سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجو یار

پروژه دانشجویی مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه ب

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه با pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه با pdf :

چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه

مقدمه

سوریه در 25 ماه گذشته با مجموعه‌ای از چالش های سیاسی و امنیتی مواجه شده است که متعاقبا بر فرآیند اقتصادی و اجتماعی این کشور تاثیرگذار است. در کنار تحولات داخلی و نوع رفتارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در قبال سوریه یک نکته در محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان مطرح است و آن اینکه چرا جمهوری اسلامی ایران در طول این ماه‌ها به حمایت از سوریه پرداخته و تلاش دارد تا نقشی مهم در تحولات این کشور داشته باشد.؟ در این میان برخی از محافل

رسانه‌ای و سیاسی غربی و صهیونیستی تلاش گسترده‌ای دارند تا چنان وانمود سازند که جمهوری اسلامی ایران برای منافع خود مردم سوریه را نادیده گرفته و به حمایت از نظام این کشور می پردازد. با توجه به فضاسازی های صورت گرفته در قبال روابط ایران و سوریه، این سوال مطرح است که چرا جمهوری اسلامی ایران تمام قد به حمایت از سوریه می‌پردازد و چه

اهدافی را پیگیری می‌کند؟ آیا منافع شخصی را در نظر دارد یا اهدافی متعالی‌تر را پیگیری می‌کند که منافع آن برای کل منطقه و حتی کل جهان اسلام است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

دلائل حمایت ایران از سوریه

در باب دلایل نقش فعال ایران در تحولات سوریه عوامل عدیده‌ای را می‌توان نام برد که از آن جمله عبارتند از :

1- مشروعیت داخلی نظام سوریه

همراهی مردم و ارتش سوریه با نظام سیاسی این کشور و شخص رئیس جمهور، بشار اسد، یکی از دلائل تقویت کننده مواضع جمهوری اسلامی ایران در

حمایت از نظام سیاسی و حاکمیت سوریه است. در ساختار سیاسی سوریه دو رکن ملت و ارتش اساس این کشور را تشکیل می‌دهند که در حقیقت پشتوانه واقعی نظام سیاسی سوریه هستند. حذف هر کدام از آنها به منزله تزلزل در ارکان نظام سوریه و متلاشی شدن این کشور است.

 

مردمی بودن نظام سوریه:  25 ماه از آغاز تحولات سوریه می‌گذرد هر چند که ملت سوریه خواسته‌های به حق خود در اجرای اصلاحات سیاسی و اقتصادی را مطرح نموده‌اند اما در مواضع خود بر اصل حمایت از رئیس جمهور بشار اسد تاکید  دارند و شعار سرنگونی نظام را سر نمی‌دهند. غربی‌ها اذعان دارند که بشار اسد نه تنها در میان ساکنان سوریه بلکه در میان آوارگان سوری نیز جایگاه دارد و از وی حمایت می‌کنند چنانکه اردوگاه‌ های آوارگان سوری در اردن و ترکیه  در حمایت از وی دست به تظاهرات می‌زنند. نکته قابل توجه آنکه مشروعیت مردمی نظام سوریه صرفا منهتی به داخل این کشور نیست بلکه در سایر کشورها نیز این امر را می‌توان مشاهده کرد.  مردم کشورهای اروپایی نظیر انگلیس، فرانسه، آلمان و حتی در آمریکا در  حمایت از نظام سوریه تظاهرات کرده‌اند. در نقطه مقابل جریان معارضه از جایگاه مردمی برخوردار نیست. آن هاهمواره به دنبال کسب مشروعیت از طریق نشست هایی بوده اند که با ادعای جعلی «دوستان سوریه» توسط کشورهای غربی برگزار شده است و صرفا متحدان آمریکا در آنها حضور داشته‌اند. نکته مهم در عملکردهای جریان معارضه درگیری‌های داخلی آنها بر سر تقسیم قدرت و حتی تقسیم اموالی است که از مردم سوریه به عنوان غنیمت جنگی به سرقت برده‌اند. جالب توجه آنکه جریان معارضه سوری در بیانیه‌های خود از ملت سوریه درخواست کمک ندارند بلکه خواستار اعزام نیرو از خارج سوریه به این کشور برای مقابله با نظام و حامیان آن که همانا ارتش و مردم سوریه هستند، شده‌اند که خود سندی دیگر بر ماهیت غیر مردمی آنها است.

 

 در باب مشروعیت نظام سیاسی سوریه همان بس که همه مردم به عنوان کاندیدا و رای دهنده در همه پرسی اصلاح قانون اساسی و نیز انتخابات پارلمانی و شوراها که توسط دولت سوریه برگزار شده، مشارکت گسترده داشته بنحوی که حتی غرب نیز نتوانسته این مشارکت را انکار کند.

وفاداری ارتش به نظام حاکم: ارتش سوریه نیز کاملا در کنار نظام قرار دارد. به جز معدود افرادی، آن هم از رده های پایین ارتش که همان روزهای نخستین بحران سوریه از ارتش جدا شده و به گروه‌های معارض پیوستند بدنه و شاکله ارتش در کنار نظام سوریه همچنان قرار دارد. دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا رسما اعلام کرده‌اند که ارتش سوریه بسیار قوی تر از آن است که بتوان تصور کرد. آن ها تصور نمی کردند ارتش به نظام سوریه وفادار باشد و در

برابر حملات همه جانبه ایستادگی کند.

 

 

2- عدم انطباق تحولات سوریه  با مؤلفه‌های بیداری اسلامی

 

هر چند که مطالبات سیاسی و اقتصادی مردم سوریه امری انکار ناپذیر است و جمهوری اسلامی ایران نیز همواره بر لزوم توجه به مطالبات مردمی توجه دارد، اما ایران تاکید دارد که تحولات سوریه را نمی توان با تحولات کشورهایی مانند تونس، لیبی، بحرین و مصر مقایسه کرد، چرا که مؤلفه‌های بیداری اسلامی در آن مشاهده نمی‌شود.  ملت‌ها در کشورهای اسلامی مذکور سه اصل مردمی بودن، اسلامی بودن و مقابله با استکبار و صهیونیسم را محور قیام‌های خود داشته‌اند در حالی که در مورد سوریه چنین خواسته‌هایی هرگز مشاهده نشده است. اولا اجرای شریعت اسلامی در سوریه از ارکان اصلی بوده و هست و هم مردم و هم نظام سوریه به آن پایبند هستند. ثانیا مردم سوریه در صحنه درگیری های سوریه نقشی نداشته و اکنون گروه‌های مسلح وارداتی تحت حمایت غرب در سوریه فعال هستند که به کشتار مردم می‌پردازند. ثالثا سوریه در جبهه مقاومت در برابر غرب و صهیونیست‌ها ایستاده است و از افتخارات ملت سوریه نیز  حضور کشورشان در این عرصه است. به عبارت دیگر مردم سوریه آنچه را که سایر ملت‌های عربی و اسلامی آرزوی آن را دارند از داشته‌های خود می‌دانند که نظام حاکم بر کشورشان برای آنها به ارمغان آورده است  و آن مفابله با رژیه صهیونیستی است که در صف اول این عرصه قرار دارند. مطالبه مردم سوریه برخی اصلاحات سیاسی و اقتصادی بوده که نظام سوریه نیز در جهت آن گام برداشته است. اقدام دولت و نظام سیاسی سوریه در ارائه مطالبات مردم با استقبال مردمی و مخالفت دشمنان سوریه همراه بوده است. این وضعیت نشانه ای بر غیر مردمی بودن درگیری‌های سوریه است.

 

 

3- حضور سوریه در خط مقدم جبهه مقاومت اسلامی- عر

بی

از مهمترین مؤلفه‌های سوریه حضور آن در جبهه مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی است. آنچه جهان اسلام و حتی آزادیخواهان جهان بر آن تاکید دارند لزوم مقابله با رژیم صهیونیستی به عنوان تهدیدی اصلی بر علیه بشریت است. اصلی که هیچ شبهه‌ای در آن وجود ندارد و جهان اسلام بر آن وحدت نظر دارد. سوریه در چند دهه اخیر همواره نشان داده است که در صف اول مبارزه با رژیم صهیونیستی قرار دارد.حمایت دولت و نظام مردمی سوریه از جنگ 33 روزه لبنان، 22 روزه و 8 روزه غزه نمودی از این رویارویی سوریه با اشغالگران سرزمین فلسطین است. در باب اهمیت جایگاه سوریه در مقابله با صهیونیست‌ها همان بس که سید ح

سن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله در سخنرانی‌های متعدد خود درباره جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه می گوید: «پیروزی مقاومت در این جنگ‌های شکل نمی‌گرفت اگر حضور سوریه نبود. غربی ها برای خارج ساختن سوریه از جبهه ضد صهیونیستی تحرکات گسترده‌ای صورت داده‌اند چنانکه حتی آمریکایی‌ها به اسد پیشنهاد می کنند با خروج از جبهه مقاومت حکومت خود را حفظ کن اما وی تاکید می‌کند که تحت هیچ شرایطی دست از آرمان حمایت از فلسطین بر نخواهد داشت.»

از ریشه‌های اصلی حمایت ایران از سوریه برگرفته از ایستادگی و رشادت‌های ملت و نظام این کشور در حمایت از ملت فلسطین و آرمان جهان اسلام در راه مبارزه با صهیونیست‌ها است. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بارها اذعان کرده‌اند که سرنگونی نظام سوریه برابر با تضعیف مقاومت اسلامی و آسان شدن کار صهیونیست‌ها برای اشغال کامل فلسطین و سلطه بر منطقه است. با توجه به این شرایط آیا کشور و ملتی پیدا می‌شود که دغدغه حمایت از فلسطین را داشته باشد و از سوریه در قبال توطئه‌های غرب حمایت نکند؟ آیا عدم حمایت از سوریه همانا همراهی با صهیونیست‌ها و خیانت به فلسطین نمی باشد؟

 

4- بحران از پیش طراحی شده غربی ها

هر چند که غرب ادعا دارد که از سال 2011 با شتا

ب گرفتن حرکت‌های مردمی در کشورهای عربی به سوریه معطوف شده است اما بررسی اسناد نشانگر طرحی از پیش طراح شده علیه این کشور است که ارتباطی به مطالبات مردمی ندارد.

مطابق یکی از اسناد «ویکی لیکس»، در نامه ش

ماره 3732 ، مورخ 19 سپتامبر 2006 سفارت آمریکا، که از مبدأ تل آویو برای وزارت خارجه آمریکا ارسال شده، آمده است؛ «آردیتی»، مدیرکل مبارزه با تروریسم شورای امنیت اسرائیل در مذاکره با «پالمر»، معاون دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا با اشاره به ارتباط ایران، حزب الله و سوریه، بر ضرورت جدا کردن سوریه از محور مقاومت تاکید کرده و درباره مذاکره با سوریه به عنوان یک راه کار می گوید «خیلی زود است بفهمیم چگونه می توان سوریه را از این مدار جدا کرد.»

– در سند شماره 4069، مورخ 16 اکتبر2006، از مبدأ تل آویو به وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن- پیشنهاد «شاهاک»، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی مطرح شده است که «برای جدا کردن سوریه از مقاومت حتی می توان روی بازپس دادن بلندی های جولان نیز حساب کرد.»

 

– در سند شماره 3040 مورخ 6 آگوست 2006 از مبدأ تل آویو بر نظریه وزارت دفاع رژیم اشغالگرقدس تاکید شده است که «برای حفظ موقعیت و امنیت اسرائیل باید حاکمیت بشاراسد را متوقف کرد و یا او را به یک معمر قذافی دیگر تبدیل کرد.»

 

 در سند شماره 7405 مورخ 24 نوامبر 2006 از مقصد تل آویو و به نقل از بررسی های وزارت دفاع- بخوانید وزارت جنگ- رژیم صهیونیستی و مذاکره ژنرال اشکنازی با «تانسند»، دستیار ویژه رئیس جمهور آمریکا، پیشنهاد شده است با استفاده از اختلافات شیعه و سنی و سایر اقوام و گروه ها می توان رژیم بشار اسد را تضعیف و سوریه را از ایران و حلقه دشمنان اسرائیل جدا کرد».

 

 

 در سند شماره 132 مورخ 24 ژانویه 2007 از مقصد آنکارا به گفت و گوی مقامات وزارت خارجه ترکیه با ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه آمریکا اشاره شده و در آن ضمن تاکید بر ضرورت مقابله با حکومت بشار اسد برای حفظ امنیت صهیونیست‌ها از قول وزارت خارجه ترکیه آمده است که این کشور تمامی تلاش خود را در همراهی با آمریکا برای

مقابله با دولت سوریه و جدا کردن آن از ایران به کار خواهد بست. وزارت خارجه ترکیه ضمن تاکید بر حفظ تعهدات خود با اسرائیل، از نفوذ ایران در مدیترانه ابراز نگرانی می کند.

 

   در سند شماره 4175 مورخ 11 ژوئن 2006 از مبدأ امان پایتخت اردن گزارشی از ملاقات «محمد ذهبی»، رئیس دستگاه اطلاعاتی اردن با «ولچ»، معاون وزیر خارجه آمریکا ارائه شده و در آن بر استفاده از گروه اخوان المسلمین سوریه و برخی گروه های دیگر سوری برای مقابله با حاکمیت بشار اسد تاکید شده و آمده است بشار اسد باید به این باور برسد که حمایت سوریه از گروه های مقاومت می تواند دولت وی را با خطر تروریسم روبرو کند.

در سند شماره 44 مورخ 17 ژانویه 2007 از مبدأ منامه پایتخت بحرین نتیجه مذاکرات دریاسالار فالون، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا با شیخ سلمان، ولیعهد بحرین با موضوع سوریه و ایران گزارش شده که در آن آمده است؛ اگر با مذاکره و تشویق موفق به تغییر رفتار بشار اسد و جدایی سوریه از ایران و حزب الله و حماس نشویم، باید به فشارهای دیگر علیه رژیم سوریه روی آوریم. در مذاکره دیگری میان ولیعهد بحرین و ژنرال «زاخیم» و ژنرال «اسکینز» از مقامات نیروی دریایی آمریکا، این طرح به اطلاع مقامات بحرینی می رسد که قرار است پرونده ترور رفیق حریری در قالبی مشابه ماجرای «لاکربی» استفاده شود و از این طریق، بشار اسد هم مانند معمر قذافی به همراهی با غرب وادار شود.

همانگونه که اشاره شد، تنها بخش اندک و کم شماری از اسناد «ویکی لیکس» درباره رایزنی ها و مذاکرات مقامات آمریکایی با مقامات و رؤسای کشورهای عرب منطقه که با دستور کار فشار بر دولت بشار اسد و جدا کردن آن از محور مقاومت صورت پذیرفته بود. اسناد مربوط به رایزنی مقامات آمریکایی با دولتمردان، فرماندهان نظامی و سرویس های اطلاعاتی کشورهای اروپایی نیز با همین دستور کار وجود دارد. با توجه به این اسناد می‌توان گفت بحران کنونی سوریه کمترین رابطه ای با خواست مردم این کشور و یا در ادامه تحولات اخیر کشورهای منطقه ندارد، بلکه به همان اندازه که تحولات و انقلاب های اسلامی منطقه بیرون از خواست و اراده آمریکا و متحدانش صورت پذیرفته، بحران سوریه یک پروژه آمریکایی- صهیونیستی است که با هدف جدا کردن سوریه از محور مقاومت، طراحی و عملیاتی شده است.

5- تجربه تلخ کشتار مسلمان توسط غربی ها

بر خلاف آنچه غرب ادعا می کند ایران صرفا به دنبال حمایت از نظام  سیاسی سوریه نمی باشد بلکه این کشور را در ظرفی کامل می بیند که ملت و نظام سوریه را در بر می‌گیرد. جمهوری اسلامی ایران همواره تاکید دارد که شرایط سوریه و تحرکات غرب علیه این کشور یادآور تحولات بوسنی، افغانستان ، عراق و لیبی است که دخالت غرب در آنها جز کشتار مردم بی‌گناه نتیجه ای نداشته است. ایران تاکید دارد که دخالت غرب در سوریه تکرار سرنوشت این کشورها است که همانا تکرار نسل کشی مسلمانان است؛ لذا باید با هر گونه اقدام غرب در این کشور برای حفظ جان و مال ملت سوریه مقابله کرد که از راهکارهای آن تلاش برای حفظ نظام سوریه و البته حرکت آن به سوی اجرای اصلاحات مورد نظر ملت سوریه است.

 

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی، امام خامنه‌ای همواره تاکید فرموده‌اند: «ایران ضمن حمایت از مطالبات به حق ملت سوریه اجازه نخواهد داد که غرب توطئه‌های خود را بر علیه ملت و نظام سوریه که از ارکان مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و ایادی آنها است اجرایی شود.«

 

ابتکار ایران در ارائه طرح‌هایی مانند طرح 6 ماده‌ای برای حل مسئله سوریه که در آن تاکیدات بسیاری بر لزوم اجرای اصلاحات اساسی همزمان با مذاکرات ملی صورت گرفته و نیز برگزاری نشست گروه‌های سوری در تهران که ترکیبی از گروه‌های مخالف و موافق نظام سوریه بوده خود سندی دیگر بر توجه ایران به مردم سوریه و تلاش آن برای جلوگیری از تکرار سرنوشت مردم بوسنی، افغانستان، عراق و لیبی برای مردم این کشور است. کشورهایی که با دخالت غرب به خاک و خون کشیده شدند. لازم به ذکر است جهانیان بر نقش سازنده و مثبت ایران در حل مسئله سوریه تاکید دارند چنانکه کوفی عنان نماینده سابق سازمان ملل در امور سوریه، ایران را کلید طلایی حل بحران سوریه و غرب را ریشه بحران این کشور معرفی کرد.

6- رفتار متناقض غربی ها در بحران سوریه

از دیگر نکات مطرح از سوی ایران در حمایت از سوریه رفتارهای غرب و متحدان آنها در قبال ملت سوریه است. کشورهای غربی در حالی ادعای مقابله با نظام سوریه را سر می دهند که در رفتار آنها نکاتی چند قابل تامل است که سوالاتی را در ذهن ایجاد می‌کند.

چرا این مدعیان از پرداختن به درد و رنج آوارگان سوری خودداری می‌کنند؟ چنانکه سازمان ملل رسما اذعان کرده است که آوارگان در اردوگاه‌های ترکیه و اردن در بدترین شرایط قرار دارند و از سوی نیروهای امنیتی این کشورها مورد تجاوز و سوء استفاده قرار می‌گیرند.

 چرا غرب از گروه‌های مجهول الهویه که ماهیت سوری نداشته و از سایر کشورها به این کشور آورده شده‌اند حمایت می کنند؟ گروه‌هایی که جز کشتار و قتل و غارت اموال مردم سوریه که نمود آن را در کشتار روستاهای «دیروالزور» و «حمام» می توان مشاهده کرد کارکرد دیگری ندارند.

چرا مدعیان مبارزه با تروریسم از گروه‌هایی مانند«النصره» که رسما با «القاعده» پیمان بسته و بر اجرای خواسته‌های آنها تاکید دارند حمایت همه جانبه سیاسی، تسلیحاتی و اطلاعاتی می کنند؟!

چرا غرب در برابر حملات صهیونیست ها به خاک سوریه سکوت کرده و اقدامی صورت نمی‌دهد؟

 چرا غرب در برابر تحولات بحرین، عربستان و اردن سکوت کرده و صدای مردم را نمی‌شنود اما در قبال سوریه ادعای لزوم حمایت از مردم را سر می‌دهد؟

چرا غرب ادعای حمایت از مردم سوریه را سر می‌دهد در حالی که این کشور را تحریم اقتصادی می‌کند که به اذعان سازمان ملل جان میلیون ها سوری را در معرض خطر قرار داده است؟

 

این سوالات و دهها سوال دیگر ابهامات در رفتارها و ادعاهای غرب را روشن و نقاب از چهره فریب‌کار آنها بر می‌دارد.

 حال این سوال مطرح است که چرا جمهوری اسلامی ایران حمایت از نظام سوریه را برابر با حمایت از ملت سوریه می‌داند؟ پاسخ به این سوال را در ساختار قومی سوریه و پیامدهای آن و نیز ابعاد گسترده تحرکات غرب در این کشور می‌توان مشاهده کرد. حذف نظام سوریه برابر با جنگ داخلی خانمان سوز خواهد بود بویژه اینکه از یک سو القاعده در سوریه نفوذ کرده و از سوی دیگر هر کدام از کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به طیفی خاص از جامعه سوریه توجه دارند و نگاه جامعی به این کشور ندارند و به دنبال قدرت یابی طیفی خاص هستند که بر آتش جنگ داخلی در سوریه می‌افزاید.

 

در این میان نظام کنونی سوریه و شخص بشار اسد تنها مؤلفه‌ای هستند که توان حفظ یک پارچگی کشور را داشته و از جایگاه مردمی برای حفظ وحدت سراسری در سوریه برخوردار می باشند لذا حفظ نظام سوریه برابر با حفظ تمامیت ارضی و جلوگیری از جنگ داخلی در سوریه است.

 

آنچه در سوریه می گذرد جنگ داخلی نیست، بلکه جنگ سوریه با تروریسم و غرب است؟ بسیاری از تحلیل گران واقع بین جهانی اذعان دارند که سوریه در جنگی جهانی قرار دارد نه جنگی داخلی و قومی. ایران تاکید دارد که مردم سوریه حق دارند خود سرنوشت خود را رقم بزنند و مکانیزم تحقق این امر امروز از طریق انتخابات است. غرب این حق را از مردم سوریه سلب کرده و صرفا خواستار سرنگونی نظام سوریه و تشکیل دولتی بر اساس خواست خود است که عملا به منزله نادیده گرفتن حق مردم در تعیین سرنوشت است.

 

7-توطئه غربی ها علیه جهان اسلام

نکته بسیار مهم در سیاست غرب از مشارکت کشورها علیه سوریه را می‌توان، ادامه سیاست تفرقه افکنی در جهان اسلام دانست.

 غرب هر زمان که وحدت مسلمان در حال شکل گرفتن بوده با ایجاد اختلاف های درونی از این امر جلوگیری کرده است. روند تلاش غرب برای تجزیه جهان اسلام سابقه‌ای طولانی دارد. جنگ جهانی اول و تجزیه امپراتوری عثمانی، تجزیه پاکستان به پاکستان  و بنگلادش، تجزیه فلسطین و تأسیس دولت جعلی رژیم صهیونیستی، تجزیه فلسطین به کرانه باختری و غزه و;  مقدمه ای برای تجزیه جهان عرب، پایان راه توافق سایکس پیکو و آغاز طرح خاورمیانه جدید-  که اساس آن را طراحی نسخه‌های جدید برای تجزیه کشورهای اسلامی بر اساس قومیت ها تشکل می‌دهد- می باشد.

 

در ماه های آغازین جنگ عراق برضد ایران، «برژینیسکی»، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا از ضرورت اصلاح قرارداد «سایکس پیکو» خبر داد و به دنبال آن و همچنین به دستور وزارت دفاع آمریکا، «برنارد لوئیس» مأمور شد تا طرح مشهور خود را درباره ی از بین بردن وحدت قانونی مجموعه کشورهای اسلامی و عربی وضع کند و در این میان موظف گردید، برای هر یک از این کشورهای اسلامی و عربی طرح مجزا و مشخصی را تنظیم کند که کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان، مصر، سودان، ایران، ترکیه، افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی و کشورهای حوزه ی خلیج فارس و شمال آفریقا را در بر می گرفت.

 

 «این طرح 13 کشور در منطقه را مورد بررسی قرار داده و متناسب با ساختارهای قومی و مذهبی و همچنین منافع ایالات متحده به تقسیم بندی آن ها در قالب های جدید پرداخته است. اکنون نیز این سناریو مطرح است که غرب با به بازی گرفتن کشورهای اسلامی و عربی از سراسر جهان به دنبال تفرقه افکنی میان مسلمانان است. غربی‌ها به دنبال تفرقه افکنی میان دولت ها می‌باشند چنانکه اکنون شرایط منطقه در وضعیتی نامطلوب قرار دارد.

 

بعد دیگر طرح مذکور علیه مسلمانان در سراسر جهان است که براساس آن تلاش می‌گردد تا مسلمانان را به حامیان و مخالفان سوریه دسته بندی کنند تا در لوای آن مسلمانان رویاروی یکدیگر قرار گیرند.

 با توجه به این شرایط می‌توان گفت که تحرکات غرب علیه سوریه صرفا در چارچوب ضدیت با سوریه نمی‌باشد بلکه غرب توطئه‌ای بزرگ‌تر به نام برهم زدن اتحاد جهان اسلام را در دستور کار دارد.

روند تحولات منطقه نشان می‌دهد که غرب تلاش دارد تا کشورهای اسلامی را رو در روی هم قرار دهد در حالی که برخی از کشورهای عربی نیز برای حفظ قدرت خود در کنار غرب قرار گرفته و به این چالش‌ها دامن می‌زنند.  غرب تلاش دارد تا کشورهای منطقه را در جنگی فرسایشی گرفتار سازد تا تضعیف تمام منطقه را رقم زند تا در نهایت طرح خود برای سلطه بر آنها و حتی تجزیه آنان را اجرایی سازد.

هرچند که برخی از دولتمردان کشورهای عربی ادعا می کنند که در سرنگونی نظام سوریه همکاری می‌کنند اما در واقع، آن ها در فتنه علیه کل جهان اسلام شریک غرب شده‌اند که استمرار آن مسلما پیامدهای سنگینی برای جهان اسلام و حتی خود این کشورهای عربی به همراه خواهد داشت. غرب صرفا به منافع خود می‌اندیشید و در این راه تمام جهان اسلام را قربانی می‌سازد. غربی ها تجزیه تمام کشورهای منطقه حتی کشورهایی مانند عربستان و ترکیه را در دستور کار دارند. آنها تلاش می کنند تا جهان اسلام را گرفتار فتنه‌ای سازند که با گرفتار شدن ملت‌ها و دولت‌های اسلامی به مسائل حاشیه‌ای از اصلی ترین تحولات جهان اسلام که همانا وحدت در برابر دشمن صهیونیست‌ می باشد غافل گردند تا غرب و صهیونیست‌ها همچنان از این جدایی برای سلطه بر جهان اسلام و غارت منابع آنها استفاده نمایند.

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

 

در جمع بندی کلی از آنچه ذکر شد باید گفت که جمهوری اسلامی ایران هرگز نگاهی یک جانبه به سوریه نداشته بلکه ملت و نظام این کشور را در یک ظرف واحد می‌داند که با توطئه‌‌ای مشترک به نام تلاش غرب برای نابودی کشورشان مواجه هستند. ایران با رایزنی‌های متعدد با نظام و گروه‌های مختلف سوری و ارسال کمک‌های

بشر دوستانه برای ملت سوریه در کنار تلاش‌های گسترده‌ منطقه‌ای و جهانی به دنبال برقراری ثبات و امنیت در سوریه و مقابله با توطئه‌‌ای است که دشمنان جهان اسلام به طور اخص برای سوریه و به طور کلان علیه منطقه و کل جهان اسلام طراحی کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران در این راه دستان یار گر فرد فرد امت اسلامی را به یاری می‌فشارد و از هر طرح و گامی که در جهت تحقق این مهم باشد استقبال و از آن حمایت‌های همه جانبه خواهد داشت چرا که نگاه جمهوری اسلامی ایران بر اصل حفظ یکپارچگی تمام ممالک اسلامی و وحدت مسلمانان جهان در مبارزه با دشمنان قسم خورده جهان اسلام است.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ