پروژه دانشجویی مقاله تاثیر روانی رنگ با pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تاثیر روانی رنگ با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تاثیر روانی رنگ با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
تاثیر روانی رنگ
رنگ عاملی است نیرومند آه میتواند احساسات و درونیات ما را تحریک آند یا تسکین بخشد، به هیجان آورد و آرامش بخشد.
رنگ عاملی است نیرومند آه میتواند احساسات و درونیات ما را تحریک آند یا تسکین بخشد، به هیجان آورد و آرامش بخشد.
احساسی از گرمی و سردی، شادی و غم، سرعت و سکوت ایجاد آند، درست مانند موسیقی آه میتواند در لحظاتی خوشایند و در لحظاتی هم ناخوشایند باشد. همه رنگها با ما سخن میگویند، لبخند میزنند، ما را در خود فرو میبرند و تاثیرات گوناگون میگذارند، همانگونه آه اصوات چنیناند. در طول قرنها، رنگ برای اشخاص مختلف معانی متفاوتی داشته است. رنگ برای سنت آگوستین انعکاس افطونی خدا بود، برای ایزاک نیوتن انرژی نوری و برای واسیلی آاندینسکی، یک شیوه بیان روح.
برای اثبات اهمیت رنگها، توضیح چندانی زم نیست. رنگها در ذات وجودی مخلوقات قرارگرفتهاند و جداییناپذیرند. همانگونه آه نمیتوان جنسیت را از اشیا گرفت، رنگ را نمیتوان از آن جدا آرد.
امروزه ثابت شده است رنگها براحتی روی سیستم عصبی، قدرت بینایی، سیستم گوارش، حات روحی روانی افراد و اخق فردی آنها تاثیر میگذارند، بنابراین برای استفاده مفید از رنگ زم است اثر روانشناختی آن را آه میتواند در انتخاب دآوراسیون، لباس، محیط و; وارد عمل شود، درک آنیم.
گاه به آارگیری آام ناشیانه رنگ به وسیله افراد، تاثیرات منفی برخی مذاهب و فرهنگها، خلق و خوی فردی افراد و وضع برخی قوانین، عدم تنوع و یکنواختی در به آارگیری بعضی رنگها،
آاربرد رنگ را بخصوص در پوششهای فردی با اشکات بزرگ و قابلتوجهی روبهرو آرده است آهدر دراز مدت تاثیرات مخرب آن آشکارا به چشم میخورد.
انتخاب رنگ در لباس در ارتباطات میان فردی اهمیت ویژهای دارد، چرا آه لباس افراد اگر چه شان
و شخصیت افراد را شکل نمیدهد، اما اغلب پایهای برای قضاوت اولیه در مورد افراد است و تاثیر
شگرفی بر قضاوتهای دیگران نسبت به آنها میگذارد.
تحقیقات نشان داده اگر شما لباس مرتبط با پایگاه اجتماعی بایی را در برداشته باشید و هیچ
آس شما را نشناسد، در عبور از عرض یک خیابان شلوغ بیشتر از آسی آه لباس مربوط به پایگاه
اجتماعی پایینی را در بر دارد، مورد توجه خواهید بود و آسانتر به شما راه خواهند داد.
اصو لباس، عوه بر محافظت انسانها از سرما و گرما، وسیلهای برای ارتباطات غیر آمی
است و به تنهایی قادر است حداقل 01 پیام اساسی را به دیگران منتقل آند:
1 – سطح اقتصادی
2 – سطح تحصیلی
3 – اعتبار اجتماعی
4 – وضعیت اجتماعی
5 – سطح پیچیدگی
6- زمینه اقتصادی
7- زمینه اجتماعی
8- زمینه تحصیلی
9- سطح موفقیت
01- ویژگیهای اخقی
استفاده درازمدت افراد از لباسهایی به رنگهای سیاه، خاآستری، قهوهای و سورمهای بسیار
نامناسب است، چرا آه این رنگها با گذشت زمان آسالتهای روحی و روانی با خود به همراه
دارد یا آنها را به نوعی تقویت خواهد آرد؛ به عنوان مثال اگر چه رنگ سیاه در دنیای مد و لباس
اهمیت خاصی دارد و معانی گوناگونی را انتقال میدهد، اما گروه آثیری از مردم از رنگ سیاه
متنفرند، چرا آه سیاه، رنگ مرگ است و بیشتر در فرهنگها در مراسم عزاداری به آار برده
میشود.
اگر چه جنبه مثبت سیاه آن است آه نشانه دانش و آگاهی است، اما در بروز و تشدید حالت
افسردگی و غم دخالت دارد و افرادی آه عقهمند به استفاده از رنگ سیاه هستند، تمایل دارند
سرشت واقعی خود را پنهان آنند و اسرارآمیز به نظر برسند. همینطور افرادی آه مکرر لباسهای
خاآستری میپوشند، اینطور القاء میآنند آه وضعیت سختی دارند یا نشان دهنده این است
آه خود زیر فشار دنیای خارج له شده و محتاج اندآی آرامش برای تجدید قواست. اگر چه جنبه
مثبت خاآستری این است آه عقل و تدبیر را نشان میدهد، زیرا تداعیآننده قشر خاآستری
مغز است.
در طول قرنها، نقاشان در آثارشان از قهوهای برای رساندن مفهوم غم استفاده آردهاند. در زبان
فرانسوی »« brunبه معنی اندوه، آسالت و غم است و آسانی آه قهوهای را دوست دارند و به
طور دائم از این رنگ در لباس خود استفاده میآنند، افراد بدون تخیل، آسلآننده و بیش از حد
تابع اطرافیان هستند، ولی در عوض این رنگ قدرت تمرآز را بخصوص در دانشآموزان و دانشجویان افزایش میدهد.
امروزه در ارتباطات میان فردی، مردم بیش از آن آه به حرفهای شما توجه داشته باشند، به
لباسی آه پوشیدهاید و به وضعیت ظاهری شما توجه دارند، بنابراین رنگها میتوانند همچون
مهمانی ناخوانده بر روابط شما با دیگران تاثیر بگذارند. بیشک بیش از این آه تنوع رنگها برای
شما موثر باشد، در جذب مخاطبان شما موثر خواهد بود.
اگر محدودیت استفاده رنگها از فرهنگ اجتماعی آمی دور میشد، رنگ چه معجزهها آه
نمیآرد، چون اگر رنگها و تنوع آنها مهم نبودند، زیباترین نمادهای آفرینش یعنی آسمان و زمین،
گلها و درختان، دریاها، اقیانوسها و; با این همه تنوع رنگ آفریده نمیشدند. تنوع در لباسها
در هر سنی آه هستید، در اولین برخورد شما با مخاطبانتان بویژه آنها آه همیشه شما را
میبینند، لبخندی نرم و پرنشاط ایجاد میآند آه این خالی از لطف نیست.
استفاده از رنگهای گرم و پرنشاط )سبز روشن، زرد، قرمزهای مختلف و نارنجی( و امثال اینها
سن افراد را آمتر نشان میدهد و در آنها نشاط و خندهرویی بیشتری ایجاد میآند، ولی
رنگهای سیاه، قهوهای، خاآستری، بنفش آدر و آبیهای تیره میتوانند در ایجاد یک صورت و
شخصیت آام رسمی با قدرت اراده با موثر بوده و سن افراد را بیش از آنچه هست، نشان
میدهد.
رنگهای زرد، صورتی، یاسی، گلبهی و امثالهم در خلق و پیدایش صورت و اندامی جوان،
شخصیتی پرانرژی و مهربان و قابل نفوذ موثر خواهد بود. در حقیقت رنگهای سرد و آدر فشار
خون را پایین میآورد و نشاط را از دیدگان دور میآند. استفاده از رنگهای شفاف و روشن باعث
افزایش روحیه و ایجاد حالت شادابی میشود. همچنین رنگهای گرم در با بردن احساس نشاط
و هیجان، تقویت و قدرت حافظه و بینایی و گرمای بیشتر بدن موثر است.
بر این اساس میتوان گفت شناخت و استفاده درست از رنگها بخصوص در لباس افراد میتواند
نقش موثری در برقراری یک ارتباط موثر و سازنده با مخاطب داشته باشند؛ مث افرادی آه بکرات
لباسهای آبی تیره میپوشند در برقراری ارتباط واقعی با دیگران مشکل دارند و بیدلیل مضطرب
میشوند، چراآه آبی تیره توانایی اعتماد آردن به دیگران را از میان میبرد. چنین فردی با تمرآز
شدید روی عقل و منطق ممکن است تماس خود را با احساساتش از دست بدهد. پوشیدن
لباسهایی به رنگ آبی تیره نشاندهنده شخصی است آه
” رنگهای زرد، صورتی، یاسی، گلبهی و امثالهم در خلق و پیدایش صورت و اندامی جوان،
شخصیتی پرانرژی و مهربان و قابل نفوذ موثر خواهد بود; “
بیش از حد استرس دارد و مشکت ذهنش را مشغول آرده است. اگر رنگ غالب پوشاک شما
آبی است ] بخصوص در مورد آقایان[زم است احساسات منفی خود را بتدریج و به آرامی تخلیه
آنید تا مبادا یکدفعه خشمگین شوید و در نتیجه آنترل خود را از دست بدهید.
آبی در بسیاری از اصطحات آمی امروزه آورده میشود آه معروفترین آن Feeling Blueاست،
یعنی افسردگی احساس آردن یا دقیقتر از آن، سرخوردگی روحی احساس آردن. در گذشته
اصطح ، blue-Stockingاصطحی ضد زن بود و برای مسخره آردن زنان تحصیلکرده به آار
میرفت و به زنی اطق میشد آه تحصیت دانشگاهی داشت، زیرا به نظر مخالفان چنین
زنی، زنانگی خود را نادیده میگرفت تا درس بخواند، چراآه در آن زمان زن بودن و داشتن هوش
آآادمیک با یکدیگر سنخیت نداشتند.
اثرات روانی رنگ
از دیرزمان اثر روانی رنگ، در اشخاص مختلف مورد توجه دانشمندان بوده است و به مرور، این
تحقیقات گسترش یافته است.
ثابت شده اتاقهایی از بیمارستانها آه رنگ آبی یا شیشههای آبیرنگ دارند، اثر خوبی روی
بیماران دارد یا اشخاصی آه نزدیکبین هستند و چشم آنها در مطالعه زیاد خسته میشود باید
آاغذهای سبز و آبی به آار برند آه بسیار مناسب است.
همچنین نتایج تحقیقات نشان داده قرار گرفتن زیر نورهایی با رنگ خاص تاثیر روانی زیادی بر
فرد دارد؛ به عنوان مثال وقتی شما دودل هستید یا اطمینان آافی راجع به مسالهای ندارید،
پوشیدن لباسهای زرد یا محاصره شدن در محیطی پر از رنگهای زرد زنده به شما آمک خواهد
آرد تا توجهتان را روی مشکل پیش آمده متمرآز آنید تا بتوانید به دودلی خود پایان دهید.
استفاده از رنگ زرد در برقراری ارتباط نیز آمک میآند.
اگر احساس تنهایی میآنید یا قادر نیستید با دیگران تماسهای خوبی برقرار آنید، استفاده از
این رنگ روشن، جریان آلمات شما را آسان و شیوایی آم شما را تقویت خواهد آرد. از نظر
فیزیکی، در محاصره قرمز بودن باعث افزایش خون میشود و آدرنالین را به بدن تزریق میآند.
وقتی شخصی بشدت خسته یا افسرده است یا نیروی ارادهاش تحلیل رفته است، قرمز میتواند به عنوان عاملی انرژیزا استفاده شود. همچنین پوشیدن لباسهای قرمز یا قرار گرفتن در محیط قرمز، وقتی فرد بشدت ناراحت، هیجانی، مضطرب یا تحت فشار است میتواند به بروز خشم یا ایجاد خشونت منجر شود.
در زمان بقراط حکیم معتقد بودند رنگها در پیشرفت یا بهبود بیماریها تاثیر بسزایی دارد و از
آن تاریخ درمان با رنگ ) (chromotherapyآغاز شده است آه امروزه اهمیت خاصی دارد و مورد مطالعه و توجه پزشکان قرار گرفته است. درمان با رنگ اثر فوری ندارد و باید به صبر و حوصله منتظر نتیجه آن بود.
رنگ در اعتقادهای مذهبی
در انجیل، عهد عتیق و جدید، به رنگهای زیادی اشاره شده است. رنگهای نمادین مسیحی و
یهودی هنوز هم در مناسک این مذاهب وجود دارد. رنگ سبز زمردین با عیسی مسیح پیوند
یافته است. مسیحیان اغلب رنگ آبی را به حضرت مریم باآره اختصاص میدهند.
در متون اسمی از رنگهایی آه در جامعه مکروه است، سخن رفته است. بهترین رنگها در
جامعه سفید است و پس از آن به ترتیب زرد، سبز، سرخ آمرنگ، آبود و عدسی. سرخ تیره
رنگ )بخصوص در نماز( و جامه سیاه آراهت شدید دارد.
ما دیل زیادی داریم آه رنگ سبز مایل به آبی رنگ ویت مطلق الهی است. بهشت موعود ما
بهشتی است با رنگ سبز مایل به آبی. در دین اسم حدیثی نداریم آه بگوید پوشش حجاب
چه رنگی باشد اما احادیث زیادی داریم بر آراهت رنگ سیاه. رنگ سیاه ایجاد غرور و در عین
حال آدورت روحی میآند. رنگ سیاه رنگ غم است.
رنگ اندوه است. ما برای رنگ سیاه شب حدیث داریم آه پیش از غروب آفتاب، چراغ روشن آنید
به خاطر اینآه هیچوقت نور از زندگی ما بیرون نرود و تیرگی شب بر ما سلطه پیدا نکند.
اثر روانی رنگ در آودآان
به موجب تحقیقاتی آه از طرف انستیتوی روانشناسی رنگ آه مرآز آن شهر اسن آلمان
است به عمل آمده رنگهای قرمز، نارنجی، زرد و آبی رنگهای مورد عقه اطفال هستند و
رنگهای خاآستری، قهوهای، سیاه و سفید هیچگاه مطلوب آنها نیستند. این انستیتو برای
تعیین درجه نفوذ رنگ در اطفال، در آودآستانهای آلمان به مطالعات مداوم و پیگیری پرداخت
و متوجه شد مث یکی از خانمهای معلم فقط به خاطر آت و دامن قهوهای آه میپوشد، مورد
نفرت اطفال واقع شده و لقب بدعنق گرفته، ولی همین معلم پس از آنآه لباسهایی به رنگ
روشن و جالب تن آرد، موفق شد محبوب شاگردان آودآستان شود.
رنگها نفوذ عجیبی بر سلسله اعصاب آودآان دارند؛ مث چنانچه رنگ سیاه یا سفید مطلق
مدتی مرتب در معرض دید آودآان قرار گیرد یا بزرگسان اطراف آنها دائم با لباس سیاه ظاهر
شوند، اعصاب آنها خسته و مختل میشود.
طی سالها، آزمایشهای فراوانی برای تعیین ارجحیت رنگها صورت گرفته است؛ مث نوزادان
به رنگهای درخشان مثل زرد، سفید، صورتی و قرمز بیشتر خیره میشوند و با بزرگ شدن
آودآان عقه به رنگ زرد به تدریج آم میشود و قرمز و آبی جای آن را میگیرد.
پس از بلوغ، عقه به رنگهایی با طول موج آوتاهتر )آبی و سبز( بیشتر از رنگهای با طول
موج بلند )قرمز، نارنجی و زرد( میشود. در این حالت عقه به رنگها به صورت زیر است:
آبی، قرمز، سبز، بنفش، نارنجی و زرد
آودآان و نوجوانان به رنگ بیشتر از شکل واآنش نشان میدهند و با لذت تمام به آن دل
میبندند. تحقیقات نشان داده آودآانی آه در نقاشیهای خود رنگهای سرد مانند آبی یا
سبز را انتخاب میآنند، متفکرتر و سنجیدهتر هستند. به آار بردن رنگهای قهوهای و
خاآستری نشاندهنده ناراحتیهای درونی آنان است.
استفاده آزادانه از رنگ قرمز توسط آودآان خصومت یا نیاز به صحبت را نشان میدهد و از
طرفی هم بیانگر عشقی ساده و بیآیش است.
رنگ آبی در نقاشی آودآان بیانگر سازگاری، تمایل به اطاعت و آنترل یا سرآوب احساسات
است و نیز آودآانی آه زیاد از رنگ سبز استفاده میآنند، معمو به طور محسوسی فاقد
احساسات قوی و آشکار هستند. آودآان بندرت به رنگهای قهوهای، سیاه یا خاآستری عقه
دارند. استفاده در هم و برهم از رنگ قهوهای مشخصه اعتراض به والدین است.
همچنین اگر آودک به طور مداوم از رنگ سیاه برای رنگآمیزی استفاده آند، نشاندهنده
اعتراض، ترس یا اضطراب است.
اصو هیچ رنگی برای هیچ سنی ممنوع نیست. این خود ما هستیم آه با طرح قوانین بسته یا
نسبتا بسته همه چیز را در محدودهای معین متوقف میآنیم. رنگ لباس از نظر علمی زمانی
نامناسب است آه در آن یک ترآیببندی مناسب برای ایجاد یک هارمونی موفق به آار نرفته
باشد.
رنگها در لباس باید دارای یک ترآیببندی هنرمندانه و علمی باشد تا چشم نوازش شود و
احساس درونی انسان نفسی تازه آند. در جامعه ما آه افسردگی با ضرایب گوناگون، درصد قابل
توجهی از جوانان و مردم را در برگرفته آه آسالتها و خستگیهای درازمدت از مهمترین نتایج آن
است، پیشنهاد میشود برای بهبود این وضعیت از لباسهایی با رنگهای پر نشاط استفاده
شود، چرا آه انرژی رنگ در افراد تاثیر خواهد داشت.
پس بهتر است ابتدا سلیقههایمان را آمی تغییر دهیم و در استفاده از رنگهای لباسهایمان
مقداری تجدیدنظر آنیم. رنگهای مختلف را در لباسهای دیگران عجیب و غریب ندانیم و آنها را
سبک نپنداریم، چرا آه همه رنگها زیبا هستند.
رنگها و تاثیرات آنها
رنگ زمانی ظاهر می شود که فرکانس نوری در محیطی متناسب شدت گرفته و متظاهر گردد. رنگ علیرغم خصوصیات ایجاد انگیزه، هوس، شادمانی، ساختاری و حتی تهیجی، دارای خصوصیات سوزاننده و برنده نیز هست. هر رنگ دارای خصوصیات منحصر به فرد درمانی و تعادل بر انگیزی است. یکی دیگر از خصوصیات رنگها این است که می توانند تا اعماق نیروی ادراک و شعور ما نفوذ نمایند.
رنگ ها را می توان به سه قسمت اسامی یا سه گروه تقسیم کرد. نخستین گروه (گروه اصلی) قرمز – زرد – آبی. گروه دوم همان رنگ هایی که از ترکیب رنگ اصلی بدست می آیند و گروه سوم نیز از ترکیب رنگ های اصلی با رنگهای نوع دوم حاصل می شود. در ادامه به تاثیرات رنگها در ذهن – روان و محیط فیزیکی اطرافمان اشاره می کنیم که در بین این متون از تاثیر رنگ ها به گونه ای از بیماری ها اشاره خواهد شد که ناگفته نماند که این فهرست ها صرفا حالت پیشنهادی داشته و به صورت نسخه نبایستی تلقی گردد.
برای مبارزه با ناراحتی ها و بیماریها استفاده از رنگها در علم پزشکی پیشرفته صرفا چاره ساز نبوده و این پیشنهادات در کنار بهره گیری از سایر موارد درمان می تواند بسیار موثر باشد و بهبودی را سریعا برای انسان به ارمغان بیاورد;.
رنگ سفید:
رنگ سفید در بنیه تمامی طیفها نهفته و وجود دارد. رنگ سفید متظاهر کننده احساسات نبوغ و استعدادهای بالقوه فرد بوده و رنگی است که نبوغ و توانایی های فرد را تقویت نموده و برای تمامی بنیه رنگها مناسب تشخیص داده می شود.
برای درمان توسط رنگها بهتر است با این رنگ شروع شود و با این رنگ نیز پایان یابد.
رنگ سیاه:
رنگ سیاه نیز مانند سفید در تمامی طیفهای نوری متمرکز و وجود دارد. سیاه در ورای پرده ای درهم ریخته و آشفته مخفی گردیده. بسیاری از افراد از رنگ سیاه به عنوان رنگ درمان کننده استفاده می کنند. این رنگ در زمانی که فرد دچار مشکلات روحی شده و بسیار آشفته حال است، می تواند حالت آرامش بخش و حفاظت کننده را ایفا کند.
این رنگ باعث می شود که احساسات زنانه در افراد به حرکت بیفتد و همین امر باعث می گردد که در وجودشان انرژی مغناطیسی نیرو مندی را حس نمایند. اگر رنگ سیاه در لباسهای مورد استفاده، به وفور مورد استعمال قرار گیرد، باعث می گردد فرد دچار افسردگی و آشفتگی روحی گردد. و روانشناسان که سعی در درمان با رنگها را دارند سعی می کنند این رنگ را به همراه سفید استفاده کنند. زیرا تاثیرات منفی هر دو رنگ باعث می شود که حالات متعادلی ایجاد شود و همین امر باعث می شود فرد از درون آرامش یابد و عدم تعادل و توازن وی نیز از بین می رود. رنگ سیاه باعث می گردد که رفتارهای ناشی از غیر شعور افراد به نظم سوق پیدا کند. برای رسیدن به این نتیجه بهتر است رنگ سیاه را به تمام، بر تن نکنید و حتما پیراهن یا کفش و یا چیزی از لباستان را به رنگ سفید انتخاب کنید.
رنگ قرمز یا سرخ:
رنگ سرخ به نهایت روح افزاد و جان بخش است. این رنگ به لحاظ داشتن خصوصیات خود باعث می گردد که چاکراها به حرکت بیفتند. (چاکراها محلهایی هستند که در بدن انسان به وفور وجود داشته و انرژی های لازم از طریق آنها وارد بدن شده و یا از آن خارج می گردند، ما باید توجه داشته باشیم که این مراکز و نقاط با بدن فیزیکی ما هیچ ارتباطی نداشته و تاثیراتی در حرکات و عملیات فیزیکی ما ندارند و تنها در شرایط تاثیر گذاری و یا تاثیر پذیری روحی ما انسانها کار برد دارند.
رنگ قرمز به سبب داشتن انرژی شدید در خود باعث می گردد که تحریکات و احساسات فیزیکی و عوامل و اسباب فیزیکی خود را بیدار سازد و همین بیداری آنها را به شدت به فعالیت وا می دارد. این رنگ می تواند سرماخوردگی، ناراحتیهای گردش خون و وجود عفونت در نایژه ها و ریه ها مفید واقع شود و آنها را درمان نماید.
اما باید توجه داشت که این رنگ احساسات مربوط به انتقام، کینه، بی منطقی، جسارت، عشق و سکس را نیز تهییج می نماید. اگر مقدار رنگ قرمز بیشتر مورد استفاده قرار گیرد منجر به ناملایمات احساسی و افسردگی های ناپایدار می شود.
علاوه بر این باعث افزایش فشار خون در انسانها نیز می شود. به طور خلاصه رنگ قرمز، باعث می شود که حرارت و دمای بدن انسان بیشتر شود و گردش خون و جریان آن را سریعتر می سازد و برای افرادی که دارای فشار خون پایینی هستند مفید می باشد.
رنگ نارنجی:
این رنگ با مشخصه بسیار شاخص و ساده خود، سمبل نشاط و شادمانی و از طرفی نشانه دانش و آگاهی است. این رنگ احساسات اجتماعی بودن و شدن را افزایش داده و فعالیتهای اجتماعی را در افراد تقویت می بخشد.
موثرترین بخش بدن انسان، سیستم عضلانی و ماهیچه های انسان است که به سرعت از این رنگ تاثیر می پذیرد. استفاده افراطی از رنگ نارنجی سبب نامتعادلی و ناهماهنگی در سیستم عصبی افراد می شود. و توصیه می شود که این رنگ به همراه رنگ سبز یا آبی استفاده شود.
اعضای مختلفی از بدن از جمله طحال، غده پانکراس، معده، روده ها و کلیه ها از این رنگ متاثر هستند. ناراحتی و افسردگی های شدید نیز می توانند به وسیله رنگ نارنجی درمان شوند. برای رفع ناراحتیهای گذرا در سیستم گوارشی نیز استفاده از رنگ نارنجی مفید می باشد.
لازم به ذکر است: اگر توجه کنید در بازی فوتبال کمک داوران که پرچم نارنجی و زردی که در دست دارند اگر بازیکنان فوتبال با عصبانیت به سمت آنها حرکت کنند و رای و حکم آنها معترض می شوند آنها پرچم خود را در پشت خود نگه می دارند چون رنگ پرچم کمک داوران باعث بروز خشم بیشتر بازیکنان می شود.
رنگ زرد:
تاثیر گذارترین نقطه ای که در بدن انسان می تواند از رنگ زرد متاثر گردد، ذهن آدمی است. تمامی فعالیتهای ذهنی فرد به وسیله نیروی رنگ زرد به حرکت در می آید. از طرفی برای از بین بردن ناملایمات و یأس و ناامیدی رنگ زرد مفید واقع می شود. زیرا نیروی رنگ زرد به فرد امیدواری به زندگی و نیروی زیستن می بخشد. به وسیله رنگ زرد، خوش بینی و اعتماد به نفس را در خود افزایش می دهد.
سیستم عصبی، معده، روده ها، کلیه ها و تمامی جهاز هاضمه تحت تاثیر این رنگ قرار دارند. و اگر ناراحتی در آنها ایجاد شود به وسیله رنگ زرد می توان آن را درمان نمود. رنگ زرد و زرد طلایی هم واکنشهای فرد را در رابطه با زندگی و هم تصورات خوش بینانه در انسان را تقویت می بخشد.
رنگ سبز:
رنگ سبز یکی از رنگهایی است که در جهان بیش از بقیه رنگها دیده می شود. رنگ سبز حالت آرام بخشی دارد و به عنوان سمبل شفقت و مهربانی و متعادل بودن روح و روان و رفتار به شمار می رود. این رنگ از طرفی دل رحمی، مهربانی و مودت و دوستی را در انسانها افزایش می دهد. رنگ سبز روشن که به طیف نوری آبی نزدیکتر است، در بسیاری از درمانها مفید واقع می شود و بهترین رنگ برای درمان دردها محسوب می گردد. این رنگ در تقویت احساسات دوستی، امیدواری، ایمان و صلح بسیار موثر می باشد و برای این بیشتر پرچم کشورهای صلح طلب دارای چنین رنگی است و اگر جامعه ای بیشتر به این رنگ گرایش داشته باشد، از آرامش و ثبات بهتری برخوردار می باشد.
مهمترین نقطه ای که از رنگ سبز متاثر می گردد، چاکرای قلب است. این حالت باعث می گردد که ناراحتی های قلبی، فشار خون زیاد و یا کم، سردردهای ناموزون و ناهماهنگ میگرن، بی حالی و سستی در بدن و هم چنین رنگ پریدگی از طریق رنگ سبز درمان می شود و آنچه که نبایستی در این قضیه فراموش شود اینکه، از رنگ سبز نبایستی در درمان بیماریهایی از قبیل سرطان و یا بیماریهای غده ای از آن استفاده کرد. زیرا رنگ سبز باعث می شود که سرعت رشد و توسعه و پیشرفت هر چیزی افزایش یابد و این رنگ باعث رشد تومورهای سرطانی شده و بسیار خطرناک است.
رنگ آبی:
رنگ آبی حالت خنک کنندگی سیستم انرژی را دارد و به طور کلی رنگی است که حالت آرام بخشی و استراحت دهندگی را دارد. این رنگ انرژیهای موجود در بدن را متعادل ساخته و حالت آنتی سیتیک (گندزدایی) را در بدن نشان می دهد. این رنگ در انتظام بخشی سیستم تنفسی نیز مفید واقع می شود. از طرفی رنگ آبی باعث می شود که فشار خون بالا کاهش یابد و در رفع ناراحتی ها و بیماریهای گلو و حنجره نیز مفید واقع می شود.
استفاده از رنگ آبی در درمان بیماریهای مربوط به آسم، آبله مرغان، زردی و یرقان رماتیسم و بیماریهای شایع کودکان بیسار مفید بوده و حتی مانع از بروز بیماری می شود از طرفی این رنگ منجر به افزایش قدرت پیش بینی می شود و حدس را در افراد افزایش می دهد و از این جهت رنگ آبی مناسب ترین رنگ برشمرده می شود. اگر می خواهید بیشتر از هر رنگی از رنگ آبی استفاده کنید، همیشه آن را رنگهای گرم به طور مشترک مورد استفاده قرار دهید. در کنار لباس آبی از رنگهای قرمز و نارنجی بهره بگیرید.
استفاده از رنگ آبی در کنار رنگهای گرم باعث می شود که احساسات هنری – فکری فرد افزایش می یابد و منبع مربوط به آن به طرز بسیار وسیعی به حرکت در می آید.
رنگ لاجوردی:
این رنگ در رفع بیماریهای روحی و فیزیکی بسیار مفید می باشد. مهمترین تاثیر این رنگ در منطقه مربوط به چاکرای ابروها است. به تناسبی همین رنگ به جهت ارتباط با مراکز چاکرای عصبی باعث می شود که حالت متعادلی در سیستم عصبی پدید آید و واکنشهای مثبت را موجب می شود. از طرفی نیروی بخشش و عفو را در بدن افزایش داده و تقویت می بخشد. نیروی خالی این رنگ به خوبی خون را تمیز کرده و شستشو می دهد. از این جهت بسیاری از توکسینها (سمومی که به وسیله میکروبها تولید می شوند) از طریق این رنگ از بدن و گردش خون خارج می شوند و این رنگ تعادل و توازن لازم را در میان دو نیم کره مغز ایجاد کرده و تاثیرات مثبتی می گذارد. این رنگ در رابطه با چهره انسان نیز بسیار موثر و مفید است و تمامی سینوسهای صورت را تحت تاثیر نهاده و اگر در بخشهای مختلف صورت از جمله اطراف چشم،گوش، بینی ، دهان، گونه ها و ناراحتی هایی مشاهده گردد، می توان از رنگ لاجوردی استفاده کرد و بیماری را بهبود بخشید.
با تمام این اوصاف، نبایستی از خاصیت آرام بخشی و ساکن و ساکت سازی آن چشم پوشید. به طور مثال کسانی که با تمرکز حواس و یا مدیتاسیون مشغول فعالیت هستند، در بین مراحل مختلف تمرینات خویش جایگاه ویژه ای را به رنگ لاجوردی اختصاص می دهند. زیرا این رنگ احساسات ذی شعور را به همراه قوه تخیل و حدس و گمان را پیش فرض تقویت می کند.
در محیطی که زندگی کرده و یا کار می کنید باید توجه داشته باشید که رنگ لاجوردی حالت افسردگی و بی قیدی در برابر دیگران و حالت عدم مسوولیت را در انسان افزایش می دهد.
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم با pdf دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
نقش اقتصاد در ورزش
ترویج ورزش امروزه بدون پشتوانه مالى امکان پذیر نخواهد بود.
در اکثر کشورهاى جهان هفتاد درصد از بودجه ورزش را دولت و کمک هاى دولتى تقبل مى کنند. بنگاههاى صنعتى و تجارى نیز بخشى دیگر از بودجه ورزش را از طریق حمایت کننده مى پردازند، اما اساس همیارى و حمایت از ورزش از طریق دولت صورت مى پذیرد. تیم هاى ملى و باشگاه
ها براى مقابله با هزینه هاى روز افزون مى کوشند تا متولیان و سرمایه گذارانى بیابند و دولت که مسئول و مجرى اولیه تأمین سلامتى جامعه است را متوجه این مساعدت و حمایت نمایند. ورزش به عنوان ناقل تصاویر و آفریننده احساس علاقمندى و حتى هیجان یکى از راههایى است که به دولت و حتى سرمایه داران خصوصى این امکان را مى دهد تا نقش اجتماعى خود را ای
فا کنند، کارکنان خود را به تحرک وادارند، اعتبار خود را بالا برده و تصویر خود را در میان مردم روشنتر و یا تغییر دهند. بر پایه تحقیقات نشانه شناختى که در این زمینه انجام گرفته است هر ورزش داراى تصویر خاصى است که سرمایه گذار خود را بدان پیوند مى دهد. بادبان مظهر فضا، خروش ساحل و مهارت است. شمشیر بازى مظهر نجابت، سنت و دقت است. در حالیکه اتومبیل نمایانگر مردانگی، تحرک، اصالت و فرارفتن از خویشتن است. در اروپا هزینه هاى متولیان ورزشى نزدیک به بیست میلیارد فرانک است و در آمریکا بالغ بر 4/5 میلیارد دلار در سال.
این ارقام ثابت نیست و آنچه بطور ثابت و مستمر منظور مى گردد، کمک هاى دولت به پدیده نهادینه شده است که مى تواند جامعه را به سوى سلامتى سوق دهد.ورزش ما در حالارد تا مقابله رشته هاى مختلف قهرمانى و توسعه ورزش همگانى بودجه مورد نیاز به آن تزریق و از این منظر تقویت شود. دولت ما که از علاقمندان و حامیان جدى ورزش و تربیت بدنى است در این راه و بر پایه بند (چ) مى تواند، ورزش را در مسیر تازه اى قرار دهد. توجه به این بند دستاوردهاى معنوى و انسانى دارد که نقش آن در آینده بیشتر روشنتر مى شود.
حجم پول در ورزش ایران
کمبود پول و اعتبار درکنار تعدادزیادى از طرح هاى نیمه تمام ورزشى، مشکلاتى را نه تنها فراروى ورزش قرارداده که یکى از چالشهاى دولت خاتمى به شمارمى آید.
این درحالى است که تأسیسات و اماکن موجود نیز نیازمند صرف هزینه هایى براى نگهدارى است.
براین اساس باید اذعان داشت نقش اقتصاد در ورزش، انکارناپذیر است و نمى توان نسبت به آن بى توجه بود.
از یکسو باید تأمین بودجه و اعتبارکرد و ازسوى دیگر درآمدسازى داشت.
اینکه دولت چقدر هزینه ورزش مى کند تا ضمن افزایش بهره ورى نیروى انسانى، نقشى سازنده درایجاد جامعه اى سالم داشته باشد، نکته اى است که ازپس آمارو ارقام و اقدامات صورت گرفته مى توان بدان دست یافت.
به گفته مهندس مهرعلیزاده معاون رئیس جمهورى و رئیس سازمان تربیت بدنى، درسالهاى 72 و 73 کلنگ برخى طرحهاى ورزشى برزمین زده شد که به دلیل عدم بررسى و برنامه به صورت نیمه تمام باقى ماند تا آنجا که همزمان با شروع به کار وى دو هزار و 3
69 طرح ورزشى نیمه تمام در سطح کشور وجودداشت که تکمیل آنها بودجه اى معادل پنج هزار و 500میلیاردریال مى طلبد.
به این ترتیب در سال هاى اخیر با افزایش بودجه ورزش کشور از 240 میلیارد ریال به 1060میلیاردریال تعدادزیادى از طرحهاى مذکور تکمیل شد، به طورى که 1180 پروژه موردبهره بردارى قرارگرفت.
ازطرفى براساس پیش بینى صورت گرفته و باتوجه به ظرفیت سازیهاى موجود سرانه فضاهاى ورزشى از 0/48مترمربع به یک مترمربع در پایان برنامه چهرم توسعه افزایش خواهدیافت.
دلارها در استانبول «چنج» مى شود
بودجه ورزش کشور در دوبخش جارى و عمرانى
صرف مى شود ضمن اینکه
سازمان تربیت بدنى براى پرداختن به امور مختلف در بدنه ورزش، سهمیه هاى ارزى تخصیصى را نیز منظورمى کند.
احمد ارشدى مدیربودجه و اعتبارات سازمان تربیت بدنى درارتباط با این بحث اظهارمى دارد: بودجه سازمان دربخش جارى، درسال ،82 بیست و هشت میلیارد و هشتصد و شصت میلیون تومان بود منتها تغییر عمده اى که تااین سال رخ داد، مربوط به سهمیه ارزى مى شد.
به این صورت که پس از درنظرگرفتن «ارز» براى دستگاههاى مختلف، سهمى از ارزى که دراختیار ریاست جمهورى قرارمى گرفت به ما داده شد. چرا که در قانون بودجه میزان ارز ما مشخص نمى شد و باید از ردیفهاى مختلف و ریاست جمهورى سهمیه مى دادند.
وى مى افزاید: چنین کارى تا ماه
هاى مهر و آبان به طول مى انجامید و نهایتاً اگر کارها سریع پیش مى رفت تا شهریورماه طول مى کشید.
این در شرایطى بود که از اوایل فروردین اعزام ورزشکار به خارج داشتیم و فدراسیونها مجبور به خریدارى دلارآزاد بودند.
پس از تأمین ارزلازم درماههاى مهر و آبان هم، فدراسیونها مجبور بودند دلارها را ببرند و به صورت آزاد کنارخیابان بفروشند تا پول اعزام ها ازمحل اعتبارریالى جایگزین شود.
این روند مشکلات زیادى به همراه داشت. به طورى که باید درفرصت باقیمانده گشایش اعتبار مى شد و براى خریدارى و مسائل موردنیاز اهم و فى الاهم
مى کردیم.
ارشدى ادامه مى دهد: خوشبختانه امسال به ما اعتبارى معادل 12/1 میلیون دلار معادل 7/2 میلیاردتومان بابت تأمین نیازهاى ارزى دادند که براى هر دلار 595 تومان داده مى شود.
درواقع آخرسال 82 متوجه شدیم که چقدر بودجه ارزى داریم و دیگر نیازى به آن همه نامه نگارى نبود و اکنون پول ریالى و ارزى با هم داده مى شود.
به عنوان مثال برپایه موافقتنامه 25درصد پول ریالى و ارزى درخردادماه داده مى شود و دیگر فدراسیونها مشکلات سال گذشته را ندارند و مجبور نیستند بروند پول قرض کنند و درچهارراه استانبول دلار بخرند.
افزایش دومیلیاردتومانى
هرچند بتازگى على کفاشیان معاون ورزشى سازمان تربیت بدنى اعلام کرد که بودجه سال جارى درمقایسه با سال گذشته افزایش چندانى نداشته اما برآن شدیم تا از قول ارشدى مستندسازى کنیم؛ «اعتبار سال 83 از رقم 28/66 میلیاردتومان درسال 82 به رقم 31/12 میلیاردتومان (دقیقاً سى و یک میلیارد و یکصدوبیست و دو میلیون و دویست هزارتومان) رسیده است که تفاوت آن دو میلیارد و دویست و شصت و دو میلیون و دویست هزارتومان است.
البته این مبلغ اضافه هم بیشتر در بخش حقوق و مزایاى کارکنان و کارهاى پشتیبانى سازمان اضافه شده است.
حال باید دید از این میزان بودجه چه مقدار در بخش جارى هزینه مى شود.
ارشدى دراین باره مى گوید: سال گذشته مبلغ بیست میلیارد و شصت و هشت میلیون تومان دراین بخش منظورشد و امسال مبلغ بیست میلیارد و یکصد و ده میلیون تومان درنظرگرفته شده که تفاوتى 42میلیون تومانى را دربردارد و این درحالى است که بودجه مذکور صرف تمامى کارهاى مربوط به ورزش اعم از فعالیتهاى آموزشى ، فدراسیونها، هیأتها و ادارات کل مى شود.
به بیان دیگر اگر این اعتبار فقط یک درصد افزایش مى یافت باید رقمى حدود 210میلیون تومان اضافه مى شد درحالى که الآن 0/2 یک درصد افزایش داشته است.
بودجه برخى فدراسیونها «صفر» شد
مدیربودجه و اعتبارات سازمان تربیت بدنى با بیان اینکه درمجموع بودجه فدراسیونها هیچ تفاوتى با گذشته ندارد، مى گوید: بودجه فدراسیونهایى را که امکان درآمد داشته اند کاهش داده ایم و حتى بودجه چندفدراسیون را «صفر» کرده ایم.
بطورکل در تعریف مان براى تخصیص اعتبار، فدراسیونها را به پنج دسته تقسیم کرده ایم که عبارتند از: فدراسیونهاى ویژه، فدراسیونهاى ورزشهاى پایه، فدراسیونهاى گروه اول، فدراسیونهاى گروه دوم و فدراسیونهاى گروه سوم.
فدراسیونهاى ویژه
فدراسیونهایى هستند که به خودى خود نمى توانند درآمد داشته باشند و ما هم باید به آنها نگاه ویژه اى داشته باشیم.
در این دسته هفت فدراسیون ورزشهاى همگانى، باستانى، جانبازان و معلولان، ناشنوایان، نابینایان، پزشکى ـ ورزشى و نجات غریق مى گنجد. ما باید به نوعى این فدراسیونها را هدایت کنیم.
البته الآن اعتبار لازم را نداریم اما اگر اعتبار موردنیاز وجودداشت حتماً بودجه این فدراسیونها را افزایش مى دادیم.
فدراسیونهاى ورزشهاى پایه
هرکس به دنبال قهرمانى باشد، نیازدارد در سه رشته دو ومیدانى، شنا و ژیمناستیک کارکرده باشد.
ما این فدراسیونها را در دسته اى قرارمى دهیم که اگر پول داشته باشیم، کمک مى کنیم.
فدراسیونهاى گروه اول
فدراسیونهایى هستند که مى توانند در سطح جهان، المپیک و آسیا مدال بگیرند.
مجموعاً 12فدراسیون هستند و بنا داریم بودجه شان را افزایش دهیم.
فدراسیونهاى گروه دوم
یازده فدراسیون هستند که درحال حاضر این امکان را ندارند درسطح آسیا، جهان و المپیک مدال بگیرند ولى زمینه آن را دارند.
به دنبال آن هستیم تاخود این فدراسیونها درآمد حاصل کنند. مثل فدراسیون هاى شطرنج و بدمینتون.
فدراسیونهاى گروه سوم
این فدراسیونهاى باید به دنبال درآمدسازى باشند مثل بیلیارد، تیروکمان و اتومبیلرانى.
بنابود از امسال بودجه این فدراسیونها را قطع کنیم. اما چون دو فدراسیون چوگان و تیروکمان اخیراً شروع به کارکرده اند و برخى هم درصدد جذب پول هستند، کمى تأمل کردیم.
فوتبال؛ 640میلیون تومان به اضافه پیش بینى نشده ها
درمیان فدراسیونهاى موجود، فدراسیونهاى فوتبال، کشتى و کاراته جزو فدراسیونهاى درآمد زا به شمارمى آیند.
به عبارتى این فدراسیونها مى توانند ازطرق مختلف نسبت به جذب پول اقدام نمایند.
به عنوان مثال فدراسیون فوتبال از بابت عقد قرارداد با شرکت ایرانول مبلغ 1/3 میلیاردتومان را (براى دوسال) درحساب خود مى بیند و یا تبلیغات دورزمین ورزشگاه آزادى را با مبلغ 1/22 میلیاردتومان واگذارمى کند.
این درحالى است که فدراسیون مذکور درسال گذشته مبلغ 640 میلیون تومان بودجه علاوه بر مبالغى که به صورت پیش بینى نشده لحاظ شده بود، دریافت کرده است.
البته از بابت درآمد حاصله از بلیت فروشى هم سهمى اندک عاید باشگاهها مى شود.
به عنوان مثال باشگاه استقلال اهواز از این محل، مبلغ 17میلیون تومان بابت نیم فصل اول دریافت کرد.
در همین ارتباط عبدالحمید رمضانى عضو کمیسیون اقتصادى اتحادیه مدیران فوتبال باشگاه هاى کشور مى گوید: الآن فوتبال ما فقط اسم
حرفه اى دارد و موارد حرفه اى که یکى از آنها درآمدزایى است، نداریم. وقتى باشگاهى مثل استقلال اهواز یک میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه مى کند، درآمد 17 میلیون تومانى براى آن هیچ چیز نمى شود. فوتبال باید به یک صابقات منتفى است در صورتى که بازى استقلال و پرسپولیس با حاشیه هایش 100 دقیقه روى آنتن مى رود. جالبتر آنکه مبلغ هر دقیقه تیزر تلویزیونى 800 هزار تومان است. در واقع همه تیم ها بدون هیچ استفاده اى 100 دقیقه وقت را پر مى کنند.
قوانین خاص
رمضانى دیگر راه هاى درآمدزایى را مورد توجه قرار مى دهد: «پیراهنى را که تیمش مى فروشد و روى آن تبلیغ مى زند، در همه بازار پر مى شود و کسى نیست جلوگیرى کند. از طرفى با این تبلیغاتى که در فوتبال مى شود، نمى توانیم باشگاه ها را شکوفا کنیم. نظام سیاسى ما قوانین خاص خودش را مى طلبد و ما هم باید تابع باشیم. همین امر یک مقدار دست و پاى ما را مى بندد. براى مثال در دنیا از بازیکن براى تبلیغ استفاده مى شود اما این موضوع در ایران باب نشده است. به هرحال، اکنون در اتحادیه به دنبال جا انداختن اخذ حق پخش تلویزیونى مسابقات که یکى از راه هاى کسب درآمد به شمار مى آید، هستیم.
باشگاه ها؛ وبال دولت
ورود صنایع، شرکت ها و بخش خصوصى به عرصه ورزش از جمله راهکارهاى موجود براى دستیابى به ورزشى پویا به شمار مى آید و در این میان نمى توان نقش باشگاه هاى صنعتى و حضور پررنگ شان در این عرصه را نادیده انگاشت. در نقطه مقابل باشگاه هایى نیز هستند که «وبال» دولت محسوب مى شوند و همچنان ارتزاق از بخش دولتى را در دستور کار دارند. باشگاه هاى پرسپولیس و استقلال در این گروه قرار دارند و حتى مهندس مهدى قدمى معاون ادارى و پشتیبانى سازمان تربیت بدنى از کمک هاى اخیر و 50 میلیون تومانى سازمان (از طریق فدراسیون) به این دو باشگاه خبر داد.
این در شرایطى است که چند
ى پیش اکبر غمخوار مدیرعامل باشگاه پرسپولیس از صرف بودجه 2/5 میلیارد تومانى براى این باشگاه خبر داده بود. درحالى که باشگاه استقلال براى یک فصل گذشته 700 میلیون تومان هزینه کرد. براساس آمار به دست آمده در فصل گذشته لیگ برتر فوتبال باشگاه هاى کشور، چهارده تیم شرکت کننده در حدود 20 تا 25 میلیارد تومان هزینه کردند. در لیگ دسته یک نیز حداقل هزینه یک تیم 150 میلیون تومان و حداکثر 1/5 میلیارد تومان بوده است. با چنین آمار و ارقامى عضو کمیسیون اقتصادى اتحادیه مدیران فوتبال
باشگاه هاى کشور عقیده دارد تیمى که بخواهد در لیگ برتر حرفى براى گفتن داشته باشد، بودجه اش زیر مبلغ یک میلیارد تومان نیست; و اما در ارتباط با تیم هاى صنعتى، مهندس مهدى تاج دبیرکل اتحادیه مدیران فوتبال باشگاه هاى کشور از یازده باشگاه رسمى، دو مؤسسه و خیلى از شرکت هایى که در برخى رشته هاى ورزشى تیم دارند، نام مى برد و مى گوید: حداقل هزینه سالانه این باشگاه ها و تیم ها حدود 20 میلیارد تومان است.
نقل و انتقال بازیکنان به خارج از کشور از دیگر راه هاى درآمدزایى باشگاه ها محسوب مى شود که مدتى است روند آن «کند» شده است. ابراهیم طالبى دستیار سابق رولند کخ در این باره مى گوید: تا قبل از سال 82 با فعالیتى که در باشگاه استقلال داشتیم بین 4 تا 5 میلیارد تومان پول و ارز وارد کشور کردیم. درحالى که طى دو سال گذشته بابت انتقال پاشازاده، یزدانى و نیکبخت کلاً 200 هزار دلار وارد کشور شد. این رقم را فقط با مبلغ قرارداد على موسوى (1/8 میلیون مارک) مقایسه کنید. این موضوعى است که باشگاه ها باید روى آن کار کنند و یک مورد دیگر مربوط به جذب اسپانسرها مى شود. تیم هاى ما هنوز نتوانسته اند اسپانسرهاى خارجى داشته باشند در صورتى که قرار بود یک اسپانسر براى استقلال مبلغ 2 میلیارد تومان هزینه کند.
وى مى افزاید: تنها اسپانسر خارجى
ما، شرکت پوما بود که قرار بود براى چهارسال مبلغ 2/5 میلیارد تومان به ایران از نظر وسایل و پول تزریق کند. اما قرارداد 4 ساله این شرکت (در آستانه جام جهانى 98) به چهارماه تقلیل یافت و پوما مبلغ 600 هزار دلار براى ما هزینه کرد.
کمک بخش خصوصى به سازمان تربیت بدنى
جلب مشارکت هاى مردمى و جذب بخش خصوصى به ورزش از جمله سیاست هاى سازمان تربیت بدنى بوده که با توجه به حجم ا
نبوه پروژه هاى نیمه تمام و نیاز به فضاهاى ورزشى بیشتر و به تبع آن تزریق مالى بیشتر، در دستور کار قرار گرفته است. در واقع صرف بودجه عمرانى منظور شده براى سازمان ورزش، جوابگوى حل مشکلات نیست و رویکرد به بخش خصوصى یک راهکار به شمار مى آید.
در همین ارتباط احمد ارشدى مدیر بودجه و اعتبارات سازمان تربیت بدنى مى گوید: در سال گذشته اعتبار عمرانى سازمان 36/916 میلیارد تومان بود و امسال این اعتبار معادل 37 میلیارد و سیصد میلیون تومان است. البته در سال گذشته دکتر عارف دو سه مورد کمک خاص به ما کردند که یکى از آنها مبلغ 2 میلیارد و 905 میلیون تومان از محل اعتبار ارزى دراختیار نهاد ریاست جمهورى بود. همین رقم خیلى از مشکلات سازمان، ادارات مرکزى و فدراسیون ها را حل کرد. البته قرار بود مبلغ یک میلیارد و 900 میلیون تومان نیز کمک عمرانى صورت گیرد که متأسفانه نشد و حال با نظر مساعد دکتر عارف قرار بر اهداى کمک پنج میلیارد تومانى شده است. آنچه مسلم است براى دولتمردان ما این موضوع جا افتاده که ورزش چرخ پنجم نیست.
وى با اشاره به ادامه بازسازى و نگهدارى مجموعه هاى ورزشى آزادى و شیرودى عنوان مى کند: مبلغ چهار میلیارد تومان را براى این مهم پیش بینى کرده ایم که البته عمده آن مربوط به ورزشگاه آزادى مى شود. همچنین قصد داریم در سال جارى احداث ورزشگاه ویژه بانوان در تهران و احیا و تکمیل مجموعه فرهنگى آرامگاه تختى را انجام دهیم
. ساخت ورزشگاه ویژه بانوان براى نخستین بار در کشور صورت مى گیرد که اعتبار اولیه 1/5 میلیارد تومان براى آن پیش بینى کرده ایم. در فاز بعدى نیز که در سال 84 تحقق مى یابد 1/5 میلیارد تومان دیگر براى آن منظور مى شود. در ارتباط با احیا و تکمیل مجموع
ه فرهنگى آرامگاه تختى نیز قصد داریم بر سر مزار وى در ابن بابویه و یا در جوار مزارش مجموعه اى با گود زورخانه و سالن آمفى تئاتر احداث نماییم که براى این کار مبلغ 500 میلیون تومان هزینه خواهیم کرد و احتمالاً در ماه هاى تیر و مرداد کار مکان یابى انجام خواهد شد.
ارشدى ادامه مى دهد: جداى از اینها احداث 14 ورزشگاه 15 هزار نفره در نقاط مختلف کشور را در دستور کار داشته ایم که امسال پنج ورزشگاه تکمیل و مورد
بهره بردارى قرار مى گیرد و 9 ورزشگاه دیگر نیز تا پایان سال جارى و طى سال آینده آمادهسبزوار را در دستور کار داریم. لازم مى دانم این را اضافه کنم که این پروژه ها جداى از پروژه هاى ورزشگاه هایى با گنجایش بیشتر مثل 50 هزار نفرى تبریز و 70 هزار نفرى اصفهان است. ما تصمیم داریم با توجه به حجم بالاى پروژه هاى نیمه تمام در سطح کشور، دیگر هیچ طرحى را مگر در موارد خاص شروع نکنیم.
وى درخصوص جذب کمک هاى مردمى عنوان مى کند؛ ما طرح خیرین ورزشگاه ساز مثل خیرین مدرسه ساز را داریم. براین اساس چنانچه این خیرین 40 درصد از هزینه هاى یک پروژه را متقبل شوند و یا این میزان از محل کمک هاى مردمى تأمین شود، اولویت تکمیل طرح هاى ورزشى با آنها خواهد بود و مابقى بودجه لازم از طریق کمک هاى ملى و استانى تأمین مى شود.
روایت دیگری از دخالت سیاست و اقتصاد در ورزش و المپیکها
حرف من این است: ما بهآتن میرویم ـ آتن 2004 ـ تا فرشته المپیک را در پای همان کوه اساطیری المپ و معبد زئوس بهخاک بسپاریم.
آخرین بازیهای المپیک یا المپیادی با مفاهیم به وجود آمده در دوران مدرن، و عصر مدرنیسم در مونترال برپا شد. ـ 1987 ـ در قالب اصول ارزشها و مفاهیم کهنه جهانی ـ مگر المپیکهای نوین 108 سال پیش بهراه نیفتاد؟ ـ برای معرفی بهتر این نظام کهنه جهانی باید تاکید کرد که همه چیز از لندن آغاز شد. ـ بازیهای المپیک 1948 ـ و بهمونترال 78 ختم شد.
در عصر المپیکهای ایدئولوژیک و قطببندی شده، شما باید یا وارد اردوگاه سوسیالیستی میشدید، یا به اردوگاه به اصطلاح دنیای آزاد، دنیای غرب میپیوستید، یا در اردوگاه جهان سومیها و یا غیر متعهدان میماندید. المپیک مونترال، آخرین المپیکی است که آلمان شرقی، نه تنها آلمان غربی را پشت سر میگذارد. ـ از نظر نتای
ج و مدال ـ بلکه تهدیدی است برای آمریکا، ابرقدرت کاپیتالیستی. هنوز دیوار برلین وجود دارد.
تا دهه 70، اگر توجه کنید، پرچمها مارک دار بودند. ملیگرائی هم رواج داشت. کشورها نشان میداند که در کدامین اردوگاه قرار دارند. در المپیک 76 بود که سوسیالیسم برای استفاده از ورزش، در تبلیغ نظامش، دنیای غرب را پشتسر میگذاشت. آلمان شرقی برای نخستینبار در شنا به اندازه آمریکا مدال آورد. کوبا بهعنوان یک ابرقدرت ورزشی در ینگه دنیا مطرح شده بود. در جمع مدالها در رده پنجم تابلو ایستاد.
یک عروسک بسیار با هوش به نام نادیاکومانچی برای نخستینبار در تاریخ در تابلوی نتایج از سوی داوران ده میگیرد از ده امتیاز ممکن. 5 مدال المپیک برای این دخترک 14ساله. کورنلیا راندر عروسک دیگر دستگاههای لابراتواری ورزشی سوسیالیسم ـ اینبار از آلمان شرقی چهار مدال طلا در شنا میگیرد. او در 21سالگی خداحافظی میکند.
ایران هم بزرکترین کاروان ورزشی تاریخش را به مونترال فرستاده است. بعد از این قدرت نمایی بلوک شرق در المپیک مونترال، بهدهه 80 میرسیم. یک دوره انتقالی در راه است. برخوردهای انتقامی ابرقدرتها، مرحله پیشا سقوط شوروی. در این دوره انتقالی المپیک مسکو 1980 از راه میرسد. بیستودومین بازیهای المپیک دوران نوین.
تحریم سیاسی اردوگاه غرب ـ آمریکاییها ـ المپیک مسکو را تا سطح یک اسپارتاکیاد پائین می برد. المپیک مسکو، المپیک نبود. سال 1984 لسآنجلس، با وجود همه بزرگنمایی آمریکاییها به ویژه در قالب چهره سازی کارللوئیس ـ برنده چهار مدال طلا دوهای سرعت ـ این المپیک هم چیزی شبیه جشنواره ورزشی پانامریکن بیشتر نبود و شبیه المپیک نبود. در این صحنه، با پیروزی فیشر آمریکایی بر اسپاسکی مغز متفکر شطرنج شورویها در ریکیاویک ایسلند آغاز شده بود. ـ 1972 ـ آمریکاییها اعتماد بهنفس پیدا کرده بودند.
انتشار دکترین و رسالههای مختل
ف، منتشر میشد که میتوانیم خود شوروی را نیز مات کنیم. نومحافظهکاران که همین امروز هم در قدرت به سر میبرند، ندا میدادند که میشود از نظر سیاسی و اجتماعی هم کرملین را مات کرد و شوروی را به زیر کشید.
آمریکا دیگر نیازی نمیدید در المپیک، روند برخورد اردوگاهها صورت بگیرد. شوروی هم به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی حاکم برجامعهاش، توان مقابله را چون گذشته نداشت.
در سئول 1988 ماجرا به انگونه بود. المپیک بود، اما مثل اینکه برگزار نشد. عصر دیگری آغاز شده بود. عصر تیشرتها و کفش کتانیهای مارکدار. با این همه آمریکاییها در صحنههای دیگر به یکهتازی شوروی پایان میدادند. در هاکی روی یخ، پیروزی معجزهآسای تیم آمریکا برابر تیم پرقدرت شوروی. مردان والیبال آمریکا، به قدرت و آقایی والیبالیستهای شوروی و ژاپن پایان دادند. ژیمناستیک هنری که در عرصههای سیاسی و تبلیغاتی، در انحصار مسکو و بلوک شرق بود، به وسیله آمریکاییها تسخیر شد. در کشتی آزاد آمریکاییها ارباب جدید جهان شدند.
آمریکا دیگر نیازی نمیدید که با شوروی در این زمینهها رقابت کند و اردوگاه چپ را شکست دهد. مبارزه و شکستها و پیروزیها در صحنههای ورزش و المپیکها، اساس مبارزه ایدئولوژی دو ابرقدرت را تشکیل میداد.
در واقع پیروزی ابرقدرت غرب در دهه 90، پس از سقوط امپراتوری و فروپاشی شوروی و مکانیزه شدن بلوک شرق، در بارسلون 92، نخستین تجربه ورزشی و المپیک در دوران گلوبالیسم را شاهد هستیم. المپیک بارسلون، عصر رنسانس فرهنگی و بیزینیسی ورزش آغاز شد. دیگر پرچمهای مارکدار قدرت واقعی نبودند. قدرت تعیین کننده کارتلهای مارکدا
ر بودند. عصر پیتزا، مسترزکارت، کوکا و پپسی، نایک و آدیداس و کارتلهای فراملیتی آغاز شده بود.
برای نخستینبار در تاریخ جشنواره المپیک، شاهد حضور گرانترین تیم ورزشی، یا کارتل ورزشی. تیم بسکتبال رویایی آمریکا هستیم، چندین بازیکن چند صدمیلیون دلاری در یک تیم جمع شدهاند. رویای آماتوریسم آقای کوبرتن سالها بود که بهفراموشی سپرده شده بود. این سرآغاز عصر جدبد گلوبالیسم ورزشی بودکه به گفته یک جامعه شناس ورزشی آمریکا، مایکل جوردن نخستین پیامبر این ایدئولوژی بود. مذهب جدید ورزش جهانی. این قدم بعدی
و پایانی برای تمامی افکار و رویاهای انسان دوستانه مسیو کوبرتن در نهضت المپیسم او بود. این رویاها بهخاک سپرده شدند.
در یکصدمین سال برپایی بازیهای المپیک نوین، قرار بود، شعله المپیک در همان زادگاهش فروزان شود، اما آتلانتا برنده شد. چرا آتلانتا؟ اینجا کعبه نوین اقتصاد امریکاست. دو نماد فرهنگ آمریکایی کوکاکولا، و دیگر پدیده جهانی شدن C.N.N هر دو مرکزشان در آتلانتا بود و هست. بنابراین رویای مسیو کوبرتن دفن شد. بهخاک سپرده شد و تبدیل شدند به لوحه یادبود. و افکار سزار آمریکایی آقای نیوت گرفیگریچ رئیس کنگره آمریکا در زمان رئیس جمهوری کلینتون، در دستور کار قرار گرفت. تمدن آمریکایی;
دنیا از این پس با فرهنگ و تمدن آمریکایی زندگی میکند. برای همین است که امروز آقای بوش تاکید میکند: “تا دیروز تاریخ را دیگران نوشتند. از امروز ما مینویسیم.“
دنیا در عصر پس از تاریخ قرار گرفته است به گفته پرفسور فوکویاما..: ما بهعصر برخورد شبکهها رسیدهایم، نه عصر برخورد تمدنها. شبکههای تروریستی، شبکههای امنیتی و ضد تروریستی.
لشگر کشی نیروهای امنیتی را این روزها در آستانه برپایی المپیک آتن شاهدی
م. آتن جدید، آتن قرن بیستویکم، نخستین میعادگاه چنین تجربهایست.
شاید آخرین المپیک، بهصورت جشنواره ورزشی ملتها; شاید در آینده نزدیک این جشنواره بزرگ هر چهار سال یکبار روی کره زمین، به بلوکههای جغرافیایی مبدل شود.
شاید ما شاهد مجموعه تیمهای اتحادیه اروپا در برابر اتحادیه افریقا قرار گیرد. جهان عرب در مقابل بلوک زردها، لاتینوها در مقابل آمریکنهای شمالی; در دنیای فردا جایی برای المپیاد انسانگرایانه، یا اتوپیای انسانگرایانه وجود ندارد.
دنیا در عصر جهانی شدن ـ گلوبالیسم ـ و بردهداری کارتلها، فقط جشنواره دوستی برپا میکند.
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله اسماء الهی با pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اسماء الهی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله اسماء الهی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
اسماء الهی
یکی از مسائل مهم اعتقادی و کلامی پس از اثبات هستی خداوند، ارائه یک تصویر مفهومی از چگونگی هستی باریتعالی است (بطوری که مستلزم محدودسازی خداوند متعال نباشد). این بحث از مباحث ضروری و بنیادین در حوزه دین پژوهی و از مسائل مشترک علوم کلام، فلسفه و عرفان است و هر یک از این علوم ازمنظر خاص خود به تشریح و تبیین این مسئله پرداخته اند. در طول تاریخ اندیشه دینی نیزبحث از اوصاف و اسماء الهی بخش عظیمی از محتوای علوم دینی را به خود
اختصاص داده است، چرا که این سوال همیشگی ذهن بشر بوده است که آیا در قالب مفاهیم و الفاظ متداول انسانی، می توان خدا را شناخت و درباره او سخن گفت. علاوه بر مباحث مفصل وبسیار جامع در حوزه دین پژوهی کلاسیک (عرفان، فلسفه و کلام)، امروزه نیز این بحث یکی از د اسم و صفت مترادف به کار می رود ( گاهی نیز تفاوت هایی بین آن دو گذاشته می شود). در عرفان، میان اسم و صفت تفاوت و تمایز گذاشته می شود.
در آیات و روایات بسیاری به اسما و صفات الهی اشاره شده است؛
1 «وَللّهِ الأسْمَاءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» ( اعراف / 180).
2 «قُلِ ادْعُوا اللّه اَوِ ادْعُواْ الرَّحْمنَ اََیّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنی» (اسراء/110).
3 «اللّه لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنی» (طه / 8).
4 «هُوَ اللّه الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنی» (حشر / 24)
و ;
آیات فراوان دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که بر اسما و صفات الهی تاکید دارد. با وجود ا
ین همه تاکید، هر انسان متدینی باید در این زمینه مطالعه و مداقه نماید. در روایات اهلبیت (علیهم السلام) نیز بیانات مختلفی در باره صفات الهی وارد شده است که به ما در فهم این بحث کمک می کند.
گاهی در برخی از متون دینی و روایات با بیاناتی مواجه می شویم که دلالت بر نفی صفات از خداوند متعال دارند. مثلا حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند:
«و کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه لشهاده کل صفه انها غیر الموصوف و شهاده کل
موصوف انه غیر الصفه» (نهج البلاغه، خطبه 1 )
«و کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه لشهاده کل صفه انها غیر الموصوف و شهاده کل موصوف انه غیر الصفه» (نهج البلاغه، خطبه 1) حضرت در این بیان صریحا بیان می کنند که کمال اخلاص برای خدا، نفی صفات از اوست زیرا که هر صفتی غیر از موصوف و هر موصوفی غیراز صفت است. این بیان حضرت (ع) دلالت دارد که خداوند متعال اصلا صفت ندارد، ولی با توجه به سخنان دیگری که حضرت در این زمینه دارند، می توان مقصود این بیان را فی صفاتی دانست که دلالت بر محدودیت و نقص می کند
حضرت در این بیان صریحا بیان می کنند که کمال اخلاص برای خدا، نفی صفات از اوست زیرا که هر صفتی غیر از موصوف و هر موصوفی غیراز صفت است. این بیان حضرت (ع) دلالت دارد که خداوند متعال اصلا صفت ندارد، ولی با توجه به سخنان دیگری که حضرت در این زمینه دارند، می توان مقصود این بیان را فی صفاتی دانست که دلالت بر محدودیت و نقص می کند. هر گونه صفتی که مستلزم محدودیت و تناهی در ذات الهی باشد منتفی است. زیرا در احادیث دیگر می بینیم که این مطلب بطور صریح بیان می شود و تنها صفاتی که دلالت بر محدودیت داشته با
شند نفی می شوند. احادیث بسیاری در این زمینه وجود دارد و ما تنها به برخی از آنها اشاره می کنیم: «لم تحط به الصفات فیکون بادراکها ایاه بالحدود متناهیا» (شیخ صدوق، التوحید، قم، منشورات جامعه المدرسین، باب 2، ح 27). در این حدیث تاکید بر نفیصفاتی است که دلالت بر محدودیت خداوند کنند. صفات بر خداوند محیط نیستند که باعث محدود شدن خداوند شوند. و یا در ادمه می فرماید: «سبحانه و تعالی عن الصفات فمن زعم ان اله الخلق محدود فقد جهل الخالق المعبود» (شیخ صدوق، التوحید، باب 2، ح 27) او از صفات منزه و متعالی است. پس کسی که گمان برد اله مخلوقات محدود است آفریننده معبود را نشناخته است. احادیث بسیار دیگری نیز وجود دارد که موید این مطلب است که نمی توان بطور کلی صفات را از
خداوند نفی کرد. 1
به نظر می رسد شناخت ذات الهی جز از طریق شناخت اسما و صفات او غیرممکن است. قدرت خدا، علم خدا، فاعلیت خدا و ; از صفات الهی شمرده می شوند. همانطور که گفتیم، بحث از اسما و صفات از نظر رتبه متاخر از بحث اثبات خداوند است.
علامه طباطبایی در این زمینه می فرماید:
«وقتی ماچشم خود را گشوده، به جهان هستی نظر می افکنیم نخست خود و سپس نزدیک ترین امور به خود را; درک می کنیم؛ لکن ما خود و همچنین قوا و افعال خود را نمی بینیم، مگر مرتبط به غیر. پس حاجت، اولین چیزی است که انسان آن را مشاهده می کند و آن را در ذات خود و در هر چیزی که مرتبط با او و قوا واعمال اوست و همچنین در سراسر
جهانِ بیرون از خود، می بیند و در همین اولین ادراک به وجود ذاتی حکم می کند که حوائج او را برمی آورد، و وجود هر چیزی به او منتهی می شود، و آن، ذات خدای سبحان است. [اثبات وجود خداوند] ; در قدم دومی که در این راه برمی داریم، ابتدایی ترین مطلبی که به آن برمی خوریم این است که ما در نهاد خود چنین می یابیم که غایت وجود هر موجودی آن حقیقت است و وجود هر چیزی از اوست، پس او مالک تمام موجودات است؛ زیرا اگر واجدِ آن نباشد نمی تواند آن را بغیر خود اف
اضه کند; پس او دارای همه کمالاتی است که ما در عالم سراغ داریم، از قبیل حیات، قدرت، علم، شنوایی، بینایی، رزق، رحمت، عزت و امثال آن، و در نتیجه او حی، قادر، عالم، سمیع و بصیر است، چون اگر نباشد ناقص است، حال آن که نقص در او راه ندارد. و همچنین او رازق، رحیم، عزیز، محیی، ممیت، مبدی ء، معید، باعث و امثال آن است، زیرا که رزق، رحمت، عزت، زنده کردن، میراندن، ابداء، اعاده و برانگیختن کار اوست; این راه ساده ان، ج8، ص350-349)
بنابراین، ما با دیدن هر صفتی از صفات کمال در جهان، بطور عقلی پی می بریم که خداوند واجد آن صفات است. اما سوالات کلامی مهمی درباره اسماء و صفات الهی، نحوه شناخت ما از آنها و نسبت آنها با ذات الهی وجود دارد. اسما و صفات به چه معنا هستند؟ آیا همانطور که ما انسان ها خودمان را به برخی صفات متصف می کنیم، به همان معنا خداوند را به صفات الهی متصف می کنیم؟ رابطه اسما و صفات با ذات الهی چیست؟ آیا صفات عین ذات هستند؟ و ;. از میان متکلمان اهل سنت، معتزله منکر صفات الهی هستند و ذات الهی را نایب مناب صفت دانسته اند و در مقابل، متکلمان اشعری به زیادت صفات بر ذات معتقد بودند. در مقالات پیش رو تلاش می کنیم بطور خلاصه به این سوالات پاسخ دهیم و نظر متکلمان شیعه را بیان کنیم.
اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی
بی تردید یکی از اساسی ترین و ضروری ترین بحثها، در حوزه دین پژوهی، مسأله شناخت حق سبحانه و اسماء حسنای اوست. و از آنجا که بحث از اسماء حق سبحانه، محور اصلی و اساسی همه علوم الهی نظیر کلام، فلسفه و عرفان و مانند آن است، لذا هر کدام از آنها از منظر خاص خود به تشریح آن پرداخته و حقایق ظریف و مهمی د
ر این زمینه ارائه نموده اند، گرچه آن حلاوت و ظرافتی که در این باره در عرفان اسلامی وجود دارد، در هیچ جای دیگر نمی توان یافت.
و از آنجا که ره آورد فکری فقیه مجاهد، حکیم ژرف اندیش و عارف نکته آموز، حضرت امام خمینی در احیاء معرفی و نشر معارف الهی در حوزه های مختلف فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی، پرجاذبه، گویا، آموزنده و مؤثر است، به این سبب طرح شناخت اسماء از نگاه عرفانی آن بزرگ مرد اندیشه و عرفان، ضرورت انکارناپذیر داشته و در نشر حقایق توحیدی، تأثیری بسزا خواهد داشت، بخصوص این که این گونه معارف الهی بیشتر از مسائل و مورده و زمینه طرح، پژوهش و نشر آن فراهم شده است. اینک در این مقاله به جلوه ای از ره آورد عرفانی حضرت امام خمینی، درباره اسماء الهی اشاره می شود.
مفهوم عرفانی اسم الهی
یکی ازمباحث کلیدی در شناخت اسماء الهی (از نگاه امام خمینی) بحث تعریف مفهوم عرفانی اسم الهی است. حضرت امام براساس مبانی عرفان در این باره می فرماید: «اسم الهی عبارت است از ذات یا صفتی معین از صفات، و تجلی از تجلیات مثلاً
هرگاه ذات حق سبحانه با صفتی معین تجلی کند اسمی از اسماء آن پدید می اید مثلاً از تجلی خداوند با رحمت واسعه او، اسم «الرّحمن» پدیده آمده و از تجلی او با رحمت خاصه کمالی، اسم «الرحیم» ظاهر شده است. و از تجلی حق با وصف انتقام، اسم «المنتقم» ظهور یافته است.
و در جای دیگر نیز آورده اند: «اسم، عبارت است از ذات، که به تعین خاصی متعین شده و منشأ اثر گردیده باشد.
و نیز می فرمایند: «اسم علامت است و این علامت یک شناسایی است، اسماء خدا هم علامتهای ذات مقدس اوست، و آن قدری که بشر می تواند به ذات مقدس حق تعالی اطلاع ناقص پیدا کند، از اسماء حق است.
بنابراین اسماء الهی از منظر عرفانی حضرت امام عبارت از تجلیات ذات حق سبحانه و ظهورات وجودی اوست. و این معنا برای اسم الهی بر مبنایی استوار است که بزرگان اهل عرفان به تفصیل درباره آن بحث کرده اند. از آن میان عارف کاشانی در این باره گفته است: «اسم در اصطلاح عرفا از سنخ لفظ نیست، بلکه عبارت است از خود ذات، وقتی با صفت خاص وجودی ماند علیم، قدیر، قدوس، سلام و مانند آن در نظر گرفته شود.»[75] و یکی دیگر از بزرگان نیز گفته است: «اسم الهی عبارت است از ذات حق سبحانه به لحاظ تقیدس یعنی ذات، هر گاه موصوف به صفت معین در نظر گرفته شود اسم نامیده می شود مانند «الرحمن» که ذاتی دارای رحمت است، «قهّار» که ذات دارای قهر است»[76] و حکیم سبزواری درباره اسم الهی می گوید: «اسم نزد عرفا عبارت از حقیقت وجود است، هنگامی که با تعین صفاتی
در نظر گرفته شود یا با تجلّی خاص از تجلیات الهی ملاحظه گردد.»[77] از بررسی مجموع ره آورد اهل معنا بدست می اید که تقریباً همه آنها با تعبیرات مشابه درباره تعریف اسم الهی اتفاق نظر دارند.
نکته ای که در این بحث باید اشاره شود، تفاوت اسم و صفات الهی است. اهل نظر بر آنند، که هستی را بی هیچ گونه تعین، مسمّی، و بشرط تعین اسم؛ و خود تعین را صفت می گویند.
و همچنین گفته شده که تفاوت بین اسم و صفت مانند تفاوت عرضی و عرض یا فعل و صورت است مثلاً ناطق اگر بشرط شیء لحاظ شود عرضی بوده و قابل حمل نیست. اسماء و صفات الهی نیز چنین است، مثلاً عالم و قادر، سمیع و بصیر را اسم؛ و علم، قدرت،
سمع، و بصر را صفت گویند.
تفاوت اسماء ذاتی، صفاتی و فعلی حق سبحانه
از نگاه اهل معرفت گرچه همه اسماء الهی اسم ذات اند، لیکن از جهت دیگر به اسماء ذات، صفات و افعال تقسیم می شوند، چون اسمائی که دلالت آنها بر ذات ظاهرتر است، به نام اسماء ذات خوانده می شوند مانند: الله، قدّوس، سبوح، اوّل، آخر، سلام، عزیز، عظیم، ظاهر، باطن، صمد، غنّی و امثال آن و اسمائی که دلالت آنها بر صفات اظهر است، اسماء صفات نامیده می شوند مثل: عالم، قادر، سمیع، بصیر، رحمان، رحیم، علیم. و اسمائی که دلالت آنها بر افعال ظاهرتر است، اسماء افعال نامیده می شوند. مانند: وکیل، باعث، مجیب، خالق، مصوّر، وهّاب، رزّاق، فتّاح، قابض، باسط، رافع، منتقم، جامع، نافع و امثال آن. حضرت امام گذشته از تعلیقه فصوص الحکم. در تفسیر سوره حمد، پس از طرح و تبیین این مسأله بر اساس سخنان ابن عربی در «انشاء الدوایر. دیدگاه خاص خود را درباه تفاوت اسماء ذات، و صفات و افعال چنین اظهار نموده است: «این مطلب در مذاق نویسنده درست نیاید و مطابق ذوق عرفانی نشود، بلکه آنچه در این تقسیم به نظر می رسد آن است که میزان در این اسماء آن است که سالک به قدم معرفت پس از آن که فنای فعلی برای او دست داد، حق تعالی تجلیاتی که به قلب می کند تجلیات به اسماء افعال است، و سپس از فنای صفاتی، تجلیات صفاتیه، و پس از فنای ذاتی، تجلیات به اسماء ذات برای او می شود، و اگر قلب او قدرت حفظ داشت پس از محو، آنچه که از مشاهدات افعالیه خبر دهد اسماء افعال است، و آنچه که از مشاهدات صفاتیه، اسمای صفات و هکذا اسماء ذات».
حضرت امام در ادامه با استناد این بحث به ایه قرآن کریم در تحلیل دیگری از این مسأله گفته اند: «می توان گفت که این تقسیم به اسماء ثلاثه در قرآن شریف نیز اشاره شده و آن ایات، شریفه آخر سوره حشر است که فرمود: هوالله الّذی لا اله ال هو، عالم غیب و الشهادت هو الرحّمن الرّحیم. الی آخر ایات، این ایات شریفه، شایده اوّلی آنها اشاره به اسماء ذاتیه، و دوّمی اشاره به اسماء صفاتیه، و سوّمی اشاره به اسما افعالیه با
شد و تقدیم ذاتیه بر صفاتیه و آن بر افعالیه به حسب ترتیب حقایق وجودیه و تجلیات الهیه است، نه حسب ترتیب مشاهدات اصحاب مشاهده و تجلیات به قلوب ارباب قلوب” آن گونه که پیداست، حضرت امام در تقسیم اسماء الهی به اسماء ذاتی و صفاتی و افعالی نظر عرفانی خاصی ارائه کرده اند و مسیری را که بسیاری از بزرگانی اهل معرفت نظیر محی الدین عربی، داود قیصری. ابن فناوی وسید حیدرآملی و امثال آنها، در تبیین این بحث پیموده اند، نادیده گرفته و مبنای آنان را در این باره ناتمام دانسته است.
گرچه به نظر می رسد که دیدگاه حضرت امام با ن
ظر سایر اهل معرفت کاملاً قابل جمع بوده و هر دو صحیح است، زیرا حضرت امام از لحاظ قوس صعودی و از نگاه عرفان عملی تقسیم اسماء را به ذاتی، صفاتی و افعالی مطرح کرده و دیگران از قوس نزولی و نگاه عرفان نظری به مسأله پرداخته اند، لذا هر دو تحلیل می تواند درست باشد، چون با قطع نظر از تجلیات اسمائی حق بر قلب سالک و خبردادن او از مشاهدات خویش، اسماء حق سبحانه قابل این تقسیم است و شاهد بر صحت مدعی بیان دوم خود حضرت امام که ایه مبارکه سوره حشر را ناظر به تقسیم اسماء الهی به ذاتی و صفاتی و افعالی در متن واقع دانسته است بدون آن که سخنی از تجلی و شهود سالک مطرح باشد.
اسماء مستأثره الهی
یکی از مباحث ظریف درباره اسماء الهی بحث اسماء مستأثره است. اصطلاح اسم مستأثر که از مفاهیم لطیف عرفانی در بحث اسماء الهی محسوب می شود، ریشه در روایات دارد، حضرت امام محمد باقر علیه السلام، پس از بیان این مطلب که اسماء
الهی به 73 حرف است و نزد ما اهل بیت 72 حرف آن وجود دارد فرمود: «و حرف واحد عند الله تعالی استأثر به فی علم الغیب عنده” و هم چنین امام هادی علیه السلام، نیز پس از بیان تعداد اسم اعظم الهی فرمود: «و حرفٌ عندالله مستأثر ب فی علم الغیب” و بیهقی از عبدالله بن مسعود در کتاب «الأسماء و الصفات» نقل کرده که پیامبر اکرم(ص) ضمن دعائی فرمود: «و اسالک بکل اسم هولک; او استأثرت به فی علم الغیب عندک” بحث اسماء مستأثره الهی، گذشته از آن که در آثار عرفانی نظیر مفاتیح غیب الجمع و الوجود و شرح آن یعنی مصباح الانس مورد بررسی قرار گرفته، در منظر و مشرب عرفانی امام خمینی نیز مورد توجه خاصی واقع شده و در چند جا درباره آن بحث شده است، از آن میان در تعلیقه فصوص فرموده اند: «وجود یا به تجلّی غیبی احدی که همه اسماء و صفات در ساحتش مقهور و مستهل
ک اند تجلی می کند و این تجلّی به اسم مستأثر که هفتاد و سومین حرف از حروف اسم اعظم است واقع می شود و این مقام بشرط لای وجود است پس در این مقام وجود اسم دارد لکن آن اسم در علم غیب او مستأثر است.»
پرسش و نکته مهم در بحث اسماء مستأثره آن است که ایا اسماء مستأثره مظهر دارد یا نه؟
حضرت امام از استادش مرحوم شاه آبادی نقل کرده که فرمود: «اسم مستأثر همان ذات احدیث مطلقه است (اطلاق اسم گرچه اشعار به تعین دراد لکن به نحو مسامحه بر ذات احدیت مطلقه اطلاق می شود) زیرا ذات با حیثیت تعین منشأ اسم مستأثر از اسماء ذاتیه ای است که در خارج مظهر ندارد.»
لکن حضرت امام گرچه در یک مورد اظهار داشته است که چون اسم مستأثر در حقیقت جزء اسماء محسوب نمی شود لذا ظهور و مظهر ندارد،اما در چندین جای دیگر اصرار نموده که اسماء مستأثره نیز مظهر دارد از آن میان گفته است: «از نظر من اسم مستأثر نیز آثاری در خارج دارد، مگر این که اثر او همانند خودش مستأثر است.» و در مورد دیگر می گوید: «اسماء مستأثر دارای مظاهر مستأثره است، چون هیچ اسمی بدون مظهر نیست.» و هم چنین در مقدمه وصیت نامه الهی سیاسی خود نیز به مظهر داشتن اسماء مستأثره الهی اشاره کرده است. بعضی از بزرگان در تحلیل این دیدگاه حضرت امام (مظهر داشتن اسماء مستأثره) بر این نکته عنایت کرده اند که حیثیت اسمی ایجاب می کند که حتی اسماء مستأثره نیز مظهر داشته باشد چون پیدایش اسم بر اساس اقتضای نیاز ممکنات است و اسماء الهی قبله مناجات است، آنگاه پس از بیان فرازی از سخنان امام خمینی می گوید: «پس چگونه ممکن است، اسم گرچه مستأثر باشد، بدون مظهر و اثر باشد و قبله حاجات نباشد، مضافاً به این که در بعضی از دعوات مأثوره، اسم مستأثره مورد تمسّک جهت قضای حاجات واقع شده است.» از مجموع آنچه گفته شد این نکته بخوبی معلوم گردید که حضرت امام در بحث اسماء مستأثره نیز دارای دیدگاه خاص عرفانی بوده است. اما پرسش مهم و اساسی این جاست که اطلاع حاصل کردن از اسماء مستأثره چگونه امکان پذیر است تا درباره آن بحث شود که ایا مظهر و اثر دارد یا نه؟
چون حتی بنا بر نظر حضرت امام خمینی که قایل به مظهر داشتن اسماء مستأثره است، مظهر او نیز همانند خود آن اسماء در علم غیب الهی مستأثره است،پس حکم بر مظهر داشتن و یا عدم آن چگونه میسور خواهد بود. بخصوص آن که در دعای شب
عرفه آمده: «و باسمک المخزون فی خزائنک الذی استأثرتَ به فی علم الغیب عندک لم یظهر علیه احد من خلقک لا ملک مقرب لا بنی مرسل ولا عبد مصطفی»
اسم تکوینی و اسم لفظی
یکی از مباحث دیگر درباره اسماء الهی تقسیم آن به اسم تکوینی و لفظی است، اسم تکوینی عبارت از حقیقت عینی و خارجی است که شأنی از شؤون ذات واجب الوجودی است، و اسم لفظی عبارت از اسماء لفظی که اسمِ اسم هستند، به عنوان مثال و تقریب به ذهن: آب با صفت معینی که اسم است به مانند اینکه امواج دریا تطورات، شؤون و شکن های آب دریا اند، هر موج آب متشأن به شکن و حدّی است، و این امواج استقلا
ل وجودی ندارد، چه این که هیچ یکی از آن امواج، دریا نیستند، اما از دریا جدا هم نیستند، هریکی از آن امواج اسم خاصی است و اگر بخواهیم برای این امواج که شؤون دریاست الفاظی به اقتضای خواص آب در این مظاهر و به حسب غلبه وصفی از اوصاف آن وضع شود، این الفاظ اسماء آن اسمهای شؤونی هستند که اسمای اسماء گفته می شوند.
این بحث درمنظر عرفانی حضرت امام نیز مورد توجه قرار گرفته، لذا با اشاره به اسماء لفظی در چند مورد،بدلیل روشن بودن اسماء لفظی، بیشتر به طرح اسماء تکوینی پرداخته و از آن میان گفته است: «و بالجمله اسم عبارت است از نفس تجلّی فعلی که به آن، همه دار هستی تحقق یافته، و اطلاق اسم بر امور عینیه در لسان خدا و رسول و اهل بیت عصمت علیهم السلام، بسیار است، چنانچه اسماء حسنی را فرمودند ما هستیم.» و در جای دیگر فرمود: «این مقداری که همه موجودات عال اسم خدا هستند و نشانه خدا هستند، این یک مقدار اجمالی است که همه عقول این را می توانند بفهمند و همه عالم را اسماءالله بدانند.» و هم چنین در جای دیگر با تکیه بر جزئیات، از بسیاری از پدیده های عالم به اسماءالله نام برده و گفته است: «تمام عالم زنده است، همه هم اسم الله هستند، همه چیز اسم خداست، شما خودتان از اسماءالله هستید، زبان تان هم از اسماءالله است، دستتان هم از اسماءالله است، حرکات قلبتان هم اسم الله است، حرکات نبضتان هم اسم الله است، این بادهایی که وزیده می شود همه اسم الله اند.» نکته قابل ذکر در این بحث آن است که اگر اهل معرفت بخصوص حضرت امام از
همه عالم و آدم به اسماء الهی یاد نموده اند، براساس
تعریفی است که آنها از اسم الهی ارائه کرده اند. (قبلاً بحث شد) روی آن مبنا عالم هستی با تمام پدیده های آن ایت، علامت و مظهر خدای سبحان است و هر کدام به اندازه کمال وجودی خود خدا را نشان می دهد و دلیل بر وجود خالق و مدبّر و مصوّر عالم است، لذا اهل معرفت از عالم هستی به اسماء الهی یاد نموده است.
ایا اسم عین مسمّی است
یکی از مباحث دیگر درباره اسماء الهی بحث اتّحاد و یا عدم اتّحاد اسم با مسمّی است، این بحث گذشته از عرفان اسلامی، درمیان اهل کلام نیز مطرح
بوه است[108]، لذا به تفصیل درباره آن بحث کرده و همه معتقد به اتحاد اسم با مسمّی می باشند، لیکن باید توجه داشت آنچه متکلّمان اشعری درباره اتحاد اسم با مسمّی گفته اند و به تعبیر شیخ بهائی کاغذهایی را سیاه نموده و مباحث بی فایده ای را انجام داده که مربوط به اسم لفظی است، به طول یقین غلط و بی اساسی است،زیرا اسم لفظی هیچ گاه نمی تواند عین مسمّی باشد، چون به اصطلاح علمی، لفظ از مقوله کیف، و مسمّی از مقوله جوهر است و نمی تواند عین هم بشود لذا در روایات اتحاد
اسم با مسمّی کاملاً مردود دانسته شده است. اما آنچه را اهل معرفت درباره اتحاد اسم با مسمّی گفته اند غیر از توهم اهل کلام بوده و ناظر به حقیقتی دیگر است لذا فیض کاشانی در این باره گفته است: «اسم به لحاظ هویت و وجود عین مسمّی است و از نظر مفهوم غیر مسمّی است.» و قیصری نیز می گوید: «همه حقایق اسمائی در حضرت احدیت به یک اعتبارـ مصداق و وجود ـ عین ذات، و به لحاظ دیگر ـ مفهوم و حدود ـ غیر ذات است.» این بحث در نگاه عرفانی امام خمینی نیز مورد توجه و دقت قرار گرفته و می فرمایند: «اسم عین مسمّی، و صورت اسم یعنی اعیان، عین اسم و مسمّی، و ظل منبسط، عین حقیقت الهی و مستهلک در آن است و هیچ گونه استقلال ندارد.» و در جای دیگر نیز گفته است: «اسم در عین حال که عین مسمّی است حجاب او نیز است.» از این معلوم می شود که حضرت امام نیز با بزرگان اهل معرفت در این مسأله هم عقیده است که اسم الهی عین مسمّی است، لیکن نکته مهم در این بحث آن است که مشخص شود، اتّحاد و عینیت اسم با مسمّی از دیدگاه اهل معرفت بخصوص حضرت امام خمینی به چه معناست.
بعضی از عرفا بعد از آن که اسم را عبارت از ذات با صفت متعین و تجلّی مشخص معنا کرده، گفته اند: «از این معلوم می شود که مراد از عینیت اسم با مسمّی چیست.»
هدف قیصری آن است که چون اسم الهی تجلی و تعین ذات با صفت مشخص است لذا عین مسمّی محسوب می شود.
از دقت در کلام حضرت امام بخوبی معلوم می شود که ایشان گذشته از مبنای عرفا، مسأله عینیت اسم را با مسمّی در فانی بودن اسم در مسمّی و متسهلک بودن اسم در مسمّی نیز جستجو و طرح کرده است، لذا فرموده اند: «اسم در مسمای خود فانی است، ما خیال می کنیم که خودمان یک استقلالی داریم لکن این طور نیست اگر آنی آن شعاع وجود که موجودات را با آن شعاع اراده و با آن تجلّی موجود فرمود برداشته شود، تمام موجودات لاشی اند، الله نور السموات و الارض یعنی وجود سموات و ارض که عبارت از نور است
از خداست و آن قدر فانی در اوست که الله نورالسموات، نه این که الله ینوّر السموات.» بنابراین هدف اهل معرفت از اتّحاد اسم بامسمی آن است که حقایق عینی عالم و پدیده های هستی چون جلوه، مظهر و ایت مسمّی (ذات حق سبحانه) هستند، لذا از باب اتّحاد ظاهر و مظهر و فنای واستهلاک اسم در مسمّی، و تعین ذات در اسمی از اسماء خواهد بود.
حقیقتی عینی، لفظی و غیبی اسم اعظم
یکی از مباحث اسماء الهی که مورد توجه همگان بوده و بزرگان اهل حکمتو معرفت به تفصیل درباره آن بحث کرده اند، بحث اسم اعظم الهی است. این مسأله در مباحث عرفانی حضرت امام نیز به طور دقیق و همه جانبه مورد توجه قرار گرفته و از جمله در شرح دعای سحر از جنبه های مختلف به تبیین این بحث پرداخته و از آن میان درباره حقیقت غیبی آن فرموده اند: «اسم اعظم را به حسب حقیقت غیبی جز خداوند هیچ کس از آن آگاهی ندارد.» بحث دیگر حضرت امام درباه اسم اعظم مربوط به مقام لفظی آن است که درباره آن می گوید: «حقیقت اسم اعظم به حسب لفظ و عبارت، پس آن را تنها اولیاء اهل ریاضت و علماء راسخین در علم می دانند و از دیگران مخفی است و آنچه در کتاب های عرفا و مشایخ از حروف اسم اعظم ویا کلمات آن آمده یا از روایات صیحه گرفته شده و یا در اثر کشف و ریاضت که به هنگام فراغ و انصراف از دنیا برای آنان حاصل شده است.» بحث ظریف عرفانی درباره اسم اعظم درکلام حضرت امام، مسأله حقیقت عینی اسم اعظم است که درباره آن آورده اند: «اسم اعظم بحسب حقیقت عینی، عبارت از انسان کامل است که خلیفه خدا در همه عالم هستی است و او حقیقت محمدی است که عین ثابت او در مقام الهیه با اسم اعظم متّحد است و سایر اعیان ثابته بلکه اسماء الهی از تجلیات این حقیقت شمرده می شود، چون اعیان ثابته تعین های اسماء الهی است و عین ثابت ح
قیقت محمّدی عین اسم الله اعظم است و سایر اسماء و صفات و اعیان از مظاهر و فروع آن است، پس همه پدیده های نظام آفرینش تجلّی و ظهور حقیقت محمدی است.» این مسأله که حقیقت محمدی صورت عینی اسم اعظم است از مباحث مهم عرفانی در بحث اسماء الهی است لذا برخی از بزرگان ضمن بحث مبسوطی بدین نکته ظریف اشاره کرده اند: «اسم اعظم خاتم (صلی الله علیه و آله) نصیب کس دیگر نمی شود، آری بدان قدر که به آن حضرت تقرّب عینی جستی نه اینی،
به اسم اعظم حق نزدیک شدی، چون قرآن بین دفتین، صورت کتبیه خاتم است، این اسم کتبی نیز اسم اعظم است.»
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله اسکواش با pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اسکواش با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله اسکواش با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
اسکواش
اسکواش را می توان در هر سطحی بازی کرد لیکن ارایه یک باز ی خوب کار مشکلی است. بازی دو بازیکن با دو درک نسبتا” هماهنگ و مناسب از بازیهایی که با راکت انجام می شود می تواند به عنوان یکی از رشته های ورزشی پر تحرک در سطح کشور مطرح گردد. ورزش اسکواش بر دو نوع است: اسکواش راکت و اسکواش تنیس
– اسکواش راکت: نوعی باز ی است که در یک زمین چهار دیواری بازی می شود و هر بازیکن به طور متناوب توپ کوچکی را با راکت به دیوار مقابل می زند
و بازیکن طرف دیگر باید آن را به دیوار مزبور بر گرداند.
این ضربه ها با سرعت و زاویه زده می شود که بازیکن
حریف نتواند توپ را به دیوار مقابل برگرداند، بازی با زدن سرویس آغاز می گردد و پس از برخورد به دیوار با زاویه مشخص و حساب شده ای وارد زمین سرویس می گردد.
مسابقه شامل سه یا پنج گیم و هر گیم دارای 9 امتیاز می باشد.
– اسکواش تنیس: این بازی نظیر اسکواش راکت است در همان زمین نیز بازی می شود با این تفاوت که فقط سرویس زننده می تواند امتیاز کسب کند و به جای اینکه در جایگاه سرویس قرار گیرد در زمین سرویس می ایستد و توپ را با ضربه حساب شده ای می زند تا در جلو خط سرویس آن طرف زمین فرود آید توپ هنگام برخورد به دیوار با سرعت بر می گردد.
معمولا سالن اسکواش از 4 الی 8 زمین بازی تشکیل می شود که هر زمین ابعاد 4/6 ×75/9 متر و با ارتفاع 7/5 متر پیش بینی می گردد.
موقعیت زمین ابعاد (متر) مساحت (متر مربع) حریمها (متر) مساحت حریم (متر مربع ) مساحت کل (متر مربع )
طول عرض ارتفاع طولی عرضی برای یک واحد
ملی و بین المللی 75/9 4/6 7/5 4/62 – – – 4/62
استانی و منطقه ای 75/9 6/4 4/5 4/62 – – – 4/62
محله ای و تفریحی 75/9 4/6 4/5 4/62 – – – 4/62
در بازیهای المپیک و بین المللی از دیوارهای شیشه ای نشکن برای دور زمین استفاده می شود که در این صورت حد اقل یک متر حریم در خارج دیوار ها منظور می گردد و ابعاد به 2/7 ×2/9 × 5/12 متر خواهد رسید
در سالنهای اسکواش، بسته به نیازهای منطقه ای ممکن است
در پشت سر بازیکنان و با استفاده از شیشه های ضخیم سالنی با ظرفیت 50 الی 100 نفر با هزینه مختصر ایجاد نمود. در سالنهای ویژه که برای انجام مسابقات بین المللی در نظر گرفته می شود ممکن است با پیش بینی دیوارهای شیشه ای بیشتر امکانات تماشا را افزایش داد.
تاریخچه اسکواش ایران و جهان
اسکواش در معنای لغوی یه معنی له کردن و تحت فشار قرار دادن است و در اصل صدای برخورد توپ با راکت و اصابت آن و برگشت توپ صدای اسکواش را به گوش می رساند.
از سال 1874 میلادی این بازی در انگلستان جنبه رسمی پیدا نمود که کم کم به شکل امروزی درآمد و در ابتدا با 7 عضو تاسیس گردید که عبارت بودند از مصر، انگلستان، استرالیا، آفریقای جنوبی، پاکستان، هند و زلاندنو.
این رشته در ایران در سال 1345 در شهرهای آبادان، اهواز، مسجد سلیمان و تهران و در باشگاههای بانک ملی، شرکت نفت و بانک سپه شروع به کار کرد و در سال 1373 فدراسیون ایران با ریاست آقای غلامحسین فرزامی تاسیس گردید و در سال 1994 میلادی به عضویت فدراسیون آسیائی درآمد و در حال حاضر با ریاست آقای حمید قاسمی و 12 استان فعال با اهدافی چون همگانی کردن این رشته(تشکیل کمیته اسکواش باز) به سوی جایگاه واقعی خود در نزد علاقمندان خود حرکت می نماید. لازم به ذکر است مسابقاتی چون المپیاد
مدارس اسکواش، جام ماه مبارک رمضان، قهرمانی کشوری بزرگسالان، جام بین المللی دهه مبارک فجر، لیگ استانها و ;.. هر ساله برگزار می گردد.
اطلاعات عمومی
اسکواش را می توان در هر سطحی بازی کرد لیکن ارایه یک باز ی خوب کار مشکلی است. بازی دو بازیکن با دو درک نسبتا” هماهنگ و مناسب از بازیهایی
که با راکت انجام می شود می تواند به عنوان یکی از رشته های ورزشی پر تحرک در سطح کشور مطرح گردد. ورزش اسکواش بر دو نوع است: اسکواش راکت و اسکواش تنیس
– اسکواش راکت: نوعی باز ی است که در یک زمین چهار دیواری بازی می شود و هر بازیکن به طور متناوب توپ کوچکی را با راکت به دیوار مقابل می زند و بازیکن طرف دیگر باید آن را به دیوار مزبور بر گرداند.
این ضربه ها با سرعت و زاویه زده می شود که بازیکن حریف نتواند توپ را به دیوار مقابل برگرداند، بازی با زدن سرویس آغاز می گردد و پس از برخورد به دیوار با زاویه مشخص و حساب شده ای وارد زمین سرویس می گردد.
مسابقه شامل سه یا پنج گیم و هر گیم دارای 9 امتیاز می باشد.
– اسکواش تنیس: این بازی نظیر اسکواش راکت است در همان زمین نیز بازی می شود با این تفاوت که فقط سرویس زننده می تواند امتیاز کسب کند و به جای اینکه در جایگاه سرویس قرار گیرد در زمین سرویس می ایستد و توپ را با ضربه حساب شده ای می زند تا در جلو خط سرویس آن طرف زمین فرود آید توپ هنگام برخورد به دیوار با سرعت بر می گردد.
معمولا سالن اسکواش از 4 الی 8 زمین بازی تشکیل می شود که هر زمین ابعاد 4/6 ×75/9 متر و با ارتفاع 7/5 متر پیش بینی می گردد.
در بازیهای المپیک و بین المللی از دیوارهای شیشه ای نشکن برای دور زمین استفاده می شود که در این صورت حد اقل یک متر حریم در خارج دیوار ها منظور می گردد و ابعاد به 2/7 ×2/9 × 5/12 متر خواهد رسید
در سالنهای اسکواش، بسته به نیازهای منطقه ای ممکن است در پشت سر بازیکنان و با استفاده از شیشه های ضخیم سالنی با ظرفیت 50 الی 100 نفر با هزینه مختصر ایجاد نمود. در سالنهای ویژه که برای انجام مسابقات بین المللی در نظر گرفته می شود ممکن است با پیش بینی دیوارهای شیشه ای بیشتر امکانات تماشا را افزایش داد.
بازاریابی دراسکواش
هر فدراسیون ورزش ملی ،مسئول اصلی در امرپیشبرد یک رشته ورز
شی وحصول اهداف ملی ،سازمانی وفدراسیونی به کمک آن رشته ورزشی است.درجات توفیق فدراسیون های مختلف ،به عوامل متعددی وابسته است .آگاهی از وظائف مدیر،امروزه از ضروریات مدیریت هر سازمان هوشمندوفدراسیون ورزشی است.غفلت در هر یک از وظائف هدفگذاری، برنامه ریزی،به کارگیری نیروی انسانی، سازماندهی،رهبری ونظارت ،یعنی دوری از علم و واقعیت ،والبته هر یک از این وظائف با پیشرفت علوم انسانی دستخوش تحولات جدیدی می شوند.
یکی از ضروریات هر فدراسیون ورزشی در انجام وظائف واجرای برنامه ها ودستیابی به اهداف ،وجود منابع مالی متناسب است.این مهم بازاریابی را بعنوان یکی از روش های مهم درتامین منابع مالی،شاخص نموده است.بحث درآمدزائی ولزوم خودکفائی مالی برخی از فدراسیون های ورزشی مثل فدراسیون اسکواش، ازسوی سازمان تربیت بدنی ایران اهمیت بازاریابی ورزشی را بیش از پیش برجسته کرده است.
یکی از شاخه های نسبتا نورسته علم اقتصاد،رشته بازرگانی است که خود دارای شاخه های ظریف تری است که بازاریابی ،یکی از آنهاست.دربازاریابی ،ابتدا چگونگی استعدادوقابلیت جذب بازار وقدرت پذیرش آن برآورد می شود ،سپس کالاها وخدمات محاسبه شده فراهم می گردد،پس از آن نحوه فروش وانتخاب فروشنده ودرجه بندی آن مد نظر قرار می گیرد(1).
هرچندبازاریابی ورزشی ، زیرمجموعه ای از علم بازار یابی است، اما پیچیدگی ها وویژگی های خاص خودرا دارد.والبته کاربرد بازاریابی عمومی ورزش در فدراسیون اسکواش هم با ملاحظات اختصاصی روبه روست که تلاش مقاله با بررسی منابع ،تحقیقات ومقالات ،دست یابی به راه کارهای اجرائی نوین بازاریابی در اسکواش وایجاد بستر مناسب برای مطالعات تحقیقی وتکمیلی، دراین حوزه است. درابتدا مقتضی است از زحمات خانم پارسی پوربعنو
ان کارشناس بازرگانی در امر شناسائی وترجمه فنی برخی منابع ،تشکر وقدردانی نمایم.
بازاریابی ورزشی:ضای نیازها وخواسته های فرایند مبادله ،طراحی شده اند.علم بازاریابی ورزشی ،همانند خود بازاریابی از علوم دیگری چون علم اقتصاد،جامعه شناسی،روان شناسی،ارتباطات وحقوق مدد می جوید(9).
باید بین بازار یابی ورزشی وبازار یابی از طریق ورزش تمایز قائل شد.بازار یابی ورزشی ،هنگامی روی می دهد که سازمانی ورزشی درصدد ترویج محصولات وخدماتتش باشد،مثل یک باشگاه که برای فروش بلیط مسابقه مربوط به تیمش در روزنامه آگهی می دهد. اما بازار یابی از طریق ورزش ،زمانی است که سازمانی غیر ورزشی ،درصدد بهره گیری از ورزش ،بعنوان ابزار فروش محصولاتش باشد،مثل یک شرکت تولید کننده نوشابه که نام تجاری محصولاتش را طی یک رویداد ورزشی تبلیغ می کند(9).
ورزش بعنوان صنعت امروزه مفهومی آشنا در کشورهای پیشرفته صنعتی بشمار می رود.رابرت میرز(Robert Meers)مدیر شرکت ریباک(Reebok)می گوید: ما چندین سال است به این باور رسیده ایم که امروزه بازار در اختیار انواع ورزش ها ،مد وموسیقی
است.(10)
درآمریکا صنعت ورزش ،یازدهمین گروه صنعتی بزرگ را تشکیل می دهدومردم سالانه 213 تا 350 بیلیون دلار ،صرف خرید کالاها وخدمات ورزشی می کنند.رشد در صنعت ورزش با شاخص هائی چون ،تعدادشرکت کنندگان،پوشش رسانه ای ،میزان اشتغال ،بازارهای بین المللی و;اندازه گیری می شود(10)
اسکواش بعنوان یک ورزش نیزقطعا در این گردش مالی وسیع ،سهمی دارد.این رشته قابلیت لازم در هر دو جنبه بازاریابی ورزش و بازاریابی از طریق ورزش را می تواند داشته باشد .نکته مهم در استفاده مناسب از این قابلیت ،اقدام در فرایند بازاریابی علمی ومتن
اسب با تقسیم بندی های اجرائی در این علم است.
انواع فعالیتها در بازاریابی :
بازاریابی ، طیف وسیعی از فعالیتها وتصمیم ها را در بر می گیرد که در یک تقسیم بندی خیلی کلی ،می توان آنها را در چهار گروه یا طبقه خلاصه کرد؛
1- محصول 2- قیمت 3- ترفیع 4-توزیع(5)
ایجاد هماهنگی بین این چهار طبقه ،هدف اصلی بازاریابی را در بر می گیرد.فدراسیون اسکواش نیز برای بازاریابی علمی ، می تواند فعالیتهای این حوزه خود را در چهار طبقه مورد نظرخلاصه کندودر هر طبقه از ملاحظات علمی – کاربردی آن استفاده نماید.
محصول:
منظور از محصول ورزش،کالا،خدمات یا ترکیبی از هر دو است که برای ارائه مزیت به تماشاگر ورزشی،ورزشکار ،حامی مالی یااسپانسر،طراحی می شود(10).
بازاریابی ورزشی ،منحصربه فرد است،زیرا مشتریان آن ،مثل خریداران سایر فرآورده ها نیستند.فراهم کنندگان رویدادها،محصولات وخدمات ورزشی به علت سرشت آزاد فعالیتها ، ناپایداری رویدادها وابهام در نتایج ،نمی توانند برجستگی کار را پیش بینی کنند(2).
لذا دریک جمع بندی کلی می توان گفت که محصول در ورزش ،متفاوت از دیگر حوزه هااست واهم دلائل این مسئله عبارتند از:
1-غیرملموس بودن نتیجه
2-زودگذربودن
3-عدم ثبات وپایداری
4-حواشی شدید احساسی
5-مشتریان متخصص
6-کنترل اندک بازاریاب برمحصول
7-جذابیت عمومی
8-وحدت اجتماعی
9-هم محصول مصرفی است وهم صنعتی(یعنی
هم توسط سازمان ها وهم توسط مصرف کنندگان عادی استفاده می شود)(9).
دراین طبقه از فعالیتهای بازاریابی، ابتدا بایدمحصولات وخدمات قابل عرضه وفروش را شناسائی ودسته بندی کرد. محصولات وخدمات در فدراسیون اسکواش ایران براساس جزوه ای مدون ،بدین شکل طبقه بندی ومعرفی شده است:
1-مسابقات2-آموزش3-امورفرهنگی4-امورتوسعه وتجهیزنگهداری5-امور پژوهشی وتحقیقاتی
6-اردوهای تیم ملی7-بازیکنان نخبه8-اموراداری ومالی
مسابقات:مسابقات ورویدادهای رقابتی همواره یکی از محصولات اصلی ورزش وبویژه اسکواش است.طبیعی است که اهمیت وحساسیت های مسابقات در ارزش ومتقاضی آن تاثیر می گذارد.این محصول از هردو جنبه بازاریابی ورزش وبازاریابی از طریق ورزش قابل ارائه است.در مسابقات حساس وپر مخاطب می توان با اقدام به بلیط فروشی یا مبالغ مربوط به ورودیه برای شرکت درمسابقات و; نسبت به بازاریابی اقدام کرد.در عین حال بسیاری ازتولید کنندگان محصولات غیر ورزشی را می توان متقاعد کرد که در مسابقات فرصت خوبی را برای معرفی محصول خود خواهند یافت.انواع مسابقات ثبت شده در فدراسیون اسکواش ایران عبارتند از:
مسابقات بین المللی ، کشوری واستانی دررده های مختلف سنی.
آموزش:آموزش نیزازجمله محصولاتی است که متقاضیان نسبتا زیادی دارد.با توجه به اقبال عمومی برای حضور در کلاس های آموزشی گروهی وانفرادی اسکواش ،طراحی وبازاریابی اینگونه کلاس هامی تواند در دستور کار فدراسیون قرارگیرد.تربیت مربی ومدرس ازوظائف مهم فدراسیون های ورزشی است.این محصول بتناسب متقاضیانی دارد که درصورت کاربرد ملاحظات علمی بازاریابی در آن می تواند حداقل در تامین منابع مالی توسعه آموزشی دراین حوزه موثر باشد.برخی از محصولات مشخص در این حوزه عبارتند از؛ کلاسهای ارتقاء درجه مربی وداوری درسطوح بین المللی،کشوری و استانی
امورفرهنگی: امورفرهنگی نیز محصولاتی را در برمی گیرد که در صورت بازاریابی مناسب ،می تواند حداقل در تامین منابع مالی تولید وارائه محصولات وخدمات اثربخش باشد.برخی از محصولات تعیین شده در این حوزه عبارتند از؛1-چاپ خبرنامه هفتگی اسکواش،2-چاپ فصلنامه تخصصی اسکواش،3-نگهداری وتامین سایت اختصاصی فدراسیون( پارس اسکواش)،4-ساخت فیلم های آموزشی اسکواش،5-پوسترهای آموزشی اسکواش،6-چاپ کتاب
امورتوسعه وتجهیز: شرایط سرمایه گذاری درایجاد ونگهداری سالن اسکواش درموقعیت های مختلف وهمینطور تولید لوازم مربوطه مثل راکت،توپ،پو
شاک و; را در برمی گیرد . تعریف محصول یا خدماتی در این حوزه از طرف فدراسیون اسکواش امکان مشارکت وجذب متقاضی را در تولید محصول یا خدمات مشارکتی یاری می دهد.برخی از این دسته محصولات عبارتند از؛1-ساخت انواع سالن های اسکواش در زمین های خصوصی ودولتی2-اجاره سالن های اسکواش3- واردات راکت وتوپ4- ساخت سالن اسکواش شیشه ای5-واردات سالن اسکواش شیشه ای6-ایجاد ونگهداری اسکواش باز درزمین های خصوصی ودولتی
7-تولید راکت وتوپ8-تولیدکفپوش سالن اسکواش9-واردات کفپوش سالن اسکواش
10-تولید شیشه های مخصوص دیواره های اسکواش
امورپژوهشی وتحقیقاتی:با توجه به بودجه های موجود در امر تحقیق ، بویژه در مراکز رسمی علمی وتحقیقی در صورت بازاریابی صحیح در امر نیازهای پژوهشی فدراسیون اسکواش می توان آنها را در سرمایه گذاری واجرای تحقیقات با هدف دستیابی به نتایج کاربردی در فدراسیون ملی اسکواش ومراکز دانشگاهی وپیشرفت علمی متقاعد نمود.برخی از حوزه های مشخص شده در این حوزه عبارتند از؛1-درامورمدیریتی واجرائی،2-درامورفنی وتخصصی اسکواش،3-درامورتجهیزاتی وامکانات کاربردی،4-درامورتربیت بدنی وعلوم ورزشی مربوط به اسکواش
اردوهای تیم ملی:تشکیل اردوهای تیم ملی را نیز می توان بعنوان محصولی در نظرگرفت.با توجه به میزان توجهات رسانه ها به اردوهای تیم ملی ،بعضا این محصول نیزدر صورت بازاریابی می تواند با مشارکت برخی ازمتقاضیان ازجمله حامیان مالی همراه شود.ازجمله محصولات این بخش عبارتند از؛اردوهای داخلی وخارجی کوتاه وبلندمدت
بازیکنان نخبه:بازیکنان نخبه نیز یکی از محصولات فدراسیون اسکواش می توانند باشند.بازیکنان نخبه وبرجسته همواره مورد توجه وتاکید بیشتر رسانه ها وتما شاگران خواهند بود.حامیان مالی وبازاریابان از طریق ورزش می توانند با پوشش دادن هزینه های تمرین وزندگی آنها را با نام شرکت ولباس منقش به آرم خود درمسابقات شرکت دهند.ازجمله محصولات این بخش عبارتند از؛تحت پوشش گرفتن یکی از15بازیکن اول رده بندی (رنکینگ)بزرگسالان، جوانان ونوجوانان
قیمت:
هرمحصول قیمت تعیین شده ای دارد.دربازاریابی ورزش با تصمیمات قیمت گذاری متعددی درباره محصول اصلی وسایر محصولات مرتبط با آن مواجه هستیم. بازاریاب باید برای قیمت محصول خود ،توجیه داشته باشد.رویکردهای قیمت گذاری عبارتند از؛1-نقطه سربه سر،2-عرضه وتقاضا،3-تامین اهداف،4-قیمت گذاری رقبا(9).
قیمت ،تاثیر زیادی بر ارزش محصول دارد،قیمت های بالا ،سبب می شود که مشتری خواستار کیفیت های برتری باشد،ازجمله جذابیت،تسهیلات،آرامش ،پ
اکیزگی وقابلیت دسترسی.اهمیت ایجاد خط مشی قیمت گذاری ،برای آن است که اثر چشمگیری برموفقیت طرح بازاریابی دارد.بنا بر نظریه پیتز واستاتلار (1996)،برای اتخاذ خط مشی قیمت گذاری ،باید چهار عامل را در نظر گرفت:
1-خریدار:از ابعادی چون شکل جمعیت شناسی،شکل های روان شناختی ،رفتارهای خرید و…
2-رقبا:بینش مصرف کننده در مورد ارزش محصول ،در مقایسه با محصولات،بررسی وتحلیل قیمت محصول رقبا و…
3-هزینه های تولید:شامل تحلیل هزینه های مواد،تجهیزات،دستمزدها،اجاره وکمترین هزینه برای رسیدن به محصول
4-گرایش ها:بررسی وتحلیل قوانین مربوط به قیمت گذاری ،مقررات دولتی ،وضعیت اقتصادی ،سیاسی و…
درمجموع بازاریابان ورزشی در تحلیل نهائی ،باید تعیین کنند که نگرش مصرف کنندگان نسبت به ارزش محصول در مقایسه با سایرمحصولات رقیب چیست وبراین اساس ،بهای مناسبی برای آن کالا مشخص سازند.(2)
دراین راستا فدراسیون اسکواش نسبت به قیمت گذاری محصولات خود اقدام نموده است.با توجه به فعالیتهای ترفیع بازاریابی ،اقدامات این بخش فدراسیون دریک نمونه مهم محصول بنام مسابقه ،در بخش ترفیع ارائه می شود.
ترفیع(ترویج):
ترفیعات،یا ارتقاءشامل مجموعه ای ازفعالیت های اطلاع رسانی،ترغیب واثرگذاری است که این سه کاملا بهم مربوطند.مهمترین روش های اقدام برای ترفیع ،عبارتند از1-آگهی(تبلیغات)، 2-روابط عمومی،3-فروش حضوری (شخصی)،4-پیشبردفروش.
پیشبرد فروش،هماهنگ کردن وفراهم نمودن فعالیت های فروش حضوری وتبلیغات است ،که خود فعالیت هائی مانند استقرار ویترینهائی در فروشگاه ،برگزاری نمایشگاه های تجاری واستفاده از نمونه ها وجوایز را در بر می گیرد.
واژه ترفیع را می توان ارتباطات معنا کرد.ترفیع ،چگونگی ارائه اطلاعات درباره محصول وآگاهی دادن به مشتری ،توسط سازمان است(9).در واقع این اقدام نوعی جا انداختن محصولات ورزشی وکارهائی است که برای اثرگذاری براذهان مصرف کنندگان صورت می گیرد.هدف از جاانداختن محصول این است که با ایجاد شکلی مشخص از فرآورده ،آن را ازفرآورده های رقیب متمایز سازند.(2)
شناخت بیشتر اجزای آمیخته ترفیع ،اقدام دراین حوزه را موثرتر می نماید.
آگهی:آگهی یاتبلیغات می تواند به صورت کتبی وشفاهی،کاتالوگها،نامه های پستی،فیلم ونوار، مجلات تخصصی،بروشور وکتابچه ،پوسترها ونقشه ها ،راهنماها،تابلوهای خیابانی،نصب آگهی روی اتوبوس هاودر ورزشگاه ها،اعلانها واعلامیه ها،علائم نمایشی،کلمات ونشانها،نمایش،پرچم هاو;باشد.درواقع عرضه پیام های یک جانبه هزینه بر،د
رباره محصول در رسانه های مختلف تبلیغاتی است.
معرفی:نوعی ارتباط بدون هزینه درمورد محصول ،که در آن فرد حمایت کننده ،معمولا شناسائی نمی شودوپیام بدلیل ارزش های خبری اش به جامعه منتقل می شود.مثل اخبار در رادیو وتلویزیون.
روابط عمومی:میهمانی ارباب جرایدورسانه ها،سخنرانی ها،سمینارها،گزارش های سالیانه شرکت،انجام امور خیریه واجتماعی،انتشارات،روابط اجتماعی.
فروش حضوری(شخصی):نمایش حضوری محصول،ملاقاتهای فروش،مذاکرات تجاری،بازاریابی تلویزیونی،برنامه های ترغیبی،حضور در نمایشگاه ها
پیشبردفروش:شامل تمهیداتی برای تشویق مصرف کنندگان ،به خرید کالای ورزشی است.مسابقات وسرگرمی ها ،قرعه کشی ،جوایزوهدایا،نمونه های رایگان،نمایشگاه ها،کوپن های خرید،تخفیف های تشویقی،اعتبارات یا بهره کم،برنامه های تفریحی،تخفیف تجاری ،ملاقاتها،سررسیدنامه وتقویم،وسایل تبلیغاتی،موادآموزشی،گردش های دسته جمعی از نمونه های این موارد هستند.
روابط اجتماعی محلی:فعالیتها وبرنامه هائی که سازمان ورزشی برای تامین نیازها وپاسخگوئی به علایق مردم انجام می دهد.مثل همکاری با شهرداری و…
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله بمب هسته ای با pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بمب هسته ای با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بمب هسته ای با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بمب هسته ای
بمب هسته ای چگونه کار میکند؟
شما احتمالاً در کتابهای تاریخ خواندهاید که بمب هستهای در جنگ جهانی دوم توسط آمریکا علیه ژاپن بکار رفت و ممکن است فیلمهایی را دیده باشید که در آنها بمبهای هستهای منفجر میشوند. درحالیکه در اخبار میشنوید، برخی کشورها راجع به خلع سلاح اتمی با یکدیگر گفتگو میکنند، کشورهایی مثل هند و پاکستان سلاحهای اتمی خود را توسعه میدهند.
ما دیدهایم که این وسایل چه نیروی مخرب خارقالعادهای دارند، ولی آنها واقعاً چگونه کار میکنند؟ در این بخش خواهید آموخت که بمب هستهای چگونه تولید میشود و پس از یک انفجار هستهای چه اتفاقی میافتد؟
فیزیک هستهای
انرژی هستهای به 2 روش تولید میشود:
1- شکافت هستهای: در این روش هسته یک اتم توسط یک نوترون به دو بخش کوچکتر تقسیم میشود. در این روش غالباً از عنصر اورانیوم استفاده میشود.
2- گداخت هستهای: در این روش که در سطح خورشید هم اجرا میشود، معمولاً هیدروژنها با برخورد به یکدیگر تبدیل به هلیوم میشوند و در این تبدیل، انرژی بسیار زیادی بصورت نور و گرما تولید میشود.
طراحی بمب های هستهای:
برای تولید بمب هستهای، به یک سوخت شکافتپذیر یا گداختپذیر، یک وسیله راهانداز و روشی که اجازه دهد تا قبل از اینکه بمب خاموش شود، کل سوخت شکافته یا گداخته شود نیاز است.
بمبهای اولیه با روش شکافت هستهای و بمبهای قویتر بعدی با روش گداخت هستهای تولید شدند. ما در این بخش دو نمونه از بمب های ساخته شده را بررسی می کنیم:
بمب شکافت هستهای :
1- بمب هستهای (پسر کوچک) که روی شهر هیروشیما و در سال 1945 منفجر شد.
2- بمب هستهای (مرد چاق) که روی شهر ناکازاکی و در سال 1945 منفجر شد.
بمب گداخت هستهای : 1- بمب گداخت هستهای که در ایسلند بصورت آزمایشی در سال 1952 منفجر شد.
بمبهای شکافت هستهای:
بمبهای شکافت هستهای از یک عنصر شبیه اورانیوم 235 برای انفجار هستهای استفاده میکنند. این عنصر از معدود عناصری است که جهت ایجاد انرژی بمب هستهای استفاده میشود. این عنصر خاصیت جالبی دارد: هرگاه یک نوترون آزاد با هسته این عنصر برخورد کند ، هسته به سرعت نوترون را جذب میکند و اتم به سرعت متلاشی میشود. نوترونهای آزاد شده از متلاشی شدن اتم ، هستههای دیگر را متلاشی میکنند.
زمان برخورد و متلاشی شدن این هستهها بسیار کوتاه است (کمتر از میلیاردم ثانیه ! ) هنگامی که یک هسته متلاشی میشود، مقدار زیادی گرما و تشعشع گاما آزاد میکند.
مقدار انرژی موجود در یک پوند اورانیوم معادل یک میلیون گالن بنزین است!
در طراحی بمبهای شکافت هستهای، اغلب از دو شیوه استفاده میشود:
روش رها کردن گلوله:
در این روش یک گلوله حاوی اورانیوم 235 بالای یک گوی حاوی اورانیوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد.
هنگامی که این بمب به زمین اصابت میکند، رویدادهای زیر اتفاق میافتد:
1- مواد منفجره پشت گلوله منفجر میشوند و گلوله به پائین میافتد.
2- گلوله به کره برخورد میکند و واکنش شکافت هستهای رخ میدهد.
3- بمب منفجر میشود.
در بمب هیروشیما از این روش استفاده شده بود. نحوه انفجار این بمب در شکل زیر نمایش داده شده است:
روش انفجار از داخل:
در این روش که انفجار در داخل گوی صورت میگیرد، پلونیم 239 قابل انفجار توسط یک گوی حاوی اورانیوم 238 احاطه شده است.
هنگامی که مواد منفجره داخلی آتش گرفت رویدادهای زیر اتفاق میافتد:
1- مواد منفجره روشن میشوند و یک موج ضربهای ایجاد میکنند.
2- موج ضربهای، پلوتونیم را به داخل کره میفرستد.
3- هسته مرکزی منفجر میشود و واکنش شکافت هستهای رخ میدهد.
4- بمب منفجر میشود.
بمبی که در ناکازاکی منفجر شد، از این شیوه استفاده کرده بود.
بمب گداخت هستهای
: بمبهای شکافت هستهای، چندان قوی نبودند!
بمبهای گداخت هستهای ، بمب های حرارتی هم نامیده میشوند و در ضمن بازدهی و قدرت تخریب بیشتری هم دارند. دوتریوم و تریتیوم که سوخت این نوع بمب به شمار میروند، هردو به شکل گاز هستند و بنابراین امکان ذخیرهسازی آنها مشکل است. این عناصر باید در دمای بالا، تحت فشار زیاد قرار گیرند تا عمل همجوشی هستهای در آنها صورت بگیرد. در این شیوه ایجاد یک انفجار شکافت هستهای در داخل، حرارت و فشار زیادی تولید میکند و انفجار گداخت هستهای شکل میگیرد.در طراحی بمبی که در ایسلند بصورت آزمایشی منفجر شد، از این شیوه استفاده شده بود. در شکل زیر نحوه انفجار نمایش داده شده است
.
اثر بمبهای هستهای:
انفجار یک بمب هستهای روی یک شهر پرجمعیت خسارات وسیعی به بار می آورد . درجه خسارت به فاصله از مرکز انفجار بمب که کانون انفجار نامیده میشود بستگی دارد.
زیانهای ناشی از انفجار بمب هستهای عبارتند از :
– موج شدید گرما که همه چیز را میسوزاند.
– فشار موج ضربهای که ساختمانها و تاسیسات را کاملاً تخریب میکند.
– تشعشعات رادیواکتیویته که باعث سرطان میشود.
– بارش رادیواکتیو (ابری از ذرات رادیواکتیو که بصورت غبار و توده سنگهای متراکم به زمین برمیگردد)
درکانون زلزله، همهچیز تحت دمای 300 میلیون درجه سانتیگراد تبخیر میشود! در خارج از کانون زلزله، اغلب تلفات به خاطر سوزش ایجادشده توسط گرماست و بخاطر فشار حاصل از موج انفجار ساختمانها و تاسیسات خراب میشوند. در بلندمدت، ابرهای رادیواکتیو توسط باد در مناطق دور ریزش میکند و باعث آلوده شدن موجودات، آب و محیط زندگی میشود.
دانشمندان با بررسی اثرات مواد رادیواکتیو روی بازماندگان بمباران ناکازاکی و هیروشیما دریافتند که این مواد باعث: ایجاد تهوع، آبمروارید چشم، ریزش مو و کمشدن تولید خون در بدن میشود. در موارد حادتر، مواد رادیواکتیو باعث ایجاد سرطان و نازایی هم میشوند. سلاحهای اتمی دارای نیروی مخرب باورنکردنی هستند، به همین دلیل دولتها سعی دارند تا بر دستیابی صحیح به این تکنولوژی نظارت داشته باشند تا دیگر اتفاقی بدتر از انفجارهای ناکازاکی و هیروشیما رخ ندهد.
دید کلی
همه ما میدانیم چه انرژی عظیم و قابل ملاحظهای در داخل اتمها وجود دارد. این انرژی همان است که عموما آن را انرژی اتمی مینامند. اما چون این انرژی در داخل هسته اتمها وجود دارد در زبان علمی نام دقیقتر آنرا انرژی هستهای انتخاب کردهاند.
تحولاتی که به کشف بمب هستهای منجر شد
هنگامی که دانشمند ایتالیایی به نام انریکو فرمی ، تجربیات و تحقیقات خود را در زمینه عملی ساختن فعل و انفعالات زنجیری مداوم دنبال میکرد. پیش بینی میشد که این فعل و انفعال ممکن است انفجاری باشد. به همین سبب ایالات متحده آمریکا که در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بود، در صدد برآمد تحت عنوان مبارزه ضد فاشیستی ، نظر دانشمندان اروپایی را برای ساختن سلاح اتمی جلب کند. لذا آن را به ممالک متحده فرا خواند، تا در آنجا که دور از بمبهای دشمن قرار داشت و شرایط کار بهتر بود. امکان استفاده از این انرژی انفجاری را که در سلاحهای جنگی ، مخصوصا بمب مورد بررسی قرار دهند.
پس از گرد آمدن برجسته ترین دانشمندان ، ابتدا تجسساتی در زمینه تصفیه 235U و بعد ساختن پلوتونیوم در آزمایشگاههای چند دانشگاه مهم آمریکا از جمله دانشگاههای کلمبیا و کالیفرنیا صورت گرفت. نتیجه این تجسسات ، ساختن دو کارخانه بزرگ و مجهز برای تصفیه 235U و ساختن پلوتونیوم منجر گردید. سپس آزمایشگاه عظیم و مجهز ، لوس آلاموس در ایالت نیومکزیکو تحت نظر دانشمندان معروف . جی . آر . اوپن هایمر تأسیس شد.
دانشمندان معروف دیگری از کشورهای مختلف از قبیل جیمز چارویک ، اچ بث ، آر. آرویلسون ، نیلس بوهر و غیره ، برای ساختن بمب اتمی ، یعنی سلاحی که ممکن است سبب نابودی بشر و تمدن او گردد، همکاری کردند. در نتیجه تحقیقات دانشمندان ، اساس ساختمان بمب اتمی پی ریزی شد. البته بسیاری از وسایلی که برای بمب اتمی بکار رفت، به کلی افشا نشده ، با این حال با اطلاعات وسیعی که ضمن اظهارات رئیس طرح مانهاتان بدست آمد، طرز عمل تا اندازهای روشن گردید.
تاریخچه اولین انفجارهای هستهای
اولین بار در شانزدهم ژوید سال 1945 ، بمب اتمی کوچک ، به عنوان آزمایش ، در صحرای الاموگوردو واقع در ایالت نیومکزیکو منفجر گردید. بمب را در انتهای بمبی از فولاد نصب کرده بودند و فرمان انفجار آن از پناهگاهی به فاصله 10 کیلومتر صادر میشد. محل دیده بانی ناظر این در 17 کیلومتری نقطه انفجار بود. نتیجه این آزمایش به قدری وحشت انگیز بود، که از آنچه قبلا پیش بینی شده بود تجاوز میکرد، از جمله برج فولادین حامل بمب به کلی تبخیر شده و در جای آن گودالی وسیع بوجود آمده بود.
کمتر از یک ماه بعد ، بمب اتمی دیگری که قدرت تخریبی آن معادل (1000 تن TNT) بود، روی بندر هیروشیما در ژاپن منفجر گردید (انفجار هیروشیما)، که در نتیجه ، آن شهر به کلی ویران شد و چند هزار مردم به هلاکت رسیدند. فقط معدودی از سکنه اطراف شهر از این بلا جان به در بردند، که هنوز بازماندگان آنان از اثرات زیان بخش تشعشعات هستهای آن رنج میبرند.
سومین بمب اتمی روز نهم ماه اوت روی شهر ناکازاکی منفجر شد و این دو فاجعه تاریخی کشور ژاپن را در مقابل ایالت متحده آمریکا به زانو در آورد. هر چند که پس از جنگ جهانی دوم دولت آمریکا نام طرح مانهاتان را به کمسیون انرژی اتمی تبدیل کرد و فعالیت این کمسیون را به موارد استفاده از انرژی اتمی در صنعت ، پزشکی و کشاورزی تخصیص داد و در حال حاضر یک کمسیون بین المللی نیز برای استفادههای صلح جویانه از انرژی اتمی فعالیت میکنند. بنابراین هنوز هم آزمایشهای سلاحهای هستهای ادامه دارد و بدین وسیله دول بزرگ جهان در برابر یکدیگر قدرت نمایی میکنند.
ساختمان بمب هستهای
ساختار سلاح هستهای به این صورت است که هر گاه مقدار عنصر قابل شکافت ، که از اندازه بحرانی بیشتر باشد، پدیده شکافت شروع می شود. این پدیده خیلی سریع پیشرفت میکند و با آزاد شدن مقادیر عظیم انرژی در مدت بسیار کوتاه ، انفجار مهیبی رخ میدهد. ولی از آنجایی که بمب باید در لحظه دلخواه منفجر شود، مقداری از 235U ، یا 239Pu را که خالص بوده و حجم کلی آن از اندازه بحرانی بیشتر باشد، به چند قسمت مجزا ، که هر یک از آنها از اندازه بحرانی کمتر است، تقسیم میکنند و این قسمتها را در محفظهای طوری قرار میدهند که نوترونهایی که ممکن است در هر یک از آنها آزاد شوند، در قسمت دیگر نفوذ نکنند.
در این تقسیم بندی هرگاه به هر روشی در یکی از اجزای بمب پدیده شکافت شروع شود، در لحظهای که انفجار باید صورت گیرد، رخداد پدیده شکافت زنجیری و مداوم نخواهد بود. این مواد با جرمهای زیر جرم بحرانی عنصر قابل شکافت را به هم نزدیک میکنند. تا مجموع آنها از جرم بحرانی بیشتر شود و واکنش زنجیری به وقوع بپیوندد.
نباید فراموش کرد که پیشرفت واکنش زنجیری بسیار سریع است و انفجار اتمی در قطعات اورانیوم فقط در حدود یک میلیونم ثانیه طول میکشد. لذا اگر اندازههای بحرانی زیر را به آهستگی به هم نزدیک کنیم. ممکن است قبل از تماس ، واکنش زنجیری شروع شود و شدت گرمای حاصل از شکافتهای اولیه به حدی گردد، که قبل از انفجار واقعی ، ماده قابل شکافت را متلاشی سازد و واکنش زنجیری به خاموشی گراید. برای رفع نقایص بمب هستهای به صورت زیر عمل میکنیم:
اولا اتصال قطعات اورانیوم بوسیله یک ماده منفجره قوی نظامی صورت میگیرد.
ثانیا محفظه ماده اتمی را بسیار ضخیم و محکم می سازد. تا در آغاز واکنش زنجیری از متلاشی شدن ماده مزبور جلوگیری کند و سپس انفجار واقعی صورت گیرد.
بهینه سازی خروجی بمب و افزایش قدرت آن
طرق مختلف نزدیک کردن قطعات اورانیوم یا پلوتونیوم به یکدیگر هنوز یک موضوع سری نظامی است. ولی واقعیت این است که هر چه سرعت اتصال قطعات زیادتر باشد، واکنش زنجیری سریعتر و و مقدار بیشتری از هستههای اورانیوم موجود شکافته شده و بهره سلاح اتمی بیشتر میشود.
اصولا اتصال سریع قطعات است که انفجار مهیب بمب اتمی را بوجود میآورد. اگر منعکس کنندهای به دور ماده اتمی قرار داده شود، از فرار نوترونها جلوگیری نموده و شکافت زنجیری تسریع میگردد. استفاده از منعکس کننده نوترون ، وزن بحرانی را نیز تقلیل میدهد.
باید توجه داشت که حتی در بهترین شرایط همه اورانیوم موجود در یک بمب اتمی تحت عمل شکافتن قرار نمیگیرد و در شرایط بسیار مناسب تنها در حدود 10 درصد ماده هستهای شکافته میشود و بقیه در نتیجه ، انفجار تبدیل به غبار شده و در فضا پخش میگردند بدون اینکه هستههای آنها شکافته شوند.
جرم بحرانی از اسرار نظامی است و ممالکی که آن را میدانند به شدت از فاش شدن آن جلوگیری میکنند. بنابرین از مطالبی که در این باره منتشر شده است، چنین بر می آید که جرم بحرانی باید بین ا و 10 کیلوگرم باشند.
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.