز مبنی بر مدنی بودن سوره ص نقل شده که دیدگاهی ناصحیح و برخلاف اجماع شناخته شده است (آلوسی، 1415ق، ج12، ص154). این سوره دارای 88 آیه، و غالباً آیاتش کوتاه و نسبتاً آهنگین و با فاصله (=سجع) هایی آمده است (طبرسی، 1372، ج8، ص 596؛ سخاوی، 1419ق، ج1، ص455). شانزده آیه نخست سوره مستقیم کفار مکه را مخاطب ساخته است. از آیه 17 تا 29 قصه حضرت داود پیامبر علیهم السلام را بیان کرده و از آیه30 تا 40 به شرح قصه حضرت سلیمان علیهم السلام پرداخته است. از آیه 41 تا 44 قصه حضرت ایوب علیهم السلام را و از آیه 45 تا 48 از پیامبرانی همچون حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، یسع و ذالکفل علیها السلام یاد کرده است. از آیه 49 تا 64 از بهشت و جهنم و برخی نعمت ها و عذاب های الهی در عالم دیگر سخن به میان آورده و سرانجام، در بخش پایانی سوره، قصه حضرت آدم علیهم السلام و شیطان و سوگند وی برای فریب بنی آدم آمده است. سوره ص به اتفاق نظر مفسران، مکی است. قرشی نزول آن را در سال های 5 و 6 بعثت حدس زده (قرشی، 1377، ج9، ص195)؛ اما ابن عاشور نزول آن را در سال آخر حیات حضرت ابوطالب علیهم السلام یعنی قریب حدود سال دهم بعثت تخمین زده است (ابن عاشور، بی تا، ج23، ص107)
پیش از مطالعه و بررسی غرض سوره ص از طریق تأمّل در روایات اسباب نزول و سیاق منسجم و یکپارچه سوره ص بجاست دیدگاه برخی از مفسرانی را که به بیان غرض و موضوع اصلی سوره ص پرداخته اند بررسی کنیم. شاید نخستین اظهار نظر در این باره از سید قطب باشد. وی می نویسد: این سوره همانند سایر سوره های مکی، به مسئله توحید و وحی به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و نیز حساب در آخرت پرداخته است. بیان قضیه توحید و وحی در بخش نخست سوره، نشان دهنده تعجب و غریب شمردن آن توسط سران مشرک مکه و مواجهه ناگهانی آنان با این دعوت پیامبر است؛ همچنان که نشان دهنده استهزا و رد و تکذیب مشرکان نسبت به تهدیدها و عذاب الهی هم هست (سید قطب، 1412ق، ج5، ص3005). روشن است که مسئله توحید و وحی بر بسیاری از سوره های قرآن، به ویژه سور مکی آن، حاکم است و این موضوع عام چندان نمی تواند موجب تمایز این دسته سوره ها از یکدیگر باشد. توضیحات بعدی سید قطب درباره بخش های دیگر سوره نیز رابطه روشن و قابل قبولی را از بخش های این سوره با یکدیگر و نیز با غرض و هدف اصلی سوره به دست نمی دهد (همان)
علّامه طباطبائی درباره غرض سوره می نویسد: در سوره، سخن بر محور منذر بودن پیامبر صلی الله علیه و آله با ذکر (قرآن) نازل شده از جانب خدا بر ایشان و دعوت به توحید و اخلاص در بندگی خدای تعالی دور می زند. ایشان نیز معارف سوره ص را در چهار بخش دیده است: در بخش نخست، سخن با یادکردی از سرسختی کافران و سر برتافتن از پی روی پیامبر صلی الله علیه و آله و ایمان به آن حضرت و بازداشتن مردم از ایمان و سخن باطل بر زبان راندن آغاز شده است. در بخش دوم سوره، با ذکر قصه هایی از پیامبران گذشته، پیامبر صلی الله علیه و آله را به صبر امر کرده است. در بخش سوم، عاقبت پرهیزگاران و طغیانگران را به تصویر کشیده است. در نهایت، در فصل چهارم به پیامبر صلی الله علیه و آله امر می کند انذار و دعوتش به توحید را به مردم ابلاغ و بیان کند که عاقبت پیروان شیطان آتش است (طباطبائی، 1417ق، ج17، ص181)
تفسیر نمونه نیز با بیان اینکه این سوره مکملى براى سوره صافات است و چارچوب مطالبش شباهت زیادى با چارچوب سوره صافات دارد و از این نظر که سوره مکى است، تمام ویژگی هاى این سورهها را در زمینه بحث از مبدأ و معاد و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دربر دارد، محتوای سوره را در پنج بخش گزارش کرده است. دیدگاه این تفسیر در سه بخش نخست، نزدیک به دیدگاه علّامه طباطبائی است، و بخش آخر را با تفصیل بیشتر و اندکی متفاوت بیان کرده است (مکارم شیرازی، 1374، ج19، ص204)
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله ساز وکارهای فقه اسلامی در احیا و تثبیت کرامت انسانی با pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ساز وکارهای فقه اسلامی در احیا و تثبیت کرامت انسانی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
1 توسعه تفکر توحیدی در سطح جوامع بشری
2 اقامه قسط و عدل در سطح جوامع بشری
3 صیانت از حرمت جان انسان ها
4 صیانت از حرمت مال انسان ها
5 صیانت از حرمت آبروی انسان ها
6 صیانت از کرامت انسانی حتی پس از مرگ
7 اولویت دادن به امور معنوی
8 ایجاد محیط پاک و معنوی در سطح جوامع بشری
9 تأمین نظم، امنیت، رفاه و آسایش شهروندان
نتیجه گیری
منابع
ابن حنبل، احمد، بی تا، مسند احمد، بیروت، دار صادر
أحسائی، ابن أبی جمهور، 1404ق، عوالی اللئالی، تحقیق مجتبى عراقی، قم، سیدالشهداء
الآبی، الفاضل، 1410ق، کشف الرموز، تحقیق علی پناه اشتهاردی و حسین یزدی، قم، مؤسسه نشر اسلامی
بحرانی، محقق یوسف، بی تا، الحدائق الناضره، تحقیق و تعلیق محمدتقی ایروانی، قم، مؤسسه نشر اسلامی
بیهقی، احمدبن حسین، بیتا، السنن الکبرى، بیروت، دارالفکر
جوادی آملی، عبدالله، 1378، ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء
حرانی، ابن شعبه، 1404ق، تحف العقول، تصحیح وتعلیق علی اکبر غفاری، چ دوم، قم، مؤسسه نشر اسلامی
حرعاملی، محمدبن حسن، بی تا، وسائل الشیعه، تحقیق وتصحیح محمد رازی و تعلیق ابی حسن شعرانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی
حصفکی، علاءالدین، 1415ق، الدر المختار، بیجا، دار الفکر
حلی، جعفربن حسن، 1409ق، شرائع الإسلام، تعلیق سیدصادق شیرازی، چ دوم، تهران، استقلال
حلی، حسن بن یوسف، 1410ق، إرشاد الأذهان، تحقیق فارس حسون، قم، مؤسسه نشر اسلامی
ـــــ ، 1417ق، تذکره الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت علیها السلام
ـــــ ، 1420ق، تحریر الأحکام، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام
حلی، یحیى بن سعید، 1386ق، نزهه الناظر فی الجمع بین الأشباه والنظائر، تحقیق سیداحمد حسینی و نورالدین واعظی، نجف، آداب
خراسانی، وحید، 1421ق، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقرالعلوم علیه السلام
ـــــ ، بی تا، منهاج الصالحین، بی جا، بی نا
خوئی، سیدابوالقاسم،1410ق، منهاج الصالحین، چ بیست و هشتم، بیجا، مدینه العلم
محقق سبزواری، محمدباقر، 1423ق، کفایه الاحکام، تحقیق مرتضى واعظی اراکی، قم، مؤسسه نشر اسلامی
سیوطی، جلال الدین، 1401ق، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر
صافی، لطف الله، بی تا، مجموعه الرسائل، بی جا، بی نا
صدر، سیدمحمدباقر، 1421ق، الاسلام یقود الحیاه، مدرسه اسلامیه، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر
طباطبایی، سیدعلی، 1414ق، ریاض المسائل، قم، مؤسسه نشر اسلامی
طباطبائی، سیدمحمدحسین، بیتا، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، مؤسسه نشر اسلامی
طوسی، محمدبن حسن، 1363، الاستبصار، تحقیق سیدحسن خرسان، چ چهارم، بیجا، دارالکتب الاسلامیه
ـــــ ، 1417ق، الخلاف، تحقیق سیدعلی خراسانی و دیگران، قم، مؤسسه نشر اسلامی
ـــــ ، بیتا، النهایه فی المجرد الفقه والفتاوی، بیروت، دار الاندلس
فهداوی، خالد سلیمان حمود، 2008م، الفقه السیاسی الاسلامی، دمشق، دار الوائل
قزوینی، محمدبن یزید، بی تا، سنن ابن ماجه، تحقیق محمدفؤاد عبدالباقی، بی جا، دار الفکر
کرکی، علی بن حسین، 1408ق، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آل البیت علیها السلام
کلینی، محمدبن یعقوب، 1365، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، چ چهارم، تهران، دار الکتب الإسلامیه
کوفی، ابن ابی شیبه، 1409ق، المصنف، تحقیق سعید محمد اللحام، بیجا، دار الفکر
گلپایگانی موسوی، سیدمحمدرضا، 1413ق، هدایه العباد، قم، دار القرآن الکریم
لنکرانی، فاضل، 1374، توضیح المسائل، چ هفتم، قم، مهر
متقی هندی، 1409ق، کنز العمال، تفسیر بکری حیانی، بیروت، مؤسسه الرساله
مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، چ سوم، بیروت، دارإحیاء التراث العربی
محمدی ری شهری، محمد، 1416ق، میزان الحکمه، بی جا، دارالحدیث
موسوی خمینی، سیدروح الله، 1390ق، تحریر الوسیله، چ دوم، قم، اسماعیلیان
ـــــ ،1410ق، المکاسب المحرمه، چ سوم، قم، اسماعیلیان
نجفی، محمدحسن ، 1362، جواهر الکلام، تحقیق عباس قوچانی، چ سوم، بیجا، دارالکتب الاسلامیه
نراقی، احمدبن محمدمهدی، 1415ق، مستند الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیها السلام
نوری طبرسی، میرزا حسین، 1409ق، مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، چ دوم، بیجا، مؤسسه آل البیت علیها السلام
هرچند همواره در مکاتب مختلف، دغدغه حفظ و ارتقای کرامت انسانی، مطرح بوده و هریک سازوکارهایی بدینمنظور ارائه دادهاند، اما فقه اسلامی در این زمینه، رویکردی متعالی داشته و بعضاً راهکارهایی بیبدیل ارائه داده است. این تحقیق، با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، برخی از سازوکارهای مهم و کلی فقه اسلامی برای تثبیت کرامت انسانی را ارائه نموده است. توسعه تفکر توحیدی در سطح جوامع بشری، اولویت دادن به امور معنوی، برخوردار کردن همه انسانها از محیط پاک و معنوی، صیانت از حرمت جان، مال و آبروی انسانها، اقامه قسط و عدل در میان همه ابنای بشر و تأمین نظم، امنیت، رفاه و آسایش شهروندان، ازجمله احکام متعالی اسلام میباشند که کرامت انسانی را به کاملترین شکل ممکن، به ارمغان میآورند. در این نوشتار، رابطه این دسته از احکام الهی با کرامت انسانی بهروشنی تبیین شده است
کلیدواژهها: فقه اسلامی، کرامت انسانی، جامعه بشری، سازوکارها
کرامت انسانی، ازجمله مفاهیم اساسی است که در متون و منابع اسلامی توجه ویژه ای به آن شده است. کرامت، گاهی ذاتی و خدادادی است که شرافت انسان نسبت به سایر موجودات را نشان می دهد. این نوع کرامت و شرافت، که خداوند متعال به انسان عطا فرموده است، برخی تکالیف و مسئولیت ها را متوجه انسان می سازد. نوع دیگر از کرامت، اکتسابی است که انسان با اعمال اختیاری خود می تواند آن را برای خود ایجاد کند. این نوع کرامت، که در عرصه جامعه و اعطای مسئولیت های اجتماعی ملاک قرار می گیرد، به گونه ای است که هرچه این کرامت ارتقا یابد، مسئولیت های بیشتری برعهده فرد گذاشته می شود
کرامت انسانی به این معنا، با احکام متعالی فقه اسلامی، رابطه دوسویه دارد؛ از یک سو، آموزه های فقهی به انسان ها یاری می رساند تا کرامت بالقوه خود را به فعلیت رسانند. بی شک همه احکام فقهی در اسلام نقشی برجسته در پیشبرد تحقق کرامت بالفعل انسان ها دارند. فقه با بایدها و نبایدها و راهکار و راهبردهای خود، مسیری را برای انسان هموار می سازد تا به کرامت انسانی خود دست یابد. درحقیقت، فقه اسلامی، نه تنها به شکل ایجابی، دربرگیرنده احکامی است که کرامت انسانی را نتیجه می دهد، بلکه به شکل سلبی نیز متضمن احکام برای کسانی وضع گردیده که در مسیر طی کرامت انسانی از قوه به فعل، دچار کژی و انحراف گردیده اند. پس فقه، نمی تواند در برابر کسانی که این قوه را به فعلیت رسانده اند و کسانی که توفیقی در این زمینه نداشته اند، رفتار یکسانی داشته باشد، بلکه با بهره گیری از برخی تشویق ها، ترغیب ها، حقوق، تکالیف و حتی تنبیهات، نسبت به این دو دسته از افراد، واکنش متناسب را از خود نشان دهد. افزون بر این، ازآنجاکه افراد در پیمودن مسیر قوه به فعل، دارای درجات مختلفی هستند، فقه باید برای نیل هریک از این دسته افراد به کمال مطلوب، تدبیر جداگانه ای متناسب با ظرفیت ها و توانمندی های آنان بیندیشد و برای هریک از این دسته افراد، با توجه به موقعیت خاصشان، برنامه ریزی کند
از سوی دیگر، میزان دستیابی افراد بشر به کرامت فعلی، در نحوه صدور احکام و موازین فقهی متوجه آنها تأثیرگذار خواهد بود. برای نمونه، آن کسانی که خود را به درجات بالای کرامت انسانی رسانده اند، از نظر موازین فقهی، به جایگاه والایی در جامعه دست می یابند و می توانند مقامات عالی دینی و سیاسی را احراز نمایند. شخص معصوم، که از حیث فضایل و کرامت، در اوج کرامت انسانی است، تنها مرجع مردم در امور دینی و دنیای آنهاست. ازاین رو، اطاعت از ایشان به عنوان امام یا نبی به طور مطلق واجب می باشد و سایر انسان ها موظفند بی چون و چرا، جان، مال و عرضشان را در اختیار ایشان قرار دهند: أطِیعُواْ اللّهَ وَأطِیعُواْ الرَّسُولَ واُوْلِی الأمْرِ مِنکُمْ (نساء: 59). اما در زمان غیبت که ما از حضور ملموس کسی که بدین مقام نائل است محرومیم، باید امر دین و دنیای خود را در اختیار فرد اصلحی قرار دهیم که نزدیکترین افراد به ایشانند؛ چرا که اساساً مقامات دینی و دنیوی براساس سلسله مراتب کرامت انسان ها به ایشان اعطا می گردد و بر همین اساس، حقوق و تکالیفی شکل می گیرد
بنابراین، با توجه عمیق به احکام شریعت اسلام، درخواهیم یافت که هرچه به مراتب نازل تر کرامت نزدیک تر شویم، حقوق کمتری نیز به افراد اختصاص می یابد. برای نمونه، در فقه اسلامی تأکید گردیده که هرچند فرد مسلمان فاسق، از برخی حقوق برخوردار است، اما به سبب تنزل مقام او در مسیر کرامت، شهادتش در قضاوت پذیرفته نیست (محقق سبزواری، 1423ق، ج 2، ص 745؛ طباطبایی، 1414ق، ج 13، ص 248). همچنین کفار اهل کتاب، ازآنجاکه در مسیر کرامت گام های بیشتری نسبت به کفار غیرکتابی برداشته اند، دارای حقوق بیشتری نسبت به آنان هستند. در فقه موارد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد به جهت اختلاف آنان در مسیر کرامت، احکام آنها نیز مختلف می شود. مثلاً بسیاری از فقها معتقدند: برخلاف سایر کفار، اهل کتاب پاک محسوب می گردند (لنکرانی، 1374، ص 22؛ خراسانی، 1421ق، ص 210)
بنابراین، ممکن است فردی از هیچ بخشی از این ظرفیت خویش برای به فعلیت رساندن آن قوه استفاده نکند و حتی در برابر آن موضع گیرد. در این صورت، همین انسانی که می توانست خلیفه خدا در زمین باشد و به درجات عالیه کرامت دست یابد، رتبه او از حیوانات و بهائم نیز کمتر می گردد: وَلَقَدْ ذَرَاْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لأ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أعْیُنٌ لأ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لأ یَسْمَعُونَ بِهَا اُوْلَـئِکَ کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ اُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (اعراف: 179). در این صورت، ازآنجاکه به آن درجه از تنزل رسیده است که هیچ کرامتی را کسب ننموده، بلکه در نقطه مقابل آن نیز قرار گرفته است، احکامی در مورد او به اجرا درمی آید که حتی بخشی از آن برای حیوان نیز روا دانسته نشده است. برای نمونه ، در روایات زیادی از زدن حیوانات نهی شده است (ری شهری، 1416ق، ج 1، ص 713)، اما ممکن است انسان به درجه ای تنزل یابد که زدن او برای حاکم اسلامی از باب ضرورت اجرای حدود الهی الزامی باشد (نجفی، 1362، ج 34، ص 20؛ الآبی، 1410ق، ج 2، ص 277)
بنابراین، نکته مهم در رابطه آموزه های فقهی و کرامت انسانی این است: به میزانی که حکمی فقهی معطل بماند و یا به شکل مناسب اجرا نگردد، می تواند منشأ آسیب به کرامت بشر باشد. درحقیقت، اسلام مدینه فاضله اسلامی ای را ترسیم نموده که نمی توان به آسانی به تمام زوایای آن پی برد. اما فهم این مقدار از آن برای بشر میسور است که این مدینه فاضله کلیه روابط انسان و حقوق او را شامل می شود و تمام حرکات و سکنات او را دربر می گیرد. این احکام وضعی و تکلیفی بر صیانت از حیات انسان و حریت و کرامت او و نیز حقوق بشر تأکید فراوان دارد و تأمین کننده مصالح واقعی اوست (خراسانی، بی تا، ج 1، ص 555)
ازاین رو، با توجه به نحوه تأثیر و تأثر فقه اسلامی و کرامت انسانی، این پرسش مطرح می شود که فقه اسلامی چگونه کرامت انسانی را تحقق و تثبیت می بخشد. به عبارت دیگر، فقه اسلامی چه سازوکارهایی در جهت تحقق و تثبیت کرامت انسانی ارائه داده است؟ این مقاله، تلاش دارد با بهره گیری از منابع اسلامی، به ویژه منابع فقهی، بخشی از احکام متعالی فقهی که زمینه ساز و تثبیت کننده کرامت انسانی اند، تشریح نماید. بدین منظور، سازوکارهای فقهی تثبیت کرامت انسانی را در موارد ذیل پی می گیریم
در صورتی که تفکر توحیدی، با تمام ابعاد آن، در جوامع بشری تحقق یابد، کرامت انسانی به نحو کامل آن نیز تحقق خواهد یافت؛ چراکه تفکر توحیدی توجهات را به سمت حاکمیت الهی سوق می دهد و حاکمیت های غیرخدایی و طاغوتی را نفی می کند و آنان را از زیر یوغ استبداد، استکبار، استعمار و استثمار رهایی می بخشد. براساس آیاتی همچون وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ اُمَّهٍ رَّسُولاً أنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ (نحل: 36) و وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأغْلألَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِم (اعراف: 157)، یکی از رسالت های انبیای الهی، برچیدن حاکمیت طاغوت و رهایی آنها از غل و زنجیرهایی است که طاغوتیان بر گردن مردم انداخته اند. آیه شریفه وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فاُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (نور: 55)، تصریح دارد که درنهایت، زمانی که دین حق، جایگزین دین های دیگر می گردد، حاکمیت طاغوت نیز برچیده خواهد شد. درنتیجه، مردم در پناه حاکمیت الهی، امنیت فراگیر را تجربه خواهند کرد
براساس این آیات، کرامت انسانی تنها در سایه سیر بندگی خداوند و حاکمیت او به دست می آید. ازاین رو، در فقه اسلامی احکام فراوانی وجود دارد تا انسان وارد این مسیر بندگی شود و یا از طریق بندگی خارج نشود. از این رو، در فقه اسلامی، آموزه جهاد، که هدف آن استقرار حاکمیت الهی است، در جهت تثبیت کرامت انسانی اهمیت می یابد (فهداوی، 2008م، ص 199). ازاین رو، صاحب تفسیر المیزان، احیای جهاد را با حیات انسان گره زده است
قتال چه به عنوان دفاع از مسلمین یا بیضه اسلام باشد و چه قتال ابتدایی باشد، درحقیقت، دفاع از حق حیات انسان است؛ چراکه در شرک به خدا، هلاک انسانیت و مرگ فطرت است و در قتال، که دفاع از حق انسانیت است، اعاده حیات و احیای انسانیت پس از مرگ آن است. و فرد زیرک خردمند از همین جا پی می برد که بایسته است اسلام دارای حکمی دفاعی برای تطهیر زمین از لوث مطلق شرک و خالص گرداندن ایمان برای خداوند متعال باشد (طباطبایی، بی تا، ج 2، ص 66)
همچنین احکامی که در خصوص کتب ضلال در منابع فقهی آمده است، و نشان می دهد که باید زمینه هرگونه انحراف از طریق آثار مکتوب و غیرمکتوب از بین رود، حاکی از همین امر است. برخی از این احکام عبارتند از: حکم به حرمت خرید و فروش کتب ضلال (طوسی، بیتا، ص365؛ حلی، 1386ق، ص 78)؛ نگه داری و نسخه برداری از این کتب، بدون درصدد پاسخ گویی بودن به آنها (حلی، 1409ق، ج 2، ص 264؛ حلی، 1410ق، ج1، ص 357)؛ تعلیم و تعلم این دسته از کتب (حلی، 1417ق، ج 12، ص 143)؛ اخذ اجرت برای تعلیم و تعلم آنها (همان)؛ و اخذ اجرت به منظور نسخه برداری از آنها (حلی، 1420ق، ج 2، ص 266). حتی حضرت امام ره، فروش کاغذ را در صورتی که فروشنده بداند خریدار آن را در تهیه کتب ضلال به کار می برد، حرام شمرده اند (موسوی خمینی، 1410ق، ج 1، ص 134). همچنین برخی از فقها وقف بر کتابت و نشر کتب ضلال (موسوی خمینی، 1390ق، ج 2، ص 71) و وصیت به نشر و نسخه برداری از کتب مذکور (گلپایگانی موسوی، 1413ق، ج2، ص 173) را به دلیل آنکه از مصادیق افعال حرام به شمار می آید، صحیح ندانسته اند
پس، براساس احکام شریعت مقدس اسلام، هرآنچه که موجب تضعیف باورهای صحیح اعتقادی مردم و تضعیف باور توحیدی آنان گردد، باید از جامعه اسلامی برچیده شود. به تعبیر یکی از فقهای شیعه
برای حفظ عقیده، اسلام تعالیم مهمی را آورد تا جامعه را از انحراف در عقائد و فساد فکری مصون دارد و سارقان عقیده نتوانند این ثروت انسانی نفیس بی نظیر را بربایند. یکی از این تعالیم و فرائض مهم، وجوب کشف بدعت ها و برائت جستن از اهل بدعت و ردّ شبهات آنان و تحریم انتشار عقائد فاسد ایشان و منع نشر کتب ضلال و وجوب ابطال باطل و اظهار حق می باشد و امثال این تکالیف به خاطر صیانت عقائد از انحراف و حمایت از مرزهای فکری و اعتقادی مسلمین است (صافی، بی تا، ج 1، ص 284)
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله تأمّلی در روششناسی فلسفه سیاسی با pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تأمّلی در روششناسی فلسفه سیاسی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
مفهومشناسی
الف) مفهوم روش و روششناسی
ب) مفهوم فلسفه سیاسی
روششناسی فلسفه سیاسی
روش ریاضی فیثاغورسیان
ب) روش دیالکتیک سقراطی
ج) روش منطقی ارسطو
د) روش شهودی
ر) روش برهانی
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
ابراهمیان، حسین، معرفتشناسی در عرفان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1378
ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، امیرکبیر، 1386
ــــ ، منطق ارسطو، ترجمه عبدالرحمن بدوی، بیروت، دارالقلم، 1980م
ــــ ، منطق ارسطو، ترجمه میرشمسالدین ادیبسلطانی، تهران، نگاه، 1378
اشتراوس، لئو، فلسفه سیاسی چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران، علمی و فرهنگی، 1373
افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 1380
آیتو، جان، فرهنگ ریشهشناسی انگلیسی، ترجمه حمید کاشانیان، معین، 1386
پارسانیا، حمید، «روششناسی و اندیشه یساسی»، علوم سیاسی، ش28، زمستان 1383
پزشکی، محمد، چیستی فلسفه سیاسی در حوزه تمدن اسلامی، قم، بوستان کتاب، 1382
دکارت، رنه، قواعد هدایت ذهن، ترجمه منوچهر صافی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1372
رضوانی، محسن، «درآمدی بر روششناسی فلسفه سیاسی»، پژوهش، سال اول، ش 1 ، بهار و تابستان 1388
سویفت، آدام، فلسفه سیاسی، ترجمه پویا موحد، تهران، چاپ شمشاد، 1385
شاله، فلیسین، شناخت روش علوم یا فلسفه علمی، ترجمه یحیی مهدوی، تهران، دانشگاه تهران، 1344
شیروانی، علی، دین عرفانی و عرفان دینی، قم، دارلفکر، 1377
صدرالدین شیرازی، محمد، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، احیاء الثرات العربی، 1360
طباطبائی، سیدمحمدحسین، رسائل سبعه، رساله «الترکیب» و رساله «التحلیل»، قم، بنیاد علمی استاد محمد حسین طباطبایی با همکاری نمایشگاه کتاب، 1362
ــــ ، نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامی، 1362
کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سیدجلالالدین مجتبوی، تهران، علمی فرهنگی، 1362
کاظمی، سیدعلیاصغر، روش و بینش در سیاست، تهران، موسسه چاپ و انتشارات امور خارجه، 1374
کرم، یوسف، تاریخ الفلسفه الیونانیه، لبنان، بیروت، بیتا
کوئینتن، آنتونی، فلسفه سیاسی، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، بین المللی المهدی، 1371
گمپرتس،تئودور، متفکران یونانی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 1375
لاریجانی، محمدجواد، رسالهایی در موضوع و روش فلسفه سیاسی، تهران، سروش، 1380
محمودی، سیدعلی، «روششناسی علم سیاست و فلسفه سیاسی»، فصلنامه سیاسی ـ اقتصادی، ش 154-153
مصباح، محمد تقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1378
ــــ ، در جستجوی عرفان اسلامی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388
ــــ ، «فلسفه سیاست؛ مفهومشناسی و روش شناسی»، معرفت سیاسی، ش 2، زمستان 1385
مظفر، محمدرضا، المنطق، قم، دارالتفسیر، 1377
ملکیان، مصطفی، تاریخ فلسفه غرب، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379
میلر، دیوید، فلسفه سیاسی، ترجمه بهمن دارالشفایی، تهران، نشر ماهی، 1387
نورانی، مصطفی، شناخت فلسفه و فلاسفه، قم، مکتب اهل بیت(ع)، 1378
همپتن، جین، فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، طرح نو،
روششناسی از جمله مباحثی است که در زمینههای گوناگون دانش بشری مطرح است و طبعاً در حوزههای پویا و چندبعدی مانند سیاست، به طور ویژه دارای اهمیت و کاربرد خواهد بود. یکی از مهمترین حوزهها در سیاست به دلیل اهمیت مسائل آن، فلسفه سیاسی است که از دیرباز به مثابه یکی از شاخههای اصلی معرفت سیاسی مطرح بوده است. از اینرو، مقاله حاضر به بررسی روششناسی فلسفه سیاسی میپردازد
در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده کردهایم. در فلسفه سیاسی از دیرباز روشهای متعددی به کار برده شده و یا دستکم چنین ادعا شده است؛ بنابراین، در این مقاله ضمن بیان آنها، به طرح و بررسی روش کارآمد در فلسفه سیاسی خواهیم پرداخت
کلیدواژهها: روش، روششناسی، فلسفه سیاسی، منطق ارسطویی، دیالکتیک، شهود، برهان
هر اثر پژوهشی، به ویژه در حوزه علوم انسانی و سیاسی، نیازمند یک چارچوب علمی در ساختار و رویکرد، و رهیافتی روشمند در متن و محتوای پژوهش است. نوشتهها و آثار فاقد این دو، هرچند مملو از دانش، تجربه و اطلاعات باشند، ارزش علمی ندارند؛ نه دانشی بر دانش موجود میافزایند و نه مشکلی را حل میکنند. از اینرو، محققان همواره بعد از انتخاب موضوع تحقیق، با روشها، چارچوبها و رهیافتهای متعددی برای انجام پژوهش مواجهاند که انتخاب یکی از آنها ضروری و در عین حال ممکن است کشل آفرین باشد؛ زیرا انتخاب روشهای گوناگون، غالباً به نتایج متفاوتی در تحقیق میانجامد. بنابراین، اگر روش انتخابی با ماهیت موضوع تحقیق متناسب نباشد، نتایج به دست آمده قابل توجه نخواهد بود. در واقع، روشها، مسیر درست اندیشیدن را به ما نشان میدهند. به همین دلیل، نوع روش انتخابی در تحقیقات اهمیت خاصی دارد؛ تا آنجا که دکارت در بیان اهمیت روش میگوید: ذهن نیکو داشتن کافی نیست، بلکه عمده مطلب آن است که ذهن را درست به کار ببرند. به عقیده او، بدون وقوف کامل به راه و روشی که باید اتخاذ شود، ذهن بیهوده سعی کرده است و خود را خسته میکند. او میگوید بهتر آن است که بدون روش، کسی اصلاً فکر جستوجوی حقیقتی را نکند؛ زیرا محقق است که تحقیقات و مطالعات بدون نظم و درهم و برهم نور طبیعی را مختل و ذهن را کور میسازد.1 به دلیل این اهمیت، روششناسی از جمله مباحثی است که در زمینههای گوناگون دانش بشری مطرح میباشد و طبعاً در حوزههای پویا و چندبعدی مثل سیاست اهمیت و کاربرد ویژهای دارد. یکی از مهمترین حوزهها در سیاست، به دلیل اهمیت مسائل آن، فلسفه سیاسی است که از دیرباز به مثابه یکی از شاخههای اصلی علم سیاست مطرح بوده است. به تبع اهمیت فلسفه سیاسی، بحث از روششناسی آن نیز جایگاه خاصی دارد؛ اما با وجود این، در این زمینه نوشتهها و مقالات قابل توجهی وجود ندارد؛ هرچند بحثهای مختصری در ضمن برخی از مباحث فلسفه سیاسی مطرح شده است؛ به طوری که در یکی از مقالهها با همین عنوان، کمترین حجم مقاله به این بحث اختصاص داده شده، و افزون بر این، در مواردی هم به لحاظ محتوا قابل مناقشه است. به همین دلیل، این نوشتار بر آن است تا ضمن تبیین مفهوم روششناسی و فلسفه سیاسی، به بررسی روشهایی بپردازد که در فلسفه سیاسی به کار گرفته شده یا حداقل چنین ادعایی در مورد آنها مطرح شده است، و در پایان روشی را که متناسب با ماهیت فلسفه سیاسی، و در این حوزه از سیاست کارآمد است، مورد تبیین و بررسی قرار دهد
روش از لغت «متد» از واژه یونانی «متا»2 به معنای «در طول» و «اودوس»3 یعنی «راه» گرفته شده است و مفهوم آن در «پیش گرفتن راهی» برای رسیدن به هدفی با نظم و توالی خاص است.4 رنه دکارت فرانسوی در چهارمین قاعده هدایت ذهن میگوید: «یافتن حقیقت به روش نیاز دارد.»5 مقصود او از روش، رعایت قواعد مشخص و سادهای است که اگر کسی آن را دنبال کند، هرگز امر خطا را حقیقی فرض نخواهد کرد
به عقیده کلود برنارد، فکر به مثابه بذر، و روش به منزله زمین است که شرایط رشد و نمو را فراهم میکند تا بذر بر حسب طبیعتش بارور شود. چهبسا روش بد باعث تیرگی و ضعف نبوغ فکر در امر اکتشاف علمی شود؛ در صورتی که روش نیکو آن را بسط و توسعه میدهد
روششناسی به تحلیل نظری یا تحلیل فلسفی روشهایی اشاره دارد که به شاخهای از دانش اختصاص دارد. روششناسی اشاره صرف به مجموعهای ساده از روشها نیست. روششناسی به مفروضات عقلانی و فلسفیای اشاره دارد که مبنای فهم خاصی را تشکیل میدهد. روششناسی در واقع به دنبال استخراج مبنای عقلی و فلسفی اصول و روشهاست. به همین دلیل، آثار دانشگاهی، اغلب شامل بخشی درباره روششناسی است. این بخش بیش از آنکه ترسیم خطوط کلی روشهای تحقیق باشد، باید دیدگاههای ماهیتشناسانه و معرفتشناسانه را توضیح دهد.7 از اینرو، روششناسی در علوم سیاسی، بیشتر بحثی معرفتشناختی است
پس روششناسی غیر از روش است. در واقع روش مسیری است که دانشمند در سلوک علمی خود طی میکند؛ اما روششناسی دانش دیگری است که به شناخت آن مسیر میپردازد. روش همواره در متن حرکت فکری و تلاشهای علمی یک دانشمند قرار دارد و روششناسی دانشی است که از نظر به آن شکل میگیرد. به همین دلیل، روششناسی همواره یک دانش و علم درجه دوم است
بررسی روشها از بعد فلسفی صرفاً جنبه تجویزی و دستوری ندارد. به عبارت دیگر، مأموریت فلسفهای که موردنظر ماست، این نیست که بیاموزد چه بکنید یا چه هدفی را برای شناخت یک پدیده دنبال کنید و برای رسیدن به آن هدف از چه مراحلی بگذرید؛ بلکه منظور بحث روش شناختی این است که دریابیم دانشمند، پژوهشگر و دانشجو از چه طریقی در قلمرو خود به تبیین پدیدهها میپردازد. البته طبیعی است که هر روش درجه و اعتبار خاص خود را دارد. در یک بررسی مقایسهای ما نیز گاهی صحت و اعتبار نتایج را داوری، و سودمندی و ارزش روشها را مطرح میکنیم؛ چه بسا در نهایت به تجویز اولویت و مفید بودن یک روش نسبت به دیگر روشها منجر شود8 و در مواردی هم ممکن است به انحصار یک روش منتهی شود
بنا بر آنچه بیان شد، در تفاوت روششناسی و روش تحقیق نیز میتوان گفت روش تحقیق مجموعهای از فنون و مهارتهایی است که از طریق آنها میتوان پدیدهها و موضوعها را در حوزههای مختلف علوم بررسی کرد؛ اما چیزی که در علوم از آن با عنوان روششناسی نام میبریم، بیش از آنکه شیوههای گوناگون برای تحقیق یا پژوهش باشد، بیانگر انواع رویکردها و نظرگاهها به پدیدههای سیاسی است. در واقع وقتی از طرح تحقیق، برنامهریزی تحقیق، فرآیند تحقیق، متغیرها، فرضیهها، تعریفهای مفهومی و عملیاتی، جمعآوری اطلاعات، اندازهگیری اطلاعات و; سخن میگوییم، درباره روش تحقیق سخن گفتهایم؛ ولی وقتی از رویکردهای عقلی، پوزیتویستی، هنجاری، نهادی، رفتارگرایی، فمینیستی، تجزیه تحلیل گفتمانی، انتخاب عقلایی و; سخن میگوییم، به بحث روششناسی پرداختهایم. عدم تمایز بین این دو ساحت موجب آشفتگیهای ذهنی و عملی خواهد شد
آسانترین راه تعریف فلسفه سیاسی آن است که بگوییم فلسفه سیاسی همان چیزی است که موضوع مشترک یک سلسله کتابهای مشهور مثل جمهور افلاطون، سیاست ارسطو، شهریار ماکیاولی، لویاتان هابز، رسالههای درباره حکومت مدنی لاک، قرارداد اجتماعی روسو، فلسفه حق هگل، رساله در باب آزادی استوارت میل و; است. به هر حال، این عنوانها یک گرایش عمده در تاریخ تفکر غرب، یعنی سنت گسترده تفکر جامع درباره سیاست را باز میکند؛ اما نگاهی به گذشته نشان میدهد تعداد اینگونه آثار به هیچوجه برای تعریف فلسفه سیاسی به منزله یک مشغله و تلاش فکری بالنده کافی نیست.9 در پرتو تفسیر مفهومی یا نظری فلسفه روشن میشود آثاری که سنت عظیم اندیشه سیاسی را فراهم آوردهاند، از نظر روششناسی بسیار مغشوش و ناخالصاند. آثار مزبور گرچه عموماً بسیار مهم و قابل توجهاند، تا حدود اندکی نمیتوان آنها را کار فلسفی به معنای دقیق کلمه به شمار آورد؛ زیرا این آثار افزون بر استدلالهای معمول، شامل یک نوع عنصر غیرفلسفی نیز هستند؛ یعنی گزارشهای واقعی یا توصیفی از نهادها و فعالیتهایی که در حیطه مباحث فلسفه سیاسی نمیگنجند؛ زیرا فلسفه سیاسی درباره جوامع سیاسی با جهتگیری خاصی بحث میکند؛ یعنی جوامع سیاسی چه هستند، کدام صورتهایشان توجیهپذیر است و باید چه باشند. فیلسوفان سیاسی سیاستهای روزمره دولتها را در کانون توجه قرار نمیدهند و علاقهشان در وهله نخست درک و فهم هیچ نهاد خاصی در دولتهای موجود نیست. وظیفه فلسفه سیاسی توصیف سطحی جوامع سیاسی خاصی نیست. در برابر، فیلسوفان سیاسی میخواهند در عمیقترین لایهها، شالودههای دولتها و توجیه اخلاقی آنها را درک کنند؛ یک جامعه چگونه باید باشد تا بتوان آن را جامعه سیاسی نامید؟ جوامع سیاسی چگونه به وجود آمدند؟ چرا این جوامع را باید از نظر اخلاقی مشروع دانست؟ ملاک و معیار ما برای تمییز جامعه سیاسی خوب از جامعه سیاسی بد چیست؟ مردم در این جوامع چگونه با هم پیوند پیدا میکنند؟ آیا واقعاً برای ما مهم است که چه نوع حکومتی داریم؟ آیا ما در این زمینه امکان انتخاب داریم یا تعیین نوع حکومت خارج از اختیار ماست؟ چرا ما به دولت یا فرمانروای سیاسی احتیاج داریم؟ اینها پرسشهایی است که ذهن فیلسوفان سیاسی را به خود مشغول ساخته است و پاسخ بدانها را نمیتوان با بررسی کارکردهای روزبهزور جوامع موجود فراهم آورد. بنابراین فیلسوفان سیاسی باید از سطح توصیف صرف فراتر روند و به تبیین تحلیلی مفهومی و نظریهپردازی اخلاقی بپردازند تا بتواند پاسخهای ممکن را صورتبندی کنند
بنابراین، فلسفه سیاسی ادعا میکند که حقیقتی را درباره سیاست و موضوعهایی که ذهن فیلسوف سیاسی را مشغول میسازد، آشکار خواهد کرد؛ حقیقتی که متفاوت از عقاید ما در زندگی روزمرهمان است. نمایانترین صورت طرح این ادعا، تمثیل غار در کتاب جمهور افلاطون است که غالباً پدر فلسفه سیاسی خوانده میشود. افلاطون افراد عادی را به زندانیهایی تشبیه میکند که در غاری به زنجیر کشیده شدهاند؛ به گونهای که فقط میتوانند سایههای اشیا را به روی پردهای که روبهرویشان است ببینند. افلاطون میگوید آنها میپندارند تنها چیزهای واقعی همین سایههاست. حال فرض کنید یکی از زندانیان رها شود و وارد روشنایی خیرهکننده شود. اندکاندک او چیزهای واقعی را در جهان میبیند و میفهمد هرچه پیش از این دیده، سایهای بیش نبوده است، اما اگر او به غار برگردد و سعی کند همراهانش را قانع کند که در اشتباه هستند، بعید است آنها حرف او را باور کنند. به نظر افلاطون، وضعیت یک فیلسوف نیز چنین است. فیلسوف شناختی اصیل دارد؛ در حالی که اطرافیان او عقاید ناصحیحی دارند؛ اما چون راه رسیدن به شناخت فلسفی طولانی و دشوار است، تعداد کمی حاضر به پیمودن این راه هستند
پس فیلسوف سیاسی را باید جستوجوگر حقیقت نامید12و فلسفه سیاسی را کوششی برای نشاندن معرفت به ماهیت امور سیاسی به جای گمان درباره آنها.13 اما باید توجه داشت که فیلسوفان سیاسی تنها به یافتن حقیقت قناعت نمیکند، بلکه از آن عبور کرده، طرحی برای ساماندهی امور سیاسی جامعه ارائه میدهند. به همین دلیل، افلاطون در کنار کتاب مرد سیاسی و جمهور، کتاب دیگری به نام قوانین مینویسد تا نشان دهد فیلسوف سیاسی باید در عین کشف حقیقت امور سیاسی، آن را با سرنوشت جامعه سیاسی درهمآمیزد و به دنبال سامان آن باشد و پیوندی بین آرمانهایش و واقعیتها برقرار سازد. اگر این نکته در خصوص فلسفه سیاسی مورد غفلت قرار گیرد، در آن صورت به مرور زمان فلسفه سیاسی پویایی و کارآمدی خود را از دست داده، به یک تفنن علمی و دانشگاهی تبدیل خواهد شد
پس از روشن شدن ماهیت فلسفه سیاسی، توجه به چند نکته درباره آن ضروری است
نیاز به فلسفه سیاسی به زمان و مکان خاصی محدود نمیشود؛ بلکه برای پاسخ به پرسشهای بنیادین درباره سیاست، فلسفه سیاسی ضرورتی انکارناپذیر است؛ به ویژه در زمانهایی که با مسائل جدیدی مواجه میشویم که نمیتوانیم با فهم رایج روز آنها را حل کنیم. در چنین مواقعی باید با کاوشی ژرفتر، و به بنیان باور سیاسیمان برسیم؛ در این صورت به فلسفه سیاسی خواهیم رسید
حقیقتی که فلسفه سیاسی عرضه میکند، مدعی است با تغییر جامعه و حکومت تغییر نمیکند. اینکه در طول تاریخ پاسخهای متعددی به پرسشهای بنیادین فلسفه سیاسی داده شده است، به معنای نفی جهانشمولی آنها نیست؛ زیرا منشأ این تفاوتها نوع رویکردها به مباحث است. بنابراین، این تفاوتها بدین معنا نیست که اگر افلاطون یک فیلسوف سیاسی قرن بیستمی بود، پاسخهای دیگری متناسب با شرایط قرن بیستم میداد. البته، میپذیریم که متناسب با شرایط خاص پرسشهای جدیدی میتوان در دستور کار فیلسوف سیاسی و فلسفه سیاسی قرار داد؛ اما این به معنای سیّال بودن فلسفه سیاسی و تأثیر آن از اوضاع و شرایط اجتماعی نیست. اینکه مدل حکومت به چه شکلی باید باشد، از منظر فلسفه سیاسی با تغییر شرایط، پاسخها متفاوت نمیشود؛ اما فیلسوفان سیاسی میتوانند در یک زمان و یا در طول تاریخ پاسخهای متعددی به آن بدهند.15 البته باید توجه داشته باشیم که این به معنای بهرهمندی همه آنها از حقیقت به یک اندازه نیست
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.