سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجو یار

پروژه دانشجویی مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعا

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی با pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی با pdf :

ایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی

چکیده:
در این مقاله ما به ایجاد سیستم بودجه بندی و هزینه یابی برمبنای فعالیت فازی برای توسعه یک رویکرد انعطاف پذیر، اندازه گیری عملکرد و کنترل مدیریتی پروژه های فناوری پرداخته ایم. بدین منظور، یک چارچوب ارزیابی با مدل های یکپارچه هزینه یابی و بودجه بندی برمبنای فعالیت و منطق فازی ارائه گردیده است. دراین راستا از روش تحقیق مرور متون استفاده شده است.درنتیجه 8 مرحله برای طراحی این مدل شناسایی گردید :امکان سنجی مدل- تعریف فعالیت ها- جمع آوری داده های

فازی- طراحی مدل بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی- ظرفیت سنجی منابع و تعدیل نیاز ها با منابع مصرفی- ارزیابی پروژه های IT از نظر میزان منابع مصرفی- طراحی مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی- ارزیابی ساختار هزینه و قیمت. نتایج بدست آمده نشان داد، هنگامی که داده ها غیر دقیق و نامعلوم هستند، تئوری مجموعه فازی می تواند انعطاف پذیری لازم را برای نمایش عدم اطمینان ناشی از فقدان دانش فراهم کند. بنابراین، چارچوب ارزیابی با مدل های یکپارچه هزینه یابی و بودجه بند ی برمبنای فعالیت ومنطق فازی در مقایسه با سیستم هزینه یابی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت استاندارد، اطلاعات ارزشمندتری رابرای ارائه راه حل و تصمیم گیری در اختیار مدیران قرار داده است.

 

واژه های کلیدی: بودجه بندی بر مبنای فعالیت، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، منطق فازی، ارزیابی پروژه های IT، ظرفیت سنجی منابع ،

1- مقدمه:
مدیرفناوری اطلاعات برای کسب مزیت رقابتی وبهبود کارایی، احتیاج به کنترل هزینه ها دارد. لذا مدیریت هزینه هایک نیاز ضروری برای برنامه ریزی استراتژیک بخش فناوری اطلاعات سازمان ها است. برای کنترل و مدیریت هزینه ها هم باید پروژه های فناوری اطلاعات ارزیابی شوند. بدین منظور، در این مقاله ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات در 3 مرحله انجام می شود. در مرحله اول، ارزیابی نیاز های پروژه های IT با توجه به داده های فازی ارائه شده در سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی انجام می شود. سپس در صورت کمبود ظرفیت منابع ، تعدیل ظرفیت ، تعدیل نرخ مصرف و تعدیل تقاضا بکار می روند.در مرحله دوم، ارزیابی بهای تمام شده پروژه های ITبا توجه به داده های فازی ارائه شده در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی انجام می شود . سپس تحلیل قیمت فروش، تعدیل قیمت و تعدیل هزینه منابع بکار می رود.در نهایت در مرحله سوم ، نتایج واقعی با شاخص های کلیدی برنامه ریزی شده مقایسه می شوند. برای اجرای این مدل باید سیستم های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هم یکپارچه شوند. اما چون شرکت ها در شرایط عدم اطمینان و نامعلومی فعالیت های اقتصادی خود را انجام می دهند، لذا استفاده از روش های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت استاندارد همیشه مفید نیست. از طرفی سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی دانش مورد نیاز را درباره عدم اطمینان و عدم دقت موجود سیستم ها فراهم می کند و به کاربر اجازه می دهد این دانش را با فرآیند تصمیم گیری ترکیب کند. به عبارت دیگر، چون در ارزیابی پروژه های IT، هم منابع و هزینه ها با فعالیت ها مرتبط اند و هم داده ها غیر دقیق و نامعلوم هستند، لذا با سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی می توان تحلیل نیاز ها ، تحلیل ظرفیت و تحلیل هزینه را با ایجاد روابط علّی بین فعالیت های لازم برای تولید محصول و هزینه ها در بهترین ،بدترین و محتمل ترین حالت ارائه کرد.

2- هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فلسفه نوین مدیران را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند . فلسفه نوین مدیران، جلب رضایت مشتریان و رقابت با سایر شرکت ها در سطح بین المللی است . به منظور دسترسی به این موارد حداقل باید به دو عامل افزایش کیفیت محصول و تولیدات انعطاف پذیر به نحوی توجه کرد، که منطبق با سلیقه های گوناگون و متنوع مشتریان باشد . بنابراین، سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت افزون بر هزینه های مواداولیه مستقیم، کار مستقیم و سربار، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کنترل کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز دربر می گیرد] 3 [.

در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تسهیم می شوند تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم ها، هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت تولید محصولات یا خدمات و همچنین میزان استفاده این فعالیت ها از منابع مالی

شرکت وجود ندارد. در نتیجه، بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیت ها و ارزش های منابع بکارگرفته شرکت نیست. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت این نقص را بوسیله مرتبط کردن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت های عملیاتی مرتفع می سازد. در این سیستم، به جای یک مبنا (که عمدتاً هزینه کار مستقیم یا ساعات کار ماشین آلات است ) محرک های اصلی و موثر فعالیت ها تعیین می شود. همچنین مراکز هزینه مربوط به هر محرک فعالیت را

مشخص می سازد و نرخ های مربوط به هزینه ها را پیدا می کند، و این نرخ ها را بر اساس منابعی که جهت ایجاد محصول و یا خدمت مورد استفاده قرار گرفته اند جذب محصول می نماید] 3 [.سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، تخصیص کل هزینه های مربوط را در دو مرحله انجام می دهد . در مرحله اول ، باید هزینه فعالیت هایی که منجر به پیدایش تولید ها و یا خدمت گشته اند، تعیین گردد. این مرحله شامل موارد زیر می شود:

1- بررسی هزینه های تولید و غیرتولید. 2- تعیین فعالیت های مربوط به تولید یا توزیع محصول ها یا خدمات.3- تعیین مرکزهای فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها. 4- تعیین هزینه های مربوط به هر مرکز فعالیت.
مرحله دوم مربوط به جذب تخصیص هزینه مرکزهای فعالیت، به محصول ها یا خدمات جداگانه است.
این مرحله شامل موارد زیر می شود:] 3 [.1- تعیین مبناهای متعدد تولیدی و غیرتولیدی برای تسهیم هزینه ها. 2- تسهیم هزینه مرکزهای فعالیت به مبناهای مختلف و تعیین نرخ سربار. 3- جذب نرخ سربار به محصولات و یا خدمات گوناگون.
مرحله سوم بودجه بندی بر مبنای فعالیت: بودجه بندی بر مبنای فعالیت معکوس هزینه یابی بر مبنای فعالیت است . در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، هزینه های منابع مصرفی از طریق محرک منابع به مخزن هزینه فعالیتها تخصیص داده می شود. پس از تخصیص هزینه منابع می توان هزینه فعالیتها را با محرک فعالیت به محصولات ،خدمات و مشتری ها تخصیص داد. اما در بودجه بندی بر مبنای فعالیت تحلیل هزینه یابی از پایین به بالا است.
3-مراحل سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت شامل موارد زیر می شوند :

1- پیش بینی میزان مصوب تولید ، فروش محصولات و خدمات که شامل مجموع تولید محصولات و فروش به مشتریان است. این داده ها از سیستم برنامه ریزی تولید و سیستم سفارش فروش بدست می آیند.

2- پیش بینی میزان تقاضا و نیاز فعالیت های سازمان : برای این منظور باید تعداد محصولات ، خدمات و مشتریان پیش بینی شوند و بر مبنای این پیش بینی میزان خرید و مصرف مواد و تامین نیروی انسانی مستقیم برای دوره مالی آینده پیش بینی می شوند.البته سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت این موضوع را با پیش بینی برای تمام فعالیت های غیر مستقیم ، پشتیبانی ، سفارش ، دریافت و مصرف مواد ، فرآیند سفارش مشتری ، درخواست برای پشتیبانی فنی و زمان بندی و آماد

ه سازی برای اجرای تولید محصولات توسعه می دهد.همچنین سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت ، تعداد مورد انتظار را برای تمام محرک هزینه فعالیت ها تخمین می زند. مانند تعداد آماده سازی دستگاه ، تعداد سفارش مشتری ، تعداد بررسی های فنی ، تعداد پشتیانی محصولات و مشتریان.

3- محاسبه میزان تقاضا منابع برای اجرای فعالیت های سازمان در این مرحله، منابع درخواستی برای اجرای سطوح فعالیت ها، تخمین زده می شوند. پیش بینی منابع تامین شده بر مبنای درک ما از بهره وری تضمین شده از اجرای فعالیت ها است. تیم بودجه باید بداند چه تعداد منابع و از چه نوعی باید تامین گردد تا بتواند به تعداد فعالیت های تقاضا شده رسیدگی شود.
4- تعیین منابع واقعی برای ارسال به تقاضا ها در این مرحله از فرآیند بودجه بندی، کل منابع تقاضا شده برای اجرای فعالیتها بدست می آید.

5- محاسبه ظرفیت فعالیت ها : هنگامی که تمام منابع فعالیتها بدست آمد، کاربر ظرفیت قابل استفاده فعالیت را تعیین می کند. ظرفیت منابع در واقع توانایی سازمان برای اجرای فعالیت ها است.
4 منطق فازی :

با استفاده از علم مدیریت فازی، روشهای علم مدیریت کلاسیک در محیط فازی به کار گرفته می شوند و می توان آن را در وظایف متعدد مدیریتی از جمله تصمیم گیری، سیاست گذاری و برنامه ریزی مورد استفاده قرار داد. علم مدیریت فازی می تواند مدلهایی را طراحی نماید که نظیر انسان، از توانایی پردازش اطلاعات کیفی به صورت هوشمند برخوردار باشد. بنابراین علم مدیریت فازی، ضمن ایجاد انعطاف پذیری در مدل، داده هایی نظیر دانش، تجربه و قضاوت انسانی را در مدل وارد کرده و پاسخ هایی کاملاً کاربردی ارائه می دهد ] 1 [.

فرض کنیدX ، یک مجموعه دلخواه باشد. مطابق مفاهیم مجموعه های معمولی، تابع نشانگر هر زیر مجموعه معمولی، A از X، یک از تابع به { 1و 0} است که این گونه تعریف می شود] 1 [.

XA (X) = (1)

فرمول ( 2) عدد فازی مثلثی را نشان می دهد. نمودار ( 1)، هم این عدد را نمایش می دهد[1] .

M (a1, a2, a3) (2)
M A(x)

a1 a2 a3
نمودار (1) : اعداد فازی مثلثی

دراین حالت تابع عضویت به صورت فرمول (3) تعریف می شود:

M A(x) = (3)

5 ضرورت هزینه یابی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت پروژه های IT :
در سالهای قبل از 1980، فناوری اطلاعات صرفا به پردازش داده ها ختم می گردید.ولی امروزه فناوری اطلاعات دارای عملیات های پشتیبانی راهبردی و گران قیمت است. لذا تعیین بودجه برای آن مشکل شده است. در زمان کامپیوترهای بزرگ، بازبینی هزینه ها آسان بود. زیر ا تمام هزینه های فناوری اطلاعات سازمان بر مبنای تعداد واحد پردازش مرکزی تخصیص پیدا می کرد. این مبنا بر اساس زمان و ظرفیت پردازشگر مرکزی کامپیوتر اندازه گیری می شد. اما امروزه به دلیل تنوع و پیچیدگی منابع ، خدمات و نیازهای کاربران فناوری اطلاعات، لازم است سیستم های اندازه گیری هزینه بهبود یابند.
مشکلات ساختار هزینه های بخش فناوری اطلاعات شامل موارد زیر می شوند[5] :

1 ظرفیت سنجی منابع فناوری اطلاعات مشکل است.
2 سخت افزار و نرم افزارها اغلب قبلا خریداری شده اند. لذا باید محاسبه استهلاک آنها با دقت بیشتری انجام شود.
3 اغلب هزینه های فناوری اطلاعات مستقل از سطوح کاربرد کاربران است و به صورت ماهیانه مصرف می شوند.
4 تغییرات زیاد در سطوح منابع با ورود فناوری های جدید یا افزایش ظرفیت فرآیندهای مورد نیاز، وجود دارد.
5 تعدادی از فعالیت های فناوری اطلاعات مربوط به عملیات های جاری و بعضی مربوط به عملیات های آینده هستند.
6 هزینه ها به هزینه های دستمزد و سایر هزینه ها طبقه بندی می شوند.

7 هزینه فعالیت های تحقیق و توسعه و توسعه نرم افزار، که قبلا هزینه شده است، باید به سیستم های جدید نسبت داده شوند.
متاسفانه اغلب روشهای هزینه یابی فناوری اطلاعات،بر مبنای روش های سنتی هزینه یابی استاندارد است. در این روش هزینه یابی، تخصیص بر مبنای مصرف منابع اندازه گیری شده به علاوه درصدی برای جبران هزینه سربار است. در این صورت، صحت و دقت هزینه های واقعی مخصوصا هزینه های پشتیبانی کاهش می یابد و در نهایت منجر به هزینه های نادقیق برای خدمات فناوری اطلاعات می شود.
بنابراین، در این روش، مدیران بر مبنای داده های گمراه کننده، تصمیمات مبهم و نامعقول می گیرد و بهره وری سازمان و کسب و کار را با مشکل مواجه می سازند. یک راه حل مختصر و ناقص برای هزینه یابی عملیات های فناوری اطلاعات این است که از ردیابی مستقیم با کاربرد روش های حسابداری پروژه استفاده شود. هرچند با این روش هزینه یابی سریع و فشرده اجرا و مدیریت می شود، اما هر کارمند نیاز دارد کارت زمان سنجی خود را کامل کند. برای کامل کردن این راه حل هزینه های باقیمانده عملیات های فناوری اطلاعات از قبیل ارتباطات و پشتیبانی شبکه، بر مبنای محرک های فعالیت مانند تعداد درخواستهای ارائه شده از طرف کاربران به کارشناسان فناوری اطلاعات، تعیین می شوند. در این حالت محرکهای چندگانه لازم است و اندازه های منفرد مانند تعداد واحد پردازش مرکزی کارایی ندارند. در نهایت هزینه های خدمات به محصولات و مشتریان بر مبنای سطوح مصرفشان ردیابی و تخصیص داده می شوند] 5[.
6 پیشنهاد سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی :
این مقاله شامل فرآیندهای توسعه سیستم های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی برای ارزیابی پروژه های IT و ارائه اطلاعات ارزشمند برای تصمیم گیری مدیران است. برای این منظور، از تئوری مجموعه های فازی استفاده می شود تا دانش را با عدم اطمینان و تردید داده های اصلی درون سیستم های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت ترکیب کند.
سیستم های سنتی هزینه یابی و تخصیص سربار منجر به بهای تمام شده نادرست و در نتیجه گزینش یک استراتژی ضعیف برای مدیریت می شوند. هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای مقابله با ناکارایی و نقاط ضعف سیستم هزینه یابی سنتی استفاده می شود. از طرفی، بزرگترین چالش برای پیاده سازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت، نبود داده های حسابداری دقیق و قابل اطمینان است که کاربرد منطق فازی یک راه کار و تدبیر مناسب برای این موضوع است.این سیستم دارای مزایای زیر می باشند [7] :

1- به کاربران ، اطلاعات افزون تری شامل هزینه های ساخت و تولید برای تصمیم گیری ارائه می نماید.
2- برای کاربران، قدرت اختیار و تصمیم گیری با توجه به عدم اطمینان موجود فراهم می سازد.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی برای بعضی شرکتها مزایای بیشتری دارد. ویژگی های این شرکتها شامل موارد زیر می شوند[7] :

1- در محیط نامعلومی فعالیت می کنند.
2- اطلاعات دقیق و کافی از هزینه های محصول ها و خدمات ندارند.
3- اطمینان از صحت داده های هزینه برآوردی ندارند.
7 مراحل و الگوریتم سیستم پیشنهادی:

این مدل دارای 8 مرحله است. این مراحل شامل موارد زیر می شوند:
1- امکان سنجی مدل. 2-تعریف فعالیت ها. 3- جمع آوری داده های فازی. 4- طراحی مدل بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی. 5- ظرفیت سنجی منابع و تعدیل نیاز ها با منابع مصرفی. 6- ارزیابی پروژه های IT از نظر میزان منابع مصرفی. 7- طراحی مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی. 8- ارزیابی ساختار هزینه و قیمت.
این مراحل به صورت تفصیلی به صورت زیر بیان می شوند:

7-1- امکان سنجی: فاز امکان سنجی مشخص می نماید آیا توسعه سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی امکان پذیر و سودمند است یا خیر. تشخیص الزامات شرکت برای پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، نیاز به درک بالایی از ساختار سازمان و طرح ریزی فرآیند های سازمانی دارد. برای این منظور باید پتانسیل منابع داده ای سازمان تعیین شود و یک تحلیل مقدماتی برای دستورالعمل های مالی موجود

انجام گردد.بعضی از شرکت ها، بیشتر از دیگران از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی سود می برند. ویژگی های این شرکت ها شامل موارد زیر می شوند[7] :
1- انگیزه بالایی برای پیاده سازی موفق سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت دارند.
2- در شرایط مبهم و محیط عملیاتی نامعلومی فعالیت می کنند.
3- در جمع آوری داده های ورودی دقیق و کافی که برای پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت لازم است ناتوان هستند.
4- برای تهیه نیاز های پارامترهای فازی ورودی سیستم، پرسنل خبره و کارامد دارند.
5- ارزش افزوده داده های خروجی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی را درک می کنند.
6- هزینه های سربار به اندازه کافی زیاد است و بر روند تصمیم گیری بسیار موثر است.
7-2- تعریف فعالیتها :شناسایی فعالیت ها مهمترین مرحله به کارگیری سیستم هزینه یابی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی است. زیرا ایجاب می کند که تمامی فعالیت های مورد نیاز برای تولید محصولات مشخص شوند.

7-3- جمع آوری داده های فازی: در این مقاله ، سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی با داده های ورودی فازی مثلثی سیستم کار می کند . دانش تفصیلی درباره شرکت, پرسنل، فرآیندها و محصولات باعث تقویت در عمق جمع آوری و تحلیل داده ها می شود. این دانش با مصاحبه با افراد کلیدی و خبره و بررسی داده های مالی تولیدات و فرآیندها بدست می آید. هر پارامتر ورودی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی در برگیرنده 3 مقدار است. این سه مقدار شامل 1- کمترین مقدار ممکن 2- محتمل ترین مقدار و 3- بیشترین مقدار ممکن می باشد. ارزش محتمل ترین مقدار سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی معادل ارزش داده ورودی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت استاندارد غیر فازی است[7] .
7-4- طراحی مدل بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی. مراحل این مدل به صورت زیر ارائه می شوند:

1- پیش بینی کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن تقاضای پرو ژه ها
2- پیش بینی کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن تقاضا و نیاز فعالیت های سازمان .
3- محاسبه کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن منابع مورد تقاضا برای فعالیتهای پیش بینی شده.

4- تعیین کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن منابع واقعی برای ارسال به تقاضا ها.
5- محاسبه کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن ظرفیت فعالیت ها و منابع.
6- غیرفازی کردن.
نمودار ( 2) ، نمودار بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی را نشان می دهد.
نمودار ( 2) : نمودار بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی

7-5- ظرفیت سنجی منابع و متعادل کردن نیاز ها با منابع مصرفی پروژه های:IT
ظرفیت سنجی منابع ، سطوح مورد نیاز منابع را برای برنامه ریزی و بودجه بندی اندازه گیری می کند. اما زمانی که منابع واقعی جوابگو ی تقاضا های آینده نباشد، آنگاه باید تعدیل های زیر انجام شوند[5] .
1- تعدیل ظرفیت:در این مرحله ، افزایش نیروی انسانی، افزایش تامین کنندگان، افزایش تجهیزات و ماشین ها، افزایش شیف کاری و غیره انجام می شوند.
2- تعدیل نرخ مصرف : با افزایش کارایی و بهره وری منابع می توان نرخ مصرف را کاهش داد.
3- تعدیل تقاضا : در صورت امکان پذیر نبودن موارد بالا، باید تقاضا ها کنترل شوند تا تقاضا ها در فاصله زمانی بیشتر یا با مقدار کمتری ارائه شوند.
7-6- ارزیابی پروژه های IT از نظر میزان منابع مصرفی :
سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت تقاضا های مصرف منابع را ارزیابی می کند . این سیستم برای پیش بینی منابع و سطوح مصارف در یک دوره کوتاه مدت آینده و محاسبه هزینه های مورد انتظار آینده محصولات و خدمات و مشتریان بکار برده می شود. همچنین این سیستم هزینه منابع برای هر سفارش جدید و ظرفیت موجود منابع برای انجام تقاضا های تولید و فروش را تعیین می کند تا مدیران درباره قیمت ها و شرایط پیشنهادی سفارش های جدید بهتر تصمیم گیری نمایند. این موضوع نشان می دهد که هزینه مصرفی وابسته به نوع پروژه های IT است. پس باید تعیین کرد که چگونه و چه مقدار هر پروژه های IT منابع محدود سازمان را مصرف می کند. بنابراین دیدگاه اول فاز ارزیابی پروژه های IT، ارزیابی نیاز ها یا ارزیابی میزان منابع مصرفی با توجه به داد ه های فازی ارائه شده در سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی و ارزیابی ظرفیت منابع با تعدیل ظرفیت ، تعدیل نرخ مصرف و تعدیل تقاضا است. برای این منظور در ابتدا با استفاده از داده های فازی و سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی، هزینه منابع مورد نیاز پروژه های IT بدست می آید.
در گام بعد ظرفیت سنجی منابع سازمان انجام می شود و در صورت نیاز تعدیل ظرفیت و نرخ مصرف و تعدیل تقاضا بکار می روند. سپس پروژه های ITاز نظر میزان مصرف منابع ، ظرفیت سنجی و تعدیل های انجام شده ، رتبه بندی می شوند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی با pdf دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی با pdf :

کاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی

چکیده:
زندگی اجتماعی و رفتار پیچیده مورچه ها سال هاست که ذهن بسیاری از محققان و اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. الگوریتم مورچگان به عنوان یکی از تکنیک های حل مسئله با مداقه در زندگی مورچه ها در سال 1992 توسط مارکو دوریگو مطرح گردید. این الگوریتم زیر گروهی از “هوش انبوه زی ” است. رفتارهای شاخص غذا جویی، ازاله اجساد و دسته بندی لاروها، تخصیص کار و تعاون در کلونی و لانه سازی مورچه های طبیعی در طراحی این الگوریتم ها مورد استفاده قرار می گیرد. این الگوریتم ها را می توان به سه گروه “الگوریتم جمعیت مدار “، “الگوریتم بهینه ساز ” و “الگوریتم دسته بندی ” تقسیم نمود. از جمله محاسن این الگوریتم “بازخورد مثبت ” و “پردازش توزیع یافته ” است. با توجه به گسترش کاربرد این گونه الگوریتم ها، مقاله حاضر به معرفی و تشریح مدل سازی مسائل مالی با الگوریتم مورچگان و کاربردهای این روش در حوزه علوم مالی می پردازد.
واژه های کلیدی: هوش مصنوعی ، هوش انبوه زی، بهینه سازی ترکیبی ، الگوریتم مورچگان
مقدمه و هدف:
بشر همواره در صدد الگوبرداری از طبیعت بوده و اولین مرجع پاسخگو به سوالات این فرزند کنجکاو، “مادر طبیعت” بوده است. امروزه پیشرفت فن آوری اطلاعات و توانایی تقلید رایانه ها از قدرت تفکر و یادگیری بشر، الگوبرداری از طبیعت و شبیه سازی آن برای حل مسائل، را کاربردی نموده است. در این میان مداقه در رفتار حشرات اجتماعی تاثیر بسزایی بر راه حل مسائل پیچیده گذارده است. این راه حل ها با نام “هوش انبوه زی” معروفند (Kumar & Thulasiram, 2008). هوش انبوه زی به عنوان زیرگروهی از هوش مصنوعی در طراحی الگوریتم هایی مورد استفاده قرار می گیرد که می توانند فرآیند حل مسئله را با ایجاد یک “جمعیت حل کنندگان مسئله” با موفقیت انجام دهند (Brabozan & O’Nell, 2007).
در میان این جمعیت شاید مورچه ها، بدلیل دردسترس بودن و معاصر بودن با دوره های مختلف زندگی بشری، ذهن بسیاری از محققان و اندیشمندان را به خود مشغول داشته اند. . موریس مترلینگ در زمان خود در کتاب “مورچگان” اینگونه می نویسد: “ما برای کشف اسرار دنیا، امروز در وضع زندگی نژادهای اولیه بشر که صدها هزار سال و شاید میلیون ها سال، جلوتر از ما به دنیا آمده اند مطالعه می کنیم. در این صورت چرا از مطالعه در وضع زندگی موجوداتی که معاصر ما هستند و در عین حال می دانیم که میلیون ها و بلکه صدها میلیون سال از ما زودتر به دنیا آمده اند غفلت نماییم.” (مترلینگ، 1386).
الگوریتم مورچگان به عنوان فن حل مسئله از رفتار مورچه های طبیعی الهام می گیرد. این الگوریتم که بر اساس میزان فرمون ترشح یافته توسط مورچه های مصنوعی بر اجزاء راه حل عمل می کند، با به هنگام رسانی راه حل اولیه در هر تکرار الگوریتم امکان دست یابی به جواب بهینه تر را فراهم می سازد (فرقاندوست حقیقی و کاظمی، 1389). با توجه به گسترش کاربرد این گونه الگوریتم ها، مقاله حاضر به معرفی و تشریح مدل سازی مسائل مالی با الگوریتم مورچگان و کاربردهای این روش در حوزه علوم مالی می پردازد.
الگوریتم مورچگان
الگوریتم مورچگان به عنوان یکی از فنون حل مسئله با مداقه در زندگی مورچه ها در سال 1992 توسط مارکو دوریگو مطرح گردید رفتارهای شاخص غذا جویی، ازاله اجساد و دسته بندی لاروها، تخصیص کار و تعاون در کلونی و لانه سازی مورچه های طبیعی در طراحی این الگوریتم ها مورد استفاده قرار می گیرد (Engelbrecht, 2007). این الگوریتم ها را می توان به سه گروه “الگوریتم جمعیت مدار”، “الگوریتم بهینه ساز” و “الگوریتم دسته بندی” تقسیم نمود. از جمله محاسن این الگوریتم “بازخورد مثبت” و “پردازش توزیع یافته” است. بازخورد مثبت موجب کشف سریع جواب مناسب می شود و پردازش توزیع یافته از همگرایی زودرس به جواب بهینه جلوگیری می نماید (فرقاندوست حقیقی و کاظمی، 1389).
رفتار غذاجویی مورچه ها و الگوریتم بهینه یابی:
حس بینایی مورچه ها بسیار ضعیف است به طوری که گروهی از آن ها کاملا نابینا هستند. به همین دلیل بیشتر مورچه ها از طریق ترشح ماده شیمیایی به نام فرمون با محیط و سایر اعضاء کلونی ارتباط برقرار می کنند. برخی انواع مورچه ها مانند مورچه های لاسیوس نیگر و مورچه های آرژانتینی از ماده فرمون برای علامت گذاری مسیر حرکت خود استفاده می کنند. مورچه ها با حس و درک نوار فرمون می توانند مسیر لانه تا منبع غذایی را ردیابی کنند. مفاهیم ترشح نوار فرمون، ردیابی و تعقیب مسیر فرمون ترشح شده توسط مورچه های دیگر، اساس الگوریتم بهینه یابی مورچگان را تشکیل می دهد (Dorigo& Stutzle, 2004).
هنگامی که مورچه به دنبال یک منبع غذایی می‌گردد، هریک از مورچه‌های عضو، نواری مستقیم از هورمون شیمیایی فرمون را از لانه تا منبع غذای از خود ترشح می‌کنند (شکل A-1). زمانی که مانعی در مسیر حرکت مورچه‌ها قرار می گیرد، نوار فرمون را قطع می کند (شکل B-1). مورچه های پیشرو قادر به ردیابی نوار فرمون قبلی نخواهند بود لذا به طور اتفاقی یکی از دو مسیر کوتاه یا بلند را انتخاب می کنند. در این حالت می توان فرض کرد نیمی از مورچه ها مسیر کوتاه تر و نیمی دیگر مسیر بلندتر را طی خواهند نمود (شکل C-1). بدلیل تراکم بیشتر مورچه ها در مسیر کوتاه تر، فرمون با سرعت و قوت بیشتری ترشح می شود. در نتیجه غلظت فرمون ترشح شده در مسیر کوتاه تر در هر بازه زمانی بیشتر از غلظت فرمون ترشح شده در مسیر بلندتر خواهد بود. بدین ترتیب تعداد بیشتری از مورچه ها مسیر کوتاه تر را ترجیح داده و طی این بازخورد مثبت همه مورچه ها به سرعت به سمت مسیر کوتاه تر سوق داده می شوند (شکل D-1) (Dorigo& Gambardella, 1997).

شکل 1 – رفتار غذاجویی مورچه ها (Dorigo& Gambardella, 1997)
با عبور مورچه‌ها از مسیر نزدیک‌تر، فرمون این مسیر به عنوان مسیر بهتر تقویت شده و برکیفیت و غلظت آن افزوده می‌شود ولی فرمون مسیر دورتر، تبخیر شده و از کیفیت آن کاسته می‌شود (فرقاندوست حقیقی و کاظمی، 1389). با الهام گرفتن از فرآیند فوق و با استفاده از آزمایشات و تحقیقات انجام شده توسط دنوبرگ می توان مورچه های مصنوعی طراحی کرد که با حرکت و ترشح فرمون بر روی یک مدل گراف از یک مسیر دوگانه، بتوانند کوتاهترین مسیر را بین دو نقطه لانه و منبع غذا پیدا کنند (دوریگو و اشتوتچل، 1386).
مدل سازی مسائل مالی با استفاده از الگوریتم مورچگان:
با توجه به رفتار غذاجویی و فرآیند بهینه یابی توسط جمعیت مورچگان می توان الگوریتم بهینه یابی مورچگان را یک الگوریتم ساختگرا تلقی کرد. این الگوریتم ها، حل مسئله را با یک جواب تهی اولیه آغاز کرده و طی تکرارهای متوالی بخش های مناسب جواب را به جواب اولیه اضافه می کنند. در این نوع الگوریتم ها باید رویه ای برای افزودن اجزاء مختلف جواب به جواب اولیه تعریف شود (سپهری و رحیمی مقدم، 1387). این فرآیند در مورد الگوریتم مورچگان که بر اساس ردیابی نوار فرمون طراحی می شود بروی فرمون ترشح شده اعمال می شود.
با توجه به مطالب ذکر شده می توان افزود که این الگوریتم شامل مراحل مقداردهی اولیه (ترشح فرمون اولیه)، انتخاب راه حل (مسیر) مناسب و مرحله به هنگام رسانی در هر تکرار می‌باشد. مرحله به هنگام رسانی نیز از دو فرآیند “ترشح” و “تبخیر” نوار فرمون شکل می گیرد. نوار فرمون ترشح شده توسط مورچه‌ها در طول زمان منجر به ایجاد یک “حافظه جمعی ” در ارتباط با بهینگی تابع هدف می‌شود. به عبارت دیگر نوار فرمون عامل انتقال دهنده تجربه مورچه ها در مورد حل مسئله به یکدیگر طی تکرارهای متوالی الگوریتم می باشد.
در این الگوریتم مجموعه ای از مورچه‌های مصنوعی به صورت اتفاقی راه ‌حل‌هایی برای مسئله طراحی می‌کنند. این مورچه‌ها برای طراحی راه حل از نوار مصنوعی فرمون استفاده می‌کنند که غلظت آن طی روند اجرای الگوریتم تغییر می‌یابد. هر راه حل از قطعات جداگانه‌ای تشکیل شده است. طی مرحله مدل سازی، هر مورچه با استفاده از ترکیب این قطعات، راه حل کامل را طراحی می کند. ماهیت این قطعات به نوع مسئله بستگی دارد (Brabozan & O’Nell, 2007).
یکی از رویکردهای مورد استفاده جهت اعمال الگوریتم مورچگان برای حل مسائل پیچیده مالی، تعریف مسئله و فضای جواب به صورت گراف G=(N,A) می باشد که در آن N گره با A یال به یکدیگر متصل شده اند. ماهیت تابع هدف و محدودیت های مسئله، نحوه همسایگی گره ها را مشخص می کند.
هر یال، یک جزء از راه حل کامل مسئله را تشکیل می دهد که توسط مورچه های مصنوعی با هورمون فرمون علامت گذاری می شود. گره ها نماینده عناصر اساسی مسئله هستند. به عنوان مثال در مورد مسئله بهینه سازی سبد سهام، هر گره نماینده یک سهم از کل سهام موجود در بازار می باشد که هر گره نیز با یک یال به دیگری متصل شده است (Maringer, 2006).
فرآیند حل مسئله را می توان با تعریف ماتریس اولیه آغاز کرد. در این ماتریس N نماینده تعداد گره و ij نیز نماینده مقدار فرمون موجود روی یال میان دو گره i و j می باشد. ij اولیه، یک مقدار کوچک مثبت تعریف می شود. طی فرآیند حل مسئله مورچه ها به عنوان عوامل حل کننده در فضای جواب مسئله تزریق می شوند. هر یال نماینده یک مسیر پیش روی مورچه می باشد. گرهی که مورچه در آن مستقر است یک نقطه تصمیم برای مورچه است. این گره را گره مبدا می نامیم. گره های دیگری که در همسایگی گره مبدا قرار دارند و به گره مبدا متصل شده اند را گره مقصد می نامیم. مورچه مستقر در گره مبدا باید یکی از مسیرهای منتهی به یک گره مقصد را انتخاب نماید. این انتخاب، بر اساس کیفیت فرمون ترشح شده روی یال مربوطه انجام می گیرد. اگر مورچه روی گره i باشد، احتمال انتخاب گره j از میان مجموعه گره های همسایه گره i با استفاده از معادله زیر محاسبه می‌شود:

معادله 1 – استراتژی تصمیم گیری (دوریگو و اشتوتچل، 1386)

در اینجا گره های موجود در همسایگی گره i است که مورچه K در این گره مستقر است. همسایگی گره i شامل تمام نقاطی است که به صورت مستقیم به i متصل شده اند.
یک مورچه به منظور تشکیل یک راه حل کامل به طور مرتب از گرهی به گره دیگر می رود تا با استراتژی تصمیم گیری بیان شده به گره نهایی برسد و محدودیت های مسئله را تامین کند. پس از آنکه تمام مورچه‌ها، یک راه حل برای مسئله طراحی کردند، فرمون ترشح شده روی هر یال، به هنگام رسانی می‌شود. مرحله به هنگام رسانی شامل دو فرآیند ترشح و تبخیر فرمون است. این مرحله را نیز می توان بر اساس معادله زیر تشریح کرد:

معادله 2 – به هنگام سازی (Brabozan & O’Nell, 2007)

در این معادله، نماینده غلظت فرمون مسیر i به j در تکرار t ام الگوریتم، نرخ تبخیر و نیز نماینده هورمون ترشح شده بروی مسیر راه حل طی تکرار1+t ام الگوریتم می باشد. طی فرآیند تبخیر غلظت فرمون یال ij، با نرخ تبخیر کاهش می‌یابد. عددی است بین صفر و یک که نقش مهمی در همگرایی الگوریتم به جواب بهینه محلی دارد.
• اگر به عدد 1 نزدیک باشد، فرمون ترشح شده روی یال ها در تکرار t ام به مقدار زیادی تبخیر می‌شوند و از کیفیت آن ها به شدت کاسته می شود. در این حالت شدیداً به یا ترشح فرمون روی یال ij در تکرار 1+t ام بستگی دارد. در این حالت تقریباً فرمون تمام یال ها تبخیر می‌شود و یک همانندی بین گره ها بوجود می‌آید. این امر منجر به یک جستجوی موضعی پیرامون راه‌حل مناسب‌تر می‌شود.
• اگر کوچکتر باشد و به سمت صفر میل کند، به کیفیت فرمون یال ij در تکرار t ام و هم به میزان فرمون ترشح شده روی مسیر ij در تکرار (1+ t) ام بستگی خواهد داشت.
میزان فرمون ترشح شده طی مرحله به هنگام سازی بسته به نوع الگوریتم متفاوت است. این فرآیند می تواند فقط بروی بهترین راه حل کشف شده در هر تکرار اعمال شود و یا با وزن های متفاوت بروی راه حل های مختلف اعمال شود. در این حالت وزن فرآیند ترشح لحاظ شده برای هر راه حل می تواند تابعی از کیفیت جواب هر یک از راه حل ها باشد (Brabozan & O’Nell, 2007). به عنوان مثال مارینگر در مقاله خود در مورد بهینه سازی سبد سهام، را به صورت تابعی از ریسک و بازده سبد انتخابی تعریف می کند:

معادله 3 – فرآیند ترشح در مسئله بهینه سازی سبد سهام (Maringer, 2006)
در اینجا Q یک عدد ثابت، pu سبد سهام تشکیل شده توسط مورچه u می باشد. نیز به صورت زیر تعریف می شود که در آن r نماینده بازده و نماینده ریسک سبد سهام می باشد:

معادله 4 – نسبت بازده به ریسک (Maringer, 2006)

مراحل فوق تا زمان تامین شرایط تعریف شده و یا رسیدن به بهترین جواب، تکرار خواهد شد. در تکرارهای اولیه الگوریتم جستجو بروی گراف کامل مسئله انجام می شود. با گذشت زمان احتمال انتخاب یال هایی از گراف که میزان فرمون آن ها به مقدار بسیار کوچک تقلیل یافته است، کاهش یافته و عملا این یال ها از گراف حذف می شوند. به عبارت دیگر در تکرارهای پایانی الگوریتم، تعداد انتخاب های ممکن به صورت معنی داری کاهش یافته و تقریبا تمام مورچه ها از یک یال مشخص وارد هر گره شده و از یال مشخصی خارج می شوند (سپهری و رحیمی مقدم، 1387).
فرآیند حل مسئله بروش الگوریتم مورچگان را می توان طبق نمودگر زیر نشان داد:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله حسابداری زیست محیطی ، چالشهاو گزارشگری آن

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حسابداری زیست محیطی ، چالشهاو گزارشگری آن در کشورهای پیشرفته با pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حسابداری زیست محیطی ، چالشهاو گزارشگری آن در کشورهای پیشرفته با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله حسابداری زیست محیطی ، چالشهاو گزارشگری آن در کشورهای پیشرفته با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله حسابداری زیست محیطی ، چالشهاو گزارشگری آن در کشورهای پیشرفته با pdf :

حسابداری زیست محیطی ، چالشهاو گزارشگری آن در کشورهای پیشرفته

چکیده:
این مقاله با بحث پیرامون حسابداری محیط زیست که از مباحت جدید و نوپای در مقوله حسابداری می باشد، و نیز نحوه‌ برخورد با آن در کشورهای پیشرفته، سعی در بررسی ارتباط بین حسابداری، محیط زیست، اطلاعات زیست محیطی، چالشها و شکل گزارش

گری حسابداری محیط زیست می باشد. همچنین در این مطالعه سعی شده تا شکل گزارشگری این نوع حسابداری در کشورهای مختلف و نیز مسائل و مشکلات افشاگری داوطلبانه مورد بحث قرار گیرد. در نهایت سعی شده تا شکل گزارشگری آن به صورت مقایسه‌ای در کشورهای پیشرفته مورد بررسی قرار گیرد.
واژه‌های کلیدی: حسابداری زیست محیطی، اطلاعات زیست محیطی، شکل گزارشگری، افشاگری داوطلبانه

 

 

این مقاله با مبحث جدید و نوپای حسابداری محیط زیست و نحوه‌ برخورد با آن در کشورهای پیشرفته سر و کار داشته و در این مقاله سعی شده است تا ارتباط بین حسابداری، محیط زیست ، اطلاعات زیست محیطی، چالشها و شکل گزارشگری حسابداری محیط زیست مشخص گردد. همچنین شکل گزارشگری آن در کشورهای مختلف و نیز مسائل و مشکلات افشاگری داوطلبانه بحث گردیده است. در نهایت سعی شده شکل گزارشگری آن به صورت مقایسه‌ای در کشورهای پیشرفته بررسی قرار گیرد.
واژه‌های کلیدی: حسابداری زیست محیطی، اطلاعات زیست محیطی، شکل گزارشگری، افشاگری داوطلبانه

مقدمه:
هدف از حسابداری زیست محیطی ، تهیه اطلاعاتی برای کمک به مدیران و استفاده کنندگان جهت ارزیابی عملکرد و گزارشگری برای یک سازمان یا شرکت می باشد. که برای دستیابی به این هدف تغییری در فرهنگ احساس می شود که قسمتی از این تغییر از طریق حسابداری و گزارشگری زیست محیطی حاصل می شود. واقعیت تأسف بار این است که محیط زیست ، که میزبان اقتصاد است یا به عبارتی اقتصاد به محیط زیست وابسته است ودرحالیکه اقتصاد هر روز رشد می کند ولی محیط زیست روز به روز وضعیت وخیم‌تری پیدا می نماید. مثلاً بر اثر رشد کارخانه‌ها ، آلودگی‌ها افزایش یافته و باعث نازک شدن لایه‌ی اوزون شده که این هم

باعث افزایش دمای هوا شده است و حفاظت از محیط زیست یک مقوله فرا مرزی تبدیل شده است از این رو این مقاله به بررسی الزامات و افشاگری کشورهای پیشرفته در ارتباط با حسابداری سبز را خواهیم پرداخت.
رابطه‌ی حسابداری و محیط زیست:
علاقه‌ی افراد به محیط زیست در تمام سطوح وجود دارد برای مثال در سال 1989 در مطالعه‌ای که در آمریکا انجام گرفته است نتایج حاکی از آن بود که 49 درصد پاسخ دهندگان به خاطر عوامل محیطی خریدخود را تغییر داده بودند. امروزه بسیاری از مصرف کنندگان این آمادگی را دارند که برای حمایت واقعی از محیط زیست برای محصولاتی که استاندارد‌های محیطی را رعایت می کنند مبلغ بیشتری پرداخت کنند (کاتلروآرمسترانگ، 1999) و دولتها هم برای حفاظت از محیط زیست به دنبال تکاپوی راه‌حل‌های جدیدند واضح است که حفاظت از محیط زیست به یک سیستم مدیریتی مستقل نیاز دارد سیستم اطلاعاتی حسابداری نیز به عنوان یکی از بخش‌های مهم سیستم اطلاعاتی مدیریت می‌تواند نقش به سزایی در ارائه‌ی اطلاعات زیست محیطی ارائه نماید و نیاز به استانداردها و رهنمودهایی در این زمینه است.
گزارش حفاظت محیط زیست ـ نیاز به استانداردها و قانونمندسازی :
ابتکار گزارش جهانی (GRI ) آخرین راهنمایی G3 را برای شرکتها مورد بحث قرار داد تا در زمینه گزارشهای محیطی ، چارچوب و اصول را را رعایت نماید هدف این گزارش تهیه‌ی یک بازنمایی معقول و متوازن از فعالیت محیطی شرکت می باشد که شامل نقش‌های مثبت و منفی آن است برخلاف این انتظارات ، بعضی از بنگاه‌ها در گزارشات خود اطلاعات را تحریف کرده و متحمل جریمه هم شده‌اند و این نشان می دهد که هنوز این گزارش نوپا بوده و به شکل کامل توسعه نیافته است.
راهبردها و چارچوب G3 :
گزارش حفاظت محیط زیست از ابتکارات بستون براساس Ceres است در واقع همان گروههای ائتلافی سرمایه‌گذار ، سازمانهای زیست محیطی در سال 1989 است آنها (GRI ) را در سال 1979 شروع کردند و هم اکنون استاندارد بین المللی بالفعل

گردیده و توسط بیش از 1200 شرکت ، برای گزارش همکاری در زمینه اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی مورد استفاده قرار گرفته است.
Ceres پیشگام چارچوبی برای گزارش زیست محیطی در طول سال 1990 بوده و علاقه‌ی زیادی به ایجاد یک مکانیزم برای شرکت‌ها در زمینه برخورد با مسائل زیست محیطی داشته است رشد چنین موسساتی اطلاع رسانی جهانی را بالا می برد حتی اگر چه پیوستگی چنین اطلاعاتی کاملاً اختیاری است کشورهایی مانند اسپانیا ، دانمار

ک و کانادا کشورها را تشویق کرده‌اند تا ظرفیت‌های اطلاع رسانی خود را دنبال کرده و گزارشهای حفاظت زیست محیطی را با دلایل ارائه نمایند.
اطلاعات زیست محیطی :
اطلاعات حسابداری زیست محیطی به دو دسته تقسیم می شوند اطلاعاتی که شامل کلیه اثرات زیست محیطی شرکت بر روی گذشته ، حال و آینده جریانهای مالی می باشد و به واحد پولی قابل بیان است اطلاعات پولی نامیده می شود.
دسته‌ی دوم اطلاعاتی هستند که شامل کلیه‌ی مواد و انرژی در گذشته ، حال و آینده که بر روی سیستم اکولوژی اثر می گذارند و برحسب واحدهای فیزیکی مانند ژول ، کیلوگرم و ; بیان می‌شوند که در حسابداری سنتی چنین اطلاعاتی گزارش نمی شوند و بیشتر بر روی اطلاعاتی که پولی هستند تمرکز می شود و با توجه به تنوع استفاده کنندگان از صورتهای مالی سیستم حسابداری سنتی نمی تواند نیاز همه‌ی استفاده‌کنندگان را برآورده سازد. برای مثال سهامداران به دنبال اطلاعات پولی که اثرات با اهمیت بر روی ارزش سهام آنها داشته باشد در حالی که آژانس حفاظت محیط زیست به اتلاف انرژی و آلودگی‌هایی که در قالب اطلاعات فیزیکی ارائه می شود علاقه‌مند هستند و هر دو این اطلاعات بخشی از گزارش زیست محیطی هستند.
هزینه های زیست محیطی:
طبقه بندی هزینه ها در ادبیات مدیریت زیست محیطی کمتر توسعه یافته و استانداردسازی شده است . این نقص بدلیل چندین فاکتور به شرح زیر است
1 – جدید بودن کارهای انجام شده در زمینه حسابداری هزینه ریست محیطی نسبت به حسابداری هزینه سنتی
2-ابهام موجود در زمینه تعریف حسابداری زیست محیطی و زیر مجموعه های آن
3-این حقیقت که ارتباط و اهمیت طبقات مختلف هزینه های زیست محیطی بسته به ماهیت شرکت ها متفاوت است .
چنانچه گفته شد تعریف واحدی از اقلام تشکیل دهنده هزینه های زیست محیطی یا مخارج مربوط وجود ندارد . این حالت همچنین از تعریف رویه سیستماتیک بر

ای تعیین اینکه چه چیزی ، چه موقع و چگونه به عنوان هزینه ” هزینه زیست محیطی ” طبقه بندی شود جلوگیری می کند . همچنین از آنجا که بیشتر هزینه هایی که می توانند به فعالیت های زیست محیطی مربوط شود با سایر فعالیت ها مربوط هستند (مثلا هزینه نظافت معمولا بخشی از هزینه کل نگهداری است )درنتیجه به عنوان هزینه های غیر مستقیم طبقه بندی می شوند . بسته به سیستم هزینه به کار رفته در هر شرکت ، هزینه های زیس

ت محیطی معمولا میان دپارتمان ها ی مختلف مثل تولید ، کنترل کیفیت ، مالی و; تسهیم می شوند .
با بازنگری ادبیات حسابداری زیست محیطی طبقه بندی های مختلفی از هزبنه های زیست محیطی مشاهده می شود :
مستقیم ، غیر مستقیم ، احتمالی ، هزینه های اجتماعی (( Gale and Stokoe,1997
قراردادی ، پنهان ، احتمالی ، هزینه های اجتماعی / خارجی (United states environmental protection agency, 1995)
رویه های مدیریت ضایعات و دفع ، مدیریت زیست محیطی و حفاظتی ، ارزش خرید مواد ستاده غیر تولیدی و پردازش هزینه های ستاده غیر تولیدی ( UNDSD 2001)
هزینه های مواد ستاده های تولیدی ، هزینه های مواد ستاده های غیر تولیدی ، هزینه های کنترل ضایعات و دفع ، هزینه های حفاظتی و سایر هزینه های مدیریت زیست محیطی ، هزینه های تحقیق و توسعه مربوط به موارد زیست محیطی (IFAC 2005)
هزینه های مرتبط با فعالیت های حفاظتی ، کشف ، عیوب داخلی و عیوب خارجی (Hansen and Mowen 2005)
این تفاوت ها‌، کار را برای هر شرکتی که بخواهد در زمینه حسابداری زیست محیطی وارد شود مشکل می سازد . هدف بیانیه رهنمود بین المللی IFAC 2005 ، حل این مشکل از طریق استانداردسازی مفاهیم به صورت طیقه بندی هزینه های زیست محیطی است .
جدول 1: طبقه بندی هزینه های زیست محیطی
هزینه های مواد ستاده تولیدی:

شامل مخارج خرید منابع طبیعی مثل آب و سایر موادی که به محصولات ، محصولات فرعی تبدیل شده اند .
2 . هزینه های مواد ستاده غیر تولیدی
شامل هزینه های خرید (برخی مواقع پردازش یا فرآیند ) انرژی و آب و سایر موادی که به صورت ستاده غیر تولیدی درآمده اند ( ضایعات ).
3 . هزینه های کنترل ضایعات و مواد دفع شده

شامل مخارج اداره ، مدیریت ، دفع ضایعات و مواد دفع شده ، مخراج جبرانی و اصلاحی
مرتبط با آسیب زیست محیطی و هر گونه کنترل مرتبط با رعایت مقررات
4 . هزینه های حفاظتی و سایر هزینه های مدیریت زیست محیطی شامل مخارج فعالیت های مدیریت زیست محیطی حفاظتی مثل پروژه های تولید پاک تر و نیز مخارج مرتبط با سایر فعالیت های زیست محیطی مثل سیستم ها و طرح ریزی زیست محیطی ، سنجش زیست محیطی ، ارتباط زیست محیطی و سایر فعالیت های مرتبط است.
5 . هزینه های تحقیق و توسعه شامل مخارج پروژه های تحقیق و توسعه مرتبط با موارد زیست محیطی است
6 . مخارج کمتر مشهود شامل مخارج داخلی و خارجی مرتبط با موارد کمتر مشهود است . مثال هایی از این موارد شامل بدهی، مقررات اتی ، بهره وری ، وجهه شرکت ، روابط ذینفعان و افراد برون سازمانی
منبع : IFAC 2005,P .38

از آنجا که این طبقه بندی از طرف IFAC ارائه شده ، می توان آن را به عنوان مرجع اصلی بکار گرفت .

رویه های حسابداری هزینه ها
در سیستم حسابداری سنتی ، هزینه های مستقیم مثل کار و مواد مستقیم به راحتی به محصول یا خط تولید خاصی قابل تخصیص یا رهگیری است . بسیاری از هزینه های غیر مستقیم مثل هزینه های اداری ، هزینه های زیست محیطی یا هزینه های ایمنی وسلامتی به تمام فعالیت های تولید به عنوان سربار تخصیص می یابد . هزینه های زیست محیطی همانند سربار اغلب پنهان هستند یعنی در حساب های هزینه مرکزی مثل هزینه های غیر مستقیم تولید یا هزینه های اداری به جای تخصیص مستقیم به فرآیند ایجاد هزینه یا محصول متمرکز می شوند .
طبق IFAC ” گرچه حسابهای سربار شیوه مناسبی برای گردآوری هزینه هایی که به صورت مستقیم به فرآیند یا محصولات خاصی قابل انتساب نیستند می باشد اما می تواند باعث مشکلاتی شود زیرا مدیر نمی داند کجا به دنبال اطلاعات لازم بگردد .”(IFAC 2005, P.27)
به عبارت دیگر ، استفاده از هزینه های سربار می تواند از اتخاذ تصمیمات بهینه جلوگیری کند زیرا اطلاعات هزینه مناسب دردسترس نیست . به عنوان مثال تشخیص اینکه کدامیک از هزینه های محیطی ثابت (مشکل برای کاهش دادن ) و کدامیک متغیر ( قابل کاهش از طریق معیارهای پیشگیری زیست محیطی ) می باشند مشکل است .

با این وجود نکته قابل ذکر این است که تمام شرکت ها باید ازجنبه های زیست محیطی فعالیت هایشان، برای برآورد اینکه درک درستی از هزینه موارد موجد تبعات زیست محیطی دارند یا خیر ،آگاه باشند . روش های حسابداری متعددی برای غلبه بر نقایص موجود در این زمینه توسعه داده شده است .که دو روش قابل ذکر آْن عبارتند از : حسابداری بهای تمام شده کامل (FCA) و هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) .
تمرکزاصلی FCA ، تعریف و تشخیص تمام هزینه هایی است که می

تواند با فرآیند ، محصول ، واحد تولیدی ، پروژه و غیره مرتبط باشد . شکل زیر شمای کلی از روش FCA ارائه می دهد :

حسابداری بهای تمام شده کامل

هزینه های تولیدی

کل هزینه داخلی

شکل 1: حرکت به سمت FCA
FCA می تواند توسط شرکت های خصوصی برای تشریح فرآیند تشخیص کلیه هزینه های داخلی و خارجی مرتبط با یک پروژه ، عملیات تجاری یا فرایند و جنبه زیست محیطی مثل ضایعات بکار رود.
روش متداول دیگر برای پوشاندن نقص حسابداری هزینه سنت

ی ، روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC است . روش مذکور به مسئله تخصیص نادرست هزینه ها می پردازد و بر هزینه های داخلی (مستقیم و غیر مستقیم ) و نیز هزینه های احتمالی با قابلیت کمی شدن می پردازد . انتظار می رود ABC ، هزینه استفاده از منابع و انجام فعالیت های سازمان را که به طور سنتی سربار نامیده می شود به صورت مستیقم به محصولات و مشتریان نسبت دهد . یکی از مراحل اصلی در انجام این کار تشخیص محرک های هزینه می باشد که اغلب تحلیلی پیچیده است . روش تخصیص هزینه های سربار به محرک های هزینه خاص می تواند در مورد هزینه ضایع

ات بکاررود به این صورت که محرک هزینه تابعی از فرآیند تولی

د فرض می شود که ضایعات طی آن تولید می شود ، محصولات راتولید و منابع مورد نیاز را مصرف می کند . در طرف مقابل ، تخصیص هزینه ضایعات از یک حساب مر کزی سربار ، هزینه هر فرآیند را به صورت نادرست نشان می دهد . در هر دوروش ABCو FCA تلاش می شود تابه صورت دقیق تری ، محل وقوع هزینه های زیست محیطی شناسایی و ارزش واقعی آنها گزارش شود .
اطلاعات هزینه از این نظر مهم هستند که چنانچه شرکت ها ندانند ضایعات چگونه و چرا بوجود می آیند و هزینه سالانه آنها چقدر است به صورت صحیح پتانسیل سرمایه گذاری تولید پاکیزه تر و کمتر آلاینده بوجود نمی آید .
تولید پاکیزه تر یک استراتژی مدیریتی برای کاهش مصرف منابع ، و تولید ضایعات و آلودگی است . به عبارتی یک استراتژی پیشگیرانه برای کاهش تاثیر فرایند تولید و محصولات بر محیط زیست می باشد .
هزینه های زیست محیطی : نمونه های واقعی:
در زیر فهرستی از هزینه های واقعی بر اساس طبقه بندی IFAC ارائه می شود . لازم به ذکر است که طبقه بندی مذکور کامل و جامع نیست و طبیعتا بر اساس ماهیت صنعت و فعالیت موارد مربوط قابل اضافه شدن می باشد .

جدول 2 : نمونه هایی از هزینه های زیست محیطی واقعی

طبقه بندی هزینه
مثال هایی از هزینه های بالقوه
هزینه های نقدی هزینه های انتقال و دفع ضایعات : وجوه پر

داخت شده برای طرف قراردادهای ضایعات به دلیل خدمات دریافتی ازآنان (کرایه جمع آوری ضایعات ، انتقال و دفع
هزینه های تولیدی غیر مستقیم و مستقیم
هزینه مواد ضایع شده : وجوه پرداخت شده برای خرید مواد خام ضایع شده ( مثل لاستیک ، فلزو..) شامل مخارج انباشت ، موجودی ، انبار داری و اداره قبل از استفاده از مواد ، هزینه های جایگزینی موادخام ضایع شده که باید دوباره خریداری و جایگزیزن شود.
هزینه های تولیدزمانی که مواد ، کالای نیمه ساخته یا کالای

معیوب ، ضایع شده است (مخصوصا کار ، انرژی و آب )
سایر هزینه های تولید (اغلب سربار) مثل استهلاک ناشی از ظرفبت تولید اضافی ضروری برای جبران تولید ضایعات ، نگهداری وغیره
سربار زیست محیطی اداری مثل مخارج قانونی ، زمان اداری صرف شده برای ضایعات (جمع آوری داده ها ،گزارش و;)
هزینه اداره ضایعات قبل از دفع مثل کار انجام شده ، تجهیزات ایمنی و انبار
هزینه های دفع و پردازش ضایعات مثل کار انجام شده ، انرژی و برق ، نگهداری ، استهلاک تجهیزات ، مدیریت ضایعات ، مالیات و.
هزینه های احتمالی جرایم
هزینه های ریسک وبدهی
حق بیمه بالا به علت استفاده از مواد مضر و تولید مواد مضر
ریسک تصادفات ناشی از کار و هزینه های مرتبط(ایمنی و سلامتی )
هزینه های کمتر مشهود هزینه های ارتباطی و هزینه وجهه بد شرکت (ارتباطات اجتماعی، کاهش انگیزه سرمایه گذاری در شرکت ;)
هزینه های بیرونی استهلاک منبع ، تخریب ازن ، تاثیر برآب و هوای محلی ، آلودگی صوتی و;

طبقه بندی اضافی دیگری که باید لحاظ شود ” هزینه فرصت ” تول

ید ضایعات است . هزینه فرصت مرتبط با ضایعات به صورت حسابداری فروش های از دست رفته (یعنی فروش ضایعات در صورتی که به صورت محصول کامل درمی‌ آمد ) یا وجوه مصرف شده برای ضایعات که می توانست در فعالیت های با ارزش افزوده سرمایه گذاری شود تعریف می شود . با توجه طبقه بندی بالا ، شکل زیر انواع هزینه های قابل تخصیص به ضایعات ایجاد شده طی فرآیند تولید را نشان می دهد

تمام هزینه های داخلی FCA

 

تمام هزینه های تولیدی RWA

افزایش میزان سختی تشخیص ،رهگیری ،کمی کردن و تخصیص
شکل 2 : هزینه های ضایعات

از آنجا که هزینه های تولید تاثیر مستقیم بر وضعیت اقتصادی شرکت ها دارد ، از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است لذا می توان گفت که RWA ) حسابداری ضایعات باقیمانده) (RWA روشی است که ” نه تنها هزینه ضایعات به همراه هزینه های دفع آنها ، بلکه ارزش های خرید مواد و نسبتی از هزینه های تولید رادر بر می گیرد (‌ p.12 و2001 UNDSD ) (بیشترین پتانسیل کاربرد را دارد .وبرای گزارشگری مالی شناسایی و اندازه گیری آنها ضروری است

گزارشگری زیست محیطی :
از آنجایی که محصول حسابداری زیست محیطی ، گزارشگری زیست محیطی است و عملکرد زیست محیطی از دید استفاده کنندگان حائز اهمیت است و ممکن است عملکرد زیست محیطی با عملکرد اقتصادی کاملاً انطباق نداشته باشد لذا نیاز به الزامات گزارشگری ویژه احساس می گردد یا ممکن است شرکت‌ها ، مخارجی را از بابت فعالیت‌های زیست محیطی متحمل شوند و ارائه‌ی یک تصویر از عملکرد زیست محیطی که حاوی منافع حاصل از تحمل هزینه‌های مزبور باشد با توجه به ساختار موجود حسابداری دشوار است لذا بدین جهت بسیاری از بنگاه‌های انتفاعی ، هزینه فعالیت‌های زیست محیطی را بدون مقابله با منافع آن ، تنها به عنوان اقلام هزینه‌ای منظور کرده و در گزارشگری مالی به گونه‌ای موثر آنها را افشا نمی کنند افشای هزینه‌ی فعالیت‌های زیست محیطی به منظور حفظ ثروت سهامداران موجب افزای

ش ارزش شرکت را فراهم خواهد کرد اگر چه منافع این گونه هزینه‌ها قابل تقویم به ریال نباشد ولی باعث ایجاد تمایز شرکت در صنعت مربوطه خواهد شد و علیرغم وجود مزیت در بازار رقابتی در میان صنایع غیر سبز از طریق ایجاد محبوبیت اجتماعی آثار مفید و موثری بر قیمت سهام این گونه شرکت‌ها در بورس اوراق بهادار خواهد داشت لذا گزارشگری زیست محیطی با نگاه دقیق‌تری باید مورد توجه مدیران واحدهای اقتصادی باشد به ویژه واحدهایی که در زمینه زیست محیطی متحمل مخارج زیادی می گردند که بدین منظور گزارشگر

ی بعضی از کشورها را در این زمینه بررسی می کنیم.
روش‌های رایج در استانداردهای گزارشگری حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا:
کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC ) تمام مقررات گزارشگری شرکت‌های آمریکا را نظارت می کند SEC در این زمینه پیشنهادات آژانس حفاظت محیط زیست را در نظر گرفته و بر طبق آن در مقررات خود تجدید نظر می نماید براساس گزارش سال 2004 (GAO ) این پیشنهادها توسط SEC برای نیازهای اطلاع رسانی به اجرا درآمده است این پیشنهادها اساساً جنبه‌ی اساسی گزارش را تحت پوشش قرار می دهد که شامل موارد زیر است:
1ـ اثر مالی پذیرفتن یا نپذیرفتن الزامات زیست محیطی بر روی هزینه‌ها و درآمدها و موقعیت رقابتی و سوبسیدهای آن.
2ـ بر تعویق افتادن ایجاد قانون زیست محیطی یا پیش

رفت‌هایی که نیاز به تفکر دارند و یکی از این سه شرط را دارا هستند.
1ـ2: اهمیت 2ـ2: 10 % دارایی‌های جاری هستند 3ـ2: جریمه‌های مالی
3ـ پیشامدهای احتمالی زیست محیطی که ممکن است تأثیر مادی بر روی فروش و درآمد داشته باشد.
مقایسه مقررات گزارشگری محیط زیست در کشورهای آمریکا و انگلیس:
بررسی مقایسه‌ای انجام یافته توسط Leighltolland که بین شرکت‌های آمریکایی و انگلیسی صورت گرفت بیان می کند که افشای اختیاری اطلاعات

زیست محیطی بین گزارشگری شرکت‌ها اختلاف ایجاد می نماید و همچنین بیان کرد که کیفیت اطلاعات در شرکت‌های انگلیسی بهتر از شرکت‌های آمریکایی است اما کمیت اطلاعات در شرکت‌های آمریکایی بهتر است.
آنچه که با بررسی شکل گزارشگری کشورهای مختلف به آن دست یافتیم این است که اکثر کشورها از شکل گزارشگری داوطلبانه استفاده می کنند که آن هم مشکلاتی به شرح زیر دارد:
1ـ شکل گزارشگری شرکت‌های مختلف با هم یکسان نیست بنابراین ویژگی کیفی قابل مقایسه بودن زیر سوال می برد.
2ـ شرکت‌ها در افشاگری داوطلبانه اطلاعاتی را گزارش می کنند که پیامد مثبت دارد.
3ـ اطلاعات افشاگری داوطلبانه ناکافی هستند و این اطلاعات ناکافی به تصمیمات استفاده کنندگان
لطمه می زند.
موانع و چالش ها
موانعی که پیشروی حسابداری زیست محیطی قرار دارند متنوع می باشند . جدول زیر شرح مختصری از این چالش هاست .
IFAC 2005

1 – خطوط ارتباطی میان حسابداری و سایر دپارتمان ها به خوبی توسعه نیافته است .
2 – هزینه های مربوط به محیط زیست اغلب در حساب های

سربار پنهان هستند .
3 – اطلاعات مصرف ،جریان و هزینه مواد به طور کافی رهگیری نمی شوند
4 – بسیاری از انواع اطلاعات مربوط به محیط زیست در ثبت های حسابداری یافت نمی شود

نتیجه‌گیری :
با توجه به بررسی انجام شده حسابداری زیست محیطی که به شکل نوپا بوده و هنوز جایگاه خود را در جامعه پیدا نکرده است و در کشور ما که چند سالی مطرح شده است.
با توجه به اینکه محیط زیست میزبان اقتصاد است و با رشد اقتصادی بر محیط زیست چه به صورت اطلاعات پولی یا فیزیکی گزارش گردد و با این امر برای نسل آینده هم حق زندگی کردن قائل می شویم و همچنین بعضی از شرکت‌ها هم که در این مورد هزینه‌های زیست محیطی را متحمل می شوند که دسته بندی این هزینه ها راتشریح کردیم ولی با توجه به وضع موجود حسابداری ، نمی توان اصل تطابق درآمد با هزینه‌ها را در مورد این هزینه‌ها اعمال کرد و آن را شرکت‌ها فقط به عنوان هزینه در صورتهای مالی خود می آورند ولی این هزینه‌ها منافع آتی دارند و نباید به عنوان هزینه آورده شوند. و با توجه به مطالعه تطبیقی که در کشورهای پیشرفته انجام شده است اکثر کشورهای پیشرفته اطلاعات زیست محیطی را به شکل داوطلبانه افشا می کنند و این نوع افشا هم مشکلاتی را داشت و عمده‌ترین مشکل آن این بود که شرکت‌ها ، ان دسته از فعالیت‌های خود را که پیامد مثبت داشتند را افشا می کردند و از افشاء کلیه فعالیت‌ها خودداری می کردند و در نهایت به نظر می آید تلاش در جهت گزارشگری هزینه های زیست محیطی و نقش جدید حسابداران تغییر جهتی از هدف سنتی حسابداری بر مبنای ارائه اطلاعات مالی به نقش اجتماعی و نقش مباشرت مدیریت باشد . بدیهی است که حسابداری به عنوان یک شاخه از علوم اجتماعی نیازمند چنین اطلاعاتی است . اما مشکل اساسی حسابداری که همان اندازه گیری اثرات چنین رویدادهایی است هچنان باقی است ، در هر حال تلاش در جهت معرفی نقش های جدید مستلزم ارائه روش های جدید در سنجش و ارزیابی رویدادها است که لازم است تا محققین حسابداری در این زمینه گام بردارند .

منابع:
1) ملانظری ، مهناز : حسابداری محیط زیست ، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی ، شماره هشتم ، سال 82 ، صفحات 146 ـ 147
2) خوش طینت ، محسن : حسابداری محیط زیست ، حسابرس ، سال چهارم ، شماره 17 ، سال 81 ، صفحات 16 ـ 21
3) .Anne M.Alemander, Johan A. List , nichael Margolis , Ralph C.d Avge , A method for Valuting global ecosystem service , Ecological Economics (1998).
4) . JoshuaG.Coyne , Scott

 

L. Summers , Brady Williams , Brigham Young , David A.Wood ,Accounting Program research Rankings by Topical Area and Metodology , July 2009 , 1-29.
5) Dlna Wahguni SE, M.Bus. Acc , AK , green reporting , ssrn , July 2005.
6) M. Benett , J. Bouma , T. Wolters : Enviromental Mangement Accounting : Informational and Institutional developments , ulwer Academic publisher – London 2002.
7) – Bebbington, Jan., Gray, Rob., Thomson, Ian. And Walters, Diane. (1994). Accountants’ attitudes and environmentally-sensitive accounting. Accounting and Business Research, 24 (94), 109-121
8) European Environmental Agency. (2006). Topic Centre on Resource and Waste Management. [Online]. Availble: http://waste.eionet.europa.eu/definitions/waste
9) Fresner J. Cleaner production as a means for effective environmental management. Journal of Cleaner Production 1998;6:171e9.
10) Jasch C. The use of environmental management accounting for identifying environmental costs. Journal of Cleaner Production 2003;11: 667e76.
11) International Federation of Accountants (2005). Environmental Management Accounting. [Onli

 

ne].Available: http://www.ifac.org/store/Details.tmplSID=1123595939318284
12) Gale R. Environmental costs at a Canadian paper mill: a case study in environmental management accounting (EMA). Journal of Cleaner Production 2006;14:1237e51.
13) United Nations Division for Sustainable Development. (2001). Environmental ManagementAccounting Principles and Procedures. [Online]. Available: http://www.un.org/esa/sustdev/ publications/publications.htm#technology
14) United States Environmental Protection Agency. (2006). Glossary of Terms. [Online]. Available: ttp://www.epa.gov/epaoswer/non-hw/industd/gloss.htm
15) Projasek, Robert (1998). Practical Pollution Prevention: Activity Based Costing for EHS Improvement .Pollution Prevention Review, Winter 1998, 111-120

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقت

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد با pdf دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد با pdf :

سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد

چکیده:

هدف از ایجاد و توسعه مناطق آزاد و یا مناطق پردازش صادرات 1(EPZ)، افزایش و توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی و انتقال تکنولوژی، افزایش درآمدهای عمومی، افزایش توریسم ارتقای جایگاه اقتصادی کشور و بهره مندی از اقتصاد رقابتی است. اما از بعد نظری می توان گفت جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی 2(FDI) برجسته ترین نقش در فعالیتهای اقتصادی مناطق آزاد می باشد. سرمایه گذاری خارجی بخش کلیدی جهانی ساز

ی جدید است. خصوصی سازی، آزاد سازی و تثبیت اقتصاد کلان همگی می‌توانند فضایی به وجود آورند که سرمایه، از جمله سرمایه خارجی را جذب کند. و این سرمایه گذاری موجب رشد و توسعه اقتصادی گردد. در این راستا نویسندگان بر این باورند که مناطق آزاد با داشتن پتانسیل های لازم نقش اساسی در رابطه با جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) دارند. لذا در این پژوهش میدانی به بررسی راهکارها و سیاستهای جذب سرمایه گذاری خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد پرداخته شده است.

واژه‌های کلیدی: خصوصی سازی، سرمایه گذاری خارجی، رشد اقتصادی، مناطق آزاد تجاری، توسعه صادرات

مقدمه:
از دهه 1960بسیاری از کشورهای رو به توسعه راهبردهای صادرات گرا را به عنوان ر

اهبرد توسعه خود انتخاب کرده‌اند، این گونه راهبردها توسط نهادهای اقتصادی بین المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به عنوان بهترین راه برای ارتقای توسعه در کشور در حال توسعه مورد حمایت قرار گرفته است. در مجموعه اقدامات و سیاستهای مرتبط راهبردی صادرات گرا تاسیس مناطق آزاد تجاری و صنعتی یا به عبارت بهتر مناطق پردازش صادر

ات به عنوان راهکاری برای تغییر جهت کلی اقتصاد از درونگرایی به برونگرایی و تجارت آزاد مورد استفاده اغلب کشورهای یاد شده قرار گرفته است، منطقه آزاد ناحیه ای از قلمرو کشور است که خارج از محدوه فیزیکی، قانونی، ادرای تاسیسات گمرکی قرار دارد. ورود و خروج سرمایه و سود به آن و جابجایی نیروی کار متخصص در منطقه به سهولت صورت می‌گیرد و کالاها و مواد خارجی را که منع قانونی نداشته باشند می‌توان بدون هر گونه موانع گمرکی و ترانزیت، یا در انبارهای آن نگهداری و یا در کارخانه های مستقیم در آن تغییر شکل داده و به کالاهای دیگر تبدیل نمود. در ادبیات دامنه گسترده ای از اصطلاحات درباره این مناطق آمده است از جمله مناطق آزاد اقتصادی ، منطقه آزاد صادرات ، منطقه آزاد تجاری ، منطقه آزاد صنعتی و مناطق ویژه اقتصادی می توان اشاره نمود. هدفهای اصلی از ایجاد این مناطق در بسیاری از کشورهای درحال توسعه عبارت اند از:
1- ایجاد درآمد ارزی به وسیله بهبود صادرات کالاهای غیر سنتی
2- اشتغال زایی برای کم نمودن بیکاری یا مشکلات ناشی از بیکاری در ک

شور و درآمدزایی
3- جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی(FDI) و انتقال تکنولوژی، انتشار دانش و اثرات تظاهری که این مورد به مانند کاتالیزوری برای بنگاههای داخلی در گیر تولید کالاهای غیرسنتی عمل می کند.
رشد سریع ایجاد منطق آزاد باعث گردیده است. پس از بندر هامبورگ (در سال 1888) و کشور ایرلند (1959) کشور در حال توسعه زیادی اقدام به ایجاد چنین مناطقی در کشور خود نمایند. از آن جمله می توان به مناطق آزاد مانائوس (در برزیل)، منطقه آزاد ماریتین (

درموریس) منطقه آزاد کراچی (در پاکستان) منطقه آزاد ماسان و ایری و کومی (در کره جنوبی) منطقه آزاد کاندلا (در هند) منطقه آزاد استانبول (در ترکیه) منطقه آزاد جبل علی، احمد بن رشید (دبی) منطقه آزاد جاکارتا (در اندونزی) و . . . در آسیا اشاره نمود.
جدول (1) برآورد مناطق پردازش صادرات جهان را تا سال 2003 نشان می دهد.
جدول (1) برآورد مناطق پردازش صادرات تا سال2003 در جهان
سال میلادی 1975 1986 1995 1997 2003
کشورها 25 47 73 93 116
مناطق 130 376 530 845 3000
Source: Wepza
آمارها نشان می‌دهد تا سال 2003 حدود 27 منطقه پردازش صادرات در خاورمیانه تاسیس گردیده است که البته آمار آن در حال حاضر در بیش از دو برابر شده و در حال رشد و توسعه می باشد.

مناطق آزاد در ایران
تفکر ایجاد مناطق آزاد در ایران به حدود چهاردهه قبل باز می‌گردد. در سال1348 جزیره کیش به عنوان یک بندرآزاد و البته با هدف اصلی ایجاد امکانات گردشگری بین المللی در نظر گرفته شد. و در همان زمان زیر بناهایی نیز ساخته شد. ولی پس از سال 1357عملا فعالیتهای این منطقه متوقف شد اما ضربه پذیری اقتصاد کشور از صادرات نفتی و آن هم صادرات انحصاری، چیزی بود که در سال1367و1368بطور محسوس مورد توجه قرار گرفت. اگر به آمارهای سال 1367توجه کنیم می‌بینیم که صادرات نفتی‌ما در آن سال حدود 7میلیارد دلار شد. در حالی که همین درآمدها

ی ارزی در برخی از سالها از مرز 20میلیارد دلار فراتر رفته است. برای کشوری که مسائل

مختلف‌اش وابسته به ارز خارجی است و درصد قابل توجهی از فعالیتهای تولیدی و خدماتی آن به دلیل ارتباط نزدیک با دنیا به وسیله ارز خارجی رقم می‌خورد، نوسانهای شدید درآمد ارزی طبعا می تواند بسیاری از فعالیتهای اقتصادی به تبع آن فعالیتهای سیاسی و فرهنگی جامعه را متاثر کند به همین دلیل در برنامه اول توسعه صادرات غیر نفتی به عنوان یک تصمیم قطعی مورد توجه قرار گرفت. و یکی از بهترین ابزار برای توسعه صادرات غیر نفتی ایجاد مناطق آزاد صن

عتی بود که بسیاری از کشورهای جهان به ویژه در دو، سه دهه اخیر تجربیات موفقی از آن بر جا مانده است. بدین ترتیب در تبصره 19برنامه اول توسعه، سه منطقه آزاد تجاری – صنعتی در کشور مورد تصویب قرار گرفت.
تا پایان برنامه دوم توسعه (سال1378) راهبرد تجاری که عملا در کشور به اجرا در آمد جاگزینی واردات بود، اگر چه در برخی قوانین از جمله قوانین اول و دوم توسعه، اش

اره هایی هم به توسعه صادرات شده بود. تغییر نیافتن ساختار اقتصاد به نفع بخش صنعت، یعنی به عبارت دیگر تحقیق نیافتن توسعه صنعتی بیانگر ناموفق بودن راهبرد جایگزینی واردات در جهت صنعتی شدن کشور است.
در برنامه سوم توسعه، نسبت به برنامه های قبلی تاکید بیشتری روی سیاست توسعه صادرات صورت گرفت و اقداماتی نظیر معافیت صادرات از عوارض و مالیات، حذف پیمان سپار ارزی، اعطای یارانه و جوایز صادراتی، ساده سازی فرآیند صادرات، بازگردان حقوق گمرکی و سود بازرگانی مواد اولیه و واسطه‌ای مورد استفاده در تولید کالاهای صادراتی پس از صدور، سیاست یکسان سازی نرخ ارز و واگذاری ارزی بر اساس نرخهای بین بانکی، به انجام رسید. سیاست حذف موانع غیر تعرفه ای و غیر فنی واردات وتبدیل آن به تعرفه های معادل و تهیه برنامه زمان بندی اصلاح نرخهای معادل تعرفه و سیاست حذف ممنوعیتهای صادراتی بجز موارد خاص نیز در قانون برنامه توسعه پیش بینی شده بود که تا پایان برنامه بطور کامل عملی نشد.
درمتن قانون برنامه چهارم توسعه، عبارت (مناطق آزاد) دقیقاً 20 بار تکرار شده و در بندها و تبصره‌هایی توضیحاتی در این مورد آمده است در ماده 33 قانون برنامه چهارم آمده است به منظور نوسازی و روان سازی تجارت و افزایش سهم کشور در تجارت بین الملل و همچنین رونق بخشیدن به تجارت خارجی و هم پیوندی فعال با اقتصاد جهانی، دولت مکلف است تا برخی قوانین رسمی کشور از جمله قانون صادرات و واردات، قانون امور گمرکی به ویژه قانون مناط

ق آزاد تجاری و صنعتی را بازنگری و اصلاح نماید. اما بر آیند برنامه چهارم آن گونه که انتظار می‌رفت رونق بخش تجارت و مناطق آزاد تجای نشد.
در حال حاضر در ایران بیش از 27 منطقه آزاد تجاری و ویژه اقتصادی وجود دارد که زیر نظر دبیر خانه شورای عالی مناطق آزاد فعالیت می کنند.

 

عوامل جذب FDI و رابطه آن با رشد مناطق آزاد
سرمایه گذاری مستقیم خارجی، فرآیندی است که به وسیله آن یک کشور (کشور مبدا) مالکیت دارییها را در کشور دیگر (کشور میزبان) با هدف کنترل تولید، توزیع و دیگر فعالیتها بدست می آورد FDI به مثابه درگیری با سرمایه‌گذاری بلند مدت و منعکس کننده مناسبات بلند مدت و کنترل یک نهاد اقتصادی در کشور میزبان است. عبارت “بلند مدت”نشان دهنده تمایز FDIاز سایر سرمایه گذاریها نظیر سرمایه گذاری پرتفلیو می‌باشد، به نحوی که سرمایه گذاری پرتفلیو، بازگو کننده نگهداری اوراق بهادار همچون سهام خارجی، اوراق قرضه و دارییهای مالی است که هیچ کدام از آنها موجب نمی‌شود که دارنده اوراق، بر بنگاه صادر کننده اوراق تسلط مدیریتی داشته باشد. سرمایه گذاری پرتفلیو کوتاه مدت بوده و عبارت “کوتاه مدت” نشان دهنده آن است که سرمایه گذاری پرتفلیو بطور چشمگیر و به دفعات زیاد دست به دست می‌شود. آنچه که درتعارف مربوط به FDI شبیه به یکدیگر است، کنترل و نفع ناشی از کنترل است که بازگو کننده اهمیت بیشتر FDI از سرمایه گذاری پرتفلیو است با در حالیکه سرمایه گذاری پرتفلیو خواستار کنترل مدیریتی بر بنگاه یا مناسبات بلند مدت نیست، مناسبات بلند مدت بیانگر ارتباط بلند مدت بین سرمایه گذاری مستقیم و شرکت سرمایه گذار مستقیم است که این امر درجه قابل ملاحظه‌ای از نفوذ و تاثیر در مدیریت بنگاه را تحقق می بخشد.
در مورد تعریف FDI، طبق نظر IMF ، تصاحب 10% یا بیشتر سرمایه یک شرکت به مشابه سرمایه گذاری مستقیم است. این رهنمود، یک قاعده بی برو برگرد نیست وچ

ه بسا ممکن است دارنده سهام کمتر از 10% کنترل اصلی را در بهره برداری از یک شرکت داشته باشد در حالیکه ممکن است دارنده سهام بیشتر از 10% کنترل بارزی بر مدیریت بنگاه نداشته باشد، اما IMF پیشنهاد می‌کند از این درصد، به مثابه تمایز بین سرمابه گذاری مستقیم و سرمایه گذاری پرتفلیو در نظر گرفته شود.
عوامل گوناگون بر جذب FDI موثر است اما اصلی ترین عوامل عبارتند از:
1- حضور مزیتهای ناشی از مالکیت در شرکتهای چند ملیتی:
این مورد بیان می دارد که مزیتهای ویژه مالکیت (مثلا فناوری اختصاصی) یک بنگاه، اگر بصورت بهینه بهره برداری شود، می تواند هزینه اضافی بر پایی ساز و کار تولید یک محیط خارجی را جبران نماید و بر عدم مزیتهای بنگاه غلبه نماید.

2- حضور مزیتهای مکانی در کشور میزبان:
این مورد بیانگر آن است که مزیتهای ویژه مکان بنگاه، باید با مزیتهای مکانی کشور میزبان ترکیب شود (مثلاً بازار بزرگ یا هزینه های پایین‌تر منابع و یا زیر ساختهای مطلوب)
3- حضور منافع بارز تجاری در درون بنگاه در مقابل یک ارتباط جدا گانه بین سرمایه گذار و دریافت کننده FDI
در نهایت بنابر جزء سوم پارادایم مطروحه، بنگاه، منافع بزرگتری را در بهره برداری از مزیتهای مالکیت و مکان، به وسیله درونی سازی کسب می نمایند، برای مثال از طریق FDI به جای معاملات مستقل، که این حالت امکان دارد به چندین دلیل صورت گیرد. برای نمونه، بازارهای داراییها و نهاده های تولید (فناوری، دانش یا مدیریت) ممکن است غیر کامل باشند و یا اینکه اصلا وجود نداشته باشند، و یا اینکه هزینه های معاملاتی چشمگیر و با وقفه زمانی درگیر باشند.

رابطه FDI و رشد اقتصادی مناطق آزاد تجاری
FDI رشد اقتصادی مناطق آزاد تجاری و یا مناطق پردازش صادرات (EPZ) را توسط فراهم نمودن سرمایه خارجی رونق می‌بخشد و از طریق رشد اقتصادی این مناطق، منافع سرمایه گذار خارجی گسترش می یابد. علاوه بر این FDI معمولا به همراه تکنولوژی پیشرفته، سازماندهی و مدیریت برتر وارد کشور و مناطق آزاد تجاری می شود.
بنابراین FDI به عنوان موتور رشد در مناطق آزاد شناخته شده است. این مطلب در مطالعه ای که توسط برنزیتن، گرگوریو و لی (1998) انجام شده است نیز مورد اشاره واقع شده است، آنها بر این عقیده اند که اثرات سودمند FDI بر رشد اقتصادی توسط کارایی بالاتری که این نوع سرمایه گذاری به خاطر تکنولوزی پیشرفته دارد حاصل می‌شود نه صرفا از طریق انباشت بیشتر سرمایه همچنین راناودولینگ نیز معتقدند که اثر مثبت FDI بر رشد اقتصادی به دلیل افزایش کارایی سرمایه در اثر انتقال تکنولوژی مناسب و پیشرفته حاصل می‌شود. بد

ین ترتیب می‌توان عنوان کرد که:
رشد اقتصادی مناطق آزاد افزایش کارایی سرمایه انتقال تکنولوژی مناسب FDI
مساله دیگری که در رابطه با اثرگذاری FDI بر رشد اقتصادی بخصوص رشد اقتصادی مناطق آزاد تجاری مطرح می‌شود این است که در کشورهایی که FDI اثر بیشتری بر بهره وری می‌گذارد، رشد اقتصادی بیشتر افزایش میابد. این افزایش بهره وری در اثر افزایش FDI نیز بیشتر در مناطقی که نیروی کار ماهر دارند و از زیر ساختهای اقتصادی توسع

ه یافته برخوردارند و از درآمد بالاتری نیز برخوردار می‌باشند به چشم می‌خورد. نور بخش (2001) در مطالعه به این نتیجه می‌رسد که کشور های و مناطق که فقط به نیروی کار ارزان و کم مهارت و منابع طبیعی خود در جذب FDI فکر می‌کنند نمی‌توانند FDI را به صنایعی که ارزش افزوده بالاتر دارند هدایت کننده و از رشد اقتصادی کمتری بخوردارخواهند بود بطور کلی وجود سرمایه انسانی و نیرو کار متخصص و تحصیکرده برای سرمایه و اثر گذاری بیشتر بر رشد اقتصادی مناطق آزاد اقتصادی لازم است بنابراین:

رشد اقتصادی مناطق آزاد افزایش بهره وری
FDI
1- وجود سرمایه انسانی زیاد
2- وجود زیر ساختهای اقتصادی توسعه یافته
نتیجه گیری:
امروز، با توجه به تلاش گسترده ای که در جهان برای جذب سرمایه گذاری های خارجی صورت می‌گیرد، باید گفت که این نیاز به سرمایه گذاری خارجی از نظر تاسیس بانک های خصوصی خارجی، موسسه های بیمه خارجی و تضمین دولت نسبت به جبران خسارت ناشی از سلب مالکیت خارجیان از عوامل بسیار مهم و تع

یین کننده رشد سرمایه گذاری در مناطق آزاد کشور است. از این رو جذب سرمایه های خارجی به دلیل کمبود منابع ارزی، نیازهای مالی و ارزی کشور را تامین کرده و موجبات اشتغال زایی را دربخش صنایع مولد بوجود آورده و زمینه انتقال تکنولوژی روز فراهم کرده است. ورود سرمایه های خارجی به داخل کشور در واقع به معنای ج

ذب تکنولوژی است. بنابراین در مجموع اگر جذب سرمایه های خارجی توام با ورود تکنولوژی جدید و رقابت حضور در بازار کالا و آموزش نیروی انسانی داخلی باشد، برای رشد و توسعه اقتصادی مناطق آزاد و به تبع آن کشور یک ضرورت است. در صورتی که سرمایه گذاری در منطقه به وسیله ورود سرمایه خارجی تامین اعتبار شود هزینه استفاده از منابع سرمایه ای به حداقل خواهد رسید. هر چند مشوق های سرمایه گذاری هرگز نمی تواند جایگزین اصول اساسی شامل جو سرمایه گذاری، استحکام سیاسی و فرصت های سود آوری می شوند.
شرایط اساسی برای اختصاص یک منطقه به منطقه آزاد و یا مناطق پردازش صادرات (EPZ) فراهم کردن شرایط جذب (FDI) از جمله ثبات سیاسی و امنیت اقتصادی، تسهیلات حمل و نقل و ارتباطات مناسب، محیط فیزیکی خوب بارعایت استانداردهای مناسب، زیربنای قابل اطمینان در زمینه آب و برق، دسترسی توجیحی به بازار خدمات حمایتی نظیر بانکداری و فوروادنیگ (خدمات اداری حمل و نقل)، نیروی کار و ساز ماندهی مناسب است. که توجه مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران مانند منطقه آزاد ارس به آنها می تواند رونق اقتصادی این مناطق به دنبال آن اقتصاد ایران را همراه داشته باشد.

منابع فارسی:
1-کلباسی، ناهید، مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران در دیدگاه اقتصادی مجله پژوهشها و سیاست‌های اقتصادی، شماره1، تهران1371
2- شجاع، عبدالغفور، مجله مناطق آزاد، دوره جدید، تهران، 1380
3- محمدی، مسعود، مطالعه ای در مناطق آزاد، موسسه مطلعات و پژوهش های بازرگانی، تهران، 1374
4- رضائی، مهدی، بررسی وضعیت مناطق آزاد تجا

ری – صنعتی ایران از نظر برخی از اهداف مورد انتظار، برسیهای بازرگانی، شماره23، (خرداد و تیر1386)
5- رضائی، مهدی، عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنایع ایران 1383-1380 موسسه مطالعات پژوهشهای بازرگانی (1388)
6- دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری – صنع

تی، خلاصه گزارش عملکرد منطق آزاد ایران 1383-1380، گزارش چاپ (1384)
7- اسفندیار، علی اصغر، ارزیابی عملکرد مناطق آزاد تجاری ایران و تاثیرات در توسعه اقتصاد این مناطق، پژوهشنامه اقتصادی.
8- محمدی الموتی، مسعود، مطالعه ای درباره مناطق آزاد و اثرات اقتصادی بازرگانی آن، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1374
9- مهدوی، ابوالقاسم، تحلیلی بر نقش سرمایه گذاری خارجی در رشد اقتصادی، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره66، پاییز 1383، صفحات 208- 181
10- امیر احمدی، هوشنگ، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور های در حال توسعه، اطلا عات سیاسی اقتصادی شماره 152-151و1388
منابع لاتین
1 Export Processing Free Zones In Developing Countries United New York 1985
2. UECD, Investing In Export Processing Zones (Paris: OECD, 1984, P23)
3. Anchars, Vinaye Dey. FDI and Export Performance of The Mauritian Manufacturing Sector. University Of Mauritius, Reduit,(November2003)
4. Balasubramanyam, V. N. “Foreign Direct Investment in Developing Countries: Determinants and Impact”. OECD, (November 2001)
5. Robert D. Sinclair, Export Processing Zones: Ingredient for Services Full Liberalization (2ool)
6. Dorsat, Madani, A Review Of

The Role End Impact Of Export Processing Zones (2002)
7. De Mello,Jr. Lviz R ,” Foreign Direct Investment Led Growth :Evidence From Time Series And Panel Data “Oxford Economic Paper.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

پروژه دانشجویی مقاله مردم سالاری با pdf

علی م دیدگاه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مردم سالاری با pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مردم سالاری با pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مردم سالاری با pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مردم سالاری با pdf :

مردم سالاری

مقدمه
مبنا و محور بنیادین نظریه های سیاسی شهید آیت اللّه سید محمدباقر صدر «ره» را «نگرش و جهان بینی توحیدی» و «ربّانی بودن نظام هستی» شکل می دهد.2 اگر این موضوع صحیح باشد که: «هر کس آن چنان عمل می کند که جهان را می بیند; یعنی تصوری که از هستی در ذهن ما نقش بسته است، در عمل، عقیده و رفتار اجتماعی ما تأثیر مستقیم دارد ….»3 آن گاه نظریه های سیاسی اندیشمندان و متفکران عالم سیاست نیز بر مبنای جهان بینی و نوع نگرش آن ها از وجود

شکل می گیرد. البته در این جا نمی توان نقش مقتضیات زمانی، تأثیرات اندیشه ها و اندیشمندان دیگر را انکار نمود. امّا آن چه در این میان از اهمیت اساسی تری برخوردار است همان معرفت شناسی، جهان نگری و انسان نگری است و به قول سارتر: «هر کس آن چنان زندگی می کند که جهان را می شناسد.»4

بر اساس نگرش و بینش توحیدی، جهان نه مجموعه ای از عناصر، نیروها و قوانین کور که سازمانی از نیروها، مقررات و قوانین «سنن»، عناصر و اجزایی مرتبط، منظم، هم آهنگ، هدف دار و با معنا است و بر این اساس «انسان» نیز موجودی معنادار، با هدف و مسئولیت مجسم می گردد. در چنین بینشی توحید به ژانوسی دو چهره می ماند که ربوبیت بیانگر یک چهره اش و عبودیت نشان دهنده دیگر چهره اش می باشد; به عبارت دیگر، توحید یک رابطه فراگیر و حیاتی است میان ربّ و تدبیرگر وجود و مربوب یا نظام هستی. بدین معنا مبنای جهان را ربّانی بودن و عبودیت تشکیل می دهد. جهان در مدار توحید و ربانیت قرار دارد.

بنابراین جهان مبتنی بر ربوبیت و عبودیت که از علم و حکمت مطلقه الهی نشأت گرفته است و تحت تدبیر ازلی و لاینقطع او قرار دارد، عبث و بیهوده نیست و انسان نیز ـ به عنوان بخشی از هستی و بلکه سر آمد آن ـ موجودی رها، عبث و بی هدف نیست:

«افحسبتم انّما خلقناکم عبثا و انّکم الینا لاترجعون;5
آیا می پندارید که همانا شما را بیهوده آفریده ایم و شما را به سوی ما بازگشتی نیست.»
وجود رابطه اقتداری رب ـ عبد یا ربوبیت ـ عبودیت، بیانگر اصل اساسی «حاکمیت مطلقه» خداوند بر جهان و انسان است.
جهان، هدف دار و با معنا بر اساس قوانین و سنت هایی اداره می شود که از آن ها تحت عنوان «سنن الهی» یاد می گردد. بر این اساس، دومین اصل بنیادین در اندیشه سیاسی صدر، وجود سنت های الهی حاکم بر جهان هستی است.
هم چنین خداوند بر مبنای حکمت خود انسان را آفرید و او را به دلیل دارا بودن گوهر عقل و نیروی تعقل و تدبر، کرامت و فضیلتی ذاتی و فطری بخشید.

این برتری و کرامت ذاتی و تکوینی نوع انسان حاصل وجود عقل، اندیشه، درک، تعقل و شعور ذدر اوست:
«ای برادر تو همه اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای.»6

این جاست که در این نگرش نقش عظیم و سازنده توحید آشکار می گردد و آن ارائه بهترین نگرش ها نسبت به وجود است. نگرشی جامع و مانع. نگرشی مبتنی بر هدف و سازنده. نگرشی که راه، هدف و جهت حرکت انسان و جامعه را مشخص می کند:

«نقش توحید در این است که «دید فکری» و «ایدئولوژی روشنی» به ما می دهد. توحید همه آرمان ها و هدف های انسان را یک جا در یک ایده آل برتر یگانه، یعنی خداوند سبحان جمع می کند.»7

از سوی دیگر آدمی به اعتبار «عقل» و «نیروی تعقل» و «اندیشه» و قدرت «تشخیص» و «استنباط» در طی طریق و اداره امور زندگانی خود، از «آزادی» و «اختیار» برخوردار است و هیچ کس بر او سلطه و نفوذ ندارد. آزادی انسان چونان عقل و خردش ذاتی و تکوینی است نه اکتسابی و تصنعی. بر این مبنا قوانین و سنن الهی نیز آن گاه که با سرنوشت بشر پیوند و ارتباط می یابند، جنبه بشری به خود می گیرند و لذا توسط انسان قابل بررسی، شناسایی و کشف بوده و از زیر دست انسان می گذرند. بنابراین تعارضی با عقل یا آزادی او ندارند.
حاکمیت انسان
بر مبنای آن چه گذشت از نگرش توحیدی سیاست، سه اصل اساسی نشأت می گیرد:
1» اصل حاکمیت مطلقه خدا بر وجود;
2» اصل در وجود سنن الهی حاکم بر جهان;
3» اصل آزادی و اختیار انسان.
از دیدگاه صدر«ره»، حاکمیت و ولایت مطلق بر جهان و انسان، اصالتا و حقیقتا از آن خدای متعال است:
«لا سیّد و لا مالک و لا اله للکون و للحیاه الاّ اللّه سبحانه و تعالی….»8

و خداوند بر اساس حاکمیت مطلقه خویش وسنن تکوینی حاکم بر وجود، انسان عاقل مختار را به دلیل توانایی تشخیص و استنباط و نیروی اخذ تصمیم و اراده بر سرنوشت خود حاکم کرده است; یعنی اساس خلقت انسان را ـ نسبت به موجودات دیگر ـ به گونه ای طرح ریزی نموده که «توانایی و استعداد» اداره جامعه خود را داشته باشد. این توانایی، استعداد و علایق ذاتی و بالقوه بشری، آدمیان را واجد حقّی می سازد که «حق حاکمیت» یا «حق ولایت» نام دارد; به عبارت دیگر، همان گونه که غرایز و استعدادهای ذاتی انسان او را واجد «حقوق ذاتی»9 نظیر «حیات»10، «آزادی»11 و «مالکیت خصوصی»12 می سازند.13 ویژگی های فطری و استعدادهای ذاتی به او حق تعیین سرنوشت خویش را نیز می دهد.

شهید صدر از این حاکمیت یا ولایت اعطایی خداوند به بشر به صورت جعل تکوینی تحت عناوین «خلافه العام»، «خلافه الانسان»، «استخلاف»، «استئمام» و «استئمان» یاد می کند که مبنای ایجاد دولت14و نظام سیاسی و تشکیل حکومت می باشد.

«… از همین رو مسئله خلافت انسان، از دیدگاه قرآن، در حقیقت شالوده حکومت انسان بر هستی است… وعلی هذا الاساس تقوم نظریه حکم الناس لانفسهم….»15

از دیدگاه صدر، چنین حاکمیتی به صورت تکوینی و فطری از جانب خدا و مدیر و مدبر هستی بر بشر عرضه شده است. بنابراین جعل و عرضه خلافت عمومی بر بشر جنبه تکوینی دارد نه اکتسابی یا تشریعی. از سوی دیگر، انسان نیز به دلیل این که ذاتا زمینه و شرایط لازم را برای تحقق این حاکمیت داشت، تکوینا و فطرتا ـ به صورت طبیعی و ذاتی ـ مسئولیت آن را بر دوش گرفت. بر این اساس خلافت عمومی انسان از بعد بشری «امانتی عمومی» است.

در واقع می توان خلافت عمومی انسان را دارای دو چهره دانست که چهره الهی آن «استخلاف» یا «استئمام» که همان عرضه یا جعل تکوینی و فطری است و چهره انسانی آن «استئمان» یا «امانت عمومی» که همان پذیرش بشر است که ذاتی اوست. بنابراین، عرضه و پذیرش خلافت عمومی انسان هر دو، جنبه تکوینی دارند. با توجه به نقش بنیادین این نظریه در شکل گیری دولت و نیز ایجاد تشکیلات حکومتی در این نوشتار به بررسی مفهوم و ماهیت خلافت انسان و مبانی و نتایج پذیرش آن می پردازیم.
1 مفهوم و ماهیت خلافت انسان
شهید صدر برای بیان منظور خود در تبیین این نظریه از مفاهیم و اصطلاحاتی چون «خلافه الانسان «جانشینی انسان» یا خلافه العام«جانشینی عمومی»، استخلاف «جانشین دادن»، استئمام«امامت دادن» و استئمان «امانت دادن» استفاده می کند. که در این جا هر یک را جداگانه بررسی می کنیم.
1ـ 1ـ «خلافه الانسان» و «خلافه العام»
برای آشنایی با مفاهیم «خلافه الانسان» و «خلافه العام» ابتدا باید به بررسی واژه «خلافت» در زبان عربی پرداخت:
الف ـ خلافت:
این واژه در قرآن نیامده است ولی برخی از مشتقاتش نظیر: «خلیفه» «دو مرتبه»، «خلائف» «چهار مرتبه»، خلفا «سه مرتبه»، خلف و … در کتاب خدا ذکر شده است. در زبان عربی خلافت به معنای «جانشینی» و «نیابت» و به اصطلاح امروز «قائم مقامی» آمده است و «خلف یخلف: جانشین شد، جای [کسی یا چیزی] را گرفت» و «خلیفه: جانشین، نایب، قائم مقام و … می باشد». برای نمونه راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود می نویسد:
«و الخلافه: النیابه عن الغیر اما لغیبه المنوب عنه و اما لموته و اما لعجزه و اما لتشریف المستخلف و علی هذا الوجه الاخیر استخلف الله اولیاءه فی الارض;16
خلافت عبارت است از نیابت و جانشینی دیگری در یکی از این موارد:
ـ جانشینی به علت غیبت دیگری «جانشین کننده»،
ـ جانشینی به علت مرگ دیگری «جانشین کننده»،

ـ جانشینی و نیابت به علت عجز و ناتوانی دیگری «جانشین کننده»،
ـ جانشینی به خاطر ترفیع و بزرگداشت جانشین و رساندن او به شرافت و کمال.
و بر اساس مورد چهارم است که خداوند اولیای خودش را در زمین خلافت داده است.»
ب ـ خلافه الانسان:

هنگامی که واژه خلافت که به مفهوم جانشینی است به اسمی اضافه می گردد به معنای جانشینی و قائم مقامی همان اسم است به نیابت از جانشین کننده. بنابراین در این جا منظور از خلافه الانسان جانشینی انسان در زمین به نیابت از خداست. به علاوه «ال» «الف و لام» در «الانسان» را می توان دارای یکی از معانی ذیل دانست:
1 ـ برای استغراق افراد جنس باشد; در این صورت به معنای کلّ و بیانگر شمول، فراگیری و کلیت است یعنی «خلافت تمام افراد بشر» یا «جانشینی تمام انسان ها» به نیابت از پروردگار جهانیان.

2 ـ برای بیان نوع و جنس باشد; در این صورت به معنای نوع انسان و بازهم بیانگر «جانشینی برای نوع بشر» به نیابت از خداوند عالمیان است. و در هر دو حال معنای آن، این است که «انسان نوعا» و یا «تمام انسان ها» ـ به صورت بالقوه ـ خلیفه و جانشین خدا در زمین هستند و لذا «خلافه الانسان» به مفهوم جانشینی و نیابت نوع انسان و یا کل آدمیان است. و این موضوع بیانگر جعل تکوینی خلافت برای نوع بشر در تمام ابعاد زندگانی خود در کره زمین می باشد.
ج ـ خلافه العام:

منظور از خلافه العام، جانشینی عمومی انسان بر روی زمین است. این واژ ه را می توان معادل جانشینی عموم نوع بشر دانست زیرا «العام» یا صفت خلافت است که منظور خلافت عمومی است و یا مضاف الیه می باشد که در آن صورت به معنای عموم افراد بشر و در واقع نوع بشر است. شهید صدر آن را مترادف با «خلافه الانسان» می گیرد. به همین جهت ما نیز در ترجمه این دو اصطلاح، عبارت «خلافت عمومی انسان» را برگزیده ایم.

بنابراین «خلافت انسان» یا «خلافت عمومی» یعنی جانشینی انسان ها یا مردم در زمین به نیابت از پروردگار عالم. علت این جانشینی نیز غیبت، مرگ، عجز و ناتوانی جانشین کننده نیست بلکه به خاطر ترفیع، بزرگداشت، کرامت و رساندن انسان به کمالات شایسته اجتماعی و فردی می باشد و علت آن نیز این است که انسان به دلیل دارا بودن «عقل»، آزادی، اراده، کمال طلبی و … چنین شایستگی را داشته است:
«و لقد کرمنا بنی آدم… و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا.»
علامه شهید سید محمّدباقر صدر از خلافت انسان چنین تعبیری دارد:
«خداوند سبحان انسان را به خلافت خود بر روی زمین مشرف ساخت. پس انسان از این نظر که خلیفه خدا در زمین است از سایر موجودات جهان متمایز می باشد.»17
شهیدصدر در ادامه می افزاید:
«بر اثر این خلافت است که انسان شایستگی آن را یافت که فرشتگان بر او سجده کنند و همه نیروهای ظاهری و پنهانی جهان از او پیروی نمایند.»18
1 ـ 2ـ استخلاف
این واژه نیز مصدر باب استفعال و از ریشه «خلافت» می باشد و به مفهوم جانشین کردن، به خلافت فراخواندن، نیابت دادن و … آمده است:

«استخلف فلانا»: جعله خلیفه له و فلانا «من فلان: جعله مکانا»19 «استخلف فلانا او را جانشین و قائم مقام خود قرار داد، و استخلف فلانا من فلان: او دیگری را جانشین خود ساخت». شهید صدر در تحلیل عناصر جامعه یکی از این عناصر را «استخلاف» می داند. وی با استناد به آیه:

«و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه …»20
می نویسد:
«وقتی این آیه را مورد مطالعه قرار می دهیم، ملاحظه می شود خداوند تعالی فرشتگان را آگاه می سازد که بنیاد جامعه ای را روی زمین پی افکنده است، می خواهیم بدانیم با توجه به این عبارت قرآنی عناصر این جامعه کدام است، از تعبیر قرآن می توان سه عنصر اصلی استخراج نمود. این عناصر عبارت اند از:
1 ـ انسان; «الانسان»،

2 ـ زمین یا به طور کلی طبیعت; «الارض او الطبیعه علی وجه عام …»،
3 ـ پیوند معنوی که انسان را با زمین و با طبیعت از یک سو و انسان را با انسان های دیگر، به عنوان برادر از دیگر سوی مرتبط می سازد. این پیوند معنوی را قرآن «استخلاف» می نامد.»21
بنابراین بر اساس برداشت شهیدصدر جامعه زمینی از سه عنصر: «زمین»، «انسان» و «استخلاف» به وجود می آید. رابطه استخلاف نیز به سه صورت قابل تجلی است; رابطه انسان با انسان «خودش»، انسان با دیگران «جامعه» و انسان با طبیعت:

انسان انسان با خود
جامعه زمینی رابطه و پیوند انسان با دیگران = استخلاف
زمین انسان با طبیعت
این رابطه بیانگر این است که انسان در برابر سه سرنوشت مسئول و امانت دار است: «سرنوشت خویش، سرنوشت اجتماع و سرنوشت طبیعت». به علاوه هر چند استخلاف پیوندی است اجتماعی اما یک سر آن در بیرون از این جامعه قرار دارد، زیرا عاملی خارج از اجتماعی که به وجود آمده، بنیان آن را گذاشته است و او یکی از بنیادهای اساسی این پیوند اجتماعی است. لذا این پیوند دارای چهار جنبه یا چهار رکن است و از این چهار رکن، رکن بیرونی از همه مهم تر می باشد، زیرا مبنا و اساس «استخلاف» اوست. طبیعتا پیوند استخلاف به گونه ای است که در برگیرنده این رکن خارجی نیز می باشد. به بیان شهیدصدر بر این اساس عناصر یا ارکان «استخلاف» عبارت اند از:
1 ـ مستخلف ـ که خداوند سبحان است «خلیفه گرداننده»،
2 ـ مستخلف ـ که انسان های روی زمین هستند «خلیفه شده»،
4و3 ـ مستخلف علیه ـ «آن چه خلافت بر آن صورت گرفته است»، که شامل انسان، جامعه و زمین «طبیعت» می باشد. پیوند چهار بعدی استخلاف را می توانیم به شکل هرمی نشان دهیم:
مستخلف«خدا»
مستخلف علیه«جامعه» مستخلف علیه«طبیعت»
شهید صدر بعد از بیان عناصر چهارگانه «استخلاف» می نویسد:
«… نقش انسان در برخورد با زندگی اش نقش استخلاف و استئمام است یعنی خداوند انسان را در زمین جانشین خود ساخته و به او مقام امامت بخشیده است. «در این جامعه زمینی» رابطه انسان با طبیعت رابطه مالک و مملوک نیست، بلکه رابطه «امین» با مورد امانت است. و رابطه انسان با برادرش «انسان دیگر» در هر پایگاه اجتماعی، رابطه دو همکار در انجام وظیفه خلافت الهی است. نه اینکه رابطه حاکم و محکوم، مالک و مملوک یا خدایی و بندگی باشد.»22
به زعم شهید صدر اگر بعد یا رکن چهارم این پیوند اجتماعی «استخلاف» یعنی «اللّه» را برداریم تمام پیوند دگرگون می گردد و ساختمان حیات اجتماعی به صورتی دیگر در می آید. «حاکمیت و مالکیت به رنگ های گوناگون پدید می آید، حاکمیت انسان نسبت به انسان دیگر به صورت هایی در می آید که تاریخ ـ بعد از نادیده گرفتن بعد چهارم ـ گرفتار انواع و اقسام آن شده است….»23
بنابراین آن چه محتوای روابط اجتماعی را تغییر می دهد بودن یا نبودن «مستخلف» در ارکان تشکیل دهنده آن است.
1 ـ 3ـ استئمام
تعبیر دیگری که شهیدصدر برای بیان «خلافت عامه» انسان بر روی زمین به کار می برد «استئمام» است که به معنی «امامت دادن»، «امام گذاشتن»، «استقرار امانت و رهبری» و…می باشد. بر این اساس به نظر شهیدصدر خداوند انسان را به مقام «امامت» در زمین مفتخر کرده است.
استئمام و امامت تعبیر دیگری از استخلاف و خلافت عمومی یا خلافت انسان است. آن گاه که از بالا و بعد آسمانی و از ناحیه جاعل خلیفه به استخلاف «حاکمیت انسان» در زمین بنگریم استخلاف،نیابت و جانشینی است و آن گاه که از بعد زمینی و بشری و از ناحیه خلیفه شونده و با تکیه بر نقش انسان به موضوع خلافت عمومی نظر افکنیم، «استئمام» و «امامت» و «رهبری» است. یعنی هم انسان را به عنوان جانشین خدا در زمین می یابیم و هم به عنوان امام و رهبر و حاکم. امامت و رهبری در این جا مفهومی فطری و تکوینی دارد نه تشریعی یعنی جعل آن جعل تکوینی و مبتنی بر طبیعت خلقت انسان و ویژگی های فطری او یعنی عقل و آزادی می باشد و لذا معنایی عام دارد نه خاص.
1 ـ 4ـ استئمان

دیگر اصطلاح و مفهومی که شهیدصدر در بررسی نظریه خلافت عمومی انسان به کار برده است، «استئمان» می باشد که به معنی «امانت دادن» یا «عرضه امانت» و یا «واگذاردن امانت» و «امین قرار دادن» و … می باشد. بر این اساس اگر از زاویه دیگری ـ یعنی باز از پایین و از زاویه نگاه آدمیان یا از برون ـ به موضوع خلافت انسان نگاه کنیم، آن را به عنوان امانت می بینیم. البته امانت در این جا نیز یک پذیرش تکوینی است و در واقع یک سنت الهی است که تحقق یافته است. به بیان صدر:
«این امانتی که انسان آن را پذیرفته و زیر بارش رفته است وقتی بر طبق این آیه بر او عرضه شد… و پذیرش تکوینی پدید آمد، و این معنای سنت تاریخی است.»24

2 ماهیت و حقیقت استخلاف
الف ـ استخلاف و اعطای امانت:
شهیدصدر بر این نکته اصرار می ورزد که «استخلاف» و «امامت» انسان در زمین یک «امانت» است و رابطه انسان با جامعه «انسان های دیگر» رابطه «امین» با «مورد امانت» می باشد. استخلاف و امامت انسان در زمین همان امانتی است که آسمان ها، زمین و کوه ها از پذیرش آن سر باز زدند و انسان حامل آن را پذیرفت:
«انا عرضنا الامانه علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا.»25
بررسی تحلیلی موضوع استخلاف از دیدگاه انسان و به اعتبار پذیرش انسان جانشینی را در شکل «امانت داری» و «مسئولیت» جلوه می دهد; یعنی استخلاف در تحلیل جدید به «استئمان» تبدیل می شود، زیرا «استخلاف» برعهده خدا و «استئمان» برعهده انسان است. خلافت و امامت از ناحیه خدا عرضه می شود ولی پذیرش آن از سوی انسان در قالب «امانت» تحقق می یابد:

«امانت همان صورت پذیرفته شده خلافت است: خلافت از ناحیه خدا عرضه می شود که او این پایگاه بلند را به انسان می بخشد. امانت و خلافت عبارت است از استخلاف و استئمان یعنی به جانشینی برگزیدن، به امانت گرفتن و تحمل بار سنگین آن را کردن…»26
بنابراین مفهوم «جعل» در آیات مربوط به خلافت انسان به معنای «عرضه امانت» است، زیرا در «جعل» همان چهار عنصر «استخلاف و استئمان» قرار دارند که عبارت اند از:
1 ـ استخلاف = استئمام = استئمان = جعل = عرضه خلافت و امامت.
2 ـ مستخلف = مستئمم = مستئمن = جاعل = معروض منه = خدا.
3 ـ مستخلف = مستئمم = مستئمن = مجعول = معروض علیه = انسان.
4 ـ مستخلف علیه = مستئمم علیه = مستئمن به = مجعول له = معروض = جامعه و طبیعت.
ب ـ تکوین یا تشریع:
حال باید دید آیا این «جعل» یا عرضه «خلافت و امانت» عرضه تشریعی و قانونی است ـ آن گونه که برخی پنداشته اند ـ یا نه عرضه تکوینی و طبیعی است این خلافت یا پیوند اجتماعی بنا بر تفسیر آیه 72 سوره احزاب بر انسان عرضه شده است. و انسان هم آن را پذیرفته و زیر بار مسئولیت آن رفته است و لذا تبدیل به امانت شده است،زیرا تا مورد امانت را امین نپذیرد در رابطه و قرارداد مبتنی بر امانت و امانت داری تحقق نمی یابد. بنابراین در این جا سخن از امانتی است که بر انسانی عرضه شده و او هم آن را پذیرفته و لذا رابطه اجتماعی استخلاف تحقق یافته است در حالی که همین خلافت بر موجودات دیگر عرضه شد ولی آن را نپذیرفتند. این جاست می گوییم این جعل و عرضه تشریعی و قانونی نیست بلکه تکوینی و فطری است و با جعل های تشریعی نظیر ارسال رسل تفاوت دارد. یعنی به بیان شهید صدر این «جعل و عرضه» یک سنت اجتماعی ـ سیاسی یا تاریخی است نه یک تشریع و قانون گذاری که برای اطاعت و پیروی صورت می گیرد چه، اطاعت و پیروی در مورد موجودات دیگر نظیر کوه ها،آسمان ها و زمین که قبلا این امانت بر آنها عرضه شده است معنی ندارد:

«از این جا در می یابیم که این عرضه، عرضه تکوینی است نه عرضه تشریعی. مقصود این است که، این عطای پروردگار در جست وجوی جایی متناسب با طبیعتش، متناسب با فطرت و سرشتش، متناسب با ساختمان تاریخی و وجودی اش، همه جا گردش کرد. کوه ها با این خلافت هم آهنگی نداشتند. آسمان ها و زمین با این پیوند اجتماعی چهار طرفه مناسبتی نداشتند تا بتوانند بار امانت و خلافت الهی را بردارند. ولی تنها موجودی که برحسب ساختمان و بافت خود و به حکم فطرت الهی اش با این خلافت تناسب دارد، انسان است. بنابراین، عرضه امانت در این جا عرضه فطری و تکوینی است و قبول و پذیرش انسان هم، قبول و پذیرش فطری و تکوینی است و معنای سنت تاریخی نیز همین است.»27

بنابراین در اندیشه شهیدصدر، حاکمیت و خلافت انسان، سنتی فطری و در عین حال تاریخی و سیاسی است و لذا هر چند انسان «ظلوم و جهول» می تواند در مقابل آن بایستد و با آن برزمد و مانع تحققش گردد، نمی تواند منکر وجود آن گردد.
ج ـ استخلاف عمومی و نوعی:

آیا این خلافتی که خداوند به عنوان امانت در اختیار انسان نهاده است،آن گونه که برخی می پندارند، اعلام حاکمیت و خلافت برای شخص آدم «ع» است یا این که نوع انسان مورد نظر است. در آیه 30 سوره بقره مطرح شده است که فرشتگان در برابر این استخلاف اعتراض کردند و گفتند آیا خلافت را در اختیار انسانی می گذاری که در زمین فساد و خونریزی می کند… از این اعتراض فرشتگان بر می آید که خلافت اختصاص به حضرت آدم «ع» نداشته است زیرا آن کس که در زمین خونریزی و فساد می کند، طبق آنچه فرشتگان را نگران کرده است آدم «ع» نبوده است.28 به علاوه در مورد این که شخص آدم«ع» در زمین خونریزی یا فساد کرده باشد تاریخ چیزی را بیان نکرده و بر اساس آیات قرآن و نیز نص کتب تورات و انجیل اولین خونریزی به دست فرزند آدم«ع» قابیل صورت گرفته است. هم چنین معنی ندارد که فرشتگان به موضوعی موقتی و چند ساله اعتراض نمایند بلکه آن ها به موضوعی مستمر و همیشگی اعتراض داشتند موضوعی که به عنوان یک سنت در تاریخ جهان در می آید و تا انسان بر روی زمین زندگی می کند ادامه خواهد داشت. در آیاتی دیگر نیز استخلاف و خلافت به تمام انسان ها نسبت داد شده است:
1 ـ «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض»29
2 ـ «اذ جعلکم خلفاء من بعد قوم نوح»30
3 ـ «جعلکم خلائف الارض»31
بنابراین موضوع خلافت امری تکوینی و لذا همگانی و عمومی است و اختصاص به حضرت آدم «ع» ندارد.
«این خلافتی که خداوند در آیات قرآن از آن حکایت می کند، اعلام خلافت برای شخص آدم «ع» نیست، بلکه جنس آدمی به صورت کلی مورد نظر است، زیرا آن کس که در زمین فساد می کند و مرتکب خونریزی می شود طبق آن چه ملائکه از آن بیم داشتند، شخص آدم«ع» نبوده است. بلکه آدمیت و انسانیت در طول تاریخ می باشد. بنابراین خلافت برای انسانیت روی زمین است…»32

این است که پیامبر اسلام «ص» می فرماید: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»33
موضوع دیگری که شهید صدر صریحا مطرح نکرده است ولی از بحث های او قابل استنتاج است این است که «خلافت انسان» تفویض حاکمیت الهی به انسان نیست، زیرا حاکمیت الهی مطلقه، نامحدود و حقیقی است و لذا قابل واگذاری به موجوداتی با ویژگی های محدود نمی باشد. به علاوه حاکمیت بر جهان هستی از صفات خدا و عین ذات اوست و لذا تفویض

آن معنا ندارد. تجزیه پذیری نیز در حاکمیت خدا راه ندارد که بخشی از آن را به بشر تفویض نموده باشد. «خلافت و حاکمیت عمومی بشری» هم چون سایر قوانین و سنت های الهی از امور فطری و تکوینی است که به عنوان نیاز طبیعی انسان و برای رسیدن به کمال از جانب خدا برای او تکوینا و ذاتا جعل و عرضه شده است و ذاتا نیز از سوی او مورد پذیرش قرار گرفته است.

3 ویژگی های خلافت انسان
الف ـ جعل الهی:
خداوند انسان را جانشین خود در زمین قرار داده است و این جانشنی با هدف رشد، تعالی و حرکت انسان به سوی سعادت و کمال جاودانی صورت گرفته است. بنابراین از این دیدگاه انسان نمی تواند ادعا کند که ذاتا دارای حاکمیت و خلافت است،زیرا انسان جایگاه «خلافت» و پایگاه، امانت و مسئولیت الهی است به همین جهت در قرآن نیز خلافت انسان در زمین با فعل «جعل» بیان شده است. بنابراین از این نظر که منشأ و سرچشمه آن بیرون از جامعه انسانی است جعلی است.
«… در اسلام مردم مرکز و محور جانشینی خدا و پایگاه مسئولیت در برابر او هستند.»34

ب ـ محدودیت و نسبیت:
با توجه به این که خلافت در زمین به دست انسان ها تحقق می یابد و توانایی ها، امکانات و تلاش های بشری محدود و نسبی است لذا خلافت او نیز همین گونه خواهد بود. این ویژگی مهم در این نظریه بیانگر این است که خلافت به صورت مطلقه و با اختیارات نامحدود معنا ندارد. به ویژه که انسان موجودی است که امکان خطا، اشتباه، گناه و معصیت وحتی آلوده شدن به ظلم و فساد را دارد «انه کان ظلوما جهولا» و چنین وضعی در سیاست و قدرت به مراتب بیشتر است.
ج ـ تکوینی و فطری:
ولایت و خلافت انسان در زمین امری طبیعی و تکوینی است; یعنی مطابق با ساخت و سرشت طبیعی اوست و تشریعی، وضعی و قانونی نمی باشد; یعنی به عنوان وظیفه و تکلیف به او عرضه نشده است بلکه به خاطر تناسب و هم آهنگی که با سرشت و ساختار طبیعی اش داشته است به او عرضه شده و او نیز آن را پذیرفته است و اگر فعل «جعل» را در مورد آن به کار می برد، جعلش تکوینی و فطری است نه تشریعی و وضعی. جعل در این جا چیزی شبیه به «خلق» یا تکمیل خلق می باشد. همان گونه که در قرآن ابتدا از خلق آسمان ها و زمین سخن می گوید و بعد با جعل ظلمات و نور آن را کامل می کند.35
د ـ سنت الهی:
خلافت انسان در زمین چون امری فطری و واقعی است و ریشه در طبیعت انسان و جهان دارد از آن به «سنت» یا «قانون» الهی تعبیر می شود. بنابراین تمام خصویات سنت های الهی را دارد. منتها سنتی است از نوع سنت های گروه سوم یعنی گرایش های طبیعی و فطری، بدین معنا که انسان به عنوان موجودی اجتماعی ـ سیاسی «یا به تعبیر ابونصر فارابی «مدنی»» بدون خلافت و حاکمیت انسان ـ به معنای واقعی ـ نخواهد بود و این ویژگی را نمی توان از او جدا کرد، هر چند که می توان موقتا با فطرت و سرشت انسان به مقابله برخاست و در مقابل سنت های فطری ایستاد.
هـ ـ عمومیت و همگانی:

«خلافت انسان» موضوعی عمومی، انسانی و همگانی است. فراگیرنده جهان شمول و عام است و به هیچ فرد، گروه یا طبقه خاصی تعلق ندارد و هیچ فرد یا گروه یا طبقه ای نمی تواند ادعا کند که دیگران فاقد آن هستند. همان گونه که انسان ها همه در پیشگاه حق برابرند، در دارا بودن حق ولایت و خلافت در زمین نیز برابرند.
و ـ گستردگی و شمول:

حوزه و دایره خلافت انسان در زمین بسیار گسترده است و تمام ابعاد زندگی او را در بر می گیرد. در سیاست، در اقتصاد، جامعه، فرهنگ، اخلاق، دانش و … انسان جانشین خداست. مثلا در اقتصاد انسان به عنوان خلیفه خدا:
«وظیفه دارد: ثروتی را که خداوند در اختیار او گذارده بر اساس فرمان ها و دستورهای مالک اصلی اداره نماید.»36
در قرآن نیز به این نوع استخلاف اقتصادی اشاره شده است:

«انفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه.»37
بنابراین خلافت انسان تنها یک خلافت سیاسی محض نیست بلکه ابعاد گوناگونی دارد و راهی است برای رسیدن بشر به مقام عبودیت محض الهی و خداگونه شدن. برخی از ابعاد استخلاف عبارت اند از:
1» ایجاد جامعه سیاسی و دولت و در نهایت تشکیل حکومت «خلافت سیاسی»;
2» خلافت اخلاقی، تربیتی و پرورشی «انسان سازی»;

3» ایجاد عدالت اقتصادی، توسعه، رفاه و پیشرفت «خلافت اقتصادی»;
4» خلافت علمی و فرهنگی;
5» خلافت اجتماعی;
6» خلافت بر طبیعت;

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی:

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ