پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست با pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
چارچوب مفهومی
روش تحقیق
یافته های تحقیق
الف. سیمای آماری پاسخ گویان
ب. ارزیابی طلاب از رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی
ج. ارزیابی طلاب از حضور روحانیت و حوزه علمیه در عرصه سیاست
نتیجه گیری
منابع
دفتر مقام معظم رهبری، 1375، حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
فلاح، محمدرضا، 1388، نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست، پگاه حوزه، ش61
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1374، روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی ره، آثار موضوعی، تهران، تبیان
مجتبی زاده، علی، 1391، رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، قم، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
معصومی، علی، 1390، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، معرفت سیاسی، ش1، ص35ـ 64
ـــــ ، 1392، درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی، قم، المصطفی
موسوی خمینی، سیدروح الله، 1379، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز ورود روحانیت به سیاست از موضوعات مهمی است که دیدگاه های گوناگونی را برانگیخته است. هدف این مقاله ارائه تصویری واقع نگر از ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم درخصوص این دو موضوع مهم است. این تحقیق با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه در بین نمونه آماری 650 نفری از طلاب (خواهر و برادر) سطح دو و بالاتر اجرا شده است. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 96 درصد پاسخ گویان قایل به پیوند وثیق سرنوشت نظام اسلامی و حوزه های علمیه اند و بیش از 80 درصد نسبت نظام اسلامی و روحانیت را نسبت حمایت و نصیحت ارزیابی کرده اند. 1/97 درصد پاسخ گویان با ضرورت حضور روحانیت در متن تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه موافق و کاملاً موافق بوده اند. 2/93 درصد بی تفاوتی روحانیت در قبال مسائل سیاسی جامعه را موجب آسیب رسیدن به دین و تنها 6/18 درصد ورود حوزه علمیه در مسائل سیاسی را موجب دین گریزی مردم دانسته اند. همچنین بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای با متغیرهای مزبور نشان می دهد طلاب به رغم تفاوت در ویژگی های زمینه ای، همه در نحوه ارزیابی از رابطه حوزه های علمیه با نظام اسلامی دیدگاه یکسانی ابراز کرده اند
کلیدواژه ها: حوزه، نظام، اسلام، روحانیت، دین، سیاست
حوزه علمیه تشیع به عنوان یک نهاد اجتماعی برآمده از متن فرهنگ دینی جامعه اسلامی، در طول حیات دیرپا و پرثمر خود، در تعامل پویا و اثربخش با اقشار گوناگون مردم، همواره افزون بر پاسخ گویی به نیازها و مسائل دینی، گره گشای مشکلات و مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی آنان نیز بوده است. در نتیجه این تعامل پویا و پشتیبانی همراه با اعتماد مردم، نهاد روحانیت و به ویژه علما و بزرگان دین، همواره نقش مهم و تأثیرگذاری در حدوث و پیش برد تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی ایفا کرده اند. این نقش، در دوران معاصر و در جریان وقوع رخ دادهایی همچون جنبش مشروطیت، نهضت تنباکو، مقابله با دخالت بیگانگان و مانند آن برجسته تر شده و با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری روحانیان مبارز و به ویژه برقراری حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، تبلور و اهمیت فزاینده ای یافته است. متناسب با جایگاه رفیع روحانیت و نقش تعیین کننده آن در تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه کنونی (به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت دینی)، به رغم ابراز برخی تردیدها در باب کارآمدی و توانمندی روحانیت و حتی دین در اداره حکومت و تدبیر زندگی اجتماعی، انتظارات از روحانیت به نحو چشم گیری افزایش یافته است، به گونه ای که رهبران انقلاب در مناسبت های گوناگون، درباره سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، وظایف نظام اسلامی در قبال حوزه علمیه، سازوکار حفظ استقلال حوزه علمیه، و مانند آن سخنان صریح و روشنگرانه ای بیان کرده اند. روشن است که برقراری مناسبات مطلوب میان حوزه علمیه و نظام اسلامی، بیش و پیش از همه، در گرو تلقی روشن بدنه حوزه های علمیه از رابطه حوزه و نظام اسلامی و نیز ارزیابی همدلانه آنان از ضرورت حضور روحانیت در عرصه سیاست است. در این میان، نحوه نگرش طلاب به روابط حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز نوع رویکرد آنان نسبت به ورود روحانیت به ساحت سیاست، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینکه ارزیابی طلاب به عنوان بدنه اصلی حوزه، از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟ آنان چه سازوکاری برای تعامل نظام اسلامی و حوزه علمیه قایلند؟ ایشان چه رویکردی در قبال ورود حوزه علمیه و روحانیان به عرصه سیاست دارند؟ و تأثیر بی تفاوتی یا احساس مسئولیت روحانیت در باب مسائل سیاسی را در دین داری یا دین گریزی مردم چگونه ارزیابی می کنند؟ سؤالات مهمی هستند که پاسخ گویی علمی و روشمند به آنها، می تواند ضمن ترسیم تصویری روشن از واقعیات موجود مسئولان را در سیاست گذاری و برنامه ریزی واقع نگرانه در این باره نیز یاری رساند
با وجود اهمیت سؤالات مزبور و ضرورت پاسخ دهی روشمند به آنها، بررسی پژوهش های موجود نشانگر فقدان تحقیقاتی است که با روش میدانی و مطالعه نظرات واقعی طلاب، درصدد پاسخ گویی به این سؤالات برآمده باشند. با وجود این، برخی پژوهش ها و منابع وجود دارند که به ابعادی از موضوع این مقاله پرداخته اند که از جمله می توان به این نمونه ها اشاره کرد: کتاب رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، کتاب روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی، کتاب حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، مقاله تعامل روحانیت و دولت اسلامی، مقاله نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست. این پژوهش ها جملگی از سنخ پژوهش های اسنادی بوده و یافته های هیچ یک مبتنی بر داده های میدانی حاصل از روش پیمایش نیست. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری مقتضی از محتوای منابع مزبور، کوشیده است تا با گردآوری داده های مورد نیاز از طریق روش پیمایش و تحلیل آماری داده ها، تصویری روشن از نگرش طلاب حوزه علمیه قم درباره ورود روحانیت به امور سیاسی و نیز رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی ترسیم کند. روشن است که با توجه به مطالعه چگونگی ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از موضوعات مزبور، یافته های این مقاله می تواند مسئولان امر را نسبت به نوع قضاوت بدنه حوزه در ارتباط با آنها آگاه سازد
به اختصار، این مقاله درصدد پاسخ گویی به سؤالات ذیل است
1 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟
2 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از ورود روحانیت و حوزه علمیه به عرصه سیاست چیست؟
مکتب اسلام مبتنی بر سه اصل مبدأ، معاد و رهبری الهی برای همه ابعاد مادی و معنوی بشر به مقتضای جامعیت، و در هر عصری به مقتضای خاتمیت و جاودانگی آن، برنامه و دستورالعمل دارد. در این میان، رهبری الهی به عنوان موهبتی الهی و پیونددهنده دو اصل دیگر، هیچ گاه از انسان دریغ نشده است. روحانیت به عنوان جریان تداوم بخش رهبری الهی و نظام اسلامی، به عنوان یکی از لوازم حیات اجتماعی، دو نهاد اسلامی دیرپا و متلائم هستند (معصومی، 1392)
در باب سازوکار تعامل نهاد روحانیت و دولت اسلامی، رهیافت های گوناگونی وجود دارد که می توان برحسب نوع تلقی از مفهوم روحانیت و دولت اسلامی، رابطه بین دین و جامعه، اسلام و حکومت، اسلام و روحانیت، و روحانیت و جامعه را به چهار رویکرد کلان تقسیم کرد
رویکرد نخست روحانیت را تابع دولت اسلامی و در خدمت آن دانسته و بر آن است که به سبب اسلامی بودن دولت، به حکم وظیفه دینی، همه، از جمله روحانیت و حوزه های علمیه باید از دولت اسلامی اطاعت کنند
رویکرد دوم با حاکم دانستن روحانیت بر دولت اسلامی، دولت را مجرای اجرای حدود الهی و روحانیت را عامل اجرای آن می داند. بنابراین، دولت اسلامی آنگاه محقق می شود که روحانیت به عنوان رهبر دینی در رأس آن باشد
رویکرد سوم با جداانگاشتن دین و سیاست، عرصه حضور و مأموریت روحانیت و دولت را متفاوت و متمایز می داند
سرانجام رویکرد چهارم به رغم پذیرش پیوند دین و سیاست، قایل به دولت اسلامی منهای روحانیت است (معصومی، 1390). روشن است که هر یک از رویکردهای مزبور ارزیابی متفاوتی از رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به عرصه سیاست دارند
با عنایت به تنوع رویکردهای موجود و عدم امکان تلفیق آنها و نیز ضرورت اتخاذ رویکرد واحد و منسجم در بررسی علمی، در تدوین چارچوب مفهومی این تحقیق، رهیافت امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای مبنا قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر با ابتنا بر رهیافت امام و رهبری در باب رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست، بر آن است تا با بهره گیری از روش پیمایش، ضمن شناسایی روشمند نحوه ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم نسبت به این دو مقوله مهم، میزان تلائم نگرش آنان با اندیشه امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای در این خصوص را نیز بررسی نماید
آیت الله خامنه ای در پیام ها و سخنرانی های گوناگون، به ویژه در دیدار با حوزویان، فهرستی از مهم ترین موضوعات مرتبط با حوزه های علمیه را به تفصیل بیان کرده است. از زمره مهم ترین این موضوعات، می توان به مناسبات حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست اشاره کرد. در ادامه، با استناد به متن سخنرانی ایشان در دیدار با طلاب و استادان حوزه علمیه در تاریخ 29 مهر 1389، دیدگاه رهبری واکاوی و بخشی از چارچوب مفهومی مناسب برای طراحی سؤالات پرسش نامه ارائه شده است
آیت الله خامنه ای در تبیین سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، معتقدند: نسبت روحانیت و حوزه هاى علمیه با نظام اسلامى، نسبت حمایت و نصیحت است. حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح (حسینی خامنه ای، سخنرانی مورخ 29 مهر 1389)
ایشان با بیان این نکته که طرح بحث استقلال حوزه نباید زمینه را برای بروز مغالطه ضرورت فاصله گیری حوزه از نظام اسلامی و عدم حمایت از آن ایجاد کند، می فرمایند
در اینجا هم مراقب باشید یک مغالطه دیگرى به وجود نیاید؛ استقلال حوزه ها به معناى عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقى نشود ; بعضى ها می خواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطه حوزه را با نظام قطع کنند.
ایشان با مقابل قرار دادن وابستگی و استقلال، اظهار می دارند: وابستگى غیر از حمایت است، غیر از همکارى است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزه ها کمک کند (همان)
آیت الله خامنه ای با جداسازی هزینه های معیشت طلاب از سایر هزینه های مراکز حوزوی، ضمن تأکید بر ضرورت استقلال معیشت طلاب از حکومت اظهار می دارند
معیشت طلاب به صورت سنت، معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز، باید به وسیله مردم اداره شود. مردم بیایند وجوهات شرعى شان را بدهند ; اما مسائل حوزه ها فقط مسئله معیشت نیست. در حوزه ها، هزینه هایى وجود دارد که جز با کمک بیت المال مسلمین و کمک دولت ها امکان ندارد آن هزینه ها تحقق پیدا کند. دولت ها موظفند این هزینه ها را بدهند؛ دخالتى هم نباید بکنند (همان)
افزون بر موضوع رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه، موضوع ورود روحانیت به سیاست نیز همواره محل توجه محافل درون و برون حوزوی بوده و هر کدام به فراخور و تناسب دیدگاه و منافع خویش، به رد یا تأیید آن پرداخته اند. هم در میان حوزویان و هم غیرحوزویان، افراد و جریاناتی هستند که با ورود روحانی به عرصه سیاست مخالفت می کنند. به رغم وجود نظرات موافق و مخالف، به نظر می رسد امروزه فضای غالب در میان طلاب و روحانیان فضای ورود به عالم سیاست و تعامل با آن است (فلاح، 1388)
امام خمینی ره به رغم مخالفت اولیه با حضور روحانیت در مناصب اجرایی، به صراحت،
اظهار داشتند
من از اول ; در مصاحبه هایی که کردم، ; این کلمه را گفته ام که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسائل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز بشود، روحانیون می روند سراغ شغل های خودشان. لکن وقتی که ما آمدیم و وارد در معرکه شدیم، دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مسجدتان، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می رود (موسوی خمینی، 1379، ج 16، ص 349-350).
بنابراین، امام راحل در مواضع بعدی، ضمن تأکید بر پیوند دین و سیاست، به صراحت، با تکلیف دانستن حضور روحانیت در عرصه های گوناگون سیاسی، آنها را با این سخنان، به ورود در این عرصه فرامی خواندند
روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیاز قایل شوند که در حوزه ننشسته اند، بلکه برای اجرای حکم خدا، راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی شده اند. ; ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بی سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم، هرگز فرصت و شرایط بهتر از این نخواهیم داشت (همان، ج 1، ص 292).
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین با pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
فرضیههای تحقیق
روش پژوهش
ابزار پژوهش
شیوه اجرا
تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش
بحث و نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
احمدی، خدابخش، «بررسی رابطه بین تقیدات مذهبی و ناسازگاری زناشویی»، مقالات همایش تقویت نظام خانواده و آسیبشناسی آن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384
اعتمادی، عذرا، «ایمان و معنویت در مشاوره و رواندرمانی»، فصلنامه تازه های زواندرمانی، 1384، سال دهم. ش 35 و 36 ص 146-131
اولیاء، نرگس، و همکاران، آموزش غنی سازی زندگی زناشویی، تهران، دانژه، 1388
براندن، ناتانیل، روانشناسی حرمت نفس، ترجمه جمال هاشمی، تهران، جیحون، 1386
تبعه امامی، شیرین، «تعیین و بررسی رابطه بین ویژگی های مرکزی و پیرامونی عشق و تعهد در بزرگسالان جوان متأهل دانشگاه اصفهان»، پایان نامهی کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه اصفهان، دانشکد علوم تربیتی و روانشناسی،
جمالی، فریبا، «بررسی رابطه بین نگرش های مذهبی، احساس معنابخش بودن زندگی، و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه های تهران»، پایان نامهی کارشناسی ارشد، تهران، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهراء(ع)، 1375
حسینی، بیتا، زمینه زوج درمانی، تهران، جنگل، 1389
حیرت، عاطفه، «بررسی اثربخشی زوج درمانی اسلام محور بر سازگاری، سلامت روان و خوش بینی زوجین شهر اصفهان»، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاورهی خانواده، دانشگاه اصفهان، دانشکد علوم تربیتی و روانشناسی، 1388
خدایاری فرد، محمد، «کاربرد مثبت نگری در روان درمانگری با تاکید بر دیدگاه اسلامی»، مجله روانشناسی و علوم تریتی دانشگاه تهران، 1379 دوره 1 ش 60 ص 164-140
دانش، عصمت، تأثیر روش زوج درمانی اسلامی در افزایش جهت گیری مذهبی، خودشناسی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار، مجموعه مقالات جوان و آرامش روان، مشاوره و درمانگری با نگرش اسلامی، چ پنجم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387
رضایی، جواد، و همکاران، نقش سبک زندگی اسلام محور(با تأکید بر نظام خانواده) و بیان راهکارهای آن برای افزایش صمیمیت زوجین، مجموعه مقالات چهارمین کنگره ی ملّی آسیب شناسی خانواده، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1389، ص
زادهوش، سمیه، «مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری، مذهبی و گروه درمانی شناختی- رفتاری کلاسیک بر روابط و رضایت زناشویی بانوان»،پایان نامهی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، 1387
سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387
عباسی مولید، حسین، «بررسی تأثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی زوجین شهرستان خمینی شهر»، پایان نامهی کارشناسی ارشد مشاورهی خانواده، دانشگاه اصفهان، دانشکد علوم تربیتی و روانشناسی،
عرفانی اکبری، معصومه، «بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجین و تأثیر ارتباط درمانی زوجین برآن»، پایان نامهی کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی، تهران، دانشگاه الزهراء (س)، 1378
فتوحی بناب، سکینه، و همکاران، «بررسی اثربخشی آموزش رویکردهای زوج درمانی شناختی-رفتاری، اسلامی و تحلیل رفتارمتقابل بر سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار»، فصلنامه تازه ها و پژوهشهای مشاوره، 1388، دوره 8، ش 32، ص 109-127
فقیهی، علی، جوان و آرامش روان، مشاوره و درمانگری با نگرش اسلامی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،(سومین همایش مشاوره از دیدگاه اسلام)،
فقیهی، علی نقی، و فاطمه رفیعی مقدم، «بررسی میزان اثربخشی آموزش های روان شناختی مبتنی بر روایات اسلامی در رضایت زناشویی زوجین»،روانشناسی و دین، 1388، دوره 2، ش 3، ص 89 ـ 104
کاوی، استیون، هفت عادت خوب خانواده، ترجمه سوسن ملکی، تهران، ذهن آویز، 1388
کلارک وارن، نیل، در جستجوی عشق زندگی، ترجمه مهدی قرچه داغی، چ هشتم، تهران، اوحدی، 1388
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاضواء، 1413 ق
نجاریان پور، سمانه، و همکاران، «تأثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگی های تعهد در دختران دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا»، فصلنامه خانواده پژوهی، 1387،4(13)، 86-77
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، 1380
Adams, J.M. &Jons, W. H. Interpersonal commitment in historical perspective. Inj. Adams and W.Jons (Eds.) Handbook of Interpersonal Commitment and Relationship stability . New York: Plenum publishers. 1999, (pp.3-36)
Allen, E. S., &Baucom, D. H. Adult attachment and patterns of extradyadicinvolvement.Family Process
Amato, P.R Continunity and chang in marital quality between 1980 and 2006. Journal of Marriage and the Family, . (2008). 1-
Amato PR. Studying marital interaction and commitment with survey data. Available from
Argyle, M., &Hallahmi, B. The Social Psychology of Religion. London: University Press
Bergin, A. E. Religiosity and mental health: A critical revaluation and meta- analysis. Professional Psychology: Research and Practice, 1983, 14(2), 170-
Berozonsky, J. E. Identity style, parental authority, and identity commitment. Journal of Youth and Adolescence, 2004. 22, 213-
Brannon, Linda. Gender. Viacom company. (2nd ed)
Caughlin, J.P., & Johnson, M. P. The tripartite nature of marital commitment: Personal, moral, and structural reasons to stay married, Journal of Marriage and the Family, 1999, 61, 160-
Clements, R., Swenson, CH. Commitment to one’s spouse as a predictor of marital quality among older couples. CurrPsychol, 2000, 19(2), 110-
Chronic.,&Plahakova. A. Differences in marital satisfaction of men woman.Caska- sdvenka- psychiatric. 2009, 96-
Cohan, C. L., &Kleinbaum, S. Toward a greater understanding of premarital cohabitation and marital commitment. Journal of Marriage and Family, 2002, 64(1), 180-
Curtis, K. T., & Ellison. C. G. Religious Heterogamy and Marital Conflict: Findings from the National Survey of Families and Households. Journal of Family, 2002, 23: 551-
Dean DG, Spanier, GB. Commitment: An overlooked variable in marital adjustment. Sociological Force. 1974, 7, 113-118
Fennel, D. L. Characteristics of long- term first marriage, Journal of mental counseling, 2007, 15, 445-
Florian, V., Mikulincer, M., &Hirschberger, G. The aپروژه دانشجویی تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین با pdf iety buffering function of close relationship: Evidence that relationship commitment acts as e terror management mechanism. Journal of Personality Social Psychology, 2002, 82(4), 527-
Green, S. G., & Bauer, T. N. (1995). Supervisory mentoring by advisers: Relationships with doctoral student potential, productivity, and commitment: Personnel Psychology Vol 48(3) Fal 1995, 537-
Gunter, J. S., Oklahoma, N. An examination of the dimensions of commitment and satisfaction across year married. Unpublished doctoral dissertation: University of Oklahoma
Harmon, D. KH. Black men and marriage: the impact of spirituality, religiosity and marital commitment on marital satisfaction. Unpublished doctoral dissertation: Alabuma University
Harris VW. Marital quality, contex, and interaction: A comparison of individuals actress various income levels. Sci Context, 2006, 17, 48-
Hoge, D. R., Petrllo, G. H. & Smith, E. I. Transmission of religious and social values from parents to teenage children, Journal of Marriage and the Family, 1982, 44, 569-
Jarvis, M. O. The long-term role of newlywed conscientiousness and religiousness in marriage. , The University of Texas at Austin. 2006, P
Johnson, M.P. Personal, moral, and structural commitment to relationships: Experiences of choice and constraint. In Handbook of interpersonal commitment and relationship stability. J.M. Adams and W.H. Jones, eds. New York: Kluwer Academic. ,1999,73-
Johnson, M.P. Commitment. Cohesion, investment, barriers, alternatives, constraint: Why do people stay together when they really don’t want to Proceeding of Theory and Research Methodology Workshop, National Council on Family Relation Annual Meeting, Dallas, 1985, 45-
Lambert, N. M., &Dollahite, David, C. The Threefold Cord: Marital Commitmrnt in Religious Couples.Journal of Family Issues: 2008, 29:592-
Larson, L.E., &Goltz, J.W. Religious participation and marital commitment. Review of Religious Research, 1989, 30, 387-
Levinger, G A social exchange view on the dissolution of pair relationships. In F.I. Nye (Ed), Family relationships: Rewards and Cosis Bererly Hills, CA: sage puplication. 1997. (pp.97-121)
Lucas, R. E. Reexamining adaptation and the set point model of happiness: Reaction to changes in marital status. Journal of Personality and Social Psychology, 2003, 84(3), 527-
MacCarthey B. Marital style and its effects on sexual desire and functioning.Journal Family Psychology. 1999, 10, 1-
Master, A. Marriage, commitment and divorce in a matching model with differential aging.Reviewe of Economic Dynamics, 2008, 11, 614-
Marcia, J.E. Development and Validation of ego- identity status. Journal of Personality and Social Psychology, 1966, 3, 551-
Mosako, J. Commitment and attachment dimensions. In partial fulfilment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy: Purdue University
Moron, G. Parents: Religious and Moral Education, Retrieved April, 2005, from
Myers, D. G. The Friends and Faith of Happy people American Psychologist, 2000, 55(1), 56-
Nichols, M. (2004). Lesbian sexuality/female sexuality: Rethinking ‘lesbian bed death’
Sexual and Relationship Therapy, 19(4), 363–
Nichols, m. & Schwartz, R. Family therapy: Concepts and methods. New York: Brunner & Mazel
Rebeck, V. A. Confirming-and keeping-youth, Christian Ministry, 1994, 25, 9-
Reynold, J., & Mansfield, P. The effect of changing attitudes to marriage on its stability: Lord chancellor’s Department. High Divorce Rates: The state of the evidence on Reasons and Remedies, V. (1), 1-3. Reserch series NO. 2/99. [On-Line]. Available
Shackelford, T. K., Besser, A., Goetz, A. T. Personality, marital satisfaction, and probability of marital infidelity, Individual Differences Research (IDR), January,
Shields, E. P. The effect of religiosity and marital Commitment on marital satisfaction and stability. Unpublished doctoral dissertation: Brigham Yong University
Smith, C. Theorizing religion effects among American adolescents. Journal for the scientific study of religion, . 2003, 42, 17-
Speranger, E. Types of Men: The Psychology and Ethics of Personality, Translate by P. J. W. Pigors. Halle: Max Niemeyer
Sternberg, R.J. The triangle of love: Intimacy, passion, commitment, New York: Basic Books
Strachman, A. and Gable, S. Approach and avoidance relationship commitment, Motive Emot. 2006, 30, 117-
Swensen, C. H., &Trahaug, G. Commitment and the long-term marriage relationship.Journal of marriage and the family, 1985, 47, 937-
Vogelstein, I. C., & Kaplan, D. Untapped potential: The status of Jewish early childhood education in America, Journal of Beliefs and Values, 2002, 23, 203-
هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین شهر اراک بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر اراک در سال 1389ـ1390 بوده است. نمونه این پژوهش، 30 زوج از والدین دانشآموزان دبستان دخترانه شهر اراک بوده که به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (پانزده زوج) و کنترل (پانزده زوج) جایگزین شدهاند. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه تعهد زناشویی بوده است. متغیر مستقل، آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بود که در هفت جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شده است. یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS و روش تحلیل کواریانس تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که آموزش زوجدرمانی اسلاممحور، تعهد زناشویی زوجین و ابعاد آن، یعنی تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری زوجین را افزایش داده است (001/0P<).
کلیدواژهها: آموزش زوجدرمانی اسلاممحور، تعهد زناشویی.
با پیمان ازدواج، ارتباطی شکل میگیرد که در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی، امنیتی بینظیر دارد. دیگر ارتباطات انسانی ممکن است یک بُعد از ابعاد حیات را پوشش دهند، اما در ازدواج، ابعاد جسمی، عاطفی، اجتماعی و ذهنی نیز پوشش داده شده و رابطهای زیستی، اقتصادی، عاطفی، روانی – اجتماعی و معنوی نیز بین زن و شوهر برقرار میشود.1 ازدواج، اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که دو نفر آن را در بزرگسالی میپذیرند.2 تعهد زناشویی به معنای وفادار ماندن به خانواده و اعضای آن هنگام غم و شادی، وقایع خوشایند و ناخوشایند زندگی، تعهد بر مبنای احساس و عاطفه و نیز بر پایه قصد و نیت است. زوجینی که در مورد تعهد خود در برابر همسر و دیگران به بلوغ فکری لازم نرسیده و رفتاری دوسوگرایانه را تعقیب میکنند، در ازدواج و کار کردن با دیگران دچار مشکل خواهند شد و غالباً نتیجه این امر، بیوفایی خواهد بود
تعهد، ابزاری است که میزان امنیت و فاصله از شریک زندگی را پدید میآورد.4 تعهد در ازدواج چندین جزء دارد: چگونگی درک زن و شوهر از نوع رابطه در گذشته و طول مدت رابطه، انتخاب رفتارهای ادامه زندگی مشترک، درجه و وسعت یک رابطه خوب و علاقه به ماندن در این رابطه به مدت طولانی و گرفتن تشویق به سبب ماندن در رابطه توسط هر دو زوج
تعهد چه به صورت اجباری یا فداکارانه برای کیفیت زندگی زناشویی و ثبات در ازدواج مهم است.5 البته باید اشاره کرد که تعهد فداکارانه بهطور فزایندهای در مقایسه با تعهد اجباری با رضایت زناشویی مرتبط است. تعهد در زندگی زناشویی عبارت است از علاقه و قصدی که شخص به آن اندازه و بر اساس آن، تمایل دارد که در رابطه زناشویی باقی بماند و عهدی را که بسته، حفظ کند. تعهد ابعاد چندگانهای دارد و دربرگیرنده دلایل شخصی، اخلاقی و اعتقادی به خصوصی است که شخص را به ادامه رابطه زناشویی پایبند میکند
جانسون7 الگوی جامعی را ارائه کرده که در آن تعهد زناشویی را به صورت سه نوع مستقل: تعهد شخصی8، تعهد اخلاقی9 و تعهد ساختاری10 مطرح نموده است. اولین بُعد تعهد زناشویی تعهد شخصی است که تحت عناوین مختلف، از جمله تعهد جاذبه11و12، تعهد به همسر13 و تعهد گرایش14و15 توسط محققان مختلف ارائه و تبیین شده است. تعهد شخصی به معنای علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است که بر جاذبه و رضایت زناشویی مبتنی است. تعهد شخصی تحت تأثیر سه مؤلفه قرار دارد: 1 جذابیت همسر (عشق و علاقه به همسر)؛ 2 جذابیت رابطه زناشویی (علاقه و رضایت از رابطه زناشویی)؛ 3 هویت زناشویی ( میزان و درجهای که مشارکت یک شریک در رابطه زناشویی بهعنوان خودپنداره شخصی وی در نظر گرفته میشود)
دومین بعد تعهد زناشویی، تعهد اخلاقی است. بسیاری از الگوهای نظری تعهد بر این عقیدهاند که تعهد زناشویی بر احساس وفاداری اخلاقی به ازدواج و رابطه زناشویی مبتنی بوده و ازدواج، نهاد مقدسی است.17 یک نهاد اجتماعی مهم که تضمینکننده مراقبت و حمایت بوده و وفاداری و پایبندی به آن ارزش شناخته میشود.18 بهطور کلی سه مؤلفه در تعهد اخلاقی اثرگذار است: 1 تقدس بنیان ازدواج؛ 2 وفاداری به نوع رابطه زناشویی که به ارزشها و اصول اخلاقی فرد اشاره دارد و فرد میتواند براساس اعتقاداتش به ازدواجش خاتمه دهد یا همچنان به آن متعهد باشد؛ 3 احساس دِین به یک همسر
تعهد ساختاری که سومین بُعد تعهد زناشویی است، در بسیاری از الگوهای نظری با عنوان جنبه اجبارآور تعهد زناشویی با اسامی گوناگون مطرح شده است که عبارتاند از: تعهد اجباری (استنلی20، نیروهای مانع شونده21، فشار بیرونی22، احساس به دام افتادگی23 و تعهد ساختاری24 تعهد ساختاری در ازدواج به موانع و محدودیتهای موجود در ترک رابطه زناشویی و احساس اجبار به تداوم آن رابطه اشاره دارد.25 در هسته این بُعد، این عقیده وجود دارد که عوامل بیرونی ازدواج، اعم از عوامل خیالی یا واقعی ممکن است از فسخ رابطه زناشویی و اختتام ازدواج جلوگیری کنند، حتی اگر انگیزه فرد برای اقدام به طلاق و جدایی قوی باشد
از اواخر قرن بیستم تاکنون، تعهد زناشویی در همه حوزههای مطالعاتی ازدواج و خانواده، وارد شده است. بر این اساس، نه تنها مطالعاتی که مستقیماً در خصوص تعهد زناشویی و ابعاد آن است، به صورت قابل ملاحظهای افزایش یافتد، بلکه در بیشتر مطالعاتی که تأکید اصلی آنها بر تعهد زناشویی نبوده نیز به تعهد بهعنوان یک متغیر مهم در حفظ و تداوم زندگی زناشویی، توجه شده است.27 نتایج تحقیقات نشان میدهد که تعهد زناشویی، دومین عامل حفظکننده ازدواج است.28 به نظر لامبرت و دولاهیت،29 تعهد به همسر برای موفقیت یک ازدواج مهم است. تعهد زناتشویی، قویترین و پایدارترین عامل پیشبینیکننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است.30 این یافتهها همسو با تحقیقات کلمنس و سوین سن31 است که معتقدند تعهد در همسران بهطور مثبت، با ثبات و کیفیت زناشویی و همچنین بهطور مثبت با بیان عشق، سازگاری و کاهش تعارضات زناشویی ارتباط دارد. نیکلز32 در مرحله جفتگیری و ازدواج یکی از مهمترین وظایف ارتباطی زوجین را تعهد میداند و آن را اینگونه معنا میکند: اینکه همسران به چه میزان و چگونه به رابطه زناشوییشان ارج نهاده و چه میزان به حفظ و تداوم این رابطه تعلقخاطر دارند. به گفته نیکلز و شوارتز33 تعهد در ایجاد ثبات و موفقیت در یک ازدواج، نقش اساسی دارد. بر این اساس، هرگونه رابطهای بدون تعهد، سطحی و بدون سمت و سو خواهد بود. همچنین هرگونه آشنایی معطوف به ازدواج پس از مدتی اگر به تعهد پایدار و طولانی منجر نشود، در واقع، آشنایی ناکامکنندهای خواهد بود34 استرنبرگ35 نیز در نظریهاش درباره عشق، تعهد را یکی از مؤلفههای مهم دیدگاهش در بیان انواع و اقسام عشق و تمایز آنها از یکدیگر قرار داده است
در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده که نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.36 یکی از مسائل مهم در زندگی زناشویی که در قرآن از آن بسیار یاد شده، وفای به عهد و پیمان است، از جمله آنها وفای عهد به خدا، عهد به خود و عهد به همسر.37 خداوند پیمان ازدواج میان زن و شوهر را میثاق محکمی دانسته است.38 قرآن زمانی که صفات مؤمنان یادآور میشود، به پایبندی به تعهدات زندگیشان و وفادار بودن به همسرشان نیز اشاره میکند
حضرت علی(ع) میفرماید: شخصی که وفادار باشد سه صفت خوب در زندگیاش پایدار میشود: 1 به او احترام میشود؛ 2 آرامش دارد؛ 3 رحمت الهی از نظر مادی و معنوی بر او نازل میشود
مطالعات نیز نشان دادهاند که سطح پایین تعهد زناشویی در ازدواج به عدم رضایت و طلاق منجر میشود. یکی از کارهایی که در خانواده سالم وجود دارد، احساس تعهد در برابر دیگر اعضای خانواده است. در خانوادههای سالم، اعضا نه تنها خود را وقف آسایش و بهزیستی خانواده میکنند؛ بلکه در رشد و تعالی هریک از اعضای آن نیز میکوشند.41 به عبارت دیگر، متعهد بودن در برابر خانواده، مبنای صرف زمان و انرژی اعضای خانواده برای فعالیتهایی است که به گونهای به خانواده ارتباط دارد. به بیان دیگر، بررسی مطالعات در مورد تعهد نشان میدهد که تعهد باعث حفظ و بقای ارتباط در زندگی زوجین میشود
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف کلی دولت در اسلام با pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف کلی دولت در اسلام با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
اهداف دولت اسلامی
1 تکامل همهجانبه انسان
2 عدالت
3 آزادی
1 برقراری و استقرار امنیت
2 آموزش و پرورش همگانی و توسعه فرهنگی
3 برقراری عدالت اجتماعی
نتیجهگیری
منابع
- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، تهران، زهد، چ دوم، 1379
ـ نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، انقلاب اسلامی، چ هشتم، 1369
ـ نهجالبلاغه، ترجمه سیدعلینقی فیضالاسلام، بینا، بیجا، بیتا
ـ نهج الفصاحه، ترجمه مرتضی فرید تنکابنی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ شانزدهم، 1385
ـ ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، انقلاب اسلامی، 1371
ـ ابن اثیر، الکامل، ترجمه عباس خلیلی، تهران، شرکت چاپ و انتشار کتب ایران، بیتا
ـ ابنخلدون، مقدمه، محمد پروین گنابادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشرکتاب، چ چهارم، 1359
ـ جونز، و.ت، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیر کبیر، چ دوم، 1371
ـ حرّانی، ابن شعبه تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، تهران، امیر کبیر، 1367
ـ امامخمینی، تحریر الوسیله، قم، اسماعیلیان، 1390 ق
ـ دهخدا، علیاکبر، فرهنگ لغات، مؤسسه دهخدا، نرمافزار رایانهای، بیتا
ـ روسو، ژان ژاک، قرارداد اجتماعی، ترجمه منوچهر کیا، تهران، گنجینه، چ چهارم، 1369
ـ ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، به کوشش و تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، بیتا
ـ صدر، محمدباقر، اقتصاد ما، ترجمه محمدکاظم موسوی، قم، جامعه مدرسین، بیتا
ـ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1363
ـ طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، خوارزمی، 1373
ـ کریشنان، سروپالی، تاریخ فلسفه شرق و غرب، تهران، انقلاب اسلامی، 1367
ـ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ دوم، 1403 ق
ـ مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، صدرا، چ ششم، 1370
ـ مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا، 1374
ـ مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، تهران، صدرا، چ هشتم، 1368
ـ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، صدرا، چ نهم، 1373
ـ مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، تهران، حکمت، 1403 ق
ـ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چ دوم، 1374
ـ مکارم شیرازی، ناصر، خطوط اصلی اقتصاد اسلامی، بیجا، هدف، بیتا
ـ یوسفیراد، مرتضی، اندیشه سیاسی شهید مطهری، قم، بوستان کتاب، 1381
ـ یوسفیراد، مرتضی، اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی، قم، بوستان کتاب، 1380
ـ عباسعلی عظیمی، «نقش ولایت فقیه در حفظ ارزشها»، حصول، ش3، سال دوم، بهار 84، ص 118
مکتب حیاتبخش اسلام، بر اساس جهانبینی و نگاهی که به انسان و جهان دارد، برای نظام سیاسی و حاکمان جامعه، اهداف و وظایفی در نظر گرفته است، تا بدین سان، نظام سیاسی مورد نظر اسلام، جامعه را به سمت آرمانهای مطلوب هدایت کند. پرسش اصلی این مقاله این است که «اهداف و وظایف دولت اسلامی کداماند؟» این مقاله با روشی توصیفی و با هدف تبیین اهداف و وظایف دولت اسلامی، درصدد است تا زاویه نگاه اسلام اصیل در زمینه اهداف و وظایف یک دولت را در قبال جامعه روشن کند
حاصل این مقاله اینکه، هدف اساسی اسلام تکامل همهجانبه انسان در ابعاد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی است و این کمال بدون تحقق عدالت و رهبری صالح در جامعه امکانپذیر نیست
کلید واژهها: دولت اسلامی، عدالت، تکامل، آزادی
هر نظام سیاسی نگاه مستقل و خاصی به انسان، جهان و جامعه دارد و بر اساس این نگاه، مبانی فکری و فلسفی خود را تحلیل و تنظیم مینماید. همین مبانی هستند که اهداف و وظایف هر نظام را تعیین میکنند. در نتیجه، نظامات، سیاستها، خط مشیها و رسالتی که برای خود برمیگزیند، معمولاً با این اهداف تناسب دارد؛ به همین دلیل، با سایر نظامها در بسیاری از جهات متفاوت هستند. این موضوع درباره اسلام نیز صادق است. اسلام در هدفگذاری و تعیین وظایف دولت اسلامی، مبانی اساسی ذیل را مدنظر دارد
1 حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آنِ خداوند متعال است و تشریع نیز به او اختصاص دارد و کل جهان ـ ازجمله انسان ـ تابع اراده تکوینی او میباشند؛
2 تشریع الهی از طریق ارسال رسل و انزال کتب صورت میگیرد؛
3 عدالت، معیار همه قواعد و نظامات فردی و اجتماعی است؛
4 فقط کسانی حق حاکمیت و ولایت بر انسان را دارند که مؤید به تأییدات الهی باشند و سایرین، طاغوت بوده و انسان، مکلف به اجتناب از تبعیت از آنهاست؛
5 انسان به این جهان آمده تا سیر تکاملی خود را به سوی خدا طی کند. بنابراین، بازگشت همه به سوی خداست و این دنیا مزرعه آخرت است؛
6 به انسان به عنوان موجودی دارای کرامت و در عین حال مسئول نگریسته شده است؛
7 نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را بر مبنای اصالت فرد و جامعه تعریف و تبیین کرده است؛
8 انسان موجودی مختار است که به او اجازه داده شد، بر سرنوشت خویش حاکم و انتخابگر باشد
با توجه به این مبانی، پرسش اصلی ما این است که اهداف و وظایف اصلی حکومت در اسلام کداماند؟
بر این اساس، دو پرسش فرعی را میتوان مطرح کرد
ـ اهداف اساسی حکومت در اسلام کداماند؟
ـ وظایف اصلی حکومت اسلامی چه میباشند؟
اسلام، جهان را نظامی قانونمند و هدفمند مبتنی بر اصل «از اویی و به سوی اویی»[0] میداند و انسان را نیز جزئی از این نظام هستی تلقی میکند که دارای کرامت و شأن فوقالعادهای است و برای رسیدن به کمال و عبادت خالصانه و آگاهانه خداوند خلق شده است. همه چیز، از جمله نظامات اجتماعی و فردی، اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن، که حکومت و نظام سیاسی نیز جزئی از این نظامات است، بر مبنای همین نگاه تدوین و تنظیم میشوند. بر اساس این دیدگاه، حکومتْ ابزاری برای حرکت تکاملی انسان تلقی میشود؛ بنابراین، اهداف حکومت نیز باید بر همین مبنا تعریف شوند. بر این اساس، اهداف اساسی حکومت در اسلام را میتوان در موارد زیر احصا کرد
اولین و مهمترین هدف بعثت انبیا، رشد، کمال و حرکت انسان در هر دو بعد مادی و معنوی به سوی خداوند متعال است؛ پس حاکمیتی که مبتنی بر این آموزهها باشد، باید محوریترین هدف خود را رشد و کمال انسان قرار دهد؛ بهگونهای که نتیجه قهری برقراری چنین حکومتی، حرکت شتابانِ انسان و جامعه او در همه ابعاد، به سمت توسعه باشد. پس یکی از حقوق مردم بر حکومت، اصلاح و هدایت جامعه آنها در مسیر کمال است؛ از همینرو، امام علی† در قضیه جنگ صفین در علت به تأخیر انداختن جنگْ تصریح میفرمایند: «آرزو دارم عدهای از آنها به ما ملحق شوند و هدایت گردند و در لابهلای تاریکیها، نور مرا نگریسته، به سوی من بشتابند».[1]
در خطبه 132 نیز علت جنگها و درگیریهای خود را بازسازی و اصلاح در جهان ذکر میفرمایند.[2] در این خصوص باید به چند نکته اشاره کرد
الف. کمال انسان بدون وجود حاکمان صالح، امکانپذیر نیست: بین برقراری و شکلگیری حکومت اسلامی و حرکت رو به کمال جامعه، رابطه متقابل وجود دارد؛ به این معنا که حرکت رو به کمال برای جامعه، جز در سایه حکومت عدل اسلامی محقق نمیشود و در مقابل، حکومت عادلانه اسلامی نیز جز زمانی که ارزشهای اولیه و بنیادین در جامعه، در حال شکوفایی و رشد باشند، برقرار نمیشود. امام علی† میفرماید: «به درستی که رعیتِ شایسته و نیکوکار، به وسیله امام عادل نجات پیدا میکند و رعیت گناهکار، به وسیله امام گناهکار هلاک میشود».[3]
تجربه تلخ جامعه اسلامی پس از پیامبر، گواه صادقی بر این امر است که چگونه به دلیل حاکمیت حاکمان ناصالح، حاکمیت الهی از مجرای خود خارج گشت و در مسیری خلاف آنچه خداوند متعال مقرر فرموده بودند، قرار گرفت. ننتیجه آن، افول جامعه و حرکت قهقرایی آن به سمت ضدارزشها و دنیاگرایی بود تا جایی که در زمان خلیفه دوم، ابوسفیان واعظ سپاهیان اسلام میشود.[4]
این شرایط، جامعه را به جایی رساند که فرمانداران خلفای دوم و سوم در ملأ عام بدمستی میکردند و حتی اصحاب خاص پیامبر نیز قادر به منع آنها نبودند. امام علی† جامعه آن زمان را چنین معرفی میفرمایند
جریانی بسیار قوی از دنیاگرایی و مترفان مقدسنما در کنار متحجران خشکمقدس، که اتفاقاً توسط همان دنیاگرایان تقویت میشدند، به عنوان مظهر دین خدا شهرت مییافتند. گروهی آشکارا علیه دین شمشیر میکشیدند و گروهی دین را وسیله تجارت دنیا قرار دادند و برخی نیز به دلیل دسترسی نداشتن به قدرت، به قناعت و زهد، تظاهر میکردند.[5]
با این ترتیب، حکومت صالحان قادر به هدایت جامعه است. امام علی† در این زمینه نیز میفرماید
برترین بندگان خدا در پیشگاه او رهبر عادلی است که خودْ هدایت شده و دیگران را هدایت میکند، سنت شناختهشده را برپا میدارد و بدعت ناشناخته را بمیراند. بدترین مردم نزد خدا رهبری ستمگر است که خودْ گمراه و مایه گمراهی دیگران است، که سنتهای پذیرفتهشده (ارزشهای بنیادین جامعه) را بمیراند و بدعتهای (ضدارزشهای) ترکشده را زنده گرداند.[6]
ب. جامعهای که به سوی کمال حرکت کند، زمینه پذیرش حکومت اسلامی را دارد: کار جامعه اسلامی پس از پیامبرˆ، به دلیل از دست دادن ویژگیهایی که با مجاهدتهای آن بزرگوار به دست آمده بود، به جایی رسید که تحمل حکومت عدل علی† را نداشت و در عوض، قرنها حکومتهای جور و فساد بنیامیه و بنیعباس را پذیرا شدند و در شهادت حسینبنعلی‡، در عین آگاهی از حقانیت، عظمت و شخصیت او، شرکت کردند. چنین وضعیتی را امام علی† پیشبینی کرده بودند
به خدا سوگند، اگر در پیروی از حکومت و امام (خود) اخلاص نداشته باشید، خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت، که هرگز به شما باز نخواهد گردانید و دست دیگران قرار خواهد گرفت.[7]
با وجود تلاش 23 ساله پیامبر برای از بین بردن تعصبات قومی و عصبیت جاهلی، این مسائل دوباره در طول خلافت خلفای دوم و سوم آشکار شدند و این حرکت خزنده، در زمان بنیامیه به اوج خود رسید
پس میتوان گفت رابطه تکامل جامعه با حکومت اسلامی، رابطهای همسو است؛ هرقدر جامعه کاملتر باشد، زمینه اجرای مقررات اسلام در آن فراهمتر میشود و هر قدر حاکمیت مقررات اسلامی و حکومت صالحان، استمرار بیشتری داشته باشد، سرعت حرکت جامعه بیشتر خواهد شد. شکل زیر گویای این رابطه است
حرکت جامعه
حرکت روبه کمال
حاکمیت اسلام
سیزده سال طول کشید تا جامعه تربیتشده پیامبر، آمادگی پذیرش حاکمیت عدل اسلامی را پیدا کند؛ بنابراین یک جامعه رو به کمال و سالم میتواند، رسالت یک حکومت اسلامی را بر دوش گیرد
الف. مفهوم عدالت و نگاه اندیشمندان به آن: عدالت، به معنای مساوات است؛ به عبارت دیگر «اعطای کل ذیحق حقه»؛ به هر کس به میزان لیاقت و حقش عطا شود.[8] این مفهوم مقدس، همواره مورد توجه حکما و فلاسفه، به ویژه آنان که در حوزه سیاست قلمفرسایی کردند، بوده است؛ برای مثال، افلاطون آن را سنگ زیرین فضایل، هماهنگکننده اجزای سهگانه مدینه و موجب یگانگی و اعتدال آنها تلقی میکرد.[9]
در واقع، عدالت از نظر فلاسفه و حقوقدانان بشری، یکی از قواعد حقوق طبیعی تلقی شده است، اما هر مکتب و مشرب فکری، با توجه به جهانبینی و شناخت خود از جهان و انسان، تعریف و مصادیق خاصی را برای عدالت مطرح ساخته است. ارسطو آن را یکی از اهداف استقرار حکومت بیان میکند. از نظر او، عدالت تنها اصلی است که نظم را در جامعه سیاسی مستقر میسازد، ولی این نگرش به عدالت، مانع از این نشد که انسانها را متفاوت ببیند و برخی از انسانها را به حکم طبیعت، سزاوار بردگی بداند.[10]و[11]
مونتسکیو نیز در عین ارج نهادن به عدالت و طبیعی دانستن آن و با وجود اینکه بردگی را ماهیتاً امری ناپسند میدانست، اما معتقد بود مردم مناطق گرمسیری، به دلیل شرایط اقلیمی خود میتوانند به بردگی گرفته شوند و بردگی آنها خلاف موازین عقل نیست.[12] ژان ژاک روسو نیز زمانی عدالت را مؤثر میدانست که مجازات یا پاداشی به همراه داشته باشد؛ در غیر اینصورت، به نفع ظالمان و به ضرر نیکوکاران است.[13] حال، این چگونه عدالتی است که میتواند به نفع ظالمان باشد؟! که این مسئله جای تأمل بسیاری دارد
به این ترتیب، تفاوت میان نگرشها و دیدگاهها در مفهوم و بسیاری مصادیق عدالت روشن است؛ از اینرو، در مکتب حیاتبخش اسلام، عدالت هم جایگاه خاص و هم مفهوم و مصادیق مخصوص به خود دارد
ب. عدالت، هدف برقراری حکومت اسلامی: حکومت اسلامی یکی دیگر از اهداف عالیه خود را برقراری عدالت در جامعه میداند. از دیدگاه اسلام، ارسال رسل انزال کتب برای برقراری قسط و عدل بوده است. قرآن کریم میفرماید
لَقَد اَرسَلنارُسُلَنَا بِالبَینَاتِ وَاَنزَلنَا مَعَهُمُ الکتَابَ وَالمِیزَانَ لِیقُومَ النَّآسُ بِالقِسط (حدید: 25)؛ به راستی، [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو فرستادیم تا مردم به انصاف برخیزند
عدالت اگرچه خود یک ارزش است، اما بهگونهای بر جامعه تأثیر دارد که رواج و نهادینه شدن بسیاری از ارزشهای دیگر را به خود متکی کرده است. جامعه متکی بر روابط ظالمانه، انسجام و هماهنگی خود را از دست داده و به جنگ داخلی میانجامد. امام علی† به یکی از فرماندارانش میفرماید: «عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستمْ رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری، به مبارزه با شمشیر میانجامد».[14]
از دیدگاه اسلام، عدالت اکمل فضایل و تنها عامل حفظ نظام است و مقتضای اتحاد اجتماعی است.[15] خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است
بر پادشاه واجب است، در حال رعیت نظر کند و بر حفظ قوانین معدلت توفر نماید؛ چه قوام مملکت به معدلت بود.[16]
در حقیقت، عدالت به عنوان فلسفه اجتماعی اسلام مطرح است؛[17] به همین دلیل، عامل بقای نظام اجتماعی اسلام به شمار میآید. قرآن کریم میفرماید: «وَمَاکانَ رَبُک لِیهلِک القُری وَأَهلِهَا مُصلِحُون» (هود: 117)
در تفسیر این آیه، استاد مطهری معتقدند: خداوند مردم را اگر از نظر روابط و حقوق اجتماعی عادل باشند، به سبب کفر و شرک هلاک نمیکند.[18]
در اینجا لازم است، به چند نکته اشاره کنیم
ـ دولت اسلامی باید دو کار اساسی انجام دهد؛ اول اینکه مفهوم و مصادیق عدالت را از طریق تشریع مقررات تعیین کند و در مرحله بعد، چنین مقرراتی را قاطعانه اجرا کند
ـ عدالت، زمینهساز هدایت و رشد فضایل و اخلاقی در جامعه است و اصولاً بین سه عامل حاکمان صالح، کمال انسان و عدالت نمیتوان تفکیک قایل شد و هر سه مکمل هم هستند. همانگونه که پیشتر نیز گفتیم، امام علی† فرمودند: جامعه نیکوکار به وسیله امام عادل، نجات پیدا میکند؛[19] به عبارت دیگر، حاکمان صالح در بستری از عدالت، قادر به تربیت جامعه و پیش بردن آن به سمت کمال هستند
کمال وتوسعهیافتگی مادی و معنوی
حاکمان صالح حرکت تکاملی
عدالت
پذیرش عدالت در جامعه نیز زمانی امکانپذیر است که جامعه ظرفیت لازم را برای اعمال آن داشته باشد و این ظرفیت به دلیل نهادینه شدن فضایل اخلاقی و رشد آگاهیها، و در یک کلام، حرکت رو به کمال ایجاد میشود، در غیر این صورت، عادلانهترین حکومتها دوام نخواهند آورد. مثال بارز آن، حکومتِ کوتاه امام علی† است. به همین دلیل، جامعه نیکوکار است که به وسیله امام عادل هدایت میشود و چنانچه جامعه فاقد چنین ویژگیایی باشد، حتی علیبن ابیطالب† نیز نمیتواند در هدایت آنها موفق باشد. شکایتها و گلایههای آن بزرگوار از مردم زمانش، همگی نشان از این امر دارد. همین جامعه نیز به نوبه خود، به وسیله حاکمان ناصالح و زورگو به مهالک سقوط خواهد افتاد
در دیدگاه اسلام، عدالت جزئی از علل قوانین و مقررات به شمار میآید که باید در وضع قواعد موضوعه، مد نظر قرار گیرد.[20] امام علی† در این زمینه میفرمایند: «عدالت سائس، و ادارهکننده عموم است و چیزی است که باید مبنای زندگی عمومی و اساس مقررات قرار گیرد».[21]
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله عرفان و عبادت در سیره پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) با pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عرفان و عبادت در سیره پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
سیره عبادى
1 معرفت و بصیرت
2 مقام خوف و حضور
2 1 خشوع و خداترسى
2 2 خوف از عذاب الهى
3 جلوه هاى عبادت
3 1 نماز و ذکر
3 2 تهجد و نوافل
الف) تلاش و اهتمام
ب) عبادات سنگین و طولانى
ج) فراهم سازى لوازم و مقدمات
د) تقسیم نماز بر ساعات شب
هـ) هنگام بیدارى
و) نظر به آسمان و قرائت آیات آخر سوره آل عمران
ز) شمار رکعات نافله شب
3 3 قرائت قرآن و مناجات
3 4 روزه
3 5 اعتکاف
3 6 حج
نتیجه
کتابنامه
1 نهج البلاغه، تحقیق صبحى صالح
2 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن على، عیون اخبارالرضا(علیه السلام)، تحقیق حسین اعلمى، اعلمى، بیروت، 1404ق
3 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن على، علل الشرایع، حیدریه، نجف، 1386ق
4 ابن حنبل، احمد، مسند احمد، دارصادر، بیروت
5 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن على، من لایحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، نشر جامعه مدرسین، قم، 1404ق
6 ابن شهر آشوب، محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، تحقیق لجنه من اساتذه النجف الاشرف، مطبعه محمد کاظم حیدرى، نجف، 1376ق
7 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن على، الخصال، تحقیق على اکبر غفارى، نشر جامعه مدرسین، قم، 1403 ق
8 ابن سعد، محمد، الطبقات الکبرى، دار صادر، بیروت، [بى تا]
9 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن على، الامالى، مؤسسه البعثه، قم، 1417 ق
10 ابن طاووس، رضى الدین سید على بن موسى، الدروع الواقیه، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت، قم، 1414 ق
11 ابن طاووس، سید رضى الدین على، الاقبال بالاعمال الحسنه فى ما یعمل مره فى السنه (اقبال الاعمال)، تحقیق جواد قیومى اصفهانى، مکتب الاعلام الاسلامى، قم، 1414 ق
12 ابن انس، مالک، الموطّأ، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقى، داراحیاء التراث العربى، بیروت، 1406 ق
13 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، محمد بن على، فضائل الاشهر الثلاثه، تحقیق غلامرضا عرفانیان، چ دوم، دارالمحجه البیضاء، بیروت، 1412 ق
14 ابن بابویه قمى (شیخ صدوق)، محمد بن على، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، با مقدمه سیدمحمدمهدى السید حسن خرسان، چ دوم، منشورات الشریف الرضى، قم، 1368
15 الاشعرى القمى، ابى جعفر احمد بن محمد بن عیسى، کتاب النوادر، تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدى(علیه السلام)، قم، 1408ق
16 البخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح البخارى، دارالفکر، بیروت، 1401 ق
17 البرقى، احمد بن محمدبن خالد، المحاسن، تحقیق سیدجلال الدین الحسینى، دارالکتب الاسلامیه
18 البیهقى، احمد بن الحسین بن على، السنن الکبرى، دارالفکر، بیروت، [بى تا]
19 الترمذى، محمد بن عیسى، الشمائل المحمدیه(صلى الله علیه وآله)، تحقیق سید عباس الجلیمى، مؤسسه الکتب الثقافیه، بیروت، 1412ق
20 الترمذى، محمد بن عیسى بن سوره، الجامع الصحیح (سنن ترمذى)، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، دارالفکر، بیروت، 1403ق
21 الحارثى العاملى، بهاءالدین محمد بن الحسین بن عبدالصمد، الحبل المتین، بصیرتى، قم، [بى تا]
22 الحاکم الحسکانى، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فى الآیات النازله فى اهل البیت(علیه السلام)، تحقیق محمدباقر محمودى، مجمع احیاء الثفافه الاسلامیه، تهران، 1411 ق
23 الحرّ العاملى، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، تحقیق محمد رازى، اسلامیه، تهران
24 الحسنى الراوندى، فضل الله بن على، النوادر، تحقیق سعید رضا على عسکرى، دارالحدیث، قم، 1377
25 الحمیرى البغدادى، ابوالعباس عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، 1413ق
26 الخطیب البغدادى، احمد بن على، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفى عبدالقادر عطا، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1417 ق
27 الدار قطنى، على بن عمر، العلل الوارده فى الاحادیث النبویه، تحقیق محفوظ الرحمان زین الله السلفى، دار طیبه، ریاض، 1405ق
28 السجستانى، سلیمان بن الاشعث، سنن ابى داوود، تحقیق سید محمد اللحام، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1410 ق
29 السیوطى، جلال الدین عبدالرحمان بن ابى بکر، الجامع الصغیر، دارالفکر، بیروت، 1401 ق
30 الصنعانى، ابوبکر عبدالرزاق بن همام، المصنف، تحقیق حبیب الرحمان الاعظمى، [بى جا، بى نا، بى تا]
31 الطبرانى، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدى عبدالمجید السلفى، داراحیاء التراث العربى، بیروت، [بى تا]
32 الطبرسى، ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب، الاحتجاج، تحقیق سیدمحمدباقر خرسان، دارالنعمان، نجف، 1386ق
33 الطبرى، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، چ چهارم، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1403 ق
34 الطوسى، محمدبن الحسن، تهذیب الاحکام، تحقیق سیدحسن خرسان و شیخ محمد آخوندى، چ چهارم، درالکتب الاسلامیه، تهران، 1365
35 الطوسى، محمدبن الحسن، الامالى، تحقیق مؤسسه البعثه، دارالثقافه للطباعه والنشر والتوزیع، قم، 1414ق
36 الطوسى، محمدبن الحسن، الاستبصار فى ما اختلف من الاخبار، تحقیق سید حسن موسوى خرسان، چ چهارم، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1363
37 العاملى، زین الدین على، رسائل الشهید الثانى، بصیرتى، قم، [بى تا]
38 العاملى، عزالدین شیخ حسین بن عبدالصمد، العقد الحسینى، تصحیح سیدجواد مدرسى یزدى، گلبهار، یزد، [بى تا]
39 القزوینى، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقى، دارالفکر، بیروت، [بى تا]
40 القزوینى، محمد بن یزید بن ماجه، سنن ابن ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقى، دارالفکر، بیروت، [بى تا]
41 القمى، على بن ابراهیم، تفسیرالقمى، تحقیق سید طیب الموسوى الجزائرى؛ مؤسسه دارالکتاب، قم، 1404 ق
42 الموصلى، احمد بن على، مسند ابى یعلى الموصلى، تحقیق حسین سلیم اسد، دارالمأمون للتراث، بیروت، [بى تا]
43 النسائى، ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب، السنن الکبرى، تحقیق عبدالغفار سلیمان البندارى و سید کسروى حسن، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1411ق
44 النیسابورى، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، دارالفکر، بیروت
45 الهندى، علاءالدین على المتقى بن حسام الدین، کنز العمّال فى سنن الاقوال و الافعال، تحقیق بکرى حیانى، مؤسسه الرساله، بیروت، 1409ق
46 بخارى، محمد ابن اسماعیل، شرح صحیح مسلم، النووى، دارالکتاب العربى، بیروت، 1407 ق
47 تمیمى مغربى، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام
48 حسینى، محمدباقر (میرداماد)، الرواشح السماویه، تحقیق غلامحسین قیصریه ها و نعمه الله جلیلى، دارالحدیث، قم، 1422 ق
49 راغب اصفهانى، حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ القرآن، دارالفکر، بیروت، [بى تا]
50 سبزوارى، ملاّ هادى، شرح الاسماء الحسنى، بصیرتى، قم، [بى تا]
51 سبزوارى، ملا محمدباقر، ذخیره المعاد فى شرح الارشاد، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، [بى تا]
52 شرف الدین الموسوى، سید عبدالحسین، الفصول المهمه فى تألیف الامه، مؤسسه البعثه، تهران، [بى تا]
53 صفّار، محمد بن الحسن، بصائرالدرجات، تحقیق میرزا حسن کوچه باغى، منشورات الاعلمى، تهران، 1404 ق
54 طبرسى، رضى الدین ابى نصر الحسن بن الفضل، مکارم الأخلاق، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1392ق / 1972م
55 عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشى، تحقیق سیدهاشم رسولى محلاتى، مکتبه العلوم الاسلامیه، تهران، [بى تا]
عرفان و عبادت از مهم ترین محورهاى بحث در سیره نبوى(صلى الله علیه وآله) است. عبادت، فرع و مترتب بر معرفت است، و از همین روى، پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله)تحت تربیت الهى مسیر کسب معرفت را چنان طى کرد که آماده پذیرش رسالت عظیم الهى شد. درجات بالاى معرفتى آن حضرت، حالتى قرین با ذکر و احساس حضور دایم در پیشگاه حق به او بخشیده بود. این حالت به صورت خشوع و خداترسى و خوف حقیقى از سخط الهى در عبادات آن حضرت متجلى مى شد. جلوه هاى عبادت در سیره پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) در نماز و ذکر، تهجد و نوافل، روزه، اعتکاف و حج رخ نموده است. نماز ایشان، که آن را نور چشم خود مى خواند، همراه بود با اوج توجه و حضور دل. حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) بر تهجد و نوافل نیز اهتمام خاصى داشتند. همچنین عبادات سنگین و طولانى همراه با فراهم سازى لوازم و مقدمات آن از قبل، و نیز آداب خاصى چون تقسیم نماز بر ساعات شب، بیدارى پس از ثلث یا نصف شب و قرائت قرآن و مناجات در گزارش هاى مربوط به سیره عبادى آن حضرت به چشم مى خورد
واژگان کلیدى: عرفان، عبادت، سیره عبادى، سیره نبوى(صلى الله علیه وآله)، نماز، نافله، تهجد، حج، اعتکاف و روزه.
سیره عبادى2 پیامبر عظیم الشأن اسلام از مهم ترین محورهاى مطرح در سیره نبوى(صلى الله علیه وآله) است؛ چرا که مى توان عبادت و عرفان را غایت حرکت انسان به ویژه پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) در سیر معنوى دانست. اهمیت بعد عرفان و عبادت، مربوط به ارتباط این دو امر با هدف نهایى و متعالى خلقت انسان هاست. به حکمِ گفته الهى در آیه نورانىِ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون»3 هدف از خلفتِ بخشِ تکلیف مدار هستى، یعنى انسان و جن، عبادت است، و عبادت نیز بدون معرفت ارزشى ندارد و عبادتِ مورد نظر این آیه نیز عبادتى قرین و ملازم با معرفت است؛ بدین معنا که هر درجه از عبودیت، درجه اى از معرفت را مى طلبد، و با هر عبادتِ عارفانه، درجه اى برتر از معرفت به دست مى آید. این روندِ رو به کمال و رشد، تا بالاترین مراحل امکان معرفت ادامه مى یابد، و به این ترتیب، مفهوم سخن برخى مفسران که «لیعبدون» را در آیه یاد شده «لیعرفون» معنا کرده اند،4 روشن مى شود
با آنچه گفته آمد روشن شد که معرفت و بصیرت از نظر رتبه مقدم بر عبادت و عبودیت است، و عبادتِ بى معرفت و شناخت را ارجى نتوان نهاد؛ زیرا تا عبد شناختى هرچند اندک به آنچه مى پرستد نیابد، عبادتش جز کارى لغو، بى مبنا، بى هدف یا تقلیدى صرف نیست، و عبادى که این چنین اند همواره در روایات ملامت شده اند و درجه عبادتشان بر اساس درجه عقل و معرفتشان محک خورده است
عبادت نبوى(صلى الله علیه وآله) عبادتى بود همراه با بالاترین درجات معرفت به معبودِ هستى؛ و این سیر معرفتى با زمینه هاى تربیت نبوى(صلى الله علیه وآله) از دوران کودکىِ ایشان توسط برترین ملک الهى ادامه یافت،6 و سرانجام با اتصال نبى اکرم(صلى الله علیه وآله) به منبع وحى الهى پس از رسالت به اوج رسید. پس از مرتبه معرفت، نوبت به ذکر و حضورِ دل مى رسد و نیز توجه دایم به منبع عظیم هستى؛ و با این توجه و حضورِ دل، اعضاء و جوارح نیز در مراتب بعدى همراه شده، عبادات جارحه اى قرین عبادات جانحه اى مى گردند. بدین ترتیب شایسته است که مباحث این نوشتار در سه بخش معرفت و بصیرت نبوى(صلى الله علیه وآله)، ذکر دایم و خدامحورى، و بالأخره عبادت نبوى(صلى الله علیه وآله)طرح شود
پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) خود، معرفت را سرمایه اصلى خویش معرفى مى فرمود،7 و چنان که گذشت، خداوند متعال مسیرى رو به کمال را براى فزونىِ معرفت آن حضرت ترسیم کرده بود. رخدادِ بعثت براى آن حضرت، همراه بود با پیدایش درجه والایى از معرفت در باب هستى؛ به گونه اى که با کنار رفتن پرده ها از مقابل دیدگانِ حقیقت بین آن حضرت، حقایق هستى براى روح متعالى ایشان منکشف و متجلى شد. بنابر روایتى از امام صادق(علیه السلام)، هنگامى که از آن حضرت پرسیدند پیامبران چگونه به رسالت خویش پى مى برند؟ فرمود: «پرده از مقابل دیدگانشان کنار مى رود».8 در روایتى دیگر نیز آن حضرت در پاسخ زراره که پرسید: چگونه رسول الله(صلى الله علیه وآله) خوف نداشت که آنچه بر او نازل مى شد، از نزغات و القائات شیطان باشد، فرمود: «خداوند هنگامى که بنده اى را به منزله رسول خویش بر مى گزیند آن چنان آرامش و اطمینان درونى اى بر او نازل مى کند که دریافت هایش از جانب خدا همچون چیزهایى است که به چشم مى بیند»
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس با pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
مفاهیم
پدیدارشناسی
پدیدارشناسی هوسرل
واژه پدیدار
پدیدارشناسی اجتماعی آلفرد شوتس13
جهان حیاتی و تأثیرات الزامیپدیدههای فرهنگی
عناصر سازنده جهان حیاتی
روابط مایی
روابط آنهایی
معانی و انگیزهها
کنش اجتماعی و موقعیتهای بحثانگیز
تحلیل قرآنی
نقد معرفتشناسی اسلامی بر نظریه شوتس
نقد نظریه شوتس
نتیجهگیری
منابع
بیات، عبدالرسول، و جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژهها، قم، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381
جمادی، سیاوش، زمینه و زمانه پدیدار شناسی، جستاری در زندگی و اندیشههای هوسرل وهایدگر، تهران، ققنوس، 1385
جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، 1385
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، دار العلم الدار الشامیه، 1412ق
ریتزر، جورج، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1384
طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374
فروند، ژولین، نظریههای مربوط به علوم انسانی، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1372
فضل الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر، 1419ق
کرایب، یان، نظریه اجتماعی مدرن، از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، آگاه، 1387
مجتبوی، سیدجلالالدین، ترجمه قرآن(مجتبوی)، تهران، حکمت،
مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بیجا، چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1380
مصباح یزدی، محمدتقی، راهنماشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384
مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم، قم، دارالقرآن الکریم، 1373
ـــــ ، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374
پدیدارشناسی اجتماعی نظریهای نوپدید به شمار میآید و در صدد است تا بدون آسیب رساندن به سرچشمههای فلسفی خود، اصول پدیدارشناسی فلسفی را در مسائل جامعهشناختی به کار بندد. خروجی گزارههای این نظریه شامل واقعیت اجتماعی، عناصر سازنده جهان حیاتی، روابط مایی، روابط آنهایی، معانی و انگیزهها، کنش اجتماعی و موقعیتهای بحثانگیز است. تحلیل و تجزیه این گزارهها ما را به سوی چهارده گزاره رهنمون میسازد که از بین این گزارهها برخی در تطبیق با گزارههای قرآنی قرار گرفتهاند. روش پژوهش تطبیق گزارهای است و سعی شده بدون تحمیل معانی بر آیات، نظر قرآن را درباره این نظریه به دست آوریم. یافتههای کلی تحقیق نشان میدهد آیات قرآنی، ناظر به اثبات برخی از این گزارهها و رد یا تفصیل برخی دیگر است.
کلید واژگان: پدیدارشناسی، پدیدارشناسی اجتماعی، جامعهشناسی پدیدارشناسی، فنومنولوژی، گزارههای قرآنی، سنجش قرآنی.
پدیدارشناسی اجتماعی از جمله نظریههایی است که در چند دهه اخیر پا به عرصه وجود نهاده است. جامعهشناسی پدیدارشناسی در گستردهترین سطح به آن جامعهشناسی اطلاق میشود که بر پایه فنومنولوژی فلسفی عمل میکند. این گونه جامعهشناسی میکوشد بی آنکه آسیب چندانی به سرچشمههای اصیلاش برساند، اصول پدیدارشناسی فلسفی را در مسائل جامعهشناختی به کار بندد. بنابراین، کارهای فیلسوفانی چون هوسرل، هانری برگسون، فرانتس برنتانو و موریس مرلوپونتی، سرچشمههای دور این نظریه و کار شوتس نزدیکترین سرچشمه جامعهشناسی پدیدارشناسی به شمار میآیند.1 در این کار تحقیقی برآنیم تا نسبت و نظر گزارههای قرآنی را در مورد این نظریه جامعه شناختی، واکاوی و بررسی کنیم
به صورت مشخصتر، موضع گزارههای قرآنی در مورد پدیدارشناسی اجتماعی چیست؟
پاسخ گزارههای قرآنی به توصیف، تحلیلها و تبیینهایی که این رویکرد در اختیار جامعهشناسی قرار میدهد چگونه است؟
برای رسیدن به جواب این پرسش ابتدا مفهوم پدیدارشناسی، پدیدارشناسی اجتماعی و تبیینی کلی این نظریه از مسائل اجتماعی، طرح و در ادامه موضع گزارههای قرآنی نظر به این ناظریه را بررسی خواهیم کرد
درباره معنا، مفهوم و پیشینه فنومنولوژی گفتهاند
در اصطلاح معرفتشناسی و فلسفی مقصود از واژه پدیدارشناسی، مکتب و روشی است که توسط ادموند هوسرل (1859 ـ 1938) پایهگذاری شده است و در پی پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات است ؛ به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی واسطه در تجربه ما ظاهر میشوند
اولین متنی که اصطلاح پدیدارشناسی در آن به کار رفته است ارغنون جدید(1764) اثر یوهان هنر لامبر است. بعضی احتمال دادهاند که کانت این اصطلاح را تحت تأثیر لامبر به کار برده است. کاربرد این واژه پس از کانت توسط هگل در پدیدارشناسی روح میبینیم. هگل به مطالعه و شناسائی سیر روح در تمام طول تاریخ میپردازد
پدیدار (فنومن)، بخش اول کلمه پدیدارشناسی (فنومنولوژی)، واژهای است به معنای آشکار شدن یا ظاهر شدن.3 فنومن در لغت به معنای نمود یا آنچه از یک شیء پدیدار است، به کار میرود.4 معادل انگلیسی آن appear و معادل فارسی آن «نمودن» است. پسوند logy نزد هوسرل به معنای شناخت یاشناسی است.5 نتیجه اینکه پدیدارشناسی معادل شناخت نمودنیها یا شناخت آشکارشدنیهاست. واژه پدیدارشناسی (فنومنولوژی) را هوسرل وضع نکرده است، اما وی کلمه فنومن را به معنایی بیسابقه و جدید به کار برد. تا زمان کانت، فنومن به معنای شبح، ظاهر و نمود به کار برده میشد که برای شناختِ ذات و حقیقت چیزها باید از آن گذر کرد، مگر آنکه همچون فنومنالیستهایی امثال هیوم و دیگران بر آن باشیم که دانش ما نمی تواند از حد فنومن (دادههای حسی) درگذرد. این همان نظریهای است که کانت در نقد عقل محض آن را به دقیقترین وجه بسط میدهد. 6 کانت با طرح «پدیدار» در مقابل «شیء فی نفسه» میخواهد بین آنچه بیواسطه تجربه میشود و آنچه در واقع موجود است اما به تجربه در نمیآید، جدایی افکند. به این ترتیب ظاهراً ناخواسته به یک رهیافت نیمه شکاکانه منجر میشود. اما هوسرل، مشکل فلسفه را در همین تمایز وجدایی و دوگانگی میداند؛ زیرا تمایز میان پدیدار(فنومن) و واقع(نومن) وقتی است که ما به تجربیات خود شک میکنیم. پس هوسرل برعکس کانت با درپرانتز نهادن عامل واقع(نومن) و به تعبیری با مسکوت گذاشتن آن میخواهد از راه شناخت پدیدارها به یک یقین کامل و تردیدناپذیر دست یابد
پدیدار نزد هوسرل یعنی آنچه بیواسطه و بیدرنگ در وجدان ظاهر میگردد. البته باید متذکر شد که مفهوم بیواسطه و بیدرنگ مفهوم روانشناختی نیست. محل ظهور پدیدارها به هیچ وجه لایه ناخودآگاه روان نیست.8 پدیدار نام هر چیزی است که دربرابر آنها و به وسیله تجربههای بیواسطه ظاهر میشود. لیکن منظورشان از پدیدههای بیواسطه حسی هم نیست
پدیدارشناس میکوشد تا ساختارهای ماهوی یا ذاتی این پدیدارها را توصیف کند؛ میکوشد تا خود را از پیشفرضها و تبیینها آزاد کند و روشی برای توصیف پدیدارها و شیوهای برای شهود معانی ذاتی تدارک ببیند. هوسرل میخواهد با توصیف این ساختارها به یقینی که فلسفه همیشه در پی آن بوده است برسد و فلسفه را از موضع نسبیگرایانه و یأسآلود فلسفه آلمانی برهاند
هوسرل معتقد است قلمرو طبیعت تحت سلطه علیت است، ولی بر قلمرو روح (علوم انسانی) انگیزش، تسلط دارد. مقصود وی طرد علیت از علوم روحی نیست، بلکه به نظر وی، علیت برای فهم پدیدههای فرهنگی ناکافی است10 با اینکه در پدیدار شناسی، معانی (هنجارها، ارزشها، باورها و نظایر آن) در کانون توجه است، هوسرل عواطف، تخیل، توهم و نظایر آن را نیز مدنظر داشت.11 پدیدارشناسی افزون بر حوزه معرفتشناسی و فلسفه، درحوزههایی مانند دین، اخلاق، تاریخ، نقد ادبی، حقوق، هنر و جامعهشناسی نیز کاربرد پیدا کرده است. نکته جالب توجه آنکه در علوم، به ویژه فیزیک، دانشمندان معمولاً از اصطلاح پدیدارشناسی مقصودشان «برداشت توصیفی» و شناخت و توضیح چگونگیهاست ؛ نه «برداشت تبیینی» و بیان چراییها
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.