پروژه دانشجویی مقاله نظریه توحید در شادکامی با pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نظریه توحید در شادکامی با pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
ماهیت شادکامی در اسلام
چارچوب نظری شادکامی
1) خداباوری، پایه شادکامی
1-1) ایمان و رضامندی
الف) ایمان و شکر – صبر
ب) ایمان و طاعت – معصیت
2-1) ایمان و نشاط
2) الگوی خداباوری در شادکامی
1-2) اعتماد به برنامه خدا در شادکامی
الف) خالقیت و آفرینش شادکامی
ب) ربوبیت و تدبیر شادکامی
ج) مقدِّریت و تقدیر شادکامی
د) حکمت و تنظیم شادکامی
2-2) خیرباوری در تقدیرهای الهی
الف) تقدیر امور توسط خدا
ب) خیر بودن تقدیر
3-2) واکنش مثبت به تقدیرهای چهارگانه
الف) سپاسگزاری در خوشایندها (شکر)
ب) بردباری در ناخوشایندها (صبر)
ج) عمل به تکلیف (انجام طاعت و ترک معصیت)
4-2) لذتبری بر اساس خواست خدا
الف) دو بعدی بودن انسان و لذتهای او
ب) خداباوری و التذاذ مادی و معنوی
ج) جهتگیری لذت
نتیجهگیری
منابع
آبی، منصور بن حسین، نثر الدرّ، مصر، الهیئه المصریه العامه للکتاب، بی تا
آرگایل، مایکل، روانشناسی شادی، ترجمه مسعود گوهری و همکاران، اصفهان، جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان، بی تا
ابن بابویه، محمّد بن علی (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1404ق
ـــــ، التوحید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1398ق
ـــــ، عیون أخبار الرضا، تحقیق: السید مهدی حسینی لاجوردی، تهران، جهان، بی تا
ـــــ، الخصال، تحقیق علی اکبرالغفاری، بیروت، موسسه الاعلمی، 1410ق
ـــــ ، الامالى، تحقیق: مؤسسه البعثه، قم، مؤسسه البعثه، 1407ق
ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، بیروت، دارصادر، بیتا
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، آل علی، 1382
ابن ماجه قزوینی، محمدبن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق محمدفواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، بی تا
ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب، 1405ق
ابونعیم، احمدبن عبدالله، حلیه الأولیاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414 ق
بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، 1401ق
براتی، فرید، اثر بخشی مداخلات روانشناسی مثبتگرا جهت افزایش نشاط، خشنودی از زندگی، معناداری زندگی و کاهش افسردگی؛ تدوین مدلی برای اقدام، پایاننامه دکتری، رشته روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، 1388
بیهقی، احمدبن الحسین، شُعَب الإیمان، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410ق
پسندیده، عباس، مبانی و عوامل شادکامی از دیدگاه اسلام با رویکرد روانشناسی مثبتگرا، پایاننامه دکتری، رشته مدرسی معارف گرایش قرآن و متون اسلامی، دانشکده علوم حدیث قم، 1389
ـــــ، رضایت از زندگی، قم، دارالحدیث، 1374
تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ترجمه و شرح خوانساری، تهران، دانشگاه تهران، 1373
سبزواری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، تحقیق علاءآل جعفر، قم، موسسه آل البیت، 1414ق
سجستانی، سلیمان بن أشعث الأزدی، سنن ابىداود، تحقیق: محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، داراحیاء السنه النبویه، بی تا
سید ابن طاووس، إقبال الاعمال، تحقیق محمدجواد القیومی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1414ق
شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، شرح صبحی صالح، قم، دارالحدیث، 1424ق
طوسی، محمد بن حسن ، مصباح المتهجّد، بیروت، موسسه الاعلمی، 1425ق
علیمحمدی، کاظم، شادکامی و ساخت آزمون آن از دیدگاه اسلام، پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته روانشناسی بالینی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388
فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، موسسه دارالهجره، 1409ق
کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، بهکوشش عبدالله نعمه، قم، دار الذخائر، 1410ق
ـــــ، معدن الجواهر، تهران، المکتبه المرتضویه، 1349ق
کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین، بی جا، بی تا
ـــــ، المصباح، بیروت، موسسه الاعلمی، 1414ق
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چ پنجم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363
لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم والمواعظ، تحقیق حسین حسینی بیرجندی، قم، دارالحدیث، 1376
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1388ق
محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1384
مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش: محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، بیتا
ورام المالکی، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا
هدف نوشتار آن است که روشن سازد با توجه به ساختار دو بعدی شادکامی (نشاط ـ رضامندی)، تئوری شادکامی از نظر اسلام کدام است و چه چیزی میتواند تحقق شادکامی را تبیین کند. این پژوهش، یک بررسی کتابخانهای است. بدین منظور، آن بخش از منابع اسلامی (قرآن و حدیث) که مربوط به این مسئله میباشد، مشخص و با استفاده از روش تحلیل محتوا (متن) مطالعه شدهاند. نتایج نشان میدهد که تئوری شادکامی در اسلام، بر «توحید» مبتنی است که به معنای «واقعیتشناسی توحیدی» و «هماهنگسازی با واقعیتهای توحیدی»ِ مربوط به شادکامی میباشد. بر اساس این تئوری، شادکامی بر واقعیتهایی مبتنی است که توسط خداوند متعال تقدیر شده و دستیابی به آن نیز راه خاصی دارد که باز توسط خداوند متعال تنظیم شده است. شناخت این واقعیتها و پذیرش آنها، از سویی موجب «رضامندی» از تقدیرهای خداوند متعال میشود، چون آنها را مبتنی بر «خیر» میبیند. همچنین موجب «نشاط» میشود، چون لذتهای مورد نیاز را بر اساس الگوی الهی آن تأمین میکند.
کلید واژهها: شادکامی، رضامندی، نشاط، توحید، واقعیتشناسی توحیدی، هماهنگسازی با واقعیتهای توحیدی، الگوی خداباوری در شادکامی.
هر انسانی به طور فطری طالب سعادت است و هیچ گاه این خواست را نمیتواند از خود سلب کند و میتوان گفت که این حقیقت را همه نظامهای اخلاقی پذیرفتهاند و در آن اتفاق نظر دارند و اختلاف میان نظامهای گوناگون اخلاقی متوجه تشخیص مصداق سعادت خواهد بود.1 واژه Happiness در انگلیسی را میتوان به دو معنا به کار برد: یکی، شادی است که در این صورت از هیجان مثبت در زمان حال سخن گفتهایم. اما معنای دوم آن، شادکامی و سعادتمندی است که در این معنای اخیر، شادکامی با خشنودی و رضایت از زندگی مترادف است و به نظر میرسد آنچه در روانشناسی مثبتگرا از آن بحث میشود، این معنا از Happiness است
در قرن نوزدهم پس از جدایی روانشناسی از فلسفه، رویکرد لذتگرایی در آثار روانشناسان به وضوح مشهود بود. ویترسو (2009م) در این زمینه، به ویژه به جیمز3، ثرندایک4، و ونت5 و فروید6 اشاره دارد. هرچند که لذتگرایی در قرن بیستم در اغلب متون روانشناسی به شکلی خود را نشان داد، اما تردیدی نیست که رویکرد روانشناسی در هزاره جدید، به ویژه روانشناسی مثبتگرا بیش از آنکه بر رویکرد لذتگرا مبتنی باشد، بر پایه رویکرد سعادتگراست.7 داینر8، لوکاس9 و اوشی10 در کتاب راهنمای روانشناسی مثبتگرا11 بیان میدارند که از زمانهای بسیار دور، همیشه این سؤال مطرح بوده است که «چه چیزی باعث خوشبختی و بهزیستی میشود». هر یک از پژوهشگرانی که در این حیطه به کار پرداختهاند، عوامل و ابعاد خاصی، معرفی کردهاند که هر فردی که واجد این خصوصیات و ابعاد باشد، نسبتی از بهزیستی روانی12 دارد. روانشناسان در باره معنای این اصطلاح کمتر سخن گفته و بیشتر به مؤلفهها و عوامل آن پرداختهاند، همان گونه که اصطلاح سعادت در حوزه مطالعات اسلامی نیز چنین وضعی دارد. دلیل آن را نیز در روشن بودن معنای آن نزد مردم میدانند
آرگایل در باره معنای شادکامی مینویسد: گاهی گفته میشود که مفهوم شادکامی، مبهم13 و اسرارآمیز14 است. اما واضح است که بیشتر مردم به خوبی میدانند شادکامی چیست. در زمینهیابیها که از مردم در باره معنای شادکامی سؤال شده، پاسخ دادهاند که غالباً شادکامی عبارت است از: بودن در حالت خوشحالی و سرور یا دیگر هیجانهای مثبت، یا عبارت است از: راضی بودن از زندگی خود.15 وی معتقد است که مردم این اصطلاح را کاملاً درک میکنند و نظر نسبتاً شفافی دارند مبنی بر این که شادکامی به هیجانات مثبت و رضایت از زندگی مربوط میشود.16 البته وی معتقد است که علاوه بر این دو جزء، یعنی عواطف مثبت17 و رضایت18، جزء سومی نیز وجود دارد که عبارت است از: فقدان افسردگی و اضطراب یا دیگر عواطف منفی1920 این جزء در حقیقت به بعد هیجانها مربوط میشود. البته از آنجا که هیجانهای مثبت و منفی بر اساس تحقیقات، مستقل از یکدیگر هستند، نمیتوان آنها را در یک جزء، قرار داد. بررسیها نشان داده است که وجود عواطف مثبت به معنای فقدان عواطف منفی نیست و وجود عواطف منفی نیز به معنای فقدان عواطف مثبت نمیباشد. این یافته، ما را به این نتیجهگیری رهنون میسازد که شادکامی سه قسمت عمده دارد: رضایت، عواطف مثبت و عواطف منفی
دینر در هند بوک روانشناسی مثبت مینویسد: بشر زمانی به فکر افتاد که چه چیزی یک زندگی خوب را میسازد. اندیشمندانی که در این باره مطالعه کردهاند بر این باورند که عنصر اصلی زندگی خوب آن است که فرد خود را شبیه زندگی و با آن هماهنگ سازد، نه آنکه زندگی را با خواستههای خود هماهنگ سازد. بهزیستی روانی به عنوان شناخت و ارزیابیهای مؤثر در زندگی تعریف شده است. این ارزیابیها شامل واکنشهای احساسی و هیجانی، مثل قضاوت شناختی از رضامندی است. وی سپس ادامه میدهد که رضامندی از زندگی، مفهوم گستردهای است که تجربیات خوشایند، سطح پایینی از خلقیات منفی و سطح بالایی از رضایت از زندگی را دربرمیگیرد. تجربیات مثبت موجب سطح بالایی از بهزیستی روانی میشوند، چون یک زندگی رضایتبخش را میسازند
متفکران اسلامی نیز به این بحث پرداختهاند. شاید بتوان این اندیشوران را به دو گروه تقسیم کرد. متفکرانی، مانند فارابی، ابنسینا، سهروردی، اخوان الصفا و ملا صدرا در شمار معتقدان به تفسیر «غایت غالب» به شمار میآیند که سعادت را فقط در اتصال به عقل فعال و استغراق در شهود عالم ملکوت میدانند و هر چیز دیگری تنها در صورت کمک به این حالت، در شمار مطلوبات آدمی قرار میگیرد. در مقابل، متفکرانی، مانند خواجه نصیر طوسی، ابنمسکویه، محمدمهدی نراقی و ملا احمد نراقی، مدافع تفسیر «غالب جامع» از سعادتاند و بر این باروند که سعادت، مؤلفههای مختلف دارد و هر کدام ارزش استقلالی دارند، به گونهای که فقدان یکی به سعادت، آسیب میرساند
در متون دینی، یعنی قرآن و حدیث نیز درباره موضوع سعادت به صورت گسترده بحث شده است، از اینرو اندیشمندان مسلمان نیز به این موضوع پرداختهاند که شاید بیشتر رویکرد اخلاقی داشته باشد. اما با رویکرد روانشناختی، کاظم علیمحمدی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود، که در سال 1388 دفاع شده، به این موضوع پرداخته است. وی هر چند به شادکامی از دیدگاه اسلام و ساخت آزمون آن پرداخته، اما ساختاری برای شادکامی و نیز چارچوب نظری تعریف شدهای برای آن ارائه نکرده است. کار نقلی – تحلیلی دیگری که صورت گرفته و تا حدودی به این موضوع اختصاص دارد، کتاب رضایت از زندگی اثر پژوهشگر این رساله میباشد که در سال 1374 چاپ شده است. این بررسی، هر چند ممکن است نگاهی نو به منابع اسلامی داشته باشد، اما این نیز ساختار مشخص و چارچوب نظری معین و فراگیری در عوامل ندارد
با توجه به جایگاه مهمی که این موضوع از سویی، در زندگی و از سوی دیگر، در منابع اسلامی دارد، و با توجه به اینکه پژوهشهای پیشین به ارائه چارچوب نظری مشخصی در این موضوع نرسیدهاند، ضروری است که با تکیه بر منابع اسلامی، تئوری شادکامی بررسی شود. این امر در صورت تحقق، میتواند به فعالیتهای فردی ـ اجتماعی و حتی سیاسی در زمینه ایجاد و تقویت شادکامی جهت دهد و راه را برای تحقق این امر روشن و هموار سازد. بدون داشتن چارچوب نظری مشخص نمیتوان به سببشناسی ناشادکامی و درمان آن همت گماشت. پرسشهای فرا روی این پژوهش آن است که شادکامی چیست و از چه مؤلفههایی تشکیل شده است و چه نظریهای میتواند تحقق آن را تبیین کند؟
سعادت و شادکامی در اسلام، ساختاری دو مؤلفهای دارد: یکی، «نشاط» و دیگری، «رضا». این از اصول موضوعه این مقاله میباشد که در جای خود ثابت شده است.24 مراد از رضامندی، احساس خرسندی از مجموع زندگی، و مراد از نشاط نیز سرزندگی، بشاشی و پویایی در مجموع زندگی است. در توضیح این امر باید گفت که ساختار شادکامی از یک سو، باید با تعریف سعادت، و از سوی دیگر، با واقعیتهای زندگی متناسب باشد. معادل شادکامی25 در ادبیات اسلامی، سعادت است.26 در ماهیت سعادت، دو مفهوم اساسی وجود دارد: که یکی، «خیر» و دیگری، «سرور».27 بنابراین، میتوان گفت که سعادت، ترکیبی از خیر و سرور است.28 بر این اساس، سعادت وقتی حاصل میشود که از یک سو، رَوَند زندگی، بر خیر مبتنی باشد و از سوی دیگر، با سرور و خرسندی همراه باشد. پس سعادت، حالتی است پایدار از زندگی خوب (خیر) و شاد (سرور). (سعادت = زندگی خوب + زندگی شاد)
اگر بخواهیم زندگی خیر، و خیر بودن زندگی را در عینیت آن به وضوح ببینیم، باید ابعاد مختلف زندگی را بررسی کنیم. زندگی از یک منظر به دو بخش «رویداد»ها و «تکلیف»ها تقسیم میشود. مراد از رویدادها، حوادث و رخدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی، و مراد از تکلیفها، قوانین و وظایف بایدی و نبایدی زندگی است. بنابراین، زندگی خیر آن است که همه این ابعاد چهارگانه بر خیر مبتنی باشند؛ چه نعمتی که باید از آن استفاده نمود (خوشایندها) یا نقمتی که باید آن را تحمل کرد (ناخوشایندها)، و چه امر لذتبخشی که باید آن را ترک کرد (نبایدها) یا کار محنتآوری که باید آن را انجام داد (بایدها). از مجموعه این چهار موقعیت در ادبیات دین، با عنوان «قضا» یاد میشود. بر اساس متون دینی، واکنشی که انسان باید در برابر قضای الهی داشته باشد، رضامندی است و این به سبب آن است که قضای الهی بر خیر مبتنی است، از این رو هر چهار موقعیت یاد شده زندگی، خیر میباشند و بر همین اساس، انسان باید از آن راضی باشد. رضامندی در هر کدام از این ابعاد، نام مخصوصی دارد، از این رو رضامندی به «شکر» در خوشایند، «صبر» در ناخوشایند، «انجام» بایدها (طاعت) و «ترک» نبایدها (ترک معصیت) تحلیل میشود
اما مؤلفه نشاط نیز در تعریف، با سرور، هماهنگ است. سرور و لذت، عامل تحقق نشاط است. تحلیل انواع مختلف متون دینی نشان میدهد که نشاط به دو بعد مادی و معنوی تقسیم میشود. انسان موجودی دو بعدی است، از این رو نشاط او نیز دو بعد دارد. به همین علت است که در روایاتِ قلمرو نشاط مشاهده میشود که با هر کلیدواژهای که این مسئله مطرح شده، به هر دو بعد مادی و معنوی انسان پرداخته است
از آنچه گذشت روشن شد که شادکامی در اسلام دو جزء اساسی دارد که عبارتاند از: رضا و نشاط. رضا به چهار بخش (شکر، صبر، طاعت و ترک معصیت) و نشاط به دو بخش (لذت مادی و لذت معنوی) تحلیل میشود. بنابراین، شادکامی، ابعاد ششگانه دارد. در متون دینی برای هر کدام از ابعاد ششگانه شادکامی که در حقیقت، ابعاد مختلف زندگی انسان هستند، عواملی مطرح شده که در جای خود مهم و قابل توجهاند. برخی از این متون با ادبیات سعادت، و برخی دیگر با ادبیاتی متناسب با اجزای اساسی شادکامی، یعنی رضا و نشاط و سرور، و برخی نیز متناسب با ابعاد ششگانه وارد شدهاند. عوامل هر کدام از دو جزء اساسی شادکامی نیز خود بر یک نظریه مبتنی است؛ خیرباوری، پایه نظری رضامندی، و لذتبری، پایه نظری نشاط میباشد
مسئلهای که اینجا مطرح است اینکه فراتر از مؤلفهها، اساس شادکامی بر چه نظریهای مبتنی است و چه چیزی میتواند مبنای شادکامی را از دیدگاه اسلام تبیین کند؟ آیا میتوان ریشه مشترکی برای هر دو مؤلفه شادکامی یافت؟ آیا میتوان به نظریهای جامع دست یافت که در ساحتی بالاتر از مؤلفهها، هر دو بعد شادکامی را تحت پوشش خود قرار دهد؟ آنچه در این بحث درپی آن هستیم، پایه نظری کلانی است که در ساحتی بالاتر از پایه نظری رضامندی و نشاط قرار گیرد و هر دو را تبیین کند
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.