پروژه دانشجویی مقاله انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس با pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
انگل استرونژیلوئیدس استرکورالیس
این انگل در تمام نقاط جهان بخصوص مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر بیشتر دیده می شود.در ایران هم دیده می شود.این انگل دارای زندگی اختیاری است.(آزاد و انگلی)
نام میزبانها و محل جایگزینی:میزبان اصلی آن فقط انسان است ولی در موارد نادر گونه میمونی بنام استروژیلوئیدس فولبورنی نیز دیده شده است.میزبان واسط ندارد.محل جایگزینی آن روده باریک است.
فرم بیماری زا لارو فیلاری فرم و راه آلودگی از طریق پوست است.
مرفولوژی:این انگل به دو صورت آزاد و انگلی وجود دارد که از نظر شکل شناسی تفاوتهای کمی بین آنها دیده می شود.
در فرم انگلی کرمها کوچک،شفاف،بیرنگ،رشته ای شکل با کوتیکول ظریف و مخطط هستند.اندازه کرم نر 07 میلی متر و ماده ها 22 میلی متر است.کوچکترین نماتود روده ای است.
ابتدا و انتهای بدن نسبت به سایر قسمتهای بدن نازک تر است.کرم نر دارای 2 اسپیکول کوتاه و ضخیم است.یک گوبرناکولوم دارد.ماده ها از رحم خود تخم حاوی لارو را دفع می کنند که به علت نازکی پوشش تخم در روده باریک پوشش تخم متلاشی شده لارو آزاد می شود.بنابراین فرد آلوده به جای تخم،لارو رابدی توئید دفع می کند.
سیر تکاملی:این انگل بدلیل داشتن زندگی آزاد و انگلی دارای سیر تکاملی پیچیده ای می باشد.
1-سیر تکاملی انگلی
2-سیر تکاملی آزاد
در سیر تکاملی انگلی دو مسئله مطرح است:1-آلودگی خودی –داخلی 2-آلودگی خودی –خارجی
در سیر تکاملی آزاد نیز دو حالت داریم:1-سیر تکاملی مستقیم (شرایط نامساعد) 2-سیر تکاملی غیر مستقیم(شرایط مساعد)
سیر تکاملی در شکل انگلی:
الف)آلودگی خودی داخلی:تخم انگل از رحم کرم ماده دفع شده در داخل روده باریک تبدیل به لارو رابدی توئید شده در همان روده باریک در عرض 1 تا 2 روز پوسته اندازی می کند و تبدیل به لارو فیلاری فرم می شود.لارو فیلاری فرم دیواره روده را سوراخ کرده گردش قلبی ریوی را طی و مجددا به محل اصلی جایگزینی خود برگشته و مجددا جفتگیری و تخم ریزی می نماید.چون این سیر تکاملی در داخل بدن انسان اتفاق می افتد به آن آلودگی خودی داخلی می گویند.
ب)آلودگی خودی خارجی:گاهی لاروهای رابدی توئید از روده خارج شده در ناحیه پری آنال قرار گرفته تبدیل به لارو فیلاری فرم آلوده کننده می شوند.این لارو پوست ناحیه پری آنال را سوراخ و وارد بدن همان شخص شده گردش قلابی ریوی را طی نموده در محل اصلی جایگزینی مستقر ،بلوغ نهایی را طی ،کرمهای نر و ماده جفت گیری و تخم ریزی می نمایند.در این شکل از سیر تکاملی چون لارو از بدن خارج می شود به آن آلودگی خودی خارجی می گویند.
سیر تکاملی در شکل آزاد:
الف)سیرتکاملی مستقیم(شرایط نامساعد):در این حالت لارو رابدی توئید همراه مدفوع به خارج دفع گشته چنانچه شرایط از لحاظ حرارت،اکسیژن و ;.. منماسب نباشد سریعا به لارو غلاف دار فیلاری فرم که آلوده کننده می باشد تبدیل می گردد.این لارو چنانچه به میزبان خود برسد از راه پوست وارد و انسان را مبتلا و سیر تکاملی ادامه می یابد.
ب)سیر تکاملی غیر مستقیم(شرایط مساعد و در طبیعت):چنانچه شرایط محیط مناسب باشد لاروهای رابدی توئید دفع شده از طریق مدفوع فدر محیط خاک قرار گرفته تبدیل به کرمهای بالغ نر و ماده گشته در بیرون جفت گیری کرده ماده ها مجددا تخم ریزی می نمایند و تا زمانی که شرایط مطلوب باشد این سیر تکاملی ادامه می یابد.
اپیدمیولوژی:
مهمترین عامل گسترش آلودگی وجود لاروهای فیلاری فرم است.
بیماریزایی:
طی سه مرحله ایجاد می شود:
1-مرحله ورود لاروها به داخل پوست.که مربوط به ورود لاروهای فیلاری فرم می شود.علائم بصورت سوزش ،خارش،گاهی کهیر،همچنین نقاط خونریزی که جای آنها تغییر می کند(به علت حرکت لاروها).به این نقاط خونریزی بثورات خزنده می گویند.creeping eruption
2-مرحله مهاجرت:که مربوط به وجود و حرکت لاروها در ریه است.علائم مانند آنکلستوم،آسکاریس می باشد(سندرم لفلر).
3-مرحله ناراحتی گوارشی:در آلودگی های خفیف علائم ظاهر نمی شود ولی چنانچه تعداد انگل و یا لاروها زیاد باشد باعث تورم مخاط روده،اسهال همراه با سوء جذب ایجاد می شود که در این حالت قطعه ای از روده به وسعت 05 تا 1 سانتی متر کنده شده همراه مدفوع دفع می شود به این حالت تروپیکال اسپرو Tropical sprue.ائو.زینوفیلی تا 70% بالا می رود.در اثر کاهش و یا از بین رفتن ایمنی عفونت منتشره ایجاد می نماید یعنی لارو در تمام قسمتهای بدن قرار می گیرد که در این حالت مرگ ـور و کشنده می باشد.در بیماری ایدز که فرد دچار نقص ایمنی می باشد در برخی موارد علت مرگ را همین نوع انگل دانسته اند.همچنین در بیماریهایی مثل سرطان،مننژیت،جذام،سل،سیفلیس که دفاع بدن کم می شود هم می توانئ منجر به مرگ شود.
تشخیص:آزمایش میکروسکوپی از مدفوع تازه و دیدن لاروهای رابدی توئید متحرک.
روشهای مختلف دیگری نیز برای دیدن لاروها وجود دارد مثل روش بائرمن Bearman و یا روش انتروتست Entro.test.
درمان:
داروی انتخابی تیابندازول است.
استرونژیلوییدس استرکورالیس (Strongyloides Stercoralis) نسبت به سایر کرمها ظرفیت تکثیر غیر معمولى در انسان دارد. این ظرفیت باعث ایجاد چرخههاى متداوم ایجاد عفونت در خود (Autoinfection) از لاروها تولید اندوژن مىشود. به همین علت استرونژیلوئیدیاز مىتواند دهها سال باقى بماند؛ در مواقع تضعیف ایمنى میزبان لارو مىتواند بهطور گستردهاى پخش شود و نتایج وخیمى (سندرم ایجاد عفونت در خود) را ایجاد نماید.
اپیدمیولوژى
اپیدمیولوژى این ارگانیسم بهطور غیر یکنواخت در مناطق استوائى و سایر نواحى گرم و مرطوب دیده مىشود و در قسمتهائى از جنوب ایالات متحده اندمیک است. این نماتود در میان ساکنین آسایشگاههاى روانى که بهداشت پائینى دارند و در میان افرادى که در مناطق اندمیک خارج زندگى کردهاند هم یافت مىشود.
چرخه زندگی
ریخت شناسی
در حالی که کرم نر حداکثر تا 9/0 میلی متر رشد می کند،کرم ماده می تواند تا 2 تا 5/2 میلی متر رشد کند. در هر دو جنس دارای کپسول و مری عضلانی وجود دارد.
بیماریزایی
پاتوژنز لارو فیلاریفرم (Filariform Larva) موجود در خاک آلوده به مدفوع در پوست انسان نفوذ مىکند، از طریق جریان خون به ریهها مىرسد، آلوئولها نفوذ مىنماید، از مجارى هوائى بالا مىرود، بلعیده مىشود، به روده کوچک مىرسد و در آنجا به کرم بالغ تبدیل مىشود. در ایجاد عفونت در خود، لاروها به جدار کولون یا پوست دور مقعد تهاجم مىکنند.
تظاهرات بالینى
تظاهرات بالینى استرونژیلوئیدیاز بدون عارضه ممکن است بدون علامت باشد یا علائم خفیف پوستى و / یا شکمى داشته باشد، از جمله: کهیر عودکننده (بهویژه در مچها و / یا سرین)، ‘لارو دونده’ (Larva Currens) (نوع پاسخ پاتوگنومونیک به لارو مهاجر پوستى است که گاهى تا 10 سانتىمتر در ساعت مىِسد)، تهوع، اسهال، خونریزى گوارشی، و درد اپىگاستر که با خوردن غذا بدتر مىشود. ائوزینوفیلى شایع است و ممکن است در طى زمن نوسان داشته باشد. نشانههاى ریوى ناردند. در سندرم ایجاد عفونت در خود لاروها مىتوانند به لوله گوارش، ریهها، CNS، کبد، کلیهها، و صفاق تهاجم پیدا کنند و ممکن است بروز سپیس گرم منفی، پنومونی، یا مننژیت را تسهیل نمایند. استرونژیلوئیدیاز منتشر بهویژه در دریافتکنندگان استروئید مىتواند کشنده باشد.
تشخیص
تشخیص در استرونژیلوئیدیاز بدون عارضه یافت لارو رابدیتیفرم (Rhabditiform Larva) در مدفوع یا آسپیرههاى روده تشخیصى است. تخمها تقریباً هیچوقت در مدفوع یافت نمىشوند. نوعى الیزاى حساس براى آنتىژنهاى استرونژیلوئیدس موجود مىباشد. در موارد مشکوک به استرونژیلوئیدیاز منتشر بایستى در مدفوع، خلط و دیگر محلهاى احتمالى منتشر بهدنبال لارو فیلاریفرم گشت.
درمان
حتى اگر استرونژیلوئیدیاز بدون علامت باشد بایستى درمان شود. ایورمکتین (روزانه 200g/kg بهمدت 2-1 روز) نسبت به تیابندازول (25mg/kg خوراکى هر 12 ساعت بهمدت 12 روز) مؤثرتر و قابل تحملتر است. در عفونت منتشر درمان حداقل باید 7-5 روز ادامه یابد.
لارو مرحله L3
کرم بالغ در بافت روده(بزرگنمایی400x)
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم با pdf دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم
چکیده :
چگونه می توانیم در دنیایی بدون خدا زندگی کنیم؟این پرسش از قرن هجدهم به بعد ، هنگامی که متفکران اجتماعی و علمای دینی تصور کردند نفوذ دین به شدت رو به زوال می رود در فرهنگ غرب طنین افکند.برای مدتی نزدیک به دو هزار سال ، مسیحیت چهار چوبی اخلاقی و معنوی برای توسعه ی غرب عرضه کرده بود- انگیزه ی جنگ های بی شمار و نیز موجبات آسایش خاطر و هدایت مومنان را فراهم ساخته بود.
ما معمولا در دوران کنونی فراموش میکنیم که مسیحیت حضور مادی نیرومند نیز داشت.تا دوران اخیر ، کلیسا ها با پادشاان و حکومت ها از لحاظ قدرت سیاسی که اعمال می کردند و ثروتی که می توانستند انباشته کنند رقابت میکردند و اغلب بر آنها پیشی می جستند.کشیشان مهارتهای سواد ،تحقیق و تنبع و اموزش را در انحصار خود داشتند . حتی هنگامی که آموزش و پرورش توسعه ی بیشتری یافت ، کلیساها هم چنان نقش بر جسته ای در سازماندهی ان داشتند.با پیشرفت صنعتی شدن ، جایگاه دین نیز ،مانند بسیاری از حوزه های دیگر زندگی اجتماعی تغییر کرد.کلیساها و مجامع دینی در کشور های غربی مقدار زیادی از قدرت دنیوی را که پیش از ان اعمال کرده بودند از دست دادند.حکومتها بسیاری از وظایفی را که قبلا توسط کلیسا انجام می شد ،از جمله فراهم کردن اموزش و پرورش ،بر عهده گرفتند.
در سطح اندیشه ها ،تفکر علمی و تکنولوژی به گونه ی فزاینده ای دین و جادو به عنوان شیوه های درک و برخورد با جهان را به رویارویی فراخواند.در دوره ی قرون وسطی بسیاری از مردم نه تنها به اندیشه های مسیحی ،بلکه به اشباح ، ارواح ، جادوگران و دیوان اعتقاد داشتند.(camporesi 1988) .
هر چه علم تبیینهای مادی بیشتری ارائه می کرد ،جهان کمتر تحت حاکمیت ارواح یا اشباح تصور میگردید.در اعصار میانه ،تجربیات اسرار امیز در میان عامه مردم معمول بود.برای مثال غیر عادی نبود که ژاندارک ادعا کند که صدای فرشتگان را شنیده استکه به او گفته اند که فرانسه را از دست انگلیسی های غارتگر نجات دهد..سه قرن بعد ، نه تنها به ندرت ممکن بود کسی ادعا کند حالات پوشیده و اسرار امیز را تجربه کرده است ،بلکه این گونه تجربیات نشانه ی اختلال روانی تلقی می گردید.
نزدیک به پایان قرن نوزدهم ،فیلسوف المانی فریدریش نیچه اعلام داشت که “خدا مرده است “آموزشهای مسیحیت اصل راهنمایی بود که به زندگی ما هدف و معنی می بخشید .از این پس ،به اداعای نیچه ما باید بدون این امنیت ، و در واقع بدون هیچ گونه اصول راهنمای ثابت اخلاقی زندگی کنیم . زندگی در دنیای بدون خدا به معنای آن است که ارزشهای خودمان را خلق کنیم و به آنچه نیچه “تنهایی وجود” می نامید عادت کنیم- یعنی درک این که زندگی ما بدون هدف است ، و این که موجودات برتر به زندگی ما نظارت نمی کنند.
دنیوی شدن فرآیندهای را توصیف میکند که از طریق انها دین نفوذ خود را بر حوزه های مختلف زندگی اجتماعی از دست می هد.
دنیوی کردن پدیده ی پیچیده ای است ،و روشن نیست انطور که نیچه تصور میکرد نفوذ دین تا مرحله ای تنزل کرده باشد که به کلی محو گردد.
تعریف دین و جادو :
انواع اعتقادات و سازمانهای دینی آنقدر فراوان است که محققان رسیدن به یک تعریف عموما پذیرفته شده از دین را بسیار دشوار یافته اند.در غرب ، اکثر مردم دین را با مسیحیت یکی می دانند – اعتقاد به وجود متعالی که به ما فرمان می دهد در این دنیا به شیوه ای اخلاقی زندگی کنیم ، و وعده فرا رسیدن یک زندگی بزرگ پس از مرگ را می دهد.با وجود این ما نمیتوانیم دین را به طور کلی با این اصطلاحات تعریف کنیم .این اعتقادات ، و بسیاری از جنبه های دیگر مسیحیت ، در بیشتر ادیان جهان وجود ندارد.
دین چه نیست :
برای احتراز از افتادن در دام تفکر یکسویه فرهنگی درباره ی دین شاید بهتر باشد بحث را با گفتن این مطلب به طور کلی آغاز کنیم که دین چه نیست.(Wilson,1972).نخست ، دین نباید با یکتا پرستی (اعتقاد به یک خدا) یکسان دانسته شود.نظریه ی نیچه در باره ی مرگ خدا شدیدا قوم مدارانه بوده ، تنها به عقاید دینی غربی مربوط می شود.بیشتر ادیان خدایان متعدد دارند.حتی در بعضی از گونه های مسیحیت ، صور متعددی با ویژگی های مقدس وجود دارند: خدا ، عیسی ، مریم ، روح القدس ، فرشتگان و قدیسان .در برخی ادیان اصلا هیچ خدایی وجود ندارد.
دوم ، دین نباید به دستور العمل های اخلاقی که ناظر بر رفتار مومنان است – مانند فرماهایی که موسی از خداوند دریافت کرد- یکسان پنداشته شود . این اندیشه که خدایان توجه زیادی به چگونگی رفتار ما در این دنیا دارند در بسیاری از مذاهب حضور ندارد.برای مثال ،از نظر یونانیان باستان خدایان تا اندازه ی زیادی به فعالیت های بشر بی تفاوت بوده اند.
سوم ، دین لزوما به تبیین این موضوع نمی پردازد که دنیا بدین گونه که هست چگونه به وجود آمده است . در مسیحیت ، هدف اسطوره ی ادم و حوا تبیین منشا وجود ادمی است.و بسیاری از ادیان از این گونه اسطوره های مبدا دارند؛ اما به همان اندازه بسیاری از ادیان نیز فاقد چنین اسطوره هایی هستند.
چهارم،دین را نمی توان با امور فوق طبیعی ، که ذاتا متضمن اعتقاد به جهانی “فراسوی قلمرو حواس ” است یکسان پنداشت.برای مثال ، آیین کنفوسیوس ، به پذیرش هماهنگی طبیعی جهان توجه دارد ، نه به یافتن حقایق که “در پس آن قرار دارند”.
دین چه هست :
ویزگی هایی که به نظر می رسد همه ادیان در آن مشترک اند از این قرار اند.ادیان متضمن مجموعه ای از نمادها هستند ، که احاسات حرمت یا خوف را طلب می کنند،و با شعایر یا تشریفات(مانند مراسم کلیسا ) که توسط اجتماع مومنان انجام می شود پیوند دارند.هر یک از این عناصر نیاز به اندکی شرح و تفسیر دارد.
خواه اعتقادات یک دین شامل خدایان باشد یا نباشد ، عملا همیشه موجودات یا اشیایی وجود دارند که حالات خوف یا حیرت را القا می کنند.برای مثال،در بعضی از ادیان مردم به یک نیروی الهی اعتقاد دارند و به آن « حرمت می گذارند،و نه خدایان شخصیت یافته.در ادیان دیگر ، شخصیت هایی وجود دارند که خدا نیستند،اما با حرمت در باره ی انها می اندیشیند –مانند بودا یا کنفوسیوس.
شعایر مرتبط با دین بسیار گوناگون است .اعمال شعایری ممکن است شامل دعا خواندن ،سرود خواندن ، اواز خواندن ،خوردن انواع معینی از غذاها _ یا خود داری از خوردن بعضی غذا ها – روزه گرفتن درروزهای معین ، و مانند ان باشد . از آنجا که اعمال شعایری معطوف به نمادهای دینی هستند ،معمولا کاملا متمایز از عادات و شیوه های عمل زندگی معمولی در نظر گرفته می شوند . روشن کردن شمع برای احترام کردن یا فرو نشاندن خشم یک خدا از لحاظ معنا و مفهوم کاملا با انجام دادن این کار برای ایجاد روشنایی فرق می کند .شعایر دینی اغلب توسط افراد در خلوت انجام می شود،اما همه ادیان متضمن تشریفاتی نیز هستند که به طور جمعی توسط مومنان اجرا میگردد . تشریفات منظم معمولا در مکان های ویزه – کلیساها ، معابد یا میدانهای ویژه ی تشریفات – انجام می شود.
جامعه شناسان معمولا وجود تشریفات جمعی را به عنوان یکی از عوامل اصلی که دین را از جادو متمایز می کند در نظر می گیرند، اگر چه مرزهای این دو به هیچ وجه مشخص نیست . جادو به معنی تاثیر نهادن بر رویدادها به استفاده از معجونها ، سرود ها یا اجرای شعایر است. جادو معمولا توسط افراد انجام می شود ، نه توسط اجتماعی از مومنان .مردم اغلب در وضعیت های بد بختی و خطر تصمیم می گیرند و به جادو متوسل می شوند .بدین سان مطالعه کلاسیک برونیسلاو مالینووسکی درباره یساکنان جزایر تروبریاند در اقیانوس ارام انواع مناسک گوناگون جادویی را که قبل از هر سفر مخاطره آمیز با کرجی اجرا می شود توصیف می کند.(malinowski,1982) . جزیره نشینان هنگامی که تنها برای ماهی گیری روی آبهای بی خطر و آرام یک مرداب محلی می روند این گونه مناسک را حذف می کنند.
اگر چه اعمال جادویی به طور عمده از جوامع امرو ز رخت بر بسته اند ، اما در موقعیت های خطر ، هنوز خرافات جادو مانند معمول است .بسیاری از کسانی که در مشاغلی کار می کنند که یا خطر ناک است یا این که عوامل اتفاقی ممکن است به طور جدی بر عملکرد شخص تاثیر بگذارد – مانند معدنچیان ،ماهی گیران دریاهای عمیق یا بازیکنان ورزشی – به شعایر خرافه آمیز مختصری تن می دهند یا اشیا خاصی را به هنگام سختی با خود حمل می کنند .نمونه ی انها می تواند یک بازکن تنیس باشد که اصرار دارد خاصی را در طی مسابقات بزرگ در دست داشته باشد . اعتقاد به طالع بینی ، که میراث اندیشه های جادویی در اروپای قرون وسطی است، هنوز پیروانی دارد ؛ اگر چه احتمالا بیشتر مردم آن را خیلی جدی نمی گیرند.( adorno , 1974 ).
انواع دین :
در جوامع سنتی دین معمولا نقشی اساسی در زندگی اجتماعی دارد . نمادها و شعایر دینی غالبا با فرهنگ مادی و هنر ی جامعه – موسیقی ، نقاشی یا کنده کاری ، رقص ، قصه گویی و ادبیات _ در امیخته است . در فرهنگهای کوچک ، هیچ گونه روحانیت حرفه ای وجود ندارد ،اما همیشه افراد معینی هستند که در دانش اعمال دینی (و اغلب جادویی ) متخصص می شوند .اگر چه انواع مختلفی از این گونه متخصصان وجود دارند ، یک نوع متداول شمن است(این واژه در اصل به سرخپوستان آمریکای شمالی تعلق دارد.)شمن فردی است که به اعتقاد مردم می تواند ارواح یا نیرو های غیر طبیعی را از طریق اجرای شعایر هدایت کند .اما ،شمنها گاهی اساسا جادوگرند ،نه رهبران دینی، و اغلب افرادی به انها نراجعه می کنند که از انچه در شعایر دینی اجتماع ارائه میگردد ناراضی اند.
توتم آیینی و همزاد آیینی
دو شکل دین که غالبا در فرهنگ های کوچکتر دیده می شوند توتم آیینی و همزاد آیینی است. واژه ی “توتم ” در اصل در میان قبایل سرخپوست آمریکای شمالی پدید آمد، اما به گونه ای فرا گیر برای اشاره به انواع حیوانات یا گیاهانی به کار برده می شود که گمان میرود دارای قدرت های فوق طبیعی هستند . معمولا هر گروه خویشاوندی یا کلان در درون یک جامعه توتم خاص خود را دارد ، که فعالیت های شعایری گوناگونی با آن مرتبط است. اعتقادات توتمی ممکن است برای انها که در جوامع صنعتی زندگی می کنند بیگانه به نظر برسد ، با وجود این در برخی گروه های نسبتا کوچک ،نمادهای همانند با توتمیسم رواج دارد-مانند هنگامی که یک تیم ورزشی حیوان یا گیاهی را به عنوان علامت خود دارد.نظر قربانیها نیز توتم هستند.
همزاد آیینی اعتقاد به ارواح یا اشباح است،که تصور می شود در دنیای انسانها ساکن اند .این گونه ارواح ممکن است مهربان یا بد خواه در نظر گرفته شوند،و ممکن است رفتار انسان را از جهات متعدد تحت تاثیر قرار دهند.برای مثال در بعضی فرهنگ ها این اعتقاد وجود دارد که ارواح موجب بیماری یا دیوانگی می شوند، و ممکن است افراد را نیز تسخیر کرده یا بر انها مستولی شوند به شیوه ای که رفتار انها را تحت اختیار خود در اورند. اعتقادات همزاد گرایانه به فرهنگ های کوچک محدود نیم شود ، بلکه تا اندازه ای در بسیاری از محیط های دینی نیز یافت می شود.در اروپای قرون وسطی ، افرادی را که گمان می رفت ارواح شریر در جسمشان وارد شده اغلب به عنوان جادو گر یا ساحره مورد تعقیب و آزار قرار می دادند.
جوامع کوچک ظاهرا ساده اغلب دارای نظامهای پیچیده اعتقادات دینی هستند. توتم آیینی و همزاد آیینی در میان این جوامع بیشتر از جوامع بزرگتر متداول است.اما در بعضی جوامع کوچک مذاهب به مراتب پیچیده تری دارند.برای مثال ، نوئرهای جنوب سودان که توسط اوانز پریچارد توصیف گردیده اند ، مجموعه عقاید مذهبی پیچیده ای دارند که مبتنی بر وجود یک خدای بالا یا روح اسمان است(evans-pritchard.1956 ). اما ادیانی که به یکتا پرستی متمایل اند، کمتر در میان فرهنگ های سنتی کوچک تر یافت می شوند.این فرهنگ ها اکثر چند خدا گرای هستند – یعنی در آنها اعتقاد به خدایان متعدد وجود دارد.
یهودیت ، مسیحیت و اسلام :
پر نفوذ ترین ادیان سه گانه یکتا پرست در تاریخ جهان یهودیت ، مسیحیت و اسلام است.خواستگاه همه ی انها در خاور نزدیک بوده و هر یک بر دیگری تاثیر گذارده است.
یهودیت :
دین یهودی کهن ترین این سه دین است، که قدمت ان تقریبا به 1000 سال پیش از میلاد مسیح می رسد.
عبرانیها مردمی بیابان گرد بودند که ر مصر باستان و اطراف ان زندگی می کردند .پیامبران یا رهبران دینی آنها ، ات اندازه ای عقاید خود را از اعتقادات دینی موجود در آن ناحیه گرفته ،اما در نظر اعتقاد به یک خدای قادر متعال با انها تفاوت داشتند. اکثر همسایگان انها چند خدا گرای بودند.عبرانیها اعتقاد داشتند که خداوند خواستار اطاعت از قوانین اکید اخلاقی است و سخت مدعی بودند که حقیقت تنها نزد آنهاست، و به اعتقادات خود به عنوان یگانه دین حقیقی می نگریستند(1984، zeitlin).
تا اینجا کشور اسرائیل ، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم ، هیچ کشوری وجود نداشت که دین یهود مذهب رسمی آن باشد.اجتماعات یهودی در اروپا ،افریقیای شمالی . آسیا وجود داشتند ،اگر چه اغلب مورد تعقیب و آزار قرار می گرفتند – که با قتل میلیونها یهودی در اردوگاه های متمرکز به دست نازیها طی جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید .
مسیحیت :
بسیاری از عقاید یهودی توسط مسیحیت اخذ شده و به صورت جزئی از این دین در امد.عیسی مسیح یک یهودی درست ایین بود و مسیحیت به عنوان فرقه ای از دین یهود آغاز گردید؛ روشن نیست که عیسی می خواسته دین جداگانه ای را بنیان نهد.حواریون او را مسیح می دانستند – مسیح واژه ای عبری به معنای تدهین شده است که اصطلاح یونانی ان کریست بود- که یهودیان در انتظار او بودند .پل ، یک شهروند رومی یونانی زبان ،یکی از نخستین رواج دهندگان مهم آیین مسیحیت بود،که به گونه ای فرا گیر در آسیای صغیر و یونان به موعظه پرداخت. اگر چه مسیحیان در آغاز به طرز وحشیانه ای مورد تعقیب و آزار واقع گردید ند ،اما سر انجام امپراتور کنستنتین مسیحیت را پذیرفت و به عنوان دین رسمی امپراتوری روم انتخاب کرد.از آن پس مسیحیت گسترش یافت و برای دو هزار سال بعد به صورت نیرویی مسلط در فرهنگ غرب در آمد.
امروز مسیحیت بیشترین پیروان را دارد ، و عموما بیش از هر مذهب دیگری در سراسر جهان گسترش یافته است.بیش از هزار میلیون نفر خود را مسیحی می دانند، اما تقسیمات متعددی از لحاظ الهیات و سازمان کلیسایی وجود دارند ، که شاخه های اصلی آن مذهب کاتولیک رومی،آیین پروتستان و مسیحیت ارتودوکس شرقی است.
اسلام :
خاستگاه اسلام ،که امروز دومین مذهب بزرگ در جهان است ،با خاستگاه مسیحیت تا اندازه ای همانندی دارد.اسلام از آموزش های پیامبر محمد (ص)در قرن هفتم میلادی سر چشمه می گیرد.خدای یگانه اسلام ،الله ، بر تمامی زندگی بشری و طبیعی سلطه دارد.ستون های دین اسلام پنج وظیفه اصلی مسلمانان است.نخست شهادت،خدایی بجز الله نیست،و محمد رسول خداست؛دوم گذاردن نماز پنج بار در روز ،بعد از گرفتن وضو.مومن به هنگام نماز همیشه باید رو به شهر مقس مکه در عربستان سعودی بایستد،صرف نظر از اینکه تا چه اندازه از آن فاصله دارد.
ستون سوم گرفتن روزه در ماه رمضان است که در طی آن از خوردن غذا و آشامیدنی در طول روز میباید خودداری شود.چهارم دادن زکات (پول به فقرا ) است ،که در شریعت اسلام مقرر گردیده،و اغلب به عنوان یک منبع مالیات توسط دولت مورد استفاده قرار گرفته است.سر انجام ، این انتظار که هر مومن حداقل یک بار ،به زیارت مکه برود.
مسلمانان معتقدند که الله قبل از محمد (ص)،توسط پیامبران پیشین – از جمله موسی و عیسی – که تعلیماتشان مستقیما اراده ی او را بیان می کند،پیام فرستاده است.دین اسلام بسیار گسترش یافته است و نزدیک به 600 میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.اکثریت آنها در شمال و شرق افریقا ،خاورمیانه و پاکستان متمرکز گردیده اند.
ادیان خاور دور :
آیین هندو
اختلافات عمده ای میان دین یهود ، مسیحیت و اسلام و ادیان خاور دور وجود دارد. کهن ترین همه ی ادیان بزرگ که هنوز در دنیای امروز برجسته است آیین هندو است ،که اصول اعتقادی آن به 6000 سال پیش می رسد .آیین هندو یک دین چند خدا گرای است .این آیین از نظر درونی آن قدر گوناگون است که برخی محققان اظهار کرده اند باید بیشتر به عنوان مجموعه ای از ادیان مرتبط با یکدیگر در نظر گرفته شود و نه تنها یک آیین مذهبی؛ در این آیین کیشهای محلی و اعمال مذهبی متعدد به وسیله معدودی اعتقادات عموما پذیرفته شده با یکدیگر پیوند یافته اند.
بیشتر هندو ها اصل دور تناسخ را می پذیرند – یعنی این باور که همه موجودات زنده جز یک فرایند ابدی تولد، مرگ و تولد دوباره هستند .دومین ویژگی اصلی آن نظام کاستی است که مبتنی بر این اعتقاد است که افراد در موقعیت خاصی در یک سلسله مراتب اجتماعی و شعایری ،بر طبق ماهیت فعالیت هایشان در تناسخ های قبلی ،متولد می شوند. مجموعه ای از وظایف و شعایر متفاوت برای هر کاست وجود دارد و سرنوشت شخص در زندگی بعدی اساسا بستگی دارد به این که این وظایف تا چه اندازه به خوبی انجام شود . ایین هندو و امکان عقاید دنی مختلف و متعدد را می پذیرد ،مومنان و غیر مومنان را صریحا از یکدیگر متمایز نمی کند. تعداد هندو ها به اندازه ی مسلمانان است – حدود 600 میلیون نفر ،اما انها عملا همگی در شبه قاره هند استقرار یافته اند.بر خلاف مسیحست و اسلام ، ایین هندو در صدد ان نیست که دیگران را به کیش خود مومنان حقیقی در اورد.
ایین بودا ایین کنفوسیوس ایین تائو
ادیان اخلاقی شرق شامل آیین بودا،آیین کنفوسیوس و آیین تائو است . این ادیان خدایی ندارند.آنها بیشتر بر آرمانهای اخلاقی تاکید میکنندکه مومن را با انسجام طبیعت و وحدت عالم پیوند می دهد.
آیین بودا از آموزش های سیدهارتاگوتاما ، بودا به معنی (دارای اندیشه ی روشن ) سرچشمه میگیرد که شاهزاده ای هندو در کشوری کوچک در جنوب نپال در قرن ششم پیش از میلاد بود.به گفته ی بودا انسانها می توانند با دور افکندن خواهش ها از دور تناسخ رهایی یابند.راه رستگاری ،زندگی همراه با ریاضت نفس و تفکر ،و به دور از وظایف این جهانی اسن.هدف کلی ایین بودا رسیدن به نیروانا ، یا ارضای کامل روحی است.بودا شعایر و اقتدار کاست ها را رد کرد .مانند آیین هندو ،دین بودا بسیاری از تفاوتهای محلی ،از جمله اعتقاد به خدایان محلی را تحمل کرده ئ تنها بر یک عقیده اصرار نمیورزد.امروزه آیین بودا در چندین کشور خاور دور ،از جمله تایلند ،برمه ، سریلانکا ، چین ، ژاپن و کره نفوذ زیادی دارد.
ایین نفوسیوس اساس فرهنگ گروه های حاکم را در چین قدیم تشکیل می داد کنفوسیوس (صورت لاتینی شده نام کونگ فوتسو)،در قرن شیشم پیش از میلاد ، همزمان با بودا ، می زیست مانند لائوتسه، بنیاد گذار آیین تائو ، کنفوسیوس نیز معلم بود ، نه یک پیامبر دینی به شیوه رهبران دینی خاور نزدیک پیروان کنفوسیوس به او نه همچون یک خدای ، بلکه به عنوان “فرزانه ترین فرزانگان ” می نگرند. یین کنفوسیوس بر آن است که زندگی بشر را با هماهنگی درونی طبیعت سازگار کند،و بر احترام به نیاکان تاکید می ورزند.آیین تائو اصول مشابهی باآیین کنفوسیوس دارد و بر اندیشه و تفکر و عدم خشونت به عنوان راهی برای رسیدن به زندگی متعالی تر تاکید می کند.اگر چه برخی از عناصر این ایین ها در اعتقادات و شیوه های عمل بسیاری از چینیها همچنان وجود دارند ،اما در نتیجه مخالفت جدی از جانب حکومت ، آیین کنفوسیوس و آیین تائو تا حد زیادی نفوذ خود را در چین از دست داده اند.
نظریه های دین :
رویکرد های جامعه شناختی نسبت به دین هنوز شدیدا تحت تاثیر اندیشه های سخ نظریه پرداز ”کلاسیک” جامعه شناسی ، یعنی مارکس، ورکهایم و وبر است. هیچ یک از این سه جامعه شناس خود مذهبی نبودند، و همگی فکر می کردند که اهمیت دین در دوران امروزی کاهش خواهد یافت.آنها بر این باور بودند که مذهب اساسا یک توهم است.طرفداران مذاهب مختلف ممکن است به طور کلی در مورد اعتبار اعتقاداتی که دارند و شعایری که در آ« مشارکت می کنند متقاعد شده باشند،با وجود این اصل گوناگونی مذاهب ،و ارتباط آشکارشان با انواع مختلف جامعه ،به عقیده یاین سه متفکر ،این ادعاها را ذاتا غیر قابل توجیه می سازد.کسی که در یک جامعه استرالیایی شکار گر و گرد آورنده ی خوراک به دنیا می آید آشکارا عقاید مذهبی متفاوتی با فردی خواهد داشت که در نظام کاستی هند یا جامعه کاتولیک اروپای قرون وسطی متولد شده است.
مارکس و دین :
کارل مارکس با وجود این که در این زمینه تاثیر زیادی بر جای گذاشته ،اما هر گز مذهب را به تفصیل مطالعه نکرده است اندیشه های او اکثرا از نوشته های تعدادی از مولفان علوم الهی و فلسفی اوایل قرن نوزدهم سر چشمه می گرفت یکی از این مولفان لودویگ فویرباخ بود ، که کتاب معروفی به نام جوهر مسیحیت نوشت.(feuerbach , 1841 , 1957 ) .بنا بر نظر فویرباخ ،دین عبارت است از عقاید و ارزشهایی که به وسیله انسانها در تکامل فرهنگیشان به وجود امده ، اما اشتباها به نیروی الهی یا خدایان نسبت داده شده است.از آنجائیکه انسانها تاریخ خود را کاملا درک نمی کنند ، معمولا ارزشها و هنجارهایی را که به طور اجتماعی ایجاد شده اند به اعمال خدایان نسبت می دهند.بدین سان داستان ده فرمن که توسط خداوند به موسی داده شده تفسیر اسطوره ای سرچشمه های اخلاقی است که حاکم بر زندگانی مومنان یهودی و مسیحی است.
فویرباخ می گوید مادام که ما ماهیت نمادهای دینی ای را که خودمان ایجاد کرده ایم درک نمی کنیم ،محکوم هستیم که اسیر نیروهای تاریخ که توانایی کنترل آنها را نداریم باشیم.فویرباخ اصطلاح بیگانگی را برای اشاره به وجود آوردن خدایان یا نیروهای الهی متمایز از انسانها به کار می برد.ارزشها و عقایدی که به وسیله ی انسانها به وجود آمده اد ناشی از موجودات بیگانه یا جداگانه – یعنی نیروهای دینی و خدایان – پنداشته می شوند.در حالی که اثرات بیگانگی در گذشته منفی بوده اند ، درک دین به عنوان بیگانگی ، به گفته ی فویرباخ ، نوید امید های فراوانی را برای آینده میدهد.به محض اینکه انسانها دربابند که ارزشهایی که به مذهب داده شده در واقع ارزشهای خود انهاست ، آن ارزشها به جای اینکه به زندگی پس از مرگ در جهان دیگر موکول گردند ، در این جهان قابل تحقق می شوند. قدرتهایی را که بنا بر باور های مسیحیت تنها خداوند داراست خود انسانها می توانند داشته باشند. مسیحیان معتقدند در حالی که خداوند قادر مطلق و مهربان مطلق است ، انسانها خود غیر کامل و ناقص هستند. اما فویر باخمعتقد بود توانایی بالقوه محبت و خوبی ، و قدرت کنترل زندگی خودمان ،در نهاد های اجتماعی انسانی وجود دارند و به محض اینکه ما ماهیت حقیقی آنها را درک کنیم ،می توانند تحقق یابند.
مارکس این نظر را می پذیرد که دین نشان دهنده از خود بیگانگی انسان است . اغلب تصور شده است که مارکس دین را رد می کرد ، اما این به هیچ وجه حقیقت ندارد.او می نویسد دین قلب یک دنیای بی قلب است – پناهگاهی در برابر خشونت واقعیت های روزانه. از نظر مارکس ، دین به صورت سنتی آن ناپدید خواهد شد ، و باید بشود ؛اما این از ان روست که ارزش های مثبتی که در دین تجسم یافته می تواند به صورت آرمانهای راهنمای بهبود سرنوشت بشریت در این جهان در آید،نه به این علت که خود آزمانها و ارزش ها اشتباه هستند.ما نباید از خدایانی که خودمان آفریده ایم بترسیم ، و باید از بخشیدن ارزشهایی به انها که خودمان میتوانیم تحقق دهیم خود داری کنیم.
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله احمد شاه با pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله احمد شاه با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله احمد شاه با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
احمد شاه
احمد شاه قاجار هفتمین و آخرین پادشاه سلسله قاجار در 1275 ش. در تبریز متولد شد. وی که قبل از رسیدن به مقام سلطنت «احمدمیرزا» خوانده میشد، مانند پدرش محمدعلی شاه معلمان و مربیان روسی داشت. «اسمیر نوف» معلم روسی او که افسر ارتش روسیه بود در او نفوذ فراوان داشت.
احمد میرزا در10 سالگی ولیعهد شد و در 13 سالگی متعاقب فتح تهران توسط مجاهدین مشروطهخواه و پناهنده شدن پدرش به سفارت روسیه ـ تیر 1288ـ به سلطنت رسید. با این حال تا 18 سالگی و رسیدن به سن قانونی نقشی در اداره کشور نداشت و «عضدالملک» بزرگ خاندان قاجار که از سوی شورائی متشکل از علما و برخی نمایندگان مجلس اول و سران مجاهدین به نیابت سلطنت برگزیده شده بود، زمام امور را عهدهدار بود.
احمد میرزا در اردیبهشت 1292 با دختری از سران قاجار ازدواج کرد. یک سال بعد با رسیدن به سن قانونی در تیر 1293 تاجگذاری کرد و 17 سال پادشاه بود. در طول این مدت مانند پدربزرگ و جد خود سفرهای متعددی از طریق استقراض از بانکهای خارجی به اروپا انجام داد. سفر اول وی که در آبان 1298 آغاز شد، 7 ماه و سفر دوم وی که در بهمن 1300 شروع شد 10 ماه به درازا کشید. در سالهای پادشاهی احمد شاه ایران شاهد حوادث متعددی بود. اعدام شیخ فضلالله نوری ـ
مرداد 1288ـ فرار محمدعلی شاه از ایران ـ شهریور 1288ـ اولتیماتوم روسیه به ایران ـ اردیبهشت 1290 ـ به توپ بستن بارگاه امام رضا (ع) توسط نظامیان روسیه ـ فروردین 1291 ـ قیام مردم بوشهر علیه نظامیان انگلیس ـ مرداد 1294 ـ قیام شیخ محمد خیابانی ـ فروردین 1299ـ قیام میرزا کوچکخان جنگلی ـ خرداد 1299 و کودتای رضاخان پهلوی ـ اسفند 1299ـ مهمترین رویدادها و حوادث دوران 17 ساله پادشاهی احمد شاه قاجار بود. در صحنه بینالمللی نیز وقوع جنگ اول جهانی ـ تیر 1293 ـ انقلاب بلشویکی در روسیه ـ آبان 1296 ـ و تاسیس جامعه ملل ـ تیر 1297 ـ مهمترین رخدادهای خارجی دوران حکومت وی بود.
سالهای جنگ اول جهانی بحرانیترین سالهای حکومت احمد شاه بود. با آنکه احمد شاه در نطق افتتاحیه مجلس سوم شورای ملی دولت ایران را بیطرف خواند،2 در سالهای جنگ، ایران به اشغال روسیه و انگلیس و عثمانی در آمد، سپس قرارداد 1919 به این اشغالگری رسمیت بخشید و سبب تجزیه ایران شد. در این سالها احمدشاه در ازاء دریافت حقوق از روسیه و انگلیس در برابر طرحهای آنان سکوت میکرد و با روی کار آمدن رئیسالوزراهای مورد نظر آنان در کشور مخالفت نمینمود. 3 در سالهای پایانی حکومت وی کودتای مشترک رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبائی، به وقوع پیوست. سیدضیاء پس از کودتا فرمان نخستوزیری خود را از احمدشاه دریافت کرد. اما کابینه وی 100 روز بیشتر دوام نیافت. پس از آن قوامالسلطنه، مشیرالدوله، مستوفیالممالک و سپس رضاخان مامور تشکیل کابینه شدند. در دوران حکومت رضاخان مقدمات سلب قدرت از احمد شاه و انقراض سلسله قاجار فراهم شد و این سلسله نهایتاً به موجب مصوبهای که در آبان 1304 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید، منقرض گردید. 4 بدین ترتیب احمد شاه که دو سال قبل از این مصوبه و مقارن کودتای رضاخان در اروپا بسر میبرد از سلطنت خلع و برادر و ولیعهد او محمدحسن میرزا به شکل موهن و تحقیرآمیزی از ایران خارج شدند.
احمد شاه سه سال پس از خلع شدن از مقام سلطنت در 32 سالگی در یکی از بیمارستانهای پاریس درگذشت. جنازه او طبق وصیتش به عراق حمل شد و در کربلا نزد مقبره پدرش به خاک سپرده شد. از مقامات دولتی ایران هیچ یک در مراسم تشییع جنازه او شرکت نکردند
احمد شاه قاجار (زاده 1275 خورشیدی برابر با 1314 (قمری) در تبریز – درگذشته 1308 در پاریس) هفتمین و آخرین پادشاه قاجار بود.
او دومین پسر محمدعلی شاه و اولین فرزند پسر او از ملکه جهان بود که در هنگام ولیعهدی پدرش بهدنیا آمد و پس از فتح تهران و خلع پدرش توسط یک مجلس عالی از رجال و بزرگان مملکت در 12 سالگی به سلطنت رسید. تا رسیدن او به سن بلوغ و تاجگذاری در تیر 1293 ابتدا عضدالملک و سپس ناصرالملک از سران ایل قاجار نایبالسلطنه بودند.
کودکی
دوران کودکی او در تبریز سپری شد. قبل از رسیدن به مقام سلطنت احمد میرزا خوانده میشد، معلمان و مربیان روسی داشت و اسمیرنوف معلم روسی او که افسر ارتش روسیه بود، در او نفوذ داشت. احمد فوق العاده مورد توجه و علاقه پدر و مادرش بود در همان سال اول سلطنت محمدعلی شاه در ده سالگی به عنوان ولیعهد تعیین شد.
ازدواج
او در سن هفده سالگی (یک سال پیش از تاج گذاری) با بدرالملوک والا که پدرش شاهزاده ظهیرالسلطان والا نوه عباس میرزا بود، ازدواج کرد. این ازدواج توسط مادر احمد شاه، ملکه جهان ترتیب داده شد و عروس که در آن هنگام 12 ساله بود در تنها مدرسه دخترانه تهران درس میخواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد. حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمد شاه، ایران دخت بود. گفته میشود بدرالملوک بسیار زیبا بود و احمدشاه به او علاقه داشت. اغلب او را به تالار آینه قصر میبرد و به انعکاس عکس او در آینهها مینگریست و میگفت:«در اینجا من فقط یک بدرى ندارم بلکه هزاران بدرى دارم». با وجود این علاقه چون بدرالملوک پدر خود را شایسته تر از احمدشاه میدانست بین آنها اختلاف افتاد و این ازدواج منجر به جدایی شد. احمدشاه سه بار دیگر نیز ازدواج کرد و از این ازدواجها صاحب دو دختر به نامهای همایون دخت قاجار و مریم قاجار و یک پسر به نام فریدون قاجار شد.
سلطنت
اندکی پس از کودتای اسفند 1299 و قدرت گرفتن سردار سپه به اروپا رفت و پس از آنکه سردار سپه به وفاداری به شاه سوگند خورد باز به ایران برگشت.
او بیش از هرچیز نگران وضع خود بود و به وضعیت نابسامان کشور چندان وقعی نمینهاد. با قدرت گرفتن سردار سپه و تحمیل خود به احمد شاه به عنوان نخست وزیر و ناخوشی اوضاع احمدشاه دلیل برآن شد که وی باز به اروپا فرنگستان برود. درهنگامی که او در آنجا بود با رای مجلس موسسانی که سردار سپه ترتیب داده بود بااز قدرت برکنار کردن آخرین «شاه» دودمان قاجار شاهنشاهی قاجاریان را به پایان رساند.
وی در اسفندماه سال 1308 خورشیدی بر اثر ورم کلیه و اضافه وزن در «نویی سور سن» در حومه پاریس در گذشت.جسد او به عتبات عالیات حمل و در کنار پدر خود در کربلا دفن شد.
ایران در جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول همزمان با حکومت احمد شاه قاجار بود و دولت مشروطه ایران ضعیف ترین دوران خود را میگذراند. جنگ جهانی اول در زمانی آغاز شد که ایران از جوانب گوناگون اوضاعی آشفته، نابسامان، بغرنج و متزلزل داشت. بحران فزاینده اقتصادی، وضعیت ناپایدار سیاسی و مداخلات مهارگسیخته قدرتهای خارجی، ایران را تا آستانه یک دولت ورشکسته و وابسته پیش برده بود.
علیرغم اعلام بی طرفی دولت ایران نیروهای متخاصم از جنوب و شمال وارد ایران شدند. سپاه روسیه تا دروازههای تهران پیشروی کرد اما از منقرض کردن سلسله قاجار منصرف شدند. در جنوب مردم محلی در چند نوبت با متجاوزان انگلیسی درگیر شدند که از مهمترین نبردهای جنگ جهانی اول در ایران میتوان به مقاومت دلیران تنگستان در استان بوشهر و نبرد جهاد در خوزستان اشاره کرد. جمعی از رجال از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آنجا قوای گارد ملی ترتیب دادند و حکومت موقتی دولت مهاجرین به ریاست نظام السلطنه ( رضا قلی خان مافی ) تشکیل گردید. پس از سقوط بغداد اعضا دولت موقتی دولت مهاجرین و جمع بسیاری از ایرانیان به استانبول رفتند.
در آغاز جنگ جهانی اول قوای روس از دو سو به طرف پایتخت پیش میآمد ، ترس از روسها و تبلیغات شدید آلمانی ها که با توزیع بیدریغ پول همراه بود احساسات مردم را به نفع آلمان و عثمانی برانگیخته و تنفر و نگرانی شدیدی نسبت به روسها و انگلیس ها (که بیش از یک قرن باعث بدبختی ایران شده بودند) بوجود آورده بود ، حزب دمکرات در تهران فعالیت شدیدی آغاز نمود و تلاش میکرد که ایران را به نفع آلمان و عثمانی وارد جنگ کنند ژاندارمری ایران هم از دولت سرپیچی کرده بر خلاف اصل بی طرفی به نفع آلمانها وارد کار شده بود سر رشته این تحریکات در برلین و در دست تقی زاده بود که با مقامات وزارت خارجه آلمان روابطی به هم رسانیده و سودای جاه طلبی بر سر داشت.
پیش آمدن روسها به سوی پایتخت به همین دلیل بود ، روس و انگلیس معتقد که یک کودتای آلمانی در تهران در حال تکوین است و برای جلوگیری از این کودتا به سوی پایتخت پیش میآمدند ، وقتی قوای روس به (( ینگ امام )) رسید ، مستوفی الممالک که به مناسبت احساسات ملی با انگلیسی ها و روسها کینه داشت تحت تأثیر دمکرات ها واقع شد و تصمیم گرفت که پایتخت را به اصفهان منتقل کند و به جمعی از وکیلان و سایر مردم که به دشمنی با روس و انگلیس متظاهر بودند توصیه کرد که به قم و اصفهان بروند ، شایع بود که روسها به تهران میآیند و شاه را اسیر . مخالفان را قتل عام میکنند.
دمکرات ها که کار را به مراد خود دیدند ، دسته دسته روانه قم شدند ، کوچندگان جمعیت طرف توجهی بودند ، گروهی از آنان به مقاصد سیاسی و جمعی برای پول و معدودی روی احساس وطن خواهی تهران را ترک گفتند . اما تغییر پایتخت عملی نشد ، سفیر روس و انگلیس شاه را مطمئن کردند که قصد تجاوز به پایتخت را ندارند جمعی از رجال از قبیل عین الدوله ، فرمانفرما و صمصام السلطنه و سپهدار تنکابنی نیز برای انصراف شاه کوشیدند ولی کوچندگان از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آنجا قوای گارد ملی ترتیب دادند و حکومت موقتی دولت مهاجرین به ریاست نظام السلطنه ( رضا قلی خان مافی ) تشکیل گردید. سید محمد طباطبایی هم با دو فرزندش جزو همان کوچندگان بود. پس از سقوط بغداد اعضا دولت موقتی دولت مهاجرین و طباطبایی و جمع بسیاری از ایرانیان به استانبول رفتند.
قحطی بزرگ در ایران در زمان جنگ جهانی اول
محمدقلی مجد در کتاب: قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران 1917-1919[1] بر مبنای مدارک معتبر موجود در مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا نارا ثابت میکند که قحطی بزرگ در ایران در سده بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ داده است. محمدقلی مجد نشان میدهد که در طول سالهای 1917-1919 بین هشت تا ده میلیون نفر از جمعیت بیست میلیونی ایران یعنی 40 درصد در اثر قحطی یا بیماریهای ناشی از سوءتغذیه از بین رفتند. مجد دولت بریتانیا را عامل و مسبب این نسلکشی مهیب میداند و نشان میدهد که استعمار بریتانیا از سیاست نسل کشی و کشتار جمعی به عنوان ابزاری برای سلطه بر ایران بهره برد.
در آن زمان بخش مهمی از محصولات کشاورزی ایران صرف تأمین سیورسات ارتش بریتانیا میشد که در نتیجه به کاهش شدید مواد غذایی در داخل ایران انجامید. عجیبتر اینکه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از آمریکا به ایران شد. بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود که جامعه ایرانی به شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حکومت دست نشانده خود را در قالب کودتای 1299 بر ایران تحمیل کند. مجد چنین نتیجه میگیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسیها از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیلهای برای سلطه بر ایران استفاده میکردند
رضا شاه پهلوی در 24 اسفند ماه سال 1256 (ربیعالاول 1295 هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد. پدرش عباسعلی، سرهنگ فوج سوادکوه، و مادرش زهرا (نوشآفرین) که از مهاجرین قفقاز بود. پدربزرگ رضاشاه، مرادعلی خان نام داشت که افسر ارتش بود که در محاصره هرات در سال 1227 کشته شده بود .
مراد علی خان هفت پسر داشت. پسر اول او چراغعلی خان بود که درتهران زندگی می کرد و دارای مقامی در قشون بود. پسر دوم او نصرت الله خان نام داشت که یاور فوج ِ سوادکوه بود و رضاشاه چندی در زیر دست او خدمت کرده بود . عباسعلی خان پدر رضا شاه فرزتد هفتم مراد علی خان بود.
عباسعلی خان مشهور به داداش بیک در سال 1193 خورشیدی در آلاشت متولد شده و در نوجوانی حرفه سپاهیگری را چون نیاکان خود پیشه کرده بود. عباسعلی خان در فوج سوادکوه به حرفه سپاهیگری اشتغال داشت . وی با درجه نایبی در سال 1235 در جنگ سوم افغان شرکت کرد.
رضا شاه پهلوی از ازدواج دوم عباسعلی خان با نوش آفرین پا به عرصه وجود گذاشت لیکن عمرش چنان دراز نبود که شاهد برآمدن سرداری باشد که به ایران هدیه کرده بود . وی شش ماه پس از تولد رضا شاه رخت به سرای باقی کشید .
رضا شاه به تشویق دایی خود ابوالقاسم بیگ در سال 1277 خورشیدی همراه دائی خود مامور فوج سوادکوه شد لیکن به دلیل ناسازگاری با نصرالله خان یاور فوج سوادکوه از آن واحد استعفا داد و با پیوستن به کاظم آقا در فوج قزاق تا کودتای سوم اسفند 1299 در آن واحد خدمت کرد .
رضا شاه در فوج قزاق به علت دلیری و رشادت به سرعت ترقی کرد. وی در این واحد در نبردهای فراوانی ازجمله سرکوب سالار الدوله در سال 1290 به فرماندهی فرمانفرما شرکت داشت .
ضا شاه که از هرج و مرج و زبونی حکومت احمد شاه و نابسامانی ایرانیان به ستوه آمده بود در روز سوم اسفند ماه سال 1299 با قوای قزاق تحت فرماندهی خود و به همراه سیدضیاءالدین طبا طبائی –مدیر روزنامه رعد – وارد تهران شد و ادارات دولتی و مراکز نظامی را تصرف کرد. در این حرکت نزدیک به صد تن از درباریان و روحانیون بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرحآباد گریختند و فتحالله خان سپهدار رشتی (نخستوزیر) به سفارت انگلیس پناهنده شد.
سرانجام احمد شاه قاجار ناچار شد رضاشاه را به فرماندهی دیویزیون قزاق و وزارت جنگ و سیدضیاءالدین طباطبایی را به نخستوزیری منصوب کند. کابینه سید ضیاء (معروف به کابینه صدروزه) بزودی ساقط شد و سردار سپه از احمدشاه فرمان نخست وزیری گرفت. پس از خروج احمد شاه از کشور رضا شاه برقراری یک رژیم جمهوری را در کشور در سر داشت لیکن زیر فشار روحانیون و مجلس شورای ملی و مردم از این نیت منصرف شد. مجلس شورای ملی در سال 1304 به پاس خدماتی که رضا شاه برای استقرار امنیت و تحکیم قدرت حکومت مرکزی انجام داده بود مقام فرماندهی کل قوا را در کنار مقام نخست وزیری به وی اعطا کرد.
پس از خروج احمد شاه قاجار از کشور ، نمایندگان مجلس پنجم شورای ملی در روز 9 آبان 1304 خورشیدی ماده واحدهای را تصویب کردند که به موجب آن احمد شاه از سلطنت خلع شد و حکومت موقت به ” شخص آقای رضاخان پهلوی” سپرده شد و “تعیین تکلیف حکومت قطعی” به مجلس مؤسسان واگذار شد. سپس با تشکیل مجلس موسسان، در 21 آذر 1304، سلطنت ایران به “اعلیحضرت رضا پهلوی” واگذار شد. در بیست و چهارم آذرماه سال 1304 خورشیدی، رضاشاه پهلوی در مجلس شورای ملی حاضر شد و با ادای سوگند به قرآن رسماً به عنوان سردودمان پهلوی وظایف سلطنت را به عهده گرفت. مراسم تاجگذاری رضاشاه در 4 اردیبهشت ماه 1305 انجام شد.
هنگامی که رضا شاه پهلوی بر مسند سلطنت نشست، جهان در میانه دو جنگ جهانی نفسی میکشید. رضاشاه پهلوی، برنامه گستردهای را برای سامان اداری و اقتصادی کشور به دست گرفت. ایران فاقد نظام اداری، ارتش منسجم، راه، نظام بانکی و اقتصادی مدرن بود و شیوه ملوک الطوایفی جایی برای قدرت مرکزی نگذاشته بود.
از منظر بینالمللی نیز شرایط، چندان آرام نبود. ایران در محاصره نیروهای بزرگ، روسیه در شمال و انگلیس در جنوب بود. انگلیس میکوشید از ایران به عنوان راهی برای سلطهجویی خود در هند و خاور دور بهره بگیرد. در روز سوم شهریور 1320 نیروهای شوروی از شمال و نیروهای بریتانیا از جنوب به بهانه حضور اتباع آلمانی در ایران به ایران حمله کرده و به سمت تهران آمدند.
رضا شاه که تاب مشاهده اشغال ایران را نداشت برای آرام کردن اوضاع ناچار به استعفا شد و سر انجام با مساعی شادروان محمد علی فروغی و به رغم مخالفت انگلیس سر انجام متفقین با جانشینی او بوسیله فرزندش محمد رضا شاه موافقت کرده و او به سلطنت رسید .
دولت انگلستان که از اقدامات ضد استعماری رضا شاه پهلوی ناخشنود بود وی را تحت نظر از بندرعباس با کشتی خارج کرد و آن سردار بزرگ با دلی پر خون و در حالی که چنگی از خاک ایران را با خود داشت آن بندر را به مقصد جزیره موریس که انگلیسها برای تبعید او در نظر گرفته بودند ترک کرد . رضا شاه پهلوی که به علت آب و هوای نامساعد آن جزیره بیمار شده بود پس از مکاتبات و گفتگوهای طولانی با مامورین انگلیسی سرانجام موفق شد که از آن جزیره بد آب و هوا به شهر ژوهانسبورگ در افریقای جنوبی منتقل شده و تحت نظر قرار گیرد . رضا شاه پهلوی همچو فرزندش دور از وطن در روز 4 مرداد 1323 در ژوهانسبورگ درگذشت. پیکر رضا شاه پهلوی سپس به مصر منتقل و پس از تشییع با تشریفات رسمی در آنجا به امانت گذارده شد . در اردیبهشت ماه سال 1329 پیکر مومیائی شده سردار به خاک میهن بازگردانده شد و پس از انتقال به حضرت عبدالعظیم در آرامگاهی که ویژه او بنا شده بود به خاک سپرده شد .
خدمات رضا شاه پهلوی
رضا شاه پهلوی طی شانزده سال سلطنت درگیر تکوین دولت مدرن در ایران بود. در این هنگامه بود که آلمان به رهبری آدولف هیتلر جنگ جهانی دوم را آغاز کرد. خدمات رضا شاه پهلوی به ایران و ایرانیان را نمی توان به طور کامل در اینجا درج کرد ، تنها اشاره کوچکی به خدمات آن بزرگمرد کافی است تا همه پی ببرند که ایران امروز بدون رضا شاه هیچ بود .
سرکوب غائله جنگل و خراسان و تحکیم قدرت حکومت مرکزی در آذر بایجان و مازندران
سرکوب یاغیان در سراسر ایران از جمله کاشان
تشکیل ارتش نوین ایران، متحدالشکل شدن جامه لشگرین و تصویب قانون نظام وظیفه در سال 1303
برچیدن حکومت دست نشانده شیخ خزعل در خوزستان و بازگرداندن این خطه به دامن میهن
احداث راه آهن سراسری با کمترین امکانات مالی و فنی
بنیانگزاری دادگستری به جای محاکم شرع ، الغای کاپیتولاسیون و سپردن محاکم به قضات حقوقدان ایرانی
تأسیس بانک ملی ایران و کوتاه کردن دست بانکهای انگلیس از دارائیهای دولت
بنیانگزاری نیروی دریائی
بنیانگزاری نیروی هوائی با خرید چند هواپیمای یونکرس از آلمان
الغای امتیاز نشر اسکناس توسط بانکهای خارجی و اختصاص آن به بانک ملی
تاسیس موزه جواهرات ملی ایران
تدوین تعرفه گمرکی و واریز در آمدهای آن به حساب دولت
الغای امتیازنفتی دارسی و عقد قرارداد جدید بر اساس منافع ایران با شرکت نفت ایران و انگلیس
کارگذاردن نخستین سنگ بنای دانشگاه تهران در سال 1312 و راه اندازی آن یکسال پس از این تاریخ
تأسیس بانک کشاورزی
تدوین و اجرای قانون معروف به کشف حجاب و تغییر البسه مردان
تاسیس و راه اندازی کارخانجات دخانیات ایران
تأسیس بانک رهنی برای گسترش خانه سازی در کشور
اعزام اولین دسته از دانشجویان ایرانی برای آموختن فنون جدید به اروپا
ساختن راه ارتباطی با شمال ایران و بنای تاسیساتی چون پل ورسک و تونل کندوان در دل کوهها
عزل احمد شاه
دومین فرزند ذکور محمدعلی شاه، در 27 شعبان 1314 هـ. ق مطابق با 12 بهمنماه 1275 ش برابر با اول فوریه 1897 م در تبریز متولد شد. مادرش ملکه جهان بزرگترین دختر کامران میرزا نایب السلطنه بود که در 1310 هـ. ق به عقد و نکاح دائم پسرعموی خود درآمد احمد میرزا از پنج سالگی در مکتبخانه ولیعهد تحصیلات خود را آغاز کرد و در ده سالگی به اتفاق پدرش به تهران انتقال یافت و در 19 اسفند ماه 1285 با تشریفات خاصی به ولیعهدی تعیین گردید و بالاخره در 25 تیرماه 1288 به اتفاق پدر و مادر و سایر برادران خود در سفارت روسیه واقع در زرگنده متحصن شدند. سرانجام محمدعلی شاه به حکم فاتحین تهران از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد به سلطنت ایران انتخاب گردید و چون سن وی به نصاب قانونی نرسیده بود، میرزا علیرضاخان عضدالملک ایلخانی قاجار را به نیابت او برگزیدند.
سرانجام محمدعلی شاه به حکم فاتحین تهران از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد به سلطنت ایران انتخاب گردید و چون سن وی به نصاب قانونی نرسیده بود، میرزا علیرضاخان عضدالملک ایلخانی قاجار را به نیابت او برگزیدند
روز اول مرداد 1288 هیئتی به ریاست عضدالملک نایب السلطنه و عضویت شاهزاده مغرور میرزا موثقالدوله، شاهزاده ناظر به سفارت روسیه در زرگنده رفته، پس از ملاقات با محمدعلی میرزا خواستند شاه تازه را به سلطنت آباد ببرند. محمدعلی میرزا به آسانی با این انتقال موافقت نکرد و متذکر شد چون انس و الفت زیادی بین من و این فرزند وجود دارد نمیتوانم از او جدا شوم، بهتر است شما فرزند دیگرم را به سلطنت مبعوث کنید و این فرزند همیشه با من باشد. عضدالملک در پاسخ محمدعلی میرزا اظهار کرد چنانچه حاضر به تحویل ولیعهد به ما نشوید یقیناً سلطنت از قاجاریه خارج میشود. سرانجام محمدعلی میرزا با این مفارقت موافقت کرد و احمدمیرزا شاه سیزده ساله را به سلطنتآباد برده به تخت نشانیدند. سید محمد امام جمعه جدید خطبه سلطنت را قرائت نمود و مراسم سلام عام به عمل آمد و به مبارکی و میمنت شاه جدید، قیمت گوشت از چارگی 22 شاهی به 18 شاهی تنزل یافت و در همان روز برادر 9 ساله او به نام محمدحسن میرزا به ولیعهدی برگزیده شد. پس از آنکه محمدعلی میرزا تهران را به سوی روسیه ترک کرد، میرزا حسن خان مستوفیالملک با معاونت حکیمالملک وزیر دربار شد تا سروصوتی به وضع آشفته دربار بدهد. نخست در دربار مدرسهای دائر کرده از بهترین معلمین آن روز دعوت نمودند که تربیت و تحصیل شاه و ولیعهد زیر نظر آنها قرار بگیرد. در اولین تشریفاتی که شاه جدید شرکت کرد، افتتاح مجلس دوم بود. احمدشاه به اتفاق ولیعهد در پناه عضدالملک وارد عمارت بهارستان شده و نطق افتتاحیهای که به دست او داده بود، قرائت نمود.
مدت نیابت سلطنت عضدالملک طولانی نشد. در شهریور 1289 در سنینی بالاتر از 90 سالگی درگذشت و برای جانشینی او از طرف قاجاریه نام سه نفر برده میشد که عبارت بودند از عبدالصمد میرزا عزالدوله پسر محمدشاه و برادر ناصرالدین شاه، مهدیقلی خان مجدالدوله پسردائی و داماد ناصرالدین شاه، و بالاخره میرزا احمدخان علاءالدوله داماد عضدالملک. همچنین کاندیدای وطنپرستان و آزادیخواهان میرزا حسن خان مستوفیالممالک بود. سردار اسعد بختیاری هم برای قبول چنین پستی بیمیل نبود ولی یکباره دست آشکار سیاست انگلیس از آستین بیرون آمد و یکی از تربیتیافتگان و سرسپردگان قدیم خود را کاندیدای این پست نمود. گروه ماسونها و وابستگان به سیاست انگلیس که در رأس آنها ذکاءالملک فروغی رئیس مجلس بود، به تلاش افتاده زمینه را در مجلس برای ناصرالملک فراهم ساختند و سرانجام ناصرالملک با اکثریت ضعیفی (40 رأی) به نیابت سلطنت تعیین شد و مراتب را تلگرافی به وی اطلاع دادند و ناصرالملک ظاهراً برای قبول چنین پستی شرایط سنگینی قائل شد که از جمله ماهیانه یکصد هزار ریال حقوق بود. در اسفند ماه 1289 ناصرالملک با تشریفات زیادی وارد شد و درباریب برای خود تدارک دید و اعلام نمود وظیفه من فقط معرفی رئیسالوزار است و مسئول مجلس، وزیران هستند.
میرزا ابوالقاسم ناصرالملک قریب چهار سال نایب السلطنه ایران بود. گاهی در لندن و زمانی در تهران به امور رسیدگی میکرد و سرانجام چند روز قبل از آغاز جنگ جهانگیر اول، بار سنگین سلطنت را به دوش سلطان احمدشاه که ظاهراً به سال قمری به 18 سالگی رسیده بود گذاشت و با صول مطالبات گذشته خود به انگلستان رفت و سرنوشت کشور ایران را به دست جوانی بیتجربه قرار داد.
میرزا ابوالقاسم ناصرالملک سرانجام چند روز قبل از آغاز جنگ جهانگیر اول، بار سنگین سلطنت را به دوش سلطان احمدشاه که ظاهراً به سال قمری به 18 سالگی رسیده بود گذاشت و با صول مطالبات گذشته خود به انگلستان رفت و سرنوشت کشور ایران را به دست جوانی بیتجربه قرار داد
هنوز پنج روز از تاجگذاری احمدشاه نگذشته بود که ناقوس کلیساهای اروپا آغاز جنگ جهانی را اعلام داشتند و دولت ناتوان علاءالسلطنه کنارهگیری و مستوفیالممالک جانشین او شد. سلطان احمدشاه طی فرمانی خطاب به رئیسالوزاء، بیطرفی دولت ایران را در جنگ بینالملل اول اعلام نمود و در همان ایام مجلس سوم با نطق او افتتاح شد.
هنوز شش ماه از آغاز جنگ سپری نشده بود که سپاه عثمانی و سپاه روس مرزیهای ایران را مورد تجاوز قرار داده و وارد خاک ایران شدند و در آذربایجان بین آن دو نبرد شدیدی آغاز شد. انگلیسها نیز از جنوب وارد ایران شده، بنادر جنوب و فارس و کرمان را مورد تاخت و تاز قرار خود دادند و سپاه روس تحقیقاً تمام شهرهای شمالی ایران را تحت سیطره خود قرار داده و قوائی به سمت تهران فرستادند. وقتی خبر نزدیک شدن قوای روس به تهران انتشار یافت، عده زیادی از نمایندگان مجلس و روحانیون و رجال به سمت قم حرکت کردند و عملاً مجلس سوم به پایان رسید. احمدشاه نیز تصمیم به تغییر پایتخت گرفت و این تصمیم را طی تلگرافی به دولتین روس و انگلیس اطلاع داد. وزرای مختار دو کشور با احمدشاه ملاقات نموده و او را از تغییر پایتخت منصرف ساختند. عدهای از رجال و نمایندگان که به قم عزیمت نموده بودند، اعلان جهاد دادند و به خرید اسلحه مشغول شدند. آنها از قم به اصفهان و از اصفهان به کرمانشاه رفته، یک دولت موقت به زعامت رضاقلی خان نظام السلطنه تحت حمایت آلمان و عثمانی تشکیل دادند و نیروی ژاندارمری هم به دولت موقت پیوست و مشکلاتی برای دولت مرکزی فراهم شد و در چند نقطه جنگ بین نیروهای ملی و روسیه شروع شد. احمدشاه برای حفظ بیطرفی، نظام السلطنه را از تمام القاب و امتیازات دولتی محروم و دستور مصادره اموال او را صادر نمود. ولی نظام السلطنه همچنان در مقام منازعه با نیروهای روس و انگلیس بود. ولی طول زیادی نکشید که ناگزیر به استانبول انتقال یافتند.
جنگ جهانگیر اول قریب چهار سال به طول انجامید و به علت ورود نیروهای عثمانی و روس و انگلیس و آلمان به ایران، مردم وضع اسفناکی یافتند و قحطی عده زیادی از هموطنان ما را به هلاکت رسانید. احمد شاه نیز هر چند ماه یکبار یکی از رجال را به رئیسالوزرائی انتخاب می نمود ولی کوچکترین تغییری در وضع مردم ایران حاصل نمیشد و بیگانگان به قتل و غارت اموال مردم و اعدام آنها میپرداختند. در اوایل 1297 که اوضاع و احوال جنگ بشارت میداد بزودی خاتمه خواهد یافت، احمدشاه نجفقلی خان صمصام السلطنه را به رئیسالوزرائی منصوب نمود. انتصاب وی بدین سمت موجب نگرانی وجوه مردم و روحانیون شد علیالخصوص که وی هیچگونه دانش و تجربهای در مسائل سیاسی نداشت. رجال و معاریف عقیده داشتند باید کسی زمام امور را به دست بگیرد که علاوه بر آشنائی کامل به اوضاع سیاسی جهان، مردی مقتدر و تصمیمگیرنده باشد تا بتواند اوضاع آشفته کشور را سروسامانی شایسته بدهد. تدریجاً نام میرزا حسن خان وثوقالسلطنه سر زبانها افتاد و موضوع از حرف به جنبش کشید و عدهای در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم متحصن شدند و خواستار رئیس الوزرائی وثوقالدوله گردیدند. شاه ناگزیر به این خواسته گردن نهاد و علماء را به تهران خواست و فرمان رئیسالوزرائی وثوقالدوله را صادر کرد.
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله شرکت پارسا پلاستیک خراسان با pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله شرکت پارسا پلاستیک خراسان با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله شرکت پارسا پلاستیک خراسان با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
شرکت پارسا پلاستیک خراسان
تاریخچه
صنعت خودرو با توجه به گستردگی و تنوع پروسه های تولیدی و مواد مصرفی آن همواره به عنوان موتور محرک رشد و توسعه صنایع مطرح بوده است. همچنین تکنولوژی صنایع لاستیک و پلاستیک و شاخه های مرتبط، همگام با صنعت خودرو در حال رشد و توسعه می باشد. امروزه اکثر خودرو سازان دنیا باکهای پلاستیکی را جایگزین باکهای فلزی نموده اند و بکارگیری این تکنولوژی موجب افزایش ضریب ایمنی، کاهش قیمتها و توجه به نیاز مصرف کنندگان گرد است. با افزایش تولید خودرو و برنامه های آتی مرتبط با این امر، نیاز به سرمایه گذاری بیشتر در ای
ن خصوص و ایجاد واحدهای جدید در زمینه تولید قطعات خودرو امری ضروری به نظر می رسید. با عنایت به موارد ذکر شده، این شرکت به مدیریت آقای محمد رفیقیان برای اولین تجربه اقدام به تولید قطعات خودرو (مجموعه باک بنزین) کرده است که خلاصه ای از فعالیت مدیریت به شرح زیر می باشد:
1- تأسیس شرکت ایران شرق در سال 1359 با هدف تولید لوازم خانگی نفت سوز در کیلومتر 2 جاده مشهد- نیشابور با تعداد 60 نفر کارگر، که در حال حاضر با تولید پانصد هزار دستگاه لوازم خانگی گازسوز و 800 نفر کارگر، در رده موفق ترین کارخانجات هم ردیف خود
قرار دارد که تا سال 1380 مدیر عامل شرکت بوده و در حال حاضر از سهامداران عمده آن می باشد.
2- مؤسس شرکت زمان قطعه در سال 1377، جهت تولید انواع قطعات آلومینیومی با سیستم دای کاس در محل شهرک صنعتی خیام، که در حال حاضر تولید قطعات رگلاتور گاز را انجام می دهد. در این شرکت نیز ضمن ریاست هیأت مدیره، از سهامداران عمده آن می باشد.
3- مؤسس شرکت سایوا گستر در سال 1380 جهت تولید انواع لوازم خانگی با تعداد 180 نفر پرسنل در محل شهرک صنعتی خیام، که در فاز اول با تولید یکصد و بیست هزار آبگرمکن در سال، در انواع مختلف مشغول به فعالیت است. که در این شرکت به عنوان مدیر عامل و از سهامداران عمده آن می باشد.
ضمناً شمه ای از فعالیت های فرهنگی، اجتماعی مدیریت نیز به شرح زیر می باشد:
الف- ریاست هیأت امناء شهرک صنعتی خیام نیشابور
ب- ریاست هیأت رئیس انجمن مدیران صنایع نیشابور
ج- مؤسس و مسئول مجتمع خیرین مدرسه ساز شهرستان نیشابور
د- مؤسس و عضو هیأت مدیره مؤسسه خیریه مسکن ساز نیشابور
ه- مؤسس و رئیس هیأت مدیره مؤسسه خیریه امام حسن مجتبی (ع)
و- مؤسس و رئیس هیأت امناء دانشگاه پیام نور نیشابور
ز- مؤسس و عضو هیأت مدیره سفره خانه علی ابن ابوطالب (ع) نیشابور
مقدمه
معرفی قطعه
باک بنزین به شماره فنی YG20254341 و گلویی به شماره فنی 9610526380 در خودروهای پژو 405 ، سمند و پژو پارس مورد استفاده قرار می گیرد. جنس اکثر قطعات باک و گلویی گریدی از پلیمر سنگین HDPE است. گنجایش این باک حدود 73 لیتر می باشد که دارای مزایای عمده ای نسبت به نمونه های فلزی است. اجزاء تشکیل دهنده باک و گلویی عبارتند از:
بدنه اصلی باک :
– سوپاپ بخارات (خود دارای چهار قطعه مجزا می باشد که عبارتند از اورینگ، درپوش، توری و شناور)
– رابط گلویی و باک
– سرشلنگی باک (کوچک و بزرگ)
– مهره پلاستیکی
– درپوش های محافظ (در سه سایز بزرگ، متوسط و کوچک)
– بست تسمه ای
– نگهدارنده کابل ترمز دستی
بدنه گلویی :
– کلگی گلویی
– کپسیتور گلویی
– سرشلنگی گلویی
– خار مهره
1- مواد اولیه :
– HDPE با مشخصه فنی MS201B گرانول سیاه ساخت بلژیک
– HDPE با مشخصه فنی 5218EA گرانول سفید ساخت ایران
– LDPE با مشخصه فنی 0200 گرانول سفید ساخت ایران
– رنگدانه قرمز
– رنگدانه مشکی
2- تجهیزات تولید :
– آسیاب با مشخصه فنی PM01
– اره (currer)
– سیلکون
– سیلو
– میکسر
– میکسر با مشخصه فنی MX013
– دستگاه تست نشتی باک با مشخصه فنی LT-01
– دستگاه تست نشتی گلویی با مشخصه فنی LT-02
– دستگاه جوش ارتعاشی با مشخصه فنی K310
– دستگاه (Fuel tank) Blow mould با مشخصه فنی KBS2/120
– دستگاه (Filler pipe) Blow mould با مشخصه فنی KBS2/160
– دستگاه injection با مشخصه فنی EX-02
– دستگاه injection با مشخصه فنی EX-02
3- تجهیزات جانبی تولید :
– فلش گیری بانک با مشخصه فنی DT-01
– فلش گیری گلویی با مشخصه فنی DT-02
– فن هوا خنک با مشخصه سفنی CF-01
– فن با مشخصه فنی CF-02
4- قطعات تولیدی :
1- باک :
مشخصات :
– جنس : HDPE گرید MS201B
– رنگ : سیاه
– وزن : (+ 300 gr, -15 gr) 8000
– ظرفیت : 73 lit
– مقاومت در برابر حرارت و سرما و فشار
2- گلویی :
مشخصات :
– جنس : HDPE گرید MS201B
– رنگ : سیاه
– وزن بدون اتصالات : 770 gr
– دارای اتصالات کلگی، کپیستور، سرشلنگی
– مقاومت در برابر حرارت و ضربه و فشار
3- تسمه :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 2/37
4- مهره :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : سفید
– وزن : gr 67/5
5- کلگی :
– جنس : HDPE با 20% الیاف شیشه
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 67/5
6- کپیستور :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 120/7
7- رباط گلویی و باک :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : سفید
– وزن : gr 29
8- بست ترمز دستی
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : مشکی
– وزن :
9- درپوش کوچک :
– جنس : LDPE گرید 0200
– رنگ : قرمز
– وزن : gr 1/44
10- درپوش متوسط :
– جنس : LDPE گرید 0200
– رنگ : قرمز
– وزن : gr 9/45
11- درپوش بزرگ :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : قرمز
– وزن : gr 26/4
12- سرشیلنگی بزرگ مستقیم :
– جنس : HDPE گرید 5218EA , S620
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 5/63
13- سرشیلنگی بزرگ مورب :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 7/3
14- سرشیلنگی کوچک مورب :
– جنس : HDPE گرید 5218EA
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 1/4
15- خار مهره : (از خارج تهیه می شود)
– جنس : فلز
– رنگ : مشکی
– وزن : gr 1/42
16- فوم کلگی : (از خارج تهیه می شود)
– جنس : فوم – رنگ : نوک مدادی – وزن :
فرآیند تولید :
(I)
1- تولید باک :
در ابتدا موارد اولیه بصورت نور و بازیافتی به سمت معین و مشخصی با یکدیگر MIX شده، توسط فشار هوا وارد Fuel tank می شود. در این مرحله توسط سیستم Blow moulding، مواد بصورت خمیری شکل به جلو رانده شده وارد قالب می گردد. روی اکسترودر (extruder) هیترهایی تعبیه شده که مواد را تا 200 درجه سانتی گراد گرم نموده و همچنین فن هایی وجود دارد که در صورت افزایش دما، بیش از حد انتظار، دما را کنترل کرده و پایین می آورند و وقتی به حد مطلوب رسید، به طور اتوماتیک خاموش می شوند. تمام مراحل تولید باک توسط monitoring کنترل می شود. اعم از فشار، دما، موقعیت و ; سپس باک تولیدی بر روی میز Flash قرار گرفته تا پلیسه ها و زائدات آن گرفته شود. سپس توزین شده و بر روی دستگاه Cooling Fiyture قرار می گیرد تا با سیستم هوا خنک (یک دور در 45 دقیقه) سرد گردد.
بعد وارد ایستگاخ 1 و 2 شده، رابط گلویی، مهره سفید رنگ، سر شیلنگی کوچک و بزرگ (مورب) و سمت ترمز دستی بر روی آن نصب می گردد. (Finishing). سپس وارد مرحله جوش تسمه شده، پس از اتصال تسمه وارد وان آب می گردد (با فشار 036 gr) تا تست نشتی روی آن انجام گیرد.
در صورت عدم وجود حباب، باک آماده مصرف است. پس از خنک شد
ن و کنترل نهایی، بسته بندی شده و به انبار ارسال می گردد.
2- گلویی :
در این مرحله مواد از سیلوها وارد Fillerpipe شده، توسط سیستم Blow moulding گلویی تولید می گردد. در این مرحله نیز سیستم کنترلی monitoring ، دما و فشار و دیگر موارد تحت کنترل است.
رباط گلویی تولید شده را گرفته، روی سرسره قرار می دهد و سپس Flash می رود تا زواید آن گرفته شود. پس از توزین وارد دستگاه Cooling Fiyture شده توسط هوای خنکی که با فن تولید می شود، سرد شده وارد قسمت Finishing می گردد.
در این قسمت طی دو مرحله گلویی سایز و قطعات روی آن مونتاژ می گردد. در مرحله اول طول لوله سایز شده، جهت لوله بزرگ سرشیلنگی ایجاد می شود. (قسمت بسته شده گلویی که باید بریده شده و به اندازه مورد استفاده سوراخ گردد.)
در مرحله دوم 1- سرشیلنگی 2- کلگی 3- کپیستور روی آن مونتاژ می گردد. بعد از انجام این در مرحله (که مربوط به Finishing است)، گلویی وارد دستگاه تست نشتی شده، در صورت قبولی تست، روی میز آبچکان قرار می گیرد تا آب آن خشک شده، هیچگونه رطوبتی نداشته باشد.
سپس خارمهره و فوم کلگی روی آن نصب می گردد. در مرحله آخر وارد مرحله کنترل نهایی شده، پس از بسته بندی به انبار تحویل می گردد.
(II)
در این قسمت دو دستگاه تزریق Injection داریم :
1- یک دستگاه کلگی و کپیستور را تولید می کند.
2- دستگاه دیگر قطعات دیگر (سرشیلنگی کوچک، بزرگ، مورب، رابط گلویی و ;) را تولید می کند.
قطعاً در تمام مراحل تولید زائداتی وجود دارد که از آنها استفاده می شود. این زائدات به اول خط برده شده، توسط اره برش می شود و وارد آسیاب می گردد. سپس وارد سیلکون شده تا ذرات ریز آن گرفته شود و سپس وارد سیلوها می گردد. این مواد بازیافتی به نسبت معین و مشخصی وارد چرخه تولید می شود.
Blow mould : جهت پروسه های دائمی از Blow mould استفاده می شود.
اجزاء Blow mould :
I) اکسترودر Extruder :
1- دهانه uopper 2- مارپیچ
3- هیتر 4- فن
II) Die :
1- accumu laror
2- جک های هیدرولیک جهت حرکت parison برای تنظیم
3- VWDS Vertical wall thickness
4- RWDS Radial wall thickness
5- ربات Robot
III) Mould :
1- بطن راست
2- بطن چپ
3- کمپرسور هوا جهت تزریق باد
4- clamping جهت باز و بسته شدن
5- سیستم آب سرد
شرح :
در ابتدا مواد از قسمت دهانه وارد Extruder می شود. اکسترودر شامل مارپیچ Screw است که مواد را به صورت خطی با نیروی فشار به جلو می راند. در این مرحله بر اثر اصطکاک زیادی که بین مولکولها وجود دارد، دما بالا می رود که حتماً باید کنترل شود. برای اینکه مواد ورودی به شکل خمیری در آینه آن را توسط هیتر در چند منطقه گرم می کنند تا به 200 درجه برسد.
Extruder شامل سه منطقه است:
1- Feeding دمای این قسمت 80 درجه است و مواد بر اثر اصطکاک زیاد بین مولکولها داغ شده اند که باید سرد شوند تا به جلو رانده شوند که از آب سرد در این مرحله استفاده می شود.
2- plastification که دما تا 165 درجه بالا می رود.
3- Hemog cnisation که 3/2 طول اکسترودر را شامل شده و دما ابتدا 175 درجه، سپس 185 درجه و در نهایت 200 درجه می شود. اگر دما بالاتر از این باشد، فن ها به کار افتاده و دما را تا 200 درجه پایین می آورند. برای راندن مارپیچ به سمت جلو از نیروی الکتروموتور استفاده می شود که باید نیروی زیادی برای غلبه بر اصطکاک مولکولها و راندن آنها به سمت جلو تولید کند.
خمیر حاصله از این مرحله وارد Die می شود که کمی هم سرد شده است. برای جلوگیری از اتلاف وقت، Die دارای یک قسمت انبارش accumularor است که موارد را توسط روغن های هیدرولیک ذخیره می کند. در ابتدا مخزن خالی است، پیستون acc توسط نفوذ مواد و اکسترودر بالا می رود و Acc پر می گردد.
در مرحله بعد مخزن پر شده توسط فشار روغن هیدرولی
ک مواد به طرف پایین با فشار حرکت می کنند و parison (روده) تشکیل می گردد.
این parison دارای ضخامت های متفاوتی است که برای جلوگیری از نایکنواختی جداره آنرا کنترل می کنیم.
مثلاً وقتی parison به طرف پایین حرکت می کند، قسمت بالا کش آمده و نازک می شود و قسمت پایین ضخیم تر می شود. (که اگر وارد قالب شود، محصولی با جداره نایکنواختی بدست می آید.) برای جلوگیری از این کار قسمت داخلی Die به طرف بالا و پایین حرکت کرده و parison یکنواخت تولید می گردد.
برای تولید لوله هایی که در چند مرحله دارای خمش هستند، از دو (یا چند) اکسترودر استفاده می شود. در یک اکسترودر مواد نرم و در اکسترودر دیگر مواد سخت قرار دارند (soft , Hard) که طبق برنامه ای که به آن داده می شود مواد از دو طرف وارد Die شده و parison دلخواه بدست می آید.
بعد از اینکه parison با ضخامت دلخواه تولید شد وارد Mould باید سرد باشد تا مواد به آن نچسبد. پس از لوله کشی آب سرد درون آن استفاده می گردد.
مرحله قالب گیری شامل 4 مرحله است :
2- قالب که پر شد parison توسط ربات قطع می گردد.
3- جریان هوا به داخل parison دمیده شده و قسمت انتهایی آن بسته می گردد.
4- قالب باز شده و قطعه برداشته می شود.
ماده پلیمری دارای خاصیتی است که مواد از لابه لای مولکولها به بیرون نفوذ می کنند. (حدود 20 gr در 70 litr/Day). یک ماده به نام selar تولید شده که خاصیت نفوذ دهی آن بسیار کم است و حدود 8% است. روش دیگر استفاده از PE ، 6 لایه است که توسط این روش نفوذ مواد از 20gr به 5gr کاهش می یابد.
1- لایه بیرونی
2- Regrind
3- چسب
4- Barrier
5- چسب
6- لایه درونی
دستورالعمل نگهداری و انبارش مواد اولیه
هدف و دامنه کاربرد : تشریح نحوه نگهداری از مواد اولیه خارجی
تعاریف :
گریدFINATHENE ® MS 201 B پلی اتیلن سنگین می باشد که دارای شکل ظاهری به صورت دانه های ریز (pellet) می باشد.
این گرید از پلی اتیلن مورد استفاده در ساخت باک های بنزین پلاستیکی به روش قالبگیری بادی می باشد.
3- مسئولیت :
مسئولیت نگهداری بر عهده انبار می باشد و واحد برنامه ریزی نظارت بر اجرای صحیح آنرا بر عهده دارد.
4- شرح نگهداری :
1- موارد مخاطره آمیز :
نشانه ها یا علائم مرتبط با سیستم تنفسی : ذرات بسیار کوچک این رزین می تواند باعث تحرک سیستم تنفسی گردد. اگر به این رزین بیشتر از 235 درجه سانتیگراد گرما داده شود ممکن است مقداری بخار یا دود ایجاد شود که باعث تحریک نواحی تنفسی می گردد موجب سرفه کردن و تنفس تنگی می شود.
تماس با پوست : چنانچه پوست با مواد داغ تماس داشته باشد
، موجب سوختگی ناشی از حرارت می گردد.
تماس با چشم : ذرات ریز ممکن است باعث تحریک مخاط چشمی شود.
خوردن مواد : پلی اولفین ها از نظر بیولوژیکی بی اثر و خنثی هستند.
اثرات زیانبار محیطی : به دلیل نوع ساختمان شیمیایی، این رزین خ
طر خاصی برای حیات آبی نخواهد داشت.
اثرات زیانبار فیزیکی شیمیایی : چنانچه در مجاورت شعله قرار گیرد، دارای قابلیت احتراق می باشد. علاوه بر این ذرات در حال حرکت می توانند بار الکتریکی ایجاد کنند که منجر به ایجاد جرقه هایی می شود که ممکن است باعث بروز آتش گرفتن ذرات یا باعث انفجار در برخی رنج های غلظت و تراکم شود.
2- اقدامات ضروری در هنگام آتش سوزی :
اقدامات فنی :
مانع گسترش آتش سوزی شوید.
فوراً به نزدیک ترین مرکز آتش نشانی، حادثه را اطلاع دهید.
پرسنل هایی را که حضور آنها در کارخانه غیر ضروری است از محل حادثه دور کنید.
لباس های محافظ، عینک و تجهیزات تنفسی باید برای آتش نشان ها مهیا باشد.
لوازم و تجهیزات اطفاء حریق :
برای آتشهایی با گستردگی کم : دی اکسید کربن یا پودر و یا آب لازم به ذکر است در هنگام آتش سوزی نباید از جت آب برای مهار آتش استفاده نمود، زیرا باعث گسترش شعله های آتش می گردد.
3- خطرات احتمالی :
احتراق با مقداری اکسیژن که به شکل دی اکسید کربن یا بخار آب است کامل می شود.
حضور مونواکسید کربن، دوده و محصولات خرد شده مانند آلدهیده
ا، کتونها، هیدروکربن ها و اسیدهای چرب فرار موجب بروز احتراق جزئی می گردند.
تجهیزات حفاظتی برای اطفاء حریق : داشتن تجهیزات تنفسی مناسب، به خصوص در مواقعی که احتمال ایجاد بخار یا دود در محیط وجود داشته باشد.
4- سنجش و بررسی پرت های اتفاقی :
ریختن یا چکه کردن روی زمین : گرانول های ریخته شده بر روی زمین، در صورت براق بودن ستوه می تواند موجب سرخوردن گردد. می توان محصولات ریخته شده را به وسیله مکش یا جارو کردن جمع آوری نمود و آنها را بازیافت کرد. تمام مراحل فوق باید با در نظر گرفتن موارد امنیتی مطابق با قوانین ملی یا محلی انجام گیرد.
ریختن روی آب :
ممانعت از گسترش مواد نشت شده یا ریخته شده.
در صورت تخلیه مواد در فاضلاب یا جریانی از آب، اولیای امور را از غوطه ور شدن مواد در آب مطلع سازید.
سطح آب را به وسیله جمع آوری خامه های بسته شده از خرده ها، از بالا تمییز کنید.
به منظور بازیافت مواد هدر رفته به وسیله یک روش اصلی و ایمن، مطابق با قوانین ملی و محلی به یک متخصص رجوع نمایید.
5- به کارگیری و انبار کردن :
مواد فنی: تمام تجهیزات الکترونیکی مربوط به سیستم انتقال بادی باید به زمین متصل باشند.
انبار کردن :
مواد باید در دمای محیط و فشار اتمسفر در بسته بندی های معمول (کارتن های کاغذی یا پلاستیکی) یا در سیلوهایی از جنس آلومینیوم، فولاد ضد زنگ، ; انبار شوند.
نباید در نزدیکی یا مجاورت موادی با اشتعال پذیری بالا انبار شوند.
مواد باید دور از منابع حرارتی انبار شوند و باید از طریق
برقراری تماس مواد با زمین مانع از تولید الکتریسیته ایستایی گردید.
انبار کردن در محیطی خشک که بخوبی تهویه می شود باید انجام گردد.
می بایست از تجمع ذرات به وسیله تعبیه تعدادی فیلتر
اطلاعات عمومی :
حالت فیزیکی در c ْ20
ظاهر : به صورت پودر یا دانه های ریز به قطر 2 تا 5 میلیمتر
رنگ : شفاف به صورت مات یا رنگی
بو : بدون بو
اطلاعات مهم محیطی، ایمنی و بهداشتی :
تغییر در حالت فیزیکی در hpa1013
رنج دمای ذوب : c ْ90-60
+340 C : (ASTM D1929) flash point
دمای خود اشتعالی : 350C <
میزان آلودگی : کمتر از 0015 kg/m3 (برای ذرات پلیمری با قطر کمتر از 63m)
کلمات کلیدی:
پروژه دانشجویی مقاله جنبش فیمینیسم با pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جنبش فیمینیسم با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله جنبش فیمینیسم با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
جنبش فیمینیسم
مقدمه
با توجه به گستردگی و تفاوت در جنبش فیمینیسم اینکه فردی خود را فیمینیست بنامد معنای مختلفی، همراه دارد. ولی واقعاً فیمینیسم یعنی چه و فیمینیست کیست؟ ای
ن سؤالی است که بسیاری از افراد به دنبال آن هستند.
فیمینیسم جدا از معنای لفظی آن به معنای برابری جنسیتی است و برابری جنسیتی یعنی برابری حقوق، مسئولیت ها و فرصت ها برای زنان و مردان و دختران و پسران برابری به این معنا نیست که زنان و مردان همانندند بلکه به این معناست که حقوق، مسئولیت ها و فرصت های زنان و مردان نباید به اینکه آنان به هنگام تولد نر یا ماده به دنیا آمده ان
د ربطی داشته باشد.
برابری جنسیتی اشاره می کند که گروههای مختلف زنان و مردان با گرایشها و
علاقه مندیهای، نیازها و اولویت های متفاوت وجود دارند و همه این موارد باید برای زنان و مردان صرف نظر از جنسیتشان به رسمیت شناخته شود.
فیمینیسم از عبارت Feminine (به معنای جنس زن)، در مقابل masculine (به معنای جنس نر) گرفته شده است و در اصل به معنای هر گونه تفکری است که کارکرد آن به نوعی احقاق حقوقی زنان باشد، همانگونه که از تعریف فوق پیداست گرایش های فیمینیستی بسیار متنوع می باشد.
فیمینیسم ایرانی، نظامی به جنسی سیاسی- اجتماعی زنان در ایران
فمینیسم ( Feminism) آموزه ای است که وجه اصلی تمامی تفاسیر و گونه های آن بر این باور است که زنان به دلیل جنسیت شان، گرفتار تبعیض هستند. مفروض اصلی فمینیسم این است که مردان اشکال مختلف بر زنان تسلط پیدا کردند، به این ترتیب فیمینیسم از آنچه سلطه مردان بر زنان می خواندیک تلقی هستی شناسانه ندارد، یعنی این وضعیت را شکل یافته می خواند نه امری وجودی به طور کلی شکل بندی مناسبات زن ومرد در قالب خانواده، اجتماع نظام تولیدی و معیشتی سابقه ای هم پای تاریخ دارد. افلاطون در میان فلاسفه، شاید قدیمی ترین فیلسوفی است که در آثار خود به موضوع زن پرداخته است. بهترین موضوع افلاطون در کتاب پنجم جمهوری است: یعنی آنجا که درآ رمان شهر پیشنهادی خو د برابری زن ومرد پاسدار را می پذی
رد. او معتقد بود که مردان وزنان پاسدار که از کشور دفاع می کنند باید مانند یکدیگر فنون نظامی و دفاعی را یاد بگیرند ولی افلاطون این برابری را نه به خاطر حقوق زنان بلکه بخاطر مردان می دانست تا مردان بدون تعلق خاطر به خانواده، بدون اینکه ازدواج کنند با زنان پاسدار زندگی اشتراکی داشته باشند.
افلاطون در مقام مقایسه، زنان را، به مراتب پایین تر از مرد قرار می داد و حکم می کرد مردان بزدل وترسو که زندگی را با بیدادگری سپری کرده اند در حد زن می باشند.
ارسطو دیگر فیلسوف کلاسیک نیز زن را هم مرتبه مرد قرار نمی دهد و در تقسیم بندی حکمت عملی خود به اخلاق، خانواده و جامعه زن را زبردست مرد ولی رئیس خانواده می دانست. تحولات عصر روشنگری و سپس انقلاب فرانسه و پیدایش نهضت هی نخالف باعث شناخت
مناسبات زن و مرد از بعضی با تمام جهات مورد سؤال قرار گیرد. اصطلاح فیمینیسم تا قرن نوزدهم نیز دارد ادبیات سیاسی- اجتماعی غرب نشده بود. ولی فیمینیسم از اواخر قرن بیستم آشکارا و همه سیاسی- پیدا کردهو به عنوان همنشین برابری زن و مرد مطرح شد که تا کنون دو موج فیمینیسمی و شرح شده است موج اول از قرن نوزده آغاز شد که در آن مطالبی نیز آموزش عالی و فرصتهای مساوی با مردان و حق رأی در خواست شد ولی ظهور فاشیسم و نازیسم و
تأکید آن بر نقش مادری-
همسری این موج رها شد. موج دوم بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد ولی به دلایل مختلف از مجله تحقق برخی مطالب هم اکنون فیمینیسم درغرب از جاذبه چندانی برخوردار نیست. ولی در کشورهای جهان سوم از جمله ایران، جریان های فیمینیسمی در مفهوم برابری طلبی زنان با مردان همچنان پرجاذبه می باشد.
در ایران فعالیت های سیاسی- اجتماعی زنان در اشکال مسجم و سازمان یافته کمتر مشاهده شده است. روی هم رفته جریانهای فیمینیسمی در ایران به لحاظ تکیه گاه تئوریک در سال 1869 توسط استوارت میل به نگارش در آمد. میل که کتاب «کنیزک کردن زنان» ضمن دفاع از اصل برابری کامل زن و مرد، تصویر اینکه زنان در کارها ناتوان تر از مردان هستند را به نحوه رفتار اجتماعی مردان سنت می دهد و دلیل آن را عدم تباهی مردان نسبت به زنان می داند. پس این ا
ثر دهها اثر دیگر در این زمینه انتشار یافت که به رشد جریانهای فیمینیستی کمک کرد به طور کلی در این جریانهای فیمینیستی آنگونه که در غرب اتفاق افتاد شکل نگرفته است با توجه به تفاوت ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی وفرهنگی ما با غرب توقع جریانهای مشابه دو از واقعیت اندیشی است؛ ولی باید پذیرفت که در طی چند دهه اخیر با رشد برخی فاکت
ورهای مثبت در مورد زنان از جمله افزایش تحصیلات عالی، مطالباتی از سوی زنان ایرانی را با توجه به ساختار سیاسی- اجتماعی ایران باعث گردده است. در مورد این فیمینیسم که در واقع برابر خواهی و تساوی با مردان است، موارد زیر قابل طرح است:
1- به طور کلی جریانهای فیمینیسمی پیش از آنکه جنبه ی ایجابی داشته باشند، جنبه انتقادی دارند؛ یعنی در آنها مرتباً از مردان و ساختار مرد سالاری جامعه انتقاد می شود، تجربه نشان داده است که جنبه های انتقادی کمتر می توانند به اجماع و همبستگی لازم دست یابند.
2- ساختار مردم سالارانه و پدر سالارانه؛ جامعه ایران مهمترین چالش زنان در موج برابری طلبی است. منظور از پدر سالاری (پاتریمونیالیسم) ساختاری است که در سطح سیاسی اجتماعی و حتی واحد خانواده از دیرباز در جامعه ایرانی جریان داشته است. در این برداشت رئیس خانواده زمینه را برای اطاعت پذیری از او واجب بوده است. (پدر خانواده، رئیس سیندتوم و;) این ساختار زمینه را برای اطاعت پذیری، اقتدار گرایی مردانه، انفعال سیاسی و اجتماعی و عدم اعتراض آماده کرده است هر چند گسترش مدارس و دانشگاه ها در کل فرهنگ عمومی پدرسالاری جدید در مفهوم مدرن تر آن در خانواده، جامعه و موزه سیاسی باز تولید شده است که خاستار اطاعت پذیری در شکل نوین آن شده است.
3- مهمترین مطالبات زنان در حوزه سیاست مربوط به سهیم شدن در بالاترین مناصب دولتی یعنی ریاست جمهوری، وزارت و حوزه قضا است. ما در تاریخ مملکتمان هیچ گاه صدراعظم زن، نخست وزیر زن و یا رئیس جمهور زن نداشته ایم. در قانون اساسی از مجله شرایط ریاست جمهوری این است که فرد از رجال سیاسی باشد، در قانون اساسی تفسیر مواد قانون اساسی نیز باشد رای نگهبان است و شورای نگهبان مفهوم رجال سیاسی را همواره با مفهوم مرد بودن یکی انگاشته است؛ هرچند برخی اینگونه تفسیر می کنند که منظور از رجال سیاسی، همان سیاستمدار است. و زن سیاست مدار هم می تواند رجل سیاسی تلقی شود، ولی به هر حال این اص
طلاح محل مناقشه است و زنان فعلاً نمی توانند به این منصب دست یابند. در
مورد وزارت نیز ما در تاریخ معاصر کشورمان فقط یک زن وزیر داشته ایم (فرخ رو پارسا قبل از انقلاب اسلامی)، معمولاً کاندیدای ریاست جمهوری قبل از انتخاب وعده های زیادی مبنی بر حضور زنان در کابینه می دهند. در انتخابات ختم ریاست جمهوری، محمد خاتمی وعده های مشابه ای داد در نهایت به زنان تنها در سازمان محیط زیست اجازه ریاست داده شده که این پست تا کنون بالاترین منصب زنان در نظام جمهوری اسلامی بوده است. روی هم رفته علی رغم افزایش زنان تحصیل کرده تنها سه درصد پستهای مدیریتی در اختیار این قشر بوده است. بر سر هم، رغم شعارهای فیمیسنیستی در سالهای اخیر، هنوز ذهنیت کافی برای سپردن پست های کلیدی به زنان در جامعه حادث نشده است.
4- با توجه به اینکه زنان در مدت مناسبی و طی یک پروسه لازم، تجارب اداری و علمی لازم را کسب نکرده اند، نمی توان انتظار داشت که کرسی های مدیریتی را یک شبه برای آنها در سطحی وسیع خاکی کرد و یکباره چندین وزارتخانه و سازمان و نهاد بزرگ را به آنها سپرد. مطابق مطالعاتی که طی سالهای اخیر در چند کشور صورت نگرفته است، این موضوع را تأیید می کند که حتی زنان مدیر بطور گسترده، پذیرای ذهنیتی که مستعد همکاری زنان دیگر در کنار خود یا زیردستان آنها باشد، نیستند و در این زمینه مردان را ترجیح می دهند؛ بنابراین بر
ای سپردن پستهای مدیریتی باید آنها تجربه لازم را طی یک فرایند طولانی مدت کسب کنند تا بتوانند بر این ذهنیت فائق آیند.
5- یکی از زمینه های مورد علاقه زنان حوزه خصوصی است که شامل نوعی پوشش روابط اجتماعی و ; است. دولت تأکید دارد که اماکن عمومی که زنان در آن ظاهر می شوند (خیابان، مدرسه، دانشگاه و ; ) جزء حوزه عمومی است، بنابراین باید علادق فردی در این حوزه مطابق معیارهای ارزشی نظام باشد. در طی سالهای اخیر زنان با ایجاد تغییر مد و رنگ پوشش و ظاهر تحولاتی در این حوزه ایجاد کرده اند که این امر با انعطاف نسبی د
ولت توأم بوده است و در خصوص اعتراض بخشی از حاکمیت را نیز در پی داشته است. در طی انتخابات اخیر ریاست جمهوری حتی تأکید برخی کاندیدای محافظه کار نیز موضع منشأ فرمی نسبت به تحولات اخیر در این حوزه داشته اند.ک سو نیازمند تشکلهای مدنی و سازمان یافته اند که در سالهای اخیر تعداد آنها روبه افزایش بوده است، از سوی دیگ
ر نیازمند تغییر ذهنیت بافت پدر سالانه اند.
7- زنان امروزی باید بپذیرند در حلقه هایی از سنت و مدرنیسم قرار دارند، غالباً دیده شده است که برای فرار از سنت، به دامان تجدد افتاده اند؛ تجدد یعنی استفاده از ابزار ظواهر مدرن بدون تغییر ذهنیت سنتی، زنان بایستی بر اساس شناخت زمان و درک موقعیت و با توجه به مسائل بومی و محلی (فرهنگ، اسختار اجتماعی و ;) با نکاهی مدرن، آنده را رقم بزنند، کاری که مردان نیز بدان نیازمندند.
جنبش فیمینیسم مقاصد و انگیزه ها
فیمینیسم یکی از پدیده های ظهودی است که داعیه دفاع و حمایت از زنان و استیفای حقوق آنها را دارد و برای این که در این زمینه بحث کنیم باید پیدایش این پدیده که در حال حاضر از آن به عنوان یک جنبش یاد می شود اشاره شود. در واقع جنبش فیمینیسم، یک پدیده غربی تمام عیار محسوب می شود که در حال و هوایی کاملاً غربی به منظور استیفای حقوق زنان در دیار غرب شکل گرفته شکل گرفته است. این جنبش عمدتاً در دوران بعد از جنگ جهانی دوم قوت و گسترش زیادی پیدا کرد و در کشورهای غربی رشد یافت و بعضاً در عرصه ها و میادین مختلفی موفق به نیل موفقیت های چشمگیر به نفع زنان گردید. در واقع می توان گفت که در سالهای اخیر این جنبش تمایل شدید برای پیدا کردن یک هویت سیاسی پیدا کرد و وقتی که تمایلات فیمینیسمی در کشورهای جهان سوم از رشد و توسعه بیشتری برخوردار گشت، برای کسی شکی باقی نگذاشت که مطالبات این جنبش برای استعفای حقوق زنان معطوف به نگاه و نگرش سیاسی متصدیان و دست اندرکان اصلی این جنبش فمینیستی در کشورهای جهان
سومی هویتی کاملاً سیاسی و منطبق با شعارها و توجهات و گرایش های غربی دارد . در واقع انقلاب صنعتی در اروپا و به ویژه در انگلستان منشأ پیدایش تحولات بسیار مهمی در عرصه های اجتماع گردید و می توان گفت نیاز روز افزون به کارگران ارزان و نیمه ماهر برای تضمین جرقه تولید کارخانجات و صنایع انگلستان ، زنان رسماً به عنوان نیروی کار وارد عرصه تولید شدند و استفاده از زنان شکل معمول تری نسبت به گذشته پیدا کرد . طبعاً تقسیمات و محدودیت های فراوانی برای زنان در حین کار پدید آمد که می طلبید کارفرمایان برای افزایش تولید و بهره وری کامل از نیرو
های تولیدی به بررسی و رسیدگی به مشکلات به وجود
آمده بپردازند و احیاناً به وضع و تصویب مقرارتی بپردازند که درآن ها از حقوق زنان کارگر حمایت و پشتیبانی شده بود . بنابراین از پایه و اساس ، آغاز یک حس و یک ایده برای دفاع از حقوق زنان به فضای کارگری مربوط می شد و سپس با گذشت چندین دهه و به ویژه در قرن 19 و 20 دفاع از حقوق زنان به عرصه های اجتماعی و خانوادگی کشیده شد . و سپس به پیدایش جنبش فمینیستی منجر گردید که یک حالت افراطی گری و حمایت از جنبش زنان محسوب می شود چرا ؟ زیرا فمینیسم اساساً یک جنبش اصلاح طلبانه و منادی دفاع از حقوق زنان در چهار چوب یک جامعه مدنی محسوب نمی شود بلکه این جنبش به دنبال تأسیس و یا به عبارت بهتر ایجاد نوآوری در حقوق زنان می باشد تا این که از حقوق مسلم آن ها دفاع کند . مثلاً در حال حاضر یکی از مسایل و موضاعاتی که جنبش فمینیسم در غرب به دنبال تحقق آن بوده و برای آن اهمیت زیادی قابل است این است که نام خانوادگی فرزندان به نام خانوادگی زن مبدل سازد تا نام خانوادگی پدر ! این موضوع نشان می دهد که برای رسیدن به برابری ، حاضرند هرآنچه را که قاعده و قانون طبیعی است را وارونه سازند .
رابطه ی این جنبش با مذهب و باورهای مذهبی چیست ؟
ارتباط هواداران این جنبش با مذهب و یانت مسیحی در غرب کاملاً سبی و منفی است و اصولاً یکی از فعالیت های اصلی کلیسای کاتولیک و واتیکان عبارت از نفی و رد هر گونه ادعا و خواسته جنبش فمینیسم می باشد و از این رو و در حال حاضر یک تقابل شدید میان واتیکان و جنبش فمینیسم در غرب وجود دارد و در این میان هواداران این جنبش هیچ گونه احترام و شأنی برای قواعد و رسومات مذهبی در خصوص زن و خانواده قابل نیستند .
در غرب فردگرایی به عنوان یک دیدگاه کلی و پذیرفته شده حاکم است و مبنای روابط کنونی در عرصه اجتماعی می باشد . بنابراین دولت در زندگی خصوصی
افراد دخالت نمی کند و به علاوه برای دخالت مذهب در مسایل قانون گذاری و تأثیر گذاری رسومات مذهبی در تصویب و تأیید قوانین محدودیت های زیادی وجود دارد و از سوی دیگر با توجه به گسترش مقبولیت ایده حقوق بشر در جوامع غربی ، جنبش فینیسم با خدمت در آوردن این مفهوم می کوشد مقاصد و انگیزه های خود را در قالب حقوق بشر ،
متأسفانه این جنبش در پاره ای از کشورهای جهان سوم رشد و توسعه یافت و نباید شک داشت که کشورهای جهان سوم حمایت وسیعی به عمل آورده و می آورند و لذا باید گفت توفیق این جنبش در برخی از کشورهای جهان سوم رابطه دقیق و تنگاتنگی به این حمایت ها دارد و لذا در صورتی که این حمایتها به دلیلی قطع شود ، جنبش فمنیستی به خاطر تعارض با آداب ورسوم و فرهنگ ملی بلافاصله خاموش خواهد شد زیرا همچنانکه گفتیم جنبش فمنیستی درغرب به دلیل حال وهوای حاکم بر جوامع غربی پدید آمد و ممکن است در یک زمانی حتی موفق شده باشد یک گره ای از مشکلات زنان غربی را بگشاید اما چون مسایل مربوط به زنان در کشورهای جهان سوم لزوماً شباهتی به مشکلات زنان کشورهای غربی نداشت و ندارد ا ین جنبش به این دلیل خیلی موفق به نفوذ در جوامع جهان سوم نشده است .
نشانه های نفوذ این جنبش
این جنبش موفق به نفوذ نشده است بلکه دامنه آن مانند غرب وسیع و پهن نیست و به علاوه باید به یک نکته پر اهمیت اشاره کرد و آن این که طرفرداران جنبش فمنیستی درکشورهای جهان سوم و مشخصاً در کشورهای جهان اسلام هیچگاه خواسته ها و مطالبات جنبش فمنیستی در غرب را مطرح نکردند . بلکه خواسته های کاملاً دقیق و متوازن مطرح ساختند تا نفوذ خود را به شکل خزنده و تدریجی انجام دهند اما این جنبش باز هم نتوانست دست روی مسائلی بگذارد که در مفهوم امروزی به آنها خطوط قرمز جامعه گفته می شود . مثلاً در زمان رژیم شاه ، هم محمدرضا و هم پدرش ، تلاش خود را صرف بی حجابی زنان نمودند اما ما می دانیم که در این تلاش با مقاومت جانانه و سرسخت زنان مسلمان مواجه می شونند و لذا طرح خواسته ها و مطالبات نامتعارف دیگر در زمینه غربی کردن زن ایرانی جواب نداده است و به همین دلیل وقتی انقلاب اسلامی آغاز می شود می بینیم که زنان بی حجاب کم کم وقتی در تظاهرات شرکت می کنند به طور نا خودآگاه حجاب و چادر بر سر می کردند و در تظاهرات شرک
ت می نمودند بنابراین نه رضا خان و نه پسرش هیچگاه نتوانستند آداب و رسوم فرهنگی جامع را به نفع فرهنگ وارداتی غرب به هم زنند .
شاید،زنان را بتوان اولین قربانیان مدرنیسم به حساب آورد. چرا که همراه با انقلاب صنعتی وظهور کارگاه ها وکارخانه های بزرگ تولیدی ،گرایش ونیاز شدیدی به نیروی کار ارزان و کم توقع پیداشد.بهترین گزینه پیش روی کارخانه داران برای این امر، زنان بودند که نسبت به مردان بسیار کم توقع تر بی سروصداتر مطیع تر ومنظمتر بوده واحیانارای سوء استفاده های جنسی نیز مناسب بودند.بدین ترتیت زنان وحتی کودکان بینوا در سخت ترین شرایط کاری و با حقوق بسیار کم واندک، به استثمار و بهره کشی فئودال های صنعتی در آمدندت
ا دوره ای ننگین رابرای اروپا به تصویر کشند.
تاریخ قرون 18 و19 ،بازگو کننده خاطرات بسیار تلخی از این دوره است که مطالعه آن، زنگار درد را بر سینه آدمی به یادگار می گذارد.ارزش ومنزلت زنان در این دوره، شاید با ارزش زن در قبایل وحشی آمریکایی یا اعراب عصر جاهلیت قابل مقایسه باشد .هرنوع ظلم وستمی بر زنان روا داشته شد، تا تاریخ جامه سیاه بر تن کند ووجدان های بشری در عزایش به سوگ بنشینند. وسعت این بی عدالتی ها به حدی بود، که سبب ترکانده شدن دمل چر
کین قرن ها ظلم وستم برزنان گردیدوباپیش زمینه های لیبرالی موجوددرفضای فکری جامعه،به تشکیل نهضتی به نام ((فیمینیسم)) انجامید.
این نهضت تحت لوای حقوق بشر تشکیل شده وبه تدریج فعالیت خود را آغاز کرد.ولی متاسفانه نفوذ وسیطره طرز فکر غلط، اعورانه وافراطی در این نهضت،یعنی تشابه حقوق زن ومرد ونفی همه تفاوت های میان این دو جنس سبب گردید که جریان در آمدن از چاله وافتادن در چاه، مصداق پیدا کند.
زن غربی در ضاهراز چنگال ذلت ،خواری وله شدگی در زیر چنگال صنعت نجات یافت اما از سویی دیگر در منجلابی گرفتار آمد که فرارسیدن دوره ای ننگینتر از قبل را نوید می داد.نفی همه تفاوت های بین زن ومرد که تغییرات زیادی را در ساختارهای اجتماعی غرب به دنبال داشت، حضور بی حدومرز وهمه جانبه زنان را در همه عرصه های اجتماعی موجه می نمود.زنان به تدریج در شغل ها، موقعیت ها، منصب ها، ومدارجی قرار گرفتند، که نه تنها آنها را از حالت زنانه خارج می کرد بلکه ایشان را به موجوداتی بی هویت تبدیل می نمود.آرام آرام زن بودن وروحیات زنانه از دامان زن غربی رخت بربست و وی ،به موجودی اسیر در قدرت شهوانی مردان تبدیل شد.موجودی که در ضاهر، آزاد از قیدو بندهای زنانه وزورگویی های مردانه بود ،ودر باطن، به موجودی منزوی، بی احساس وبیمار روحی تبدیل شده بود که در آن، نه خبری از خلقیات معصوم زنانه بود ونه عطوفت مادری ونه آرامش روانی .تا جایی که یکی
از فعالان این نهضت در سخنانش اعتراف کرده است که(( امروز زنان به بیماری دچار شده اند که هیچ اسمی بر آن نمی توان گذاشت.))
رشد روز افزون آمار فساد، تجاوز، طلاق وخودکشی گویای بر این مطلب است که حذف، ودر نظر نگرفتن تفاوت هایی که باالذات بین زن ومرد وجود دارد، منجر به سقوط در باتلاقی خواهد شد که غرب در حال حاضر مشغول جان کندن در آن است.
متاسفانه این رویه همچون دیگر محصولاتِ فکریِ فاسد غرب، به تمام دنیا سرایت کرد.اخیراً در کشور های اسلامی و حتی در ایران نیز شاهد نفوذ وسیطره این نهضت فکری نابودگر بوده وهستیم.مشاهده ومقایسه وضعیت زنان کشور، قبل و بعد از سال 1376، که اوج گیری فعالیت این جنبش در ایران بود، به خوبی نمایانگر گرفتار شدن زنان وکل جامعه در دام فمنیسم است وکشور عواقب سوء آن را به انتظار نشسته است.تغییر وضعیت
حجاب، نحوه پوشیدن لباس، تغییر الگوهای رفتاری وارزش ها در میان زنان، واز همه مهمتر حضور بی حدوحصروغیر معقولانه ونامقیدزنان درعرصه های اجتماعی مارا به سمت وسوئی می کشد، که اگر دیر بجنبیم به زودی باید خود را در منجلابی که هم اکنون جامعه غربی در آن گرفتار آمده، ببنیم.
حضور هر چه بیشتر زنان در جامعه ،فی الظاهر و به تعبیر بعضی روزنامه های وابسته به معنای توسعه، تجددوپیشرفت فرهنگی و اجتماعی است.به گوشه هایی از این اظهارات توجه کنید :((توسعه یافتگی در یک کشور، منوط به ایجاد فرصت
های اجتماعی برابر، برای تمامی اقشار جامعه است. بر همین اساس دولت های جوامع توسعه یافته کوشیده اند باوضع قوانین، تخصیص امکانات واصلاح نگرش های حاکم، زمینه مشارکت فعال عمومِ آحادِمردم را در پیشبرد اهداف اجتماعی، فراهم آورند.یکی از مهم ترین مشخصه های این تلاش ها نیز، حضور زنان در عرصه تصمیم گیری های اجتماعی است.امروزه حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بادرک اهمیت حضورزنان در جامعه تلاش می کننداز خلال حمایت های قانونی از این قشر،وآموزش آنان در سطوح مختلف تحصیلی وحرفه ای، از ثمرات چشمگیر حضور این بخش از جامعه در پیمودن مسیر توسعه، بهره مندشوند.))
با این عقیده، کشوری که درصد بیشتری از مدیران، کارمندان، کار
گران، دانش پژوهان، دانشجویان ودانشگاهیان، شخصیت های سیاسی وفرهنگی، ودر کل پست های حقوقی آن را زنان تشکیل دهند، امروزی تر، پیشرفته تر وتوسعه یافته تر است.اما آیا فی الواقع می توان حضور لجام گسیخته وبی قید وشرط زن در فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی وسیاسی را فاکتوری برای توسعه یافتگی در کشور های اسلامی، از جمله ایران به حساب آورد؟
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک کشور اسلامی وقرآنی، رویه
بالا را با سرعتی قابل توجه دنبال کرده است وحضور زنان در عرصه های مختلف جامعه روز به روز در حال افزایش است.پست های مهم مملکتی، نهاد های حکومتی، اداری، اقتصادی وآموزشیِ کشور به تدریج شاهد حضور بیش از پیش زنان هستند.
دانشگاه نیز به عنوان اصلی ترین کانالِ تولید نیروی متخصص مورد نیاز جامعه ،از این هجمه همه جانبه در امان نبوده وآماج حملات فمنیستی قرار گرفته است.پذیرش دانشجو بدون لحاظ جنسیت ،در بیش از 90 درصد رشته های دانشگاهی این مطلب را می رساند که ما خواسته یا نا خواسته، اسیر نگرش لیبرالی به اجتماع وبه خصوص زنان گشته ایم.شرکت بی قید وشرط زنان در دوره های آموزشیِ آموزشِ عالی، نه تنها به سود کشور تمام نخواهد شد، بلکه زیان های جبران ناپذیری را ازلحاظ اقتصادی، اجتماعی، وروانی به کل جامعه وارد کرده وخواهد کرد. ادله ای که در زیر ارائه می شوند تنها بخشی از مشکلاتی است، که بر اثر حضور نامقید زنان در دانشگاه گریبانگیر جامعه خواهد شد.
1-بعضی رشته های دانشگاهی به خصوص رشته های فنی ومهندسی مانند مهندسی معدن، نفت، مکانیک، کشاورزی، منابع طبیعی و;با روحیات لطیف وظریف زن، سازگاری ندارد.این ناسازگاری به ماهیت دروس نظری این رشته ها وخصوصیات ویژه دروس عملی آنها برمی گردد. واحدهایی همچون کارگاه جوشکاری، زراعت، باغبانی، اردوهای علمی به مناطق کوهستانی و;خواه ناخواه، روحیات زنانه یک زن را تحت تاثیر قرار داده وبه ازبین رفتن آن می انجامد.
از سوی دیگر محیط کاری در آینده شغلی این رشته ها، معمولا محیطی خ
شن ،پرمشقت ،جدی وبه دور از احساسات است که با خصائص ولطایف روحی ویژه یک زن در تناقض قرار گرفته، بیماری های ناشناخته وکلافه کننده ای را برای او به ارمغان می آورد.حتی ا
گروی به ادامه حضور در این شغل تن در دهد، هرگز نخواهد توانست مانند یک مرد به وظایف کاری خود عمل کند وچه بسا کار را با مشکلات زیادی مواجه کند.این مسأله به حدی جدی است که بعضی از زنان غربی که در پست های مملکتی به فعالیت مشغولند، از هورمون های مردانه استفاده می کنند تابتوانند در محیط کاری خو مفیدتر واقع شوند.
2-بسیاری از زنان پس از فارغ التحصیل شدن در رشته های خود، به دلایل مختلف از ورود به بازار کار امتناع می ورزند.از جمله این دلایل میتوان به شرایط سخت کاری، نیاز به حضور زن در خانواده، مخالفت شوهر و; نام برد.البته همین مخالفت شوهر با کارِ بیرون از منزلِ زن، یکی از دلایل وعوامل مهم طلاق در کشور می باشد، که خود از مهمترین مضرات شرکت
زن در فعالیت هاو مشاغل اجتماعی است.
مجموعه این دلایل سبب می شود که درصد بسیار پایینی از زنان تحصیل کرده، به نیروی کاری کشور بپیوندند.این موضوع سبب ضربه شدید اقتصادی به دولت خواهد شد.چراکه بر اساس آمار، در حال حاضر میلیون ها تومان برای هر دانشجو در طی دوران تحصیلات عالی تا مقطع کارشناسی، هزینه می شود.این سوبسید در واقع سرمایه گذاری دولت است بر شخصی که باید بعد از فراغت از تحصیل، چرخ های مملکت را در عرصه های صنعت، مدیریت و;بچرخاند.بدین ترتیب دولت در مورد اکثر زنان دانشجو ،سرمایه گذاری ناموفقی انجام داده است وضربه اقتصادی شدیدی را بر خود وارد آورده است.
نظر سنجی های به عمل آمده بین زنان، در خصوص انگیزه ورود به دانشگاه نشان می دهد، که کمتر از 20درصد آنان برای پیدا کردن شغل در آینده و مابقی به دلایلی همچون علاقه به رشته ای خاص، یافتن فرصت های بهتر برای ازدواج، اثبات لیاقت خود به اطرافیان، رفع بیکاری، دوری از خانواده(برای دانشجویان غیر بومی)و; در کنکور شرکت کرده و به دانشگاه وارد شده اند.همانطور که آمار نشان می دهد احتمال ادامه فعالیت ومفید واقع شدنِ زنان در رشته خود برای جامعه ،کمتر از 20 درصد می باشد واین امر آسیب های فراوانی را به اقتص
اد کشور وارد خواهد آورد.
این مسائل در حالی است که شانس ورود به دانشگاه برای دختران بسیار بیشتر از پسران است.چراکه از سوئی پسران، در حین آزمون تحت اظطرابی بسیار شدیدتر از دختران قرار دارند.مسائلی همچون خدمت سربازی،دستیابی به شغل برای آینده و;برای پسران استرس زیادی ایجاد می کند.از سوی دیگر درگیر بودن با کارهای جنبی داخل وخارج از منزل نیز پسران را تحت فشار قرار می هد.همچنین انجام خدمت سربازی وعلاقه کم برای شرکت در کنکور پس از آن، سبب بالا رفتن آمار دختران در پشت کنکور، نسبت به پسران شده است.در سال1382 حدود 61 شرکت کنندگان در کنکور دختر و 39 درصد پسر
بوده اند.بدین ترتیب شانس راهیابی دختران به دانشگاه بسیار بیشتر از پسران خواهد بود، که آمار نیز این مطلب را تأیید می کند.
3- در صدی از زنان پس از فراغت از تحصیل جذب ب
ازار کار شده ودرآمدزایی می کنند.اینان معمولاً با قرار گرفتن در یک خانواده مشکلات زیادی را پیش روی همسر، اعضای خانواده وجامعه قرارمی دهند.فرصت کمتر برای همسرداری وخانه داری شوهر راکلافه می کندوحضور کم مادر وعطوفت مادری در خانواده، تربیت فرزندان را با مخاطره مواجه می سازد.علاوه بر این مشکلات با درآمد زایی توأم زن ومرد، درآمد کلی خانواده از حد معمول فراتر می رود.این در حالی است که مرد دیگری در دیگر نقطه جامعه، با وجود تحصیلات عالیه به دلیل نبود کار، از درآمد کافی محروم می شود که در این صورت
یا از تشکیل خانواده سربازمی زند ویا با سختی فراوان، خانواده ای را تشکیل می دهد.در مورد اول، بالا رفتن آمار فساد، جرم وجنایت واعتیاد، ودر مورد دوم خانواده هایی با درآمد زیر خط فقر را از نظر بگذرانید.مقایسه این موضوع با قوانین مملکت که بر اساس نص صریح قرآن، اداره مالی خانواده را بر عهده مرد نهاده است، به خوبی لزوم تغییر نگرش در نرم افزار های اجتماعی وتولید نرم افزار همه جانبه اسلامی را به اثبات می رساند.
از طرفی بر اساس اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران((ازآنجاکه خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین ومقررات وبرنامه ریزی های مربوط به آن باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده وپاسداری ازقداست آن واستواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق واخلاق اسلامی باشد.))
با توجه به اصل فوق واستدلالات وشواهدی که در بالا به آن اشاره شد، حضور زن به عنوان شاغل باعث سست شدن روابط خانوادگی وچه بسا عدم توانایی تشکیل خانواده برای عده ای دیگر خواهد شد، که این موضوع علاوه بر مغایرت با قانون اساسی کشور زیان های مادی ومعنوی جبران ناپذیری رابه کشور وارد خواهد آورد.رشد بیکاری مردان، افزایش اعتیاد، بالا رفتن آمار فسادوفحشاو;چنان که ذکر شد، به طور مستقیم یا غیر م
ستقیم با این موضوع در ارتباطند .
4-آوردن دلایل نقلی برای استدلال، در جامعه کنونی که مسیر پله پله تا رسیدن به یک جامعه سکولار را طی می کندوسرمایه های عظیم وحیانی خود را به بهای اندک می فروشد وحتی نهاد های دینی آن هم مشغول ساخت دین عصری هستند، کاری عبث وبیهوده به نظر می رسد. اما خوب است در راستای ساختن یک عصر دینی، به پاره ای از سخنان امیر مومنان علی (ع) ، در نقد فمینیسم وحضور افراطی زن در جامعه اشاره کنیم.ایشان در توصیه به فرزند گرامیشان می فرمایند :
((در امور سیاسی کشور، از مشورت با زنان بپرهیز که رأی آنان زود سست می شود وتصمیم آنان ناپایدار است.در پرده حجاب نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سختگیری در پوشش عامل سلامت و استواری آنان است . بیرون رفتن زنان بدتر از آن نیست که افراد غیر صالح را در میانشان آوری، واگر بتوانی بگونه ای زندگی کنی که غیر تو را نشناسند ، چنین کن;.مبادا در گرامی داشتن زن زیاده روی کنی که او را به طمع ورزی کشا
نده برای دیگران به ناروا شفاعت کند.))
اما پاسخ به این سوال که چه باید کرد؟به راستی، حال که سرمایه های مادی ومعنوی کشور یکی پس از دیگری در حال نابودی است ، حال که رشد بیکاری تار وپود جامعه را از هم گسسته است ، حال که به دلیل بالا رفتن سن ازدواج وسختیِ محیا کردن شرایط آن، فساد وفحشا جامعه را فرا گرفته است ، حال که اعتیاد در گوشه وکنار این ک
شور پهناور در کوچه به کوچه وخانه به خانه آن بیداد می کند،حال که با شعارهایی مثل حقوق بشر، حقوق زن، آزادی و;فریب خورده وخودرا در آستانه سقوط فرهنگی می بینیم، چه باید بکنیم؟چگونه می توان حال وهوای کشور را به روزهای آغازین انقلاب بازگرداند؟چ
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.