پروژه دانشجویی تحقیق بررسی موانع گرایش دانشجویان روانشناسی و مشاوره به رویکرد اسلامی پژوهش کیفی با pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی موانع گرایش دانشجویان روانشناسی و مشاوره به رویکرد اسلامی پژوهش کیفی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدّمه
روش بررسی
یافتهها
عوامل درونفردی
1 بیرغبتی کلی دانشجویان، به طرح مسائل جدید
2 آشنا نبودن با اصول و مفاهیم رویکرد اسلامی
3 تردید در خصوص توانایی در کسب مهارتهای لازم برای این رویکرد
4 تردید درباره کارایی این رویکرد در عمل
عوامل برونفردی
1 کمبود منابع مناسب آموزشی و پژوهشی
2 نبود چهارچوب نظری و کاربردی
3 نبود دورههای جامع آموزشی در دانشگاه
4 نبود کلینیکها و مراکز مشاوره با رویکرد اسلامی برای کارورزی
5 کمبود یافتههای تجربی که تأییدکننده کارآمدی رویکرد اسلامی در عمل باشند
6 اطلاعرسانی نکردن مناسب درباره برنامهریزیها و اهداف
7 عدم حمایت کافی اساتید و مسئولان از پژوهش در حوزه روانشناسی و مشاوره با رویکرد اسلامی
بحث و نتیجهگیری
منابع
آذربایجانی، مسعود، موسوی اصل، سیدمهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی ( سمت)، چ دوم، 1387
اسپیلکا، برنارد و همکاران، روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی، ترجمه محمد دهقانی، تهران، رشد، 1390
باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران، 1389
پروچاسکا، جیمز، و دیگران، نظریههای روان درمانی، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، رشد، 1387
غروی، سیدمحمد، بحثی پیرامون «روانشناسی اسلامی»، معرفت، ش 50، 1380، ص 13-6
قدس، علی اصغر و همکاران، « معنای رضایت بیماران از پرستاران: یک تحقیق کیفی»، مجله اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره چهارم، 1389، ش 1، ص 61-47
کری، جرالد، نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، 1389
کریپندورف، کلوس، تحلیل محتوا: مبانی روششناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران، نی، 1390
شکیبا، عباس و همکاران، « بررسی ساختار عاملی تاییدی و ویژگیهای روانسنجی مقیاس فرد-گرایی و جمع- گرایی اوکلند (AICS)»، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، ش 3، 1390، ص 30-20
Ansari, Zafar. Afaq. (1992). Qur’anic Concept of Human Psyche. International Institute of Islamic Culture: Lahore
Husain, Akbar. (2006). Islamic Psychology: Emergence of a New Field. Published by Global Vision Publishing House: New Delhi
Husain, M. G. (1996). Psychology and Society in Islamic Perspective. Institute of Objective Studies: New Delhi
Passmore, N. L. (2003). Religious issues in counselling: Are Australian psychologists “dragging the chain”. Australian Psychologist, 38, p: 183-
Vahab, A. A. (2002). An Introduction of Islamic Psychology. Institute of Objective Studies: New Delhi. Second print
Study the barriers to applying the Islamic approach within students of psychology and counseling: A qualitative research
پژوهش حاضر درصدد کشف و تبیین آسیبهایی است که مانع گرایش دانشجویان روانشناسی و مشاوره، به رویکرد اسلامی میشوند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، با سی دانشجو و پنج استاد مربوط به رشتههای مشاوره و روانشناسی دانشگاه اصفهان که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از نرمافزار QSR NVivo استفاده شد. نتیجه تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای مشارکتکنندگان، دو مضمون کلی و یازده طبقه است که عبارت است از: 1 عوامل درونفردی، شامل چهار طبقه، مانند بیرغبتی کلی دانشجویان به طرح مسائل جدید، 2 عوامل برونفردی، شامل هفت طبقه، مانند کمبود منابع آموزشی و پژوهشی بودند.
بدیهی است شناخت موانعی که گرایش دانشجویان روانشناسی و مشاوره را به کاربرد رویکرد اسلامی کند میکنند، میتواند به تدوین راهکارهای مناسب برای ترغیب هرچه بیشتر دانشجویان به رویکرد اسلامی کمک کند.
کلیدواژهها: روانشناسی، مشاوره، دانشجویان، رویکرد اسلامی، پژوهش کیفی، NVivo.
در کشورهای شرقی، آموزش و پژوهش در زمینه روانشناسی، بدون توجه به نظامهای دانش بومی یا چارچوب اجتماعی و فرهنگی موجود، تحت سیطره نظریهها و مدلهای نشئتگرفته از کشورهای توسعهیافته غربی است. قرآن کریم منبع عظیمی از تحلیلهای مرتبط با فرایندهای روانی دخیل در ارتباط میان جسم، ذهن و روح؛ روششناسی چگونگی مطالعه ادراک، عواطف، انگیزش، تعلیم فضیلتهای اخلاقی، شناخت ارزشها، شکلگیری گرایشها و شخصیت فرد، واکاوی خویشتن آدمی، تأثیر انجام اعمال مذهبی، آرامشبخشی1، راهنمایی و مشاوره، سلامت معنوی و; را در اختیار بشر قرار میدهد، از اینرو طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با زندگی او را دربر میگیرد.2 قرآن کریم تحلیل نظاممندی از واقعیت ارائه میدهد که از سطح فردی تا اجتماعی و روحی انسان را دربر میگیرد.3 روشهای شناخت خود و دیگران، اهداف زندگی، سبک زندگی سالم، فرایندهای اجتماعی، شیوههای فرزندپروری، مدیریت محیط زندگی و انواع پاداش و تنبیه، از جمله مهمترین مقولههایی میباشد که در قرآن کریم بدان پرداخته شده است.4 متفکران مسلمان توانستهاند بر اساس تعالیم و اصول قرآنی، مفاهیم روانی- معنوی متعددی را در زمینه رفتار انسان تعریف کنند و رویکرد آنان در این زمینه از نوع دینی بوده است. دین اسلام تداعیگر شکلگیری متافیزیک دینی است که در قالب آن، شخصیت آدمی از طریق دین توانمند میشود.5 همچنین متفکران مسلمان توانستهاند روشهای درمانی تدوین کنند که در اصل بر اساس باورها و عملکردهای دینی پایهریزی شدهاند. رواندرمانی و مشاوره اسلامی نیز باید در چارچوب عملی مبتنی بر اصول هدایتی و سنت مسلمانان شکل گیرد
از دیدگاه اسلام، دستیابی به روانشناسی جامع، تنها در صورت پذیرش مفروضات کاملاً متفاوتی امکانپذیر خواهد بود. به منظور بررسی جنبههای مختلف رفتار و تجربیات آدمی تدوین مدلهای نظری، ضروری به نظر میرسد.6 قرآن برای مسلمانان، قابل اعتمادترین منبع دانش است که اصل وحدت وجود و توحید از آن ناشی میشود. خداوند بزرگ، ما را آفریده و شناخت مطلق و کاملی از ما دارد. بنابراین، روانشناسان مسلمان باید درصدد تدوین روانشناسی نوینی باشند که همان روانشناسی اسلامی مبتنی بر قرآن است. باید بین مفهوم روانشناسی با رویکرد اسلامی، و مفهوم روانشناسی دین که غالباً از محافل غربی و خصوصاً امریکا نشئت گرفته، تمایز قائل شد. روانشناسی دین که رشتهای فرعی از روانشناسی بوده و مورد قبول همگان است، به منزله مبنایی برای ارائه تفسیر از پدیدارهای دینی در نظر گرفته شده و با توجه به تمامیت دین، به یک معنا تقلیل گرایانه است7 روانشناسی اسلامی به جای اینکه صرفاً رویکردی آموزشی، پژوهشی و درمانی باشد، نوعی نگاه جامع و فلسفه زندگی است. به بیان دیگر، روانشناس مسلمان، اصول کلی مطرحشده در شرع مقدس اسلام و قرآن کریم را در تمامی ابعاد فعالیتهای پژوهشی و درمانی خود به کار میگیرد؛ اصولی که پیش از همه، باید در زندگی شخصی خود او نمود یافته باشد. اما روانشناسی دین، بر پایه همان اصول روانشناسی تجربهگرای غرب است که منحصراً به بررسی کارکردهای دین در بافت اجتماعی و در سطح روان انسانها میپردازد. منبع اصلی روانشناسی دین بیش از هر چیز روانشناسی شخصیت و روانشناسی اجتماعی بوده است؛ و روانشناسی دین را یکی از شاخههای روانشناسی اجتماعی شمردهاند.8 روانشناسی دین ـ آنگونه که در محافل غربی بنا شده است ـ مبتنی بر فلسفه تجربهگرایی است؛ فلسفهای که واقعیت را تنها به مفاهیم قابل مشاهده و اندازهگیری محدود میکند. برای پژوهشگران حوزه روانشناسی دین، مهم نیست که چه چیزی دینی است و چه چیزی خیر، بلکه مهم این است که در عمل از چه چیزی برای ارزیابی دین استفاده میکنند
در مقابل، در روانشناسی دینی، که شاخهای از علم دینی است، باورهای مذهبی به منزله اصل و منبع قرار گرفته و روانشناسی در چارچوب آن سنت ایمانی جستجو میشود
با توجه به آنچه ذکر شد، روانشناسی با رویکرد اسلامی را میتوان مطالعه علمی رفتار دانست که با فرهنگ و جهانبینی اسلامی متناسب باشد.11 سیطره همه جانبه روانشناسی مرسوم، که پایههای شکلگیری آن بر اساس فرهنگ فردگرا، عملگرا و تجربهگرای مردمان غرب است، و تعمیم نامناسب آن به جوامع جمعگرا همچون ایران، موجب ناکارآمد شدن رویکردهای جاری روان شناسی و مشاوره گردیده است.12 بهکارگیری نظریهها و تکنیکهایی مبتنی بر فردگرایی (که برای فرهنگهای غربی ابداع شده)، بر مراجعان ایرانی (که در بافت فرهنگی و معنوی متفاوتی رشد و پرورش یافتهاند)، میتواند موجب وخیمتر کردن مشکل شود. برای مثال، توصیه به مراجعی که با خانواده خود مشکل دارد، به ابراز صریح و مستقیم احساسات خود به اعضای خانواده، ممکن است موجب افزایش تنشهای درون خانوادگی شود، چراکه رفتارهای فرد در جامعه جمعگرای ایران، جدای از کلیت خانواده نیست. اگر فرضهای ارزشی مشاوران و مراجعان از لحاظ فرهنگی تفاوت داشته باشد، مشاورههایی پدید خواهد آمد که از لحاظ فرهنگی سودار بوده و به بیمصرف ماندن خدمات سلامت روان منجر میشود
اصول موضوعه علوم انسانی بر خلاف علوم پایه، اصولی مطلقاً جهانشمول نیستند، چراکه با روان بسیار پیچیده انسان سروکار دارند؛ موجودی که زندگی و هویتی کاملاً مستقل و فردی نداشته و تحت تأثیر بافتهای خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی است. از منظر قرآن نیز انسان صرفاً به منزله «فرد»، فردی بریده و مجزا توصیف نشده، بلکه رابطه او با جمع و امتی که در آن زندگی میکند، به منزله وجهی اساسی از هویت او در نظر گرفته شده است.14 بر این اساس، مفاهیم و اصول روانشناسی و مشاوره نیز همانند سایر علوم انسانی باید بر پایه خصوصیات فرهنگی و اجتماعی افراد هر جامعه بنا شود و رویکرد در حال گسترش فرهنگی15 به مشاوره و روانشناسی در تمام دنیا، شاهدی بر این مدعاست. مشاوره و رواندرمانی حساس به فرهنگ، بر این فرض استوار است که نظریه شخصیت واحد و همگانی وجود ندارد. فرهنگ و رشد فرد، عوامل تعیینکننده مهم شخصیت هستند. هر فرهنگی، هنجارها، رویدادها و تجربههای جداگانهای را دربر دارد که فرد و گروه را شکل میدهند.16 بنابراین، دانشجویان چنین رشتههایی که پیشگامان آتی حوزه پژوهش و درمان هستند، باید هنگام تحصیل و کسب تجربه، با دیدی انتقادی به اصول غربی علوم انسانی نگریسته و شاخصهای فرهنگی، اجتماعی و دینی جامعه خود را مدنظر قرار دهند
با این حال، سیطره نظریههای غربی بر نگرش و دانستههای دانشجویان جامعه ما، به وضوح، مشاهده میشود. حل این معضل، نیازمند پژوهشهای عمیق و گسترده در این حیطه است، حتی در کشورهای مسیحی، احساس نیاز به بازنگری مفاهیم و نظریههایی اصیل روانشناسی که پیوستگی روان انسان با خدا و دین را نادیده گرفتهاند، در حال فزونی است و بدین منظور، تحقیقات وسیعی در حال انجام است که خواهان شناسایی علل عدم گرایش دانشجویان رشتههای علوم انسانی، به اصول و مفاهیم آیین مسیحیت هستند. برای مثال، پاسمور17 در پژوهش خود، نظریههای دانشجویان رشتههای روانشناسی و مشاوره در کشور استرالیا را تحلیل کرده و بیان داشته که علل و عوامل بسیاری زیاد ممکن است باعث عدم گرایش دانشجویان رشتههای روانشناسی و مشاوره به کاربست رویکرد دینی در فعالیتهای پژوهشی و درمانی شوند که از آن جمله به موارد زیر اشاره کرده است
1 عدم تمایل دانشجویان به تأثیر ارزشهای دینی و گرایشهای مذهبی بر مراجع، حین فرایند مشاوره و درمان؛
2 کافی نبودن منابع آموزشی و اطلاعاتی مناسب، مانند کتاب، پژوهشها و دورههای آموزشی و درمانی؛
3 وجود فاصله بین نظریههای دینی در سطح تئوری با فعالیتهای بالینی و عملی به سبب کمبود پژوهشهای مناسب
با توجه به مطالبی که گفته شد، پژوهش حاضر قصد دارد با بررسی دیدگاههای دانشجویان و اساتید رشتههای روانشناسی و مشاوره از طریق انجام مصاحبه نیمهساختاری و تحلیل کیفی18 آنها، آسیبها و موانعی را که مانع از کاربست رویکرد اسلامی توسط آنها میشود، کشف و تبیین کند
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته با pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
مفاهیم کلیدی
دین
دولت دینی
مدرنیته
راهبرد
پیشرفت
راهبردهای نوع پیشرفت
راهبرد اول: ارتباط وثیق مردم و دولت
بررسی موضوع در مدرنتیه
راهبرد دوم: بهبود مادی در کنار امور معنوی
دیدگاه عبرتآمیز مدرنیته:
راهبرد سوم: توجه به نو شدن
ساز و کار؛ توجه اکید به مجتهدان
دیدگاه عبرتآموز مدرنیته
راهبردچهارم: انسانشناسی دقیق
توجه به رتبه بندی نیاز در صورت تعارض
دیدگاه مدرنیته
خودکامگی
منابع
ـ آرمسترانگ، مایکل، مدیریت منابع استراتژیک منابع انسانی، سیدمحمد اعرابی، داود ایزدی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی،1384
ـ احمدی، بابک، مدرنیته و اندیشه انتقادی، تهران، مرکز،1374
ـ امام خمینی(ره)، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1370
ـ بنیهاشمی خمینی، سیدمحمد حسن، توضیح المسایل مراجع عظام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378
ـ تودارو، مایکل، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجامی، تهران، انتشارات برنامه و بودجه (1)، 1366
ـ جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، قم، اسراء، 1379
ـ جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، قم، اسرا، 1381
ـ حرّ عاملی، محمدحسن، وسایل الشیعه، قم، آل البیت(ع) ، 1409 ق
ـ الحلوانی، حسینبن علی، نزهه الناظر وتنبیه الخاطر، قم المقدسه، نشر مدرسه الامام المهدی، 1408ق
ـ دیدار با اعضای هیأت دولت 1386/07/
ـ رودیگز، کریس، مدرنیسم، ترجمه کامران سپهران، تهران، شیرازه، 1380
ـ ژاکس، ولفگانگ، نگاهی نو به مفاهیم توسعه، ترجمه فرید فرهی و وحید بزرگی، تهران، نشر مرکز، 1374
ـ ژیلسون، اتین، روح فلسفه قرون وسطی، ترجمه ع، داوری، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1370
ـ صدوق، محمدبن علی، من لا یحضرهالفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1413ق
ـ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، قم، النشر الاسلامی، 1417 ق
ـ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج1، تهران، صدرا، 1373
ـ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، 1376
ـ پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره نقش زمان و مکان در اجتهاد 1374/12/
ـ پیام نوروزی مقام معظم رهبری 1/1/ 1387
ـ پیام نوروزی مقام معظم رهبری 1/1/ 1388
ـ سخنان رهبری در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت 1385/07/
ـ مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیأت دولت،1384/05/
ـ مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس، 29/3/79
ـ موسایی، میثم، دین و فرهنگ توسعه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1374
ـ نوذری، حسینعلی، مدرنیته و مدرنیسم، تهران، نقش جهان، 1379
ـ واترز، مالکوم، جامعه سنتی و جامعه مدرن، ترجمه منصور انصاری، تهران، نقش جهان، 1381
ـ وکیل امیر ساعد، پوریا عسکری، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1383
ـ ولایتی، علی اکبر، فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، نشر معارف، 1387
-Edwards, Paul, The encyclopedia of philosophy, v4, p78, Routledge, London,
-Safre, Jacob E, The new encyclopedia pitannica, v5, p , London,
-William E.Connolly, Political Theory & Modernity, Basil Blackwell.1988, P1-
دولت دینی، به عنوان نماد عملی مکتب اسلام, برای دستیابی به مقوله پیشرفت و توسعه، به راهبردهایی نیازمند است؛ پیشرفتی که میتواند نظام جمهوری اسلامی را به سوی کمال مادی و انسانی خود حرکت دهد.در کنار هر راهبرد، برای نیل به شاخصه لازم برای ارزیابی بهتر، لازم است به دوره مدرنیته، به عنوان تجربه عینی توسعه در جهان غرب اشاره شود. راهبردها در نگاه کلی، به چهار راهبرد تقسیم شده است که هر یک میتواند به راهبردهای کوچکتر نیز تقسیم گردد؛ ارتباط دولت و مردم به عنوان عوامل تحقق توسعه و پیشرفت؛ لزوم نگاه ارزشی به پیشرفت مزبور؛ مقوله زمان که نقشی بی بدیل در رسیدن به پیشرفت ایفا میکند؛ شناخت انسان و نیازها و تدبیرهای لازم در این باره به عنوان اصلیترین چالش پیشرفت دینی و غربی مطرح است
کلیدواژهها: دین، دولت دینی، مدرنیته، راهبرد، پیشرفت
مکتب سیاسی اسلام در حال حاضر، مکتبی نوپا، اما مستحکم و صاحب اثر در دنیای معاصر به شمار میرود، که میتواند برای تمامی اندیشمندان سیاسی، امری قابل توجه به شمار آید. بنا به نظر اندیشمندان، نظامی که از این مکتب برخاسته است، توانست توطئهها و موانع بسیاری که از سوی قریب به اتفاق قدرتهای بلامنازع جهان، به وجودآمده است را پشت سر گذارد؛ توطئههای نرم و سختی که هر یک برای خرابی و ویرانی نظامی به مراتب متمکنتر و ثروتمندتر، کافی بود، اما باوجود همه مخالفتها، نظام جمهوری اسلامی توانست به وجود بیاید، سی سال ادامه یابد و بر قدرتش روز به روز افزوده شود. همین امر، دقت بیشتر و کنجکاوی بسیاری از صاحبنظران سیاسی جهان را برانگیخته است، تا مبانی فکری و ارزشی این پدیده قرن را مورد بازکاوی قرار دهند
از سوی دیگر، ما با مکتب مدرنیسم رو به رو هستیم که بعد از سالهای طولانی که از پیدایش و شکلگیری آن میگذرد، هنوز دنیای غرب را بدون اغراق، میتوان دنیای مدرن قلمداد نمود. این پدیده بر اثر عوامل و دلایل بسیاری در غرب به وجود آمد و سپس در فرآیندی فزاینده و رو به رشد، در بخشهای بسیاری از زندگی بشری نفوذ نمود و آثار و پیآمدهای بسیاری در زندگی بشر برجای گذاشت. آثار، به حدی است که اندیشمندان و صاحبنظران وقتی از مکتب مزبور صحبت میکنند، از ادبیاتی استفاده میکنند که گویی، نوعی عینیت میان غرب و مدرنیسم وجود دارد و این دو، چنان به هم گره خوردهاند که لازم و ملزوم یکدیگر شدهاند
آنچه بسیار مهم است و محور این نوشتار به شمار میآید، آن است که مکتب اسلام و مدرنیته در بعد سیاسی چه ارتباطی با هم دارند و چه نقاطی آنها را از یکدیگر متمایز میسازد. از سوی دیگر، وجوه عبرتآموزی که در مدرنیته وجود دارد، میتواند تجربههای مفید و قابل توجهی را برای ما و به ویژه برای دولتمردان به وجود آورد. ما میتوانیم فراز و فرودهای این نظریه را برای تصمیم گیریهای خود در عرصه اجتماعی و سیاسی، مورد توجه و امعان نظر قرار دهیم و با مقایسه این دو مکتب، گامی برای نظریهپردازی دقیقتر مبانی نظری سیاسی اسلام و دولت دینی برداریم
در این نوشتار، به چهار راهبرد در زمینه پیشرفت دولت دینی اشاره شده است. راهبردها، برخاسته از مبانی مورد توجه اسلام در امور سیاسی و اجتماعی است که سعی شده مهمترین آنها مورد توجه و اشاره قرار گیرد. همچنین در کنار آنها به دیدگاههای مدرنیته نیز اشاره شده، تا بتوان با دقت بر آنها، به شاخصههای دقیقتری برای ارزیابی بهتر و رساتر دست یابیم
در این قسمت، برخی واژهها در دو مقوله دولت و مدرنیسم بررسی میشود
از جمله تعاریفی که درباره دین ارائه شده و در زمینه مورد بحث میتوان دولت را برخاسته و مرتبط با آن تلقی نمود، عبارتاند از
1 دین، قانون زندگی و راهی است که انسان باید برای رسیدن به سعادت بپیماید و هدف نهایی انسان، همان رسیدن به سعادت است
2 دین، مجموعهای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسانها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است
دولت دینی در نوشتار حاضر، به نظامی سیاسی و اجتماعی اطلاق میشود که برگرفته از مبانی اسلام است. تعریفهای دیگر مانند اینکه که دولت دینی را نهادی ارزیابی کنیم که میخواهد اسلام را در عرصههای خود پیاده کند یا به نظرات آن گوش فرا دهد یا;.، همگی نوعی دوگانگی غیرقابل توجیه را معرفی میسازد که این دوگانگی بارها توسط اندیشمندان اسلامی، مورد تخطئه قرار گرفته است. ما باید دولتی را مورد نظر قرار دهیم که اسلام را حقیقت وجودیِ خود در تأسیس و سیاستگذاری و ; بداند و به گونهای یکپارچه، قابل انفکاک از آن نباشد
واژه «مدرنیسم» و در پی آن «مدرنیته» به انحای گوناگون تعریف شده است. این تعریفها و بیانها بسیار زیاد و متفاوت است،گونهای که کمتر کسانی را میتوان یافت که در این رابطه، تعریف کاملاً یکسانی داشته باشند. برای کمی مجال، از آوردن خودِ تعاریف چشمپوشی میشود و تنها به شاخصهها و مسائل محورییای که از مدرنیته میتوان استحصال نمود (با اشاره به تعریف فیلسوف مربوطه) اشاره میشود: تعدد تعاریف، ما را به تلقیهای متعددی میرساند که شاید بتوان آنها را به طور مجموعی نگریست و به امور شاخص آن دسترسی یافت
مدرنیسم بیش از همه، یک مکتب هنری و فکری پیشرو بوده که به تدریج دنبالههای آن به مسائل فلسفی و نوع نگرش انسان به زندگی و جامعه کشیده شده است
در این مکتب، بیش از همه به جدا شدن و فراغت از جهان بینی گذشته با کمک عقل ابزاری مستقل اشاره میشود که بر اساس امور نو، امروزی و کنونی، امور سنتی گذشته از جامعه کنار گذاشته میشود
راهبرد یا استراتژی، به طرح عملیاتی دراز مدتی گفته میشود که به منظور دستیابی به یک هدف مشخص، طراحی شده باشد
راهبرد ــ در اکثر مواردـ به معنای سنجیدن وضع خود و حریف و اتخاذ نقشهای برای مواجهه با او در مناسبترین زمان ممکن میباشد. این واژه گستره وسیعی در حوزههای سیاست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ دارد. به همین خاطر، ارائه تعریفی واحد از آن دشوار است
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله داستان با pdf دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله داستان با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
مقدمه
آغاز راه نویسندگی
داستان چیست؟
کار کرد های داستان و قصه برای کودک
1-زبان آموزی
2-انتقال ارزشها:اصلاح رفتار
3-تعامل اجتماعی
4-پرورش قدرت تخیل
5-پیوند فرهنگی
سن مناسب برای شنیدن داستان
ویژگی یک داستان خوب
1-اختصار
2-ابتکار و خلاقیت
4-تازگی در پرداخت
چرا و چطور بنویسیم؟
ویژگیهای یک قصه خوب کدامند؟
1) – خدا محوری
2) – عبرت انگیزی
3) – کشش ، جذابیت وگیرایی
4) – طبیعی و منطقی و قابل قبول بودن روال داستان
5) – گزیده گویی
6)- نثر یا زبان قصه
7) – عفت قلم
8) – تقوی در نوشتن
9) – برخورد ریشه ای با مسائل
10) – یکدست بودن نوشته
ویژگیهای یک نثر خوب داستانی
1 – انتخاب صحیح و دقیق کلمات
2 – تازگی و زنده بودن
3- بی پیرایگی
4 – ایجاز
5 – یکدستی نثر
6 – تناسب نثر با موضوع قصه
7 – غنا
طرح یا پیرنگ
طرح، پایه اصلی
درونمایه چیست؟
موضوع، سوژه، مایه
ساختار
وحدتها
پرداخت
پیام
سبک
نام داستان
زاویه دید چیست؟
زاویه دید درونی
زاویه دید بیرونی
مزایا و معایب زاویه دید اول شخص
مزایا و معایب زاویه دید سوم شخص
زاویه دید نمایشی
گفتگو
صحنه
زمان
فضا یا اتمسفر
لحن یا جو
توصیف
توصیف عملی
تصادف
حادثه
کشمکش و گرهافکنی
انواع کشمکش
اَشکال کشمکش
تحول
فاصله هنرمندانه
بحران
انتظار و هول و ولا
اوج و گرهگشایی
پایان و فرود
نماد
در آخر
هنر مقوله اى است که از آغازِ آفرینشِ انسان تاکنون پا به پاى آدمى پیش رفته و پیشرفت کرده است. براى حوزه هاى معرفت بشرى، همچون فلسفه، ریاضیات و علم، مى توان سرآغاز و سرگذشتى نوشت. هنر، امّا، حیاتى بى آغاز و سرگذشتى نانوشتنى دارد. در باب هنر فراوان گفته اند و بسیار نگاشته اند; امّا هر چه گفته اند جملگى در واقع تاریخى از تجلّیات هنر آدمى است و از حقیقتِ حضورِ هنر در زوایاى بشرى چندان که باید پرده برنگرفته اند، که: کس نگشود و نگشاید این معمّا را. بارى، این حضور پنهان و بى بدیل را تنها در یک جاى مى توان سراغ گرفت: حوزه دین و تجربه تعالى بخش روح آدمى. دین از دیرینه هاى تاریخ تاکنون، همگام با هنر، و حتّى بسى ژرفتر، هزار توى حیات و هستى بشر را درنوردیده، روح آدمى را صفا و صیقل بخشیده، راه ناهموار زندگانى را هموار کرده و دیده آدمى را از زمین خاکى به فراسوى هستى کشانده است. در درازاى تاریخ، این دو مقوله براستى آن چنان در هم تنیده اند که بازشناسى و بازآرایى آنها از یکدیگر ناممکن مى نماید. شاید این پیوند و پیوستگى از آن روست که دین و هنر، هر دو، ریشه در پنهانِ جان و مایه در عمقِ هستىِ انسان و جهان دارند و باگوش دل مى توان راز «فطره الله التى فطر الناس علیها» را از آنها باز شنید. بنابراین همچنان که دین، مقدس است و متعالى، هنر نیز ریشه در قداستها و تعالى جویى هاى انسان دارد و به همان سان که «دیانت» بدون دستگیرى پیامبران به کژى و کاستى مى گراید، «هنرمندى» نیز بى رهنمود خداى هنر و هستى به بیراهه مى رود. از این جاست که باید پیوند دو سویه دین و هنر را، همچون همیشه تاریخ، پاس داشت و در عصر تباهى و بى پناهىِ انسان، در پناه آن آسود و به بلنداى کمال انسان راه جست. از سوى دیگر، ادبیات و هنرهاى ادبى از دیرباز یکى از مهمترین و متداولترین شاخه هاى هنر به شمار مى آمده اند و حتّى با ظهور هنرهاى جدید، هنوز هم از رواج و رونق نیفتاده اند. حتّى مى توان گفت که سینما، تئاتر و تلویزیون نه تنها با ادبیات سر ستیز نگذاشته اند، بلکه انواع فنون ادبى را به نیکوترین شکل به خدمت گرفته اند. امروزه هنرپژوهان بدرستى بر این عقیده اند که رسانه ها و هنرهاى یادشده تنها بر بسترِ پر فیض ادب به شکوفایى و بالندگى مى رسند و بى آن، بار و برى ندارند. بى دلیل نیست که آثار بزرگِ نمایشى و سینمایى در جهان غالباً بر متونِ استوارِ ادبى شکل گرفته است و بسیارى بر این باورند که وضعیّتِ ناهنجارِ هنرهاى نمایشى در ایران بیشتر به ضعف مایه هاى داستانى و قصّه نویسى باز مى گردد. از همین جا مى توان اهمّیّت داستان نویسى و قصّه پردازى را بازشناخت. هرچند داستان و رمان، در مفهوم جدید آن، تاریخى بس کوتاه دارد، امّا پیشینه قصّه و قصّه گویى، در معناى وسیع آن، در درازاى دیرین تاریخ ناپیداست و بدرستى نمى توان گفت که نخستین قصّه را چه کسى پرداخته است. راستى چه کسى مى داند که کدامین پدر اوّلین حماسه را سرود و در جمع خویشان باز گفت و چگونه مى توان دانست که کدامین مادر اوّلین زمزمه قصّه را در گوش کودک خویش ترنّم کرد؟ اگر درست بنگریم، قصّه همواره حضورى پیدا و پنهان در زندگى روزمرّه ما داشته و دارد و تاریخ فرهنگ و تمدّن بشرى بدون یادکردى از این مقوله، ناتمام و نابسامان مى نماید
شاید از همین روست که ادیان الهى و کتب آسمانى غالباً پیام خویش را در مایه اى از قصّه و حکایت بیان مى داشته اند و بر تأمّل و عبرت آموزى از سرگذشت پیشینیان بسى تأکید مىورزیده اند. در میان کتب آسمانى، قرآن بى شک از این جهت رهاوردى بزرگ و بى مثال دارد. اصرار قرآن بر قصّه گویى و قصّه خوانى هر خواننده اى را به وجد و شگفتى وامى دارد. انسان از خود مى پرسد که مگر قصّه چیست و چه مى کند که آفریدگار هستى در آخرین پیام به آفریده خویش این چنین قصّه مى گوید و او را به تأمّل در قصّه ها فرا مى خواند
وارد شدن در هر رشته ای نیازمند وجود یک زمینه قبلی در شخص داوطلب است.پیش زمینه عالم هنر نیز به اعتقاد عده ای وجود «هوش» و «حساسیت» در شخصی است که می خواهد به این وادی قدم بگذارد. یک مطالعه سطحی در زندگی هنرمندان اصیل و مشهور جهان نشان می دهد که آنها از این دو ویژگی برخوردار بوده اند
منظور ازهوش، داشتن بهره هوشی بالاتر از متوسط و مقصود از حساسیت، داشتن آنتنهای حسی قوی و تیزتر یک فرد نسبت به پیرامون خود در مقایسه با افراد دیگر است به طوری که فرد در قبال مسائل و اتفاقاتی که در پیرامون او و جهان رخ می دهد عکس العملهایی به مراتب عمیقتر و گسترده تر نشان می دهد.در برابر حوادث مختلف بسته به نوع آن مانند بچه ها از شادی لبریز یا مانند زنان به سادگی اشک بریزد و یا مانند افراد زود رنج و کم تحمل از عمق وجود خشمگین شود و از شدت خشم همه چیز را به هم بریزد
وقتی مجموعه متناسبی از این دو عامل در شخصی جمع شد و با یک ذوق تربیت یافته هنری همراه شد، ما شاهد یک «هنرمند بالقوه» خواهیم بود، یعنی هنرمندی که تنها استعدادهنری دارد اما هنوز این استعداد به عرصه ظهور نرسیده است. برای بالفعل شدن این استعداد مطالعه، تحقیق وتمرین بسیار زیاد تا حد اشباع شدن در آن رشته خاص باید انجام گیرد تا فرد فوت و فنها و چم و خمهای آن رشته را به خوبی فرا بگیرد تا کاملابر آن فنون مسلط و سوار شود
برای قصه نویس شدن نیز باید مراحلی طی شود که از آن جمله خواندن هزاران داستان است. یعنی وقت گذاشتن و به قول قدیمی ها دود چراغ خوردن وشب بیداری ها وگذشتن از بسیاری از تفریحات و مشغولیتهای دیگر
در این راه میان بر وجود ندارد باید تمام راه را رفت و آن هم پیاده تا به سر منزل مقصود رسید. تحمل این رنجها نه تنها در مراحل ابتدایی آن وجود دارد بلکه تا رسیدن به مرحله پختگی و کمال نیز باید ادامه یابد
در باره رمان عظیم حدودا دوهزار صفحه ای «جنگ وصلح» اثر «لئو تولستوی» نوشته اند که او آن را هفت بار پاکنویس کرد. حال آنکه دنیا او را از نوابغ کم نظیر عالم ادبیات می داند
«ارنست همینگوی» می گوید داستان «پیرمرد و دریا» را بیش از دویست بار باز نویسی کرده است. غرض آنکه خوش باوری و ساده انگاری است که کسی گمان کند بدون کوشش و تلاش بسیار و تنها با داشتن ذوق واستعداد هنری می تواند در این راه به جایی برسد و یک شبه ره صد ساله را بپیماید و به قله های موفقیت دست یابد. پس کار خود را با خواندن داستانهای مختلف وبرگزیده شروع می کنیم
کسی که می خواهدداستان نویس و یا قصه نویس خوبی شود حتما باید از همان دوران کودکی داستان و قصه بخواند و خیلی زیاد هم بخواند. اما این تاکید نباید کسی را به اشتباه بیندازد که مطالعه چنین شخصی تنها باید به قصه محدود شود. موضوع کار داستان نویس انسان و زندگی است. انسان یک موجود چند بعدی است و در مسیر زندگی خود با کل هستی در ارتباط بده و بستان متقابل است
پس نویسنده برای طرح درست ودقیق و کامل انسان در قصه هایش مجبور است به شناختی کامل از هستی، جهان، طبیعت، خود و سایر موجودات دست پیدا کند. او تاریخ و گذشته ای دارد و در این سیر تاریخی شکستها و پیروزیهایی را پشت سر گذاشته، آزمایشها و خطاهایی کرده، خام بوده و پخته شده تا به صورت امروزی در آمده است. پس نویسنده لازم است چیزی از تاریخ زندگی نوع انسان، تاریخ نژاد و کشورش و آداب و رسوم ملت خود بداند
نویسنده برای طرح درست ودقیق و کامل انسان در داستان هایش مجبور است به شناختی کامل از هستی، جهان، طبیعت، خود و سایر موجودات دست پیدا کند
از دیگر سو، انسان تنها بعد مادی و جسمانی ندارد و دارای جنبه ای عمیقتر و پیچیده تر ـ که از آن به بخش روحی ومعنوی یاد می کنند ـ است و باید این جنبه را هم به خوبی شناخته و مطالعاتی نیز در این زمینه داشته باشد
از جمله یک نویسنده باید در زمینه های مذهبی، سیاسی، اجتماعی، روان شناسی و مردم شناسی وغیره مطالعات عمیقی انجام دهد
پس از طی این مراحل او بایدبا دید و زاویه ای جدید به پیرامون خود نگریسته و جنبه های جدیدی از موضوعات را کشف کند. او باید بتواند بر آفت بزرگ «عادت» و «روز مرگی» غلبه کند و هیچ چیز را عادی و معمولی تصور نکند بلکه به هر چیز و هر کس چنان نگاه کند که گویی اولین بار است آن را می بیند. آنگاه است که در میان همین جریانها و پدیده های از نظر دیگران معمولی زندگی، چیزهایی را خواهد دید و کشف خواهد کرد که بقیه متوجه آنها نشده اند
یکی از داستان نویسان مشهور می گوید
آنچه را که انسان می خواهد در قصه بیان کند، باید مدتی دراز و با دقت فراوان نگاه کند، تا بتواند جنبه ای از آن را پیدا کند که پیش از آن به وسیله هیچ کسی گفته نشده باشد
لئو تولستوی، نویسنده شهیر روسی می گوید: «هنر انتقال احساس تجربه شده است.»
یعنی در واقع، یک اثر هنری از زمانی شروع به آفریده شدن می کند که هنرمند در چار چوب یکی از قالبهای هنری، دست به کار انتقال احساسی که خود پیشتر به ژرفترین شکل ممکن آن را تجربه کرده است، به مخاطبانش می شود
اگر هنرمندی به شرح و وصف و تجسم چیزها و حسهایی که خود با آنها آشنایی عمیق و بی واسطه ندارد، بپردازد حاصل کارش نمی تواند دارای اصالت هنری لازم باشد. به همین سبب نیز، اثر مخلوق او، تا ثیری را که لازمه یک اثر هنری ارزشمند است برمخاطبانش نخواهد گذاشت
بعد دیگر کار، به عشق و علاقه هنرمند به موضوع و عناصر کارش ارتباط پیدا می کند. به بیانی دیگر
شرط رسیدن برای جذاب و مؤثر از کار در آمدن یک اثر هنری، آن است که هنرمند، تا خود به شدت تحت تاثیر موضوعی قرار نگیرد در صدد خلق اثری در آن باره بر نیاید،
زیرا
«ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش»
و سخن تنها آن زمان که از دل بر آید، بر دل می نشیند
داستان سرایی قدیمیترین شکل ادبیات شفاهی است. هزاران سال پیش از آن که صنعت چاپ و نوشتن به صورت پدیدهای فراگیر درآید، ادبیات شفاهی به صورت قصهگویی رواج داشته و بخش مهمی از هر جامعه بوده است. عمر قصّه و قصّه گویى به اندازه عمر پیدایش زبان و گویایى انسان است
شرح جنگ ها و تکاپوهاى پدران، قصّه هاى مادران، قصّه گویى هاى دربار پادشاهان، و نقّالى افسانه گویان و حکایت پردازان و پرده خوانان نشان مى دهد که زندگى انسان هیچ گاه از «قصّه» تهى نبوده است. قصّه همواره منعکس کننده دیدگاه انسان درباره جهان و عوامل ناشناخته پیرامون او و وسیله انتقال و آموزش آداب و سنن، اعتقادات، و تاریخ یک نسل به نسل هاى دیگر بوده است. انسان به خاطر ویژگى هاى خاصّ روحى اش به قصّه علاقه دارد و چه بسا راه و رسم قهرمانان آن را الگوى خود قرار مى دهد. پس با قصّه نه تنها مى توان انسان را با میراث هاى فرهنگى و آداب جامعه خود و جهان آشنا ساخت وقدرت تفکّر او را پرورش داد، بلکه مى توان زمینه خود سازى و جامعه سازى را در او برانگیخت. محکم ترین دلیل بر ریشه دار بودن علاقه انسان به قصّه، توجّه کتاب هاى مذهبى و به خصوص قرآن مجید به قصّه است. بسیارى از نویسندگان و شاعران و عرفا نیز افکار خود را در قالب قصّه بیان کرده اند
به جرأت مى توان گفت که در میان اقوام و فرهنگ هاى گوناگون، هیچ قالب بیانى به قدر قصّه نافذ و مؤثّر نبوده است. این تأثیر آن گاه که با بلاغت و اعجاز وحى همراه گشته، بسى افزون شده است. در طول تاریخ دعوت اسلامى، مردم از همین قصّه هاى قرآنى درس گرفته اند، پیام آموخته اند، ادبیّاتى مستقل بر نهاده اند، و با آن ها زیسته اند. در همان آغاز دعوت نیز قصّه گویى قرآن از ابزارهاى تبلیغى آن بود. روایت شده است که پیامبر سوره «فصّلت» را براى یکى از سرکردگان فساد تلاوت مى کرد تا به آیات13 تا 16 رسید: پس اگر اعراض کردند، بگو: شما را از صاعقه اى همانند صاعقه اى که بر عاد و ثمود فرود آمد مى ترسانم . آنگاه که رسولان پیش و بعد آنها نزدشان آمدند و گفتند که جز خداى یکتا را مپرستید، گفتند: اگر پروردگار ما مى خواست فرشتگان را از آسمان نازل مى کرد. ما به آنچه شما بدان مبعوث شده اید ایمان نمى آوریم. اما قوم عاد، به ناحق در روى زمین گردنکشى کردند و گفتند: چه کسى از ما نیرومندتر است؟ آیا نمى دیدند که خدایى که آنها را آفریده است از آنها نیرومندتر است که آیات ما را انکار مى کردند؟ ما نیز بادى سخت و غرّان در روزهایى شوم به سرشان فرستادیم تا در دنیا عذاب خوارى را به آنها بچشانیم. و عذاب آخرت خوار کننده تر است و کسى به یاریشان برنخیزد
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله امر به معروف و نهی از منکر مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت (مبانی فقهی و مواضع آیتالله گلپایگانی «ره») با pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله امر به معروف و نهی از منکر مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت (مبانی فقهی و مواضع آیتالله گلپایگانی «ره») با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
امر به معروف و نهی از منکر، مبنایی فقهی برای انقلاب اسلامی
الف. اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
ب. شرایط امر به معروف و نهی از منکر
ج. مراتب امر به معروف و نهی از منکر
مواضع آیت الله گلپایگانی در مبارزه با سلطنت پهلوی
الف. مواضع آیت الله گلپایگانی از سال 1341 ـ 1343
ب. مواضع آیت الله گلپایگانی از سال 1343 ـ 1356
ج. مواضع آیت الله گلپایگانی از سال 1356 تا پیروزی انقلاب اسلامی
نتیجه گیری
منابع
امامی، محمدمهدی، 1382، زندگی نامه آیت الله العظمی گلپایگانی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انصاری قمی، ناصرالدین، 1373، آیت الله گلپایگانی، فروغ فقاهت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
آبراهامیان، یرواند، 1377، ایران بین دو انقلاب: از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ترجمه کاظم فیروزمند و دیگران، تهران، نشر مرکز
جعفریان، رسول، 1381، جریان ها و سازمان های مذهبی سیاسی ایران، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
حرانی، حسن بن شعبه، 1404ق، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین
حرعاملی، محمدبن حسن، 1411ق، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیها السلام
حسینیان، روح الله، 1383، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران (1343 ـ 1356)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
حسینی میلانی، سیدعلی، 1401ق، کتاب القضاء، ج 1، تقریر أبحاث السیدمحمدرضا الموسوی الگلپایگانی، قم، خیام
ـــــ، بی تا، کتاب القضاء، ج 2، تقریر أبحاث السیدمحمدرضا الموسوی الگلپایگانی، قم، دارالقرآن الکریم
دفرونزو، جمیز، 1379، انقلاب اسلامی ایران از چشم انداز نظری، ترجمه حمیرا مشیرزاده، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران
روآ، اولیویه، 1378، تجربه اسلام سیاسی، ترجمه محسن مدیر شانه چی و حسین مطیعی، تهران، هدی
صابری همدانی، احمد، 1383ق، الهدایه الی من له الولایه، تقریر ابحاث آیت الله محمدرضا الگپایگانی، قم، دارالقرآن الکریم
عمید زنجانی، عباسعلی، 1367، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، تهران، نشر کتاب سیاسی
کدی، نیکی، 1375، ریشه های انقلاب اسلامی، ترجمه عبدالرحیم گواهی، چ دوم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
الگار، حامد، 1359، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ترجمه ابوالقاسم سری، چ دوم، تهران، توس
گلپایگانی، محمدرضا، 1403ق، مجمع المسائل، چ دوم، قم، دارالقرآن
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، اسناد انقلاب اسلامی، چ دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385، حضرت آیت اللّه العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
معدل، منصور، 1382، طبقه، سیاست و ایدئولوژی در انقلاب ایران، ترجمه محمد سالار کسرایی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران
مقدس نجفی، محمدهادی، بی تا، تقریرات الحدود و التعزیرات لأبحاث آیت الله محمدرضا الگلپایگانی، بی جا، بی نا
موسوی خمینی، سیدروح الله، 1378، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
ـــــ، 1379(الف)، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی ره
ـــــ، 1379(ب)، کتاب البیع، ج 2، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
ـــــ، 1381، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
نجفی، محمدحسن، بی تا، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی
نرم افزار حدیث ولایت، پیام مقام معظم رهبری به مناسبت رحلت آیت الله گلپایگانی، 18/9/1372
در فقه شیعه، برای مبارزه با طاغوت، مبانی فقهی متعددی همچون جهاد، نفی سلطه کفار، امر به معروف و نهی از منکر و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی مطرح شده است. امر به معروف و نهی از منکر، یکی از مهمترین آنها است. در دیدگاه آیتالله گلپایگانی، امر به معروف و نهی از منکر، مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت و برای برقراری حکومت اسلامی است. در این پژوهش ابتدا به تبیین فقهی امر به معروف و نهی از منکر از نظر آیتالله گلپایگانی و سپس، با رویکردی تاریخی – تحلیلی به تطبیق این مبانی بر مواضع ایشان از دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است
آیتالله گلپایگانی، با توجه به شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، تلاش میکند ابتدا با نصیحت، منکرات رژیم پهلوی را تذکر دهد و با توسعه دامنه منکرات و نیز با توجه به شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، با اعمال انزجار از اعمال رژیم، آنها را محکوم میکند. ایشان با اوج گرفتن مبارزات انقلابی در سالهای 1356 و 1357، بر بذل جان و مال برای اجرای احکام اسلام و برقراری نظام اسلامی، که عالیترین مراتب امر به معروف و نهی از منکر است، تأکید کرده خواستار رسیدن به هدف نهایی، یعنی اسقاط رژیم پهلوی و برقراری نظام اسلامی میشوند
کلیدواژهها: امر به معروف و نهی از منکر، انقلاب، مبانی فقهی، مواضع، آیتالله گلپایگانی
تبیین مبانی فقهی لزوم مبارزه با حاکمان جور و طاغوت و نیز قیام و انقلاب علیه آنها، به عنوان یک تفکر اصیل در فقه سیاسی شیعه ضروری است، الوردی از مورخان و دانشمندان معروف اهل سنت دراین باره معتقد است: شیعه نخستین گروهی است که تفکر انقلابی و پرچم قیام را در اسلام بر ضدطغیان به دوش کشید و همواره نظریات شیعه، روح انقلاب را با خود همراه داشت (عمید زنجانی، 1367، ص 122). با وجود این، برخی نویسندگان غربی تلاش می کنند تا این تفکر را تفکری غیراصیل و مربوط به تعداد کم شماری از علما و فقها نشان دهند
در تبیین جایگاه آیت الله گلپایگانی در حوزه علمیه دیدگاه هایی به ویژه از سوی نویسندگان غربی مطرح شده است
1آنان در تحلیل تحولات فکری دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی با طیف بندی عالمان دینی بهغیرسیاسی، محافظه کار و سنتی سعی در جریان شناسی و تحلیل آن در جهت منویات خود، یعنی غیرسیاسی خواندن رویکرد اصلی حوزه داشته و دارند (دفرونزو، 1379،ص 52). این گروه در مقابل جریان انقلابی، دخالت در سیاست را وظیفه علما ندانسته و یا به تعبیر برخی، سیاست را امر پلیدی می دانستند که باید از آن اجتناب کرد (آبراهامیان، 1377، ص436). در مقابل، جریان انقلابی را براساس آموزه های فرهنگ غربی تندرو، افراطی و بنیادگرا می خواندند (دفرونزو، 1379، ص52) و یا چنین وانمد می کردند که دخالت در سیاست در ایدئولوژی شیعه نبوده و از ابداعات حضرت امام است (معدل، 1382، ص 166 – 169)، آنان در تلاش بودند که این جریان را در حوزه یک اقلیت، غیرعلمی و غیراصیل تحلیل کنند و یا انقلاب ایران را انقلاب حجت الاسلام ها معرفی کنند (روآ، 1378، ص 185)
این نگاه اندیشمندان خارجی، ناشی از پیش فرض های اندیشه غربی ها مبنی بر منحصر کردن دین در قلمرو خصوصی است که آن را به اسلام و تشیع نیز نسبت می دهند. ازاین رو، ادعا می کنند: هیچ گونه سابقه ایدئولوژیکی در شیعه برای توجیه حاکمیت مستقیم علما در جامعه وجود نداشته و مخالفت مراجع بزرگ با آن، نشان دهنده همین واقعیت است (معدل، 1382، ص 179)؛ انتساب این مطالب به شیعه، جدای از انگیزه های خاص، حداقل به عدم شناخت درست اسلام و تشیع برمی گردد وگرنه، بحث رابطه دین و سیاست (موسوی خمینی، 1379الف، ص 184 و 1378، ج 1، ص 127) و یا زعامت فقیه بر حکومت و اداره جامعه، از موضوعات مسلم و بدیهی است (نجفی، بی تا، ج 21، ص 397؛ موسوی خمینی، 1379ب، ج 2، ص 467)
2برخی دیگر در تقسیم بندی جریانهای حوزوی، با اشاره به جریان روحانیت میانه رو، آیت الله گلپایگانی را از جمله نمایندگان این گروه معرفی می کنند که صرفاً خواستار اجرای کامل قانون اساسی مشروطه و تحقق سلطنت مشروطه حقیقی بودند (آبراهامیان، 1377، ص 436 ـ 437). اما مواضع آیت الله گلپایگانی در تقابل با رژیم پهلوی بوده و در سال های پس از تبعید امام به نجف، تا قیام عمومی سال 56، به عنوان یک مرجع معارض رژیم شناخته می شد. (جعفریان، 1381، ص 215 ـ 217؛ حسینیان، 1383، ص 678 ـ679). همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند: در دوران اختناق و در مقابله با حوادث سهمگین سال هاى تبعید امام خمینى ره، مواردى پیش آمد که صداى این مرد بزرگ، تنها صداى تهدید کننده یى بود که از حوزه علمیه قم برخاست و به نهضت، شور و توان بخشید (حدیث ولایت، 18/9/1372)
3 از دیدگاه برخی دیگر، آیت الله گلپایگانی پس از امام از شاخص ترین و پرنفوذ ترین مراجع انقلابی به شمار می رفت که به دلیل اعتقاد به ولایت فقیه، در بسیاری از امور سیاسی دخالت می کرد. ایشان علاوه بر همراهی با قیام های سال های آغازین دهه چهل، در تحولات سال های 1354 به بعد به صورت فعال شرکت داشت (حسینیان، 1383، ص678 ـ 679)
مقاله پیش رو با هدف تبیین امر به معروف و نهی از منکر، به مثابه مبنایی فقهی برای مبارزه با طاغوت و قیام و انقلاب علیه آن این پرسش را بررسی می کند که، آیا می توان موضع گیری آیت الله گلپایگانی از دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی را در چارچوب این مبنای فقهی تحلیل کرد؟
آیت الله گلپایگانی در بیان اهمیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر، آن را یکی از تعالیم مهم اسلامی می شمارد که حیثیت، شرافت، بقاء عزّت، ترقی و تعالی مسلمانان، اجرای احکام، جلوگیری از فساد و تأمین امنیت اجتماعی به آن وابسته است (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص 514). همچنین ایشان در پاسخ این سؤال که چرا کتاب امر به معروف و نهی از منکر، در کتب فقهی، پس از پایان کتاب جهاد قرار دارد و حتی برخی از فقها در ضمن کتاب جهاد آن را بحث کرده و کتاب مستقلی به آن اختصاص ندادند، معتقد است: جهاد به معنای اعم شامل امر به معروف و نهی از منکر می شود. علاوه بر آن، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر برای اعلاء کلمه الله و اجرای احکام الهی می باشند (همان، ص 515)
حاکمیت های جائر و طاغوتی، معمولاً در تقابل با اهدافی چون اجرای احکام، بقای عزت و تعالی مسلمانان و به طور کلی اعلاء کلمه الهی قرار می گیرند. ازاین رو، امر به معروف و نهی از منکر، که ضامن بقاء آنهاست، با توجه به شرایط آن، واجب خواهد بود، تا با مبارزه با این حاکمیت، آن اهداف تحقق یابد. با همین نگاه، آیت الله گلپایگانی در بحث قضاء با توجه به آیه تحاکم به سوی طاغوت (نساء: 40)، مقبوله عمربن حنظله (حرعاملی، 1411، ج 27، ص 136 ـ 137) و برخی روایات دیگر (حسینی میلانی، 1401، ج 1، ص 63 ـ 67)، چنین جمع بندی می کند که: لا یجوز الترافع إلى قضاه الجور فی صوره التمکن من العادل حتى مع العلم بکونه محقا؛ رجوع به قضات جور، در صورت امکان رجوع به قضات عادل جایز نیست، ولو علم داشته باشد که در مسئله مورد نزاع، حق با اوست (همان، ص 67)
ایشان به روایتی از امام حسین علیه السلام به نقل از امیرالمؤمنین علیه السلام استناد می کند (حرانی، 1404، ص 237 ـ 238)، که در آن امام تأکید بسیاری بر امر به معروف و نهی از منکر کرده، ردّ ظلم ها، مخالفت با ظالم و پایداری دین را مشروط به انجام این فریضه الهی می شمارد. البته در ادامه این روایت، به اینکه مجاری امور به دست علما باید باشد، اشاره می کند و آیت الله گلپایگانی از آن استفاده می کند که این روایت، ولایت فقها را اثبات کرده، نشان می دهد که ظالمان و معاندان حق آنها را غصب کردند . البته اگر آنها سستی نکرده و بر مصائب صبر می کردند و از بلا و تبعید نمی ترسیدند، ظالمان بر آنها و بر شؤون مسلمانان سلطه پیدا نمی کردند (صابری همدانی، 1383 ق، ص 38 ـ 39)
آیت الله گلپایگانی با توجه به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در قالب رساله مستقلی، به بیان شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر می پردازد. ایشان با بیان اینکه اگر معروفی ترک شود، امر به آن واجب و یا منکری انجام شود، نهی از آن واجب می گردد و با توجه به شرایط آن، به تبیین شرایط امر به معروف و نهی از منکر می پردازد (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص 514)
آیت الله گلپایگانی در بیان شرایط امر به معروف و نهی از منکر، به شناخت معروف و منکر از سوی آمر و ناهی، احتمال تأثیر، اصرار بر ترک واجب و فعل حرام، منجز بودن وجوب معروف و حرمت منکر در حق فاعل و عدم مفسده و ضرر برای آمر و ناهی اشاره می کند (همان، ص 520 ـ 522)
در پرسشی از آیت الله گلپایگانی آمده است: با توجه به تأکیدات زیادی که درباره امر به معروف و نهی از منکر آمده، تا جایی که این فریضه سبب اقامه فرائض، آبادی زمین، ایمنی راه ها و جلوگیری از اجحاف ها محسوب شده است، چگونه با علم به ضرر و یا ظن به آن، ولو ضرر جانی نباشد، ساقط می شود؟ ایشان با اشاره به اینکه در صورت احتمال ضرر، الزامی به امر به معروف نیست؛ زیرا تحمل ضرر برای اینکه غیرمتضرر نشود، اگرچه ضرر معنوی باشد، لازم نیست. اظهار می دارد: بلی اگر ترک امر به معروف یا نهی از منکر، موجب ضایع شدن حکمی از احکام و متروک شدن آن شود، آن مسئله دیگر است و نظیر جهاد که تحمل ضرر مال، بلکه جانی، برای حفظ آن واجب است. البته ایشان در صورتی که ضرر مالی و جانی برای حفظ احکام لازم باشد، بذل مال و جان را برای آن واجب می داند (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص 518 ـ 519)
آیت الله گلپایگانی، در بیان مراتب امر به معروف و نهی از منکر، اظهار کراهت، هرچند با اعراض و ترک معاشرت و مراوده را اولین مرتبه از مراتب امر به معروف و نهی از منکر می شمارد. مرتبه دوم را حسن خلق و کلام نیکو و مرتبه سوم را غلظت کلام، خشونت و سرزنش، البته با مراعات ترتیب درجات زبری و خشونت می داند. ایشان مرتبه چهارم از مراتب امر به معروف را زدن شمرده که در صورت احتمال تأثیر و عدم ضرر جانی، مالی و عرضی برای خود و مسلمان دیگر واجب می شود. البته به شرطی که منجر به جرح و قتل نشود (همان، ص 522 ـ 523)
ایشان در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر منجر به جرح شود، به احتیاط واجب، اذن فقیه را در آن شرط دانسته، اما قتل را موجب انتفاء موضوع امر به معروف و نهی از منکر می داند؛ زیرا یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است که با قتل، دیگر محلی برای تأثیر باقی نمی ماند (همان، ص 521 ـ 522). در بحث حدود نیز به این نکته اشاره دارد که امر به معروف و نهی از منکر نباید منجر به قتل شود. اما بر فرض اینکه نوبت به مرتبه قتل برسد، آن را نیازمند اذن امام معصوم علیه السلام می داند (مقدس نجفی، بی تا، ج 1، ص 184)
اما آیت الله گلپایگانی، در بحث مربوط به ولایت فقیه، اجرای حدود و تعزیرات از جمله ضرب، قتل، قطع، نفی و حبس را مختص به امام معصوم علیه السلام ندانسته، آن را مرتبه عالیه از مراتب امر به معروف و نهی از منکر می شمارد که بر عهده فقیه است. ایشان معتقد است: امر به معروف و نهی از منکر، گاهی به زبان است و این بر هر مسلمان عالم به معروف و منکر واجب است و مرتبه دیگر آن تهدید، وعده، وعید و مشاجره است. این هم بر هر بالغ متمکنی واجب است. اما مرتبه سوم از امر به معروف و نهی از منکر، که شدید تر از دو مرتبه قبل است، مانند قطع دست، رجم و قتل، و عمل به آن، توسط هر کسی ممکن نیست؛ زیرا موجب فساد، تفرقه و درگیری می شود و اگر بگوییم این مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، آثار دین از بین رفته و امور مسلمین مختل می شود و اگر قائل به جواز آن باشیم، برای هر فردی نیز باز فساد و هرج و مرج بوجود می آید. بنابراین، جامعه در این امور نیازمند رهبری است، و قدر متیقن فقیه می باشد (صابری همدانی، 1383 ، ص 43 ـ 44). از نظر ایشان، هرچند مؤمنان می توانند مراتبی از امر به معروف و نهی از منکر را اعمال کنند، اما مراتبی را که مستلزم اعمال ولایت و سلطه است، فقط فقیه مجاز به تصرف در آن است (همان، ص 63)
به هرحال، باید مراتب امر به معروف و نهی از منکر ملاحظه شود و در صورت عدم تأثیر هر مرتبه، مرتبه بعد جائز می شود (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص 522)
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله تحلیل وظایف اقتصادی دولت جهت تحقق عدالت اقتصادی در الگوی ایده آل اقتصاد اسلامی با pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحلیل وظایف اقتصادی دولت جهت تحقق عدالت اقتصادی در الگوی ایده آل اقتصاد اسلامی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
نظریهپردازی در اقتصاد اسلامی
مسئله و فرضیه تحقیق
روش تحلیل
عدالت
عدالت اقتصادی
دولت
اهداف دولت اسلامی
وظایف دولت اسلامی
اختیارات دولت اسلامی
آزمون فرضیه
الف. وظایف دولت اسلامی در عرصه تولید:
ب. وظایف دولت اسلامی در عرصه مبادله
وظایف دولت اسلامی در عرصه مصرف
ج. وظایف دولت اسلامی در عرصه توزیع درآمد
نتیجهگیری
منابع
ـ نهج البلاغه
ـ توتونچیان، ایرج, عیوضلو، حسین, «کاربرد نظریه عدالت اقتصادی در نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد»، تحقیقات اقتصادی، ش 57، پاییز و زمستان 79
ـ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، دار إحیاء التراث العربی،بیروت، 1403
ـ حکیمی, محمدرضا و دیگران, الحیاه, تهران, مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، 1408-1410ق
ـ حکیمی، محمد، معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدرس رضوی، 1370
ـ دادگر، عبدالله و رحمانی، تیمور: مبانی و اصول علم اقتصاد، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380
ـ دادگر، یدالله، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، تهران، پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1378
ـ دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر اقتصاد اسلامی، تهران، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1363
ـ رضایی، مجید، «جایگاه نهاد دولت در عرصه اقتصاد»، اقتصاد اسلامی، ش 14، 1383
ـ رضایی، مجید، «مالیاتهای حکومتی: مشروعیت یا عدم مشروعیت», نامه مفید، ش 35، 1382
ـ زریباف، سیدمهدی و علی جدیدزاده، دورنمای نظام عادلانه اقتصادی از منظر اسلام، مجموعه مقالات توسعه مبتنی بر عدالت، تهران، مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق(ع)، 1387
ـ صدر، سیدکاظم، اقتصاد صدر اسلام، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1374
ـ صدر، سیدمحمدباقر، اقتصاد ما، خراسان، جهاد سازندگی، خرداد 1360
ـ صدر، سیدمحمدباقر، طرح گسترده اقتصاد اسلامی، ترجمه فخرالدین شوشتری، نشر کوکب، بهار 1359
ـ صدر، سیدمحمدباقر، نهادهای اقتصادی اسلام، ترجمه غلامرضا بیات و فخرالدین شوشتری، نشر کوکب، پاییز 1358
ـ عیوضلو حسین، بررسی و تحلیل امکان سازگاری معیارهای عدالت و کارآیی در نظام اقتصادی اسلامی، رساله دکترا، دانشگاه تربیت مدرس، شهریور ماه 1379
ـ عیوضلو، حسین، مبانی نظری اقتصاد اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع)، جزوه درسی، 1380
ـ مطهری.مرتضی، مجموعهآثار، تهران، صدرا، 1375ش
ـ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، چ بیست و هفتم، 1378
ـ مهدوی کنی، محمّدرضا، جزوهی درسی تفسیر آیات اقتصادی قرآن (قسمت اوّل)، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1365
ـ نظری. حسن آقا، «عدالت اقتصادی از نظر افلاطون، ارسطو و اسلام»، اقتصاد اسلامی، ش 14، 1383
ـ نوری، میرزاحسین، مستدرکالوسائل، ج 2، بیروت، مؤسسه آلالبیت لاحیأ التراث، 1408 ق
ـ هادویتهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، قم، موسسه فرهنگی خانه خرد، 1378
ـ یوسفی، محمد رضا، کلیات اقتصاد اسلامی، قم، خرم، 1375
-Dornbush& Fisher, Macroeconomics, the world bank, sixth edition,
-Stiglitz,Josephe, Economics of Public Sector, tird edition, WWW.Norton&company, New York, London,
اسلام به عنوان یگانه مکتب انسانساز، توجه خاصی به رفع حوائج مادی او دارد و الگوهای خاصی برای روابط نهادهای مختلف اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته است. از این منظر، در جامعه انسانی، هدف و انتظار از تحکیم بنیادهای اقتصادی، تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی و نفعپرستی نیست، بلکه انتظار، رفع نیازهای اساسی انسان در جریان رشد و تکامل مادّی و معنوی او و رسیدن به اهداف غایی خلقت و ریشهکنکردن فقر و محرومیت است. اقتصاد اسلامی، حداقل در دو زمینه نظریه پردازی میکند: 1) تحلیل الگوی ایده آل اقتصاد اسلامی 2) شناخت وضعیت موجود اقتصادی جامعه. در این مقاله چگونگی فعالیت اقتصادی دولت و وظایف آن در الگوی ایده آل اقتصاد اسلامی مورد بحث این تحقیق است. فرضیهای که در این رابطه مطرح شده، بدین شرح است :” از عمده وظایف دولت و حاکمیت اسلامی، فراهمکردن زمینههای مناسب برای فراگیرشدن قسط و عدل، بروز خلّاقیتهای گوناگون انسانی و هموارکردن مسیر فعّالیتهای اقتصادی و تولیدی با ارائهی فرصتهای برابر و عادلانه، رفع تبعیضات ناروا و فراهم کردن امکانات لازم در هر مقطع و هر بخش است.” آزمون فرضیه، به دو روش عقلی و روایی صورت گرفته است. و در نهایت فرضیههای تحقیق در هر دو روش به تأیید رسید
کلید واژهها: دولت، عدالت اقتصادی، اقتصاد اسلامی، الگوی ایدهآل
بیشتر اقتصاددانان معاصر بر این باورند که، قوانین اقتصادی حاکم بر جوامع بشری تابع قوانین طبیعی بوده و خالی از هرگونه ارزش و اخلاقی هستند. از اینرو، میتوان با کشف آن قوانین و روابط علّی و معلولی میان پدیدههای اقتصادی، با در نظر گرفتن محدودیتهایی، تعادل را در تمامی عرصههای اقتصادی برقرار کرد. در چنین شرایطی در یک نظام اسلامی بسیار ضروری است تا محققان مسلمان، دیدگاه و رویکرد اسلام را به عنوان کاملترین مکتب انسانساز، با استفاده از منابع غنی قرآن، سنت و عقل در زمینه ابعاد و ویژگیهای یک نظام اقتصادی اسلامی بیان کنند
در نظامهای دینی از قبیل نظام جمهوری اسلامی ایران، «عدالت» مبنای نظری و محور اصلی کل نظام اجتماعی است. عدالت اقتصادی، بارزترین نماد عدالت در صحنه روابط اجتماعی، مستلزم دقت نظری فراوان است و حفظ و حراست از تمامی ارزشهای اجتماعی و انسانی، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، مستلزم توجه به مسائل اقتصادی است. برای دستیابی به تصویری روشنتر از نظام عادلانه اقتصادی، در این مقاله سعی شده تا با استفاده از آموزههای دینی و اسلامی، ابعاد و ویژگیهای نظام عادلانهی اقتصادی تبیین و تشریح گردد. نظام عادلانه اقتصادی، نظامی است که توازن اقتصادی را بر اساس تأمین حقوق متقابل ارکان اجتماع تعریف مینماید. چنین نظامی تأمین معیشت مادی را در راستای تعالی انسان و جامعه میبیند و تمامی نیازهای مادی، معنوی، فکری و اخلاقی انسان را متناسب با اقتضائات و شرایط پاسخ میدهد
از سوی دیگر دولت از مهمترین نهادهای بشری است که حضور فعّال آن در طول تاریخ زندگی اجتماعی انسان روشن است. وظایف دولتها درگذر زمان، برحسب دیدگاهها متفاوت بوده است. در قرون اخیر، دیدگاههای متعدّدی درباره نقشهای دولت در عرصه اجتماع مطرح شده است. در اقتصاد اسلامی، دولت نهاد مهمّ و اساسی است و شناخت حیطه دخالت آن به تبیین دقیق وظایف دولت اسلامی بر اساس متون دینی و مقایسه آن با وظایف انواع دولتهای مطرح در ادبیات اقتصادی نیازمند است. وجود دیدگاههای گوناگون درباره دولت اسلامی وعدم تبیین دقیق وظایف آن موجب شده تا متفکران انواع دولتهای حدّاقلی، حدّاکثری، سوسیالیستی، دولت رفاه و نهادگرا را قابل تطبیق بر دولت اسلامی بدانند
در این مقاله، به نکات و مسائل بسیار اساسی و عمیق دیگر از قبیل «نظریهپردازی اقتصاد اسلامی»، «الگوی مصرف عادلانه» و «شرایط تحقق یک نظام عادلانه» ارائه گردیده که هر یک به تنهایی میتواند راهگشای نظریهپردازی و تدوین مدلهای راهبردی براساس اندیشههای نوین اقتصاد اسلامی باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی ـ توصیفی بوده و بررسی ادبیات موضوع تحقیق به صورت کتابخانهای و مراجعه به کتابها و مقالات مختلف صورت گرفته است
این نوشتار، در چهار بخش سامان یافته است: در بخش نخست، نظریهپردازی در حوزه اقتصاد اسلامی توضیح داده شده، در بخش دوم، به بحث عدالت و تبیین شرایط تحقق نظام عادلانه اقتصادی اشاره شده، در بخش سوم، تبیین وظایف دولت اسلامی مورد نظر قرار گرفته است و در نهایت، برای اثبات فرضیه، عرصهها و قلمرو دولت اسلامی جهت تحقق عدالت اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است
پیش از ورود به بحث اصلی، چند نکته روششناختی و معرفتشناختی در اقتصاد اسلامی، که دقت در آنها برای روشن شدن شیوه استدلال در این تحقیق لازم است، خاطر نشان میکنیم
1 اسلام به عنوان مترقیترین مکتب الهی، که حاصل پردازش و توسعه ادیان و مکاتب الهی از ابتدا تا عصر خاتمیت است، دارای اهداف عالی و غایات متعالی است. از این رو از همان ابتدای ظهور، در پی اصلاح رفتار انسان و تبیین الگوی مناسب رفتاری برای او بوده، تا او را به سر منزل سعادت برساند. به تصریح قرآن کریم، هدف خداوند از خلقت انسان، عبادت و در نتیجه، تقرب به آستان حق تعالی، یعنی منشاء و مبداء کمال و زیبایی و قدرت مطلق است: )وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ( ( ذاریات:56). پس تمام رفتارهای عناصر انسانی در جامعه مورد نظر اسلام، اعم از دولت و افراد، باید در جهت نیل به این هدف باشد. به طور قطع، رفتارهای اقتصادی انسانها نیز جزیی از سیر و سلوک آنها بوده، بنابراین، نوع خاصی از رفتار نسبت به اقتصاد ـ ازجمله شناخت اقتصادی و فعالیت اقتصادی ـ از انسان کامل، یعنی انسان مورد نظر شریعت اسلام انتظار میرود
اگر اقتصاد را شامل شناخت اقتصادی ،علم اقتصاد و فعالیت اقتصادی بدانیم، مقدمات فوق برای اثبات وجود اقتصاد اسلامیـ فارغ از بحث علمی بودن یا نبودن و هنجاری بودن یا اثباتی بودن آنـ کفایت میکند. از این رو، با رویکردی سیستمی به نهادها و زیر ساختهای اسلامی، این نتیجه به دست میآید که هدف غایی اقتصاد اسلامی، مطابق با هدف نهایی مکتب اسلام بوده، قصد آن تقرب انسان خاکی به عالم ملکوت است
2 اقتصاد اسلامی مستلزم مجموعه شناختها است که، شامل الگوی ایده آل، وضعیت موجود و الگوی تغییر میباشد
3 علمی بودن اقتصاد اسلامی، به لحاظ تعاریف غربی علم، مورد مناقشه است. اما به گفته مک لاپ، صاحب نظر مشهور روششناسی، هیچ تعریفی از علم، که جهت یابی روشنی داشته باشد و بتواند همه بخشهای علوم، اعم از فیزیک، شیمی، جامعه شناسی و ;.ـ را در بر بگیرد وجود ندارد؛ زیرا تعریفی که برخی از علم کردهاند، بخشی از علوم طبیعی یا انسانی را خارج میکند و تعریف دیگر، گروهی دیگر را
در بحث اقتصاد، تعریفی که امروزه تقریباً پذیرفته شده، این است که «علم، مجموعهای از گزارههاست که روابط علّی و معلولی را تبیین کرده، قدرت تفسیر واقعیت را داشته باشد». و از این لحاظ، تأکید زیادی بر وجود آزمون تجربی، به صورت تنها طریق آزمون فرضیه وجود ندارد. با این تعریف، نظریههای اقتصاد اسلامی، چه در بخش ارائه الگوی ایده آل و چه در بحث شناخت واقعیت کنونی جامعه، به این دلیل که قدرت تفسیر «عینیت» را دارند، «علمی»خواهند بود؛ زیرا با وجود وحی به عنوان قطع آورترین منبع شناخت در اقتصاد اسلامی، که شامل تبیینهایی از هستی و واقعیت است، قدرت تفسیر و تبیین اقتصاد اسلامی، بسیار بالاتر از اقتصاد متعارف، قابل تصور است
4 نظریهپردازی در اقتصاد اسلامی، بر مبنای مبادی معرفتشناختی و روششناختی آن صورت میگیرد. فرضیهای که ابتدا ارائه میشود، براساس مجموعه پیشفرضهای فلسفی است که، به نوعی پارادایم شده و در میان عالمان اقتصاد اسلامی، مورد توافق است. این چارچوب نهادی، بر اثر تعلیمات دینی و معارف اسلامی حاکم برآن جامعه شکل گرفته است و شامل گزارههایی در مورد جهان هستی هستند. راههایی که برای آزمون این فرضیهها وجود دارد، میتواند شامل موارد زیر باشد
الف. استدلال عقلی: عقل، یکی از منابع مهم شناخت در اقتصاد اسلامی است. گاهی با کنار هم قرار دادن مجموعه گزارههای معلوم، دستیابی به گزارهای مجهول (نتیجه)، از طریق عملیات عقلی صِرف ممکن خواهد بود و فرضیه مورد نظر، تأیید یا ردّ میشود
ب. تجربه: از دیگر منبع شناخت اقتصاد اسلامی است، که در شرایط خاص میتواند محک خوبی برای فرضیههای ارائه شده باشد
ج. استدلالات نقلی: با پذیرش وحی، به عنوان دیگر منبع شناخت در اقتصاد اسلامی، این نتیجه به دست میآید که، اگر فرضیهای، با نص گزارههای اثباتی قرآن کریم، یا گزارههای اثباتی برگرفته از سنت معصوماندر تعارض باشد، به شرط صحت منبع، فرضیه مورد نظر مردود خواهد بود. و همچنین حتی تعارض فرضیههای اثباتی، با گزارههای اعتباری قرآن و سنت، به شرط آنکه واقعیتی که اعتبار مورد نظر بر اساس آن صورت گرفته، معارض فرضیه فوق باشد، موجب ردّ فرضیه میگردد. بدین ترتیب، بررسی آیات قرآن و تاریخ رفتار اقتصادی معصومان، به عنوان منبعی برای آزمون فرضیههای اقتصاد اسلامی و ارائه فرضیههای جدید معتبر است
تذکر این نکته لازم است که سه طریق فوق، تطابق فرضیه را با واقعیت، بررسی میکند و فرضیهای که از این طریق تأیید شود، به عنوان یک نظریه مورد توجه قرار میگیرد. همچنین در همه مراحل فرضیهپردازی و آزمون فرضیه، علاوه بر بهرهگیری از معارف اسلامی، از معارف بشری حاصل از عقل سلیم بشر نیز استفاده میشود. و چه بسا نظریهای از علم اقتصاد متعارف، در علم اقتصاد اسلامی نیز به رسمیت شناخته شود؛ زیرا با وجود اینکه به دلیل تفاوت در مبانی روششناسی و معرفتشناسی علم اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف، علم اقتصاد اسلامی تطابق کامل با علم اقتصاد متعارف نخواهد داشت، دیدگاه گروهی از محققان مبنی بر افتراق کامل این دو علم، به علت الحادی بودن مبانی یکی (اومانیسم، ناتورالیسم و;) و الهی بودن دیگری، مورد اشکال جدی است
علت مطلب فوق این است که،
الف) وجود حداقلی از فطرت الهی در دانشمندان غربی، میتواند بیانگر
این باشد که برخی از افکار آنها، حداقل تناسبی با معیارهای انسانی و اسلامی داشته باشد
ب) اسلام پس از استیلا بر دنیای عرب، برخی آداب و سنتهای عصر جاهلیت مثل ماه های حرام و مقدار دیه قتل انسان را به رسمیت شمرد
ج) اشتراکاتی در مبانی روششناسی دو علم وجود دارد: مانند حجیت ظن راجح و عدم لزوم حتمی آزمون تجربی برای اثبات تمامی فرضیهها
با توجه به تلاشهای زیادی که در اقتصاد غرب، برای شناخت و توصیف واقعیت موجود اقتصاد جوامع صورت گرفته، بهرهبرداری علم اقتصاد اسلامی از اقتصاد متعارف، قطعی خواهد بود. اما اقتصاد اسلامی به دلیل دارا بودن منابع معرفتی ماورایی (قرآن و سنت)، در تفسیر واقعیت موجود و عوامل تأثیرگذار کمی و کیفی (مانند اخلاق و تقوا و;) بر اقتصاد، از اقتصاد متعارف کاراتر است
بر اساس آنچه گفته شد، علم اقتصاد اسلامی حداقل در دو موضوع نظریهپردازی میکند
1 تحلیل الگوی ایده آل؛ 2 تحلیل وضعیت موجود جامعه
در تحلیل الگوی ایده آل، به تبیین و تفسیر واقعیت اقتصادی جامعه در شرایط ایده آل اقتصاد اسلامی، یعنی شرایط اقتصادی که منجر به سوق دادن جامعه به سوی سعادت ابدی میشود، میپردازد و رابطه بین نهادها و متغیرهای اقتصادی را در این شرایط بررسی و تحلیل میکند. جامعه ایده آل را میتوان به دو صورت تعریف کرد: الف) جامعهای که همه افراد آن، تمامی شرایط و شاخصههای انسان کامل را دارا هستند. چنین انسانهایی کوچکترین امر و نهی شریعت را، حتی در حد استحباب و کراهت رعایت میکنند. ب) جامعهای که افراد، تنها ضروریات دین را رعایت میکنند. در این جامعه با وجود تقیّد کامل افراد در انجام واجبات و ترک محرمات شرعی، تأکیدی برای انجام موارد مستحب و ترک مکروهات وجود ندارد. به هر حال، هر دو این موارد، جوامع ایده آل اسلامی ـ البته در دو سطح مختلف ـ هستند که هیچ یک هم اکنون در دسترس نیستند؛ زیرا چون الگوی ایده آل در دسترس نیست، آزمون تجربی این نظریات، امکان پذیر نیست و صحت و سقم آنها، از طریق بحثهای نظری صرف مورد بررسی قرار میگیرد. در تحلیل وضعیت موجود، نظریاتی که ارائه میشود، میتواند محک تجربی بخورد
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.